محدوده، ایران طرف غربی را پیش از مذاکرات 5+1 در مسکو تهدید کرده بود که اگر با برنامه از پیش تعیین شده وارد مذاکره نشوند و فقط اهرم تهدید به تحریم و تشدید تحریم ها را در روند مذاکرات پیش بگیرند، مذاکرات را تعلیق خواهد کرد.
غرب که موضع ایران را در مذاکرات بسیارجدی ارزیابی کرده بود باتوجه به شرایط حساسی که در جامع بین المللی و شبکه اقتصادی – اجتماعی که با آن درگیر بود و همچنان ادامه دارد، تسلیم برنامه ایران برای ادامه مذاکرات شد.
گفتنی است تیم مذاکره کننده غربی –آمریکایی که در تمامی مذاکرات ( استانبول 1و2، بغداد و مسکو) تحت فشار لابی صهیونیست قرار گرفته بود و این سیگنال را به مقامات ایرانی نیزانتقال داده بود، در لایه های مذاکرات گروهی و مذاکرات دو جانبه ( جلیلی- اشتون) از یک سو به دنبال آن بود که در ظاهر فشار تحریم ها را به ایران تحمیل و سیاست لابی صهیونیسم را عملی کند و از زاویه دیگر شاخص هایی را به مقامات ایران تفهیم می کرد که تهدیدات در حد حرف و قابل اجرا نیست.
همچنین شواهد پس از اجرای تحریم های شدیدتر نشان از آن داشت که، غربی ها برای خارج شدن از فشار لابی صهیونیستی روند مذاکرات را همانطور که صهیونیسم ها می خواستند اداره کردند و رسانههای غربی همچون گذشته موضوع تحریم ها را با تبلیغات گسترده در دستور کار خود قرار دادند.
اما پیش از اجرای تحریمها طرفهای غربی مذاکره کننده عواقب جبران ناپذیری را پیش بینی کرده بودند و به شکلی که در حال حاضر مشاهده می شود سیاست های لابی صهیونیستی را دور زدند.
نشانی از تحریمهای شدید وجود ندارد
برآورد محققان و سیاستمداران آمریکایی - اروپایی این بود که در اثر تحریمشدن ایران و منزوی شدن آن بهخصوص در صورت بازنمایی شدید این تحریمها، جامعه دچار بحران میشود و بهم میریزد. گرانی بر مردم فشار میآورد و این امر باعث ایجاد نارضایتی و کنش اصلاحی یا براندازانه میشود. در واقع ایالات متحده و کشورهای اروپایی، تحریم را ادامهی دیپلماسی عمومی و تقویت اعتراض مردم میدانستند که جمهوری اسلامی ایران را به حاشیه میکشاند و آن را تبدیل به بازیگری خنثی و بیکارکرد در منطقه میگرداند. این فشار داخلی یا منجر به تعلیق غنیسازی و یا ایجاد اعتراض در ایران میشود.
اما باید متذکر شد در روزهای گذشته و پیش از شروع تشدید تحریم های یک جانبه افزایش واردات نفت ایتالیا وترکیه از ایران در حالی صورت میگرفت که اتحادیه اروپا و آمریکا درصدد تحریم نفتی ایران بودند و همچنین مقامات کشور سوئیس بدون توجه به تحریم های اروپایی -آمریکایی با توجه به نیازهای خود تعدادی کالای صادراتی به ایران را تحریم کرند و به واردات نفت و انرژی های فسیلی ایران ادامه می دهد و برخی دیگر از کشورهای اروپایی با واسطه و درو زدن تحریم ها همچنان به خرید نفت و دیگر محصولات ایرانی ادامه می دهند.
نگاه شبکههای اجتماعی اروپا به مقامات اروپایی بعد مذاکرات
این سیگنالها (عملی کردن سیاست لابی صهیونیست) که از سوی غربی ها مخابره می شد این استراتژی را برای شبکه های اجتماعی غربی به اثبات می رساند که مقاماتشان به مهره های لابی صهیونیستی تبدیل شده اند و اختیاری از خود ندارند و این گونه القا شد که تمام تصمیماتی که رهبران غربی برای جوامع خود می گیرند از سوی لابی صهیونیستی دیکته شده است.