تو این بچه را بی ادب می کنی!
اختلاف بر سر تربیت فرزندان حتی در بهترین و ایده آل ترین ازدواج ها نیز، بین زن و مرد ، وجود داشته است.و این برآمده از اختلاف فرهنگ ها و ارزش ها و ضد ارزش های دو خانواده است اما نکته مهم عملکرد والدین در مقابل فرزندان در چنین مواقعی است.
این مشکل معمولاً ترکیبی است از این که کدامیک از والدین ابتدا کودک را حین ارتکاب جرم دیده است؟ هر کدام از والدین تا چه میزان از رفتارهای غلط فرزندان عصبانی می شوند؟ کدامیک از والدین زمان بیشتری در طول روز را با کودک می گذراند و در آخر کدامیک از والدین از این که وقت بیشتری را به فرزند خود و تربیت او اختصاص نداده احساس گناه می کند؟
یادتان باشد که اختلاف و عدم توافق با همسرتان سر تربیت و تادیب فرزندتان مساله ای کاملاً طبیعی و غیرقابل اجتناب است لذا هرگز آن را با عدم تفاهم در مسائل دیگر زناشویی خود ربط نداده و آن را ناشی از اختلافات زناشویی ندانید. این اختلاف بدین معنی نیست که شما والدینی ناسازگار هستید و با یکدیگر تفاهم ندارید. اجازه ندهید که این عدم توافق برایتان تبدیل به مشکل بزرگی شود ، بحث و گفتگوی مناسب در مقابل کودکان می تواند تجربه تکاملی خوبی برای آنها باشد. همان طور که جنجال و مشاجره های بی مورد و بی اساس و بیان این اختلاف نظر به شیوه ای غلط در مقابل فرزندان نه تنها راهکاری مفید در حل این مشکل نیست بلکه نوعی عدم اعتماد و اطمینان نسبت به والدین و سرپیچی بیشتر از ارزش های تربیتی آنان را در فرزندان ایجاد خواهد کرد.
اشکالی ندارد اگر فرزندتان شما را در حال بحث، و مخالفت و حل و فصل موضوعی ببیند ، در واقع اگر این بحث ها به طریقی صحیح انجام گیرد ، درس زندگی فوق العاده ای برای آنها خواهد بود.
یادگیری مهارت های گوش دادن، عنوان کردن مشکل ، در نظر گرفتن هر دو طرف قضیه و رسیدن به راه حل و توافق و ایجاد تعادل متقابل بین خواسته ها از جمله شیوه های زندگی است که فرزند شما باید از همان ابتدای کودکی به تدریج آموزش ببیند. جنگ و جدل های نابرابر به هیچ عنوان درس زندگی خوبی برای کودکان نیست. برای بچه ها وحشتناک است که والدین خود را مشغول توی سرهم زدن، داد و فریاد و قلدری کردن برای به کرسی نشاندن حرف خود ببینند. این مساله باعث خواهد شد که آنها از اختلاف و عدم توافق گریزان شوند.
راهکارها: از قبل تصمیم بگیرید که چه مساله ای در خانواده شما از اهمیت بیشتری برخوردار است. مطمئناً شما و همسرتان حداقل سر چنین موضوعاتی به توافق می رسید که اهمیت زیادی داشته باشند و فکر می کنید که در مواقع خاص باید انجام گیرند. در بسیاری از خانواده ها اصول اساسی ای نظیر سلامتی، آموزش و تحصیل، احترام (در خانه، مدرسه و اجتماع) و صداقت در درجه اول اهمیت قرار دارند. از این رو بهتر است که والدین نتایچ و عواقب این خطاها را پیش خود تعیین کرده و آنها را به فرزندشان گوشزد کنند حتی می توانند این ارزش های اساسی خانواده را روی تکه ای کاغذ نوشته و به دیوار بچسبانند که همیشه جلوی چشم باشد. در این صورت اگر رفتاری از کودک سر زد که در ان لیست قید نشده باشد برای والدین آسان تر است که در مورد برخورد با آن رفتار با هم مخالفت کنند.
وقتی در هنگام انجام خطای فرزند هم پدر و هم مادر ، هر دو حضور داشته باشند ، احتمالا آن که بیشتر نسبت به آن رفتار حساسیت دارد با کودک برخورد خواهد کرد. اما اگر همسرش با طرز برخورد او مخالف باشد اولا نباید این عدم موافقت را در حضور کودک بروز دهد و ثانیاً باید تشخیص دهد که این مورد ارزش بحث کردن را دارد یا نه. چرا که اگر خدشه ای به مسائل اساسی خانواده وارد نمی شود باید تا حدی توقعات و علایق رفتاری همسرش را درباره تربیت کودک بپذیرد و خود این هماهنگی والدین و درک و احترام متقابل به خواسته های یکدیگر، اثر بسزایی، چه بسا بیشتر از به کرسی نشستن روش یکی از والدین درباره آن مساله، خواهد داشت.
مهم ، نوع تصمیمات تربیتی است که در خانواده گرفته می شود ، نه این که چه کسی این تصمیمات را گرفته است.
اما اگر به طور مداوم و بر سر همه مسائل مربوط به تربیت فرزند با همسرتان مشکل دارید سعی کنید موضوع را با او در میان بگذارید. اگر آن را با لحن خوب و مناسب به اطلاع همسرتان برسانید، مطمئناً بیشتر مورد توجه او قرار خواهد گفت و کمتر درباره رفتار خود حالت دفاعی خواهد گرفت.
والدینی آسوده تر هستند که زمان بیشتری برای رسیدگی به این موضوعات در اختیار دارند و استرس و فشار کمتری متوجه آنهاست و راحت تر می توانند به دلیل و منشأ اشتباهات و بدرفتاری های فرزندشان فکر کنند و تصمیمات تربیتی آنها را با آرامش و اطمینان بیشتری بگیرند.
هدف هر دوی شما یکی است آن هم گرفتن تصمیم برای تربیت و تأدیب فرزندتان است، نه بحث های غیرمرتبط و جنجال های بیهوه که نتیجه ای جز عدم اطمینان هر یک به دیگری در این امر مهم را نخواهدداشت.
حرف آخر این که مهم نوع تصمیمات تربیتی است نه این که چه کسی این تصمیمات را گرفته است. هدف ما از این تنبیهات و تأدیبات این که است که کودک کمتر آن رفتار ناشایست را تکرار کند و رفتارهای مناسب تری در آینده از خود نشان دهید. اگر فکر می کنید که همسرتان در مقابل فرزندتان خیلی سختگیری می کند ، سعی کنید با او به شیوه ای منطقی و عقلانی صحبت کنید تا مشکلتان برطرف شود.
اگر می بینید که در بحث با همسرتان مغلوب می شوید ، یادتان باشد که هیچ وقت و هرگز نمی توانید اثر کلمات زشت و بد و بیراه هایی که در هنگام عصبانیت از دهانتان خارج می شود را از بین ببرید ، اما همیشه و همواره وقت برای بحث مجدد و رسیدن به نتیجه ای مطلوب که هر دو نفر از آن راضی باشند، وجود دارد، اما یادتان باشد که هدف هر دوی شما یکی است آن هم گرفتن تصمیم برای تربیت و تأدیب فرزندتان است، نه بحث های غیرمرتبط و جنجال های بیهوه که نتیجه ای جز عدم اطمینان هر یک به دیگری در این امر مهم را نخواهدداشت.
پس با تعقل و اندیشمندی، در پی یافتن راهکارهای مطلوب در مسائل تربیتی فرزندمان و از آن مهم تر توافق و تفاهم با همسرمان در این مورد، برآییم.