0

مدینه بود و غوغا بود

 
jazereyearam
jazereyearam
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 1313
محل سکونت : زنجان

مدینه بود و غوغا بود

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ ...

 

مدینه بود و غوغا بود

اسیر دیو سرما بود

محمد سر زد از مکه

که او خورشید دلها بود

لالا خورشید من لالا

گل امید من لالا

خدیجه همسر او بود

زنی خندان و خوشخو بود

برای شادی و غمها

خدیجه یار خوشرو بود

لالالا شادیم لالا

غمم آبادیم لالا

خدا یک دختر زیبا

به آنها داد لالالا

به اسم فاطمه , زهرا

امید مادر و بابا

لالالا کودکم لالا

قشنگ و کوچکم لالا

علی داماد پیغمبر

برای فاطمه همسر

برای دختر خورشید

علی از هر کسی بهتر

چراغ خانه ام لالا

گل دردانه ام لالا

علی شیر خدا لالا

علی مشکل گشا لالا

شب تاریک نان می برد

برای بچه ها لالا

لالا مشکل گشای من

گل باغ خدای من

حسن فرزند آنها بود

حسن مانند بابا بود

شهید زهر دشمن شد

حسن یک کوه تنها بود

لالا کوه بلند من

شراب و شعر و قند من

علی فرزند دیگر داشت

چوانی کوه پیکر داشت

همیشه حضرت عباس

به لب نام برادر داشت

لالا نازک بدن لالا

عصای دست من لالا

گل پر پر حسینم کو ؟

گل سرخ و گل شب بو

کنار رود و لب تشنه

تمام غنچه های او

لالالا غنچه ام لالا

لالالالا گل فردا

حسین و اکبرم لالا

علی اصغرم لالا

کجایی عمه جان زینب

سکینه دخترم لالا

لالالالا گل لاله

نکن گریه نکن ناله

شبی سرد است و مهتابی

چرا گریان و بی تابی ؟

برایت قصه هم گفتم

چرا امشب نمی خوابی ؟

لالالا جان من لالا

گل باران من لالا

حالا همه لا لا کنــــــــــــــــــید

  

دوشنبه 28 بهمن 1387  12:59 AM
تشکرات از این پست
hesse_gharib
hesse_gharib
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 266
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مدینه بود و غوغا بود

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ ...

جزیره ی ارام گرامی...شاید بد نباشه نسبت به این نوع کپی و پیست کردن ها تجدید نظر کنید!
 
تو بین منتظران هم، عزیز من چه غریبی!

 عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت، چه بیخیال نشستیم؛ نه کوششی نه وفایی!

 فقط نشسته و گفتیم :

خدا کند که بيايي!

سه شنبه 29 بهمن 1387  11:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها