0

طنز بسيار جالب و خواندني انتخاب همسر

 
titishmili
titishmili
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 1333
محل سکونت : اصفهان

طنز بسيار جالب و خواندني انتخاب همسر

 

يه آهو بود که خيلي خوشگل بود. 
روزي يک پري به سراغش اومد و بهش گفت: 
آهــو جون!… دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟ 
آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش. 
پري آرزوي اون رو برآورده کرد و آهو با يک الاغ ازدواج کرد. 
شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق و جدايي، سراغ حاکم جنگل رفتند. 
حاکم پرسيد: علت طلاق؟ 
آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم، اين خيلي خره. 
حاکم پرسيد: ديگه چي؟ 
آهو گفت: شوخي سرش نميشه، تا براش عشوه ميام جفتک مي اندازه. 
حاکم پرسيد: ديگه چي؟ 
آهو گفت: آبروم پيش همه رفته، همه ميگن شوهرم حماله. 
حاکم پرسيد: ديگه چي؟ 
آهو گفت: مشکل مسکن دارم، خونه ام عين طويله است. 
حاکم پرسيد: ديگه چي؟ 
آهو گفت: اعصابم را خـرد کرده، هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه. 
حاکم پرسيد: ديگه چي؟ 
آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي کنه و عرعر مي کنه. 
حاکم پرسيد:ديگه چي؟ 
آهو گفت: از من خوشش نمي آد، همه اش ميگه لاغر مردني، تو مثل مانکن ها مي موني. 
حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟ 
الاغ گفت: آره. 
حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني ؟ 
الاغ گفت: واسه اينکه من خرم. 
حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه … چي کارش ميشه کرد. 
نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد؛ مثل آهو فکر نکن! خر نصبيت مي شود!

tajerian.ir

پنج شنبه 6 آبان 1389  10:50 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها