انعکاس enekas.info: با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران آگاهی کلانتری ۴۲ مشهد به بیمارستان اعزام شدند تا موضوع را به طور دقیق پیگیری کنند.جوان ۳۲ ساله که از مرگ حتمی جان سالم به در برده بود و تصور می کرد پلیس قصد دارد درباره حادثه گازگرفتگی تحقیق کند وقتی شنید به عنوان مظنون به سرقت تحت بازجویی قرار گرفته است تعجب کرد و گفت: من کارگر ساده ای هستم که برای یک لقمه نان بخور و نمیر از راه چاه کنی تلاش می کنم و اصلا اهل این حرف ها نیستم. این گوشی تلفن همراه را نیز خواهر همسرم که ۱۱ سال سن دارد برایم هدیه خریده است.
در پی این اظهارات، دختر نوجوان به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار گرفت. ریحانه که خیلی ترسیده بود گفت: خواهرم همیشه می گفت اگر شوهرش یک گوشی تلفن همراه بخرد او از دلواپسی و بی خبری درمی آید و شاید هم همسرش زن دیگری دارد که حاضر نیست گوشی تلفن همراه تهیه کند.دخترک افزود: ترس از این که مبادا مثل پدرم که چند سال قبل یک هووی معتاد به سر مادرم آورد و زندگی ما را خراب کرد دامادمان نیز زن دیگری بگیرد مرا نگران کرده بود و در همین فکر بودم که یک روز برای خرید به مغازه ای رفتم و وقتی دیدم یکی از مشتریان در حال خرید، گوشی تلفن همراهش را روی میز گذاشته وسوسه شدم و آن را آرام برداشتم. من چند روز گوشی را در خانه پنهان کردم تا این که دامادمان در حال حفر چاه دچار گازگرفتگی شد و وقتی که برای ملاقاتش به بیمارستان رفتم به خواهرم گفتم با پول پس اندازم گوشی همکلاسی ام را خریده ام. ما فوری یک سیم کارت هم تهیه کردیم و گوشی را هدیه دادیم. شوهر خواهرم خیلی خوشحال شد ولی با برقراری اولین ارتباط از طریق گوشی تلفن همراه، پلیس به سراغش آمد و همه فهمیدند که من دزدی کرده ام.
در این لحظه خواهر ریحانه نیز گفت: من هم مقصر هستم که مشکلات زندگی ام را برای خواهر کوچولویم تعریف کردم. شوهرم همیشه در حضور این بچه شوخی می کرد و به خاطر این که حرصم را دربیاورد می گفت چه ایرادی دارد که یک زن دیگر هم داشته باشم. ریحانه خیلی نگرانم بود و برای آن که مرا از ناراحتی و دلواپسی در بیاورد چنین اشتباهی کرد. اگر چه به ذهنم خطور نکرد این بچه گوشی تلفن را از کدام دوستش و به چه قیمتی خریده است و… .