0

زندگی نامه شهید؛حاج منصور خادم صادق

 
Nassersulduz
Nassersulduz
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 2878
محل سکونت : آذربایجان غربی

زندگی نامه شهید؛حاج منصور خادم صادق

 وصیت نامه سردار شهید حاج منصور خادم صادق  

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

انی لا اری الموت الا السعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما

خدایا مرا این عزت بس که تو مولای منی و همین فخر بس که من بنده توام.آنقدر گناه کرده ام که رویم سیاه است.آنقدر نافرمانی تو را کرده ام که پرده حیایم دریده شده است.آنقدر در این دنیای دنی غرق و هضم شده ام که آخرت را فراموش کرده ام.آنوقت دم از بندگی تو می زنم.شرم آور است کسی که این همه نا فرمانی مولای خود را بکند و آنگاه با کمال پررویی درب خانه مولای خود را رها نکند،ولی زمانی که تو مولا باشی و این همه لطف به بندگانت داشته باشی و خودت طلب کنی که ای بندگان من اگر گناه کردید،باز در توبه و رحمت من بسوی شما باز است .بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.صد بار اگر توبه شکستی باز آی.... آنوقت چاره ای جز روی آوردن به درگاهت برای بندگان گنهکار نمی ماند.

خدایا چگونه این همه نعمات تو را شکرگزار باشم ؟! چگونه دین خود را نسبت به این مهربانی های تو ادا کنم ؟! چگونه بندگی خالصانه و صادقانه تو را به جا آوریم ؟! خدایا کمکمان کن تا توان داریم از این مسئولیت عظیم سرافراز بیرون آییم ولی خودت گفته ای که "لا یکلف الله نفساً الا وسعها" و هرگز این بنده حقیر،کوچک،ذلیل و دست و پا چلفتی نمی تواند شاکر تو باشد.ولی همین اندازه که شکر تورا بر زبان جاری کند ،شاید بتوان گفت سعی خود را کرده است. خدایا تورا شکر که مرا مشلمان آفریدی. خدایا تورا شکر که مرا از امت محمد (ص) و شیعیان مولا علی (ع) آفریدی. مرا توفیق دادی در جرگه کسانی قرار بگیرم که تو آنها را در روز قیامت یاور و پشتیبان هستی. تورا شکر می کنم که مرا با احکام اسلام آشنا ساختی تا بتوانم در این بره از زمان با دیدی مکتبی و عمیق پیرو راه حسین (ع) باشم و مرا توفیق دادی که در این انقلاب اسلامی در لباس دم از طرفداری روح خدا خمینی و دم از سربازی امام زمان (عج) به فرماندهی روح خدا بزنم و از آن همه مهمتر مرا توفیق دادی که در جهاد پاسداری فی سبیل الله شرکت کنم . جهادی که خودت گفتی دری از درب های بهشت است و به بهشت نمی رود مگر کسی که بخشیده شده باشد و من گنهکار و روسیاه شاید بتوانم از این نعمت تو حداکثر استفاده را ببرم. ولی مگر این نفس می گذارد ؟! نفسی که دمار از روزگار ما را در می آورد و بدبخت و فلک زده می نماید . خدایا پناه می برم به تو از شر این نفس.

جهاد، سخن از جهاد فی سبیل الله شد. کسی که عاشقانه و عارفانه ، خالصانه و صادقانه قدم به وادی جهاد می گذارد،می داند که در بازگشت ،ممکن است جز تکه گوشتی جزغاله شده و یا بدنی مثله شده و قطعه قطعه شده با استخوانی خرد شده نباشد و حق هم همین است .چرا که مزد جهاد شهادت است و هرکه در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند و من دوست دارم اگر توفیق شهادت نصیبم گردید اثری از بدنم باقی نماند و در جمع مفقود الاثر ها و بدن پودر شده ها قرار گیرم. شاید آن دنیا بتوانم سرم را جلوی مفقودالاثر ها و بدن پودر شده ها بلند کنم.شاید در آن دنیا مادرم بتواند به فاطمه الزهرا (س) بگوید که اگر فرزندان من در روز عاشورا نبوده اند که حسین تو را یاری کنند، امروز فرزندانم را اینگونه به یاری حسین تو فرستادم .

امام ! تو در قلب من حکومت می کنی و حکومت تو حکومت خداست،که خدا در هر حال ناظر بر ما است. و من از دریچه قلب خویش تو را دیده ام و لمس کرده ام و مرا همین بس، هرچند دیدار دنیایی هم ارزش دارد. ای امام ! بدان ما با قلبی مملو از عشق خدا و سری مملو از شور حسینی در پی امر تو قدم به این وادی گذاشته ایم و تو رهبر ما هستی و بر این رهبر افتخار می کنیم. سلام نوکرانه و خالصانه ما را به آقا امام زمان (عج) برسان و سفارش ما را بنمائید،هرچند که امام زمان (عج) در این جبهه های حق علیه باطل سایه به سایه ،رزمندگان را یاری و پشتیبانی می کند. ای مردم افتخار نمائید در این برهه از زمان قرار گرفته اید و در زیر سایه پرچم پر افتخار اسلام و در حکومت الهی آقا مهدی (عج) به جلوداری و علمداری روح خدا قرار گرفته و زندگی می کنید. تا کنون در این دنیا چنین حکومتی نبوده و خداوند بر شما منت گذاشته و این حکومت را به شما ملت ایران نصیب نموده است . پس قدر این حکومت،انقلاب ،امام عزیز و یارانش را بدانید،اگر قدر اینان را ندانید در دنیا و آخرت بدبختی نصیبتان خواهد شد. اسلام امروز به این رهبریت و حکومت و یاران امام افتخار می کند، رسول الله افتخار می کند ،پس خاک بر سر آن کسی که افتخار نکند. ای کسانی که دنیا را گرفته و رها نمی کنید و دنیا چشم شما را کور، گوشتان را کر، و قلبتان را مرده کرده است، این دنیا وسیله است منزل پیش راه است ، دل به این دنیا نبندید و تقوا را پیشه کنید شاید به فلاح و رستگاری برسید. در زندگی هدفدار باشید تا جاودان بمانید. چشمه آب شیرینی باشید تا به دریا برسید و جاودان گردید. کسانی که هدفشان در جهت منفی شکل می گیرد همچون چشمه ای هستند که به شوره زار می ریزند..

پیرو ولایت فقیه باشید تا سرافراز گردید،از روحانیت نبرید،چرا که هرچه داریم از روحانیت اصیل و انقلابی داریم . قدر شخصیت های مملکتی و دینی را تا زمانی که زنده اید بدانید، نه اینکه چون شهید مظلوم بهشتی در زمان حیاتش انطور رفتار کنیم و در تشییع جنازه اش آنچنان جمعیت میلیونی جمع شوند . گوش به فرمان امام خمینی باشید و هرچه گفت بدون چون و چرا انجام دهید. ای مومنین قدر یکدیگر را بدانید و یکدیگر را یاری و پشتیبانی کنید، وحدت خود را حفظ کنید.

ای پدر و مادر عزیزم سخن من با شما اینکه اولا حلالم کنید زیرا خدمتی به شما نکرده ام، و خیلی اذیت تان کردم. شما که عمری نوکری و کلفتی امام حسین(ع) و فاطمه الزهرا(س) را داشته اید، اکنون روز امتحان است. با دادن عزیزانتان از این امتحان سرافراز بیرون می آئید. ای مادر! دوست دارم همچون مادر وهب در روز عاشورا باشید که زمانی سر بریده وهب را جلوی او انداختند سر را بلند کرد و به طرف دشمن انداخت و گفت: ماچیزی را که در راه خدا دادیم، پس نمی گیریم. ای مادر می دانم که چقدر رنج کشیده ای اما امیدوارم که خداوند صبر نصیبتان کند تا بتوانی همچون فاطمه الزهرا که داغ پدر و همسر و ضربه درب به پهلوی خویش را تحمل کرد. شما نیز تحمل کنید که شش فرزندانتان را در صحرای کربلای ایران هدیه کنید، بر سر خانواده و فرزندانتان آنطور بیاورند که بر سر فرزندان زهرا (س) آوردند.عداوت خلق و جفای دهر را تحمل کنید.که اگر تحمل کردید آنوقت می توانید بگویید که یا زهرا ! من پیرو واقعی تو هستم اگر نه ،نه.

ای پدر! اگر توانستی مصیبت های وارده بر امام حسین (ع) در روز عاشورا را به این مقدار کم متحمل شوید، آنوقت می توانید بگویید یا حسین ! من پیرو واقعی تو هستم. نمی گویم در از دست دادن من گریه نکینید بلکه برعکس . اما آیا گریه ی ضعف و سستی و گریه ی از دست دادن عزیز ؟! نه والله ، گریه ی شما باید گریه شور باشد، گریه ی عشق باشد، گریه ی حرکت و به حرکت در آوردن باشد، گریه ای باشد که سیل جاری کند و کاخ ظلمان را بر آب دهد، گریه ای مرد ساز ، حسین ساز و انقلابی ساز باشد ، گریه ای باشد که توام با پیام باشد که گریه ی بدون پیام اثری ندارد جز آزردن خویش. گریه کنید که اسلام با همین گریه ها زنده است.

ای خواهر! تو هم باید بعد از من رسالت مرا با رساندن پیامم به جهان وظیفه ات را انجام دهی. حامد و علیرضا را پیشانی بند سرخ ببند و لباس رزم بپوشان و خود را در تقدیم آنها در راه اسلام و تکه تکه شدنشان در راه خدا مهیا کن و تو ای خواهر دیگرم ، چقدر شما را اذیت کرده ام..... مرا ببخشید و حلالم کنید، وظیفه تو پس از شهادتم این است که در مراسم تشییع جنازه ام اگر اگر جنازه ای بود و اگر نبود ، پیشاپیش سایر شهدا پرچم پرخون و سرخ حسین را حمل کنی و خطابه ای پر شور ایراد نمایی و پیام مرا به جهان برسانی که خون از من است و پیام از تو، اگر که ادعا می کنی که پیرو راه زینب هستی باید چنین کاری را انجام دهی محکم و استوار از هیچ کس باکی نداشته باشی. مردم دنیا را به حال خودشان بگذار، محمد حسنت را لباس رزم بپوشان و او را آماده جهاد در راه خدا بنما. شما خانواده های شهدا باید پیام شهیدانتان را به جهان برسانید . چرا که این شیوه حسین و زینب است و ما که ادعای نوکری این عاشق و معشوق را می کنیم باید این چنین باشیم.

برادران پاسدار! شما وظیفه مهمی بر دوش دارید. ای پاسداران عزیز، خود را فراموش کنید و خود را فدای اسلام نمائید. تجربه های خودتان را در اختیار دیگران قرار دهید و تجربه هایمان را با خود به گور نبریم. از مطرح کردن مسائل جزئی جداً خودداری کنیم و خود را به خدا بسپاریم و فقط از او یاری و مدد بجوییم.

دلم از این دنیای دنی خیلی گرفته و در رنج به سر می برم ف ولی وجود امام گونه هایی ، توان زندگی را به ما می دهد. این دنیا را فراموش کنید و آخرت را سرلوحه کار خود قرار دهید. هر عملی که شما را به این دنیا وابسته می کند را رها کنید و اعمال پیوند دهنده به آخرت را پیشه کنید. قدر خود را بدانید و احکام اسلام را مو به مو انجام دهید، پیرو ولایت فقیه باشید و پشتیبانی کنید. نماز های جمعه را با شور و عشق بیشتر برگزار کنید ، امر به معروف و نهی از منکر را با جدیت بیشتر انجام دهید ، کسانی که پایشان را از گلیم خود خارج نموده اند و ضربه به ملت مستضعف می زنند و خون ملت را می مکند ، ریشه کن کنید. دعای کمیل و دیگر مراسمات دعا را با عظمت تر و پرشور تر برگزار کنید و خدا را مد نظر راشته باشید و امام را دعا کنید. در آخر از همه کسانی که اذیتشان کرده ام و حقی بر گردن من دارند حلال بودی می طلبم.

ومن الله توفیق

منصور خادم صادق

سه شنبه 7 شهریور 1391  10:17 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها