0

ویژگی‌های بازار اسلامی در نظریه و عمل-1

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

ویژگی‌های بازار اسلامی در نظریه و عمل-1

 بازار اسلامی تنها فضا یا سازو کار مبادله نیست تا میان انبوه خریداران و فروشندگان فقط رابطه خشک خرید و فروش بر اساس سوددهی و افزایش مطلوبیت برقرار باشد؛ بلکه از ویژگی‌های کسب حلال، حاکمیت اخلاق، انصاف و شفافیت نیزبرخوردار است.

 
خبرگزاری فارس: ویژگی‌های بازار اسلامی در نظریه و عمل

 

 

چکیده

تحلیل ویژگی‌ها و کارکردهای بازار اسلامی یکی از مباحث مهمّ اقتصاد اسلامی است که کمتر بدان پرداخته شده است. در مقاله  حاضر، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی ویژگی‌های بازار اسلامی در نظریه و عمل می‌پردازیم. فرضیه  اصلی مقاله  ما این است که بازار اسلامی را می‌توان با ویژگی‌های شفّافیت، تطابق با شرع، حاکمیت اخلاق اسلامی، و هدایت و نظارت دولتْ بازشناسی، و جلوه‌هایی از تحقّق این ویژگی‌ها را در سابقه  تمدّنی آن مشاهده کرد.

شفّافیت در بازار اسلامی، از طرفی، متأثّر از فضای فیزیکی بازار اسلامی است که یاد خدا و ترس از روز قیامت را تقویت می‌کند؛ و از طرف دیگر، ناشی از انگیزه‌های قوی و الهیِ عاملان اقتصادی برای پرهیز از پنهان‌کاری اطلاعاتی است. کاهش قیمت، تسهیل مبادلات، افزایش اضافه رفاه مصرف‌کننده، اضافه ارزش تولیدکننده، و سرانجام افزایش کارایی بازار، از نتایج این «شفّافیت قوی» است.

در کنار نظارت رسمی دولت، حضور و ارتباط موثر حوزه‌های علمیه و مساجد در بازار شکل گرفته در تمدن اسلامی تاثیری شگرف بر رعایت موازین شرع و اخلاق اسلامی در بازار داشته است. این نهادهای اسلامی با دمیدن روح تقوی در بازار، موجب از بین رفتن زمینه‌های فساد مالی و بروز آثار تربیتی اهتمام به لقمه حلال می شوند.

کلید واژه‌ها :بازار، ویژگی‌های بازار، بازار در تمدّن اسلامی، شفّافیت، دخالت دولت.

مقدمه

بحث درباره  ویژگی‌های بازار از جمله مباحث بسیار مهم در دانش اقتصاد است. در اقتصاد خرد اثباتی، تلاش بر این بوده است که تحلیلی از بازار ارائه شود، انواع بازار همراه با مشخّصه‌های هرکدام بررسی گردد و کارامدترین آن ـ یعنی بازاری که کمترین قیمت، بیشترین مقدار تولید و در نتیجه بالاترین سطح رفاه را داشته باشد ـ مورد شناسایی قرار گیرد. در اقتصاد سرمایه‌داری، درباره  انواع بازار (نظیر: رقابت، انحصار، انحصار دو یا چندجانبه، و رقابت ناقص) و ویژگی‌های هریک بحث شده و کارامدترین بازار این اقتصاد (=بازار رقابت کامل) مورد تأکید قرار گرفته است.

امّا تحقیق حاضر به دنبال تبیین برخی ویژگی‌های بازار اسلامی است. برخلاف ویژگی‌های بازار رقابت کامل که از درون اقتصاد اثباتی ویژگی‌های غیرعملیاتی استخراج شده، بازار اسلامی در نظریه، دارای مشخصه‌هایی است که در عمل نیز در تمدّن اسلامی تجربه شده است.در این نوشتار، منظور از بازار، بازار کالا و خدمات است.

مراد از «ویژگی‌های بازار اسلامی در نظریه» ویژگی‌هایی است که از روایات و منابع فقهی مربوط به بازار به دست می‌آید؛ بازار آن‌گونه که باید باشد (با توجه به باورها و ارزش‌های اسلامی) منظور از «معیارها در عمل» نیز ویژگی‌های همین بازار شکل‌گرفته در تمدّن اسلامی است؛ بازار آن‌گونه که هست. هدف ما بررسی مسائل بازار اسلامی با هر دو نگاه اقتصاد اثباتی و هنجاری است.مقاله حاضر، برای استخراج ویژگی‌های بازار اسلامی، از مباحث و احکام فقهی بهره می‌گیرد و پس از آن، با استفاده از روش تاریخی، تحقّق عینی هر ویژگی را در بازار مسلمانان به بررسی می‌گذارد.

 

پیشینه  بحث

کتب مختلفی از جمله بازار بزرگ اصفهان نوشته  سیروس ثقفی(1385)، گنج شایگان اثر سیدمحمّدعلی جمالزاده(1335)، کتاب البلدان یعقوبی (1891م)، الاحکام‌السلطانیه و الولایات‌الدینیه ابوالحسن ماوردی (متوفّای 450ق)، معالم القربه ابن‌اخوه (قرن هفتم هجری) و بازارها در شهرهای ایران محمّد یوسف کیانی(1368)، ضمن مباحث خود به صورت مطلق یا دوره  زمانی و گستره  مکانی خاص به بحث بازار در تمدّن اسلامی نیز پرداخته‌اند.

احمد اشرف در مقاله  «ویژگی‌های تاریخی شهرنشینی در ایران دوره  اسلامی» (1353)، افزون بر پرداختن به موضوع شهرنشینی در ایران پس از اسلام، درباره  بازار در تمدّن اسلامی سخن گفته و بازارهای ایران پهناور را به ویژه از حیث فیزیکی بررسی کرده و دیدگاه‌های مستشرقان را یادآور شده است.

محمّدنقی نظرپور در مقاله  «امام علی(ع): حکومت و بازار» (1380) به تبیین وضعیت‌ بازار در زمان‌ حکومت‌ امیرالمؤ‌منین علی(ع) پرداخته است. او ویژگی‌های بازار را در زمان آن حضرت به صورت زیر فهرست کرده، و با استناد به روایات خاص، به توضیح این ویژگی‌ها پرداخته است: 1. بازارها غالباً‌ در کنار مسجد و دارالاماره‌ بنا می‌شدند؛ 2. بازارهایی‌ در کوفه بوده که اتاق‌هایی‌ داشته‌ که‌ برای‌ خرید و فروش‌ آماده‌ می‌شده‌اند.

3. در بازار کوفه‌، غرفه‌هایی‌ وجود داشته‌ که‌ متعلّق به دولت‌ اسلامی‌ بوده است؛ امّا حضرت‌ در مقابل استفاده  مردم از این‌ غرفه‌ها، کرایه نمی‌گرفته‌اند. 4. حدود بازارها را حکومت‌ تعیین‌ می‌کرده است و بازاریان‌ حق‌ تخطّی‌ از محدوده  معیّن‌ را نداشته‌اند 5. برای‌ برخی‌ پیشه‌وران‌، بازارهای‌ تخصصی وجود داشت‌ تا آنان بتوانند. محصولاتی‌ را که‌ خود فراهم‌ می‌کنند یا در آن نقش‌ واسطه‌گری‌ دارند، در معرض‌ فروش‌ قرار دهند. بازار مطلوب در زمان امیرألمومنین علی(ع) با بازار رقابت کامل تفاوت داشته است و ایشان بر بازار نظارت و بعضاً در آن دخالت می‌کرده‌اند.

ابوالفضل اکرمی در مقاله  «بازار در تمدّن اسلامی» (1375)، پس از بحث مفهومی، به وضعیت فیزیکی بازار در تمدّن اسلامی، تشکیلات و اصناف در بازار اسلامی، چگونگی شکل‌گیری این بازار و وظایف و فعالیت‌های آن پرداخته، و کیفیت نظارت بر بازار و متولّیان آن را بررسی کرده است. او سرانجام چگونگی پیوند میان تجارت، علم و اخلاق را در بازار اسلامی تبیین نموده است.

رجایی در «بازار اسلامی در مقایسه با بازار رقابت کامل» (1387)، پس از تبیین مفروضات بازار اسلامی با استفاده از منابع فقهی، اصول حاکم بر تقاضا را استخراج و به عوامل تأثیر‌گذار بر سمت و سوی تقاضا در بازار اسلامی اشاره کرده است. او سپس تلاش کرده است تا تفاوت‌های اساسی میان عرضه در این بازار و عرضه در بازار رقابت کامل را نشان دهد. وی همچنین میزان کارآمدیِ این دو بازار را با هم مقایسه کرده است.

چنان‌که مشاهده می‌شود، این مقالات به علّت موضوع مورد بحث به ویژگی‌های بازار اسلامی در نظر و عمل (به صورت مطلق) نپرداخته‌اند. ما در مقاله  حاضر، با بهره‌گیری از آثار پیشین، به تبیین دقیقی از ویژگی‌های بازار اسلامی در نظر و عمل دست خواهیم یافت. برتری این بررسی نسبت به بررسی‌های مشابه آن است که افزون بر جمع‌بندی ویژگی‌های محوری بازار اسلامی، ارتباط میان نظر و عمل را به عنوان شاهدی بر امکان طرح نظریه  بازار اسلامی بررسی کرده است.

 

مفهوم بازار

واژه  «بازار» در زبان پهلوی به صورت «واچار»، و در فارسی میانه به صورت «وازار» آمده است (پسوند «زار» در فارسی میانه  دری مجموعاً به معنا جایگاه داد و ستد می‌باشد.) بیشتر زبان‌های اروپایی مانند فرانسه، انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و روسی این واژه از زبان پرتغالی، و خود پرتغالی‌ها آن را از ایرانیان گرفتند1 پس این واژه فارسی است و سوداگران پرتغالی در قرون وسطی آن را از ایرانیان گرفته و در منابع و مآخذ تاریخی خویش به کار برده‌اند.

واژه  «بازار» اکنون در بیشتر سرزمین‌های آسیایی و اروپایی به کار می‌رود.2 عرب‌زبان‌ها بازار را «سوق» می‌گویند که به معنا خیابان، و از زبان بابلی قدیم به یادگار مانده است.3 در روایات و فقه نیز از همین تعبیر برای بازار استفاده شده است.تعاریف بسیاری از بازار به دست داده شده است که به بعضی از آنها اشاره می‌شود:بازار به مفهوم مکان مبادله: بازار مکان یا موقعیتی است که در آن، خریداران و فروشندگانْ کالاها، خدمات، و منابع را خرید و فروش می‌کنند.

برای هر کالا، خدمت، و منبعی که در اقتصادْ خرید و فروش می‌شود، بازاری وجود دارد.4بازار به معنای سازوکار مبادله: بازار فرایندی است که در آن، رویارویی خریداران و فروشندگان با یکدیگر قیمت و مقدار کالا را تعیین می‌کند.5جرج کلارک در تعریف و توصیف بازار می‌نویسد:بازار عالی‌ترین و عملی‌ترین مرکز برای تجارت و کسب و کار است که بشر تاکنون برای خود ابداع کرده است. امروزه کشورهای پیشرفته  دنیا برای تمرکز کسب و کار و خرید و فروش و سایر فعالیت‌های شهری خود، مرکزی به وجود آورده‌اند. به طور کلّی می‌توان گفت که بازار بهترین مرکز برای تولید و توزیع محصولات و انجام معاملات است.بازار یک سیستم مناسب اجتماعی و اقتصادی است و از نظر شهرسازی نیز مقامی بسزا دارد.6

در منابع علمی، گاهی تعاریف کامل تر و جامع‌تری می‌بینیم؛ مثلاً:بازار مرکز شهرهای اسلامی، کانون به هم پیوسته  بازرگانی و داد و ستد کلّی و جزئی صنعتگری پیشه‌وری و سایر فعالیت‌های اقتصادی از جمله مرکز اصلی ستاد هدایت، سازماندهی و نظارت اقتصادی از جمله سرمایه‌گذاری، پرداختن به امور مالی و اعتبار سنّتی است. به لحاظ همین هم‌بافتگی و کلّیت خود، بازار محور مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در چارچوب هیئت‌های مذهبی در زندگی شهری است.7چنان‌که ملاحظه می‌شود، وقتی به وصف بازارهای اسلامی می‌رسیم، مفهوم «بازار» از قلمرو مکان یا سازوکار مبادله فراتر می‌رود و فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی و خیرخواهانه را نیز دربر می‌گیرد.

 

جایگاه بازار در تمدّن اسلامی

تاریخ‌نگاران آورده‌اند: پیامبر اکرم(ص)، قبل از رسالت، خود بازرگانی امین و درستکار بوده است. با شکل‌گیری نظام اسلامی در مدینه، از همان روزهای نخست، پیامبر بزرگوار اسلام الگوی بازار را تعیین کردند. ایشان وارد بازار بسیط شدند، به آن نگاهی انداختند و فرمودند: این بازار مناسب شما نیست. سپس به بازار دیگری رفتند، نظارتی بر آن کردند و مجدداً فرمودند: این بازار مناسب شما نیست. سرانجام وارد بازار دیگری شدند و پس از ارزیابی فرمودند: این بازار مناسب شماست؛ از آن کم نکرده و خراجی بر شما بسته نمی‌شود.8

فضای رویارویی عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان در تمدّن اسلامی همان بازار سرپوشیده‌ای است که در شهرهای اسلامی شکل گرفته و در نوع خود، از حیث ساختاری، بی‌نظیر است. در این الگو، بازار به دلیل ویژگی‌های منحصر به فردش تنها محّل کسب سود نیست؛ بلکه جلوگاه اخلاق، مهرورزی، باور و ارزش‌های اسلامی نیز به شمار می‌رود.

مجموعه  بازار یا سوق، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای تمدّن دوره  اسلامی است؛ نه در مشرق‌زمین باستان نظیری داشته است، نه در یونان و روم قدیم، و نه در اروپای قرون وسطا. زمانی که اسلام بر بخش بزرگی از جهان حاکم شد، بازار نیز به عنوان یکی از وجوه اشتراک شهرهای تحت قلمرو آن گسترش یافت. بنابراین، یکی از ویژگی‌های اصلی شهر در دوره  اسلامی ـ همانا ـ ساختارهای بازرگانی آن است که در فضایی فشرده، به صورت مجموعه‌ای یک‌دست و به هم پیوسته، در میان شهر جای دارد.

در شهرهای اسلامی، بازارها به مساجد جامع آن شهرها متّصل می‌شدند و کاخ‌های اقتصاد و حکومت در کنار یکدیگر قرار می‌گرفتند. امّا این بدان معنا نیست که بازار نقش اجتماعی ندارد؛ بلکه هرجا که انسان‌هایی دور هم جمع شوند، بدون شک، برخورد افکار مختلف به وجود خواهد آمد و فعالیت‌های اجتماعی ـ سیاسی شکل خواهد گرفت.9 بی‌دلیل نیست که بازار را از جهت داشتن عناصری مذهبی چون مساجد، تکایا، مدارس و حسینیه‌ها «روح شهر»، خود بازار را با عناصر و ‌نقش‌های فضایی آن «قلب شهر»،10 و کاسب را «حبیب خدا» معرفی کرده‌اند.البته، در بعضی روایات، بازار مذمّت شده و امیرألمومنین علی(ع) آن را «جای‌ حاضر شدن‌ شیطان‌ و نمایشگاه‌ فتنه‌ و طغیان»11 برشمرده است.

بازار به‌ عنوان‌ مظهر و نمود روشنی‌ از مظاهر دنیا می‌تواند بسیار فریبا باشد و انسان‌ را از یاد خداوند بازدارد و از ارزش‌های‌ انسانی‌ تهی‌ ساخته‌ و او را به‌ دنیاگرایی‌ محض‌ در همه ‌ عرصه‌های‌ زندگی‌ سوق‌ دهد. در عین‌ حال‌، جامعه‌ بدون‌ تجارت‌ و خرید و فروش‌ نمی‌تواند به‌ حیات‌ اجتماعی‌ خود ادامه‌ دهد. پس‌، از یک‌‌سو، افراد در بازار به‌ جایگاهی‌ تکیه‌ زده‌اند که‌ هر آن، احتمال‌ سقوط‌ و انحطاط‌ مالی‌ و اخلاقی‌ می‌رود و از سوی‌ دیگر، حیات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ جامعه‌ به‌ آن‌ بسته‌ است. روایاتی‌ که‌ در ذمّ‌ بازار وارد شده‌اند، درصددند احتمال‌ سقوط‌ مالی‌ و اخلاقی‌ بازاریان‌ و هرکسی‌ که‌ به‌ گونه‌ای‌ با بازار سروکار دارد را به‌ حداقل‌ برسانند.12

چنان‌که گفته شد، بازار اسلامی تنها فضا یا سازو کار مبادله نیست تا میان انبوه خریداران و فروشندگان فقط رابطه  خشک خرید و فروش بر اساس سوددهی و افزایش مطلوبیت برقرار باشد؛ بلکه به دلیل نگرش خلیفه اللهی انسان و حبیب‌اللهی کاسب، و نگاه مزرعه  آخرت بودن به دنیا و وجود نهادهایی چون مسجد و حسینیه (با کاربردهای گوناگون فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی) و حوزه‌های علمیه در ترکیب بازار اسلامی، این بازار از ویژگی‌های کسب حلال، حاکمیت اخلاق، انصاف و شفافیت برخوردار است.

 

شفّافیت بازار

در ادبیات اقتصادی شفّافیت به مفهوم «جریان به موقع و قابل اتّکای اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و در دسترس بودن آن برای همه  ذی‌نفعان بازار » تعریف شده است. همچنین، نبود شفّافیت را این گونه تعریف کرده‌اند: «ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات، ارائه  نادرست اطلاعات یا ناتوانی بازار در کسب اطمینان از کفایت مربوط بودن و کیفیت اطلاعات ارائه‌شده.»13 با تأمّل در ابواب روایی و فقهی، می‌توان گفت: شفّافیت از جمله ویژگی‌های بازار اسلامی است.چنان‌که در بازار رقابت کامل به اثبات رسیده است، ثمره  شفّافیتْ در کاهش قیمت، تسهیل مبادلات، افزایش رفاه مصرف‌کننده، اضافه‌ارزش تولیدکننده، و سرانجام افزایش کارایی بازار ظاهر می‌شود.

 

معیارهای شفّافیت

شفّافیت بازار را می‌توان از حیث ملاک‌های مربوط به فضای حاکم بر قرارداد، نوع قرارداد، موضوع قرارداد، طرفین قرارداد، قوانین، مقرّرات و شروط قرارداد، و فرایند اجرای قرارداد و ارزیابی آن طبقه‌بندی کرد. منظور ما قرارداد کتبی نیست، بلکه فضایی است که در آن مبادله صورت می‌گیرد؛ گرچه معاطاتی باشد. منظور از مبادله نیز بیع نیست؛ بلکه اجاره، ودیعه، صلح و سایر معاملات است.

در مورد فضای حاکم بر قرارداد، در ابواب روایی و فقهی، با عناوینی چون: صداقت، اعتماد،14 تراضی،15 آشنایی با محیط،16 کتابت و تدوین قرارداد،17 شهود قرارداد،18 آشکارسازی کالا و منع احتکار مواجه هستیم. در مورد نوع و موضوع قرارداد نیز با مجموعه‌ای از مباحث روبه روییم که ثمره  آنها معلوم بودن عنوان قرارداد، معلوم بودن نوع و مقدار کالا،19 معلوم‌بودن قیمت، دقیق بودن ابزار سنجش، و مشخص بودن زمان قبض و اقباض می‌باشد.

پس، نظریه  بازار اسلامی بر آشکار بودن مباحث مربوط به مبادله، و ابهام‌زدایی از مسائلی که به نحوی منافع طرفین معامله در آنهاست، تأکید می‌کند. همچنین، در مورد طرفین قرارداد، افزون بر لزوم شرایط عامّه (بلوغ و عقل) در طرفین، مالکیت و محترم بودن طرفین آشنایی آنان با احکام (قوانین و مقررات) نیز خواسته شده است.20 لزوم قبض و اقباض کامل برای تحقّق قرارداد و در اختیار گرفتن فرصت برای ارزیابی معامله پس از قبض و اقباض و وجود انواع خیارات از جمله خیار عیب برای آشکار شدن عیوب پنهانی و ایجاد فرصت برای جبران آن، همه  شفّافیت بازار اسلامی را می‌رساند.

 

نشانه‌های شفّافیت در بازار اسلامی

در فقه اسلامی، از معامله‌ای که در آن جهالت منتهی به نزاع باشد، تعبیر به «معامله  غرری» می‌کنند و غرر را موجب بطلان معامله می‌دانند. به عبارت دیگر، موضوع معامله و نیز نوع و مقدار کالا باید مشخص و معلوم باشد؛ به گونه‌ای که ابهامی که منشأ نزاع طرفین شود، در معامله نباشد.در ابواب روایی و فقهی، بابی با عنوان حرمت تدلیس و آرایش کردن کالا یا کنیز در هنگام فروش داریم؛ همچنین، بخشی داریم با عنوان «باب تحریم‌الغش.»

توضیح آنکه هرگونه نیرنگ، تقلّب، و حیله در خرید و فروش و مقدّمات آن را که منجر به فریب یکی از طرفین مبادله شود، غش می‌گویند. هشام حکم می‌گوید: من نوعی لباس را در سایه می‌فروختم؛ زیرا در سایه، جلوه  بیشتری داشت. امام کاظم(ع) از کنار من گذر کردند و چنین فرمودند: ای هشام، بیع در سایه (در خصوص این لباس) غش است و غش حلال نیست.21

امام باقر(ع) نقل فرموده‌اند که رسول‌الله(ص) در بازار مدینه از کنار گندم‌فروشی می‌گذشتند؛ از گندم فروش پرسیدند: کالای تو خوب به نظر می‌رسد، قیمتش چند است؟ در این هنگام، خداوند به ایشان وحی فرمود که دست مبارکشان را در گندم فرو برند. وقتی حضرت این کار را انجام دادند، گندم‌های نامرغوب آشکار شد. ایشان به گندم‌فروش فرمودند: من این اقدام تو را جمع بین خیانت و غش به مسلمانان می‌دانم.22

مشهور فقها معتقدند: غش حرمت تکلیفی دارد. در صورتی که مورد معامله غیر جنس مورد توافق باشد، مانند فروش مس به جای طلا، معامله نیز باطل است؛ امّا در غیر این صورت، اصل معامله باطل نیست. البته، در صورت غبن فاحش، فرد مغبون خیار غبن داشته و حق فسخ معامله را دارد.فروش لباس (سابری) در سایه، فروش گندمی که ظاهر آن با باطنش متفاوت است، افزودن آب به شیر و فروش آن، معامله با دینار تقلّبی، مخلوط کردن خوب با بد و فروش آن، استفاده از ابزار و نهاده  مستعمل (مثلاً قرار دادن پنبه  کهنه در آستر لباس) و اعلام نکردن آن هنگام فروش، و نصب مارک‌های معروف به کالاهای نامرغوب و فروش آنها، از مصادیق غش در معامله به شمار می‌آیند.

نشانه‌های شفّافیت در بازار اسلامی از این قرار است: کراهت تلقی رکبان،23 منع از خرید و فروش بین شهری و روستایی (و استفاده از رانت اطلاعاتی)، تأکید بر تدوین قرارداد و گرفتن شاهد در ثبت آن،24 مباشرت در انجام معاملات مهم،25 کراهت معامله با کودکان،26 لزوم معلوم بودن وزن، پیمانه یا تعداد (به حسب نوع کالا)، ضرورت معامله در هر شهر با واحدهای اندازه‌گیری همان شهر،27 منع از خرید و فروش‌های تصادفی به صورت «منابذه»، «ملامسه»، و «حصاه »28 در فقه اسلامی، و منع از پوشاندن عیب کالا.

 

شفّافیت در بازار شکل‌گرفته در تمدّن اسلامی

نبی مکرّم اسلام، با تعیین الگوی مناسب بازار، مقرّراتی برای بازار وضع کردند و از تلقی رکبان و بیع حاضر للبادی منع فرمودند. توضیح آنکه وقتی کاروان تجاری به شهر نزدیک می‌شد، چون هنوز اطلاعات مربوط به قیمت و میزان عرضه و تقاضای کالاها در داخل شهر در اختیار کاروانیان نبود، عدّه‌ای از این فرصت استفاده می‌کردند و با اطلاعاتی که از داخل شهر داشتند، به استقبال کاروان می‌رفتند و با اعضای آن وارد معامله می‌شدند؛ امّا پیامبر اکرم(ص) مردم را از این کار، با کاروان تجاری و انعقاد قرارداد پیش از ورود آن به شهر (تلقی رکبان)، پرهیز دادند.

با گذشت زمان و به‌کارگیری مبانی اسلامی در طرّاحی بازار، تمدّن اسلامی صاحب بازاری شد که در آن، از نظر فیزیکی، مغازه‌ها و محل‌های کسبّ روبه‌روی یکدیگر قرار داشتند، در مغازه‌ها کاملاً باز و تعداد خریداران و فروشندگان بسیار بود، و بازاریان حرفه‌ای شمرده می‌شدند؛ یعنی ساختار فیزیکی حاکم بر بازار و چینش آن به گونه‌ای شد که ثمره‌اش شفّافیت بود.

درباره  تعداد خریداران و فروشندگان، سرهبرت در سال 1617م بازار کاشان را با چهار هزار خانوار هم‌تراز شهرهای یوک و نورویچ در انگلستان دانسته است. شهر بزرگ تبریز در این زمان بیش از پانصد هزار جمعیت، پانزده هزار خانه، پانزده هزار مغازه، 250 مسجد و سیصد کاروانسرا داشته است. اصفهان نیز از مراکز عمده  بازرگانی بوده و بازار بزرگ و ثروتمندی داشته است؛ چنان‌که در زمان ناصر خسرو، در بازار صرّافان اصفهان، دویست صرّاف به کار مشغول بودند.29

بازار در تمدّن اسلامی حرفه‌ای و با چینش ویژه و حساب‌شده بوده است، همان گونه که مستشرقان نیز توصیف کرده‌اند. گوستاولوبون می‌نویسد:از قسمت‌های مهمّ شهرهای شرق، قسمت بازار آنهاست؛ زیرا در هر شهر مهم، رشته  زیادی از ساختمان‌ها به بازار اختصاص یافته... . برای هریک از اجناس تجارتی، یک عدّه دکاکینی متّصل به هم است و آنها هر دکانی را به اسم آن بازار، و جنسی که در آنجا معامله می‌شود، می‌خوانند؛ از قبیل بازار بزّازی، حدّادی، عطّاری و غیره.30

نخستین بازار در کنار مسجد جامع، بازار فروشندگان اشیای مذهبی بود و شمع‌فروشان و عطّاران و مُهر و تسبیح‌فروشان و مانند آن در این بازار بودند و در کنار آن، بازار کتابفروشان و بازار صحّافان و سپس چرم‌سازان قرار داشت. پس از آن، نوبت به بازار پارچه‌فروشان می‌رسید که قیصریه نامیده می‌شد و پراهمیت‌ترین مرکز بازرگانی بازار بود و معمولاً محوطه‌ای بزرگ و سرپوشیده داشت با درهایی بزرگ که شب‌ها بر آنها قفل می‌زدند. گذشته از انواع پارچه‌ها، کالاهای گران‌قیمت دیگر نیز در این بازار نگاه می‌داشتند و خرید و فروش می‌کردند... .

پس از قیصریه، بازار درودگران، مسگران و قفل‌سازان، و پس از آن، بازار حلبی‌سازان و آهنگران قرار داشت. در حاشیه  بازارها، کاروانسراها و بازار نعلبندان و زین‌سازان و پالان‌دوزان جای داشت که نزدیک دروازه  شهر بود. در خارج، بازارهای مردم روستایی و فروشندگان دوره‌گرد و پیله‌وران و سبدفروشان و مانند آن قرار داشتند. حومه  شهر، جایگاه صنایع و یا فعالیت‌هایی بود که هم به زمین بزرگ نیاز داشتند و هم از نظر آلوده نکردن محیط، جای آنها در بیرون شهر بود؛ مانند دبّاغ‌خانه، رنگرزخانه، سفال‌سازی، کوره‌های آجرپزی و رویگرخانه و سلّاخ‌خانه.31

دیدیم که فضای فیزیکی بازار اسلامی، توجه به خداوند، ترس از یوم‌الحساب و اخلاقیات حاکم بر این بازار موجب می‌شود عناصر مختلف بازار نه فقط با انگیزه‌های مادّی، بلکه با انگیزه‌های قوی الهی، از پنهان‌کاری اطلاعات پرهیز نموده و به دنبال شفّافیت باشند. این شفّافیت که می‌توان آن را شفّافیت قوی نامید، فوایدی در بردارد: کاهش قیمت، تسهیل مبادلات، افزایش رفاه مصرف‌کننده، اضافه‌ارزش تولیدکننده، و سرانجام افزایش کارایی بازار.

 

تطابق بازار با شرع

از جمله ویژگی‌های بازار اسلامی هماهنگی بازار با شرع است که ثمره  آن کسب حلال می‌باشد. در اندیشه  اسلامی، لقمه  حلال بخش قابل توجهی از زمینه‌های هدایت را رقم می‌زند و هدایتْ هدف فرهنگ اسلامی است. در بازار اسلامی، کالاهایی عرضه می‌شود که خرید و فروش آنها بر اساس فقه اسلامی مباح باشد. خرید و فروش کالاهایی مانند ابزار قمار، شراب، نمادهای پرستش غیرخدا و امثال آنها، که منفعت حلال نداشته یا منفعت غالب آنها حرام باشد، از نظر شرع مقدّس اسلام جایز نمی‌باشد.

همچنین، در بازار اسلامی، آداب تجارتْ بر اساس مبانی اسلامی تنظیم می‌شود و نهایتاً رفتاری صورت می‌گیرد که شرع تعیین یا امضا کرده است. ممکن است خود کالا حرام نباشد؛ ولی مبادله به دلایلی مانند ربوی بودن، کمک به ظلم،32 اکل مال به باطل33 و امثال آن حرام باشد. در ابواب روایی و کتب فقهی، آداب تجارت بیان و کسب‌های حلال و حرام فهرست شده و مورد بحث قرار گرفته است. به طور طبیعی، بازار هر اندازه از تطابق با شرع فاصله بگیرد و به سمت کسب حرام برود، از بازار اسلامی دور شده است.

در فقه اسلامی، برای خرید و فروش، اجاره، جعاله و سایر معاملات، قوانین و مقرّراتی تنظیم شده است؛ قوانینی مانند: حرمت ربا، حرمت غش، لزوم معین بودن ثمن و مثمن در بیع و مبلغ اجاره در اجاره، رعایت شرایط عمومی طرفین معامله، رعایت انصاف، تراضی طرفین در خرید و فروش و انواع قراردادها. گفتنی است که بازار، برحسب رعایت و عدم رعایت این قوانین و مقرّرات، به بازار اسلامی نزدیک می‌شود یا از آن فاصله می‌گیرد.

حسن‌ بصری‌ می‌گوید:امیرالمؤ‌منین علی(ع) وارد بازار بصره‌ شد و نگاهی‌ به‌ مردی‌ که‌ مشغول‌ خرید و فروش‌ بود، انداخت؛ پس‌، گریه ‌ شدیدی‌ کرد و سپس‌ فرمود: ای‌ بندگان‌ دنیا و کارگزاران‌ اهل‌ دنیا، روز قسم‌ می‌خورید و شب‌ می‌خوابید؛ و زمان‌ می‌گذرد، در حالی‌ که‌ از آخرت‌ غافلید. پس‌، چه‌ زمانی توشه فراهم ساخته و به آخرت می‌اندیشید؟ فردی‌ به‌ حضرت‌ عرضه‌ داشت‌: یا امیرالمؤ‌منین‌، ما چاره‌ای‌ از تهیه ‌ معاش‌ نداریم‌؛ پس‌ چه کنیم؟

امیرالمؤ‌منین(ع) فرمود: طلب‌ معاش‌ از طریق‌ حلال‌ انسان‌ را از تلاش‌ برای‌ آخرت‌ غافل‌ نمی‌کند. پس‌ اگر بگویید: ما ناگزیر از احتکار هستیم، معذور نخواهید بود. حضرت‌ در حالی‌ که‌ گریه‌ می‌کرد، از مرد جدا شد.34به‌ علّت احتمال غفلت‌ از خداوند، کسب حرام و اشتغال به‌ ظواهر دنیا در بازار، روایات بسیاری با پند و ارشاد کوشیده‌اند یاد خداوند و معاد را در دل‌ها زنده نگه دارند و مانع غفلت تاجران شوند.

 

تمایل جدّی بازار شکل‌گرفته در تمدّن اسلامی به هماهنگی با شرع

بازار اسلامی بر محور مسجد بنا شده است. وجود مدارس علمیه در بازار اسلامی نیز موجب شده است تا فریاد رسای «الفقه ثم المتجر» در این بازار طنین‌انداز شود و روحانیت از تطابق بازار و رفتار بازاریان با شرع و اخلاق مراقبت ‌کنند. در تمدّن اسلامی بازار به گونه‌ای شکل گرفته است که کالاها و خدمات حرام در آن به صورت علنی خرید و فروش نمی‌شود. تقریباً در همه  کشورهای اسلامی، فضای حاکم بر بازارها اجازه  عرضه  کالاهایی را که حرمت آنها مسلّم است، نمی‌دهد. در ضمن، به علّت حرمت، تقاضای مؤثری برای این کالاها وجود ندارد.

اگر بتوانیم مسکن را تعمیم دهیم، و معیار وَاجْعَلُواْ بُیُوتَکُمْ قِبْلَه  (یونس: 87) شامل بازار هم بشود، شیوه  ساخت بازار اسلامی مطابق با ساخت مسکن قرآنی است. وقتی مغازه‌های بازار روبه‌روی یکدیگر باشند، فعالیت‌ها در ملأ عام صورت می‌گیرد و زمینه‌ای برای کار خلاف فراهم نمی‌آید.حضور پر رنگ حوزه‌های علمیه و مساجد در بازارهای تمدّن اسلامی، همراه با وظیفه  اصلی روحانیان و ائمه  جمعه و جماعات، موجب شده است که بازار در تمدّن اسلامی، پیوسته، به سمت پرهیز از کسب حرام و تطابق رفتارها با شرع حرکت کند.

ثمره  این ویژگی، کسب لقمه  حلال است که بخش قابل توجهی از زمینه‌های تقوا و هدایت را رقم می‌زند و تقوا موجب نزول برکات آسمان و زمین، ارتقای بهره‌وری، و در نتیجه افزایش کارایی بازار می‌شود.35 مسئولان، بازاریان، حوزه‌های علمیه و عموم مردم وظیفه دارند که در تحوّلات پدیدآمده در بازار، همان فضایی را حفظ، توسعه و تقویت نمایند.

که در بازارهای سرپوشیده  تمدّن اسلامی شکل گرفته بود؛ یعنی ارتباط تنگاتنگ نهادهای مذهبی و روحانیت با بازار برای تحقّق «الفقه ثم المتجر» همچنان برقرار باشد. علما و فضلا، با حضور در کالبد بازار و معاشرت با بازاریان می‌توانند روح تقوا و زهد اسلامی و مبارزه با امیال نفسانی را در جامعه  جدید بازار تقویت کنند، زمینه‌های فساد مالی را در بازار از میان بردارند، فطرت پاک فرزندان را با دوری از لقمه  حرام برای هدایت الهی آماده سازند، و سرانجام کارایی باثبات و بلندمدت را برای بازار به ارمغان آورند.

پی نوشت ها:

1. محمد معین، فرهنگ معین، ص 218.

2. سیروس شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ص 35.

3. همان.

4. دومینیک سالواتوره، نظریه اقتصاد خرد، ترجمه حسن سبحانی، ص10.

5. پل ساموئلسن، علم اقتصاد، ترجمه علی رضا نوروزی و محمد ابراهیم جهان دوست، ص80.

6. سیروس شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ص39.

7. مصطفی مومنی 1373، ص209

8. ابوعبدالله ربعی قزوینی(ابن ماجه)، سنن ابن ماجه، ص751، حدیث 2233.

9. سیروس شفقی، بازار بزرگ اصفهان، ص45.

10. همان، ص40.

11. نهج‌ البلاغه، نامه‌ 69.

12. محمدتقی نظرپور،«امام علی(ع) حکومت و بازاری»، مجله نقد، ش 19، ص 272-222.

13. وجه اشتراک تعاریف مختلف شفّافیت «قابلیت دسترسی به اطلاعات» و « توانایی برقراری ارتباط و وجود جریان ارسال و دریافت اطلاعات» است، زیرا قابلیت دسترسی به اطلاعات از ابعاد مهّم دست‌یابی به شفّافیت بوده و در هنگام ارسال اطلاعات از طریق سیستم حسابداری، نیاز به شفّافیت تشدید می‌شود. ر.ک: یحیی حساس یگانه و مرشید خیرالهی، حاکمیت شرکتی و شفافیت،حسابدار، ش 203، ص 75.

14. در ابواب روایی، بابی داریم به نام: «باب جواز الشراء على تصدیق البائع فی الکیل من دون إعادته»، ر.ک: شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 17، کتاب التجاره).

15. نساء: 29.

16. در ابواب روایی، داریم: «باب استحباب تجاره  الإنسان فی بلاده».

17. بقره: 282.

18. همان.

19. در ابواب روایی، بابی داریم به نام: «باب وجوب العلم بقدر المبیع فلا یصح بیع المکیل»، ر.ک: شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 17، کتاب التجاره).

20. عن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع)، قال: «... یا معشر التجار الفقه ثم المتجر، الفقه ثم المتجر الفقه ثم المتجرو والله للربا فی مثل هذه الأمه أخفی من دبیب النمل»، ر.ک: من لایحضر الفقیه، ج3، ص192.

21. محمدبن یعقوب کلینی، کافی، تصحیح‌ علی‌ اکبر غفاری، ج‏5، ص 161.

22. همان.

23. «باب کراهه  تلقی الرکبان وحده ما دون أربعه  فراسخ» ر.ک: شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 12.

24. بقره: 282.

25. «باب استحباب مباشره کبار الامور کشراء العقار»، ر.ک: شیخ حر عاملی ، وسایل الشیعه، ج 12.

26. «باب کراهت کسب الصبیان» (ر.ک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، همان، ج 12)

27. در روایت آمده است که در هر شهری باید از ابزار سنجش همان شهر استفاده شود، رک: شیخ حر عاملی ، وسایل الشیعه، ج17، باب 26 از ابواب عقد البیع و شروطه، ح 22786،ص 377.

28. چوب یا سنگی را به طرف گله  گوسفند پرتاب می‌کردند؛ به هرکدام برخورد می‌کرد، همان، با قیمت از پیش تعیین‌شده خریداری می‌شد. در همه  اینها در مقدار کالا ابهام وجود دارد. (ر.ک: شیخ حر عاملی، وسایل الشیعه، ج17، باب 12 از ابواب عقد البیع و شروطه، ح ،22747ص 358)

29. احمد اشرف، «ویژگی‌های تاریخی شهر نشینی در ایران دوره اسلامی» نامه علوم اجتماعی، ش 4، ص 18.

30. گوستاولوبون، تمدّن اسلام و عرب، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داغی‌گیلانی، ص451.

31. احمد اشرف، همان، ص 17، به نقل از

Gorge Marcais, I Urbanisme musulman, V, Congres de la Federation Soclete Savantes de l Afrique de Nord, Algers, 1940.

32. روایاتی داریم که به شدّت از کمک یا هر نوع همراهی و حتی علاقه نسبت به ظالم برحذر داشته و آن را مذمّت و تحریم کرده است، از قبیل: «باب تحریم معونه  الظالمین ولو بمدّه  قلم»، «باب تحریم صحبه  الظالمین و محبه  بقائهم»، رک: شیخ حر عاملی ، وسایل الشیعه،بیروت، دار احیاء التراث العربی، کتاب التجاره،ج 17.

33. بقره: 188.

34. شیخ‌ مفید، الامالی، ص‌ 119.

35. برای اثبات این مطلب، ر.ک: سیدمحمدکاظم رجایی، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن کریم، بحث بهره‌وری.

سیدمحمّدکاظم رجایی/ استادیار گروه اقتصاد مؤسسه  آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

منبع: دو فصلنامه معرفت اقتصادی شماره3

ادامه دارد...........

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

شنبه 17 تیر 1391  11:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها