ايميل، پست الکترونيک يا رايانامه! يکي ديگر از موضوعات مرتبط با فناوري اطلاعات است که بر مليسازي آن تاکيد زيادي صورت گرفته است. اين تاکيد عموما از جانب وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات صورت ميگيرد. مسئولان اين وزارتخانه اصرار دارند که پست الکترونيک ملي هر چه سريعتر راهاندازي شود و در وهله اول ادارات در دريافت و ارسال مدارک و اطلاعات ارزشمند ملي از آن بهره گيرند و در وهله دوم مردم به استفاده عمومي از اين پست الکترونيک ملي اقبال نشان دهند.
البته در حال حاضر چندين شرکت خصوصي ايراني به ارائه خدمات پست الکترونيک ايراني مشغولند. در عين حال پست جمهوري اسلامي ايران در قالب خدمات پولي و خود وزارت ارتباطات به شکل رايگان، خدمات مشابهي را ارائه ميکنند. پورتال ايران به کاربران اجازه ميدهد به رايگان پست الکترونيک ايجاد کنند که از دامنه iran.ir بهره ميبرد. از منظر امنيت عمومي حرکت ادارات و سازمانها به سمت استفاده از پستالکترونيک داخلي و البته نه لزوما ملي يک نياز و بلکه يک امر واجب محسوب ميشود. اين اطلاعات ميتواند ارزش فراواني براي امنيت عمومي و ملي کشور داشته باشد و اگر در اختيار اغيار قرار گيرد، بهاي سنگيني را به کشور تحميل ميکند. اگر چه سازمانها و ادارات تا به امروز به منظور جلوگيري از اين اتفاق، نامههاي محرمانه را از طريق روشهاي سنتي و غيرالکترونيکي جابهجا کردهاند و نبود زيرساخت ايمن و قابل اعتماد، شکل نامهنگاريهاي اداري را پير و کهنه نگه داشته است.
در مقابل مردم چرا بايد به پست الکترونيک ايراني علاقهاي نشان دهند؟ خدمات گوگل، ياهو، مايکروسافت و شرکتهاي ديگر در اين زمينه بسيار کامل، مجاني و رقابتي است. هر چند وقت يکبار خدمات بهبود مييابد و محدوديتهاي حجمي پستهاي الکترونيک دائما کاهش مييابد. از طريق برخي از پستهاي الکترونيک خارجي ميتوان، نامههاي 200 مگابايتي ارسال کرد حال آن که کل ظرفيت پست الکترونيک iran.ir پنجاه مگابايت است. در واقع از منظر فني حرکت به سوي پست الکترونيک داخلي که سالهاست قرار است ملي شود و خبري هم از آن نيست، چندان از نگاه يک کاربر معمولي جذابيت ندارد. از منظر امنيت عمومي بايد گفت که اطلاعات به ظاهر بيارزش با واکاوي اطلاعاتي و در ابعاد انبوه، کاملا ارزشمند هستند. در يک مثال ساده و ابتدايي ميتوان همان زبالههاي شهري را عنوان کرد که يک کيسه از آن به هيچ دردي نميخورد اما در ابعاد زبالههاي يک شهر، تبديل به يک معدن گاز يا يک کارخانه کمپوست يا يک صنعت سودرسان ديگر ميشود. اين نگراني در ميان مسئولان وجود دارد که شرکتهاي آمريکايي و عموما وابسته مانند گوگل، ياهو و مايکروسافت از انبوه اين اطلاعات، موارد مفيدي به نفع خود استخراج کرده و امنيت ملي را تهديد کنند. اين شرکتها ميتوانند از اطلاعات بهرهبرداري کنند و حتي اگر خلاف اين موضوع ادعا کنند، باز هم نميتوان به قولها و وعدههايشان صددرصد اميدوار بود. تا به اين جا يک کاربر معمولي ممکن است باز هم نگران نباشد. در واقع او با خود ميگويد فلان گپ دوستانه، نامهنگاري عاشقانه، صحبت خانوادگي يا بحث کاري من به چه درد گوگل، مايکروسافت يا ياهو ميخورد؟ در حالي که به سادگي ميتوان تمامي اطلاعات مورد نياز را جعلي ارائه کرد و هويت حقيقي خود را پنهان نمود.
نقطه مقابل که يک ضعف براي پست الکترونيک ملي و داخلي محسوب ميشود، سيستم جدي و رسمي احراز هويت پست الکترونيک ايراني است. نمونههاي تائيد شده داخلي به کاربراني خدمات ميدهند که هويت خود را به صورت حقيقي اثبات کنند. در عين حال هيچگاه مسئولان اين حوزه حتي در کلام نيز اين اطمنيان را به کاربران ندادهاند که اطلاعات آنها تا چه حد ايمن و دست نخورده باقي خواهد ماند؟