0

درآمدی بر فلسفه اخلاق تجارت با رویکردی اسلامی-2

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

درآمدی بر فلسفه اخلاق تجارت با رویکردی اسلامی-2

 

  فلسفه اخلاق کسب و کار در نگرش اسلامی متأثر از دو اصل یکپارچگی اخلاقی و فراکارکرد‌گرایی است. فراکارکردگرایی با گذر از کارکرد مثبت اخلاق در موفقیت تجاری، بر جنبه‌های متعالی اخلاق کسب و کار اشاره دارد.

 

خبرگزاری فارس: درآمدی بر فلسفه اخلاق تجارت با رویکردی اسلامی

 

رابطه تجارت، قانون و اخلاق

برخی از منتقدان اخلاق کسب و کار معتقدند که تجارت ورای قانون، نیازی به اخلاق ندارد. به نظر آنها قانون می‌تواند قلمرو فعالیت‌های مجاز تجاری را مشخص کند و دیگر ضرورتی برای پرداختن به اخلاق نیست. این استدلال را می‌توان با استفاده از مثال آلبرت کار1 تبیین کرد.در گذشته کلیدسازان می‌توانستند بر اساس سفارش پستی مشتریان خود، شاه‌کلید بسازند.

مشخص است که این کار می‌توانست به سارقان کمک کند که بدون آنکه شناخته شوند، ابزار لازم برای دزدی را فراهم کنند. به‌رغم وجود این مشکل، آلبرت کار معتقد است این عمل کلید‌سازان کاملاً قانونی و حتی اخلاقی است؛ تا آنکه قانونی مبنی بر ممنوعیت قبول سفارش پستی ساخت شاه‌کلید وضع شد، که از آن پس این کار غیرقانونی و غیراخلاقی اعلام شد. به بیان دیگر، پیش از تغییر قانون، کلیدساز می‌توانست با استفاده از قواعد بازی کسب و کار، سود خود را افزایش دهد و کار او همانند فعالیت هر کاسب دیگری اخلاقی بود.2

استدلال مزبور با این اشکال عمده مواجه است که نمی‌توان رفتاری را به واسطه عدم وجود قانون اخلاقی تلقی کرد. از طرف دیگر، وضع قانون متأثر از نوعی ارزش‌گذاری اخلاقی است. در مثال ذکر‌شده، قانون بدین سبب تغییر کرد که تولید شاه‌کلید و توزیع آن از طریق پست، به علت تسهیل دزدی پدیده‌ای غیر‌اخلاقی بود. این عمل پیش از وضع قانون نیز غیر‌اخلاقی بود و این‌گونه نبود که این رفتار پس از وضع قانون یکباره غیراخلاقی شود.3

تفکیک میان قانون و اخلاق و همچنین اکتفا به قانون با مشکلات بسیاری از جمله ایجاد زمینه برای بروز بسیاری از بی‌عدالتی‌ها در صحنه فعالیت‌های تجاری روبه‌رو است. این نکته را می‌توان با ذکر چند مثال تبیین کرد؛ فرض کنید در کشوری هیچ قانونی برای منع خرید و فروش کودکان وجود نداشته باشد.آیا می‌توان به دلیل نبود قانون ادعا کنیم این کار اخلاقی است؟

مثالی عینی‌تر اینکه فرض کنید شرکتی اروپایی برای دفع زباله‌های رادیواکتیو با تشعشع زیاد، با این مشکل مواجه است که قانون اتحادیه اروپا به او اجازه دفن این مواد در اروپا را نمی‌دهد. آیا این شرکت برای حل مشکل می‌تواند زباله‌ها را در کشوری آسیایی که در آن قانونی مبنی بر ممنوعیت این کار وجود ندارد، تخلیه کند؟ آیا صرف نبود قانون، دلیلی بر اخلاقی بودن آن است؟ عملی که می‌تواند موجب بروز بیماری‌ها و مرگ‌ومیرهای گسترده‌ای در آن کشور شود؟4

به طور کلی، می‌توان این پرسش را مطرح کرد که آیا می‌توان مسئولیت فعالان در فضای کسب و کار را منحصر به وظایف قانونی آنها دانست؟ آیا آنها وظیفه‌ای فرای قانون ندارد؟ آیا آنها نباید به هنگام تصمیم‌گیری به این نکته توجه کنند که چه کسانی ممکن است از تصمیم‌شان آسیب ببیند؟ به بیان دیگر، اگر قانون رفتاری را مجاز شمرد و یا در مورد آن ساکت بود، افراد می‌توانند بدون هیچ محدودیت اخلاقی آن را انجام دهند؟

پاسخ به پرسش‌های مزبور منفی است؛ نمی‌توان رفتاری را به دلیل قانونی بودن اخلاقی نیز قلمداد کرد. هرچند قوانین به طور معمول دیدگاه افراد نسبت به آنچه اخلاقی یا عادلانه است را منعکس می‌کنند، آنها آیینه تمام‌نمای اخلاق نیستند. قوانین بشری را می‌توان در موارد بسیاری بازتاب ضعیفی از آنچه که مردم بر سر اخلاقی بودن آن توافق دارند، قلمداد کرد. گذشته از آنکه اخلاق در مواردی الزاماتی فرای قانون، همچون رحجان انصاف و گذشت در معامله، را ترویج می‌کند.

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که قوانین در موارد بسیاری ابهام دارند و نمی‌توانند به صورت کامل مشکلات موجود در فضای مبادلات انسانی را حل کنند. اکتفا به قانون حتی می‌تواند در مواردی فاجعه‌آفرین باشد. اکتفا به قانون به طور نمونه می‌تواند به تجار این اجازه را بدهد که محصولات نامرغوب و با کیفیت پایین بهداشتی را به کشورهای جهان سوم صادر کنند و در توجیه رفتارشان که می‌تواند جان بسیاری از انسان‌های بیگناه را به خطر بیندازند، تنها به نبود قانون محدود کننده در آن کشورها استناد کنند.

این نقیصه، نقش اخلاق به منزله مکمل قانون و پرکننده رخنه‌های قانونی را برجسته می‌کند. گذشته از آن قانون در مواردی می‌تواند دستاویز مطامع قدرت‌های سیاسی و اقتصادی شود. این قدرت‌ها می‌توانند با وضع قوانین تبعیض آمیز در صحنه تجارت بین الملل زمینه بروز بسیاری از مخاطرات اخلاقی را فراهم آورند. نمونه واضح این امر را تحریم قانونی جمهوری اسلامی از خرید قطعات هواپیماهای مسافربری بئوینگ و ایرباس دانست؛ قانونی که می‌تواند به مرگ انسان‌های بیگناه در اثر استفاده از ناوگان هوایی فرسوده شود.

نگرشی دینی به اخلاق کسب و کار

طرفداران اخلاق کسب و کار با مشکلی اساسی در زمینه ضمانت اجرایی آن در فضای خشک تجارت مواجه‌اند. در بسیاری از موارد، اهل کسب و کار می‌توانند با زیر پا گذاشتن اخلاق به سود بیشتری ـ لااقل در کوتاه‌مدت ـ دست یابند.5 این مشکل، به ویژه در صورت ارائه تفسیری کارکرد‌گرایانه از اخلاق تجارت رخ می‌دهد.این مشکل را می‌توان با اتخاذ رویکردی دینی به اخلاق تجارت و استفاده از راهبردهای دینی برای درونی‌سازی انگیزه‌های اخلاقی در فضای کسب و کار حل کرد؛ ولی آیا اساساً می‌توان به ارائه نوعی اخلاق دینی کسب و کار اقدام کرد؟

برخی به شدت امکان ارائه اخلاق حرفه‌ای کسب و کار با رویکرد دینی را منکر می‌شوند و برخی نیز بر امکان‌پذیر بودن آن استدلال می‌کنند. این اختلاف‌نظر به طور عمده حول محور این نکته گسترش یافته است که آیا می‌توان میان اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی ارتباطی ایجاد کرد.یکی از استدلال‌های ارائه‌شده در نفی رویکرد دینی به اخلاق کار آن است که «اخلاق کسب و کار، اخلاق بازی است و با اخلاق دین متفاوت است».6

این ادعا بر پایه نظریه دوگانگی اخلاق فردی و اخلاق کاری که به طور عمده توسط افرادی چون آلبرت کار، و پیتر فرنچ7 مطرح شده، و مورد تأیید اقتصاددانی چون میلتون فریدمن قرار گرفته است، استوار می‌باشد.آلبرت کار در توجیه این نظریه معتقد است تجارت ویژگی‌های خشک یک بازی را دارد؛8 او فضای کسب و کار را به بازی پوکر تشبیه می‌کند که در آن بنا بر قاعدهبازی، بازیگر نمی‌تواند بدون لاف زدن و کتمان حقیقت برنده شود؛9 این قاعده بازی است و اشکالی بر آن وارد نیست. بر این اساس، یک تاجر موفق باید لاف زدن و کتمان حقیقت را به مثابه قاعده بازی تجارت یاد بگیرد و بر فنون آن مسلط شود.

فریدمن در تأیید نظریه آلبرت کار بیان می‌کند که در صحنه کسب و کار، افراد باید تمامی تلاش خود را برای بیشینه کردن منافع خود مبذول دارند و تنها محدودیت موجود بر سر راه آنها، محدودیت‌های قانونی است.10در برابر دیدگاه مزبور، برخی با رد نظریه دوگانگی اخلاق فردی و اخلاق کاری، بر امکان‌پذیری رویکرد دینی در اخلاق کسب و کار استدلال می‌کنند.

فضای کسب و کار و تجار ت به دلیل ماهیت خاص خود، همواره در معرض آسیب‌های اجتماعی و اخلاقی قرار دارد.افراد برای موفقیت در بازار، گاه به شگردهای غیراخلاقی چون کم‌فروشی، ارائه اطلاعات نادرست و تبانی، برای حذف رقیب رو می‌آورند. این مشکل به طور عمده ناشی از این مسئله است که فضای کسب و کار محیطی خشک و متأثر از عادت‌ها و رویکردهای محاسبه‌گرایانه است. بازار، مکان معامله برای کسب سود است؛ سودی که غالباً بدون حسابگری و دقت عمل به دست نمی‌آید. افراط و زیاده‌روی در حساب‌گری می‌تواند افراد را به ورطه ناهنجاری‌های اخلاقی فرو برد.

برای نمونه، الیوت درف11 در تبیین رویکرد متفاوت دین به کسب و کار بر وابستگی عرصه‌های مختلف زندگی در نگرش دینی تأکید می‌کند . به نظر او، دین این نگرش را که «کسب و کار، کسب و کار است»، و با جنبه‌های دیگر زندگی مرتبط نیست، مردود می‌شمارد.12در تبیینی کامل‌تر، کامنیش اخلاق کسب و کار دینی را بر پایه نوعی انسان‌شناسی دینی استوار می‌داند.

به اعتقاد او، اخلاق کسب و کار، همانند اخلاقیات مهم دیگر، به گسترش یک انسان‌شناسی دینی یا فلسفی، و یک شناخت از بشریت و اینکه حرفه مناسب برای او چیست، نیازمند می‌باشد.13 کامنیش این ایده را به خوبی گسترش نداده است، ولی ریشه‌یابی انسان‌شناسانه او بسیار راهگشاست. بر این اساس، تفسیری دینی از انسان و هدف او از کار و تلاش، می‌تواند فلسفه و اخلاق کسب و کار را متأثر سازد.

در میان نگرش‌های جدید به اخلاق کسب و کار، می‌توان گرایش‌هایی به استفاده از مفاهیم دینی در تبیین نقش اجتماعی بنگاه‌ها و شرکت‌های تولیدی مشاهده کرد.14 برای نمونه، کیت دیویس15 معتقد است در عصر کنونی کسب و کار نقش اجتماعی جدید پیدا کرده است و می‌توان صاحبان حرفه‌ها و صنایع را امانت‌دار منابع جامعه تلقی کرد.

از این‌روی، استفاده از منابع تجدیدناپذیر جامعه برای تولید محصولات کم‌ارزش و کم‌دوام نوعی زیان برای جامعه به شمار می‌آید.16 کامنیش معتقد است آمریکای معاصر نیازمند گسترش اخلاقیاتی است که بر پایه مسئولیت ارزشی کسب و کار در مقابل جامعه استوار باشد. (همان، 61-60). نکته دارای اهمیت آنکه در فضای اخلاق غیردینی سخن گفتن از امانت‌داری انسان در مقابل جامعه، چندان ساده به نظر نمی‌رسد؛ زیرا ترسیم مسئولیت اجتماعی برای افراد با سودگروی به مثابه بینش حاکم بر جوامع توسعه‌یافته سازگار نیست.

رویکردی اسلامی به فلسفه اخلاق تجارت

فلسفه اخلاق کسب و کار در نگرش اسلامی متأثر از دو اصل یکپارچگی اخلاقی و فراکارکرد‌گرایی است. یکپارچگی اخلاقی به مثابه نقطه مقابل دیدگاه‌های دوگانه گرا، بر پیوستگی حوزه‌های اخلاق فردی و اجتماعی تأکید می‌کند. فراکارکردگرایی نیز با گذر از کارکرد مثبت اخلاق در موفقیت تجاری، بر جنبه‌های متعالی اخلاق کسب و کار اشاره دارد. نگرش یکپارچه و اصیل اسلام به اخلاق کسب و کار، ارتباطی تنگاتنگ با آسیب‌شناسی اخلاقی تجارت دارد.

آسیب شناسی اخلاقی تجارت

فضای کسب و کار و تجار ت به دلیل ماهیت خاص خود، همواره در معرض آسیب‌های اجتماعی و اخلاقی قرار دارد. افراد برای موفقیت در بازار، گاه به شگردهای غیراخلاقی چون کم‌فروشی، ارائه اطلاعات نادرست و تبانی، برای حذف رقیب رو می‌آورند. این مشکل به طور عمده ناشی از این مسئله است که فضای کسب و کار محیطی خشک و متأثر از عادت‌ها و رویکردهای محاسبه‌گرایانه است. بازار، مکان معامله برای کسب سود است؛ سودی که غالباً بدون حسابگری و دقت عمل به دست نمی‌آید. افراط و زیاده‌روی در حساب‌گری می‌تواند افراد را به ورطه ناهنجاری‌های اخلاقی فرو برد.

امیر‌المؤمنین(ع) در نامه معروف خود به مالک اشتر، با ظرافت خاصی به این آسیب اشاره می‌کند. بر اساس مردم‌شناسی امام علی(ع)، تاجران دارای دو گونه خصلت مثبت و منفی هستند؛ حضرت کلام را با بیان خصلت‌های مثبت آغاز می‌کند:بازرگانان مایه رونق اقتصادی‌اند؛ آنان برای تأمین وسایل آسایش مردم به نقاط دوردست سفر می‌کنند، از بیابان‌ها و دریاها و دشت‌ها و کوهستان‌ها، و نقاط صعب‌العبور که افراد معمولا جرئت ورود به آن را ندارند، گذر می‌کنند.

بازرگانان مردمی آرامند و از ستیزه‌جویی آنان هراسی نیست. مردمی آشتی‌طلبند که فتنه‌انگیزی ندارند. با دلجویی از آنها به وضعیت آنان، چه بازرگانانی که در شهر تو زندگی می‌کنند و چه آنان که در دوردست ساکن‌اند، رسیدگی کن.17فراز دوم سخنان حضرت به آسیب‌شناسی تجارت اختصاص دارد:این را هم بدان که بسیاری از بازرگانان در دادو ستد بسیار سخت‌گیری می‌کنند؛ گرفتار بخل و تنگ‌نظری ناپسندی هستند؛ دست به احتکار می‌زنند و در خرید و فروش خود‌رأی‌اند.

این‌گونه رفتار از طرفی به زیان جامعه و از طرفی دیگر، عیبی برای حکومت است. تلاش کن بسان سیره رسول‌الله(ص) از احتکار جلوگیری کنی. خرید و فروش می‌باید همراه با ساده‌گیری باشد؛ به شکلی عادلانه و با قیمت مناسب که با آن به هیچ یک از فروشنده و خریدار اجحافی نشود. اگر کسی بعد از منع تو اقدام به احتکار کرد، او را با رعایت اعتدال مجازات کن.18

این فراز از سخنان امیرالمؤمنین(ع) را نباید به منزله مذمت تاجران و یا تجارت قلمداد کرد؛ بلکه حضرت سعی دارد به آسیب‌شناسی اخلاقی تجارت و بازرگانی بپردازد. بر این اساس، فضای تجارت می‌تواند موجب شکل‌گیری یا گسترش برخی از رذیلت‌های اخلاقی همانند بخل‌، تنگ نظری، سخت‌گیری در معامله و احتکار گردد.

شاید بتوان چالش اساسی در این زمینه را یافتن راهکارهایی کارآمد برای نهادینه کردن اخلاق اسلامی کسب و کار و مهندسی فرهنگی بازار اسلامی دانست. نیل به این هدف، نیازمند بررسی نظری و کاربردی در مورد زمینه‌های شکل‌گیری تخلفات اخلاقی در بازار و همچنین طرح و آزمون راه کارهای مناسب برای مقابله با آنها است. این هدف تنها با گسترش مباحث اخلاق تجاری با رویکرد کاربردی و با اتخاذ نگرشی واقع گرایانه به مشکلات اخلاقی موجود در فضای کسب و کار جوامع اسلامی امکان‌پذیر است.

این تحلیل حکیمانه امیرالمؤمنین(ع)‌ به‌گونه‌ای در ادبیات کنونی اخلاق و اقتصاد نیز منعکس شده است؛ برای نمونه، مطالعات جدید اقتصادی نشان می‌دهد که ساختار بازاری می‌تواند باعث کم‌رنگ شدن نقش انگیزه‌های اخلاقی در ‌تصمیم‌های اجتماعی افراد شود.19و20 توجه به آسیب‌شناسی اخلاقی تجارت، ضرورت تدوین و گسترش اخلاق کسب و کار بر مبنای رویکردی یکپارچه و اصیل به اخلاق حرفه‌ای را بیش از پیش نمایان می‌سازد.

یکپارچکی اخلاقی

رویکرد یکپارچه اسلام به اخلاق فردی و اجتماعی را می‌توان از دستورهای اخلاقی وارد شده درباره تجارت استنباط کرد. سفارش به ساده‌گرفتن در معامله،21 نگرفتن سود از مشتریان به هنگام تأمین مخارج روزمره،22 استحباب پذیرش تقاضای فسخ معامله،23 کراهت قسم خوردن به هنگام معامله24 و ده‌ها دستور اخلاقی دیگر25 نشانگر آن است که اسلام از نوعی اخلاق متعالی در فضای کسب و کار حمایت می‌کند که گسترش فضیلت‌های اخلاقی هماهنگ را در زندگی فردی و اجتماعی دنبال می‌کند.

اخلاق متعالی کسب و کار به شکلی اساسی از شیوه سودگرایانه رایج در فضای تجارت فاصله می‌گیرد. اسلام سعی کرده است با ترویج قواعدی اخلاقی، تجارت را از شکل نوعی بازی برد ـ باخت به یک بازی برد ـ برد تبدیل کند. در این بازی، گاه باختن متعارف نیز به دلیل رعایت حال افراد ضعیف، نوعی برد قلمداد می‌شود و بازی باخت ـ برد نیز به منزله بازی برد ـ برد تلقی می‌شود.

این منطق تصمیم‌گیری با گسترش دید مؤمنان به تجارت توجیه، و از آنها خواسته شده است به تجارت با خدا بپردازند؛ تجارتی که بسیار سودآورتر از تجارت‌های دنیایی است.26 آنان می‌توانند با تجارت عمل صالح، به ثواب دست یابند.27 بر اساس این نگرش، مؤمنان با فروش متاع خود، به بهشت برین به منزله پاداشی ارزشمند دست می‌یابند.28 چنین تحلیلی می‌تواند افزون بر جلوگیری از تنش‌های اقتصادی و اجتماعی در بازار، زمینه‌ساز بروز و ظهور بسیاری از فضایل اخلاقی در فضای کسب و کار شود.

نفی اخلاق بازی در تجارت را می‌توان در سیره عملی معصومان(ع) مشاهده کرد. برای نمونه، واکنش امام صادق(ع) به فرصت‌طلبی پیشکارش، مصادف، قابل توجه است. نقل شده است که امام مبلغ هزار دینار به مصادف داد تا به مصر رود و تجارت کند؛ او پس از خرید کالایی تجاری، همراه گروهی از بازرگانان به طرف مصر حرکت کرد. آنها در نزدیکی‌های مصر متوجه شدند که کالایشان در مصر کمیاب شده است.

مصادف و بازرگانان با یکدیگر هم‌پیمان شدند که کالای خود را به دو برابر قیمت بفروشند. آنان پس از فروش کالایشان سود زیادی به دست آوردند و راهی مدینه شدند.مصادف خدمت امام صادق(ع) رسید و دو کیسه هزار درهمی به حضرت تقدیم کرد و گفت: یک کیسه سرمایه شما و کیسه دوم سود آن است. امام فرمود این سود زیاد است چگونه آن را به دست آوردی؟ مصادف ماجرا را تعریف کرد. امام فرمود: خداوند منزه است! آیا شما قسم خورید که اموال را به دو برابر قیمت به مسلمانان بفروشید! سپس حضرت یکی از دو کیسه را گرفت و فرمود: من سرمایه‌ام را برداشتم، ولی نیازی به آن سود ندارم.‌ای مصادف! جنگ با شمشیر، از کسب روزی حلال آسانتر است.29

فراکارکردگرایی

در نگرش اصیل اسلام، افزون بر اجتناب از دوگانه‌گرایی در اخلاق کسب و کار، نگاه کارگردگرایانه صرف نیز مردود شمرده شده است. بر اساس آموزه‌های اسلامی، تبلور اخلاق در حوزه کسب و کار می‌تواند به سودآوری بیشتر منجر شود؛ ولی هدف‌گذاری صورت‌گرفته فراتر از محاسبات سودگرایانه است. در بیان قرآن مجید و روایات معصومان(ع) نتیجه رعایت اخلاق در تجارت، گشایش در روزی30 و برکت در کسب و کار31 عنوان شده است.

رزق و برکت مفاهیمی هستند که دارای جنبه‌های مادی، معنوی و اخروی می‌باشند.32 بر اساس آموزه‌های اسلامی، سودی که از راه حلال کسب نشده باشد، چه‌بسا از نظر مقدار زیاد باشد، ولی برکت ندارد. گذشته از عواقب اخروی، چنین سود‌گرایی می‌تواند موجب بروز انواع مشکلات روحی و روانی شود و افراد را دچار زندگی فلاکت‌باری کند.33

آنچه از آن به فراکارکردگرایی در فلسفه اخلاق تجارت یاد شد، به جای آنکه اخلاق را در خدمت افزایش سود قلمداد کند، کسب و کار را در راستای هدف تعالی و رشد انسان و در نهایت رسیدن به مقام جانشینی خداوند34 قرار می‌دهد. در این رویکرد، اخلاق کسب و کار به منزله فیلتری معنوی ظاهر می‌شود که نه تنها فعالیت تجاری را در خدمت جامعه قرار می‌دهد، بلکه به ارتقای رتبه و مقام تاجر اخلاق‌گرا می‌انجامد.

شاید بتوان گفت سفارش‌های وارد شده درباره استحباب معامله با افراد خوشنام و خیر، از جهت‌گیری‌ اسلام برای گسترش فضیلت‌های اخلاقی در فضای کسب و کار حکایت دارد.35نکته پایانی آنکه اسلام به عنوان دینی جامع و کامل، از قابلیت‌های لازم برای بسط، گسترش و نهادینه کردن اخلاق اصیل کسب و کار برخوردار است. کلید این موفقیت را می‌توان در جهان‌بینی توحیدی و نگرش انسان به خود و جهان اطراف جست‌وجو کرد. از آنجا که انسان در نگرش توحیدی مخلوق خدا و امانت‌دار نعمت‌های الهی است، تمامی فعالیت‌های او از جمله فعالیت‌های تجارتی رنگ و بوی الهی می‌گیرد.

انسان دین‌مدار در سایه توجه به گستره وسیع زندگی،36 جاودانگی زندگی پس از مرگ، امانت بودن نعمت‌های الهی،37 و همچنین نظام عادلانه پاداش و عقوبت اخروی، به نوعی نیروی انگیزشی و کنترلی درونی مجهز می‌شود که با جلوگیری از بروز لغزش‌های فردی و اجتماعی، نه تنها او را که عمل به وظایف‌اش نسبت به خود، سایر انسان‌ها و حتی طبیعت پیرامونش فرا می‌خواند؛38 بلکه او را به سوی انجام کارهای خیر سوق می‌دهد.39

کارکرد فلسفه اخلاق اسلامی تجارت

بحث از فلسفه اخلاق تجارت از دیدگاه اسلام، گذشته از آنکه بحثی نظری و پایه‌ای در اخلاق دینی تجارت است، می‌تواند نقشی کاربردی در سیاست‌گذاری اخلاق حرفه‌ای و مهندسی فرهنگی فضای کسب و کار ایفا کند. نگاه یکپارچه و فراکارکردگرایانه به اخلاق کسب و کار به طور خاص، می‌تواند جهت‌گیری‌های رسانه‌ای و سازمانی اخلاق حرفه‌ای را به منظور سوق دادن فعالان بازار به سمت اهداف نظام اخلاقی اسلام متاثر سازد.

بر اساس آموزه‌های اسلامی، ترویج اخلاق اسلامی در فضای کسب و کار نیازمند استفاده از ابزارهای تربیت دینی است. یکی از عمده‌ترین رهیافت‌های عرضه‌شده در متون اسلامی، تلاش برای ایجاد هویت دینی در صاحبان کسب و کار است. این رهیافت نکته ظریفی است که در سال‌های اخیر در مطالعات اخلاق کاربردی نیز مورد توجه قرار گرفته است.

بر اساس این بررسی‌ها باورهای اخلاقی عمدتا زمانی در رفتار مردم ظهور و بروز می‌کنند که به صورتی عمیق وارد هویت افراد شده باشند40 نشانه‌هایی رویکرد اسلام در ایجاد هویت اخلاقی در تجار و صاحبان حرفه‌ها را می‌توان تعبیر از کاسب در مقام دوست خدا (الکاسب حبیب الله) یافت.وقتی کاسب دوست خدا تلقی شد، وی می‌کوشد با تبعیت از موازین الهی در تجارت؛ هویت خود را حفظ کند. در این رویکرد، تخلق تاجر به اخلاق اسلامی نه به منزله ابزاری برای کسب درآمد بیشتر (مشتری‌مداری ابزاری)، بلکه به رویه‌ای برای حفظ هویتش به عنوان دوست خدا (مشتری‌مداری اصیل) بدل می‌شود.

برخی اقتصاددانان سخن از اخلاق در فضای تجارت را نادرست قلمداد کرده و به کارکرد دست نامریی بازار و همچنین قانون در جلوگیری از ناهنجاری‌های اخلاقی استناد کرده‌اند. در مقابل، گروهی دیگر از پژوهشگران حوزه اخلاق تجارت، معتقدند که فشارهای قانونی و بازاری نمی‌تواند از بروز مشکلات اجتماعی و اخلاقی در فضای کسب و کار جلوگیری کند. علاوه بر این، تحقق اهداف اجتماعی تجارت بدون اخلاق کسب و کار میسر نیست.

استفاده از این رویکرد در مهندسی اخلاقی بازار اسلامی نیازمند ارزیابی چگونگی تعامل دولت مردان با صاحبان کسب و کار در فضای اجرای سیاست‌های اقتصادی و به خصوص تبلیغات مورد استفاده در توجیه پذیری آن هاست.این نکته به طور خاص می‌تواند مطالعات کاربردی برای مهندسی فرهنگی بازار اسلامی را متاثر کند. دولت مردان و دست اندرکاران فضای کسب و کار می‌توانند با استفاده از نمادهای اسلامی هویت ساز در معماری بازار اسلامی و همچنین تاکید بر محوریت مسجد در ساخت و گسترش بازارها معماری بازارهای اسلامی بر محور مسجد گامی اساسی جهت نهادینه کردن اخلاق کسب و کار اسلامی بردارند.

همچنین رویکرد اخلاقی اصیل اسلام می‌تواند در منشورهای اخلاقی کسب و کار منعکس‌ شده و به فعالیت نهادهای دولتی و مردمی فعال در حوزه اخلاق حرفه‌ای جهت دهد. تدوین منشور اخلاقی کسب و کار به طور عام و منشور اخلاقی حرفه‌های مختلف به طور خاص، بر اساس آموزه‌های اسلامی، یکی از ضرورت‌های مهندسی فرهنگی بازار اسلامی است که کمتر بدان توجه شده است. گذشته از آنکه ایجاد و گسترش نهادهای مردمی فعال در حوزه اخلاق حرفه‌ای اسلامی بسیار ضروری است.

نتیجه‌گیری

فلسفه اخلاق تجارت، به عنوان یکی از ریشه‌ای‌ترین مباحث اساسی اخلاق حرفه‌ای کسب و کار همواره مورد بحث و گفتگو بوده است. از یک سو، برخی اقتصاددانان سخن از اخلاق در فضای تجارت را نادرست قلمداد کرده و به کارکرد دست نامریی بازار و همچنین قانون در جلوگیری از ناهنجاری‌های اخلاقی استناد کرده‌اند. در مقابل، گروهی دیگر از پژوهشگران حوزه اخلاق تجارت، معتقدند که فشارهای قانونی و بازاری نمی‌تواند از بروز مشکلات اجتماعی و اخلاقی در فضای کسب و کار جلوگیری کند. علاوه بر این، تحقق اهداف اجتماعی تجارت بدون اخلاق کسب و کار میسر نیست.

رویکرد اخیر به اخلاق تجارت را می‌توان در قالب دو گرایش کارکردگرایانه و متعالی در فلسفه اخلاق کسب و کار بررسی نمود. بر اساس گرایش کارکرد گرایانه، فلسفه وجود اخلاق کسب و کار را می‌باید در چارچوب کارکرد آن در فضای تجارت و داد و ستد تحلیل کرد.بر این اساس، رعایت اخلاق از آن رو برای تجارت مفید است که می‌تواند موجب افزایش سود تجّار شود. این نگاه کارکردگرایانه، موجب شکنندگی اخلاق کسب و کار می‌شود و به گسترش نگاه ابزارگرایانه در تجارت می‌انجامد.

اگر زیربنای اخلاق تجاری منفعت فردی باشد، هر فرد می‌تواند با زیر پا گذاشتن اخلاق و امید به اینکه دیگران اخلاق را رعایت می‌کنند، منفعت خود را بیشینه نماید؛ فرایندی که سرانجام به عدم رعایت اخلاق توسط اکثریت افراد جامعه می‌انجامد.توجه به این نکته در ادبیات اخلاق حرفه‌ای موجب شکل گیری انتقاداتی نسبت به رویکرد ابزاری به اخلاق کسب و کار شده است.

بر این اساس، استدلال شده است که مشتری مداری ابزارانگارنه، نمی‌تواند هدف سودآوری در کسب و کار را به دنبال داشته باشد. در مقابل، مشتری مداری اصیل، که مبتنی بر احترام اصیل به مشتریان است، به صورت غیرمستقیم به رونق تجارت و افزایش سود می‌انجامد. در این راستا، نکته مهم آن است که چگونه می‌توان از یک تاجر خواست که با انگیزه درونی و بدون هیچ چشم داشتی در مسیر تحقق مشتری مداری اصیل گام بردارد؟

این مشکل را می‌توان با اتخاذ رویکردی اسلامی به اخلاق تجارت، به عنوان نوعی نگرش دینی حل نمود. اسلام تلاش دارد تا با گسترش نگاه انسان‌ها نسبت به بُعد زندگی (توجه به دنیای پس از مرگ)، امانت دار پنداشتن آنان نسبت به نعمت‌های الهی، و همچنین تعریف هویت دینی برای صاحبان کسب و کار به کسب و کار رنگ و بوی الهی و عبادی بخشد.

این چارچوب فکری می‌تواند زمینه شکل‌گیری مشتری مداری اصیل و اخلاق متعالی کسب و کار، مبتنی بر رویکردی اصیل و فراکارکردگرایانه به اخلاق کسب و کار، را فراهم آورد. این جهت گیری در جای جای متون اسلامی و سیره معصومان(ع) به چشم می‌خورد. تلاش برای نهادینه کردن ارزش‌هایی از جمله انصاف و ایثار در بازار، بینگر رویکرد متعالی اسلام به اخلاق کسب و کار دارد.

توجه به رویکرد یکپارچه و فراکارکردگرایانه فلسفه اسلامی اخلاق تجارت، می‌تواند جهت گیری مطلوب در سیاست گذاری اخلاق کسب و کار را متأثر سازد. بر این اساس، گسترش ارزش‌های اخلاق کسب و کار اسلامی در جامعه می‌باید با درونی سازی غیر ابزاری ارزش‌های اخلاق کسب و کار و با بهره گیری از ابزارهای تربیت دینی صورت گیرد.

این رویکرد می‌تواند بر چگونگی نگارش نظام نامه‌های اخلاقی کسب و کار، سازمان دهی دوره‌های آموزشی اخلاق حرفه‌ای، سیاست گذاری تبلیغات تجاری و جهت گیری نهادهای فعّال در حوزه اخلاق حرفه‌ای مؤثر باشد. به طور خاص، مسئولیت‌های متقابل میان صاحبان حرفه‌ها و مشتریان می‌تواند با توجه به مفهوم امانت بودن نعمت‌های الهی و توجه به مسئولیت‌های انسان نسبت به خالق هستی تبیین شود.

شاید بتوان چالش اساسی در این زمینه را یافتن راهکارهایی کارآمد برای نهادینه کردن اخلاق اسلامی کسب و کار و مهندسی فرهنگی بازار اسلامی دانست. نیل به این هدف، نیازمند بررسی نظری و کاربردی در مورد زمینه‌های شکل‌گیری تخلفات اخلاقی در بازار و همچنین طرح و آزمون راه کارهای مناسب برای مقابله با آنها است. این هدف تنها با گسترش مباحث اخلاق تجاری با رویکرد کاربردی و با اتخاذ نگرشی واقع گرایانه به مشکلات اخلاقی موجود در فضای کسب و کار جوامع اسلامی امکان‌پذیر است.

مطالعات بعدی می‌توانند به تبین روشن‌تر رویکرد اخلاقی خاص اسلام در ارزیابی اخلاق تجارت در مقابل رویکردهایی چون نتیجه‌گرایی و وظیفه‌گرایی بینجامند. بررسی و پیشنهاد راه کارهای عملیاتی برای نهادینه کردن اخلاق اسلامی تجارت با استفاده از نهادهایی چون نظام آموزش و پرورش و همچنین رسانه‌های غیر رسمی همانند صدا و سیما و مطبوعات نیز می‌تواند به کاربردی‌ترکردن اخلاق اسلامی تجارت کمک نماید.

پی نوشت ها:

1 Albert Z. Carr

2. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 71.

3. See: Fisher, C. & Lovell A, Business Ethics and Values, Individual, Corporate and International Perspectives, 2ed ed, Prentice Hall, p.40-46.

4. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 71.

5. در ادبیات فلسفه اقتصاد این مشکل را به طور عمده در چارچوب معمای زندانی تبیین می‌شود. در این معما همکاری دو زندانی می‌تواند به کاهش مدت محکومیت آن‌ها بینجامد، ولی رفتار غیر همکارانه موجب افزایش محکومیت هردو می‌شود. عدول هر یک از دو زندانی از همکاری از آن رو صورت می‌گیرد که هریک از دو زندانی می‌تواند با اعتراف کردن در صورتی که زندانی دیگر همکاری نکند کمترین میزان محکومیت را داشته باشد.

6. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 68.

7 Peter French

8. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 69-68.

9. Solomon, Robert C, It’s Good Business, in Shaw, W., Barry, V. (eds.), Moral in Business, Wadsworth Publishing Company, 7th ed, p.40.

10. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 67.

11 Elliot Dorf

12. اندور گاستافسون، حمایت از کل‌گرایی اخلاقی، پاسخی به رویکرد‌های دینی در اخلاق کسب و کار، ص 66.

13. پاول کامنیش، اخلاق کسب و کار؛ دست یابی به اصل موضوع، ص 58.

14. See: Catherwood, Fred, The Protestant Work Ethics: Attitudes and Applications Give it Meaning, in Stackhouse, p.684.

15 Keith Davis

16. پاول کامنیش، اخلاق کسب و کار؛ دست یابی به اصل موضوع، ص 59.

17. نهج البلاغه، نامه 53.

18. همان

19. See: Vohs, Kathleen D. et. al, The Psychological Consequences of Money, Science, 314, p.1154-1156.

20. پرداختن به جنبه های نظری و تجربی این پدیده در حیطه این مقاله نمی گنجد و قابل بسط در مقاله دیگری است.

21. پیامبراکرم(ص) می‌فرمایند: خداوند پیشینیان شما را که هنگام خرید و فروش ساده می‌گرفتند را غریق رحمت و بخشایش نمود (حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج12، ص 332، ح 3) و همچنین می‌فرمایند: خداوند به کسانی که در خرید و فروش آسان بگیرند و مدارا کنند برکت دهد (همان، ج 12،ص 332،حدیث1). همچنین سفارش‌ای بسیاری در مورد آسان گیری نسبت به بدهکاران وارد شده است: «اگر بدهکار در سختی بود، پس صبر کنید تا وقت فراغ و گشاده دستی... و البته اگر صدقه بدهید برای شما بهتر است». (بقره: 280).

22. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «سود گرفتن از مؤمن ربا است مگر اینکه به بیش از ده درهم خرید کند در این صورت به اندازه نیاز روزت سود بگیر؛ یا اینکه برای تجارت خرید کند پس از آنان سود بگیرید و با آنان مدارا کنید». (حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 12، ص 293، ح 1).

23. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «هر کس تقاضای فسخ قرار داد را بپذیرد، خداوند سختی‏اش را در قیامت از او برطرف می‏کند».(همان، ج 12، ص 286، ح 2).

24 پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «وای بر تاجران امت من که در معامله به خداوند قسم بخورند و وای بر صنعتگران امتم که امروز و فردا می‌کنند». (همان، ج12، ص310، ح 5) / امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «از قسم خوردن برحذر باشید؛ چون اگر سبب فروش کالا شود، برکت را از میان می‏برد».(همان، ح 3).

25. علی‌محمد حیدری نراقی، آئین تجارت از دیدگاه اسلام: موضوع آداب کسب و تجارت، ص 48-39 / جواد ایروانی، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قران و حدیث، ص 224ـ201.

26. صف: 10.

27. قال علی(ع): لاتجاره کالعمل الصالح و لا ربح کالثواب (نهج البلاغه، قصار الحکم، 113).

28. توبه: 111.

29. کلینی، الفروع الکافی، ج 5، ص 161.

30. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «گنج‌های رزق در اخلاق خوب نهفته است». (شیخ عباس قمی، سفینه البحار و مدینه الحکمه و آلاثار، ج 2، 678)/ امام علی(ع) می‌فرمایند: «اخلاق نیکو موجب زیادی در روزی می‌شود» (همان).

31. و اگر اهل شهرها ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، برکت‌های آسمان و زمین بر آن‌ها نازل می‌شود.( اعراف: 96) و اگر آنها به تورات و انجیل و آنچه خدا بر آن‌ها نازل کرده عمل می‌کردن، نعمت های الهی از همه طرف به سمت آن‌ها سرازیر می‌شد.(مائده: 66)

32. ر.ک: سیدکاظم رجائی و همکاران، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن، ص 113ـ112 / احمدحسین شریفی، آیین زندگی، اخلاق کاربردی، ص 108.

33. هر کس از یاد من غفلت کند، دجار زندگی حانکاهی می‌شود (طه: 124).

34. بقره:30 / انعام: 165 / یونس، 14 / نمل: 62 / فاطر: 39 / ص: 26.

35. امام صادق(ع) می‌فرماید: بجز با کسانی که در خیر و نیکی نشر و نمو کرده‌اند، معامله و معاشرت نکنید (حسن بن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج12،ص 306،حدیث 6).

36. اعلی: 17 ـ 16.

37. نور: 33 / امام صادق می‌فرمایند: مال مال خدست که یه امانت یه انسانها سپرده شده و اجازه داده شده که در حد میانه بخورند، بیاشامند، بپوشند، ازدواج کنند و مرکب تهیه کنند (سیدمحمدحسین طباطبائی، تفسیر المیزان، ج 8، ص 93 / محمدبن مسعود، تفسیر العیاشی، ج2، ص23).

38. اسراء: 38.

39. کهف: 46.

40. C.F: Roger Bergman, Identity as Motivation: Toward a Theory of the Moral Self. Lapsley and Narvaez, Introduction, P.ix.

محمدجواد توکلی/ دانش آموخته حوزه و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).

منبع:دو فصلنامه معرفت اقتصادی شماره 1

شنبه 14 مرداد 1391  5:16 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها