0

امنیت در خلیج‌فارس – بخش دوم

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

امنیت در خلیج‌فارس – بخش دوم

 دلیل آمریکا برای عضویت در شورای همکاری خلیج فارس

 یک اندیشکده آمریکایی نوشت: آمریکا را باید در شورای همکاری خلیج فارس عضو کرد، زیرا اصلی‌ترین هم‌پیمان نظامی کشورهای شورا است و برای توجیه حضورش نیز، باید همه اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل برای عضویت، دعوت شوند.

 

خبرگزاری فارس: دلیل آمریکا برای عضویت در شورای همکاری خلیج فارس

 

 "مرکز سیاست خاورمیانه سابان" وابسته به اندیشکده آمریکایی "بروکینز"، در مقاله‌ای به قلم "کنث ام. پولاک"، یکی از اعضای ارشد این مرکز، می‌نویسد: اگر شورای همکاری خلیج‌فارس از کمیسیون امنیت و همکاری اروپا الگو بگیرد، شاید بتواند مشکلات مربوط به امنیت منطقه را از میان بردارد، در این میان، نقش ایران و عراق سازنده است و نیاز به حضور کشورهایی چون آمریکا، هند و چین نیز احساس می‌شود.

* کدام کشورها باید و کدام کشورها در شورا شرکت کنند

ایران و عراق را هم می‌توان، خارج از هسته مرکزی شورای همکاری خلیج‌فارس، دعوت به شرکت در این شورا کرد. فقط با حضور این دو کشور می‌توان با همکاری برای کاهش تهدیدها و اقداماتی در جهت رفع کشمکش‌ها مشکل اصلی امنیت خلیج‌فارس را مطرح کرد.

اسرائیل، پاکستان، مصر و مراکش را هم به عنوان مدعوین محتمل به چنین مجمعی نام برده‌اند، اما باید تمامشان را کنار گذاشت، زیرا امنیت خلیج‌فارس دغدغه‌اصلی آن‌ها نیست و ممکن است تلاش کنند از این چارچوب به نفع خودشان و برای مسائل مربوط به امنیت خودشان که هیچ ارتباطی به خلیج‌فارس ندارد سوءاستفاده کنند.

* آمریکا باید در شورای همکاری خلیج‌فارس حضور فعال داشته باشد

 

 آمریکا را باید در شورای همکاری خلیج فارس عضو کرد، درست همان‌طور که در سازمان امنیت و همکاری اروپا/کمیسیون امنیت و همکاری اروپا عضو بوده است، زیرا این کشور اصلی‌ترین هم‌پیمان نظامی کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس (و خوشبختانه عراق) و تهدید اصلی برای ایران است. گفتگوهای میان اعضا، بدون عضویت آمریکا، مصنوعی و دور از واقعیت خواهد بود. به علاوه، حضور آمریکا در روند امنیت خلیج‌فارس می‌تواند به نقش نظامی و حساس آمریکا در منطقه مشروعیت بخشد.

* چه دلایلی برای عضویت چین، هند و روسیه داریم؟

از آن‌جایی که هم علاقه چین و هم هند روز به روز به خلیج‌فارس بیشتر می‌شود، و توانایی بالقوه‌ای دارند که نقشی مشابه نقش آمریکا را در منطقه ایفا کنند، این دو کشور هم نامزدهای خوبی برای عضویت در این برنامه هستند. در واقع، تلاش برای حذف چین یا هند، ممکن است منجر به لطمه به چنین سازمانی شود زیرا هر دوی این کشورها دارای نفوذ اقتصادی و سیاسی (و نهایتاً قدرت نظامی) هستند و در صورتی که دیدگاه‌هایشان لحاظ نشود، مشکل‌ساز می‌شوند.

برای این‌که حضور آمریکا و چین توجیه شود، بهتر است همه پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل را دعوت به شرکت کنیم. درست است که روسیه احتمالاً نقش کمرنگی را بازی خواهد کرد، اما شاید بهتر باشد آن را در درون سازمان داشته باشیم تا باعث تسکینش باشد، ‌نه این‌که بیرون نگهش داریم –چون احتمالاً باعث می‌شود علاقه‌اش به دردسرسازی گل کند.

* بایستی تمام کشورهای عضو خواهان برقراری صلح باشند

باید حتماً در نظر داشته باشیم  که حتی چارچوب جدیدی مثل کمیسیون امنیت و همکاری اروپا به تنهایی مشکلات منطقه خلیج‌فارس را حل نمی‌کند. چنین معماری تازه‌ای سازوکاری خواهد بود برای تسهیل فعالیت‌هایی که بدون آن انجامشان خیلی‌خیلی سخت‌تر خواهد شد. در نهایت،‌ اما این چارچوب به کشورهای عضوی نیاز دارد که خواهان پذیرش سازش برای فعالیت‌های مربوط به امنیتشان باشند و در مقابل دشمنانشان هم همین کار را کنند. نظام امنیتی مشابه کمیسیون امنیت و همکاری اروپا برای خلیج‌فارس مثل اکسیر عمل می‌کند، ولی اگر تمام کشورهای طرف این برنامه بخواهند در این زمینه تلاش کنند، راهی عالی را به سوی ایجاد منطقه‌ای امن و با آرامش در خلیج‌فارس برای همگان فراهم می‌کند.

* اصلاح ساختار امنیتی خلیج فارس اهمیت بیشتری یافته است

در پی عقب‌نشینی آمریکا از عراق و تحت فشار ترس از این‌که ممکن است ایران انرژی هسته‌ای را برای تولید سلاح‌های هسته‌ای به کار ببرد، کشورهای منطقه خلیج‌فارس دلیل محکمی برای جستجوی بهترین راه در جهت اصلاح ساختار امنیتی‌شان هستند. در دهه گذشته، کشورهای خلیج‌فارس گام‌های بلندی در زمینه رشد توانایی‌هایشان، قوت بخشیدن به روابط دوجانبه با آمریکا و دیگر قدرت‌های نظامی غربی، و انسجام نیروهای مسلحشان برداشتند. یکی از حوزه‌های دیگری که نیاز به بررسی دارد، امکان طرح ترتیبات نظامی-دیپلماتیکی جدید است –"معماری" جدید امنیتی برای منطقه خلیج‌فارس– که مکمل اصلاحات فناوری-نظامی است که کشورهای خلیج‌فارس ساخته‌اند.

* چه مواردی را باید در معماری جدید شورای همکاری خلیج‌فارس در نظر گرفت؟

هر معماری امنیتی جدیدی که برای منطقه خلیج‌فارس پیشنهاد می‌شود باید سه هدف اصلی را برآورده کند:

١. معماری جدید باید کشورهای خلیج‌فارس را امن‌تر از آن‌چه که اکنون هستند کند؛

٢.باید نیروی محرکه امنیتی منطقه را ساده‌تر کند نه پیچیده‌تر، زیرا پیچیدگی هم باعث می‌شود که سخت‌تر اوضاع را کنترل کند و هم به آسانی قدرت‌های بدخواه آن را تضعیف می‌کنند؛

٣.باید انعطاف‌پذیر و در عین حال به حدّ کافی محکم باشد تا بتواند در برابر تغییرات داخلی و خارجی دوام بیاورد.

دوم ‌این‌که، بنا به آن‌چه از مجموعه اهداف بالا برمی‌آید هر معماری امنیتی جدیدی که برای خلیج‌فارس پیشنهاد می‌شود باید طوری طراحی شود که دو اصل را در نظر بگیرد.

* در صورت اجرای طرح جدید امنیتی، تکلیف تغییرات مربوط به موازنه قوا چه می‌شود؟

معماری جدید امنیتی، علاوه بر مطرح کردن دو تهدید آشکار برای منطقه، باید بتواند با تغییرات مربوط به موازنه قوا در منطقه، همین‌طور در تمام دنیا، کنار بیاید. در واقع، در حالت آرمانی، چنین چارچوب جدیدی به کشورهای منطقه کمک خواهد کرد که به سوی ایجاد تغییرات هدایتشان کنند. در واقع، تمام این تهدیدها برای بحث بر سر همکاری بیشتر در مسائل امنیتی در خلیج‌فارس است.

* ظاهراً شورای همکاری خلیج‌فارس از دو همتایش تأثیرگذارتر است

از سال ١٩٨١، شورای همکاری خلیج‌فارس ثابت کرده که می‌تواند تأثیرگذار باشد و ساختار امنیتی مداومی برای کشورهای ساحل خلیج‌فارس داشته باشد. علاوه بر این، شورای همکاری خلیج‌فارس هم‌پیمان امنیتی بالفعلی است که باعث می‌شود فراتر از دیگر گزینه‌های معماری امنیتی باشد مانند آن‌چه انجمن ملل آسیای جنوب شرق (آسه‌آن) و کمیسیون همکاری و امنیت اروپا و سازمان امنیت و همکاری اروپا توانستند توسعه دهند.

گرچه شورای همکاری خلیج‌فارس قدرت کمتری دارد، مثل نسخه خلیج‌فارسی ناتو عمل کرده است، البته با همکاری خیلی بیشتر و تأثیرگذاری بالاتر نسبت به آن‌چه در انجمن ملل آسیای جنوب شرق (آسه‌آن) یا کمیسیون/سازمان امنیت و همکاری اروپا به چشم می‌خورد. به همین دلیل، در تصویرسازی دوباره از امنیت برای کشورهای خلیج‌فارس لازم است در ابتدا بپرسیم که آیا چارچوب شورای خلیج‌فارس می‌تواند نقش پایه‌ای در این زمینه ایفا کند و چگونه.

* آیا در منشور شورا از مسائل امنیتی حرفی به میان آمده؟

گرچه منشور شورای همکاری خلیج‌فارس هیچ ذکری از ملاحظات امنینی به میان نیاورده است،‌ شورا در حال حاضر در نقش متحد واقعی امنیت فعالیت می‌کند. درواقع، شش کشور عضو پیشرفت بیشتری در همکاری با فعالیت‌های امنیتی داشته‌اند تا در حوزه‌های گسترده مربوط به مسائل غیرنظامی که در منشور به صورت خاص بیان شده‌است. شورای همکاری خلیج‌فارس دارای شورایی فعال موسوم به شورای برنامه‌ریزی دفاع است و نیروهای مسلحش روابط نزدیک و گسترده‌ای دارند (تحت حمایت آمریکا) و پیشرفت‌های قابل‌توجهی در یکپارچه کردن اصول، روابط، اطلاعات، و حتی تجهیزات داشته‌اند.

نیروهایی که سپر شبه‌جزیره بوده‌اند (نیروهای نظامی شورای همکاری) در طول تاریخ همیشه ضرر داده‌اند، ولی این‌ها نیروهای نظامی واقعی و منسجمی هستند که ظرفیت بالایی برای انجام فعالیت‌های گروهی از خود نشان داده‌اند. علاوه بر این، در بیش از یک موقعیت، اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس تعهد خود نسبت به امنیت دیگری و خواست خود برای عمل کردن به این تعهد را ثابت کرده‌اند.

* بیشترین نیاز شورای همکاری خلیج‌فارس قدرتمند شدن در کدام زمینه است؟

همیشه کارهای دیگری هم هست که ‌بتوان برای انسجام بیشتر نیروهای مسلح در شش کشور مستقل انجام داد، ولی واقعیت این است که در این مرحله، شورای همکاری خلیج‌فارس بسیار خوب و منسجم عمل کرده است و نقش خود را به عنوان متحد نظامی به خوبی ایفا کرده است. برای قدرتمند کردن شورای همکاری خلیج‌فارس به عنوان نهادی امنیتی، به اصلاح اثربخشی نظامی کشورهای عضو نیاز است، نه در محکم‌تر کردن اتحاد بینشان. بنابراین، در شرایط عملی، گرچه چند قدم کوچکی مانده تا امنیت کشورهای خلیج‌فارس بهبود پیدا کند، مثلاً با اصلاح عملکرد شورای همکاری خلیج‌فارس به عنوان متحد امنیتی، چند قدم بزرگ هم مانده که در این زمینه باید برداشته شود.

* اتحاد رسمی کشورهای شورا چه تأثیری بر دیگر کشورهای منطقه دارد؟

کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس باید به دنبال اثرگذاری بیشتری بر امنیت خارجی خود باشند که از طریق امید به تغییر سازماندهی به عنوان متحدی رسمی، هم‌اکنون یا در آینده نزدیک محقق می‌شود. درحالی‌که این موضوع بر اصلاح عملکرد خوبش به عنوان متحد تأثیرکمی دارد، تأثیر سیاسی و دیپلماتیک زیادی خواهد داشت.

متحدی رسمی که تمام کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس آشکارا با آن پیمان می‌بندند که از یکدیگر دفاع می‌کنند به معنی فرستادن اخطاری محکم برای ایران است که البته شامل عراقی که شاید عقب‌گرد کند هم می‌شود. این حرکت هم‌چون بیانیه‌ای عمل می‌کند که معنی‌اش آن است که این کشورها نخواهند توانست اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس را تقسیم یا اشغال کنند.

 به جهت اهمیت تمام کشورهای خلیج‌فارس در اقتصاد بین‌الملی، پیوند رسمی شش عضو با یکدیگر ممکن است اشغال‌گران آینده را وادار به درک این قضیه کند که اگر حمله‌ای از جانب آن‌ها به وقوع بپیوندد آمریکا، چین، اروپا، و دیگر قدرت‌های بزرگ خارجی احتمالاً به دفاع از تمام کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس برمی‌خیزند،‌ نه فقط تولید‌کنندگان اصلی نفت –یا فقط عربستان سعودی. این موضوع شاید برای قدرت‌های خارج از منطقه هم آسان‌تر باشد که فقط با متحدی رسمی و یگانه مراوده داشته باشند تا شش کشور عضو کوچک که فقط ساختاری سازمانی و جزیی از شورای همکاری خلیج‌فارس باشند.

* مؤثرترین راه در برابر تهدید ایران کدام است؟

 مردم منطقه و احتمالاً دولت‌هایشان ممکن است به دنبال فعالیت‌هایی متناسب هستند که نشان دهد شورای همکاری خلیج‌فارس می‌تواند امنیت خودش را دربرابر تهدیدات روبه‌گسترش افزایش دهد. تغییر شورای همکاری خلیج‌فارس و تبدیلش از هم‌پیمانی غیررسمی و کاربردی به هم‌پیمانی رسمی مؤثرترین راه با کمترین عقب‌گرد است زیرا شش کشور عضو پیش از آن همکاری امنیتی نزدیکی با هم برقرار کرده‌اند.

* آیا افزودن بر تعداد اعضا به قدرت گرفتن شورای کمک می‌کند؟

برای باقی ماندن در چارچوب طرح راهبردی کنونی خلیج‌فارس، گزینه‌دیگری که در کنار عمیق‌تر کردن اتحاد قرار دارد گسترش آن است. از آن‌جایی که شورای همکاری خلیج‌فارس کمی بیشتر از این می‌تواند پیش رود تا روابط نزدیکی را عمیق‌تر کند که از سوی هم‌پیمانی نظامی و واقعاً کاربردی فراتر از حق قانونی‌اش مشاهده می‌شود، باید برای گسترش اتحاد با آوردن دیگر اعضا به شورا تجدید نظرهایی کند.

از لحاظ نظری، افزودن کشورهای عضو، شامل دول قدرتمند، به شورای همکاری خلیج‌فارس از طریق افزایش قدرت نظامی و وزن دیپلماتیکی آن به تقویت امنیت اعضا کمک خواهد کرد. در طول تاریخ، متحدانی که به دنبال بزرگ‌کردن اندازه‌شان بوده‌اند –خصوصاً در دوران بحران یا کشمکش- نیروهای مسلح طرفدارشان را هم قدرت بخشیده به بالاترین حد رسانده‌اند.

جنبه منفی این راهبرد این است که هم‌پیمانان بیشتر به معنی پیچیدگی‌های بیشتر خواهد بود. خصوصاً اگر هیچ تهدید قریب‌الوقوعی در کار نباشد، این پیچیدگی‌ها کشورها را به سمت بحران وکشمکش‌هایی می‌رساند که هیچ‌گاه به دنبالش نبوده‌اند، همان‌هایی که قبلاً دربرابرشان مصون بوده‌اند. بنابراین شورای همکاری خلیج‌فارس در مورد آوردن اعضای جدید، اصلاً به این موضوع نمی‌اندیشد که عضو جدید تولید‌کننده خالص یا مصرف‌کننده خالص امنیت است.

* وجود عضو جدید تا چه حد به بنای توافق در کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس کمک می‌کند؟

این موضوع اخطار بسیار مهمی است که به هنگام گسترش شورای همکاری خلیج‌فارس باید در نظر داشته باشیم. بیشتر کشورهای مستعد که ممکن است بتوانند هم‌پیمان شورای همکاری خلیج‌فارس شوند در جای دیگری آن را با مسائل راهبردی مواجه می‌کنند، مسائلی فراتر از مشکل خلیج‌فارس، که فقط به معنی تعهدات بزرگ‌تر است نه فایده‌ای که از وجود کشورهای دیگر عاید آن می‌شود.

علاوه بر این،‌ برخی کشورهای مستعد برای عضویت در شورای همکاری خلیج‌فارس ممکن است به طور اساسی مفاهیم اهداف شورای همکاری خلیج‌فارس را به شیوه‌ای تغییر دهند که برای آن و کشورهای عضوش مضر باشد. در واقع، منطقه خلیج‌فارس همان چیزی است که فرهیختگان آن را "نظام امنیتی" ‌می‌دانند، به این معنی که تمام اعضای گروه همدیگر را متحد و تهدید اصلی یکدیگر می‌دانند، خیلی بیشتر از دیگر کشورهای نزدیک، حتی آن‌هایی که ممکن است برخی از اعضای نظام امنیتی را محدود کنند.

بنابراین، یکی از ملاحظاتی که در هر طرح امنیتی برای خلیج‌فارس باید درنظر داشته باشیم این است که فراتر از نظام امنیتی خلیج‌فارس، مسائل خیلی بیشتری وجود دارد که با معرفی نگرانی‌های دیگران پیش می‌آید نه حل مسائل –همچنین امکان حرکت به سوی نظام امنیتی کاملاً متفاوتی هست (مثل شرق مدیترانه، جنوب آسیا و آسیای مرکزی) که بر نگرانی‌ها کشورهای خلیج‌فارس می‌افزاید.

به علاوه،‌ متحدان همکاری نظامی (رسمی و غیررسمی) تمایل دارند بیشترین تلاششان را بکنند تا بتوانند به توافقی اساسی دست یابند. این موضوع خصوصاً در مورد شورای همکاری خلیج‌فارس صدق می‌کند، که علاوه بر آن از سنت فرهنگی اعراب مبنی بر ایجاد توافق برای شروع به حرکت پیروی می‌کند.

آوردن هر عضو جدیدی به طرزی اجتناب‌ناپذیر بنای توافق را سخت‌تر می‌کند، و این موضوع خصوصاً وقتی درست است که برخی از کشورهای مستعد تفاوت‌های مهمی با اعضای موجود داشته باشند. بسیاری از کاندیداهایی که در ادامه بررسی می‌شوند تا حد زیادی تصمیم‌گیری برای شورای همکاری خلیج‌فارس را پیچیده‌تر می‌کنند،‌ هم به دلیل این‌که منافعشان فرق می‌کند و هم چون دیدگاه‌هایشان کاملاً متفاوت است و ایجاد توافق را خیلی مشکل‌تر از فقط حضور عضو دیگری می‌کند.

پایان بخش دوم

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

جمعه 9 تیر 1391  7:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها