1 آفة الشّجاعة البغى و آفة الحسب الافتخار و آفة السّماحة المنّ و آفة الجمال الخيلاء و آفة الحديث الكذب و آفة العلم النّسيان و آفة الحلم السّفه و آفة الجود السّرف و آفة الدّين الهوى.
سركشى آفت شجاعت است، تفاخر آفت شرافت است، منت آفت سماحت است، خود پسندى آفت جمال است، دروغ آفت سخن است فراموشى آفت دانش است، سفاهت آفت بردبارى است، اسراف آفت بخشش است، هوس آفت دين است.
2 إئتوا الدّعوة إذا دعيتم.
وقتى شما را دعوت كردند بپذيريد.
3 إئت المعروف و اجتنب المنكر و انظر ما يعجب أذنك أن يقول لك القوم إذا قمت من عندهم فأته و انظر الّذي تكره أن يقول لك القوم إذا قمت من عندهم فاجتنبه.
نيك كردار باش و از كار بد بپرهيز ببين ميل دارى ديگران درباره تو چه بگويند همانطور رفتار كن و از آنچه نمي خواهى درباره تو بگويند بركنار باش.
4 آفة الدّين ثلاثة فقيه فاجر و إمام جائر و مجتهد جاهل
آفت دين سه چيز است، داناى بد كار و پيشواى ستم كار و مجتهد نادان
5 آفة العلم النّسيان و إضاعته أن تحدّث به غير أهله.
آفت دانش فراموشيست و دانشى كه بنا اهل سپارى تلف ميشود.
6 آكل كما يأكل العبد و أجلس كما يجلس العبد.
مانند بندگان غذا ميخورم و مانند آنها بر زمين مىنشينم.
7 آمروا النّساء في بناتهنّ. آية المنافق ثلاث، إذا حدّث كذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.
با زنان درباره دخترانشان شور كنيد . نشان منافق سه چيز است، سخن بدروغ گويد، از وعده تخلف كند و در امانت خيانت نمايد.
8 أبى اللّه أن يجعل لقاتل المؤمن توبة.
خداوند از گناه قاتل مؤمن نميگذرد و توبه او را نمىپذيرد.
9 أبى اللّه أن يقبل عمل صاحب بدعة حتّى يدع بدعته.
خداوند عمل بدعتگذار را نمى پذيرد تا از بدعت خويش دست بردارد
10 إبتغوا الرّفعة عند اللّه تحلم عمّن جهل عليك و تعطي من حرمك.
اگر ميخواهيد پيش خداوند منزلتى بلند يابيد خشونت را به بردبارى و محروميت را به عطا تلافى كنيد.
11 أبد المودّة لمن وادّك فإنها أثبت.
آنكه با تو در دوستى مىزند با وى ره دوستى گير كه اين گونه دوستى پايدارتر است.