0

مقالات امور دام و آبزیان

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 20 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):150-155.
 
بررسي باليني و آسيب شناسي اثرات فني توئين سديم در بافت هاي آبشش كبد و كليه در ماهي حوض(Carassius auratus)
 
شاهسوني داور*,فرهودي مجيد,موثقي احمدرضا,كيخا فرهاد
 
* گروه علوم درمانگاهي، دانشكده دامپزشكي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

يكي از داروهاي التيام ضايعات جلدي در حيوانات و انسان فني توئين سديم است، كه تحقيقات جامعي در زمينه اثرات آسيب شناسي اين دارو و هم چنين دوز آن در ماهيان صورت نگرفته است. در اين تحقيق اثرات آسيب شناسي و باليني فني توئين سديم در بافت هاي آبشش، كبد و كليه ماهي حوض بررسي شده است. در اين تحقيق تعداد 140 عدد ماهي حوض با 3% نمك محلول به مد ت 15 د قيقه ضد عفوني و سپس به 4 گروه 35 تايي تقسيم شد ند (شاهد و 3 گروه آزمايش). به آب گروه هاي 1 تا 3 به ترتيب  5mg/lit ،10mg/lit و  15 mg/litو فني توئين سديم اضافه شد، طول دوره آزمايش 20 روز بود. نمونه هاي بافتي از كبد، آبشش و كليه ماهيان تهيه شد و پس از رنگ آميزي هماتوكسيلين – ائوزين مورد بررسي قرار گرفتند. عمده ضايعات هيستوپاتولوژيک در گروه 3 مشاهده شد. ضايعات مشاهده شده در کبد شامل پر خوني، خونريزي، نکروز هپاتوسيت ها و اگزوداي فيبريني بود و در کليه افزايش ملانوماکروفاژ، پرخوني و خونريزي، نکروز لوله هاي ادراري و در آبشش پرخوني، هيپرپلازي بافت پوششي و سلو ل هاي کلرايد، اتصال تيغه هاي آبششي و خونريزي مشاهده گرديد. علائم باليني در طول مدت آزمايش براي چهار گروه ثبت گرديد كه در گروه هاي شاهد و 1 علائم رفتاري طبيعي بود و ماهيان گروه 2 و 3 عدم تعادل، بي حالي، كم اشتهايي، يبوست و افزايش ترشح موكوس در سطح آبشش و پوست را نشان دادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 21 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):156-166.
 
بررسي وضعيت تكثير مولدين و رهاسازي بچه ماهيان سفيد در حوزه جنوبي درياي خزر (استان مازندران، سال 1383)
 
فارابي سيدمحمدوحيد*,خوش باوررستمي حسين علي,قانعي تهران محمود,قياسي مريم,آذري عبدالحميد,بهروزي شهريار,موسوي سيدهادي,فيروزكنديان شراره,حبيبي فرشيده,زاهدي طبرستاني آذين,ملائي حسن,مهدوي اميري ابوالفضل,عقلمندي فرهاد,بينايي محمد
 
* موسسه تحقيقات شيلات ايران پژوهشكده اكولوژي درياي خزر، ساري
 
 

