اگر آسيبهاي کليوی به آن حدی نباشند که حيات
دام به مخاطره بيافتد و قسمتهای سالم کليه بتوانند
جبران کار قسمتهای آسيب ديده را بکنند، بی کفايتی
کليه بروز مي نمايد.
ولی اگر آسيب به کليه ها به آن حدی باشد که
قسمتهای سالم ديگر نتوانند به اندازه کافی جبران
نيز Renal Failure نمايند، بسيار خطرناک بوده که به آن
مي گويند.
از جمله مهمترين عوامل مستعدکننده مي توان به
اشاره CHF خونريزیهای شديد، شوک، دهيدراتاسيون و
نمود که به علت اختلال در خونرسانی به کليه ها، تيوبهای
کليوی دچار ن کروز مي شوند و در نتيجه بی کفايتی کليه
رخ مي دهد.
هر کدام از قسمتهای نفورﻧﻬا مي تواند به طور
جداگانه درگير شوند . مثلا در ابتدا گلومرولها درگير
مي شوند و بعد تيوبهای کليوی و برعکس.
در نفريت گلومرولی آسيب ابتدا از گلومرولها شروع
شده و بعد به تيوبها کشيده م ي شود ولی در نفروز ما
شاهد عکس اين حالت هستيم.
در نفريت بينابينی، بافت بينابينی دچار التهاب و
نکروز مي شود.
پاتوژنز: