0

زندگی نامه شهید؛عباس بابایی

 
Nassersulduz
Nassersulduz
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 2878
محل سکونت : آذربایجان غربی

زندگی نامه شهید؛عباس بابایی

زندگی نامه شهید؛عباس بابایی

فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران:

در دامان خانواده اي متوسط و مذهبي در شهر« قزوين»ودرسال1337 متولد مي شود. وي از كودكي روحي بلند و آرامشي عميق دارد و با رفتارش مورد محبت و توجه همه قرار مي گيرد. در دوران تحصيل براي كمك به باباي پير مدرسه كه كمر و پاهايش درد مي كند , نيمه هاي شب ـ قبل از اذان صبح ـ به مدرسه مي رود و كلاسها و حياط را تميز مي كند و به خانه برمي گردد. مدتها بعد , باباي مدرسه و همسرش در ترديد مي مانند كه جن ها به كمك آنها مي آيند! و در نيمه شبي « عباس » را مي بينند كه جارو در دست مشغول تميز كردن حياط است .
اگر پولي در دست دارد , آن را به كسي كه از خودش نيازمندتر است , مي دهد. پدرش از سالها قبل براي مردم تزريقات مي كند و او از نوجواني به كمك وي رفته و آموزش مي بيند و مشغول به كار مي شود. اما از اكثر بيماران پير و فقير پولي دريافت نمي كند. پس از گرفتن ديپلم , در رشته هاي پزشكي دانشگاه قبول مي شود ولي به دليل علاقه وافرش به خلباني , داوطلب تحصيل در رشته خلباني نيروي هوايي مي شود و پس از گذراندن دوره مقدماتي براي تكميل تحصيلاتش به آمريكا مي رود
.
كشور« آمريكا» با تمام زرق و برقش نتوانست «عباس بابايي» را كه سال ها در خانواده اي مذهبي رشد كرده بود , جذب خود كند
.
در« آمريكا» آن چه او را از ديگران متمايز مي كرد , پشتوانه مذهبي و ممتاز بودنش در تحصيل بود. به طوري كه در پايگاه « ريس » , فرمانده پايگاه او را به عنوان كاپيتان تيم واليبال , پايگاه معرفي كرد
.
به گفته شهيد« بابايي» , خلبان شدن او با عنايت خداوند بوده است . درست در زمان فارغ التحصيل شدن , پس از گذراندن تمام مراحل تحصيل , آخرين نفري كه مي بايست پرونده فارغ التحصيلي او را امضا كند , فرمانده پايگاه بود. به خاطر گزارش هايي كه به رئيس دانشكده "يك ژنرال آمريكايي"داده بودند , مي خواست از دادن گواهينامه خلباني او خودداري كند. درست زماني كه ژنرال مي خواهد رد صلاحيت« عباس» را زير پرونده او بنويسد , كسي از بيرون او را صدا مي زند , ژنرال پس از بازگشت« عباس» را در حال نماز مي بيند. وقتي علت كارش را مي پرسد ،عباس كامل و مفصل در مورد دين خود پاسخ مي دهد. ژنرال پس از چند لحظه سكوت نگاه معنادار به او مي كند و مي گويد : همه مطالبي كه در پرونده تو آمده , مثل اين كه راجع به همين كارهاست , بعد لبخندي مي زند و خودنويس را از جيبش بيرون آورده و پرونده را امضا مي كند. شهيد «بابايي» بعدها مي گويد : آن روز به اولين محل خلوتي كه رسيدم به پاس اين نعمت بزرگي كه خداوند به من عطا كرده بود , دو ركعت نماز شكر خواندم
.
پس از باز گشت به ايران به همراه چند نفر ديگر از دوستانش براي پرواز با هواپيماي اف ـ 14 انتخاب و به «اصفهان» منتقل گرديد
.
با شروع جنگ آماده خدمت و جانبازي براي اسلام و ميهن شد. او در طول خدمت به خاطر كارداني و فعاليت شبانه روزي اش در 1360,5,9 ضمن ارتقا به درجه سرهنگ دومي به عنوان فرمانده« پايگاه هوايي اصفهان» منصوب شد
.
شهيد بابايي با بيش از 3000 پرواز كارنامه درخشاني براي خود و ميهنش به جا گذاشت . آن چه در آن زمان براي همكارانش عجيب مي آمد , وضع ظاهري او بود. او با يك بسيجي ساده پوش و بي آلايش قابل تمايز نبود به طوري كه در بيشتر جاها او را به جاي يك بسيجي ساده اشتباه مي گرفتند. براي پيشرفت سريع عمليات و دقت در آن تنها به نظارت اكتفا نمي كرد بلكه همواره در عمليات پيش قدم بود و در تمام ماموريت هاي طراحي شده , براي آگاهي از مشكلات و خطرات احتمالي خود , آنها را آزمايش مي كرد
.

عباس مدتي بعد با دختر دايي اش« صديقه حكمت» ازدواج كرده و صاحب دختري به نام «سلما» و دو پسر به نامهاي« محمد »و «حسين» مي شود. در دوران انقلاب نيز در جريانات مردمي حضور پيدا مي كند و در پروازهاي متعدد , به خاطر لياقت و شجاعتي كه دارد , به درجه سرهنگ دومي و نيز فرماندهي پايگاه هوايي اصفهان منصوب مي شود. او جزو اولين خلباناني است كه عمليات پيچيده سوختگيري در شب را با مهارت به انجام مي رساند و بار ديگر هوشمندي و لياقت خود را نشان مي دهد و در دوران ماموريت خود قريب به سه هزار پرواز موفق را خلباني مي كند
.
شهيد «بابايي» پس از چهار سال خدمت در مقام معاونت عمليات نيروي هوايي به علت لياقت و رشادت هايي كه در دفاع از اسلام و ميهن اسلامي از خود نشان داد , در ارديبهشت 1366 به درجه « سرتيپي » نايل گرديد و در 1366,5,15 در حالي كه قرار بود به همراه همسرش در مراسم حج حضور داشته باشد در سن 37 سالگي در حين يك عمليات برون مرزي به شهادت رسيد
.
عباس بابایی از تولد تا عروج
:
تولد : 14 آذر 1329

اعزام به آمريكا جهت تكميل دوره خلباني : 1348
بازگشت به ايران : 1351
ازدواج با صديقه (مليحه ) حكمت: 4 شهريور 1354
شهادت : 15 مرداد 1366

<پرونده شهید دربنیاد شهید وامور ایثارگران قزوین ومصاحبه با دوستان وخانواده شهید>

منبع:http://www.sajed.ir

سه شنبه 7 شهریور 1391  10:03 AM
تشکرات از این پست
alahdadi
دسترسی سریع به انجمن ها