0

زن و شوهر

 
mohammadpoor
mohammadpoor
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 25
محل سکونت : کرمان

زن و شوهر

 

زن با عصبانیت پای تلفن : "این موقع شب کدوم گوری هستی؟!"

 

مرد : عزیزم ، اون جواهر فروشی رو یادته ؟! یادته از یه انگشتر الماس خوشت اومده بود و گفتی برات بخرم،اما من اون روز پول نداشتم ولی بهت گفتم که روزی حتما این انگشتر مال تو میشه عزیزم...؟!

 

زن با صدای ملایم و با خوشحالی : " آرررره عشقم ..."

... .

.

.

.

مرد : من تو رستوران بغل دستیش دارم با دوستام شام میخورم!!!!

جمعه 6 مرداد 1391  1:58 PM
تشکرات از این پست
farshon
دسترسی سریع به انجمن ها