محدوده، همانطور که در اخبار جراید و رسانه های غربی مشهود است وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا روز دوشنبه اعلام کردند، این اتحادیه تحریم نفتی ایران را بر اساس موعد اعلام شده در روز اول ژوئیه سال جاری- 11 تیرماه - اجرا خواهد کرد.
بعد از اعلام این خبر که به نظر می رسد بیشتر جنبه عملیات روانی داشته باشد تا اعلام یک خبر بین المللی، رسانه ها و کارتل های خبری غرب به ویژه رسانه های فارسی زبان وابسته به سرویس های غربی اقدام به بزرگنمایی آثار مخرب تحریم علیه ایران کردند و با رپورتاژ موضوع رابطه موضوع هسته ای ایران با تحریم های غرب سعی کردند نوعی ترس و دلهره را از ادامه تحریم ها در دل ایرانیان بی اندازند.
اما سوال اصلی که در این میان ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده این است که آیا غرب نوع جدیدی از تحریم ها را اعمال خواهد کرد یا در همان راستای پروژه تهدید و استفاده ابزاری خود پیش خواهد رفت ؟ یا به عبارت ساده تر نتیجهی مذاکرات هستهای بر اقتصاد ایران اثرگذار خواهد بود یا خیر؟ چه دلایلی برای اثرگذاری مذاکرات هستهای بر اقتصاد ایران وجود دارد؟
در این میان سوال کلیدی تری که مطرح می شود این است که آیا اتحادیهی اروپا و آمریکا با سختتر کردن تحریمها ضد ایران میتوانند ایران را مجبور به تسلیم در برابر خواستههایشان کنند؟ آیا اقتصاد نو پای ایران توان مقابله در برابر این فشار اقتصادی را هم خواهد داشت؟
همه این سوالات ناشی از فعالیت هایی است که کارتل های رسانه ای غرب با مشاهده بی اعتنایی حکومت و ملت ایران به تحریم ها، قصد گنجاندن آن را در ذهن ملت ایران دارند تا با ایجاد ترس و ارعاب در جامعه، ملت ایران را مجاب سازند تا فشارهایی را به نظام اسلامی برای دست کشیدن از حقوق هسته ای وارد سازند، این در شرایطی است که بنا بر تجربه 30 ساله مشکل اصلی قدرت های غربی با موضوع نه چندان پیچیده هسته ای ایران نیست، بلکه آنان مشکلی ریشه ای تر با انقلاب اسلامی ایران دارند که با تن دادن به یک یا دو خواسته ساده قابل حل نیست و از پس هر موضوعی یک مشکل جدید تری را برای دولت و ملت ایران علم خواهند کرد.
این در حالی است که با نگاهی به اقتصاد غرب نیز متوجه میشویم که بحران اقتصادی در برخی از کشورهای کاملاً صنعتی اروپا هنوز که هنوز است سایه افکنده یعنی ما هم اکنون بحران اقتصادی را در اروپا و اغلب کشورهای اروپایی میبینیم ، حالا میتوان نتیجه گرفت که خود اروپا هم اکنون خیلی دارای وضعیت مناسبی نیست که برای ایران خط و نشان بکشد ، خود اروپا در حال حاضر بحران زده است و واقعا سخت می شود که اروپای بحرانزده بتواند برای ایران تصمیمگیری کند و به نظر می رسد سختگیریهایی که از سوی غربیها در رسانهها مطرح میشود بیشتر شبیه یک بلوف سیاسی باشد ، چرا که خود غرب میداند در صورت عدم تعامل با جمهوری اسلامی روزهای سختی را پیش رو خواهد داشت.
از سویی با توجه به اینکه خود غربی ها به این نکته بارها اذعان کرده اند که، قیمت انرژی برای کشورهای اروپایی خیلی مسألهی مهمی است، آنها خیلی نمیخواهند با ایران دچار چالش شوند چرا که میدانند ایران جز بزرگ ترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان انرژی جهان است و چالش با ایران، امنیت انرژی جهان را به خطر میاندازد.
با این وجود بحران اقتصادی اروپا و اعتراضهای شدید مردم آمریکا به رویکرد دولت مردانشان که روز به روز در حال گسترش است، و این امرنشان میدهد که بیشترین تأثیرات تحریمها و قطعنامهها امروز دامن مسببان آنها را گرفته است و در این زمینه سال گذشته مرکز تحقیقات کنگرهی آمریکا در گزارش خود از تحریمهای اعمال شده بر ایران با بررسی اهداف و تبعات این اقدامات از منظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بر بیتأثیر بودن این تحریمها نه تنها در موارد یاد شده که بر روند پیشرفت فعالیتهای هستهای ایران نیز اذعان کرده است.
به راه انداختن جنگ روانی در میان مردم ایران و تلاش برای فروپاشی جمهوری اسلامی از درون با ایجاد شکافهای عمیق میان ملت و دولت به نحوی که عامل همهی مشکلات مردم ایران را تحریمها معرفی کنند و عامل تحریمها را هم نوع نگرش مقامهای نظام جمهوری اسلامی معرفی کنند، از اهداف اصلی غرب است که از ورای تحریمها و قطعنامهها همواره به دنبال آن میگردد.
حال آن که نه تنها ملت ایران گرفتار فریب کاری غرب نشده است بلکه ملت و مقامهای مسئول با وحدت تمام بهترین عملکرد را در برابر تحریم ها داشته اند و در واقع با استراتژی "بدر" اقدامهای متقابل برضد غرب را به کار بستهاند، یعنی تهدید در برابر تهدید و تحریم در برابر تحریم، تحریم نفتی اروپا توسط ایران یک نشانه از این استراتژی بود که بیشترین آسیبها را به اروپا وارد کرد.