0

داماد کوچک تر از عروس

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

داماد کوچک تر از عروس

 داماد کوچک تر از عروس

اختلاف سن، ازدواج

 

شاید 20-30 سال پیش، بیشتر ازدواج ها با تفاوت سنی زیاد میان زنان و مردان صورت می گرفت .خیلی هم تعجب آور نبود که مثلا یک مرد، 10-15 سال از همسرش بزرگتر باشد. در این موقعیت مسلما ازدواجهای با همسر همسن و یا برعکس(مرد کوچکتر از زن) یا صورت نمی گرفت و یا اینکه بسیار بندرت و در شرایط خاص صورت می پذیرفت.

 

اما با گذر زمان، ایجاد تغییرات در شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه، حضور بیشتر خانم ها در اجتماع و تغییر نگرش افراد باعث شد که تعداد پسرهایی که با دخترانی بزرگتر از خود ازدواج می کنند بیشتر شود و این در حالی است که در فرهنگ و عرف ما تا به حال رسم بر این بوده که پسرها با دخترانی کم سن تر از خود ازدواج کنند.

 

شاید یکی از مهمترین علل این مساله این باشد که روابط کاری و اجتماعی زنان و مردان بیشتر شده و از طرف دیگر حضور بیشتر دختران در دانشگاه موجب گردیده احتمال آشنایی پسران با دختران بزرگتر از خودشان افزایش یابد و در نتیجه متقاضیان این نوع ازدواج ها زیادتر از گذشته گردد. در این شرایط خانواده ها نگرانی های زیادی پیدا کرده و از یک طرف نگران آینده ازدواج فرزندشان هستند و از طرف دیگر نگران حرفهای تمام نشدنی اطرافیان و در نتیجه بیشتر اوقات برخورد با این مساله با افراط همراه است.

به طور کلی عرف جامعه نظر چندان مثبتی در مورد ازدواج هایی که مرد کوچکتر از زن است ندارد هر چند که در سالهای اخیر تغییرات بسیاری در نگرش ها ایجاد شده است اما در هر حال باز هم نظر مثبتی در این مورد کمتر مشاهده می شود.

البته قبل از اینکه در مورد نحوه برخورد منطقی و صحیح در این زمینه صحبت کنیم لازم است که در مورد درست بودن یا نبودن این ازدواج ها صحبت نماییم:

به طور کلی عرف جامعه نظر چندان مثبتی در مورد ازدواج هایی که مرد کوچکتر از زن است ندارد هر چند که در سالهای اخیر تغییرات بسیاری در نگرش ها ایجاد شده است اما در هر حال باز هم نظر مثبتی در این مورد کمتر مشاهده می شود. حال هر چه این تفاوت سنی بیشتر باشد واکنش ها نیز شدیدتر و منفی تر خواهد بود. البته این بدبینی را تنها نمی توان بر گردن احساساتی بودن و یا افکار غلط گذاشت. در برخی از موارد تجربه، مشاهده زندگی های زناشویی مشابه  و .. مردم را به این نتایج رسانده است. اما برخی از برداشت ها و سوگیری ها نیز چندان با منطق سازگار نیست. البته این مهم را نباید از نظر دور داشت که فرآیند بلوغ چه در زمینه شناختی و عاطفی و چه هیجانی در خانم ها چند سال زودتر از آقایان رخ می دهد . در ضمن در مورد مشکلات این نوع ازدواجها می توان گفت که:

- بلوغ فکری زودتر دختر : با توجه به اینکه دختر زودتر از پسر به بلوغ فکری می رسد بالاتر بودن سن او در ازدواج باعث فاصله افتادن فکری آن دو می شود؛ در حالیکه زن و مرد باید با یکدیگر قرب فکری داشته باشند.

مرد غمگین

- پیشگیری از اثبات اقتدار مرد :  یک زندگی زناشویی موفق ، زندگی است که در آن صلاحیت، توانایی و قدرت تشخیص مرد به رسمیت شناخته شود و از طرف دیگر پدر خانواده نیز به عنوان یک الگوی مقتدر برای فرزندان شناخته شود. در ازدواج هایی که عمدتا تناسب سنی وجود دارد، این مهم فراهم می شود اما وقتی این تناسب بر هم می خورد به طور طبیعی زن ممکن است نقش مادر و یا حتی یک بزرگتر را برای شوهر خود ایفا کند و با این کار جلوی اقتدار طبیعی مردانه وی گرفته شود.

 

- عدم پذیرش خانواده پسر : به طور معمول، خانواده پسر به ویژه مادر او به چنین ازدواج های نظر مطلوب نخواهد داشت و اگر به رغم میل باطنی وی چنین ازدواجی صورت گیرد حمایت لازم را از عروس خود نخواهد کرد که این مساله برای دختر بسیار رنج آور خواهد بود.

 

- عدم پذیرش عرف : ازدواج دختر و پسر با این شرایط را عرف چندان نمی پذیرد و مطلوب این است که وقتی زن و مرد در جامعه حضور یابند و در کنار هم قرار گیرند از ظاهرشان مشخص باشد که همسران یکدیگرند.

البته اینها مسایلی است که عمدتا در این زمینه بحث می شد اما به نظر می رسد که در سالهای اخیر و با افزایش متقاضیان ازدواج با دختران بزرگتر، مشاوران و متخصصان نیز در این زمینه به تجدید نظر پرداخته و با این مساله به شدت گذشته برخورد نمی کنند.

به خصوص با توجه به سختی های رو به افزایش ازدواج و انتخاب همسر، متصدیان امور فرهنگی سعی دارند مساله بزرگتر بودن دختر از پسر را تبدیل به یک معضل دیگر نکرده و این مساله را کمی تعدیل بخشند وعموما توصیه می کنند اگر قصد چنین ازدواج هایی دارید باید در نظر داشته باشید که بهتر است سن عاطفی و شناختی زن از سن تقویمی او کمتر باشد و از طرف دیگر سن عاطفی و عقلانی مرد از سن تقویمی(شناسنامه ای ) وی بیشتر باشد.

برای هر فاکتوری متناسب با تاثیر آن اهمیت قایل شوید و از عوامل مهم دیگر غافل نشوید.

از طرف دیگر  به دختران و پسرانی که قصد چنین ازدواجهایی را دارند توصیه می گردد که قبل از هر چیز کمی بیشتر در مورد انتخاب خود فکر کنند. برای مثال بررسی کنند و ببینند که آیا تبعات این انتخاب را می دانند؟ آیا با این تفاوت سنی مشکلی ندارند؟ در هر حال عرف کلی جامعه ما به این شکل است که مردان خواهان ازدواج با زنان هم سن یا کوچکتر از خود هستند. آیا امکان دارد که چند سال بعد از این ازدواج، مرد به این فکر بیفتد که"من موقعیت های بسیار بهتری داشتم، چرا با یک زن بزرگتر از خودم ازدواج کردم؟" و یا اینکه زن به این نتیجه برسد که ای کاش با مردی پخته تر و مقتدر تر ازدواج کرده بودم و ...

ازدواج

برخورد منطقی با این مساله چیست؟

فرض کنیم شما(به عنوان والدین) در چنین شرایطی قرار گرفته اید ، مخالفت خود را به چه شکل ابراز می کنید ، اصلا از نظر شما مخالفت کردن به چه شکل صحیح است؟ بعضی از پدر و مادرها ترجیح می دهند عکس العمل چندان تندی نشان نداده و اقدام خاصی انجام ندهند تا از این طریق فکر ازدواج را از ذهن پسرشان بیرون کنند. این کار در بسیاری از موارد تنها به پنهان شدن رابطه دختر و پسر می انجامد یعنی اتفاقی که به نفع هیچکس نیست. گاهی اوقات نیز والدین تنها بر روی سن تمرکز کرده و آن را بسیار بزرگ جلوه می دهند و این کارشان موجب می گردد کم کم خود موضوع برای آنها بزرگتر شده و به شکلی غیر قابل پذیرش در بیاید.

 

 

در این شرایط سعی کنید برای هر فاکتوری متناسب با تاثیر آن اهمیت قایل شوید و از عوامل مهم دیگر غافل نشوید. ممکن است دلیل مخالفت شما با انتخاب پسرتان همخوان نبودن آن با معیار خودتان است. اگرکمی به موضوع تفاوت سنی توجه کنید خواهید دید که این عامل فقط در تصمیم گیری اهمیت ندارد. بلکه در کنار دیگر شرایط معنا می یابد. یک ازدواج مناسب باید بتواند پاسخگوی نیازها، امیال و البته مصالح فرد باشد. گاهی اوقات، ما هنگام نشان دادن مخالفت ها تنها به مصلحت فرد توجه کرده و دقت نمی کنیم که میل او چیست و وضعیت نیازهایش به چه صورت است؟

 

لذا به شما والدین عزیز توصیه می گردد که در زمان ابراز مخالفت، احساسی حرف زدن هیچکس را به نتیجه نمی رساند. دلایل خودتان را فهرست کنید و ببینید علاوه بر موضوع سن آیا نکات دیگری هم وجود دارد؟ اگر نکات جدی مهم تری است ابتدا آنها  را مطرح کنید و اگر مسایل چندان مهم دیگری وجود ندارد برای مخالفت کمی مکث کنید. بسیاری از نگرانی های ما تنها به خاطر عدم آگاهی درباره موقعیتی است در آن هستیم. لذا اگر شما و فرزندتان در این شرایط قرار گرفتید به سرعت به سراغ افکار رایج جامعه نروید بلکه سعی کنید با یک متخصص مشورت کرده و دیدی واقع بینانه کسب کنید.

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

دوشنبه 26 مهر 1389  12:02 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها