ممكن است شما هم مثل خيليهاي ديگر فكر كنيد مردها دوست ندارند احساساتشان را به اشتراك بگذارند. اغلب ما گمان ميكنيم كه آنها ذاتا همينطور هستند و با چنين شخصيتي به دنيا آمدهاند و به همين دليل هيچ كاري براي تغيير اين جنبه از شخصيتشان نميتوانيم بكنيم اما كمي بيشتر به اين موضوع فكر كنيد. شايد دليل اينكه شما و همسرتان نميتوانيد در مورد احساسات با هم حرف بزنيد شخصيت او نباشد بلكه باورهاي نادرست شما چنين فاصلهاي را ميانتان ايجاد كرده است. تا زماني كه شما فكر ميكنيد صحبت كردن از احساسات براي يك مرد، يك مشكل بزرگ است، قطعا نميتوانيد آنطور كه بايد به او نزديك شويد و با نفوذكردن در احساساتش حرف دلش را هم بشنويد. مردها هم در مورد احساساتشان حرف ميزنند و هم با زبان بيزباني آن را به ما نشان ميدهند. فقط كافي است، زبانشان را بشناسيد تا حرف دلشان را بفهميد. به اين 12 توصيه عمل كنيد. نتيجهاش را خيلي زود خواهيد ديد.
مردها فکر میکنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یکتنه آنرا حل کنند، مردانگیشان بیشتر میشود. آنها دوست دارند گاهی ژانوالژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بودهاند
زن زندگي باشيد تا حسش را به شما بگويد
حالا ميخواهيم يك راز بزرگ را برايتان فاش كنيم. مردها نه دوست دارند خيليخيلي رمانتيك و احساساتي باشند و نه اينكه احساساتشان را كاملا پنهان و سركوب كنند. يك مرد براي اينكه از احساساتش حرف بزند، بايد در مقابل همسرش احساس امنيت كند. او بايد فكر كند، احساساتش براي شما ملموس و قابلپذيرش است و بدون اينكه در موردشان قضاوت كنيد آنها را ميشنويد. در بسياري مواقع مردها فكر ميكنند، با همسرشان زبان مشتركي ندارند و حرف زدن از احساساتشان به قيمت يك سوء تفاهم بزرگ تمام ميشود. بههمين دليل آنها تا نشانههاي درست نبودن اين موضوع را در شما و زندگيشان نبينند، از آنچه درونشان ميگذرد حرف نميزنند.
يادتان نرود كه مردها از قضاوت شدن متنفرند و از اينكه احساساتي كه به زبان ميآورند بعدها بهعنوان يك مدرك جرم عليهشان استفاده شود، ميترسند. آنها فكر ميكنند، يك حرف ساده ميتواند روزها در ذهن شما پرورش پيدا كند و زندگي را از اينكه هست سختتر كند.
صادقانه بشنويد
به همين دليلي كه گفتيم، ممكن است شما احساسات خصمانهتان را پنهان كنيد و در لحظهاي كه او از احساساتش حرف ميزند وانمود كنيد كه دركش ميكنيد و همه چيز برايتان قابل پذيرش است اما بايد بدانيد كه اين بدترين راه است.
اگر او بفهمد كه همدردي شما صادقانه نيست و قضاوت ديگري روي حرفهاي او داريد اما نشان نميدهيد، قطعا از آن به بعد روي احساساتش سرپوش خواهد گذاشت. او اين نقاب دروغين را روي صورت شما تشخيص خواهد داد و به محض ديدنش از شما فاصله خواهد گرفت. به جاي اين كار، اجازه بدهيد كه او حتي آسيبپذيريتان را ببيند و به جايش نوعي حس اعتماد را در شما تشخيص دهد. خب، حالا حتما اين سوال برايتان پيش ميآيد كه اگر احساساتي مثل سردرگمي، عصبانيت يا ناامني در شما ظاهر شد باز هم بايد آنها را نشان دهيد يا نه. در مرحله بعد جواب اين سوالتان را خواهيد گرفت.
پروندهسازي نكنيد
اگر همسرتان فكر كند كه نشان دادن احساساتش ميتواند شروع يك جنگ خانگي باشد، قطعا روي آنها سرپوش خواهد گذاشت. يادتان نرود كه مردها از قضاوت شدن متنفرند و از اينكه احساساتي كه به زبان ميآورند بعدها بهعنوان يك مدرك جرم عليهشان استفاده شود ميترسند. آنها فكر ميكنند، يك حرف ساده ميتواند روزها در ذهن شما پرورش پيدا كند و زندگي را از اينكه هست سختتر كند. به همين دليل ترجيح ميدهند، ترسهايشان از روزهاي سخت زندگي، مشكلات مالي، مسائل كاري و حتي اختلافاتشان با شما را براي يك فرد كاملا غريبه شرح دهند تا اينكه با گفتنشان براي شما فاصله ميانتان را بيشتر كنند.
رفتارهايش را تحليل كنيد
مردها ترجيح ميدهند، احساساتشان را از طريق حركات و رفتارهايشان به شما نشان بدهند، نه اينكه بگوييم هيچوقت از زبان يك مرد «دوستت دارم» را نميتواني بشنوي اما اگر فكر ميكنيد او قرار است هر روز با يك دسته گل به خانه بياييد و بعد از سلام اين جمله را بگويد در اشتباهيد. اگر همسرتان عاشقتان باشد، در بيشتر شدن تلاش و انگيزهاش براي پيشرفت، حمايت كردن و مراقبت از شما و ميلش براي تفريح از شيوههاي شما و بودن با آدمهاي مورد علاقهتان نشان داده خواهد شد. عشق از نظر يك مرد يعني تلاش بيشتر براي ساختن يك زندگي آرامتر؛ زندگياي كه در آن همسرش بتواند بدون دغدغه و با آرامش در كنارش بماند. پس اگر او در كارش پيشرفت ميكند، اگر سعي ميكند كه عادتهايي كه شما دوست نداريد را كنار بگذارد، اگر به فكر پسانداز يا خريد خانهاي بهتر است يا اينكه براي مسافرت 2 نفرهتان بدون اصرار شما و خودخواسته برنامهريزي ميكند... پس يعني به زبان بيزباني ميگويد كه دوستتان دارد.
به او حس امنيت دهيد
شما دوست داريد كه در لحظهاي كه سكوت كردهايد و در لاك خودتان فرو رفتهايد، همسرتان كنارتان بنشيند و در مورد حسي كه در اين لحظه داريد با شما حرف بزند. حتي دوست داريد بپرسد كه چرا در روزهاي گذشته آرام بودهايد و چه چيزي شما را آزار ميدهد. اين جرقه كافي است تا شما از تمامي احساساتي كه در اين ماهها به شما هجوم آوردهاند صحبت كنيد و ذهنتان را آرام كنيد اما در مورد مردها اينطور نيست. آنها مثل شما نميتوانند در اتوبوس، مترو و شهربازي و حتي مراكز خريد از حسشان حرف بزنند. آنها يك مكان امن ميخواهند و يك زمان مناسب. مردها دوست ندارند كه مدام در مورد حسشان پرسوجو كنيد. فقط دوست دارند كه شرايطي امن را فراهم كنيد تا خودشان اين واقعيتهاي دروني را بيرون بريزند.
احساساتتان را بدون مقصر دانستن او نشان دهيد
شما اجازه داريد كه احساساتتان را نشان دهيد اما واكنشهاي خشمگينانه يا سرزنش را نه! حتي نبايد براي به اشتراك گذاشتن حس درونيتان به او بگوييد كه بايد يكتنه اوضاع را تغيير دهد و در غير اين صورت عواقب اين كار راميبينيد. پس اگر حتي يكبار ديگر خواستيد به او بگوييد كه چه بكند و چه نكند، حتما خودتان را متوقف كنيد و جلوي بيان كردن چنين جملاتي را بگيريد.
براي اينكه از پس اين مرحله بربياييد بايد احساسات خودتان را بشناسيد. ترس، خشم، ناامني و حتي خستگي ميتواند باعث بروز واكنشهاي كنترل نشدهاي شود اما اگر شما روي بدن و ذهنتان كنترل داشته باشيد، ميتوانيد بدون نشان دادن واكنشهاي هيجاني حستان را بيان كنيد يا اگر به جاي اينكه بگوييد از امشب بايد زودتر به خانه برگردي، بگوييد اين روزها كمي غمگينم و دوست دارم وقت بيشتري را با تو بگذرانم. در اين شرايط، اينكه شما حستان را از راهي امن با او درميان ميگذاريد به او احساس آرامش خواهد داد و باعث خواهد شد كه او هم بدون ترس از قضاوت شدن يا سرزنش شدن با شما حرف بزند. ميبينيد؟ شما كار عجيبي نكردهايد. فقط احساساتتان را بدون اينكه او را مقصر بدانيد يا بخواهيد بهخاطر ترس از واكنشهاي شما اوضاع را تغيير دهد، بيان كردهايد.
حرفهايش را باور كنيد
برخلاف زنها كه براي نشاندادن حسشان برنامه ميريزند يا نارضايتيشان را به زبان بيزباني ميگويند، مردها خيلي ساده آنچه در دلشان هست را نشان ميدهند. در اغلب موارد دل و ذهن آنها يكي است و اغلب مردها دليلي نميبينند كه با نشان دادن احساسات دروغين همسرشان را فريب دهند. شايد شما فكر كنيد كه او تظاهر به دوست داشتنتان ميكند اما در دلش چيز ديگري ميگذرد. بايد بگوييم كه در اغلب موارد اين تصور اشتباه است. اگر مرد شما ميگويد كه دوستتان دارد يا اينكه همانطور كه گفتيم، در رفتارهايش اين را نشان ميدهد، پس حتما دوستتان دارد.
به رازهایش نزدیک نشوید
اگر فکر میکنید که راه نزدیک شدن به یک مرد کند و کاو در گذشتهاش است اشتباه میکنید.
درست است! شما دوست دارید او را بیشتر بشناسید و از آنجایی که نسبت به او نوعی احساس مالکیت دارید، دلتان میخواهد که از همه راز و رمزهایش باخبر شوید اما دست نگهدارید. حتی اگر پذیرش این موضوع سخت باشد باید باور کنید که آدمها برای زنده بودن به تعداد کمی راز احتیاج دارند. اجازه بدهید که برخی از گوشههای گذشتهاش برای او مثل یک راز باقی بماند. مطمئن باشید تا آنجا که برایش ممکن باشد از زندگی گذشتهاش برایتان حرف خواهد زد اما اگر در مواردی سکوت میکند، نباید او را به دروغگویی متهم کنید یا با قهر و تحت فشار قرار دادنش او را مجبور به فاش کردن رازهایش کنید. زندگی او از زمانی که با شما آشنا شده متعلق به شماست، پس بگذارید که گذشته در گذشته باقی بماند. اگر این راه را بروید، میتوانید اعتماد او را بیشتر به سمت خودتان جلب کنید و باعث شوید که در تمام مراحل زندگی مشترکتان با شما صادق باشد و برای گفتن حرفهایش همیشه به شما پناه بیاورد.
رازدار باشيد
در بعضي مواقع هم مردها به خاطر ترس از فاش شدن رازها و حتي همين احساسات سادهشان براي ديگران، دوست ندارند در موردشان براي شما حرف بزنند. آنها فكر ميكنند كه ابراز عشق، دعواهاي بزرگ و كوچك و مشكلات و خوشيهاي زندگيشان در يك چشم به هم زدن به ديگران مخابره ميشود و روي قضاوتشان تاثير ميگذارد.
به همين دليل ترجيح ميدهند به جاي حرفزدن از احساسات مثبت و منفيشان، آنها را در دلشان نگه دارند و با شما قسمتشان نكنند.
بگذارید مرموز بماند
در تمام این بخشها سعی کردیم از راههایی صحبت کنیم که با کمکشان میتوانید مردتان را به حرف بیاورید و راهی را برای آشکار کردن احساساتش کشف کنید اما در این قسمت به شما میگوییم که بهتر است گاهی به این محدوده وارد نشوید. شاید تعجب کنید و بگویید به عنوان همسرش حق دارید همه چیز را در مورد زندگیاش بدانید و از این طریق میخواهید بارش را سبکتر کنید. ولي گاهی مردها با بیان نکردن احساسات یا مشکلاتشان، اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنند. اگر بخواهیم این موضوع را سادهتر توضیح دهیم، باید بگوییم که مردها فکر میکنند اگر بعضی مشکلات را با همسرشان درمیان نگذارند و یکتنه آنرا حل کنند، مردانگیشان بیشتر میشود. آنها دوست دارند گاهی ژانوالژان زندگی شما باشند. برای حل یک مشکل بزرگ دیر به خانه بیایند و به شما بگویند که سر کار بودهاند. به یکی از دوستانشان پول قرض بدهند و به شما بگویند که نمیدانند چرا از حسابشان پول کسر شده و حتی برای خرید یک هدیه مرخصی بگیرند و به شما بگویند سرکارند. اگر به مردتان اعتماد دارید، همیشه به حيطه خصوصیاش وارد نشوید و بگذارید با این تصور که بخشی از زندگی و اتفاقاتش را به تنهایی مدیریت میکند،احساس بهتری پیدا کند. بعید نیست که شما با توجه به شناختی که از او دارید همه این پنهانکاری را کشف کنید اما نباید به او بگویید که سر از پنهانکاریهایش درآوردهاید.