در حالی كه شایعه كنار گذاشتن علی سعیدلو پس از بازیهای آسیایی گوانگ ژو بیش از هر زمان طرح شده، رنگ باختن برنامه های محوری او باعث شد، برخی وعده های رئیس ورزش دولت دهم را یادآوری كنند كه ظاهراً تاكید كرده بود، اگر قانون الزام اختصاص یك درصد بودجه دستگاه ها به ورزش تصویب نشود، استعفا خواهد داد و ظاهرا همین تهدید باعث شده، در روزهای ماضی برخی مطبوعات ورزشی، بگویند: "الوعده وفا"، آقای سعیدلو! اما آیا قول دو هزار میلیاردی، تنها برنامه رئیس بود كه اجرا نشد و او از این دست وعده ها بسیار داده است.
هنگامی كه نماینده تنها سایت خبری حاضر در نخستین نشست سعیدلو با رسانه ها كه اندكی پس از انتخابش به عنوان رئیس ورزش برگزار شد، به او از بزرگی وعده ۱۰۰۰ میلیارد تومانی و امكان جذبش گفت، سعیدلو متذكر شد: "۲۰۰۰میلیارد تومان!"
اما سعیدلو در همان نشست به این مسئله نیز بسنده نكرد و تمام شعارهای آرمانی جامعه ورزش را برنامه قطعی خود در كوتاه مدت و میان مدت اعلام كرد تا همان ابتدا، رسانه ها از او توقع یك شاهكار را داشته باشند. اما او نه تنها نتوانست چنین كند، بلكه نه در خصوصی سازی باشگاه های استقلال و پرسولیس موفق بود، نه در تك شغله ساختن مدیران دوشغله و نه حتی در راه اندازی شبكه ورزش. مروری داریم كوتاه به سوابق مردی كه آخرین وعده اش موفقیت ایران در بازیهای آسیایی گوانگ ژو است و با هیچ كاره خواندن كمیته ملی المپیك، مسئولیت نتایج این بازیها را برعهده گرفته است.
دو تریلیون تومانی كه كسی ندید
۲۰۰۰ میلیارد تومان آنقدر بزرگ بود كه زمان طرح از سوی رئیس جدید دستگاه ورزش به عنوان اعتبار سال آتی این دستگاه، مدت ها ورزشی ها به رویاپردازی مشغول شوند. اما شوك صفرها خیلی سریع تر از آنچه انتظار می رفت پایان یافت و پس از این محاسبات آغاز شد كه آیا این عدد با ۱۲ صفر پیش رویش نصیب ورزشی هایی كه همواره از بی پولی می نالیده اند، می شود و كشورمان در عرصه ورزش حداقل قدرت رقابت با مدعیان قاره كهن را خواهد یافت؟ قطعاً ورزش كشور رویایش به واقعیت نخواهد پیوست چرا كه در سال جاری كه این قانون مصوب شده بود، خبری از این رقم ها نشد، چه رسد به سال های آینده كه كلاً پرداخت چنین مبالغی به سازمان ورزش در آن و در قالب برنامه پنجم توسعه، رد شد.
بدین شكل همزمان با از دست رفتن بزرگ ترین رویای سعیدلو، از یك سو اعتبارات جاری مورد توقع فدراسیون های ورزشی و ادارات كل تربیت بدنی از سازمان ورزش در سال ۱۳۸۹ نتوانست برآورده شود و من باب مثال اعتبارهای ۱۰ میلیارد تومانی مدنظر فدراسیون كشتی و دوومیدانی كه توسط سعیدلو وعده داده شده بود، تامین نشد تا فدراسیون های مدال آور در سال بازیهای آسیایی از یك سو نیاز به اعتبار داشته باشند و از سویی دیگر جرات اعتراض به اینكه این وعده های میلیاردی چه شد را نداشته باشند و البته راه در رو برای مدیران -درصورت ناكامی در بازیهای آسیایی گوانگ ژو- باز شود.
در سوی دیگر ماجرا كه شاید مهم ترین دغدغه حال حاضر باشد، عدم امكان تكمیل طرح های عمرانی و آغاز طرح های جدید برای دستیابی به سرانه یك متر مربع و سپس دو متر مربع به عنوان استاندارد جهانی است كه در چشم انداز ۲۰ ساله ایران مدنظر قرار داشته شده است؛ اتفاقی كه باید در برنامه چهارم توسعه به وقوع می پیوست اما دولت به رغم تلاشهای بسیار موفق نشد به آن دست یابد و هر ایرانی یك متر فضای ورزشی داشته باشد. سعیدلو كه قصد داشت بیش از یك هزار میلیارد از این اعتبار را صرف پروژه های ناقص ورزشی نماید، در یك سال و اندی اخیر در این زمینه نیز ناكام ماند.
استقلال و پرسپولیس خصوصی نشد، چه رسد به سایر باشگاه ها
با عدم تصویب خصوصی سازی ورزش قهرمانی و همگانی كه ابتدا نیازمند فراهم سازی پشتوانه مالی برای فدراسیون ها و باشگاه ها است،این وعده هم به تاخیر افتاد و این در حالی است كه سال آینده با تصویب برنامه پنجم دیگر دولت حق تزریق اعتبار به باشگاه های ورزشی (ورزش حرفه ای) ندارد و در واقع سال آینده سپاهان، استقلال، پرسپولیس، پاس همدان و امثال این تیم ها دیگر حق ندارند تحت هیچ عنوان از ردیف بودجه یا كمك های دولتی، با اعتبارات میلیاردی دولتی اداره شوند و عملاً باشگاه ها مجبور به خصوصی شدن هستند.
