0

مقالات امور دام و آبزیان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 16 : پژوهش و سازندگي تابستان 1383; 17(2 (پی آیند 63) در امور دام و آبزیان):89-94.
 
بررسي اپي فيتها و چراكنندگان موجود در كشت و پرورش جلبك قرمز Gracilaria corticata در حوضچه هاي فايبرگلاس
 
اكبري حسن,سراجي فرشته,فروغي فرد حجت اله
 
 
 

به منظور تعيين و معرفي اپي فيتها و چراکنندگان موجود در پرورش جلبک قرمز گراسيلاريا (G.corticata) که در 3 تيمار 1000، 500 و 2000 گرم در متر مربع در حوضچه هاي فايبرگلاس با ظرفيت 1000 متر مکعب به مدت يکسال از زمستان 1380 لغايت پايان پاييز 1381 پرورش داده شده بود، اين تحقيق انجام و اپي فيتها و چراکنندگان در چهار فصل سال مشخص شدند. در اين تحقيق که Gracilaria corticata به شکل اتصال بر روي تور در حوضچه هاي فوق پرورش داده مي شد اپي فيتها و جلبک هاي ميکروسکوپي و ماکروسکوپي ناخواسته و همچنين گروهي از چراکنندگان در چهار فصل سال معرفي و تراکم و نوع آنها گزارش گرديد، به شکلي که فصلهاي زمستان و تابستان حداکثر تراکم و تنوع اپي فيتها و فصل هاي بهار و پاييز حداقل تراکم اپي فيتها را نشان داد. در فصل زمستان Navicula, Nitzschia, Tahalassiosira، به همراه Enteromorpha و Ulva گروهي از اپي فيتها بودند که در حوضچه هاي پرورشي وجود داشتند، علاوه بر اين Oscillatoria و Peridinium گروههاي ديگري از اپي فيتها بودند که در فصل تابستان ديده شد. تراکم و تنوع اپي فيتها در فصلهاي بهار و پاييز متفاوت بوده و گروه هايي از Nemertin و Nitzschia (فصل بهار) و Chatoceros (فصل پاييز) را نشان داد. در اين بررسي گروهي از چرا کنندگان کوچک مثل Amphipoda، Isopoda و خرچنگهاي کوچک و گروهي از کرمها با نام Nemertin و Nereis نيز مشاهده شد که تراکم آنها در فصل زمستان که اپي فيتها تراکم کمتري را دارا بودند بالاتر بود، علاوه بر اين در اين تحقيق مشخص شد که تراکم بالاتر جلبکهاي ذخيره سازي شده (تيمار 3) تراکم و تنوع بيشتري از اپي فيتها را نسبت به ديگر تيمارها داشته است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 17 : پژوهش و سازندگي تابستان 1383; 17(2 (پی آیند 63) در امور دام و آبزیان):95-103.
 
اثرات متاپروترنول (محرك بتا آدرنرژيك) بر بافت چربي، هورمونها و متابوليتهاي خون ميش مغاني
 
اباذري مهران,محمدي مهرداد,نوروزي محمد
 
 
 

آگونيستهاي بتا آدرنرژيک باعث افزايش توده پروتييني و کاهش چربي لاشه گوسفند مي شوند. هدف از انجام اين تحقيق بررسي اثرات بتا آگونيست متاپروترنول بر بافت چربي و وضعيت هورموني ميش بود. 45 راس ميش مغاني در يک طرح کاملا تصادفي به مدت 3 ماه تحت اثر 5 تيمار قرار گرفتند. در طول مدت سه ماهه آزمايش حيوانات تيمارهاي اول تا چهارم با جيره شاهد (12.14 مگاژول بر کيلوگرم ماده خشک) و حيوانات تيمار پنجم با جيره کم انرژي (10.71 مگاژول بر کيلوگرم ماده خشک) تغذيه شدند. ا زشروع ماه دوم تا پايان آزمايش، متاپروترنول در سه سطح 10، 5 و 20 ميلي گرم ماده خشک به جيره شاهد تيمارهاي دوم تا چهارم اضافه شد. به عنوان شاهد گوسفندان تيمار اول از جيره بدون محرک استفاده کردند. در روزهاي 60، 30 و 90 آزمايش، جهت تعيين هورمونهاي انسولين و تيروکسين و متابوليتهاي تري گليسريد، کلسترول، HDL و LDL در پلاسما، نمونه خون همه ميش ها جمع آوري شد. در پايان آزمايش پس از کشتار حيوانات، نمونه برداري از بافت چربي دنبه نيز انجام شد. متاپروترنول و جيره کم انرژي قطر سلول چربي را کاهش دادند (P<0.01). دوز 5 ميلي گرم بر کيلوگرم ماده خشک متاپروترنول ميزان انسولين پلاسما را در ماه دوم آزمايش %24 و در ماه سوم %50 کاهش داد (P<0.05). در ماه دوم جيره محتوي 10 ميلي گرم بر کيلوگرم ماده خشک متاپروترنول مقدار هورمون T4 پلاسما را افزايش داد (P<0.05). محرک و جيره کم انرژي تغييرات معني داري در ميزان متابوليتهاي تري گليسريد، کلسترول، HDL و LDL بوجود آوردند. نتايج اين تحقيق نشان داد که متاپروترنول بر متابوليسم چربي ميش مغاني موثر است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 4 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):24-30.
 
تعيين تركيبات شيميايي و ضرايب هضمي ني با روش هاي in vitro و in vivo در استان خوزستان
 
كردوني عزيز*,عالم زاده بهاالدين
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان
 
 

اين تحقيق به منظور تعيين ارزش غذايي ني انجام گرديد. بدين منظور نمونه هاي ني را از تالاب هاي هويزه، شادگان و الهايي در سه مرحله زماني با فاصله يك ماه جمع آوري شده و قابليت هضم ماده خشك و ماده آلي با استفاده از شيرابه شكمبه گاوميش به روش in vitro تعيين گرديد و نتايج به دست آمده در قالب طرح كاملا تصادفي در سه تيمار (سه مرحله زماني برداشت) و سه تكرار (محل نمونه برداري) تجزيه و تحليل آماري شدند. به منظور تعيين ارزش غذايي به روش in vivo از تعداد 3 راس گاوميش نر اخته شده استفاده گرديد. تغذيه دام ها به صورت اختياري انجام شد و با استفاده از باكس و روش جمع آوري كل مدفوع قابليت هضم مواد مغذي مختلف، (TDN) و قابليت هضم انرژي تعيين گرديد. ميانگين پروتيين خام، عصاره اتري، الياف خام، عصاره عاري از ازت، ماده آلي، خاكستر، كلسيم و فسفر نمونه هاي ني جمع آوري شده از سه تالاب به ترتيب 10.5 (CP)، و (Ee) 1.7، و (CF) 32.62، و (NEE) 42.96، و (Ash) 13.2، و (OM) 86.8، و (Ca) 0.47، و (P) 0.36 درصد بود. ميانگين ضرايب هضم به روش in vivo براي ماده خشك، ماده آلي، پروتيين خام، عصاره اتري، الياف خام، عصاره عاري از ازت به ترتيب (DM) 41.36، و (OM) 43.68، و (CP) 49.4، و (Ee) 33.63، و (CF) 51.45، و (NEE) 38.43 درصد و مجموع مواد مغذي قابل هضم 39.5 درصد و انرژي قابل هضم 1.89 مگا كالري در كيلوگرم بود. ميانگين ضريب هضم به روش in vitro براي ماده خشك در سه مرحله زماني در تالاب هويزه به ترتيب 40.53، 33.84 و 29.27 درصد و تالاب شادگان به ترتيب 31.05، 35.07، 20.7 و تالاب الهايي 37.62، 32.56، 33.47 و ضريب هضم ماده آلي در تالاب هويزه به ترتيب 42.89، 32.59، 30.28 و تالاب شادگان به ترتيب 32.32، 35.23، 19.26 و تالاب الهايي شامل 42.7، 33.28 و 34.99 درصد به دست آمد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 5 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):31-38.
 
استفاده از بلوك ملاس- اوره در تغذيه گاوميش هاي شيرده استان خوزستان
 
مشايخي محمدرضا*,رضايزدي كامران
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان خوزستان
 
 

جهت مطالعه تاثير استفاده از بلوك هاي ملاس و اوره بر مصرف خوراك، توليد و تركيبات شير گاوميش هاي شيرده آزمايشي در قالب طرح مربع لاتين در دو مربع 4×4 با استفاده از 8 راس گاوميش شيرده انجام شد. رديف هاي مربع شامل دوره هاي 28 روزه اجراي آزمايش و ستون هاي مربع شامل شكم هاي مختلف زايش گاوميش ها بود. تيمارها (جيره هاي غذايي) شامل: 1 جيره غذايي رايج در منطقه، 2 جيره غذايي استاندارد بر اساس 100 درصد مصرف روزانه 3 جيره غذايي براساس 80 درصد مصرف روزانه و 4 جيره غذايي براساس 70 درصد مصرف روزانه بودند. در تيمارهاي 3 و 4 علاوه بر خوراك داده شده از بلوك هاي ملاس- اوره به طور آزاد در تغذيه دام ها استفاده شد. تركيب بلوك هاي ملاس و اوره شامل 50 درصد ملاس، 10 درصد اوره، 20 درصد پيت ني شكر، 10 درصد آهك، 5 درصد نمك و 5 درصد آرد استخوان بود. از نظر توليد شير روزانه و تركيبات شير بين تيمارها اختلاف معني داري مشاهده نشد (p<0.05). ميانگين هاي توليد شير تصحيح شده بر اساس 4 درصد چربي در تيمارهاي اول تا چهارم به ترتيب 11.98، 12.57، 12.03 و 11.44 كيلوگرم در روز بود كه اختلافات بين آن ها معني دار بود (p<0.05). كمترين ماده خشك مصرفي روزانه 12.49) كيلوگرم(، كمترين هزينه خوراك مصرفي روزانه 6354.90) ريال) و كمترين هزينه خوراك با ازاي يك كيلوگرم شير توليدي تصحيح شده 568.40) ريال) مربوط به تيمار چهارم بود و اختلاف بين تيمارها معني دار بود (p<0.05). ميانگين مصرف روزانه بلوك ملاس و اوره در تيمارهاي سوم و چهارم به ترتيب 1.47± 0.14 و 1.41 ±0.11 كيلوگرم بود با اين حال، ايجاد محدوديت غذايي در اين دو تيمار باعث كاهش وزن دام ها شد. به طور كلي نتايج اين آزمايش نشان داد كه بلوك هاي ملاس و اوره مي توانند جايگزين 10 درصد مجموع خوراك مصرفي روزانه گاوميش هاي شيرده شوند.

 
كليد واژه: گاوميش شيرده، تغذيه، بلوك هاي ملاس- اوره
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 6 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):39-45.
 
بررسي فون و پراكندگي پشه هاي جنس كولكس (دوبالان: كوليسيده) در استان گيلان
 
آذري حميديان شهياد*,جوافشاني محمدعلي,مسلم مظفر,رسايي عليرضا
 
* دانشكده بهداشت، دانشگاه علوم پزشكي گيلان
 
 

به منظور بررسي فون و بوم شناسي پشه ها (دوبالان: كوليسيده) (Diptera:Culicidae) در استان گيلان، مطالعاتي از فروردين ماه تا آذر ماه 1379 انجام شد. در طي اين تحقيق 2478 پشه بالغ از 64 زيستگاه و 6656 لارو از 127 لانه لاروي در استان گيلان جمع آوري شد و مجموعا شش گونه از جنس كولكس (Culex Linnaeus,1758) شامل: Culex (Culex) mineticus Noe,1889، و Cx.(Cux.) pipiens Linnaeus, 1758، و Cx. (Cux.) theileri Theobald,1903 و Cx. (Cux.)tritaeniorhynchus Giles, 1901 و Cx. (Maillotia) hortensis Ficalbi, 1889 و Cx. (Neoculex)territans Walker,1856 به صورت لارو و بالغ جمع آوري و شناسايي شد. گونه هاي كولكس (پي پينز، تريتنيورينكوس، ميمتيكوس) در مرحله لاروي با %47.19، %30.99 و %10.29 و در مرحله بالغ با %58.18، %28.42 و %11.71 به ترتيب بيشترين فراواني و پراكنش را در استان گيلان نشان دادند. بوم شناسي دقيق دو گونه Culex pipiens و Culex tritaeniorhynchus كه ناقل بيماري هاي متعددي مي باشند نيازمند بيشتري در استان مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 8 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):56-60.
 
بررسي صفات رشد و لاشه بره هاي حاصل از تلاقي نژاد زندي با زل
 
منافي آذر قادر*,امام جمعه كاشان ناصر,صالحي عبدالرضا,افضل زاده احمد
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي، آذربايجان غربي
 
 

به منظور بررسي امكان كاهش وزن دنبه و چربي لاشه از طريق دورگ گيري، تعداد 126 راس ميش زندي با قوچ هاي زندي و زل آميزش داده شدند. از تعداد 85 راس بره متولد شده، تعداد 9 راس بره نر و ماده خالص و 19 راس بره نر و ماده دورگ به مدت 114 روز پروار شدند. با توجه به ميانگين وزن پايان پروار، تعداد 24 راس بره نر و ماده جهت بررسي صفات لاشه كشتار شدند. ميانگين وزن پايان پروار و افزايش وزن روزانه تركيب نژادي زندي خالص كمتر از بره هاي دورگ بود و ضريب تبديل غذايي بره هاي دورگ بهتر از بره هاي خالص بود ولي اين تفاوت ها معني دار نبود (p<0.05). درصد گوشت و استخوان بره هاي دورگ بيشتر از بره هاي خالص و اين تفاوت براي درصد استخوان معني دار بود (p<0.05). درصد چربي زيرجلدي، بين عضلاني و احشايي بره هاي دورگ بيشتر (p<0.01). و درصد دنبه كمتر از زندي خالص بود (p<0.01). چربي لاشه (چربي زيرجلدي، بين عضلاني و دنبه) نسبت به وزن لاشه سرد بره هاي دورگ و خالص به ترتيب برابر 35.1 و 38.7 و چربي اتري در بره هاي دورگ و خالص به ترتيب برابر 33.0 و 37.0 درصد و اين تفاوت ها معني دار بود (p<0.05). چربي كل دام (مجموع چربي لاشه و چربي احشايي) نسبت به وزن لاشه سرد براي بره هاي دورگ و خالص به ترتيب برابر 48.1 و 46.3 درصد بود (p>0.05).

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 7 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):46-55.
 
بررسي رژيم غذايي اردك ماهي (Esox lucius) تالاب اميركلايه لاهيجان
 
نظامي بلوچي شعبان علي*,خارا حسين,بخت آزما نرجس,فروزان مريم
 
* موسسه تحقيقات شيلات ايران
 
 

تالاب اميركلايه از جمله تالاب هاي مهم و بين المللي ايران است كه در استان گيلان و شمال شهر لاهيجان واقع شده است. در اين تالاب 15 گونه ماهي زيست مي كنند كه اردك ماهي (Esox lucius) از فراوان ترين ماهيان تالاب مي باشد. در طول سال 1380 به منظور مشخص نمودن عادت هاي غذايي اردك ماهي تالاب امير كلايه لاهيجان 156 قطعه اردك ماهي به وسيله دام گوشگير، پره، الكتروشوكر، ساليك و ساچوك صيد و پس از زيست سنجي، تعيين سن و كالبد گشايي مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج به دست آمده حاكي از آن است كه اردك ماهي تالاب اميركلايه از طيف وسيعي از موجودات زنده 9) گونه جانوري) تغذيه مي كند. بالاترين درصد فراواني مربوط به لاي ماهي (%24) و گاو ماهي مرمري (%16) و كمترين درصد فراواني مربوط به سوزن ماهي، كاراس و گاماروس (هريك با درصد فراواني (%4 بود و اردك ماهي، پلي كوپترا، قورباغه و سوسك آبي نيز هر يك با درصد فراواني %8 در مرتبه مياني قرار داشتند. اين ماهيان در گروه هاي سني + 1 تا + 6 با ميانگين طول كل 44.8 سانتي متر15.6-63) سانتي متر)، ميانگين وزني 717.9 گرم 24-1700) گرم(، متوسط طول نسبي روده (شاخص طول روده به طول بدن) 0.69 (0.19-0.97)، ميانگين شاخص شدت تغذيه (0.7-422) 91.8، متوسط شاخص ضريب رشد (388.8-1097.3) 723.5 بودند. با توجه به نتايج به دست آمده مي توان گفت كه اردك ماهي اين تالاب، يك آبزي گوشتخوار، ماهي خوار و هم نوع خوار است. ضمن اين كه تمامي مواد غذايي در داخل معده شناسايي شدند كه بيان كننده خوش هضم بودن اين مواد غذايي و داشتن قدرت انتخاب بيروني (براساس اندازه طعمه و با كمك قدرت بينايي و بويايي) مي باشد. همچنين رژيم غذايي اردك ماهي بر اساس فصل، سن و جنسيت تغييراتي داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 9 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):61-68.
 
بررسي تاثيرات سطوح مختلف پروتيين بر روي معيارهاي شاخص رشد بچه ماهي (Rutilus frisii kutum, Kamenskii, 1901) با بهره گيري از جيره نيمه خالص
 
علاف نويريان حميد*,مصطفي زاده سياوش,طلوعي گيلاني محمدحسين
 
* دانشكده منابع طبيعي دانشگاه گيلان، صومعه سرا
 
 

به منظور بهبود منابع بالقوه ذخاير طبيعي ماهي سفيد در جنوب درياچه خزر، توليد بچه ماهيان مقاوم و درشت تر در محيط هاي بسته در يك زمان نسبتا كوتاه، نيازمند تعيين احتياجات غذايي به ويژه ميزان پروتيين آن مي باشد. با توجه به اينكه تاكنون مطالعات جامعي بر روي نيازهاي غذايي بچه ماهي سفيد صورت نگرفته است؛ از اين رو يك آزمايش تغذيه اي به مدت 8 هفته بر روي بچه ماهيان 2 گرمي جهت دستيابي به تعيين پروتيين مطلوب صورت گرفت. در اين آزمايش سه تيمار در سطوح پروتييني 25، 30، 35 درصد و سه تكرار براي هر يك با انرژي قابل هضم (DE) ثابت 3400 كيلوكالري در كيلوگرم براي هر يك از تيمارها در نظر گرفته شد. همچنين تعداد 180 قطعه بچه ماهي سفيد با ميانگين وزني 2± 0.6 گرم در قالب طرح كاملا تصادفي انتخاب و بين 9 عدد مخزن فايبرگلاسي 400 ليتري كه با 300 ليتر آب تازه پرشده بود و روزانه 60 درصد آب تعويض مي شد. توزيع گرديدند.
معيارهاي شاخص رشد مانند افزايش وزن يا رشد مطلق
(WG)، درصد رشد نسبي (RGR)، ضريب تبديل غذا (FCR)، نسبت بازده پروتيين (PER) و درصد بقا در هر يك از تيمارها مقايسه شد. نتايج به دست آمده نشان دادند كه با افزايش ميزان پروتيين در تيمارها، شاخص معيارهاي رشد مانند افزايش وزن و درصد رشد نسبي بهبود يافته و اختلاف معني داري را نشان مي دهند (p>0.05)، ساير شاخص هاي رشد نظير ضريب تبديل غذا و نسبت بازده پروتيين بين تيمار 1 و 2 اختلاف معني داري را نشان نمي دهند (p<0.05) اگر چه بين آن ها با تيمار 3 يا پروتيين 35 درصد اختلاف معني دار مي باشد. درصد بقا در تيمارها داراي اختلاف معني داري نيستند (p<0.05). لاشه بدن بچه ماهي سفيد به لحاظ تركيبات مواد مغذي بين تيمارهاي 1 و 2 داراي اختلاف معني دار نمي باشند (p<0.05) اگر چه بين آن ها با تيمار 3 اختلاف معني دار است (p>0.05).

 
كليد واژه: بچه ماهي سفيد، تغذيه، پروتيين، شاخص هاي رشد، آناليز لاشه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 13 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):93-98.
 
تغييرات تركيبات شيميايي و قابليت هضم علف ني در طي فصل رشد و خصوصيات سيلويي آن
 
مشايخي محمدرضا*,قرباني غلام رضا
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان
 
 

اين پژوهش به منظور بررسي تغييرات تركيب شيميايي در طول فصل رشد و خصوصيات سيلويي علوفه ني انجام شد. جهت بررسي تغييرات تركيبات شيميايي، نمونه گيري از علوفه ني در طول فصل رشد هر دو هفته يك بار، به مدت 3 ماه انجام شد. تركيبات شيميايي اندازه گيري شده شامل ماده خشك، ماده آلي، پروتيين خام، خاكستر، ديواره سلولي، ديواره سلولي بدون همي سلولز، قابليت هضم ماده خشك و قابليت هضم ماده آلي بودند. نتايج در يك طرح كاملا تصادفي با 6 تيمار و 5 تكرار تجزيه و تحليل گرديدند. ميانگين مقادير پروتيين خام، قابليت هضم ماده خشك و قابليت هضم ماده آلي در طي فصل رشد به ترتيب از 16.56، 42.10 و 39.95 به 10.31، 28.68 و 27.83 درصد و مقادير ديواره سلولي و ديواره سلولي بدون همي سلولز به ترتيب از 63.54 و 35.13 به 77.76 و 41.64 درصد افزايش يافتند. جهت سيلو نمودن علف ني، مقدار 200 كيلوگرم علف ني از هور هويزه برداشت و به قطعات 3-1 سانتي متري خرد گرديدند آن گاه با چهار سطح ملاس 0)، 5، 10 و 15 درصد) و دو سطح باكتري Lactobacillus plantarum 0) و 2.5 ميلي گرم در كيلوگرم و حاوي CFU 1×1010 در هر گرم) مخلوط و در سطل هاي پلاستيكي سيلو گرديد. آزمايش در قالب طرح كاملا تصادفي با روش فاكتوريل (2×4×5=40) اجرا گرديد. افزودن 15 درصد ملاس باعث كاهش معني دار pH (از 4.62 به 4.16(، ديواره سلولي بدون همي سلولز (از 37.10 به 30.34 درصد) و سلولز (از 29.16 به 22.49 درصد) و افزايش معني دار پروتيين خام (از 10.21 به 10.98 درصد) و قابليت هضم ماده خشك (از 27.58 به 36.76 درصد) مواد سيلويي شد. تلقيح باكتري لاكتوباسيلوس اثر معني داري روي بهبود كيفيت مواد سيلو شده نداشت. نتايج اين آزمايش نشان داد كه با توجه به تغييرات پروتيين خام و ماده خشك گياه در طي فصل رشد زمان مناسب برداشت علف ني جهت سيلو كردن براي كسب ميزان مناسب پروتيين خام و ماده خشك اواسط تا اواخر ارديبهشت مي باشد. براي تهيه سيلاژ مناسب علوفه ني افزودن 15 درصد ملاس بر اساس ماده خشك توصيه مي شود اما كاربرد باكتري لاكتوباسيلوس فاقد سودمندي است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 14 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):99-103.
 
بررسي ميزان شيوع دو جنسي در بزهاي ماده كشتار شده در كشتارگاه اهواز
 
گوراني نژاد سعد*,اسماعيل زاده صالح,سهرابي مجيد
 
* گروه علوم درمانگاهي، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

حيوان مبتلا به اين عارضه از نظر جنسي آشفته بوده و به علت ناهنجاري هاي مختلف دستگاه تناسلي، جنس آن نامعلوم است. ضايعه مزبور يكي از اشكال هرمافروديت است كه مي تواند به دو فرم هرمافروديت حقيقي يا كاذب باشد كه در حالت اول تخمدان و بيضه به سه شكل دو طرفي، تركيبي از بيضه و تخمدان در هر دو طرف و تركيبي از بيضه و تخمدان در يك طرف و تخمدان يا بيضه در طرف ديگر وجود دارد. در اين مطالعه 721 دستگاه تناسلي بز ماده در كشتارگاه اهواز به مدت 12 ماه از مهرماه 1380 لغايت مهرماه 1381 مورد بررسي قرار گرفت. دو جنسي در 0.97 درصد از نمونه ها تشخيص داده شد كه با توجه به يافته هاي ماكروسكوپي و ميكروسكوپي شبه هرمادوفريت نر بودند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 10 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):69-76.
 
تاثير سطوح متفاوت انرژي و پروتيين قابل متابوليسم بر كميت و كيفيت الياف كشمير بزغاله هاي نر راييني
 
غلامي حسين*,روزبهان يوسف,طاهرپوردري نصرت اله
 
* گروه علوم دامي دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس
 
 

اين تحقيق به منظور تعيين اثر انرژي و پروتيين قابل متابوليسم بر خصوصيات الياف بزغاله هاي نر راييني با وزن زنده 17.5 ±2.5 كيلوگرم و سن حدود هفت تا هشت ماه، با 25 جيره غذايي در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي به روش فاكتوريل با پنج سطح انرژي قابل متابوليسم و پنج سطح پروتيين قابل متابوليسم (5×5)، با سه تكرار انجام شد. جيره هاي غذايي بزغاله ها با استفاده از جداول استاندارد غذايي AFRC سال 1998 متوازن شدند. در ابتدا و انتهاي آزمايش كل الياف بدن چيده، و از ناحيه پهلوي سمت چپ بزغاله ها نمونه اي براي اندازه گيري خصوصيات كمي و كيفي الياف برداشته شد. نتايج اين پژوهش نشان داد: ميانگين رشد كرك بزغاله ها به ترتيب برابر 5.27، 4.30، 4.09، 4.01 و 4.10 گرم در روز براي سطوح انرژي يك تا پنج بود، بالاترين سطح انرژي جيره ها (11.1) باعث افزايش معني دار كرك توليدي روزانه شد (P<0.01) و بهترين عملكرد را نشان داد. پروتيين قابل متابوليسم جيره نيز، اثر معني داري (p<0.05) بر روي ميزان رشد كرك داشت كمترين مقدار رشد روزانه 3.72) گرم) مربوط به پايين ترين سطح پروتيين قابل متابوليسم در جيره ها بود. قطر، طول و درصد كرك توليدي تحت تاثير سطوح انرژي و پروتيين قرار نگرفت. با توجه به نتايج به دست آمده از اين پژوهش، اگر منظور از پرورش بزغاله ها فقط توليد كرك باشد مقادير 11.10 مگاژول انرژي قابل متابوليسم و 7.58 درصد پروتيين قابل متابوليسم در هر كيلوگرم ماده خشك جيره پيشنهاد مي گردد.

 
كليد واژه: بزغاله هاي نر راييني، انرژي و پروتيين قابل متابوليسم، كميت و كيفيت الياف كشمير
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:31 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 11 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):77-84.
 
مقايسه رشد و رسيدگي جنسي صافي ماهيان گونه هاي Siganus sutor و Siganus javus در حوضچه هاي بتوني در استان هرمزگان
 
فروغي فرد حجت اله*,دقوقي بهنام
 
* موسسه تحقيقات شيلات ايران، پژوهشكده اكولوژي خليج فارس و درياي عمان
 
 

به منظور مقايسه رشد و رسيدگي جنسي صافي ماهيان گونه هاي Siganus sutor و Siganus javus در حوضچه هاي بتوني، اقدام به صيد ماهيان جوان از اطراف بندر لنگه، بندر حسينه، بندر كنگ با استفاده از تور گوشگير، گرگور و قلاب گرديد. صافي ماهيان صيد شده به سالن تكثير و پرورش پژوهشكده اكولوژي خليج فارس و درياي عمان منتقل گرديده و هر گونه به طور جداگانه در سه حوضچه بتوني 6 تني با تراكم 15 عدد در متر مكعب ذخيره سازي شدند. دوره پرورش از دي ماه سال 79 تا شهريور سال 80 به طول انجاميد. تغذيه صافي ماهيان با استفاده از غذاي كنسانتره ميگو و گوشت خرچنگ به ميزان 3 تا 5 درصد وزن بدن انجام گرفت. برخي از فاكتورهاي فيزيكي و شيميايي آب از قبيل درجه حرارت، شوري و اكسيژن هر 5 روز يك بار اندازه گيري شد. از اسفند ماه سال 79 تا شهريور سال 80، ماهانه تعداد 5-10 عدد ماهي از هر گونه صيد و پس از كالبد شكافي، قطعاتي از گنادها برداشت و مراحل مختلف رسيدگي جنسي تعيين گرديد. رشد صافي ماهيان نيز با استفاده از زيست سنجي هاي ماهانه محاسبه گرديد. بر اساس نتايج حاصل از اندازه گيري فاكتورهاي فيزيكي و شيميايي درجه حرارت آب در طي دوره پرورش بين 16 تا 33 درجه سانتي گراد، اكسيژن بين 4.74 تا 5.86 ميلي گرم در ليتر و شوري بين 37 تا 38 گرم در ليتر در نوسان بود. صافي ماهيان گونه S.sutor داراي رشد بهتري نسبت به گونه S.javus بوده و در محيط پرورشي به راحتي اهلي مي گردند. ميانگين وزن صافي ماهيان گونه S.sutor از 127.6 ±21.52 گرم به 292 ±62.04 و ميانگين وزن صافي ماهيان گونه S.javus از 117.31± 40.37 گرم به 181.3± 39.9 گرم رسيد. نتايج حاصل از زيست سنجي هاي ماهانه و همچنين كالبد شكافي و مطالعات ميكروسكوپيك نشان داد كه گونه S.sutor از رشد بالاتري برخوردار بوده و در محيط پرورشي به مرحله رسيدگي جنسي مي رسد و در صورت شرايط مناسب مي تواند از ارديبهشت ماه تا تيرماه تخم ريزي نمايد. اين گونه مي تواند به عنوان يك گونه مناسب براي تكثير و پرورش در محيط هاي دريايي معرفي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 12 : پژوهش و سازندگي پاييز 1384; 18(3 (پي آيند 68) در امور دام و آبزيان):85-92.
 
پويايي جمعيت ماهي سيم (Abramis brama orientalis) در سواحل ايراني درياي خزر در سال 1380-1379
 
عبدالملكي شهرام*
 
* بخش مديريت ذخاير مركز تحقيقات ماهيان استخواني، درياي خزر، غازيان بندر انزلي
 
 

ماهي سيم با نام علمي Abramis brama orientalis يكي از ماهيان با ارزش اقتصادي درياي خزر مي باشد. صيد اين ماهي در سال 1379-1380 به مقدار 17 تن بوده كه 0.1 درصد از كل صيد ماهيان استخواني را شامل مي شود. متوسط طول، وزن و سن اين ماهي به ترتيب 21.7± 3.3 سانتي متر، 191.2± 99.88 گرم و 2.72± 0.91 سال (X± SD) اندازه گيري شد. رابطه نمايي طول- وزن اين ماهي L2.90 و W=0.2312 بود R2=%83.34)، R=0.91 و (n=160. معادله رشد بر تلانفي ماهي سيم براساس داده هاي طول و سن به صورت زير برآورد شد. [(Lt=45 [(1-exp-0.125 (t+2.768 ضريب مرگ و مير كل (z)، طبيعي (M) و صيادي (F) به ترتيب برابر 0.92، 0.28 و 0.64 در سال و نسبت بهره برداري (E=Exploitation ratio) برابر 0.7 در سال محاسبه شد. براساس آناليز كوهورت ميزان توده زنده 46.362 تن و MSY به ميزان 14.99 تن برآورد شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  4:32 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 1 : پژوهش و سازندگي بهار 1383; 17(1 (پی آیند 62) در امور دام و آبزیان):2-9.
 
بررسي تنوع ژنتيكي مرغان بومي ايران با استفاده از نشانگرهاي RAPD
 
دهقان زاده هوشنگ,ميرحسيني سيدضياالدين,شادپرور عبدالاحد
 
 
 

تنوع ژنتيکي پنج جمعيت از مرغهاي بومي استانهاي مازندران، اصفهان، فارس، يزد، آذربايجان غربي با استفاده از نشانگرهاي RAPD مورد بررسي قرار گرفت. استخراج DNA با روش تغيير يافته استخراج نمکي (Salting out) انجام شد. تکثير DNA ژنومي با تعداد 30 فرد از هر جمعيت و با استفاده از 10 آغازگر تصادفي 101 نوکلئوتيدي و از طريق واکنش زنجيره اي پليمراز (PCR) صورت گرفت. طول قطعات تکثير يافته در آغازگرهاي مختلف از 237 تا 3240 جفت باز متغيير بود. بر اساس باندهاي چند شکل و بر اساس کل باندها، جمعيت هاي استان فارس و مازندران به ترتيب با 0.1819 و 0.1042 بيشترين فاصله ژنتيکي و جمعيت هاي استان فارس و اصفهان به ترتيب با 0.066 و 0.0391 کمترين فاصله ژنتيکي را داشتند. بيشترين و کمترين تنوع درون جمعيتي به ترتيب متعلق به جمعيت هاي استان يزد (0.208) و استان مازندارن (0.156) بودند. درخت فيلوژني ترسيم شده بر اساس روش UPGMA، جمعيت هاي مرغ بومي مورد مطالعه را در دو گروه قرار داد :گروه اول شامل جمعيت هاي استان هاي اصفهان، فارس، يزد و آذربايجان غربي و گروه دوم شامل جمعيت استان مازندران بود.
اگرچه در اين تحقيق نشانگرهاي اختصاصي براي هر جمعيت يافت نشد ولي با بررسي جايگاههاي ايجاد شده بوسيله آغازگرها، در چندين جايگاه تفاوتهاي محسوسي مشاهده شد، از در جايگاههاي X03-5 با طول قطعه 1853 bp چهار جمعيت اصفهان، فارسٍ، يزد و آذربايجان غربي داراي فراواني 1 و همه افراد اين جمعيت ها چنين جايگاهي را داشتند ولي در جمعيت مازندران با فراوني 0.225 فقط %40 از افراد اين جمعيت داراي چنين جايگاهي بودند.
باتوجه به تنوع ژنتيکي پايين در درون جمعيت ها مي توان با افزايش تعداد موثر جمعيت، کنترل آميزشها براي ايجاد حداقل همخوني در هر گله و نيز ايجاد جمعيت هاي جداگانه با تعداد اوليه بيشتر موجب جلوگيري از کاهش تنوع ژنتيکي مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 3 : پژوهش و سازندگي بهار 1383; 17(1 (پی آیند 62) در امور دام و آبزیان):14-20.
 
زيست شناسي توليد مثل صدف دسته چاقوي (Solen roseomaculaus (Pilsbry, 1901 در سواحل شمالي خليج فارس
 
حسين زاده صحافي همايون*
 
* موسسه تحقيقات شيلات
 
 

صدف دسته چاقويي با نام علمي Solen roseomaculaus يکي از گونه هاي دو کفه اي در خليج فارس ودرياي عمان مي باشد. اين نرم تن با تراکم قابل ملاحظه اي در بسترهاي گلي شني سواحل شرقي استان هرمزگان يافت مي شود. زمان بلوغ و تخم ريزي اين اوگنه از طريق مطالعات ماکروسکوپي و بررسي شاخص وزني (وزن خشک به وزن تر بدن) تعيين گرديد. نمونه برداري به صورت ماهانه و طي 14 ماه از سال 1379 انجام گرديده و طول قداميخلفي  (APM)، طول پشتيشکمي (DVM) و وزن ( وزن کل، وزن تر توده احشايي، وزن خشک توده احشايي) مورد اندازه گيري قرار گرفت. ميانگين طول قدامي خلفي 72±6 ميلي متر ( بزرگترين نمونه 112 ميلي متر و کوچکترين نمونه 16 ميليمتر) ، ميانگين طول پشتيشکمي 8±0.4 ميلي متر ( بزرگترين 13 ميليمتر و کوچکترين 2.3 ميليميتر) تعيين گرديد. ميانگين وزن کل آن  68±11 گرم اندازه گيري شد. نتايج حاصل از مطالعات در سطح ماکروسکوپي گناد و بررسي نسبت وزن خشک به تر بدن در جامعه بيانگر وجود دوره تخم ريزي از اوايل بهار تا اواخر تابستان بوده به طوري که اواسط خرداد ماه اوج تخم ريزي و روند آن تا شهريور ماه ادامه دارد و سپس تخمدانها شروع به بازسازي مجدد نموده لکن در آبان ماه نيز تخم ريزي کوتاه مدت ديگري قابل مشاهده است. گناد در اي ن صدف به صورت طولي در ميان لايه بيروني ( فيبري عضلاني) و بخش صفاتي دروني بر روي دستگاه گوارش قرار گرفته و حاوي تعداد زيادي از ساکولهاي تخمداني و بيضوي است. نسبت جنسيت (نسبت نر به ماده) در طول سال اختلاف معني داري را در گروه هاي طولي مختلف نشان نداده  و معادل (F) :1.1 (M) 1 محاسبه شد (X2 = 1.7 ,a=0.05 ,df=1). طول حصول بلوغ  در اين جامعه، براي نرها 46 ميليمتر و براي ماده ها 51 ميليمتر تعيين گرديد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  6:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها