تنها گناهش زندگی با من است
چند وقتی است که کودک من به نوعی افراطی دچار نظم دادن به وسائل شخصی شده به نوعی که اگر مقداری از شیوه چینش وسائلش برهم بریزد او را عصبانی و خشمناک میکند .صبح پیش از رفتن به مدرسه اتاق خود را به صورت دقیق مرتب نموده و کمد لباس خود را مورد بررسی و وارسیهای موشکافانه قرار میدهد تا ذرهای از نظم آنها کم نشود.
رفتارهای وسواسگونه اعمالی هستند که کودک آنها را بارها و بارها تکرار میکند. این اعمال یا افکار نه تنها خوشایند نبوده بلکه مفید هم نیست و در بسیاری موارد به دلیل ایجاد تمسخر در اطرافیان و همکلاسیها، کودک را منزوی و گوشهگیر میکند.
کودک به دلیل اشتغالات شدید ذهنی در مورد عدم یکنواختی، آلوده بودن، و یا جزیی بینیهای مختلف در مورد مسائل معمولاً از تمرکز ضعیفی رنج میبرد
از آنجا که هر پدر و مادری میکوشد که دلیل ناراحتی کودکش را برطرف کند در بیشتر موارد به کودک در انجام رفتارهای وسواسی مانند حمام کردن بیش از اندازه و یا چک کردن پیاپی قفل بودن در کمک میکنند و این وضعیت علایم او را شدیدتر میسازد.
هسته آغازین بیماری وسواس در کودکی شکل میگیرد. وقتی که به او آموزش آداب توالت را به صورت افراطی ارائه میدهید و یا زمانی که پیش از موعد مناسب او را وادار به انجام این کار میکنید. گروهی از محققان بر این باورند که40درصد از موارد وسواس از والدین به فرزندان میرسد. ضمن آنکه سن 2 تا 3 سالگی بهترین زمان دریافت ویروس روانی در انسانهاست.
رفتارهای وسواسگونه کودکانه به شیوههای متفاوتی میتواند بروز یابد. ترس از کثیفی و عفونت، چک کردنهای مداوم مثل وارسی بسته بودن در، تردید در مورد سلامت خود (مالیخولیا) و تفکر در مورد ابتلا به نوعی بیماری، شمارش مثل کودکی که نوعی اجبار درونی برای شمارش همه پنجرههای منازل و یا راه نرفتن بر روی خطوط میانی موزاییک در خود احساس میکند.
از دیگر علائم، طولانی بودن زمان انجام تکالیف در کودکان است. همچنین تعویضهای مکرر لباسها و آسیبدیدگی پوستی در شستشوی مداوم به وجود میآید و در کودکانی که وسواسهای شدید را همراه دارند به افت تحصیلی آنها میانجامد. کودک به دلیل اشتغالات شدید ذهنی در مورد عدم یکنواختی، آلوده بودن، و یا جزیی بینیهای مختلف در مورد مسائل معمولاً از تمرکز ضعیفی رنج میبرد و قادر به حفظ توجه و تمرکز بر روی موضوع درسی خاص نیست و یا به خاطرسپاری آن را تضعیف میکند.
آنچه در روشهای درمانی وسواس میتوان مورد اشاره قرارداد. 2راهکار اساسی است که معمولاً در درمان وسواس بزرگسالان نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
سن 2 تا 3 سالگی بهترین زمان دریافت ویروس روانی در انسانهاست.
1- کودک را با هر آنچه در ذهن و رفتار، او را درگیر میکند مواجه سازید. مثلاً اگر شلوغی اتاق یا نامرتبی کشوها او را اذیت میکند این فرصت را ایجاد کنید که چنین شرایطی به وجود آید و از ارائه پاسخ او که جمعآوری و مرتب کردن است خودداری شود میتوانید برای جلوگیری از استرس و مقاومت زیاد ابتدا این کار را در اتاق و کمد خود انجام دهید و سپس به تکرار آن در مورد وسایل کودک بپردازید. به او زمان دهید و اجازه ندهید در این زمان دست به عمل جبرانی بزند. و پس از کسب موفقیت او را تشویق نمایید.
2- از بین بردن تدریجی حساسیت کودک:
در این شیوه مجموعه رفتارهای وسواسی کودک را به همراه موضوع آن یادداشت کنید و سپس آنها را براساس میزان استرسی که در صورت ترک رفتار تجربه میکند الویتبندی نمایید. در شمارههای ابتدایی باید رفتارهایی قرار گیرد که در صورت اجبار به ترک کمترین اضطراب کودک را درگیر میکند و در شمارههای بعدی رفتارهای مضطرب کننده بیشتر. سپس به هر شماره مدت زمان محدودی را اختصاص دهید تا به روشهای مختلف از ایجاد آن رفتار توسط کودک جلوگیری شودو پس از کاهش یا حذف اضطراب موجود و عادت نمودن کودک به وضعیت کنونی الویت بعدی را مورد تمرین قرار دهید. این رویه را تا زمانی پیش بگیرید که احساس کنید در رفتارهای کودک حساسیت ویژه و غیرمعمولی را مشاهده نمیکنید.
نکتهای که در تمامی این مراحل باید مدنظر قرار دهید این است که محیط را از اضطراب و پریشانی و تشنج دور نگه دارید. حتیالامکان تمرینها را به صورت بازی انجام دهید. خود خونسرد باشید و حالات عصبی نداشته باشید و اگر با مقاومت و اضطراب بالای کودک مواجه شدید آگاه باشید که باید از دارودرمانی توسط روانپزشک اطفال بهره ببرید.