پاسخ به:بانك پيامك هاي عاشقانه
گفتم دل را به پند درمان کنمش جان را به کمند سر به فرمان کنمش اين شعله چگونه از دلم سر نکشد وين شوق چگونه از تو پنهان کنمش
اي چشم ز گريه سرخ خواب از تو گريخت
اي جان به لب آمده از تو گريخت
با غم سر کن که شادي از کوي تو رفت
با شب بنشين که آفتاب از تو گريخت
کجايي اي رفيق نيمه راهم
که من در چاه شبهاي سياهم
نمي بخشد کسي جز غم پناهم
نه تنها از تو نالم کز خدا هم
هزار بوسه به سوي خدا فرستادم
از آنکه ديدن تو قسمت خدايي بود
شب از کرانه دنياي من جدا شده بود
که هر چه بود تو بودي و روشنايي بود
امروز را به باد سپردم امشب کنار پنجره بيدار مانده ام دانم که بامداد امروز ديگري را با خود مي آورد تا من دوباره آن را بسپارمش به باد
هيچ و باد است جهان
گفتي و باور کردي
کاش يک روز به اندازه هيچ
غم بيهوده نمي خوردي
کاش يک لحظه به سرمستي باد
شاد و آزاد به سر مي بردي
عشق پيروزت کند بر خويشتن
عشق آتش مي زند در ما و من
عشق را درياب و خود را واگذار
تا بيابي جانِ نو، خورشيدوار
روزهايي که بي تو مي گذرد گرچه با ياد توست ثانيه هاش آرزو باز ميکشد فرياد در کنار تو مي گذشت ايکاش
تو را دارم اي گل جهان با من است تو تا با مني جان جان با من است چو مي تابد از دور پيشاني ات کران تا کران آسمان با من است
عشق هست كه انسان رو زنده نگه داشته
معنای شکست می شوی بعد از من
سروی که نشست ، می شوی بعد از من
من زنده به گور می شوم بعد از تو
تو مرده پرست می شوی بعد از من
کسی هست آغوشش را،شانههایش رابه من قرض بدهد ؟ !
تا یک دل سیر گریه کنم؟!بدون هیچ حرف و سوال و جواب و دلداری و نصیحتی؟
ته دیگ عشق اول را هر چقدر که بسابی ،
چه با اسکاجدوست داشتن های بعدی چه با سیم ظرفشویی عاشق شدن های بعدی
از دلـت پاک نمی شود حالا تو هی بساب و از صدای نا هنجارش سر درد بگیر … !!
زیر سایه بون چشمات تو شبستون نگاهت
یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم
بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون
میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم