براساس این گزارش، سازمان ملل پیشبینی کرد جمعیت بالای 60 سال ایران در سالهای 2011 تا 2050 با رشد 26 درصدی به 33 درصد کل جمعیت این کشور برسد و ایران از نظر سرعت پیر شدن جمعیت، رتبه سوم جهان را به خود اختصاص دهد! این هشداری است که جدی نگرفتن آن، عواقب خطرناک و جبرانناپذیری برای کشور خواهد داشت. اگرچه روزنامه قدس از سال گذشته و هنگامی که هنوز این موضوع در کانون توجه رسانهای قرار نگرفته بود در سلسله گزارشهایی نسبت به روند کاهشی جمعیت کشور هشدار داده بود اما بیانات اخیر رهبر معظم انقلاب، فصل تازهای را در توجه به این بحث راهبردی باز کرد.
خداحافظ بچه!
اکنون مدتهاست صدای گریه نوزادان در خانوادههای قدیمیتر ایرانی فراموش شده و بیشتر پدران و مادران دهه 60 و هفتاد دیگر اثری از بچه در خانههای خود نمیبینند. جمعیت ایران به سوی فرسودگی و سالمند شدن خیز برداشته است ولی هنوز بسیاری از کارشناسان جمعیتشناسی معتقد به درست بودن شعار «فقط 2تا کافیه!» هستند در حالی که اختلاف بیش از 20 پلهای ایران و آمریکا و عقب بودن بیش از 70 پلهای ایران از اسرائیل در جدول جهانی زادآوری و اینکه در 80 سال آینده، ایران جمعیتی حدود 31 میلیون نفر با افراد سالخورده خواهد داشت نشان از اهمیت موضوع دارد.
صاحبنظران توسعه اجتماعی در این باره میگویند: گرچه افزایش جمعیت یک کشور میتواند در بحث تصمیم گیریهای جهانی و منطقهای و نیز رشد اجتماعی، فرهنگی و تقویت اراده ملی یک ملت موثر باشد، اما نداشتن زیرساختهای حمایتی برای زیر پوشش گرفتن افراد بدون مهارت و توانایی لازم برای ادامه زندگی، فاصله داشتن وضعیت بیمههای تامین اجتماعی و بازنشستگی ایران با استاندارد جهانی و نبود نهادهای آموزشی، پرورشی و مهارتی کافی، میتواند به عنوان تهدیدهای جدی در تشویق جامعه به افزایش جمعیت مطرح باشد.
به راستی چرا رسانههای غربی برای ایران کاهش جمعیت را توصیه میکنند، در حالی که رهبر فرزانه انقلاب تأکید کردند: «بررسیهای علمی و کارشناسی نشان میدهد که اگر سیاست کنترل جمعیت ادامه پیدا کند، به تدریج دچار پیری و در نهایت کاهش جمعیت خواهیم شد؟»
ایران و خطر فوقسالمندی
افزایش بیش از حد جمعیت سالمند کشور، معضلی است که باعث میشود ناکارآمدی نیروی انسانی و شهروندان فعال در سالهای آینده را شاهد باشیم و نتوانیم بهرهوری را در ابعاد مختلف با توجه به رشد سریع دانش و شاخصهای سلامت و درآمد پیش ببریم. در این زمینه دکتر «میلاد افشارینیک» متخصص جامعهشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه به گزارشگر ما میگوید: بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته درصد جمعیت 60 سال به بالای ایران از 5/6درصد در سال 1380 به 47/4درصد در سال 1480 خواهد رسید که این شاخص ایران را در ایستگاه بحران جمعیتی قرار میدهد. وی میافزاید: برای رسیدن به خیز افزایش جمعیت، پایشهای جمعیتی انجام شده اما نبود طرح عملیاتی علمی، مشکلساز خواهد بود. البته مرکز مطالعات جمعیتی نسبت به آن هشدار داده و بر اساس این آمار، ایران با حدود 50 درصد جمعیت سالمند در آینده در مرحله فوق سالمندی قرار میگیرد.
به گفته دکتر افشاری از سال 1390 درصد جمعیت در سن کار رو به کاهش بوده است. از سال 1394 هم قدر مطلق جمعیت در سن کار، بیش از پیش رو به کاهش خواهد گذاشت. بنابراین تاکید میشود که برای مقابله با بحرانهای جانبی، عزم ملی در قالب کارگروههای مربوطه از سوی دولت، دانشگاهها و نهادهای درگیر در این حوزه ایجاد شود.
این عضو هیات علمی دانشگاه میگوید: همه میدانیم که قطعا دولتها از سه سال آینده، اولویتشان اشتغال نخواهد بود و الزاما باید به مسائل سالمندی توجه کنند چون با نگاه به آمار درمییابیم که اگردر سال 85، پنج میلیون سالمند داشتیم، با روند فعلی در سال 1405، ده میلیون سالمند خواهیم داشت که تبعات خاص خود را دارد وهمه این موارد در حالی رخ میدهد که وضعیت بیمههای تامین اجتماعی و بازنشستگی در ایران هنوز با استاندارد جهانی فاصله زیادی دارد و باید در این زمینه نیز برنامهریزی شود.
باید به هر قیمتی شده جمعیت را افزایش دهیم
دکتر «محمدجواد محمودی» رییس مرکز مطالعات جمعیتی کشور نیز معتقد است با فلاکت هم که شده باید باروری را افزایش دهیم چون با کاهش نرخ باروری، خطر انقراض نسل در آینده و بالا رفتن جمعیت سالمندی کشورمان را تهدید میکند. وی با تاکید بر بررسیها و برنامههای پژوهشی مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره سیاستهای جمعیتی، میافزاید: بیشتر از مسائل و مشکلات اقتصادی در ایران، تغییر نگرشهای فرهنگی باعث کاهش باروری شده و به همین دلیل این موضوع در نهادهایی همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی در حال بررسی است و باید به سمت تغییر الگوی جمعیتی در کشور حرکت کنیم.
به گفته دکتر محمودی، انتقادهای مطرح شده درباره آماده نبودن شرایط اقتصادی برای افزایش جمعیت بیربط است و باید بتوانیم به نرخ 1/2فرزند در هر خانواده برسیم تا در مناسبات بینالمللی و توان تولید دانش و دفاع از موجودیت کشورمان از نیروی انسانی چالاک و توانمند استفاده کنیم. این مسؤول در نهادهای جامعهشناختی ایران یادآور میشود: بر اساس سناریوی رشد پایین سازمان ملل، تا سال 1480 جمعیت ایران به رقمی حدود 31 میلیون نفر با نرخ باروری کل 48/1درصد و جمعیت 60 سال به بالا میرسد که خطر انقراض نسل را در آینده برای کشور به همراه دارد و باید از این امر جلوگیری کنیم. البته با تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی سیاستهای افزایش باروری به صورت هوشمند در استانهایی که باروری کمتری دارند، اجرا خواهد شد. رییس مرکز مطالعات جمعیتی همچنین میگوید: پرداختن به موضوع اشتغال جمعیت که الان خواستار ازدیاد آن هستیم، مساله 20 سال آینده است و همان زمان باید درباره آن برنامهریزی کرد.
به کارگروههای تخصصی نیاز داریم
دکتر «نادر گلستانی داریان» استاد دانشگاه در این باره به گزارشگر ما میگوید: کارهایی مانند عوض کردن شعار تعداد نوزادان در هر خانواده و یا تشویق خانوادهها برای تولد فرزند، فقط میتواند جامعه را ملتهب کند و سیاستهای تشویقی جمعیت از جمله موضوع پرداخت یک میلیون تومان به هر نوزاد و پرداخت یارانهها هیچ تاثیری در ترغیب مردم به افزایش جمعیت ندارد بلکه باید زیرساختهای لازم را در این زمینه تقویت کرد.
وی تصریح میکند: باید کارگروه تخصصی برای هر یک از نیازهای جمعیتی از جمله بیمه، اشتغال، مسکن و آموزش این افراد
- قبل از تولد- تشکیل شود وگرنه دچار بحران جمعیتی کشورهای آفریقایی و شرق آسیا خواهیم شد.
این متخصص اقتصاد اجتماعی خانواده در ادامه میگوید: مسائلی از قبیل بیمه، بازنشستگی، آموزش، تربیت و اشتغال جمعیت بسیار حیاتی است و باید در این زمینه واقعبینانه با شرایط اقتصادی، اجتماعی کشور حرکت کنیم. البته در همه کشورها مشکلات اقتصادی و اجتماعی وجود دارد و در ایران در حال توسعه با حدود چهار هزار دلار درآمد سرانه، این مشکلات بسرعت قابل حل نیست. او همچنین تاکید میکند: ممکن است با این طرح جمعیت آیندهمان فقیرتر باشد اما اگر نرخ جانشینی دو فرزند را داشته باشیم، با منابعی که داریم، میتوانیم از پس آن بر بیاییم و به هدفمان برسیم. اما اگر این نرخ جانشینی به چهار یا بیشتر برسد، به مشکل میخوریم و هرگز نمیشود با پول نفت این جمعیت را اداره کرد و اگر ما بتوانیم نرخ 5/1فعلی را به 5/2برسانیم، هنوز حالا حالاها به جمعیت 100 و 110میلیونی نمیرسیم.
به اعتقاد دکتر گلستانی، بخش خصوصی و دیگر حوزهها نیز باید در زمینه آموزش، سلامت و اشتغال تلاش کنند نه اینکه در ایران 75 میلیون نفری سه میلیون کارمند دولتی و حقوقبگیر باشند. باید دستمزد منطبق با بهرهوری و کار کردن پرداخت شود، یعنی افراد کارمند و مزدبگیر خودشان باشند، موضوعی که متاسفانه در ایران فراموش شده است.
حذف بودجه کنترل جمعیت
دکتر محمداسماعیل مطلق، مدیرکل سلامت خانواده، جمعیت و مدارس وزارت بهداشت نیز در این باره به وبدا گفته است: اعتبار مربوط به کنترل جمعیت در سال جاری حذف شده است و رقمی برای پرداختن به این امر در سرفصلهای بودجهای نظام سلامت نداریم. وزیر بهداشت نیز از حذف ردیف بودجه کنترل جمعیت به صورت ناگهانی خبر داده است که البته باید با احتیاط بیشتری صورت میگرفت. زیرا این بودجه تماما برای وسایل پیشگیری از بارداری استفاده نمیشود و بخشی از آن مربوط به مراقبتهای بهداشتی از مادران و خانههای بهداشت میشود که نباید خذف شود و ضروری است که در ردیفهای دیگر دیده شود.