این اتفاق در حالی می افتد كه سعیدلو موفق نشد دستور رئیس جمهور مبنی بر خصوصی سازی استقلال و پرسپولیس را در یك سال و اندی اخیر اجرایی كند و تنها وعده و وعید بوده كه در این خصوص داده شده است. با این اوصاف از ابتدای سال آینده، این سرخابی های پرخرج نه خصوصی هستند و نه اعتبار دولتی به ایشان تعلق می گیرد و بلاتكلیفی مشابهی به وقوع می پیوندد كه مقصرش نهادی جز سازمان تربیت بدنی نیست؛ سازمانی كه طی ۵ سال نتوانست به لحاظ قانونی و عملیاتی زمینه خصوصی سازی باشگاه های فوتبال به عنوان بزرگ ترین بخش از بدنه ورزش حرفه ای ایران را فراهم آورد.
با این اوصاف سال آینده چه بر سر باشگاه های پرطرفدار خواهد آمد و رئیس ورزش ، چگونه باید این وضعیت را سامان ببخشد و باشگاه های ورزشی بلاتكلیف را یك شبه خصوصی نماید و در این صورت، باشگاه های بزرگ دولتی و شبه دولتی بدون پشتوانه مالی و كمك های دولتی چگونه می توانند ادامه دهند و فعالیت هایشان پیگیری شود؟! البته باید آثار مثبت این مسئله را برشمرد كه مهم ترین آنها بریده شدن دست باشگاه های فوتبال از جیب مردم و عدم عقد قراردادهای چندصدمیلیونی با بازیكنانی است كه بعضاً ده درصد چنین مبالغی نیز ارزش فنی و سرمایه گذاری ندارند.
نه مدیریت تخصصی شد، نه مدیران تك شغله و بازنشسته
وقتی سازمان بازرسی كل كشور با روی كار آمدن علی سعیدلو از رفع مقاومت دستگاه ورزش در برابر قانون منع فعالیت ها دو شغله ها سخن به میان آورد و رئیس ورزش نیز به نشانه تایید، تاكید كرد به زودی مدیران ورزش تك شغله خواهند شد و ورزش به مدیران تمام وقت احتیاج دارد، جامعه ورزش كه هنوز برخی مسائل برایش مشخص نشده بود، باور كرد كه قرار است، در عوض نمایندگان مجلس و مدیران صنعتی كه آخر وقتشان را در ورزش و فدراسیونها و هیات مدیره باشگاه ها می گذارند، چهره های ورزشی زمام امور را به دست بگیرند. اما انتصاب مدیران چند پسته تحت عنوان سرپرست، باعث شد تا اوضاع تغییر كند و باور كنند، در این زمینه نیز خبری نیست و سعیدلو تنها خوب وعده می دهد.
در همین خصوص سعیدلو وعده داده بود كه مدیران متخصص و ورزشی در این حوزه حضور داشته باشند اما تنها برخی مدیران غیرمتخصص و صنعتی و سیاسی حذف شدند كه رفیق محمد علی آبادی بودند و سایرین همچون ناطق نوری و تابش نمایندگان مجلسی كه ریاست فدراسیون های بوكس و اسب سواری را برعهده دارند، هنوز در حال فعالیت هستند. البته این تخصص گرایی به همین جا ختم نشد و رئیس ورزش برای آنكه نشان دهد از علی آبادی بیشتر به این مسئله اهمیت می دهد، محمد صادقی معاون حقوقی، امور مجلس و استان های این سازمان عریض و طویل كه كوچك ترین وظیفه اش انتخاب مدیران كل تربیت بدنی استانی است، از میان پزشكان انتخاب كرد. معاونی كه یكی از وظایفش رایزنی با مجلس بود و شاید اگر این رایزنی صورت می پذیرد، حداقل ۲۰۰۰ میلیارد تومان ورزش از برنامه پنجم توسعه و اعتبارات حذف نمی شد.
مدیران بازنشسته هم كه جایی تشریف نبردند و همچنان دوستانی چون یزدانی خرم با وجود كهولت سن در فدراسیون های ورزشی فعالیت دارند، تا مدیران جوانی كه آرزوی فرصت داده شدن به آنها همچون ابتدای انقلاب را انتظار می كشند، با این خیالات خام ادامه دهند و امیدوار باشند شاید روزی مدیران دریابند كه خاصیت بازنشستگی چیست و چرا چنین قانونی در كشور تصویب شده است! شاید آن روز این پیر جوانان در صف مانده، بتوانند حقشان را بگیرند؛ البته اگر این سرمایه های انسانی تا آن ایام در ورزش ایران باقی بمانند و ظرفیت هایشان كه علی رغم كم تجربگی، با انرژی جوانی پیوند خورده را صرف توسعه ورزش سایر كشورها نكرده باشند.