0

آسیب شناسی نیایش جوانی-2

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

آسیب شناسی نیایش جوانی-2

 با توجه به رواج گسترده انواع و اقسام کیشها و نحله های مدعی عرفان و معنویت در جامعه ایرانی ما و روی آوردن هزاران جوان جویای معنویت به این گونه جریانها ، لازم است گام هایی در جهت شناخت صحیح و شناسایی دقیق ازآنها برداشته شود.

 
خبرگزاری فارس: آسیب شناسی نیایش جوانی

 

 

5- ترک کار و کوشش و تلاش به بهانه دعا و نیایش

یکى از شرایط مهم استجابت دعا، توام گشتن آن با عمل و تلاش و کوشش است،دعا و نیایش را علت تامه پنداشتن و از کار و کوشش دست شستن اندیشۀ بدعت آلودی است که می تواند نیایش و دعا را تهدید کند و به فهم عمیق نیایش آسیب جدی وارد می سازد. این امر بویژه در سیرۀ معصومین مورد توجه بوده است.»پیامبر اکرم (ص) با تشبیهی بسیار زیبا ،دعای بی عمل را به کمان بدون زه تشبیه کرده اند که اگر از کمان زهش را بگیریم همچون قطعه چوب یا آهنی بیشتر نیست.

«یا اباذر!مثل الذی یدعو بغیر عمل کمثل الذی یرمی بغیر وتر»ای اباذر،مثال کسی که بی عمل دعا می کند،همچون شخصی که بدو کمان تیر می اندازد.فواید عظیمی که برای دعا ذکر شد ،برای دعای همراه با عمل است،چرا که در حقیقت دعای بی عمل دعا و خواست حقیقی نیست و جز الفاظی بی اثر نخواهد بود.»(قرآن صاعد:139-141)استاد محمد تقی جعفری در ان مورد می فرماید:«البته از نظر واقعی، توجه انسان در همه حال به خداوند بزرگ بسیار مطلوب است،ولی به معنای این اصل چنین نیست که ما کوشش ها و فعالیت های خود را رها ساخته و دعا را وسیلۀ زندگی مادی و معنوی قرار بدهیم .

این توهم پوچ ،مخصوصاً در دین مبین اسلام که شالودۀ خود را روی اصل «و ان لیس للانسان الا ما سعی و ان سعیه سوف یری»(نجم:39-40)گذاشته است،به طور جدی محکوم شده است و چنین شخصی را که دست از فعالیت برداشته و با دعا می خواهد به زندگی ادامه بدهد،«کلّ جامعه» خوانده و او را طرد و لعن کرده است،بلکه این شخص در حقیقت خداشناس نیست زیرا کسی که خدا شناس باشد،باید بداند که خداوند این دنیا را جایگاه کار قرار داده و وسایل آن را در اختیار انسانها گذاشته است...»(جبر و اختیار:ص280)

استاد محمد تقی مصباح یزدی نیز می نویسد:«گروهی چنین پنداشته اند که چون سیر تکامل انسان از دل به سوی خدا آغاز می شود،باید از همۀ فعالیتهای زندگی جز به قدر ضرورت چشم پوشید و گوشۀ خلوتی را برای ذکر و توجهات قلبی برگزید و با همه کس همه چیز قطع رابطه کرد.این گروه اگر چه در تشخص هدف و مسیر اجمالی درست اندیشیده اند ولی در تشخیص راه صحیح و طرح دقیقی که به کمال خاص انسانی (که از ویژگیهایش جامعیت و همه جانبه بودن آن است)منتهی شود ،به خطا رفته و ابعاد مختلف روح انسان را نادیده گرفته اند.»(خودشناسی برای خودسازی:ص96)

 

6- شبهات موجود حول دعا و نیایش

دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد، آن هم از کسى که قدرتش بى‌پایان و هر امرى براى او آسان است. بر این اساس آنها که حقیقت دعا و اثرات تربیتى و روانى آن را نشناخته‌اند، ایرادهاى گوناگونى به مسئله دعا گرفته‌اندکه ما در این مجال تنها به صورت گذرا و اشاره وار به اهم این شبهات اشاره خواهیم کرد بدیهی است پاسخ آنها نیاز به مقاله ای جداگانه و مبسوط خواهد داشت:

1- برخی دعا را عامل تخدیر دانسته‌اند؛ چرا که مردم را به جاى فعالیت و کوشش و استفاده از وسائل پیشرفت و پیروزى به سراغ دعا مى‌فرستد و به آنها تعلیم مى‌دهد به جاى هر تلاشی، دعا کنید که این مانع از حرکت و جنبش علیه ستم و مهمترین دست‌آویز براى توجیه سستى و تنبلى خواهد شد.

2- دعا و نیایش نوعی جسارت و فضولى در کار خدا است چرا که خداوند هرچه مصلحت بداند، انجام مى‌دهد، او به ما محبت داشته و مصالح ما را بهتر مى‌داند.

3- دعا با مقام رضا و تسلیم در برابر اراده خداوند منافات دارد.چرا که اگر انسان باید نسبت به آنچه خدا می خواهد،راضی و خشنود باشد،پس دعا کردن چه معنی دارد؟آیا دعا با مقام رضا منافات دارد؟

4- «دعا از مصادیق ِ کار لغو وبی فائده به حساب می آید چرا که همه کارها مورد علم خدا و قضا و قدر قرار گرفته و هیچ کاری برخلاف آنچه در ازل مقرر شده ،نخواهد شد؛ بنابراین آنچه که مورد درخواست و موضوع دعا واقع می گردد،مثل صاحب فرزند شدن،اگر مقدر است،دیگر احتیاج و نیازی به دعا نخواهد بود، و اگر مقدر نشده است،دعا حتماً بی اثر خواهد بود.»(کلید سعادت:ص67)

5- دعا عبارت‌هایى است مانند “ورد” و “طلسم” که هنگام گره خوردن کارها باید خوانده شود، تا به سبب اثر تکوینى آن گره از مشکلات باز شده و حاجت‌ها روا گردد.

6- دعا یادگار روزگاران بیچارگی بشر اوائل در مقابل خطرات محیط زندگانی آن دوران است، بدین توضیح که در عصر خدا (theologique)،بشر بسبب ضعفی که داشت از همۀ تظاهرات قدرت طبیعت هراسناک بود و لذا طبعاً برای پناه جویی در عالم خیال خود موجوداتی درست می کرد و از آنها کمک می خواست مانند خدای دریا،خدای باد و امثال آنها.(منطق نیایش:ص29)

7-اجابت دعا خلاف قواعد طبیعی و روابط علّی است چرا که طبیعت احکامی دارد که با دعا تغییر نمی کند. بسا گرسنگان نیایشگر که از گرسنگی مردند و بسا بی خدایان که عمری در رفاه بسر بردند. (منطق نیایش:ص33)

8-رابطۀ دعا و نیایش با جبر و اختیار انسان .روشن است که اگر ما اختیاری نداشته باشیم و همۀ افکار و اعمال ما بسسب علم الهی یا ارادۀ خدا باشد طبعاً مسالۀ نیایش منفی است.

9- با وجود آگاهی خداوند به تمام امور و ظاهر و باطن انسانها نیازی به بیان لفظی و ابراز دعا و نیایش با خداوند نیست لذا باید تسلیم و خاموش بود و لب از نیایش فرو بندیم و این دعا خواندن ها چیزی جز تظاهر نیست.

10- حذف دعا و نیایش به بهانه کم رنگ شدن حضور قرآن و به میدان آوردن قرآن و کفایت پرداختن به آن .امام خمینی (ره) در پاسخ به کسانی که به مفاتیح جناب محدث قمی (ره) و به طور کلی به کتب ادعیه و مولفین آنها جسارت و استهزا کردند چنین سفارش نمودند:

«جوانهای ما را نباید از دعا منصرف کرد،و این صحیح نیست به اسم این که«قرآن باید به میدان بیاید»چیز هایی که راه قرآن می باشد از دست داد، اینها از وساوس شیطان است،و چیز هایی است که جوانهای ما را گول نزند!به اسم اینکه باید قرآن خواند،دعا و حدیث کنار برود،آنهایی که می خواهند ادعیه را کنار بگذارند،قرآن را هم نمیتوانن به صحنه بیاورند.

اگر قرآن هم می خوانید ،قرآن از دعا تعریف می کند،و مردم را به دعا وا میدارد«قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعاوکم فقد کذبتم فسوف یکون لزاماً»،ای پیامبر ،به مردم بگو اگر دعای شما نبود،خدا به شما توجه و اعتنایی نداشت شما کافران ، آیات حق را تکذیب کردید و بزودی به کیفر آن گرفتار خواهید شد.بنابر این آنها که می گویند ما دعا را نمی خواهیم ،قرآن را هم نمی خواهند،یعنی قرآن را قبول ندارند...» (یازدهم صفر 1400ه.ق)

11- حذف اهل بیت به عنوان واسطه و توسل به معصومین در دعا و تلقی شرک از آن ،این اندیشه که اخیراً توسط وهابیون به شدت ترویج می شود از دیگر شبهات پیرامون نیایش و دعا است.ایشان معتقدند به حکم صریح قرآن ،ما نباید در مقام دعا ،غیر از خدا را بخوانیم.قرآن می فرماید:«فلا تدعوا مع الله احداً»با خدا غیر خدا را نخوانید.لذا این اعمال شعبه ای از کفر و شرک است.

12-عدم اعتماد به ادعیۀ رسیده از معصومین و وجود جعل و تحریف در این متون

13- ترک نیایش و دعا به خاطر برخوردار نبودن از توجه قلبی کافی به خداوند و لقلقه زبانی بودن صرف آن.«برخی از روشنفکران نیز که دچار انحراف و لغزش شده اند سخنانی شبیه این را تکرار می کنند؛مثلاً در مورد نماز می گویند:نماز هایی که اغلب مردم می خوانند،صرفاً لقلقه زبان و عاری از توجه به خداوند و توجه به محتوای نماز است و فایده ای ندارد و خواندن و نخواندنش یکسان است!این پندار ناشی از وسوسه شیطان است.»(یاد او:ص25)

 

7- نیایش مقطعی و موسمی

از جمله آسیب هایی که به ویژه نیایش نسل جوان را تهدید می کند عدم استمرار و مداومت بر انجام اعمال عبادی است به گونه ای که شخص مدتی بر انجام عملی استوار است و حتی گاه در انجام آن راه افراط می پیماید و گاه از انجام آن سر باز می زند.«از نظر اسلام ،عبادت کوچک و کم ولی پیوسته ،ارزشمند تر از عمل نیک بزرگ ولی بی دوام است.قرآن می گوید:«فَاعبُدهُ وَ اصطَبِر لِعِبادته»(مریم:65)خدا را بپرست، ودرراه عبادت او صبور و شکیبا باش.

و در احادیث بسیاری این مضمون آمده است که:«إنّ أَحبَّ الاعمالِ إلی الله أدومَها و إن قَلَّ»نزد خداوند، محبوب ترین کارها،آنست که بیشتر دوام یابد،هر چند اندک باشد. »(پرتوی از اسرار نماز:41)امام صادق نیز در روایتی می فرمایند:«کان علی بن الحسین صلوات الله علیهما یقول إنّی لَاُحِبُّ أن أُداومَ علی العمل ِ و إن قلَّ »

امام سجاد می فرمود:من دوست دارم که برعمل مداومت داشته باشم ،گر چه کم باشد.(اصول کافی:ج2ص83)

از دیگر آسیب ها اینکه بیشتر بندگان از دعا فقط جنبۀ دریافت حاجات را در نظردارند و بس ،از این رو فقط در مواردی که به نیاز فوق العاده شدیدی برخورد می کنیم ،به یاد دعا و نیایش می افتیم که البته این دعا از روی کمال اخلاص و با رعایت تمام شرایط نیست.آنچه از روایات معصومین (علیهم السلام) استفاده مى‌شود این است که هر فردی- چه آن کس که در عافیت زندگى مى‌کند و چه آن کس که گرفتار است- به دعا نیاز دارد، با این تفاوت که دعاى دومى براى برطرف کردن بلا و گرفتارى است و دعاى اولى براى افزایش عافیت و جلوگیرى و پیشگیرى از نزول بلا است.

خداوند متعال نیز کسانى را فقط در گرفتارى و محنت به درگاه او روى آورده و دعا مى‌کنند مورد نکوهش قرار داده و مى‌فرماید: «واذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مرکان لم یدعنا الى ضر مسه کذلک زین للمسرفین ما کانوا یعملون» (یونس:12)هنگامى که به انسان زیان (وناراحتی) برسد، ما را (در هرحال) در حالى که به پهلو خوابیده، یا نشسته یا ایستاده است، مى‌خواند؛ اما هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختیم، چنان مى‌رود که گویى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسیده بود، نخوانده است، این گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است(که زشتى این عمل را درک نمى‌کنند.

از پیامبر اکرم روایت شده است:«تَعرَّف إلی الله فی الرخاءِ یَعرفْک فی الشّدّه»در هنگام آسایش خود را به خدا بشناسان تا در هنگام گرفتاری و سختی تو را بشناسد. (میزان الحکمه:ج4 ص1653)دعا چه اجابت شود و چه نشود ،شایسته است انسان همواره بر آن مداومت داشته باشد،آنهایی که تنها هنگام مشکلات رو به خدا آورده و در هنگام آسایش و راحتی به فکر سخن گفتن با خدا نیستند،از اجابت پروردگار دور خواهند بود.

شهید مطهری می فرمایند:«اولیاء خدا هیچ چیز را به اندازۀ دعا خوش نداشتند؛همۀ خواهشها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می گذاشتند،و بیش از آن اندازه که به مطلوب های خود اهمیت می دادندبه خود طلب و راز و نیاز اهمیت می دادند؛ هیچگونه احساس خستگی و ملامت نمی کردند.»(بیست گفتار:ص227)پس بر جوانان لازم است که دعا را همواره و درهمه حال تداوم بخشنند و در متن زندگی آنها جاری و ساری باشد و هدف دعا و نیایش را که همان پرورش روح یکتا پرستی و میراندن روح سرکشی و استکبار است را در نظر داشته باشند.

 

8- عدم شناخت و رعایت شرایط و آداب نیایش

به طور کلى دعا، عبادتى است که باید بیشترین نقش را در پاک‏سازى و به سازى روح و روان داشته باشد، براى وصول به این نقش، باید شرایط واجب، مستحب و کمال دعا را رعایت کرد، چنان که استجابت دعا بستگى به شرایطى دارد که حفظ آن شرایط، رابطه تنگاتنگ با تهذیب نفس و تکامل انسان دارد و مى‏توان گفت که هر اندازه که اثر مثبت دعا در انسان بروز کند، به همان اندازه آن دعا به استجابت رسیده است.

امام صادق (ع)فرمود:«آداب و شرایط دعا را حفظ کن و متوجه باش که که را می خوانی و چگونه می خوانی و برای چه می خوانی؟(مصباح الشریعه:ص77)

آنچه از کتاب وحی، قرآن کریم، و روایات ائمه اطهار(علیهم السلام) رسیده است ترغیب و تاکید بر دعا و وعده استجابت آن است؛ ولى ذکر این نکته ضرورى است که استجابت دعا نیازمند شرایط و مقدماتى است و بی توجهی به این آداب، مانع از استجابت دعا و یا موجب به تاخیر افتادن آن مى‌شود و شخص نیایشگر در صورت عدم استجابت و مواردی از این دست نسبت به دعا بی اقبال خواهد شداز جمله این شرایط، توبه، پاکى قلب و روح، حضور قلب در هنگام دعا، عمل به پیمانهاى الهی، ایمان وعمل صالح، امانت و درستکارى از جمله این شرایط است . از دیگر سو شناخت موانع حبس دعا و تلاش در جهت رفع آن نیز ضروری است .

در روایات رسیده از ائمه اطهار (علیهم‌السلام) موانع متعددى براى عدم استجابت دعا و یا تاخیر در آن ذکر گردیده است ،بدیهی است عدم شناخت این موانع و فروگذاری هر گونه تلاشی در جهت رفع و اصلاح آنها ضربات جبران ناپذیری به نیایشگری و نوع رویکرد ما به نیایش خواهد داشت. مناسب است به بیان مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر آیه 186سوره بقره اشاره ای داشته باشیم که فرموده اند:«پس درخواست حقیقی _با زبان فطرت_ همیشه با اجابت همراه بوده و از آن تخطی و تخلف نمی کند؛ و دعاهایی که به اجابت نمی رسد فاقد یکی از این دو امر است:

1-یا درخواست حقیقی در آنها نیست ،بلکه به واسطۀ روشن نبودن مطلب برای دعا کننده –به اشتباه- امری را خواستار می شود و یا چیزی را می خواهد که اگر بر حقیقت امر مطلع می شدنمی خواست...

2- و یا اینکه سؤال و درخواست هست، ولی – به طور واقعی- سؤال و درخواست از خدا نیست؛ مثل اینکه کسی چیزی را از خدا بخواهد ولی به سببهای عادی-یا امور وهمی که گمان دارد کفایت امرش را می کند- دل بسته باشد. در این صورت خواستن به حسب حقیقت از خدا نیست؛ زیرا خدایی که دعاها را مستجاب می کند، کاری را با شرکت و اوهام انجام نمی دهد. پس، این دو دسته از دعا کنندگان، گر چه با زبان، دعای خالص می کند ولی در دلشان چنین نیست.»(المیزان :ج2 ص43)

 

9- توجه نداشتن به کیفیت دعا و تمرکز بر دعاهاى بى‏مورد یا کم فایده

در ارتباط با نیایش و دعا ،هم باید کمیّت و مقدار نیایش ملاحظه شود و هم کیفیت آن.از این روی در روایات فراوان و سفارش های اولیای دین بر کیفیت دعا و ضرورت توجه به آن تاکید شده است.زیرا ارزش واقعی هر کاری در گرو کیفیت آن است،و عمل به ظاهر کوچک،اما با کیفیتی عالی بهتر است از عمل به ظاهر بزرگی که از کیفیت نازلی برخوردار باشد.

امام صادق(ع) فرمود:«راههای هلاکت و نجات خود را بشناس که چیزی را طلب نکنی که هلاک تو در آن باشد و تو نجات خود را در آن دانی ؛خداوند متعال می فرماید:انسان بدی و زیان را مانند خیر و صلاح از خدا درخواست می کند،و پیوسته تعجیل می کند.تفکر کن چه چیزی درخواست می کنی ،و به چه اندازه و برای چه درخواست می کنی.» (مصباح الشریعه:ص77)

برای آنکه نیایشگر با کیفیت دعا کردن آشنا شود وهمواره به خود و نیاز های مادی خویش که ثمرۀ خود محوری و دنیا گرایی است نپردازد، توصیه فراوان شده که ازادعیه و مناجات هایی که از زبان پاک معصومین علیهم السلام به ما رسیده است و تحت عنوان «ادعیه مأثوره» نامگذاری شده است استفاده نماییم،چرا که ایشان بیش از هر کس ،هم بر خدا معرفت داشته و هم بر نیاز واقعی انسان واقف بوده و بهتر می دانسته اند که چگونه با خدا ارتباط برقرار سازند.

آیه الله مشکینی در بیان دلیل برتری و فضیلت ادعیۀ مأثوره برای آشنایان به مفاهیم دعا،چنین می فرماید:«زیرا معصومین علیهم السلام – یعنی پیام آوران و امامان-به امراض روحی فرد و جامعه آشناتر و در نحوۀ درخواست حاجت و چگونگی بیان و طرح آن و کیفیت راز و نیاز با حقتعالی آگاه تر و بینا تر بوده اند.آنها می دانستند که بشر چه نقصی را واجد و چه کمالی را فاقد است،چه باید بخواهد، اما سایر انسانها چون غیر معصومند، گاهی به جای خیر خویش شرّ،و عوض سود خویش زیان و به جای سعادت خویش،شقاوت می طلبند.»(المصباح المنیر:ص24)

در قرآن نیز بارها به نحوه و نوع نیایش های و خواست های انبیا و اولیا الهی اشاره شده است، چنانکه در مورد ویژگى ممتاز بندگان برجسته خدا چنین مى‏فرماید:«و الذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما» (فرقان : ‏74)یکى از ویژگیهاى بندگان خاص خداوند رحمان این است که آنها در نیایش خود با خدا چنین عرض مى‏کنند:پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنى چشم ما قرار ده و ما را براى پرهیزکاران پیشواگردان.

این ویژگى بیانگر آن است که بندگان ممتاز خدا اهل دعا و نیایش هستند، ولى در دعا به کیفیت آن توجه خاص دارند، چیزهایى را از خدا مى‏خواهند که بسیار مهم و سرنوشت‏ساز است و براى تحقق آن، سعى مى‏نمایند، مانند خواستن همسران نیک، فرزندان نیک و از این‏ها بالاتر از خدا مى‏خواهند به مقامى برسند که پیشواى و الگوى جامعه شوند.

آنها مى‏گویند: پروردگارا! همسر و فرزندانمان را نور چشم ما قرار بده، این تعبیر (نور چشم) رمز کمال و سعادت است، چرا که همسر و فرزند نیک موجب آرامش و سعادت انسان شده و روح و روان انسان را شاد نموده و در نتیجه باعث روشنى چشم خواهد شد، و به عبارت روشن‏تر، همسر و فرزندان شایسته، به زندگى انسان نور و صفا مى‏بخشند و باعث آبرو و روسفیدى و سربلندى دنیا و آخرت خواهند شد.چنین دعایى مفید و داراى آثار درخشان است، به خلاف دعاهاى بیهوده و یا کم فایده که ارزش چندانى ندارند.

انسان باید در همه چیز حتى در دعا، داراى همت عالى و نظرى بلند باشد، و در پرتو نورانیت دعا، به مقام‏هاى عالى برسد.تا آنجا که دعا کند که امام و الگوى مردم شود.نبایددعا را در امور مادى منحصر کرد، یا در پیشگاه خدا چیزهایى حقیر را درخواست کرد.در بررسى دعاهاى پیامبران، امامان و اولیاء خدا مى‏بینیم خواسته‏هاى آنها هنگام دعا، بیشتر در محور امور بلند پایه معنوى، اجتماعى و سیاسى بوده است مثلاً دعاى حضرت ابراهیم (ع) چنین بود: «ربنا اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی ربنا و تقبل دعاء» (ابراهیم:‏40.)

پروردگارا! مرا برپا کننده نماز قرار ده، و از فرزندانم (نیز چنین فرما) پروردگارا دعاى مرا بپذیر.راسخان در علم (امامان) چنین دعا کنند: «ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک انت الوهاب‏» (آل عمران : ‏8)پروردگارا! دلهایمان را بعد از آن که ما را هدایت کردى (از راه حق) منحرف مگردان، و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده‏اى.دعاى اصحاب کهف چنین بود: «ربنا آتنا من لدنک رحمة و هیى‏ء لنا من امرنا رشدا.» (اعراف : ‏10 )

پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا کن، و راه هدایت و نجاتى براى ما فراهم ساز.«خلاصه اینکه در باب چگونگی طرح خواسته ها ،ادعیه و[مفاهیم قرآنی] به ما می آموزند که اولاً:همواره سیر درخواستهای خود را از آخرت به سوی دنیا تنظیم کنیم.ثانیاً:در این حرکت از مسائل معنوی به سوی مسائل مادی جهت گیری نماییم.ثالثاً:دیگران را بر خود مقدم بداریم و جهت درخواست را از آنان به طرف خود هدایت کنیم و رابعاً:همراه با جمع در این مسیر نورانی حرکت کنیم؛که اگر چنین کنیم امید است که اجابت خداوندی شامل حال گردد و توفیق حضرتش رفیق راه شود و با دستی پر از کنار بساط نورانی نیایش برخیزیم. (بر بساط نیایش:ص144)

استاد مصباح یزدی در این مورد چنین می نویسند:«عده ای تصور می کنند که تکرار یک سری الفاظ و اذکار،بدون توجه به محتوا و معنای آنها و بدون توجه قلبی به خداوند، به آنها کمال و تعالی می بخشد و عمل آنها از جهاد در راه خدا نیز برتر است! غافل از اینکه ذکری که طبق عادت انجام می گیرد و از حد لقلقه زبان فراتر نمی رود سودی به حالشان نمی بخشد.ذکر وقتی ارزش دارد که همراه با توجه و حضور قلب باشد و فرد را از گناه و عصیان باز دارد.»(یاد او:ص27)

 

10- ورود فرهنگ های وارداتی نیایش و عرفانهای نوظهور

در طول تاریخ همواره به موازات خط راستین انبیای بزرگ و پاک الهی جریان های غیرمستقیم و کم و بیش انحرافی وجود داشته است. راه مستقیم همواره یکی بوده ولی بیراهه ها متکثر هستند. افراد و گروه های منحرف و سود جو برای جذب مخاطب و ترویج عقاید و اعمال باطل خود از بستر نیازهای واقعی مخاطب و کشش های درونی و اصیل او بهره برداری می کنند و جاذبه های معنوی و ماورایی که ریشه در نهاد بشر دارد نیز از ابزارهای است که وسیله سوء استفاده سود جویان قرار می گیرد.

پیروزی انقلاب اسلامی و طرح شعارها و مضامین عرفانی و معنوی موجب توجه و گرایش نسل جوان و پاک نهاد به این موضوع شده است و افراد و تشکل های انحرافی نیز با پوشش همین شعارها اقدام به فعالیت و جذب افراد کم اطلاع نموده که موفقیت هایی نیز کسب کرده اند،چنانکه درسالیان اخیر و باخواست و دخالت قدرت های دارای زر و زور وتزویر به نحو چشم گیری بر تعداد آئین های ساختگی و انحرافی افزوده شده است. از عرفان های سرخ پوستی و غیرالهی ودرون گرا گرفته تاانواع فرقه های شیطان پرستی.

پرسش مهم این است که با وجود تعالیم غنی اخلاقی و عرفانی اسلام بویژه آموزه های شیعی که مورد تایید علما و بزرگان دین نیز هستند، چه نیازی به طرح و ترویج مباحث عرفان شرقی است؟ از آنجا که بسیاری از این اندیشه هاتحت عنوان معنویت و با ظاهری زیبا و در قالب متون ادبی ،نیایشی و حتی حرکات ورزشی به فکر و اندیشۀ این نسل وارد می شود .وبا فاصله گرفتن از ادیان سنتی و خالی شدن از مناسک و شعائر همراه است،آگاهی بخشی وروشنگری جوانان و شناخت دقیق این انحرافات است.مولف کتاب آفتاب و سایه ها در این مورد می نویسد:

« با توجه به رواج گسترده انواع و اقسام کیشها و نحله های مدعی عرفان و معنویت در جامعه ایرانی ما و روی آوردن هزاران جوان جویای معنویت به این گونه جریانها ، لازم است گام هایی در جهت شناخت صحیح و شناسایی دقیق ازآنها برداشته شود.تردیدی نیست که این گونه کیش ها و مسلک ها از آن جهت که بر اصول و پایه های واقعی بنیاد نشده اندنه تنها درمان کننده بحران های اخلاقی ،روحی و معنوی انسان های این عصر نمی باشند بلکه خود به تشدید این بحران ها کمک می کند و جسم و جان آدمیان را در معرض دردها و مصیبت های بغرنجی قرار می دهد. »(آفتاب و سایه ها: ص17)

«تاریخ مبارزه علمای شیعه با تفکرات انحرافی زیبا بسیار طولانی است. قرنهاست بزرگان با جریان های صوفی گرایانه به انحای مختلف مبارزه کرده اند. امروزه حرکتی ظریف تر و شاید خطرناک تر از صوفی گری در جامعه ما به وجود آمده و آن گرایش مردم و علی الخصوص جوانان به معنویت بدون خداست (معنویت الحادی) که هر چند برخی از مروجان این آموزه ها، آن را با برخی تعالیم اسلامی می آمیزند و التقاطی از دین اسلام و عرفان شرقی را به خورد مخاطب خود می دهند.

از آنجا که برخی از این تعالیم و مفاهیم بسیار نزدیک به سیر و سلوک عرفانی و مسائل مطرح شده در اخلاق اسلامی است ؛ لذا با دخل و تصرف در معانی واژه ها و عبارات از اسلام به عاریت گرفته می شوند؛ اما بار معنایی متفاوتی برای آنها ارائه می شود مراقبه با توجه و تمرکز در می آمیزد و در کنار این مسائل ورزشهایی چون یوگا توصیه می شود.

مراقبت که در عرفان اسلامی مراقبه بر رفتار و کردار است، تا منافاتی با فرامین و اوامر الهی نداشته باشد و از سویی درک حضور خداوند و ناظر بودن او بر همه اعمال ماست، به تمرکز حواس و دوری از حواس پرتی تقلیل می یابد.روح دین و مذهب در حد مفهوم تمرکز پایین می آید و برخی آیات و روایات با ادبیات تمرکز و مدیتیشن و انرژی درمانی تفسیری می شوند. برخی از ایشان پا را فراتر می نهند و برای اثبات مدعای خود از آیات و روایات اسلامی نیز شاهد می آورند؛

اما باید دانست این زراندود کردن مس، ماهیت آن را تغییر نمی دهد و رواج چنین اندیشه هایی در هر شکل، بالاخره تاثیر خود را خواهد گذاشت و عزلت گزینی توصیه شده در نهاد این تعالیم خطری خواهد شد برای حرکت سازنده و ظلم ستیز انقلاب اسلامی ایران باید متذکر شد که به یقین، بسیاری از افراد مروج این مطالب به هیچ رو قصد سوئی از این فعالیت ها ندارند و با نیتی پاک و برای تعالی فرهنگ جامعه دست به اشاعه آنها می زنند. »( مقاله ترجمه غربی عرفان: سایت باشگاه اندیشه نویسنده: محسن - حبیبی )

« شاید بتوان علل اجتماعی ذیل را برای پدیده گرایش[ جوانان ایرانی] به فرق جدید برشمرد:

1. از چیزی فرار می‌کنند؛ مثلاً از خانواده‌ای با محبت اما بیش از اندازه انحصارگرا، دوستی بد یا زندگی‌ای نامرضی.

2. معتقدند دین‌های سنتی گرفته و خفه، خسته‌کننده، ریاکارانه و بی‌حس و بی‌عاطفه هستند؛ در‌حالی‌که ادیان جدید، جمع‌های کوچک‌تر، صمیمی‌تر، هیجان‌انگیزتر و جذاب‌تر ایجاد می‌کنند.

3. برخی جویندگان می‌خواهند رابطه‌‌ای نزدیک‌تر با خدا یا جهانی بهتر (با ملکوت خداوند) داشته باشند.

4. برخی دوست دارند به جامعه دوستانه‌ای از افراد خوش فکر تعلق داشته باشند.

5. برخی نیز دوست دارند با کشف «خود حقیقی‌شان» خط مشی زندگی یا روابط خود یا سطح موفقیت خود در درس یا کار اقتصادی را بهبود بخشند.

توجه به عوامل فوق، برای آن‌چه در این راستا در شهرهای بزرگ ایران خصوصاً تهران مشاهده می‌شود مهم است. وجود برخی فرقه‌ها که نیمه مخفیانه تحت عناوین آموزش مدیتیشن و یوگا به عضوگیری و فعالیت مشغولند، ظهور افرادی که با تکیه بر فن بیان، چهره جذاب، نیروهای طبیعی فوق‌العاده همچون انرژی‌درمانی و … به جذب افراد می‌پردازند، گسترش نشر و اقبال به کتب برخی اساتید مشهور فرق جدید همچون سایی بابا، چاپ‌های متوالی و با تیراژ بالای کتب پائولوکوئلیو، اشو، خوزه سیلوا و … ، تشکیل و تبلیغ کلاس‌های خصوصی یا نیمه‌خصوصی، آموزش‌های وسیع‌الطیف تحت عنوان موفقیت، مدیریت، آرامش و... که می‌کوشند مجموعه‌ کاملی از پاسخ‌های لازم به سوالات غایی ارائه کنند و انسان را از رجوع به ادیان سنتی بی‌نیاز سازند، همه و همه سیگنال‌های کاملاً معناداری از رشد ادیان جدید در ایران دارند( مقاله ایران و رشد دین‌نماهای جدید: سایت باشگاه اندیشه)

از دیگر عللی که در توفیق و جذب جوانان کشور عزیزمان به این متون و عدم رغبت به متون نیایشی اصیل شیعی موثر است،عدم شناخت کافی و درک این متون،عدم اطلاع رسانی کافی از این متون و در آخر عدم روز آمد بودن و شیوا بودن ترجمه های متون ادعیه و مناجات های حضرات ائمه معصومین است به گونه ای که آن همه مفاهیم شگرف و والا به دلیل ترجمه ای کهن و در جامه ای نه چندان فاخر قدرت هم آوردی با متون وارداتی را نداشته و در این هم آوردی گوی سبقت از آن ایشان خواهد بود،و این رسالت مترجمان و دین آشنایان را دو چندان می کندکه دست به ترجمه هایی همگون با جامعه امروز زنند.

منابع و مآخذ

1. قرآن

2. نهج البلاغه و کتب اربعه

3. آداب الصلوه،امام خمینی،تهران:موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)،1380

4. آسیب شناسی توسعه فرهنگ دینی:پژوهشی در باب آسیب های توسعه فرهنگ دینی در دو دهه گذشته انقلاب اسلامی،محمد جواد ابوالقاسمی؛محسن فرمهینی فراهانی،تهران:عرش پژوه،1383

5. آفتاب و سایه ها؛نگاهی به جریانهای نوظهور معنویت گرا،محمد تقی فعالی،قم:انتشارات نجم الهدی،1386

6. آیین نیایش،ابراهیم غفاری،مشهد:بنیاد پژوهشهای اسلامی،1373

7. المصباح المنیر،علی مشکینی،قم:نشر الهادی،1370

8. امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری،تهران:صدرا،1379

9. بر بساط نیایش،اصغر صادقی،تهران:آفاق،1381

10. بیست گفتار،مرتضی مطهری،قم:صدرا،چ هشتم

11. پرتوی از اسرار نماز،محسن قرائتی،تهران:طرح اقامه نماز،1373

12. پیامبر و دیوانه،جبران خلیل جبران؛ترجمه نجف دریا بندری،تهران:نشر کارنامه،1380

13. حکمت نامه جوان،محمد محمدی ری شهری؛با همکاری احمد غلامعلی؛ترجمه مهدی مهریزی،قم:دار الحدیث،1384

14. خود شناسی برای خود سازی ،قم:مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،1378

15. دستان سبز نیایش،خدامراد سلیمیان،قم:انتشارات زائر،1377

16. ده گفتار، مرتضی مطهری،تهران:صدرا،1379

17. راز ورمز نیایش،اسدالله اسدی گرمارودی،تهران:نشر سبحان،1374

18. سیره نبوی:منطق عملی،مصطفی دلشاد تهرانی،تهران :دریا،1383

19. قرآن صاعد،علیرضا برازش،تهران:انتشارات امیر کبیر،1378

20. کلید سعادت،رحمت الله عرب نو کندی،قم:عصر رسانه،1382

21. مصباح الشریعة و مفتاح الشریعة،منسوب به امام ششم(ع)،ترجمه و شرح:حسن مصطفوی،انتشارات قلم،1363

22. منطق نیایش،علیقلی بیانی،تهران:شرکت سهامی انتشار،1366

23. میزان الحکمة همراه با ترجمه فارسی،محمد محمدی ری شهری،قم:دار الحدیث،1377

24. یاد او،محمد تقی مصباح یزدی؛نگارش کریم سبحانی،قم:مرکز انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)،1382

25. مقاله« ایران و رشد دین‌نماهای جدید»، بهزاد حمیدیه ،سایت باشگاه اندیشه

26. مقاله« ترجمه غربی عرفان»،محسن حبیبی، سایت باشگاه اندیشه

احمدرضا حسنخانی

منبع :‌سازمان تبلیغات اسلامی

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

چهارشنبه 14 تیر 1391  10:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها