اعمال ثوابی که خدا نمی پذیرد!
امام جعفر صادق (ع) در تفسیر ایه:«اهدنا الصراط المستقیم» سوره حمد فرمود؛ یعنی ما را به راه راست ارشاد فرما و به ملازمت و پیش گرفتن طریقی كه ما را به محبّت تو واصل و به بهشت برساند، ارشاد كن.نه آن كه پیرو هوا و هوس خود باشیم و بلغزیم و یا رای و نظر خویش گیریم و هلاك شویم همانند آن مردی كه من آوازه او را شنیده بودم و میدیدم كه برخی مردم اوباش و بیهویت او را تعریف میكنند و بزرگش میشمارند.
من دوست داشتم او را ببینم به طوری كه او مرا نشناسد تا در او و رفتارش نیك بنگرم و ارزش شخصیت و موقعیت او را بسنجم. او را در جایی دیدم كه انبوهی از همان جماعت دور او حلقه زده و بدو توجّه داشتند. در كناری ایستاده و به او و مردم نظاره میكردم او همچنان روباه صفت ادا و بازی در میآورد تا آن كه از آن جماعت جدا شده و راه خود را در پیش گرفت و مردم نیز به سراغ كارهای خود رفتند؛ ولی من او را دنبال كردم و هر كجا میرفت من هم در پیاو میرفتم تا به نانوایی رسید،با تردستی دو قرص نان دزدید.
در شگفت شدم؛ لیكن با خود گفتم شاید پول داد. سپس به انار فروشی رسید از او نیز دو عدد انار سرقت كرد، تعجّب كردم؛ ولی در دل خویش گفتم، شاید خرید؛
امّا گفتم: اگر پول داد و خرید چرا یواشكی رفت! و كار دزدانه كرد! و من همچنان او را دنبال كردم تا او به بیماری گذر كرد آن دو نان و دو انار را به او داد و گذشت. او ر پی گرفتم تا در فضای باز قرار گرفت. به او گفتم: ای بنده خدا! من آوازه تو را شنیده بودم و دیدار تو را دوست میداشتم امروز تو را دیدم؛ امّا كاری كه از تو سر زد مر دلمشغول كرد. خواستم از خود تو بپرسم تا آن دلمشغولی من برطرف شود.
دزد: مثلاً چه دیدی؟
ـ تو را دیدم كه به نانوایی گذر كردی و دو قرص نان دزدیدی و سپس به انار فروشی برخوردی دو عدد انار از او سرقت كردی!
دزد: پیش از هر چیز بفرمایید: شما كی هستید؟
ـ مردی از فرزندان آدم و از امّت محمد(ص).
دزد: توضیح بیشتر بدهید تا شما رابشناسم؟
مردی از اهل بیت رسول خدا (ص).
دزد: از كدام شهر هستید؟
ـ از مدینه.
دزد: شاید شما همان جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب هستید.
ـ آری، من همانم.
دزد: آن شرف و اصالت برای شما چه سودی دارد كه به آنچه مایه شرف تو است نادان هستی و دانش نیاكان و پدرت را رها كردهای تا منكر كار پسندیده باشی و كننده آن را نستایی.
ـ آن چیست؟
دزد: قرآن، كتاب خدا.
ـ چه آیهای است كه من آن را نمیدانم.
دزد:كلام خدای عزوجلّ كه فرمود:«من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاءبالسیئة فلا یجزی الاّ مثلها». (سوره انعام، ایه160) مرا كه دیدی دو قرص نان دزدیدم دو گناه كردم و وقتی دو انار سرقت كردم دو گناه دیگر انجام دادم ـ این چهار گناه ـ هنگامی كه هر یك از آنها را صدقه دادم چهل حسنه و ثواب به دست آوردم، چهار از آن كم میشود. سی و شش حسنه برای من باقی میماند.
امام صادق (ع): ای بیچاره! مادرت به عزایت بنشیند! تو به یات كتاب خدا جاهل هستی.سخن خدای عزوجلّ را نشنیدهای كه فرمود:«انما یتقبّل اللّه من المتقین». (سوره مائده، ایه 27)
هنگامی كه تو دو نان دزدیدی دو گناه كردی و آنگاه كه دو انار سرقت كردی دو گناه دیگر انجام دادی و چون آنها را به كسی جز صاحبشان دادی و بدون اجازه او بخشیدی چهار گناه بر چهار گناه افزودی.(ثواب و حسنهای در كار نیست).
آن دزد خیره خیره به من نگاه میكرد و خواست كه با من بحث و كشمكش كند كه او را رها كردم و رفتم.
برگرفته از: مجله بشارت، شماره 46