تكثير ماهي سفيداز مورخه 18/12/82 در چهار رود خانه (شيرود، تنكابن، تجن و گهرباران) در دماي آب رودخانه 8-7 درجه سانتيگراد شروع و در تاريخ 19/2/83 پس از حدود دو ماه در دماي 26-25 درجه سانتيگراد به پايان رسيده است. در طول اين مدت تعداد 7168 عدد مولد ماده و 18218 عدد مولد نر با مجموع كل 25386 عدد مولد ماهي سفيد، در امر تكثير استفاده شد. ميانگين طول، وزن و ضريب چاقي مولدين ماهي سفيددر چهار رودخانه مورد مطالعه بترتيب در جنس ماده و نر برابر (1.5±43.75 و 1.91±36.5 سانتي متر)، (40.36 ± 11189.5 و 115.94±678.13 گرم)، (0.11± 1.42 و 0.05 ±1.38) بود. ميزان استحصال تخم ماهي سفيددر مدت 62 روز تلاش به مقدار 4931.01 کيلوگرم بوده است که بيشترين ميزان استحصال تخم از رودخانه شيرود به مقدار 3189.31 کيلوگرم و برابر 64.7% از کل تخم استحصالي مي باشد. بيشترين ميزان استحصال تخم نيز در نيمه اول فروردين به ميزان 2365.65 کيلوگرم و برابر 48% از کل تخم استحصالي بوده است. بقاء تخم در چهار رودخانه فوق به ترتيب برابر 94.5، 95.1، 87.7 و 96.9 درصد محاسبه گرديد. همچنين مقايسه اي بين وزن تخمدان، GSI (ماده)، همآوري مطلق، همآوري نسبي و درصد تخمه گشايي در چهار رودخانه مورد مطالعه به عمل آمد و تنها در پارامتر تخمه گشائي اختلاف معني داري در سطح يک درصد بين رودخانه ها (شيرود: a، تنکابن: b، تجن و گهرباران: c) مشاهده گرديد. طول كل لارو تازه تخمه گشائي شده برابر2 ±6T.L= ميلي متر و وزن آنها 0.2±2=W ميليگرم اندازه گيري شد. فاكتور وضعيت برابر 0.15±0.92=CF محاسبه گرديد. طول و وزن لاروهاي سه روزه آماده کشت در استخرهاي خاکي نيز بترتيب 2±7=T.L ميلي متر و 0.1 ± 2.7=W ميلي گرم اندازه گيري شد. فاکتور وضعيت آن نيز برابر 0.10 ± 0.78=CF محاسبه گرديد. طول مدت پرورش در سال 1383 بين 50 تا 150 روز متغير بوده است. بچه ماهيان قبل از رهاسازي به لحاظ وجود انگل مورد بررسي قرار گرفتند. در اين بررسي شدت آلود گي از نوع اول بوده است و از تعداد كل 4366 عدد بچه ماهي سفيد نمونه برداري شده از 66 استخر، 11.45% (500 عدد) آنها به انواع آلودگي هاي انگلي مبتلا بودند. انگل هاي جداسازي شده در اين بررسي ديپلستوموم، داكتيلوژيروس، بوتريوسفالوس انواعي از نماتودها، تريكودينا و اپيسنيليس بودند. به سبب عدم رعايت اصول پرورش تعداد 16942454 عدد بچه ماهي زير وزن استاندارد (زير يک گرم) رهاسازي شده است که برابر 19.9% کل رهاسازي در سال 1383 مي باشد. بيشترين فراواني وزني در سال 1383 مربوط به کلاسه وزني 1.5 – 1 گرم به ميزان 68.1% مي باشد و در مجموع 80.1% (62905247 عدد) از ماهيان رهاسازي شده داراي وزن مناسب رهاسازي بوده اند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 22 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):167-174.
 
بررسي بيماريزايي و كارايي تلقيح دهاني غلظت LD50 از ويروس پلي هيدروسيس هسته اي در 36 واريته كرم ابريشم ايران .Bombyx mori L
 
صيداوي عليرضا*,ميرحسيني سيدضياالدين,غني پور ماني
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران
 
 

بيماريزايي و کارآيي تلقيح غلظت LD50 از ويروس پلي هيدروسيس هسته اي به روش دهاني در 36 واريته کرم ابريشم ايران مورد ارزيابي قرار گرفت. پس از استخراج همولنف لاروهاي مبتلا به بيماري گراسري، ويروس پلي هيدروسيس هسته اي خالص سازي شد و در ابتداي سن چهارم لاروي، به روش دهاني و با آغشته کردن برگ مصرفي به لاروها تلقيح گرديد. داده هاي اين پژوهش در قالب مدل هاي خطي تعميم يافته با پنج تکرار (هر تکرار مشتمل بر 250 لارو سن چهارم) تجزيه و تحليل شد. تيمارها شامل دو حالت تلقيح يا عدم تلقيح غلظت LD50 از ويروس پلي هيدروسيس هسته اي به روش دهاني، و واريته ها شامل 36 واريته کرم ابريشم (21 لاين خالص و 15 هيبريد) و صفات مورد مطالعه نيز شامل تعداد لارو زنده، تعداد شفيره زنده و درصد ماندگاري شفيره بود. طبق نتايج آزمايش، لاين هاي با منشا چيني از مقاومت بالاتري نسبت به لاين هاي با منشا ژاپني برخوردار بودند. همچنين صفات مقاومت به ميزان زيادي تحت تاثير هتروزيس قرار گرفتند، به طوري که درصد هتروزيس حاصل در محيط آلوده بالاتر بود. بر اين اساس درصد هتروزيس صفات تعداد لارو زنده، تعداد شفيره زنده و درصد ماندگاري شفيره در محيط شاهد به ترتيب 12.09، 16.94 و 3.6 درصد و در محيط آلود ه به ترتيب 11.67، 27.13 و 14.26 درصد بود. آلوده سازي واريته ها به روش دهاني ميانگين صفات فوق را به ترتيب 33.44 لارو، 80.35 شفيره و 32.42 درصد کاهش داد (p>0.0001). در نتيجه مي توان گفت کارآيي تلقيح خوراکي غلظت LD50 از ويروس پلي هيدروسيس هسته اي در آلوده سازي لاروها بسيا بالا مي باشد. 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 23 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):175-181.
 
مقايسه قابليت هضم و فراسنجه هاي كنتيكي آن در گوسفند و شتر يك كوهانه ايران
 
طباطبايي سيدنورالدين*,نيكخواه علي,زاهدي فر مجتبي,ضميري محمدجواد,رضاييان محمد
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيفات تهران، دانشگاه آزاد خوراسگان
 
 

به منظور تعيين قابليت هضم و فراسنجه هاي كنيتيكي آن در شتر يك كوهانه ايران و مقايسه آن با گوسفند در اين آزمايش از چهار نفر شتر نر يك كوهانه و چهار راس گوسفند نر نژاد شال كه داراي فيستولاي شكمبه اي بودند استفاده شد. جهت تعيين و مقايسه فاكتورهاي مورد نظر در شتر و گوسفند از دو نوع جيره غذايي شامل جيره تمام علوفه و جيره 30 درصد كنسانتره و 70 درصد علوفه استفاده شد. آزمايش در قالب طرح مربع لاتين 2 × 2 با تكرار انجام پذيرفت. نتايج آزمايش نشان دادكه در شتر بين ميانگين هاي pH و غلظت اسيدهاي چرب فرار مايع شكمبه با مصرف جيره هاي مختلف اختلاف معني داري وجود داشت (0.05>p)، ولي در گوسفند اين اختلافات مشاهده نشد. بين غلظت اسيدهاي چرب فرار در گوسفند و شتر تفاوت معني داري وجود داشت (0.05>p)، اما از نظر غلظت نيتروژن آمونياكي و pH تفاوت معني دار نبود. تفاوت معني داري در قابليت هضم ديواره سلولي و ديواره سلولي منهاي همي سلولز بين گوسفند و شتر مشاهده نشد. تراكم اوره و pH خون در شتر تحت تاثير جيره هاي مختلف قرار نگرفت، اما بين گوسفند و شتر اختلاف معني داري وجود داشت (0.05>p). كه مي توان نتيجه گيري كردكه توليد اسيد چرب فرار در شکمبه، و توان باز چرخ نيتروژن آمونياکي در شتر نسبت به گوسفند بالاتر است.

 
كليد واژه: شتر، گوسفند، قابليت هضم، اسيدهاي چرب فرار، نيتروژن آمونياکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 25 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):189-194.
 
اثر فراوري شيميايي دانه جو با اوره، هيدروكسيدسديم يا فرمالدئيد بر عملكرد توليدي و فراسنجه هاي خوني گاوهاي هلشتاين شيرده
 
دهقان بنادكي مهدي*,نيكخواه علي,امانلو حميد,دانش مسگران محسن,منصوري هرمز
 
* پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران
 
 

به منظور تعيين اثر فرآوري شيميايي دانه جو به يكي از روش هاي تيمار با اوره، هيدروكسيدسديم يا فرمآلدئيد در تغذيه گاوهاي هلشتاين شيرده، آزمايشي در قالب طرح چرخشي متوازن با 16 راس گاو (در مرحله اول شيردهي)، چهار جيره و چهار دوره (هر دوره 21 روز با يك هفته جهت عادت دهي) انجام شد. تفاوت جيره هاي يك الي چهار در نوع جو مصرفي بود. به طوري كه جو فرآوري نشده، فرآوري شده با محلول هيدروكسيدسديم، فرمآلدئيد و اوره به ترتيب جيره هاي يك الي چهار بود. گاوها به صورت انفرادي و تا حد اشتها تغذيه مي شدند. توليد شير در هر بار دوشش و تركيبات شير هفته اي دو بار تعيين مي شد. همچنين در پايان هر دوره آزمايشي، نمونه گيري خون، مايع شكمبه و ادرار انجام مي شد. در اين آزمايش ميزان ماده خشك مصرفي، تغييرات وزن بدن و توليد شير تصحيح شده براي درصد چربي تحت تاثير جيره هاي آزمايشي قرار نگرفت ولي توليد شير خام گاوهايي كه با جيره هاي يك الي چهار تغذيه شده بودند به ترتيب 25.73، 26.98، 26.92 و 27.35  كيلوگرم در روز بود كه به طور معني داري تحت تاثير جيره ها قرار داشت (p<0.01). همچنين درصد چربي و كل مواد جامد شير گاوهاي تغذيه شد ه با جيره دو و چهار كاهش معني داري نسبت به دو گروه ديگر نشان داد. ولي درصد پروتئين و لاكتوز و همچنين ميزان توليد روزانه كليه تركيبات شير بين گروه ها تفاوتي نداشت. ميانگين pH مايع شكمبه و ادرار گاوهايي كه از جيره هاي دو الي چهار مصرف كرده بودند به طور معني داري بيشتر از گروه كنترل بود (p<0.01). غلظت نيتروژن اوره اي پلاسماي خون گاوهايي كه جيره چهار را مصرف كرده بودند نسبت به ساير گاوها افزايش معني داري داشت. ولي ساير فرا سنجه هاي خوني در بين گروه ها تفاوتي نداشت. با توجه به اين مشاهدات چنين استنتاج مي شود كه استفاده از دانه جو فرآوري شده با هيدروكسيدسديم يا اوره موجب افزايش ميزان توليد شير روزانه و كاهش درصد چربي شير گاوها مي شود. ولي مصرف جو فرآوري شد ه با فرمآلدئيد فقط موجب افزايش توليد شير مي گردد.

 
كليد واژه: فرآوري شيميايي، دانه جو، هيدروكسيدسديم، فرمآلدئيد، اوره، گاو شيرده، فراسنجه هاي خوني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:38 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 15 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):111-117.
 
سنجش مقادير سرب و كادميوم در پوسته صدف مرواريد ساز محار (Pinctada radiata) جزيره هندورابي
 
رياحي بختياري عليرضا,مرتضوي ثمر*
 
* گروه محيط زيست، دانشگاه ملاير
 
 

در اين تحقيق ميزان عناصر سرب و کادميوم در پوسته صدف مرواريد ساز محار، آب و رسوبات جزيره هندورابي با هدف بررسي ميزان آلودگي محيط و موجودات منطقه به خصوص صدف بومي محار اندازه گيري گرديد. بدين منظور در تابستان سال 1381 نمونه برداري از آب و رسوبات بستر از 4 ايستگاه با 3 تكرار صورت گرفت، همچنين نمونه برداري از صدف مرواريد ساز محار از 4 ايستگاه مزبور انجام پذيرفت که پس از زيست سنجي و توزين صدف، هضم شيميايي نمونه ها در نهايت توسط دستگاه جذب اتمي ميزان عناصر سرب و كادميوم د ر آب و رسوبات بستر و پوسته صدف مرواريد ساز محار اندازه گيري گرديد. نتايج حاصله بيان گر آنست كه: ميانگين سرب و كادميوم در رسوبات به ترتيب 4.62 و 1.11 ميكروگرم بر ليتر و در آب 3.67 و 0.837 ميكروگرم بر ليتر بود، كه در مقايسه با استانداردهاي جهاني اين مقادير در محدوده قابل تحمل آبزيان بوده که در آبزي پروري مناسب مي باشد. همچنين ميزان سرب و كادميوم در پوسته صدف به ترتيب 10.87 و 2.08 ميكروگرم بر ليتر بود. هيچ گونه همبستگي بين اندازه و وزن صدف مرواريد ساز محار با ميزان جذب و تجمع عناصر در پوسته صدف و بين ميزان عناصر سنگين در رسوبات و پوسته صدف وجود نداشته، اما همبستگي معني دار و مثبتي بين كادميوم و سرب موجود در آب وجود دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 16 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):118-122.
 
اثر كادميوم در حضور غلظت هاي مختلف نمك NaCl بر روي شاخص هاي رشد در جلبك سبز تك سلولي Dunaliella salina
 
يحيي آبادي سيما*,شريعتي منصور
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد فلاورجان
 
 

Dunaliella يك جلبك سبز تك سلولي مي باشد. اثر كادميوم در حضور غلظت هاي مختلف نمك كلريدسديم شاهد (غلظت 1 مولار) و 1.5و 2 مولار برشاخص هاي رشد (تعداد سلول و ميزان كلروفيل كل) در سويه ايراني جلبك سبز D. salina به مدت 36 روز مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان داد كه افزايش در غلظت نمك موجب كاهش اثرات تخريبي كادميوم بر تعداد سلول و ميزان كلروفيل كل سلولهاي D. salina مي گردد. به نظر مي رسد كه كاهش تاثير كادميوم در نرخ رشد و ميزان كلروفيل كل با افزايش غلظت نمك به علت تشكيل CdCl2 و جذب كمتر كادميوم توسط سلول مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 17 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):123-129.
 
ساختار جمعيتي ماهيان در درياچه سد دز
 
اسكندري غلامرضا*,سبزعلي زاده سارا,دهقان مديسه سيمين,مياحي يوسف
 
* مركز تحقيقات آبزي پروري جنوب كشور، اهواز، ايران
 
 

نمونه برداري بوسيله تور گوشگير ثابت به صورت ماهانه از 5 ايستگاه در درياچه سد دز از دي ماه 1380 لغايت آذر ماه 1381 جهت ماهي شناسي انجام گرفت. در اين مطالعه 12 گونه ماهي متعلق به 3 خانواده شناسايي گرديد. خانواده كپور ماهيان با 9 گونه بيشترين فراواني را داشته اند. حداكثر فرواني ماهيان در فصل تابستان مشاهده گرديد. در ميان گونه هاي ماهي، تويني (Capoeta trutta)، شيربت (Barbus grypus) و عنزه (Barbus esocinus)به ترتيب بيشترين فراواني را به خود اختصاص مي دهند. به لحاظ تغذيه اي تعداد زيادي از گونه ها همه چيز خوار بوده و گونه هاي پلانكتون خوار، گوشتخوار و ديتريت خوار نيز ديده مي شوند. تخم ريزي اكثر گونه ها در اواخر زمستان و بهار صورت مي پذيرد و بعضي از گونه ها در فصول مختلفي از سال تخم ريزي مي كنند. ميزان تنوع 1.11، غناي گونه اي 1.05 ، ترازي زيستي 0.45 و غالبيت 0.46 بدست آمد.

 
كليد واژه: درياچه سد دز، شناسايي ماهيان، تغذيه، تخم ريزي، شاخص هاي اكولوژيك
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 18 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):130-139.
 
بررسي تاثير رژيم نوري بر رشد ميكروجلبك Tetraselmis suecica در محيط كشت هاي ويتامينه و فاقد ويتامين
 
معصومي زاده سيده زهرا*,ياوري وحيد,كوچينين پريتا,سواري احمد
 
* دانشگاه آزاد اسلامي واحد اهواز - دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي، گروه شيلات
 
 

تامين محيط كشت مغذي جهت تغذيه ميكروجلبك ها با هزينه بسيار زياد همراه است. در اين تحقيق اثر سه محيط كشت در سه نور مختلف بر رشد ميكروجلبك Tetraselmis suecica بررسي شده است. 9 تيمار هر كدام با سه تكرار شامل 1- محيط كشت  TMRLو 2- محيط كشت TMRL و ويتامين هاي موجود در محيط كشت گيلارد TV1) -3) و TMRL و ويتامين هاي گروه  Bو (TV2) و هر كدام در معرض شدت هاي نوري  luxو 2500، 1500، 500 قرار گرفتند. كليه تيمارها در دماي 2±42 درجه سانتيگراد و دوره نوري 16 ساعت روشنايي و 8 ساعت تاريکي با پمپ هوادهي شدند. با توجه به نتايج آناليز واريانس مشخص شده كه تفاوت آماري معني داري در بين تيمارهاي نوري مختلف وجود دارد و با افزايش نور، رشد نيز افزايش مي يابد. همچنين وجود اختلاف معني دار در بين محيط كشت هاي مختلف در نور luxو1500 و  luxو 2500 نشان دهنده تاثير ويتامين ها در اين شرايط نوري مي باشد. به طور كلي بين محيط كشت هاي ويتامينه و محيط كشت بدون ويتامين اختلاف آماري معني داري وجود دارد در حالي كه بين دو محيط كشت ويتامينه اختلاف آماري معني داري وجود ندارد. لذا توصيه مي شود با توجه به هزينه كمتر، محيط كشت TMRL و ويتامين هاي گروه B جايگزين محيط كشت TMRL و ويتامين هاي Guillard شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 24 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):182-188.
 
استفاده از روش هاي مولكولار جهت تشخيص لپتوسپيرا
 
صفويه صديقه السادات*,آقايي پور خسرو
 
* موسسه تحقيقات واكسن و سرم سازي رازي، حصارك، كرج
 
 

تشخيص سريع لپتوسپيرا يكي از ضروريات در درمان اين بيماري زئونوز مي باشد. عدم توانايي روشهاي سرولوژيك در تشخيص سريع اين باكتري (اين روش براي تشخيص و ايجاد پادتن دارند) موجب گرديده است كه روش PCR به دليل حساسيت و دقت بالاي آن به عنوان كانديداي مناسبي بدين منظور مطرح شد. در ايران نيز با توجه به شيوع فرم حاد و مزمن اين بيماري بايد درمان و يا كنترل آن برنامه ريزي گردد و تشخيص عامل بيماري اولين گام بدين منظور مي باشد. در اين تحقيق جهت تشخيص سريع اين بيماري از تكنيك PCR استفاده گرديد. كه از سه سروواريته غالب شناخته شده در ايران L. sejroe hardjo ، L. grippotyphosa، L.canicola مورد مطالعه قرار گرفت. بدين منظور به عنوان هدف دو نقطه ژني اختصاصي براي لپتوسپيراهاي پاتوژن انتخاب گرديد پرايمرهاي G1/G2 با شناسايي قطعه اول محصول PCR به طول 285bp ايجاد نمودند و پرايمرهاي 590DIR 1.590REV2 با هدف قرار دادن قسمتي از يك ناحيه جديد تكرار شونده ژنوم محصول PCR به طول 571bp ايجاد نمودند. براي تاييد محصول PCR از آنزيم هاي محدودگر استفاده گرديد كه از آنزيم AluI براي محصول 571bp و آنزيم MboI براي محصول 285bp بكار رفت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:39 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 26 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):195-197.
 
بررسي آلودگي گونژيلونما در نشخواركنندگان در كشتارگاه اروميه
 
توسلي موسي*,نظري منش محسن,تاجيك حسين
 
* دانشكده دامپزشكي، دانشگاه اروميه
 
 

گونه هاي گونژي گونژيلونما انگل قسمت فوقاني لوله گوارش پستاند اران مختلف در سراسر دنيا مي باشند. ميزبان نهايي با خوردن سوسک هاي ميزبان واسط آلوده مي شوند. در يک دوره دو ساله جهت تعيين آلودگي نشخوارکنندگان به گونژيلونما در زمان ذبح دام ها به کشتارگاه شهرستان اروميه مراجعه و پس از ذبح دام ها نمونه هاي مري جمع آوري و به آزمايشگاه انتقال داده مي شد. در آزمايشگاه مخاط مري در برابر نور بررسي شده و انگل هاي موجود را جد ا مي نموديم. در اين بررسي از 256 راس گاوميش، 283 راس گاو، 328 راس گوسفند و 171 راس بز نمونه برداري انجام شد. نتايج حاکي از آلودگي 32 راس گاو (11.3%)، 19 راس گاوميش (7.4%)، 7 راس بز (4.08%) و 16 راس گوسفند (4.9%) به Gongylonema pulchorum بود     

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 27 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):198-199.
 
تعيين ميزان باروري كيست ها و زنده بودن پروتواسكولكس هاي كيست هاي هيداتيك جدا شده از گوسفندان لري و بختياري شهر كرد
 
عالميان سعيد*,حسيني سيدحسين,كريمي غلامرضا
 
* آزمايشگاه موسسه تحقيقات واكسن و سرم سازي رازي
 
 

در اين بررسي با استفاد ه از امكانات از مجموع 7032 راس گوسفند كشتار شده كه مورد بررسي قرار گرفتند ميزان آلودگي كبد به كيست هيداتيك 1.36%، آلودگي ريه 1.55% و آلودگي ساير اندام ها 0.028% را نشان دادند و ميزان باروري كيست در گوسفند به طور ميانگين در سنين مختلف 86.16% و ميزان زنده بودن پروتواسكولكس 82.45% برآورد شد.    

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 5 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):39-45.
 
مطالعه مخاطرات بهداشتي كشتارگاه طيور با استفاده از سيستم HACCP از توليد تا مصرف
 
جوادي افشين*,رضويلر ودود
 
* گروه بهداشت مواد غذايي، دانشکده دامپزشكي، دانشگاه آزاداسلامي تبريز
 
 

ميكروب هايي نظير سالمونلا، ليستريا، كمپيلوباكتر و … بيماري هايي را از راه مواد غذايي در انسان ايجاد كرده اند كه سيستم هاي كنترلي وتضمين ايمني غذا توانايي ممانعت از بروز آنها را ندارند. در اين بررسي 30 نمونه از مراحل كشتار اخذ گرديده و ميزان شيوع سه باكتري Staphyloccus aureus كوآگولاز مثبت، سالمونلا و Clostridium perfringens و هم چنين بار آلودگي بهSta. Aureus  طبق روش استاندارد ايران مورد مطالعه قرار گرفت. در نتايج بدست آمده از آناليز واريانس چند راهه براي گروه هاي وابسته و آزمون مك نمار براي تفاوت نسبت هاي وابسته و از آزمون T- test براي مقايسه داده هاي كميتي بصورت دوبدو استفاده گرديد. ميانگين بار Staph. aureus نيز در هر كدام از مراحل پركني و تخليه احشا و بعد از غوطه وري در تانك آب خنك كننده افزايش معني داري را نشان داد (p<0.05). ولي كاهش بار استافيلوكوكي در اثر دوش آب سرد اختلاف معني داري را نشان نداد (P>0.05). همچنين مقايسه فراواني آلودگي استافيلوكوكي در مرحله بعد از غوطه وري در تانك آب خنك كننده نسبت به مرحله دوش آب سرد و مقايسه فراواني آلودگي سالمونلايي در بعد از تخليه احشا نسبت به مرحله پركني افزايش معني داري را نشان داد (P>0.05). آلودگي به Clostridium perfringens در نمونه هاي گرفته شده مشاهده گرديد ولي تغييرات ميزان شيوع آن و مقايسه آنها به صورت دو به دو با هم تغيير معني داري را نشان نداد (P>0.05). بطور كلي نتايج اين بررسي نشان داد كه مقاطع پركني، تخليه احشا دوش آب سرد و مرحله غوطه وري در آب خنك كننده قويا از نقاط بحراني در كشتارگاه طيور مي باشد.

 
كليد واژه: طيور، سالمونلا، Cl. perfringens، Staph. aureus كشتارگاه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 6 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):46-52.
 
بررسي اثرات جيره هاي مرطوب بر عملكرد جوجه هاي گوشتي پس از اعمال محدوديت غذايي در دوره رشد جبراني
 
رامشي فاضل,اسلامي موسي*,فياضي جمال
 
* گروه علوم دامي، دانشگاه كشاورزي و منابع طبيعي رامين
 
 

در اين آزمايش تعداد240 قطعه جوجه يك روزه نر و ماده گوشتي سويه آرين به طور تصادفي انتخاب، و سپس جوجه ها به 6 تيمار آزمايشي تقسيم شدند. اين آزمايش با استفاده از طرح كاملا تصادفي به روش فاكتوريل (2×3) شامل سه سطح محدوديت فيزيكي (صفر درصد محدوديت (شاهد)، ده درصد و بيست درصد كمتر از (شاهد)، و دو روش تغذيه (خشك و مرطوب)، با چهار تكرار و 10 قطعه جوجه براي هر تكرار در داخل هر تيمار انجام گرديد. افزايش وزن زنده در پايان هفت هفتگي، در تيمارهاي غذايي 0، 10 و20 درصد محدوديت به ترتيب 2031.13 ، 1905.13 و 1907 گرم بود، كه تيمار صفر درصد با ساير تيمار ها اختلاف معني داري داشت (p<0.05). روش تغذيه (خشك و مرطوب) بر روي افزايش وزن زنده نهايي تاثير معني داري نداشت. مصرف خوراك تيمار بيست درصد محدوديت از ساير تيمارها كمتر بود، همچنين ميانگين مصرف جيره مرطوب كمتر از جيره خشك بود (p<0.05). ضريب تبديل غذايي تيمار شاهد كمتر از تيمارهاي ده و بيست درصد محدوديت بود (p<0.05). اما بين تيمارهاي ده و بيست درصد محدوديت تفاوت معني داري وجود نداشت. ضريب تبديل جيره مرطوب از جيره خشك كمتر بود (p<0.05). از نظر وزن لاشه، وزن سينه، وزن ران، وزن چربي محوطه بطني و وزن امعا و احشا بين تيمارها اختلاف معني داري وجود نداشت. وزن امعا و احشا در جيره مرطوب با ساير تيمارها اختلاف معني داري داشت (p<0.05). 

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات امور دام و آبزیان

 

 7 : پژوهش و سازندگي بهار 1386; 19(4(پي آيند 74) در امور دام و آبزيان):53-57.
 
تاثير سطوح مختلف چربي گياهي بر عملكرد جوجه هاي گوشتي در دوره رشدي و پاياني
 
نعمتي محمدحسين,شريعتمداري فريد*,واعظ ترشيزي رسول,لطف الهيان هوشنگ
 
* دانشکده کشاورزي دانشگاه تربيت مدرس
 
 

اين آزمايش به منظور بررسي تاثير سطوح مختلف چربي گياهي در دوره رشد و پاياني بر عملكرد جوجه هاي گوشتي انجام گرفت. جوجه خروس ها از نژاد راس با ميانگين وزني 10±195 گرم در سن 14 روزگي انتخاب شدند و در قالب طرح كاملا تصادفي با 4 تيمار (شامل سطوح مختلف چربي گياهي 0، 2،  4 و 6درصد) و 4 تكرار و 7 قطعه جوجه در هر تكرار بطور تصادفي بين باكس ها تقسيم شدند . جيره هاي آزمايشي با انرژي و ازت يكسان تنظيم شده و در طول دوره رشد و پاياني در اختيار جوجه ها قرار گرفت. در پايان آزمايش از هر تکرار يک قطعه پرنده با وزني نزديک به ميانگين وزني تکرار انتخاب و جهت بررسي درصد چربي محوطه شکمي کشتار گرديد. نتايج حاصله نشان داد كه استفاد ه از چربي گياهي در جيره جوجه هاي گوشتي طي دوره رشدي و پاياني تاثير معني داري بر افزايش وزن روزانه و نهايتا وزن بدن نسبت به گروه شاهد داشت (0.05>p) بطوري كه با افزايش سطح چربي در جيره، وزن بدن نيز افزايش يافت. از نظر ميزان خوراك مصرفي تفاوت معني داري بين تيمارهاي آزمايشي مشاهده نشد (0.05>p) ليكن گروه هاي آزمايشي كه چربي در جيره آنها استفاده شده بود از مصرف خوراك بالاتري برخوردار بودند.
استفاد ه از چربي گياهي در خوراك منجر به بهبود ضريب تبديل غذايي شد (0.05>p). ميزان چربي محوطه بطني در تيمارهايي كه از چربي گياهي استفاده كرده بودند بالاتر بود ليكن تفاوت ها از لحاظ آماري معني دار نبود (0.05>p). نتيجه اين که استفاد ه از چربي منجر به افزايش وزن بدن، ميزان خوراک مصرفي و بهبود ضريب تبديل خوراک گرديد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  11:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها