بهترین چتریهای! ادبیات به انتخاب گاردین
روزنامه گاردین بهترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان درباره داستان انسانهایی که با «چتر» یا «برولی» انس خاصی داشتند جمع آوری کرده است:
رابینسون کروزوئه / دانیل دفو
این کتاب یک خودزندگینامه منحصر به فرد معنوی و خیالی است که لقب «پدر رمان انگلیسی» را برای خالقش به ارمغان آورد. قهرمان داستان، که نام او بر این رمان نهاده شده، زندگی مرفه خود در بریتانیا را برای مسافرت در دریاها رها میکند. پس از اینکه از حادثه غرق شدن کشتی جان سالم به در میبرد، 28 سال را در یک جزیره و اغلب به تنهایی به گذران زندگی میپردازد تا آنکه زندگی یک بومی وحشی آن جزیره را نجات داده و نام «جمعه» بر وی مینهد. این دو مرد سرانجام آن جزیره را به مقصد بریتانیا ترک میکنند. در رمان رابینسون کروزوئه از چتر یا سایبان به عنوان یار دیرینه شخصیتهای اصلی داستان یاد میشود و در بعضی از صفحات برای او شخصیتی حقیقی تعریف میشود.
مارتین چازلویت/ چارلز دیکنز
خانم گمپ پرستاری دائم الخمر و قابلهای از قشر متوسط جامعه است که همیشه چتری رنگ و رو رفته را بالای سر خود حمل میکند و بیشتر اوقات با چترش زندگی میکند. اگرچه این مواقع استثناء هم دارد و آن زمانی است که آسمان آبی را متوجه میشود و به سوی بالا نگاهی میکند. او هر روز چتر خود را برق میاندازد و از آن برای ساختن اتاقی دور خود در میان جمعیت انبوه شهر استفاده میکند. همین داستان چارلز دیکنز باعث شده بود مدت زیادی در انگلیس چتر را با واژه «گمپ» یا همان چتر بزرگ به کار رفته در رمان دیکنز خطاب میشد.
هاواردز اند / ای.ام. فورستر
این رمان اولین بار در سال 1910 در بحبوحه جنگ طبقاتی در انگلیس منتشر شد و داستان آن نیز بیشتر حول محور همین مبارزات میچرخد. «هاواردز اند» مشکلات، معضلات، و همچنین فواید روابط بین اعضای طبقات مختلف اجتماعی را بررسی میکند. چتر لئونارد باست شخصیت اصلی داستان به طور حتم مشهورترین چتر ذکر شده در ادبیات قرن بیستم محسوب میشود. بعد از پایان یکی از کنسرتهای بتهوون، هلن شیگل ثروتمند به عنوان یکی از حاضران در کنسرت، اشتباها با چتر یکی از منشیها یا خدمتگذاران، کنسرت ترک میکند که علاقه خاصی به فرهنگ و موسیقی دارد و همین چتر حوادثی را پیش می آورد و روابط خاصی بین این دو اعضای دو طبقه متفاوت جامعه انگلیس ایجاد میکند که در پس این رابطه فورستر انتقادات خود از طبقه مرفه جامعه را ذکر میکند.
داستانهای پدر براون / جی.کی. چسترتون
چسترتون، رمان نویس انگلیسی قرن نوزده این کشور در مجموعه 52 داستان کوتاه که بعد از مدتی در 5 جلد منتشر شد داستانهای کشیشی به نام براون ساکن برادفورد را مینویسد. پدر براون در میان مردم محلهای که او در آنجا زندگی میکند به عنوان مردی قابل اطمینان شناخته شده است که همیشه حوادث و مشکلات عجیب اطراف خود را حل میکند و به عنوان «کشیش کارآگاه» در محله خود خطاب میشود. او مثل سایر کشیشها لباس سیاه بلندی میپوشد و کلاهی بزرگ به همین رنگ نیز بر سر میگذارد که همیشه یک چتر نیز همراه او است. وقتی ما برای اولین بار او را در کلیسا میبینیم چتر او در ابتدا نشانه افسردگی کشیش معرفی میشود ولی بخشی از حل مشکلات از سوی همین چتر اتفاق میافتد! در داستان های آخر او همیشه چترش را به صورت متناوب در گوشهای رها میکند و تمام این کارها برای پنهان کردن افکار عجیبش است.
وینی پو / ای.ای میلن
اولین بار این کتاب در سال 1958 منتشر شد و تا کنون به زبانهای مختلف از جمله به زبان لاتین با نام «وینی ایلو پو» (Winnie ille Pu) ترجمه شده است که والت دیزنی مجموعههای بسیاری از روی آن ساخته است. وینی پو، یک خرس قطبی باهوش و شجاع و در عین حال شاعر با شعرهای بامزه و زیبا است؛ اما نه از آن خرسهای قطبی که شما میشناسید.
او یک عروسک خرسی است به نام «ادوارد خرسه» که خودش را وینی پو معرفی میکند. از آنجا که صاحبش کریستوفر رابین خیلی مهربان است و او را خیلی دوست دارد، هر روز از نویسنده میخواهد برای او و درباره او و دیگر حیوانات عروسکیاش قصههایی بامزه تعریف کند. کتاب «وینی پو» ماجرای این قصهها و رویدادهای پر هیجان آنهاست. شخصیت این قصهها همگی حیواناتی هستند یاور یکدیگر که در هنگام دوری دلشان برای هم تنگ میشود. «پیگلت» خوکی کوچک و فسقلی است، «ایور» که دمش را گم کرده، الاغی است خاکستری رنگ و غمگین، «کانگا» کانگورویی است نگران گم شدن بچهاش و...
در جای جای قصه وینی پو، چتر نقش اصلی برای بازی و سرگرمی شخصیتهای داستان ایفاء میکند که از جانب کریستوفر رابین شخصیت انسان یا پسر داستان به اهالی جنگل هدیه داده شده است. خرس مهربان قصه از چتر برای بازی و حتی در بعضی مواقع برای نجاتش از دست زنبوران عسل استفاده میکند. او از چتر بارها برای نجات حیواناتی استفاده میکند که در آب گیر میافتند.
شیر، جادوگر و کمد لباس / سی. اس. لوئیس
کتاب، داستان چهار دختر و پسر نوجوان و به عبارتى دو خواهر و دو برادر است که با کمک یک کمد لباس به سرزمین استثنایى و جادویى نارنیا سفر مىکنند. آنها که در دوران جنگ جهانى اول از منازل خود در شهر لندن به خانه یک پروفسور نیمه دیوانه انگلیسى در حومه شهر تبعید شدهاند، حال و روز خوشى ندارند، اما با کشف یک کمد لباس پر از کتهاى خز در خانه این پروفسور دیوانه توسط لوسى، دنیاى تازه و خارق العادهاى پیش چشمانشان گشوده مىشود. کمد کذایى یک کمد لباس معمولى نیست بلکه این قابلیت را دارد که پاى پیتر، سوزان، ادموند و لوسى را به دنیاى جادویى به نام نارنیا باز کند. سرزمینى که در آن حیوانات به زبان آدمیزاد سخن مىگویند و حاکمش شیرى مهربان، کاردان و رئوف به نام اصلان است که با قوانین مختص به خودش ساکنان نارنیا را رهبرى مىکند.
وقتی لوسی برای اولین بار وارد سرزمینی یخ زده به نام نارنیا وارد میشود با آقای «تامنوس فان» آشنا می شود که بعد از لحظه ای متوجه میشود که مثل بزها سم و دو شاخ دارد ولی چتری نیز به همراه دارد که با شخصیت حیوانیاش تطابقی ندارد. او چتر را مثل انسانها حمل میکند. و از لوسی دعوت میکند در غارش نان تست شده بخورد. او میگوید: «آهای دختر حوا... اگر بازوی من را بگیری من هم چتر را بالای سر هر دویمان میگیرم....»
چتر/ فردیناند مانت
سر ویلیام رابرت فردیناند مانت، نویسنده و رماننویس انگلیسی مدت زیادی در روزنامه تایمز لندن به عنوان ستون نویس سیاسی کار کرده است و در زمان نخست وزیری مارگارت تاچر رمان «چتر» را درباره تحولات و اتفاقات سیاسی زمان خود مینویسد. رمان تاریخی مانت زندگی «لرد آبردین» پسر عمومی لرد برایان ولیعهد زمان ویکتوریا را روایت میکند که گفته میشود همیشه چتر حمل میکرده است. او در جوانی چتری سنگین و سبز داشته و در زمان پیری چتری سیاه و کوچکتر همیشه مونس او بوده است. چتر او مثل سایر داستانهای گفته شده نمیتواند او را از یک سری حوادث غم انگیز اطرافش محافظت کند.