نجفي عجيبترين حادثهاي را كه در جريان فيلمبرداري فيلم «ما همه زندهايم» برايش رخ داده اينگونه تعريف ميكند: اين فيلم در يك آسايشگاه مخصوص جانبازان موجي فيلمبرداري ميشد. من در اين فيلم، نقش جانباز موجياي را داشتم كه دست چپش هم قطع شده است. قرار بود براي سهولت كار دست من زير لباس آزاد باشد كه متناسب با حركت دوربين، آن را به جلو يا پشت حركت دهم. سكانس، مربوط به شب چهارشنبهسوري بود و از بيرون صداي ترقه ميآمد. اين صدا، باعث ميشد جانبازان به روزهاي جنگ برگردند و همان حالتها و احساسات برايشان زنده شود. در حين بازي من ناگهان احساس كردم كه انگشتان دست چپم حركت نميكنند. امتحان كردم و ديدم مشتم باز نميشود. اعصاب بالاكشنده دستم فلج شده بود!
بعد از اين ماجرا، به پزشكهايي با تخصصهاي متفاوت مراجعه كردم و از دستم عكسبرداري شد اما هيچ كدام مشكلي را تشخيص ندادند. من پيش از اين در جايي خوانده بودم كه يك بازيگر خارجي پس از بازي در يك فيلم، متأثر از نقش خود، تا يك سال روي ويلچر نشسته بود و به اين نتيجه رسيدم كه احتمالا براي من هم بايد چنين اتفاقي افتاده باشد! به هر حال چارهاي هم جز اين نداشتم كه در انتظار يك بهبودي پيشبيني نشده باشم. دست من دو ماه در آتل بود و بالاخره بعد از دو ماه در نتيجه جلسات فيزيوتراپي و شوكهاي عصبي، به حالت عادي برگشت! مساله جالب توجهي كه در اين ميانه وجود دارد، اين است كه مدير طرح نه تنها در برابر اين مشكل هيچ حمايتي از من به عمل نياورد، بلكه پرداخت قسمتي از دستمزد از پيش تعيينشدهام را هم پشت گوش انداخت!