0

توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان

 
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان

جوان و ابراز وجود

«به استعداد خودت ایمان داشته باش، همانطور که به خدا ایمان داری. روح تو پاره ای از آن «واحد» بزرگ است، نیروهایی که در تو هست، مانند دریای وسیعی، عمیق و بی پایان است.[1]
ویلکو
«هیچ راهی، بهتر از آنکه به مشکلات منتهی می گردد، انسان را به سر منزل احتیاط و مآل اندیشی نمی رساند، دست توانای مصائب بهتر از انگشتان نیکبختی و اقبال، هر خطا و اشتباهی را به انسان نشان می دهد.[2]»
دانیال
از مناسبات انسانی جوانان در زندگی؛ رابطه آنان با خویشتن خود می باشد. و چگونگی این رابطه بر ارتباطات آنان با جامعه، خانواده، خدا و هستی، نیز انرژی تعیین کننده دارد.
رابطه جوان و خویشتن در چند مقوله فرعی تر به طور دقیق این گونه تبیین می شود:
(درک) کشف خود، پذیرش خود، علاقه به خود (حب ذات) و ابراز خود (ابراز وجود، اثبات ذات) با این توضیح که جوان، ابتدا در صدد کشف ظرفیتهای پنهان خویش بر می آید تا بتواند خود را درک کند و این امر، علاوه بر مهارتهای خودشناسی، در پرتو معاشرت سازنده با دیگران، حاصل می شود. پس از آن جوان، موجودیت خویش اعم از قابلیتها و نارساییهایش را می پذیرد و اصطلاحاً با واقعیت سازگار می شود و در مرحله بعد؛ علاقه به خویشتن، از راه می رسد که این علاقه در همه اشخاص، ضرورتا، در حدی معتدل، تنظیم نمی شود، بلکه بعضاً حالت افراط یا تفریط نیز به خود می گیرد. و در نهایت پس از وصول به این مرحله، موقعیت مناسبی برای ابراز خود یا «ابراز وجود» مهیا می شود.
آثار برجسته ای که در پرتو ابراز وجود، حاصل می شود، عمدتاً عبارتند از: خود شکوفایی[3] (تحقق خویشتن)، تأمین یک نیاز اساسی روانی، مساعدت در جهت سلامت روحی، تقویت حس خوشبینی، پرورش اعتماد به نفس و بهبود مناسبات انسانی با دیگران، که البته هر یک از مفاهیم مذکور، نیاز بیشتری به توضیح و تبیین دارد که از عهده این بحث خارج است و صرفاً به ذکر آثار اکتفا می شود.
در مقابل اگر، فرد نتواند به خوبی نیاز به ابراز وجود را در خویش تأمین نماید، ناگزیر به واکنشهایی دست می زند که خالی از نگرانی و مخاطره نیست، به عنوان مثال، جوانی که نمی تواند از طرق مثبت ابراز وجود نماید، به «منفی گرایی[4]» روی می آورد و به مقابله به جبهه گیری در قبال اطرافیان و همسالان اقدام می نماید و سعی بر آن دارد که از موضعی خصمانه و منفی با دیگران مواجه شود. حتی باید اذعان کرد که برخی از پدیده های رفتاری نامطلوب نظیر دروغ، تظاهر به موفقیت، اغراق در ارزیابی خویشتن و مبالغه در تواناییهای شخصی، زمانی در شخصیت جوان، ظاهر می شوند که وی فرصتهای مناسب را برای «ابراز وجود» به صورت مثبت و سازنده از دست داده و در کمال نا امیدی، به شیوه های منفی، روی آورده است.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  10:33 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان

پیشنهادهایی برای تأمین ابراز وجود جوانان
1. قبلاً اشاره نمودیم که «ابراز وجود» متکی و منوط به «کشف و شناخت خود» است. از این روی، رسانه ها می توانند با ارائه مباحثی ساده و مفید در زمینه «خودشناسی عملی» جوانان را در «شناخت خویشتن» یاری دهند تا آنان بتوانند در موقعیت ابراز وجود، به موقع و صحیح عمل کنند.
2. «توانایی سخن گفتن» یا «فن بیان» زیر مجموعه «ابراز وجود» است. با طرح مباحث عملی و کاربردی در این زمینه به ویژه در رسانه ها، جوانان را آموزش دهیم تا هم بتوانند «خوب صحبت» کنند و نیز «صحبت خوب» داشته باشند. که اولی ناظر به «روش» و دومی ناظر به «محتوا» است.
3. نقش اطلاعات عمومی و دانش های جنبی زندگی در توانایی ابراز وجود جوانان، غیرقابل انکار است. آنان که اطلاعات وسیعی از جهان بیرون و جهان درون خویش دارند، به طور قابل ملاحظه ای بیش از سایرین می توانند، وجود خویش را به منصه ظهور برسانند.
4. جوانان به همان اندازه که نیاز به «خوب سخن گفتن» برای ابراز وجود دارند، نیاز به «خوب شنیدن» از جانب دیگران نیز دارند. اگر بتوانیم این مفهوم را گسترش دهیم که در صورت تمایل جوانان به سخن گفتن برایشان شنونده خوب، پر حوصله و باتجربه ای باشیم، در این صورت آنان را برای ابراز وجود یاری نموده ایم. از یاد نبریم که هنر «خوب شنیدن» در روابط انسانی، مکمل «هنر خوب گفتن» محسوب می شود.
5. مدارس، کانونهای فرهنگی و تربیتی و دانشگاهها در تقویت ابراز وجود و از جمله هنر سخن گفتن، نقش قابل ملاحظه ای دارند. ضروری است در فرصتهای مناسب با تشکیل کلاسهای فن بیان، برای جوانان، ظرفیت وجودشان را افزایش دهیم.
6. آموزش «شیوه های کاربردی» تقویت اعتماد به نفس فرزندان به والدین به ویژه از طریق رسانه های گروهی، فرصت مطلوبی است تا این دسته از والدین، خود از برترین افرادی باشند که می توانند اعتماد به نفس فرزند خویش را تقویت نمایند.
7. برای تأمین نیاز مورد نظر، چنانچه به والدین، مربیان، معلمان و دبیران بیاموزیم که فرزند (دانش آموز) خود را همان گونه که هست بپذیرند و حدود انتظاراتشان را با امکانات وی تطبیق دهند، عملاً در جهت تأمین ابراز وجود نوجوانان و جوانان، گام برداشته ایم و در این صورت، در زمینه رشد و تعالی آنها کوشیده ایم.
8. نوجوانان و جوانان، متذکر این واقعیت باشند که مطمئن ترین راه ابراز وجود، «عمل» آنان است. زیرا آنچه در «عمل» از آدمی سر می زند به مراتب بیش از «سخن» در اثبات لیاقتشان تأثیر دارد.


[1]. لوئی اسوت ماردن، پیروزی فکر، ترجمه رضا سید حسینی، ص 162.
[2] . ساموئل اسمایلز، اخلاق، ترجمه محمد سعیدی، ص 478.
[3] . self- actualization.
[4] . NEGATIVISM.
محمد رضا شرفي - جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 9 - 12

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  10:34 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان

خسته شدن از زندگی

درباره علل و منشأ خستگی و ملال از زندگی، از مسائل و زمینه های متعددی باید نام ببریم که اهم آن ها به قرار زیر است:
1. حوادث زندگی: حوادث تلخ و پی آمد های ناگوار زندگی خود می تواند از علل پیدایش ملالت ها باشد. بسیاری از افراد ملولند از آن بابت که همه زندگی شان با شکست همراه بوده است. به هر جا که پا گذاشته اند نکبت و بدبختی وجود داشته است. برای آن ها که ناتوانی و ضعفی دارند و ساخته و پرورده نیستند حوادث ناگوار تلخی می آفریند و زندگی را بر انسان تیره و طاقت فرسا می سازد آنچنان که آدمی قادر به کنترل خود نیست.
2. احساس گناه: گاهی انسان به خاطر گناهی را که مرتکب شده نافرمانی و عصیانی را که انجام داده است، عملکرد ناروا و غلطی که داشته است دچار احساس ملال است. ناراحت است که چرا خداوند را از خود ناراضی کرده و یا فلان گناه کبیره ای را در رابطه با دیگران مرتکب شده است.
3. درد درون: زمانی احساس ملالت ناشی از وجود دردهای جانکاه است که در درون انسان است و او نمی تواند آن را به زبان آورد. دچار غم و رنج است ولی بیان آن موجب رسوائی و عقوبت است. افکار مخرب از هر سو بر او احاطه کرده اند و فکر و ذهن او را در غل و زنجیر نهادند.
4. عجزها: جوان به مناسبت شور و نشاطی که دارد خواستار آن است خودی نشان دهد و مسائل دشواری را حل کند، عجز و ناتوانی او از این امر خود سبب این امر می شود. می خواهد در مسابقات شرکت کند ولی ترس از آن دارد که چیزی نصیبش نشود، می خواهد برنامه ای را تمام کند ولی در موقعیتی است که قادر به آن نیست.
5. نومید و محرومیت: آن ها که در موقعیت ناامید کننده ای هستند و راه پیشرفت را برخود مسدود می بینند، آنها که در فکر حل مسائل لا ینحلی هستند و این امر زجرشان می دهد دچار ملالتند، حال اگر در این حالت برای شان محرومیتی پدید آید ملالت شان افزون تر خواهد شد.
6. تخیلات ناروا: نوجوانان و جوانان خواب و خیال آشفته ای دارند، تصویر دیگری از دنیا را در ذهن خود مجسم کرده اند و به هنگامی که امری خلاف آن را می بینند ملول می شوند. یا می دانیم که مفهوم مرگ و فنا تمام افکار و عقاید آنان را تحت الشعاع قرار می دهد. دل به ملالت می دهند که با این حساب کار و تلاشم را چه فایده ای است.
7. کمبود عاطفی: نوجوان و جوانی که به پدر و مادر و یا مربی و یا هر کسی دیگر دلبسته است و انتظار لطف دارد به هنگامی که با بی توجهی های آن ها مواجه می شود از خود بی خود گشته و دل به ملالت می دهد. هم چنین احساس این امر که اطرافیان او افرادی خشن و بی محبت هستند برای او زجر دهنده است.
8. پر توقعی: گاهی علت ملالت پرتوقعی است. جهان بینی آن ها بگونه ای است که انتظار دارند همگان سر به اطاعت او بسپارند و زندگی را بر وفق مراد او بسازند. دیدن وضع خلاف و حتی بی توجهی به شخصیت او سب افزایش ملال و کدورت است.
9. خود كم بینی: گاهی نوجوان و جوان در موقعیتی است که نمی تواند ابراز وجود کند. در هر طریقی که بخواهد قدم بردارد راه آن را بر خود بسته می بیند. در موقعیتی است که راه پیش و پس ندارد. از هر سو احساس محرومیت می کند، گمان دارد دیگران او را به حساب نمی آورند و جز نکبت آفرینی کاری ندارند و این امر خود سبب ملال آن هاست.
10. ضعف مذهب: و بالاخره ضعف زمینه مذهبی و عدم اتکال به خدا و سرسپردگی به او نیز عدم توکل به او و خوشبینی به عنایتش بدان صورت که احساس کند که همه امورش به سوی او بر می گردد خود در این امر مؤثر است. ضعف مذهبی خود سبب ضعف بنیه روحی است و انسان بر اثر آن نمی تواند خود را در این جهان وجود سرپا نگه دارد.

 

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  11:07 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان


- طرق درمان


در طریق نجات نوجوانان و جوانان از بیماری های ملالت می توان از راه و روش های گوناگونی استفاده کرد که اهم آن ها به قرار زیر است:
1. معاشرت نیکو: انسان ملول را نباید به خود واگذار کرد بدان امید که خود بخود به حال می آید. ملال بیش از آن که یک درد فردی باشد یک رنج اجتماعی است. باید از طریق اجتماع درمان شود و از راه های آن، معاشرت و بیرون کشیدن او از تنهائی و انزواست. باب معاشرت را باید به روی او گشود و دوستان و معاشران جدیدی را باید در سر راه او قرار داد.
2. القاآت: تذکرات و القاء به او که حال خود را باید عوض کند دید و جهان بینی خود را باید تغییر دهد، در اصلاح او موثر است. باید به او القاء کرد که ضروری است امروزه روش و طرز سلوک خود را تغییر دهد و خوشبختی خود را تأمین کند و در راه این القاء باید وقت صرف کرد و ساعاتی از عمر را بدان اختصاص داد.
3. ایجاد زمینه برای موفقیت: از طرق مهم و سازنده ایجاد زمینه برای موفقیت است و باید کاری کرد که او در جریان امور باشد. باید میدان برای او فراهم دید تا در آن خود را نشان دهد. در مسابقه ای آسان شرکت کند تا در آن موفقیت به دست آورد و مزه پیروزی را بچشد. و بدیهی است که در برابر هر پیروزی به تحسین و تشویق او خواهیم پرداخت.
4. ابراز مهر: دلجوئی از او، محبت به او بگونه ای که بتواند حرف خود را بزند، مطلب خود را با ما در میان نهد، نظریات خود را در آنجا بازگو کند خود در این امر موثر است. فرد ملول باید احساس کند کسی هست که او را دوست دارد و برای او در نزد خود جائی در نظر گرفته است.
5. تغییر محیط: از طرق درمان، ایجاد تغییر محیط است. محیط کار و زندگی فردی این چنین را به خصوص اگر در مراحل حادی از نظر ملالت باشد عوض می کنند. او را به جائی دیگر کوچ می دهند و از این راه احساس خستگی او را از او می زدایند و او را به زندگی دلگرم می سازند.
6. ایجاد تنوع در زندگی: از دیگر راهها ایجاد تنوع در زندگی است. تنوع، خستگی و ملالت را از بین می برد و بر نیروی فرد و نشاط باطنی او می افزاید. بسیاری از ملالت ها بدان خاطر است که فرد زندگی را نوعی تکرار مکررات می داند. هر روز همان برنامه و همان کار و این امر برای افراد که تیزهوش ولی راکدند وجود دارد.
7. بازی و گردش: از راه های مهم و موثر این است که پدر و مادر و یا مربیان و معاشران ذوق به گردش و تفریح را در او بر انگیزانند، او را با خود به گردشگاهی ببرند، پیک نیکی ترتیب دهند، ساعاتی او را گرم بازی و تفریح سازند. بگذارند که او هم در میان جمع ساعاتی را بجهد، بگوید، بخندد تا بالاخره هوای آن از سرش بیفتد.
8. کار و اشتغال: یک کار سازنده و مثبت و اشتغالی مفید، خود سبب رفع ملامت است و نگرانی ها را از بین می برد. باید برای او کاری معین کرد، مثلا برای خود نجاری کند، چیزی ببافد، به کاری سرگرم شود تا دردهای متعدد خود را فراموش کند و احساس سرور و خرسندی کند و وارد حیات جمع شود.
9. تقویت مذهبی: آموزش و مذهب و انتقال تعالیم مذهبی و آگاه کردن او از اسرار زندگی خود در این امر مؤثر است معنویت و رابطه با خدا برای انسان یک سنگر است و زمینه را برای آرامش و تکامل افراد فراهم می سازد، درماندگی و کوته اندیشی ها را از بین می برد.
10. واداشتن به تلقین: اگر جوان فرصتی پیدا کند و حاضر شود با خود بنشیند و کلاه خود را قاضی کند، به تفکر درباره امور و تدبر در آن بپردازد بسیاری از حقایق برای او آشکار خواهد شد. در سایه آن، خواهد توانست به تلقین خویش بپردازد و روحیه خود را بسازد و تقویت کند آن چنان که برخود مسلط باشد و درد و مشکلش را دریابد و درمان کند.
علي قائمي- خانواده و مسائل نوجوان و جوان، ص154

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  11:07 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان

مراقبتهای جنسی نوجوان و جوان

یکی از مشکلات پیش روی نوجوانان و جوانان که از موقع بلوغ آغاز می شود، خروج مایعاتی از آن ها، زود انزالی و زود تحریکی و احتلام های شبانه است. برخی از آن ها نمی دانند که در برخی از موقعیت ها که قرار می گیرند چرا این حالت ها بر آن ها دست می دهد و یا چرا وقتی که خوابیده اند، حالت خاصی به آن ها دست می دهد و بی اختیار لباس خود را خیس می کنند.
بیشتر این مشکلات برای پسران رخ می دهد، اما باید دانست که در برخی مواقع، افزایش هیجانات جنسی حتی می تواند، برای دختران نیز سبب رؤیاهای شهوانی و احتلام گردد و از رحم و مهبل آن ها، در نتیجه انقباض دودی شکل دستگاه عضلانی ترشحات عضلانی خارج شود.[1]


احتلام (جنابت در خواب)
احتلام عبارت است از: دست دادن حالت خاصی به انسان و انزال (خروج منی) از او، در حالت خواب که غالباً با یک لذت جنسی همراه است؛ چه برای دیدن خواب های آشفته و جنسی باشد و چه به خودی خود آمده باشد، که معمولاً بدن بعد از این اتفاقات حالت سستی پیدا می کند.
نکات قابل توجه
اول: یکی از معیارهای شروع دوره بلوغ از نظر شرعی احتلام شبانه است در توضیح المسائل، مراجع برای بلوغ چندین نشانه ذکر شده است از جمله: 1ـ بیرون آمدن منی 2ـ روئیدن موی خشن بالای عورت و پایین شکم 3ـ کامل شدن 15 سال قمری در پسران. و برای این که بلوغ تحقق پیدا کند، ظاهر شدن هر سه علامت ضرورت ندارد بلکه با پایدار شدن یکی از آن ها حاصل می شود پس اگر جوانی از خود منی ببیند، هر چند به سن بلوغ (15 سال قمری) نرسیده باشد، بالغ است و باید به تکالیف شرعی عمل نماید.[2]
دوم: کسی که می داند منی از او خارج شده یا می داند آنچه بیرون آمده منی می باشد جنب است و باید غسل کند چه در خواب باشد چه بیداری.
سوم: نشانه های منی سه قسم است. 1ـ با شهوت بیرون آید. 2ـ با فشار جستن بیرون آید. 3ـ بعد از بیرون آمدن بدن سست شود.[3]
چهارم: فرق منی و رطوبت های دیگر بدن: منی مانند سفیده تخم مرغ با رنگی مایل به زیتونی با حالتی چسبنده و خروج از نظر بو مانند خمیر ترشیده و گندیده می باشد. چنانکه اشاره شد، موقعی که منی خارج می شود، بدون اختیار جستن می کند، مگر این که شخصی مریض باشد و بعد از آن بدن سست می شود. ولی رطوبت هایی که گاه و بی گاه خیلی کم و بدون اختیار، در حال بیداری، حرف زدن، مشاهده مناظر و غیره خارج می گردند، اگر شرایط و خصوصیات منی را نداشته باشند، پاک است، و غسل هم ندارد؛ که به نام های «وزی»، «مذی» و «ودی» در رساله ها و کتاب های فقهی، توضیح داده شده اند.[4]
پنجم: احتلام شبانه یک فرآیند فیزیولوژیکی است که نشانه سلامت و بلوغ است. با ورود به دنیای جدید رشد نوجوانان متوجه احتلام شبانه خود می شوند و این بخاطر این است که غده هیپوفیز با ترشح هورمون های جنسی این غده را از خواب بیدار می کند و به کار وا می دارد. فاصله احتلام ها در نوجوانان بالغ در حالت طبیعی هر یکی دو هفته یک بار (12ـ 10 روز) است.[5] ولی مزاج ها، مناطق، نوع غذاها، مجالست های مختلف، شنیدن ها، لمس کردن ها و .... در تسریع و یا تأخیر این امر مؤثر است. پس نوجوان و جوان در اثر بروز این حالت طبیعی نباید دچار اضطراب و احساس گناه شود، بلکه به وظیفه خود عمل نماید.
ششم: احتلام های پیایی و مکرر اگر به مدت طولانی به فاصله هر روز یک بار باشد آژیر خطر و ناراحتی جدی است.[6] گاهی علت آن جنبه پاتالوژیک (آسیب شناختی) و بیماری دارد که فرد باید به پزشک مراجعه کند.
هفتم: هر چند احتلام یک حالت طبیعی است اما کیفیت آن فرق دارد. فردی که در احتلام او شهوتش به فرد یا افراد معینی انعکاس می یابد، باید در روابط روزانه خود تجدید نظر کند. نوع نگاه ها، صحبت کردن ها، لمس کردن های خود را کنترل کند. اسلام برای این که ما را از انحرافات جنسی حفظ کند، درمورد نگاه ها و کارهایی که در آن لذت غیر مشروع است، توصیه هایی فرموده است که رعایت این دستورات، سلامت روحی، روانی و بدنی را تضمین می کند.
هشتم: چنان که اشاره کردیم احتلام های مکرر و پیاپی نشان از بیماری های جسمی و فیزیولوژیکی و روحی، روانی دارد. کسی که نگاه خود را کنترل نمی کند، در روابط محرم و نامحرمی که در چهار چوب شرع بیان شده است حرکت نمی کند، با جنس مخالف شوخی های رکیک می کند، فیلم های مبتذل سکسی و نیمه سکسی تماشا می کند، رمان های عشقی و جنسی می خواند، پای صحبت های دوستان ناباب می نشیند، جک های سکسی و .... گفت و شنود می کند و در یک کلام مهار تفکر، نگاه رفتار، شنیدن ها و لمس کردن هایش را از دست داده است. دچار احتلام های پیاپی می شود.

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  11:37 AM
تشکرات از این پست
mohammad_43
mohammad_43
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 41934
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:توصیه هایی برای نوجوانان و جوانان


راه های جلوگیری از تحریك، گتاه و شهوت افراطی در خواب (احتلام مکرر):
1ـ از پوشیدن لباس های تنگ و چسبیده به بدن و نیز لباسهای پلاستیكی اجتناب کنید.
2ـ در انتخاب رختخواب دقت کنید که نباید بیش از حد نرم و لطیف باشد.
3ـ از فکر کردن و تصور و تخیل جنس مخالف و مسائل جنسی خودداری کنید.
4ـ از نگاه کردن به تصاویر و فیلم های تحریک کننده و لباس جنس مخالف جداً پرهیز شود.
5ـ خوردن غذاهای محرک و دارای کالری زیاد مانند خرما، پیاز، فلفل و .... را به حداقل برسانید.[7]
6ـ برای تعدیل نیروی جنسی و مصرف انرژی های اضافی خود حتماً ورزش و تحرک جسمانی و کار فیزیکی و بدنی را در زندگی روزمره خود لحاظ کنید.
7ـ از سخن گفتن، نگاه و شوخی کردن با افرادی که متوجه می شوید قصد لذت در آن است خودداری کنید.
8ـ قبل از خواب وضو بگیرید و برخی از دعاها یا ذکرها را بگویید.
9ـ این دعا را بخوانید: اللهّمً اِنّی اَعُوذُ بکَ منَ الأحتلام و مِن سُوءِ الأحلامِ و مِن اَن یتلاعَبَ بِی الشیطانُ فی الیقَظَهِ و المنامِ؛[8] یعنی خدایا از احتلام، از خواب های بد و شهوت انگیز و از این که شیطان در خواب و بیداری مرا به بازی های گناه آلود بگیرد به تو پناه می برم.


راه های پیشگیری و درمان زود تحریکی و انزال بی اختیار:
بدین منظور علاوه بر استفاده از راه کارهای پیشنهادی مذکور، به نکات زیر توجه کنید:
1ـ وضع رژیم غذایی خود را منظم کنید به اندازه ای غذا بخورید که نیاز دارید، چون پرخوری باعث زیاد شدن قوای شهوانی می شود.
2ـ هر از چند گاهی با آب سرد استحمام کنید و سعی کنید همیشه هنگام شست و شوی آلت جنسی از آب سرد استفاده کنید.
3ـ سعی کنید با برنامه ریزی منظم از بیکاری به خصوص بیکاری ذهن جلوگیری کنید، چون ذهن شخص بیکار، اسیر هر فکری می شود. در زمان های بیکاری حلّ جدول، مطالعه و کارهای فکری بسیار مفید است.
4ـ سعی کنید با جدّیت در نماز و سایر عبادات و شرکت در مراسم مذهبی، نیروی ایمان و تقوا را در خود تقویت کنید.
5ـ از نگاه های آلوده و چشم چرانی و خلوت کردن با جنس مخالف جداً پرهیز کنید.
6ـ از شوخی های جنسی و بدنی خودداری کنید.
7ـ روزه مستحبی بگیرید.
8ـ در انتخاب دوست صالح جدیت به خرج دهید.
9ـ اینکه اضطراب و نگرانی و یا تشویش نسبت به ترس از زود انزالی خودش عامل به وجود آمدن انزال زودرس است پس توجه کنیم که خیلی خودمان را به خاطر این مشکل مضطرب و نگران نکنیم.
10ـ داشتن تفریحات سالم و استفاده از هوای آزاد، تأثیر بسیار خوبی بر عملکرد بدن در همه زمینه ها و حتی در زمینه امور جنسی دارد. [9]
نکته پایانی: در صورت شدت این حالت بهتر است به یک متخصص اعصاب و روان و مشاور بالینی مراجعه کنید.


[1] . ر.ک: کوچتکف ولاپیک، روان شناس و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ترجمه محمد تقی زاده، تهران: بنیاد، 1369، ص 213.
[2] . فلاح زاده، محمد حسین، آموزش فقه، دفتر نشر الهادی، 1379، درس 10.
[3] . همان درس، 10.
[4] . ر.ک: مصطفی زمانی، جوانان چرا؟! قم، نشر پیام اسلام، 1379، صص 130 ـ 124.
[5] . قائمی، علی، دنیای بلوغ، تهران، نشر اسپیر، ص 227 با کمی تغییر.
[6] . همان، ص 227.
[7] . موسسه پژوهشی فرهنگی اشراق،خود ارضایی یا ارضای انحرافی جنسی، بابل؟ بعثت 1379، بحث درمان.
[8] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان.
[9] .میر احمد هاشمی فرد، مسائل و اختلالات جنسی در زن و مرد، انتشارات چهره، ص 202.
محمد حسين قديري

قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست)   /عنکبوت20
شنبه 28 مرداد 1391  11:38 AM
تشکرات از این پست
meshkat2010
meshkat2010
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1391 
تعداد پست ها : 202
محل سکونت : اصفهان

پدر و مادرت ازت راضین؟

راجع به پدر و مادر، ما در عمرمون دیدیم، تجربه‌ی عمرمونه، افرادی که پدر و مادر ازشون راضی بودن دست به هر چه زدن طلا شده.

افرادی که پدر و مادر ازشون راضی نبودن، بر عکس! دست به هر کاری می‌زنن نتیجه نمی‌گیرن...

نمی‌دونه مالِ چیه، میگه پدر و مادرم از من راضی بودن... بله؛ زمان حیات راضی بودن، اما حالا که مُرده یادش نکردی، ناراضی شده... آیا حالا که فوت کرده براش کار خیر کردی؟

قدیم چقدر ماه رجب و شعبان، ختم قرآن می‌دادن برای پدر و مادراشون. من یادمه، دمِ این چهار راه مولوی، هفتاد سال پیش، داد می‌زد خِیر مُرده‌ها. مردم می‌رفتن سیب می‌خریدن و خیرات می‌کردن. اون موقع‌ها سیب ارزش داشت. حالا خرما خیر می‌کنن. اما الآن کی یاد مرده‌ها می‌کنه؟!

شب‌های جمعه ارواح مومنین میان دمِ پشتِ بوم‌های خونه‌های ما، روایت داره، میگن اون لقمه نونی که جلوی سگ‌هاتون می‌ذارین برای ما خیر کنین. یه لقمه نون می‌ذاری جلوی سگ، همون رو برای ما خیر کنین، به ما می‌رسه... بله... چه قدر عجیبه، اگر اموات رو یاد کنی، پدر و مادر مُردَت رو یاد کنی و سر قبرشون بری، قرآن براشون بخونی، کار خیر کنی، کار و بارت خوب می‌شه.

 

اونایی که هر کاری می‌کنن به بن‌بست می‌خورن، مالِ اینه که پدر و مادرشون ناراضی هستن. چون روایت داره که ممکنه در زمان حیات راضی بودن اما الآن که مردن ناراضی شدن...

 


برگرفته شده از tinat.blog.ir

راجع به پدر و مادر، ما در عمرمون دیدیم، تجربه‌ی عمرمونه، افرادی که پدر و مادر ازشون راضی بودن دست به هر چه زدن طلا شده.

افرادی که پدر و مادر ازشون راضی نبودن، بر عکس! دست به هر کاری می‌زنن نتیجه نمی‌گیرن...

نمی‌دونه مالِ چیه، میگه پدر و مادرم از من راضی بودن... بله؛ زمان حیات راضی بودن، اما حالا که مُرده یادش نکردی، ناراضی شده... آیا حالا که فوت کرده براش کار خیر کردی؟

قدیم چقدر ماه رجب و شعبان، ختم قرآن می‌دادن برای پدر و مادراشون. من یادمه، دمِ این چهار راه مولوی، هفتاد سال پیش، داد می‌زد خِیر مُرده‌ها. مردم می‌رفتن سیب می‌خریدن و خیرات می‌کردن. اون موقع‌ها سیب ارزش داشت. حالا خرما خیر می‌کنن. اما الآن کی یاد مرده‌ها می‌کنه؟!

شب‌های جمعه ارواح مومنین میان دمِ پشتِ بوم‌های خونه‌های ما، روایت داره، میگن اون لقمه نونی که جلوی سگ‌هاتون می‌ذارین برای ما خیر کنین. یه لقمه نون می‌ذاری جلوی سگ، همون رو برای ما خیر کنین، به ما می‌رسه... بله... چه قدر عجیبه، اگر اموات رو یاد کنی، پدر و مادر مُردَت رو یاد کنی و سر قبرشون بری، قرآن براشون بخونی، کار خیر کنی، کار و بارت خوب می‌شه.

 

اونایی که هر کاری می‌کنن به بن‌بست می‌خورن، مالِ اینه که پدر و مادرشون ناراضی هستن. چون روایت داره که ممکنه در زمان حیات راضی بودن اما الآن که مردن ناراضی شدن...

 


 

 

سلام

یک شنبه 13 مرداد 1392  1:09 AM
تشکرات از این پست
irantrn
irantrn
کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت : مرداد 1395 
تعداد پست ها : 39
جمعه 5 شهریور 1395  4:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها