0

عقاید نادرست درباره‌ی ازدواج

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

عقاید نادرست درباره‌ی ازدواج

 

 

عقاید نادرست بسیاری در مورد ازدواج وجود دارد. اگر می‌خواهید رابطه‌ای طولانی، رضایت‌بخش و شاد با شریک زندگی خود داشته باشید بهتر است بدانید، همین عقاید هستند که باعث می‌شوند تا به خواسته‌ی‌تان نرسید. هم‌چنین باید تلاش کنید تا راه‌هایی را بیابید که بتوانید با استفاده از آن‌ها رابطه‌ی زناشویی خود را روزبه‌روز قوی‌تر بسازید. یادتان باشد ازدواج موفق و خوب فرآیندی است طولانی مدت، پس با شناخت این عقاید نادرست و اجتناب از آن‌ها ازدواج موفق‌تری داشته باشید.

در یک ازداوج خوب هر دو طرف به‌صورت خودکار با گذشت زمان به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. ازدواج نیاز به توجه و مراقبت دائمی دارد. اگر دقیق‌تر بیندیشید متوجه می‌شوید که برای دست‌یابی به همه‌ی چیزهای خوب در زندگی با همین روش به‌دست می‌آید. مثلا" چطور برخی از مردم همیشه هیکلی متناسب دارند؟ قاعدتا" با رویابافی به جایی نرسیده‌اند، بدن سالم نیاز به ورزش، تمرین و توجه و مراقبت دارد. هیمن قاعده برای داشتن یک رابطه‌ی سالم نیز صدق می‌کند.

ازدواج شباهت‌های بسیاری با یک موجود زنده دارد، زیرا دائما" در حال تغییر و رشد است. در طول سال‌های ازداوج همسران همیشه نسبت به هم احساس نزدیکی، تمایل و عاطفه ندارند و زمانی پیش می‌آید که از دست همسرتان خشمگین خواهید شد و شاید از خودتان بپرسید اصلا" از ابتدا چرا با هم ازدواج کردید. یکی از قسمت‌های مهم نزدیک شدن همسران به یکدیگر مبارزه‌ی پیروزمندانه با همین احساسات است. اما این اتفاق یک شبه رخ نمی‌دهد و هر دو نفر باید روی آن کار کنند.

آیا بحث، مجادله و تبادل‌نظر رابطه را خراب می‌کند؟

زنان و مردان معمولا" با این باور وارد رابطه‌ی زناشویی می‌شوند که: بحث و مجادله چیز بسیار بدی است. آن‌ها انتظار دارند همه‌ی کارها به آرامی و یا با مقدار ناچیزی مخالفت و عدم توافق انجام شود اما بعد از مدتی، بحث و جدل‌ها بر سر پول، بچه‌ها یا مسئولیت‌های مختلف شروع خواهد شد. حال اگر ندانید که همه‌ی زوج‌ها همین مشکلات را دارند ممکن است احساس کنید که رابطه‌ی شما با همسرتان دچار مشکل شده است. اکثر اوقات مشکل اصلی در اینجاست که همسران انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای از هم دارند و در نتیجه احساس ناامیدی می‌کنند.

بعضی از زوج‌ها ترجیح می‌دهند به جای بحث و جدل از یکدیگر فاصله بگیرند؛ در آخر، بسیاری از این زوج‌ها با دست خودشان باعث از هم پاشیدن زندگی و ازدواج‌شان می‌شوند زیرا فاصله‌ی میان آن‌ها رفته‌رفته بسیار زیاد می‌شود. پس گاهی اوقات بحث و تبادل‌نظر می‌تواند تأثیر مثبتی بر روابط ما داشته باشد.

آیا پیروی از علایق و رفتن به دنبال نیازهای شخصی در ازدواج اشتباه است؟

می‌دانید این عقیده نادرست از کجا نشأت می‌گیرد؟ از این انتظار که "زوج‌های متأهل خوشحال باید همه‌ی کارهای‌شان را با هم انجام دهند. ولی اصلا" صحیح نیست زیرا در یک ازدواج خوب و سالم هر یک از طرفین به مقداری خلوت و زندگی خصوصی احتیاج دارند.

با وجود اینکه زن و شوهر هر دو قسمتی از یک زندگی مشترک هستند ولی هر یک از آن‌ها زندگی مجزایی دارند و باید در مورد کارهایی که در زندگی مجزای‌شان انجام می‌دهند تصمیم بگیرند. هنگامی که ۲ نفر با هم ازداوج می‌کنند قسمتی از دنیای هم می‌شوند، یعنی در میان کارهای دیگر ممکن است به اهداف شخصی شریک زندگی‌شان علاقه‌مند شده و برای داشتن یک رابطه‌ی خوب با خانواده‌ی او نهایت تلاش‌شان را بکنند. این حسی است که با اجبار برای انجام همه‌ی کارها با همدیگر تفاوت بسیار دارد.

زوج‌هایی که تصور می‌کنند باید همه‌ی کارها را با هم انجام دهند به زودی متوجه می‌شوند که در چنین رابطه‌ای یکی یا هر دوی آن‌ها احساس گرفتار شدن خواهند داشت. در برخی روابط همسران احتیاج دارند وقت بیش‌تری را با هم بگذرانند و در برخی دیگر نیاز دارند استقلال بیش‌تری داشته باشند. بنابراین هر یک از طرفین باید خود تصمیم بگیرند که چقدر به استقلال نیاز دارند. روش صحیح این است که میان با هم بودن و استقلال تعادل برقرار کرده و از آن برای بهبود روابط‌تان استفاده کنید.

همسران می‌توانند خلاءها را با ویژگی‌های فردی یکدیگر پر کنند.

یکی از لذت‌های بزرگ ازدواج توانایی تقسیم قدرت‌ها با شریک زندگی‌تان است. مثلا" اگر یکی از طرفین از نظر جسمی و بدنی قوی‌تر و دیگری از نظر منطقی و فکری قدرت بیش‌تری دارد می‌توانند با استفاده از تقسیم نقاط قوت‌شان زندگی زیباتری را خلق کنند. اما مثلا" هنگامی که یکی از طرفین بسیار خجالتی باشد و برای انجام همه‌ی کارها و صحبت‌ها به دیگری تکیه کند آن وقت حتما" احساس عدم تعادل به‌وجود خواهد آمد.

نوع مشابه عدم تعادل زمانی اتفاق می‌افتد که همسران اعتقاد دارند زنان و مردان وظایف جداگانه‌ای بر عهده دارند و نمی‌توان آن‌ها را با هم تقسیم کرد. شوهرانی که از کمک در آشپزی یا تمیز کردن خانه امتناع می‌کنند به این دلیل که کارهای زنانه هستند و یا زنانی که از برداشتن یک چکش امتناع می‌کنند چون این‌ها کارهای مردانه هستند، اشخاصی‌اند که از این عقیده‌ی نادرست پیروی می‌کنند. برای موفقیت در یک رابطه‌ی زناشویی همسران باید انعطاف‌پذیرتر بوده و از همکاری با یکدیگر و انجام همه‌ی وظایف استقبال کنند.

در ازدواج‌های موفق و روابط سالم هر یک از طرفین تلاش می‌کنند، هم به عنوان افراد مجزا و هم به عنوان یک زوج پیشرفت کنند. هر یک از افراد در یک رابطه نقاط قدرت و ضعف منحصر به فردی دارند و با الگو و سرعت به‌خصوصی به سوی رشد و ترقی در حرکت است. حال اگر سرعت رشد و پیشرفت یکی از طرفین بسیار بیش‌تر از دیگری باشد عدم تعادل می‌تواند به رابطه آسیب برساند.

هدف از ازدواج برای هر دو طرف این است که دقیقا" همان چیزی را به‌دست بیاورند که می‌خواهند. این عقیده که ازدواج راهی است برای رسیدن به کامیابی و شادمانی نسبتا" جدید است. در گذشته مردم به دلایل اقتصادی و داشتن بچه ازدواج می‌کردند اما امروزه بسیاری از مردم به ازدواج به عنوان جاده‌ای برای رسیدن به رضایت فردی نگاه می‌کنند. بسیاری از شکایات درباره‌ی ازدواج نظیر این جمله هستند: "من دیگر در کنار او احساس شادمانی و کامیابی ندارم و خوشحال نیستم." این نوع شکایات نتایج انتظارات غیرمنطقی است. مثلا" وقتی یکی از طرفین می‌گوید: "اگر مرا دوستن داشتی، وقت بیش‌تری را با خانواده‌ی من می‌گذراندی." / "اگر مرا دوست داشتی، به سفری می‌رفتیم که من می‌خواستم." / " اگر مرا دوست داشتی، این قدر از من انتقاد نمی‌کردی" / " اگر مرا دوست داشتی، در کارهای خانه بیش‌تر کمک می‌کردی."

پیغامی که از این جمله‌ها دریافت می‌شود این است: "مرا دوست نداری مگر اینکه دقیقا" همان کاری را انجام دهی که من می‌خواهم." ولی هنگامی که مثلا" همسر شما به دلیل اینکه تولدش را فراموش کرده‌اید گله‌مند و ناراحت است، گفتن این جمله که: "می‌دانی که دوستت دارم" کافی نیست و نباید انتظار داشته باشید که او بی‌توجهی شما را با گفتن همین جمله‌ی ساده ببخشد. این انتظار شما، یکی دیگر از راه‌هایی است که در آن سعی دارید همه چیز دقیقا" به همان روشی که می‌خواهید پیش برود. این عقیده یکی دیگر از نشانه‌های خودخواهی است. همه‌ی ما حق داریم به نیازها و خواسته‌های‌مان برسیم به شرطی که واقع‌بین و منطقی باشیم. حتی در بهترین ازدواج‌ها همسرتان می‌تواند فقط مقدار مشخصی از خواسته‌های‌تان را برآورده کند و بقیه‌ی آن‌ها باید از طریق کار، بچه، رفتن به دنبال علایق شخصی و یا از درون‌تان برآورده شوند.

 

یک شنبه 1 مرداد 1391  5:11 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها