0

پيامبر(ص) چگونه قرآن مي خواند؟

 
mahdiazad
mahdiazad
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 52
محل سکونت : تهران

پيامبر(ص) چگونه قرآن مي خواند؟

پيامبر(ص) چگونه قرآن مي خواند؟

 

كيفيت قرائت پيامبر اكرم(ص)

  قرائت ترتيل

قرآن كريم چنان كه از قرائت جبرئيل به نحو ترتيل ياد نموده است، پيامبر اكرم(ص) را نيز به اينگونه قرائت امر كرده است؛ در سوره مزمل مى‏فرمايد: «و قرآن را بصورت «ترتيل» و قرائت كن.»(1)

روشن است كه پيامبرى كه قبل از هر چيز افتخار بندگى پروردگار خويش را دارد، به امر الهى گردن نهاده و به گونه ترتيل قرائت مى‏نموده است.

در آيه شريفه ديگر قرائت پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم قرائت همراه با تأنى و مَكث ذكر شده است، در سوره مباركه اسراء مى‏فرمايد:

«و قرآنى را جزء جزء بر تو نازل كرديم تا آنرا بتدريج و تأنى بر مردم قرائت نمايى»(2)

با توجه به تعبير «لتقرأه على الناس على مكث» كه در اين آيه آمده است و با نظر به تفاسير اين آيه ظاهرا «قرائت على مُكث» همان قرائت ترتيلى است(3)، گرچه بعضى از اين تعبير، صرف تدريج در قرائت و تنجيم قرآن را فهميده‏اند.(4)

قرائت ترجيع

قرائت ديگرى كه از پيامبر حكايت شده است «قرائت همراه با ترجيع» است، اين نوع قرائت بر خلاف قرائت ترتيل، تنها در نقل واقعه‏اى خاص وارد شده است. در صحيح مسلم آمده است كه:

«شعبه از معاوية بن قرة نقل كرد كه وى گفت: از عبداللّه بن مغفل مزنى شنيدم كه مى‏گفت: پيامبر اكرم(ص) در سال فتح (مكه) در ميانه راه سوار بر مركب خويش سوره فتح را قرائت نمود، پس در قرائت خويش ترجيع نمود.

معاويه (بن قرة) گفت: اگر ترس اجتماع و ازدحام مردم را نداشتم، هر آينه بر شما قرائت پيامبر را حكايت مى‏نمودم.»(5)

از قسمت پايانى حكايت فوق، حُسن و جذابيت زايد الوصف پيامبر اكرم (ص) نيز بدست مى‏آيد؛ چرا كه راوى ضمن اظهار اطلاع از نحوه قرائت پيامبر (ص)، عدم حكايت آن را ترس از ازدحام مردم اعلام مى‏كند.

البته بعضى كه مطلق «صوت مرجَّع» را موضوع حرمت غناء دانسته‏اند، در مقام توجيه روايت فوق و حمل برخلاف ظاهر بر آمده‏اند. محمد بن احمد قرطبى از قول بعضى ديگر، ترجيع در قرائت پيامبر را به جهت حركت مركب و در نتيجه امرى غير ارادى دانسته است(6)؛ اما پر واضح است كه اگر مقصود از نقل فوق اينگونه بود، بجاى تعبير «فرجَّع فى قرائته» از تعبير «رُجِّع قرائته» بايد استفاده مى‏شد.

قرائت حَسَن

در روايات زيادى، پيامبر اكرم (ص) داراى «قرائت حسن» و «صوت حسن» معرفى شده است. حتى قريش كه در اوايل بعثت دشمنى و عناد آشكار با پيامبر اكرم (ص) و خداى او داشتند و چون نام خداى برده مى‏شد مى‏گريختند (به جهت عداوت)، اما هنگامى كه پيامبر اكرم (ص) در نيمه‏هاى شب به قرائت قرآن مى‏پرداخت، پنهانى به قرائت وى گوش مى‏سپردند. على بن ابراهيم قمى در ذيل آيه شريفه چهل و ششم سوره اسراء(7) اينگونه روايت كرده است:

«هنگامى كه پيامبر خدا (ص) شب را به قرائت قرآن سپرى مى‏كرد بجهت زيبايى قرائتش، قريش با علاقه فراوان پنهانى به صدايش گوش سپردند. و هنگامى كه آيه شريفه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏فرمود (بجهت عداوت با خداوند) از نزد او مى‏گريختند.»(8)

در روايت ديگر پيامبر اكرم (ص) نه تنها خوش صدا، كه خوش صداترين مردم در قرائت قرآن معرفى شده است(9)؛ در حقيقت حُسن صوت، كرامت و موهبت الهى است و به همين جهت نيز امام صادق عليه السلام تمام پيامبران خداوند را داراى چنين موهبتى معرفى مى‏نمايد.(10)

هر مرتبه‏اى از حسن قرائت داراى تأثير خاصى است و مراتب والاى آن، نه تنها شنوندگان را مجذوب كه آن‏ها را مدهوش مى‏كند. پيامبر(ص) كه احسن الناس صوتا بوده است. از حُسن قرائتش بجهت رعايت حال مردم شنونده مى‏كاسته است. اين نكته از بيان حضرت امام كاظم (ع) به دست مى‏آيد. هنگامى كه حضرتش به توصيف قرائت جدشان على بن الحسين پرداختند از ايشان سئوال شد كه: آيا اينگونه نبود كه پيامبر خدا(ص) با مردم نماز مى‏خواند و (در حين نماز) صداى خويش را به قرائت قرآن بلند مى‏كردند(11)؟ حضرت كاظم در جواب فرمودند:

«پيامبر اكرم (ص) فقط به مقدار طاقت مأمومين با آن‏ها رفتار مى‏كرد.»(12)

مفهوم اين عبارت آن است كه گرچه پيامبر اكرم (ص) قدرت آفريدن قرائت مدهوش كننده را داشته است، اما بجهت رعايت حال مستمعين (خصوصا در حين نماز) از حُسن قرائت خويش مى‏كاسته است. نكته ديگر كه از اين كلام به دست مى‏آيد آن كه قرائت زيبايى كه موجبات صعقه و طرب را فراهم آورد، فى نفسه ممنوعيتى ندارد و پيامبر اكرم اگر چنين قرائتى را در نماز نمى‏كردند، صرفا بجهت عنوان ثانوى (رعايت حال مردم) بوده است نه ممنوعيت آن قرائت به عنوان اوّلى.

تذكر اين نكته در پايان قرائت‏هاى منقوله از پيامبر لازم است: قرائت حسن، مى‏تواند وصف لازم هر كدام از قرائت‏هاى ترتيلى و ترجيعى قرار گيرد و قرائت احسن نيز بيانگر مرتبه والايى از قرائت ترتيل و يا ترجيع است. قرائت ترتيل و ترجيع نيز امكان تصادق در فرد واحد را دارند؛ اما اكنون بجهت استيفاى عناوينى كه در قرائت پيامبر آمده است به جداسازى هر يك مبادرت گرديد. رابطه انواع و قرائات فوق و قرائات ديگر در ادامه مقال خواهد آمد.

----------------------

(1) ورتل القرآن ترتيلاً. مزمل، آيه 4.

(2) و قرانا فرقناه لتقرأه على الناس على مكث، اسراء، آيه 106.

(3) ر.ك: شيخ الطائفه ابو جعفر بن الحسن الطوسى، التبيان فى تفسير القرآن (بيروت، دارالحياء التراث العربى) ج 6، ص 530؛ و شيخ اسماعيل حقى البرسودى، تفسير روح البيان (بيروت داراحياء التراث العربى) ج 5، ص 210؛ و امام فخر رازى، التفسير الكبير (بيروت، دار احياء التراث العربى) ج 21، ص 61

(4) رك: محمد بن احمد الانصارى القرطبى، الجامع لاحكام القرآن (تفسير قرطبى) (بيروت، دار احياء التراث العربى) ج 10، ص 340.

(5) صحيح مسلم بشرح النووى (بيروت داراحياء التراث العربى، 1404) ج 6، ص 78ـ 81.

(6) محمد بن احمد قرطبى، پيشين، ج 1، ص 13.

(7) و اذا ذكرت ربك فى القرآن وحده ولوا على ادبارهم نفورا، اسراء، آيه 46.

(8) على بن ابراهيم قمى، تفسير القمى (قم، مؤسسه دارالكتاب، 1378 ق) ج 2، ص 20، متن روايت اينگونه است: «كان رسول اللّه اذا تهجد باالقرآن تسمّع قريش لحسن قرائته و كان اذا قرا بسم اللّه الرحمن الرحيم فرّوا عنه.»

(9) عن الباقر عليه السلام: «ان رسول اللّه(ص) كان احسن الناس صوتا بالقرآن»، محمد بن مسعود عياشى، تفسير العياشى (تهران، مكتبة العلمية الاسلامية) ج 2، ص 259.

(11) عن الصادق عليه السلام: «ما بعث اللّه نبيا الاحسن الصوت» محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمة (قم، مركز نشر دفتر تبليغات اسلامى) ج 8، ص 83 به نقل از اصول كافى ج 2، ص 616.

(12) مقصود سائل آن است كه اگر قرائت امام چهارم موجب صعقه مردم مى‏گرديده است پس چگونه مردم قرائت پيامبر راى مى‏شنيدند و چنين حالتى بر آن‏ها عارض نمى‏شد؟


نوشته‌ي: كاظم   قاضى زاده

 

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم

چهارشنبه 14 مرداد 1388  2:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها