0

بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 22 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):433-441.
 
بررسي اثرات شدت و زمان برگزدايي بر عملكرد و اجزاي عملكرد ذرت
 
محمودي پريسا,كوچكي عليرضا,نظامي احمد,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

به منظور بررسي اثر زمانهاي مختلف برگزدايي (20، 40، 80،60 و 100 روز پس از کاشت) و نيز شدت آن (0، 30، 66 و 100 درصد) روي رقم تري وي کراس 647 آزمايشي به صورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با 3 تکرار در مزرعه پژوهشي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در سال 1384 انجام گرفت. کرتهاي اصلي شامل زمانهاي برگزدايي و کرتهاي فرعي شامل شدتهاي برگزدايي بود. براي اين منظور در فواصل زماني مذکور مقدار برگ در حد 33 درصد، 66 درصد و 100 درصد از تمام برگهاي بوته هاي يک کرت قطع شد و در پايان آزمايش صفات مختلف مورفولوژيک و فيزيولوژيک از قبيل تعداد برگ در بوته، وزن خشک کل و اجزاي گياهي، عملکرد و اجزاي آن و نيز شاخص برداشت مورد ارزيابي قرار گرفت. به طور کلي نتايج نشان داد که برگزدايي در مراحل اوليه (20 و 40 روز) و آخر رشد (100 روز) تاثيري بر اکثر صفات مورد بررسي نداشت ولي در مراحل مياني دوره رشد، اين صفات را تحت تاثير قرار داد و باعث کاهش آنها شد. شدت برگزدايي نيز تا حد 66 درصد تاثيري بر اين صفات نداشت ولي در سطح 100 درصد آنها را کاهش داد. بدين ترتيب به نظر مي رسد با قطع کمي بيش از 50 درصد برگ، گياه بتواند خود را ترميم نمايد ولي در 100 درصد امکان ترميم کامل وجود نداشته است. از نظر زماني نيز اعمال تيمار برگزدايي در 20 و 40 روز پس از کاشت تاثير سويي بر رشد و نمو گياه نداشت زيرا براي گياه امکان ترميم وجود داشته است ولي در 60 و 80 روز چنين امکاني بدست نياورده است و در مراحل انتهايي رشد (100 روز پس از کاشت) چون گياه رشد خود را کامل کرده است، برگزدايي تاثير سويي بر خصوصيات رشد و نموي آن نداشته است.

 
كليد واژه: ذرت، زمانهاي برگزدايي، شدتهاي برگزدايي، عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 23 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):443-452.
 
استفاده از روش تلفيقي خاکورزي و سمپاشي نواري در مديريت علفهاي هرز براي کاهش مصرف علف کش در زراعت چغندرقند (Beta vulgaris)
 
ملكي غلام رضا,زند اسكندر,ميرهادي سيدمحمدجواد
 
 
 

به منظور استفاده توام از روش مکانيکي کنترل علف هاي هرز (خاکورزي) و سمپاشي نواري براي کاهش مصرف علف کش در زراعت چغندرقند، آزمايشي مزرعه اي در سال 1384 در مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان مرکزي (اراک) به اجرا درآمد. آزمايش به صورت کرتهاي خرد شده در قالب طرح بلوکهاي کامل تصادفي با 18 تيمار و 4 تکرار انجام شد. فاکتور اصلي شامل، خاکورزي بين رديفي در دو سطح (با و بدون خاکورزي) و فاکتور فرعي شامل نسبتهاي 100، 75، 50 و 25 درصد مقدار توصيه شده مخلوط علف کشهاي دسمديفام (بتانال آ. ام.) + کلريدازون (پيرامين) به صورت پخش سراسري و نسبتهاي 75،50 و 25 درصد علف کش هاي مذکور به صورت پخش نواري بود. ضمنا دو تيمار شاهد بدون کنترل و وجين دستي نيز به فاکتورهاي فرعي اضافه شد. نتايج بدست آمده اختلاف معني داري را در بين تيمارهاي اصلي (خاکورزي و عدم خاکورزي) در مورد صفات اندازه گيري شده گياه زراعي نشان نداد. بيشترين عملکرد ريشه و وزن کل بوته چغندرقند پس از تيمار وجين دستي از نسبتهاي 100 و 75 درصد علف کش با پاشش سراسري و 75 درصد با پاش نواري بدست آمد. درصد قند نيز در بين تيمارهاي آزمايش تفاوت معني داري نداشت. نسبت هاي 100 و 75 درصد علف کش در بين تيمارهاي با پاشش سراسري و 75 درصد در بين تيمارهاي با پاشش نواري بيشترين کاهش زيست توده و کنترل علف هرز را داشتند. بنابراين با توجه به نتايج بدست آمده از عملکرد ريشه و وزن کل بوته، مي توان در جهت صرفه جويي از مصرف علف کش و با توجه به مسايل زيست محيطي مصرف بالاي علف کش ها، از نسبت 75 درصد سراسري و نواري به جاي نسبت کامل (100%) علف کش استفاده نمود.

 
كليد واژه: مديريت علف هاي هرز چغندرقند، کاهش مصرف علف کش، خاکورزي بين رديفي، مصرف نواري و سراسري علف کش، کاهش نسبت علف کش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 24 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):453-462.
 
اثرات فيزيولوژيک تنش خشکي ناشي از پلي اتيلن گلايکول بر جوانه زني ژنوتيپ هاي نخود (.Cicer arietinum L)
 
معصومي علي,كافي محمد,خزاعي حميدرضا
 
 
 

 

نخود يکي از قديمي ترين حبوبات مهم کشت شده در مناطق حاشيه اي و مناطق خشک و نيمه خشک به شمار مي آيد. جوانه زني و استقرار گياهچه نخود به عنوان يکي از محصولات زراعي مناطق خشک و نيمه خشک براي تعيين تراکم نهايي بوته در واحد سطح داراي اهميت ويژه اي است. هدف از اين پژوهش بررسي اثر چهار سطح تنش خشکي و يک تيمار شاهد بدون تنش (شامل: صفر، 4- ، 8- ، 12- ، 16- بار) بر جوانه زني 12 ژنوتيپ نخود، با استفاده از پلي اتيلن گلايکول بود. آزمايش به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي با 3 تکرار در شرايط کنترل شده، درون انکوباتور آزمايشگاه فيزيولوژي دانشگاه فردوسي در سال 1384 انجام شد. در تمام سطوح خشکي صفات رشدي شامل سرعت و درصد جوانه زني، طول و وزن خشک ريشه چه و ساقه چه و نسبت آنها و در نهايت ميزان مصرف ذخيره غذايي لپه ها، کاهش يافت و روند نزولي در آنها مشاهده شد. با توجه به تنوع صفات در پتانسيل هاي 4- و 8- بار، مي توان گفت که اين بازه، بهترين محدوده براي تعيين ميزان تحمل ژنوتيپ هاي نخود به تنش خشکي بود و در تنش هاي شديد خشکي اکثر ژنوتيپ ها قادر به توليد ريشه چه و ساقه چه نبودند. به طور کلي ژنوتيپ هاي جم، کرج 31-60-12، ILC482 و MCC101 به شرايط خشکي پاسخ مطلوبتري دادند. با تکرار اين آزمايش در مراحل ديگر رشد در شرايط مزرعه با اطمينان بيشتري مي توان کشت اين ارقام را در مناطق تحت تنش توصيه کرد.

 
كليد واژه: نخود (.Cicer arietinum L)، جوانه زني، پلي اتيلن گلايکول (PEG)، تنش خشکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 25 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):463-469.
 
پيش بيني اثرات رقابتي تاج خروس (Amaranthus retroflexus) بر عملكرد سورگوم دانه اي (Sorghum bicolor L.Moench) با استفاده از سطح برگ نسبي
 
موسوي سروينه باغي سيدرضا,بهشتي عليرضا
 
 
 

بمنظور پيش بيني اثرات رقابتي تاج خروس بر عملكرد سورگوم دانه اي با استفاده از سطح برگ نسبي تاج خروس آزمايشي در سال زراعي 1384 در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي بصورت مدل واكنش در مزرعه تحقيقاتي مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي مشهد انجام شد. تيمارهاي آزمايش شامل تراكمهاي 0 ، 2 ، 8 و 16 بوته در مترمربع تاج خروس و تراكمهاي 10 ، 15 و 30 بوته در مترمربع سورگوم بودند. براي تحليل و پيشگويي نتايج حاصل از رقابت و ضريب خسارت، از مدل سه پارامتره كراف و همكاران استفاده شد. نتايج بدست آمده حاكي از حساسيت شديد سورگوم به رقابت تاج خروس بود به طوريكه عملكرد دانه سورگوم درتراكمهاي 10 ،15 و 30 بوته در متر مربع سورگوم به ترتيب 11/0، 38/0 و 22/0 كيلوگرم در متر مربع و همچنين عملكرد بيولوژيك سورگوم بترتيب 6/0، 27/1 و 1 كيلوگرم در مترمربع كاهش نشان داد. برآورد مدل از ضريب خسارت نسبي (q) ضمن دلالت بر برتري رقابتي تاج خروس حاکي از گسترش سريع سطح برگ تاج خروس نسبت به سورگوم بود. اين نتايج نشان داد استفاده از مدل ياد شده ضمن تعيين ضريب خسارت نسبي مي تواند روش خوبي براي توصيف داده هاي بدست آمده از رقابت سورگوم و تاج خروس با استفاده از سطح برگ نسبي علف هرز باشد.

 
كليد واژه: سطح برگ نسبي، ضريب خسارت نسبي، سورگوم دانه اي، تاج خروس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 26 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):471-485.
 
ارزيابي تنوع گونه اي، کارکردي و ساختار جوامع علف هاي هرز مزارع گندم در استانهاي خراسان شمالي، جنوبي و رضوي
 
نوروززاده شهرام,راشدمحصل محمدحسن,نصيري محلاتي مهدي,كوچكي عليرضا,عباسپور مجيد
 
 
 

به منظور بررسي تنوع گونه اي،كاركردي و ساختار جوامع علف هاي هرز مزارع گندم استان خراسان در مطالعه اي چهار ساله (1386-1383) تعداد 259 مزرعه در 21 شهرستان استان هاي خراسان رضوي، شمالي و جنوبي از مرحله ساقه دهي تا پايان مرحله خوشه دهي گندم مورد بررسي قرار گرفت. نمونه برداري بطور تصادفي با روش سيستماتيك و مطابق الگوي w با استفاده از كادر 5/0 × 5/0 متر مربعي انجام و تراكم، درصد فراواني و يكنواختي علف هاي هرز به تفكيك جنس و گونه تعيين شد. آناليز داده ها با استفاده از روش چند متغيره تجزيه مولفه هاي اصلي (PCA) انجام شد. در اين بررسي 120 گونه علف هرز از 26 خانواده گياهي شناسايي شد. خانواده هاي كاسني (Asteraceae) و گندميان (Poaceae) با 20 و 25 گونه به ترتيب بيشترين غناي گونه اي دو لپه و تك لپه اي را داشتند. همچنين علف هاي هرز يكساله با 89 گونه و دو ساله با 7 گونه به ترتيب بيشترين و كمترين تعداد را داشتند. بيشترين تعداد گونه علف هرز در نيشابور (52 گونه) و كمترين آن در نهبندان (4 گونه) مشاهده شد. در بين شهرستانهاي مورد مطالعه مشهد و قوچان با 71% بيشترين درجه تشابه و تايباد و نهبندان فاقد تشابه بودند. بيشترين شاخص هاي شانون و سيمپسون در اسفراين به ترتيب معادل 93/2 و 1 و كمترين آن در نهبندان معادل 57/0 و 71/0 مشاهده شد. از نظر تراكم، درصد فراواني و درصد يكنواختي علف هاي هرز در سطح تشابه 75% شهرستانهاي مختلف در پنج خوشه مجزا قرار گرفتند.

 
كليد واژه: تنوع گونه اي، علف هاي هرز، گندم، شاخص تشابه، ساختار جوامع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:03 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 1 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):1-9.
 
ارزيابي مقاومت به شوري و خشکي جدايه هاي بومي Sinorhizobium meliloti استان كرمان
 
ابوالحسني زراعت كار محبوبه,لكزيان امير,حق نيا غلامحسين,آستارايي عليرضا,سرچشمه پور مهدي
 
 
 

تلقيح گياهان لگومينه با جدايه هاي ريزوبيومي بومي مقاوم به شوري و خشكي تاثير مثبتي در همزيستي لگوم-ريزوبيوم و در نتيجه افزايش رشد و عملکرد گياه دارد. به منظور شناسايي جدايه هاي سينوريزوبيومي مقاوم به شوري و خشكي از 34 منطقه در استان کرمان 82 جدايه جداسازي و خالص سازي شدند و پس از آزمون گره زايي 49 جدايه انتخاب شد. از 49 جدايه 24 جدايه متفاوت بر اساس رشد در محيط کشت جامد حاوي غلظتهاي متفاوت کلريد سديم انتخاب شدند. به منظور مطالعه تحمل به شوري و خشکي 24 جدايه از محيط کشت مايع TY با 8 سطح شوري (كلريدسديم) و 8 سطح خشکي (پلي اتيلن گليکول 6000) استفاده شد. اين آزمايش ها به صورت فاکتوريل در قالب طرح کاملا تصادفي با سه تکرار انجام شد. نتايج بدست آمده نشان داد که بين جدايه هاي سينوريزوبيوم از نظر مقاومت به شوري و خشکي تفاوت معني داري وجود دارد و جدايه ها در سه گروه مقاوم، نيمه حساس و حساس به شوري و خشکي گروه بندي شدند. در آزموني که به منظور بررسي تاثير ميزان پلي ساکاريد برون ياخته اي باکتريهاي سينوريزوبيوم، بر مقاومت باکتري در برابر شرايط تنش آبي انجام گرفت مشاهده شد که جدايه مقاوم 63 (S27K) برابر و جدايه مقاوم 57 (S36K) برابر پلي ساکاريد بيشتري نسبت به جدايه حساس (S56K) توليد کردند و جدايه نيمه حساس (S109K) تنها سه برابر جدايه حساس به شوري و خشکي پلي ساکاريد توليد کرده است. با توجه به نتايج مقاومت به شوري و خشكي، ميزان توليد پلي ساكاريد برون ياخته اي و با در نظر گرفتن توانايي جدايه ها در انجام فرايند تثبيت نيتروژن، دو جدايه سينوريزوبيوم S27K و S36K به عنوان جدايه هاي برتر و مقاوم به شوري و خشكي معرفي شدند.

 
كليد واژه: سينوريزوبيوم مليلوتي، يونجه، خشکي، شوري، پلي ساکاريد برون ياخته اي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 2 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):11-22.
 
ارزيابي مدل شبيه سازي CERES-Wheat در شرايط اقليمي اهواز
 
اندرزيان بهرام,بخشنده عبدالمهدي,بنايان اول محمد,امام يحيي
 
 
 

 

به منظور واسنجي و ارزيابي مدل CERES-Wheat تحت شرايط آب و هوايي اهواز، دو آزمايش مزرعه اي در سال هاي زراعي 83-1382 و 84-1383 در مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خوزستان اجرا گرديد. بعلاوه از نتايج حاصل از آزمايشات انجام شده در سال هاي گذشته در اين مركز نيز استفاده شد. نتايج ارزيابي مدل نشان داد كه RMSE محاسبه شده براي مراحل گل دهي، رسيدگي فيزيولوژيك و همچنين براي توليد ماده خشك و عملكرد دانه به ترتيب برابر 5/2 روز، 5 روز، 640 كيلوگرم در هكتار و 460 كيلوگرم در هكتار بود (مقدار RMSE در همه موارد كمتر از 10% ميانگين داده هاي مشاهده شده بود). اين مبين توانايي خوب مدل CERES-Wheat در شبيه سازي مراحل فنولوژي و عملكرد گندم تحت اين شرايط مي باشد. لذا مي توان بعد از واسنجي و بررسي صحت كاركرد مدل، آن را براي اهداف پژوهشي مورد نظر در شرايط اقليمي اهواز به کار برد.

 
كليد واژه: مدل سازي، شبيه سازي، گندم، CERES-Wheat
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 3 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):23-30.
 
تجزيه پايداري عملكرد ژنوتيپ هاي جو لخت (.Hordeum vulgar L) در مناطق معتدل
 
بهرامي شهرام,بي همتا محمدرضا,سالاري محمد,سلوكي محمود,يوسفي احمد,وهابي سدهي عباس علي
 
 
 

در اين تحقيق، بيست ژنوتيپ جو لخت به منظور بررسي سازگاري و تعيين بهترين ارقام پر محصول و سازگار، مورد مطالعه قرار گرفتند. عملكرد دانه در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در شش منطقه (كرج، اصفهان، نيشابور، يزد، بيرجند و زرقان) به مدت دو سال(84-1382)اجرا گرديد. نتايج تجزيه واريانس هاي ساده و مركب حاكي از وجود تفاوت هاي معني دار بين ژنوتيپ ها بود. به منظور بررسي دقيق تر اثر متقابل و تعيين سازگاري ژنوتيپ ها چند روش مختلف تجزيه پايداري در اين مطالعه شامل: روش هاي واريانس محيطي، ضريب تغييرات محيطي، روش رگرسيوني ابرهارت و راسل، روش ميانگين مربعات درون مكاني سالهاي لين و بينز، روش ضريب تغييرات درون مكاني سالها و روشهاي غير پارامتري ميانگين و انحراف معيار رتبه و روش نسبت شاخص عملكرد مورد استفاده قرار گرفت. نتايج بدست آمده از اين روش ها تقريبا مشابه بودند. بر اساس اكثر روش ها ژنوتيپ هاي ICNB93-328  و ALELI/4/MOLA/2 به عنوان ارقام پايدار شناخته شدند. ژنوتيپ GLORIA نيز براي مناطق نامساعد مناسب تشخيص داده شد.

 
كليد واژه: ژنوتيپ، جو لخت، پايداري، سازگار
 
 
 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 4 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):31-40.
 
اثر مقدار و زمان کاربرد نيتروژن و علفکش 2,4-D+MCPA بر توزيع مکاني بانک بذر علف هرز سلمه تره در مزرعه ذرت
 
پورطوسي نرگس,راشدمحصل محمدحسن,پارسا مهدي,نصيري محلاتي مهدي,محمدوند الميرا
 
 
 

به منظور بررسي اثرات مديريت هاي مختلف شامل مقادير و زمان هاي مختلف کاربرد کود نيتروژن و نيز علف کش بر الگوي پراکنش مکاني بذرهاي سلمه تره، آزمايشي در سال 1384 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد که در آن 8 قطعه زمين براي کاربرد کود و علفکش هر يک به ابعاد 10×30 متر در نظر گرفته شدند. تيمار هاي اجرا شده عبارت بودند از: توزيع 25 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت با کاربرد علفکش، 25 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت بدون کاربرد علفکش، 25 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت و مرحله شش برگي با کاربرد علفکش، 25 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت و مرحله شش برگي بدون کاربرد علفکش، 120 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت با کاربرد علفکش، 120 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت بدون کاربرد علفکش، 120 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت و مرحله شش برگي با کاربرد علفکش و 120 کيلوگرم در هکتار نيتروژن هنگام کاشت و مرحله شش برگي بدون کاربرد علفکش. در تمامي مراحل نمونه برداري تمام نقاط داراي بذر بودند. ميزان افزايش بانک بذر در تيمار بدون علف کش بيشتر از تيمار کاربرد علف کش بود و علفکش در کاهش بانک بذر اثر مثبتي داشت. در تجزيه هاي زمين آماري، مدل هاي کروي و نمايي با واريوگرام هاي بذرهاي سلمه تره در تيمار هاي مختلف سازگاري داشتند. در کل تيمارها دامنه تاثير بين 88/0 تا 12/45 متر نوسان داشت. درصد اثر قطعه اي نيز بين 093/0 تا 81/28 درصد متغير بود که به ترتيب باعث ضعيف ترين و قوي ترين همبستگي مکاني شد. از لحاظ مکاني، بذرهاي سلمه تره از مناطقي با تراکم بسيار بالا تا مناطقي با تراکم پايين متغير بود و به صورت ساختار لکه اي در دو نمونه برداري ظاهر شد. گرچه مديريت کود نيتروژن در کاهش بانک بذر موثر نبود، ولي کاربرد علفکش در تخريب ساختار لکه ها و کاهش تراکم بذرها تاثير داشت.

 
كليد واژه: مديريت مکاني علف هاي هرز، زمين آماري، واريوگرام، دامنه تاثير، اثر قطعه اي، لکه هاي بانک بذر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 5 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):41-48.
 
عكس العمل اکوتيپ هاي مختلف اسپرس (.Onobrychis viciifolia L) به محلول پاشي نيتروژن، آهن و روي در مناطق سردسير استان چهارمحال و بختياري
 
تدين علي,رييسي گهرويي فايز
 
 
 

گياه علوفه اي اسپرس از خانواده بقولات با ويژگيهاي مطلوبي از جمله توان تثبيت نيتروژن مولكولي بصورت همزيستي است. به منظور بررسي عكس العمل 12 اكوتيپ مختلف اسپرس به محلول پاشي نيتروژن، آهن و روي دو آزمايش مزرعه اي مجزا در قالب طرح آماري كرت هاي خرد شده بر پايه بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار اجرا گرديد. در آزمايش اول، تيمار اصلي شامل پنج اکوتيپ اسپرس اليگودرز، خوانسار، فريدونشهر، فريدن و سميرم و تيمار فرعي شامل سه سطح محلوا پاشي اوره، 4 در هزار، 8 در هزار و 12 در هزار به ترتيب معادل 15، 30 و 45 كيلوگرم نيتروژن در هكتار و يک شاهد بدون اوره بود. در آزمايش دوم، تيمار اصلي شامل هفت اکوتيپ اسپرس گلپايگان، شهركرد-1، شهركرد-2، اروميه مميش خان، اروميه، دربند اروميه و اروميه-2 و تيمار فرعي در سه سطح محلول پاشي کلات آهن و روي شامل، 4 در هزار آهن، 4 در هزار روي و تركيبي از 4 در هزار آهن + 4 در هزار روي و يك شاهد بدون روي و آهن بود. نتايج نشان داد كه اثر محلول پاشي اوره در سه سطح 4 در هزار، 8 در هزار و 12 در هزار و اثر محلول پاشي عناصر كم مصرف آهن و روي و ترکيب اين دو عنصر، بر متوسط ارتفاع، ميزان ماده خشک قسمتهاي هوايي در دو مرحله برداشت و سطح برگ در يک مرحله برداشت در اكوتيپ هاي مختلف اسپرس اختلاف آماري معني داري (p<0.01) داشت. مصرف 30 کيلوگرم نيتروژن خالص در هكتار بصورت محلول پاشي، بيشترين تاثير را بر ارتفاع، ميزان ماده خشک قسمت هوايي و سطح برگ گياه اسپرس داشت. در بين اکوتيپ هاي مورد مطالعه اکوتيپ اليگودرز بيشترين عکس العمل را نسبت به محلول اوره نشان داد. محلول پاشي توام آهن + روي موجب بيشترين تاثير بر ارتفاع، ميزان ماده خشك و سطح برگ گياه اسپرس شد. در بين اكوتيپ هاي تحت بررسي، اكوتيپ اروميه مميش خان بيشترين پاسخ را نسبت به محلول پاشي آهن و روي داشت. به طور کلي، پيشنهاد مي شود که مصرف 30 كيلوگرم نيتروژن در هکتار و محلول پاشي 4 در هزار کلات آهن + روي براي رشد و توليد عملکرد مطلوب اسپرس در اين منطقه ضروري است.

 
كليد واژه: اسپرس، نيتروژن، آهن، روي، محلول پاشي، اكوتيپ، بقولات
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 6 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):49-57.
 
مقايسه چند راهكار مديريتي براي كنترل علف هاي هرز باغات پرتقال شمال ايران
 
تكاسي سميه,راشدمحصل محمدحسن,رضواني مقدم پرويز,نصيري محلاتي مهدي,آقاجان زاده سيروس,كازروني منفرد ابراهيم
 
 
 

به منظور بررسي تاثير گياهان پوششي تابستانه و بقاياي آنها و روش هاي مكانيكي و شيميايي بر تراكم و زيست توده علف هاي هرز در باغات پرتقال والنسيا، آزمايشي در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با 7 تيمار و 3 تكرار در تابستان 1384 در باغ تحقيقاتي موسسه تحقيقات مركبات كشور در رامسر اجرا شد. تيمارها شامل گياهان پوششي سوياGlycine max ، يونجه يكسالهMedicago sativa ، شبدر برسيمTrifulium alexandrinum ، روتيواتور، مالچ كلش برنج، علفكش گليفوسيت و شاهد بدون كنترل بودند. گياهان پوششي در اول ارديبهشت پس از آماده سازي زمين كشت شدند و تيمار مالچ كلش برنج نيز اعمال گرديد. تيمار روتيواتور هر 30 روز يك بار تا آخر آزمايش تكرار مي شد. تيمار علفكش نيز در اواسط تير ماه همزمان با كف بر كردن گياه پوششي اعمال شد. نتايج نشان داد كه گياهان پوششي سويا و يونجه به تر تيب بيشترين و كمترين زيست توده را در بين گياهان پوششي توليد كردند. روند شاخص سطح برگ گياهان پوششي نيز همانند زيست توده بود، سويا بيشترين و يونجه كمترين شاخص سطح برگ را داشتند. در زيست توده علف هاي هرز مشاهده شد كه تيمار گياه پوششي سويا و شخم كمترين و بعد از تيمار شاهد گياه پوششي يونجه بيشترين زيست توده علف هاي هرز را داشتند. بهترين تيمار براي كاهش تراكم علف هاي هرز باريك برگ و پهن برگ به ترتيب تيمارهاي شخم و علفكش و مالچ كلش برنج و گياه پوششي شبدر برسيم بودند و تيمار گياه پوششي يونجه نامناسب ترين تيمار بعد از شاهد براي همه علف هاي هرز بود. در كل تيمار هاي گياه پوششي سويا و شخم مناسب ترين و گياه پوششي يونجه نامناسب ترين تيمارها براي كنترل علف هاي هرز در باغ مورد آزمايش بودند.

 
كليد واژه: كلش برنج، شخم، سويا، يونجه، شبدر برسيم، علفكش
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:05 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 7 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):59-66.
 
اثر تاريخ کاشت و مقادير نيتروژن بر عملکرد و اجزاي عملکرد سياهدانه (.Nigella sativa L)
 
جوادي حامد*
 
* دانشگاه آزاد اسلامي بيرجند
 
 

به منظور بررسي اثر تاريخ کاشت و مقادير نيتروژن بر عملکرد و اجزاي عملکرد سياهدانه، آزمايشي در سال 1385 در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه آزاد اسلامي بيرجند به صورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار انجام گرديد. تيمارها شامل چهار تاريخ کاشت شامل 1، 15 فروردين و 1، 15 ارديبهشت به عنوان فاکتور اصلي و سه سطح نيتروژن شامل 40، 80 و 120 کيلو گرم نيتروژن خالص در هکتار به عنوان فاکتور فرعي بودند. نتايج تجزيه واريانس نشان داد که اثر تاريخ كاشت بر صفاتي مانند ارتفاع گياه، تعداد انشعابات اصلي، تعداد فوليكول در گياه، عملكرد بيولوژيك و عملکرد دانه معني دار بود به طوري که بيشترين ارتفاع گياه، تعداد فوليکول در گياه و عملکرد بيولوژيک در تاريخ کاشت اول، بيشترين تعداد انشعابات اصلي و عملکرد دانه در تاريخ کاشت هاي اول و دوم مشاهده شد. تاريخ كاشت صفاتي مانند تعداد فوليکول در انشعابات اصلي، تعداد دانه در فوليكول، وزن هزار دانه و شاخص برداشت را تحت تاثير قرار نداد. اثر مقادير كود نيتروژن و اثر متقابل تاريخ كاشت × مقادير كود نيتروژن در هيچيك از صفات فوق معني دار نبود. با توجه به نتيجه بدست آمده گياه سياهدانه با دريافت 40 کيلوگرم نيتروژن خالص در هکتار، نيتروژن مورد نياز خود را دريافت نموده و مقادير زيادتر نيتروژن بيشتر جنبه تجملي داشته و تاثير آن بر عملکرد گياه ناچيز است. همچنين تاريخ کاشت هاي فروردين به دليل توليد عملکرد بالاتر مناسب تشخيص داده شدند.

 
كليد واژه: سياهدانه، تاريخ كاشت، نيتروژن، عملكرد، اجزاي عملكرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 8 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):67-78.
 
بررسي ترکيب هاي مختلف کشت مخلوط زيره سبز (Cuminum cyminum) و عدس (Lens culinaris) در سيستم هاي کشاورزي کم نهاده
 
جهاني مريم,كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

به منظور بررسي مقايسه ترکيبهاي مختلف کشت مخلوط زيره سبز و عدس، آزمايشي در سال زراعي 1384 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با 4 تکرار و 5 تيمار  شامل آرايش هاي مختلف کاشت مخلوط دو گياه عدس و زيره اجرا شد. تيمارهاي اين آزمايش عبارت بودند از A: کشت مخلوط رديفي زيره و عدس، B: کشت نواري زيره و عدس (3 رديف زيره و 3 رديف عدس)، C: کشت نواري زيره و عدس (4 رديف زيره و 4 رديف عدس)،D : کشت خالص زيره (6 رديف)، E: کشت خالص عدس (6 رديف). بدين ترتيب تيمارها در دامنه اي از کشت مخلوط رديفي شروع و به کشت نواري ختم شد. بررسي عملکرد و اجزاي عملکرد در گياه زيره سبز نشان داد که وزن خشک اندام هاي رويشي، عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيک، وزن هزار دانه و تعداد بذر در هر چتر بطور معني داري تحت تاثير ترکيبهاي مختلف کاشت قرار گرفت و با تغيير الگوي کاشت از کشت مخلوط رديفي به سمت کشت خالص مقادير آنها کاهش يافت. وزن خشک اندام هاي رويشي، عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيک و شاخص برداشت در عدس نيز تحت تاثير الگوهاي کشت قرار گرفت، به طوريکه بيشترين مقادير در تيمار کشت خالص عدس بدست آمد. ارزيابي نسبت برابري زمين (LER)  نشان داد که بيشترين (1.86) LER مربوط به تيمار A (کشت مخلوط رديفي) و کمترين (1.26) LER مربوط به تيمار C (کشت مخلوط نواري) بود. به تدريج و با تغيير الگوي کشت مخلوط رديفي به سمت کشت مخلوط نواري، LER کاهش پيدا كرد.

 
كليد واژه: كشت مخلوط نواري، كشت مخلوط رديفي، نسبت برابري زمين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 9 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):79-88.
 
اثر نوسانات درازمدت درجه حرارت و بارندگي بر عملکرد زعفران (.Crocus sativus L)
 
حسيني محمد,ملافيلابي عبداله,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

بر اساس يافته هاي اين پژوهش، کاهش عملکرد زعفران استان خراسان در طي 10 سال گذشته بطور قابل توجهي تحت تاثير تغييرات شاخص هاي آب و هوايي بويژه درجه حرارت و رطوبت قرار دارد بطوريکه در ميان شهرستان هاي اصلي توليد کننده زعفران استان از 31 تا 66 درصد تغييرات عملکرد را مي توان با اين متغيرهاي آب و هوايي توصيف کرد. در اين پژوهش از بين پارامترهاي هواشناسي، تاثير بارندگي در مقايسه با درجه حرارت ماهانه کمتر بوده است و نتايج نشان داده است که بارندگي تنها در يکي از شهرهاي اصلي توليد زعفران يعني تربت حيدريه نقش قابل ملاحظه اي بعهده دارد در حاليکه درجه حرارت حداقل و حداکثر ماهانه اصلي ترين متغيرهاي موثر بر کاهش عملکرد زعفران محسوب مي شوند و در اين ميان نتيجه گيري شد که درجه حرارت هاي ماههاي بهار (فروردين، ارديبهشت و خرداد) و تا حدودي ماههاي اول تابستان (تيرماه) بيشترين تاثير منفي را بر عملکرد زعفران نشان مي دهند. الگوي افزايش درجه حرارت هاي حداقل و حداکثر اين ماهها در شهرستانهاي توليد کننده زعفران در استان خراسان در طي 10 سال گذشته تا حد قابل توجهي با روند کاهش عملکرد زعفران در طي اين دوره انطباق نشان داده است. بر اين اساس الگوهاي مکاني-زماني تغييرات عملکرد زعفران (در کنار ساير متغيرهاي موثر زراعي، مديريتي و اقتصادي) از تغييرات آب و هوايي نيز تبعيت داشته و بنظر مي رسد که با تداوم تغييرات آب و هوايي، عملکرد زعفران در سالهاي آينده روند کاهشي خود را ادامه خواهد داد.

 
كليد واژه: زعفران، الگوهاي زماني-مکاني، درجه حرارت، بارندگي، .Crocus sativus L
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:06 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 10 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(1):89-97.
 
اثرات تلقيح نژادهاي بومي ريزوبيوم بر گره زايي ژنوتيپ هاي دسي و كابلي نخود (.Cicer arietinum L) تحت رژيم هاي مختلف رطوبتي در مرحله رشد رويشي
 
خزاعي حميدرضا,پارسا مهدي,حسين پناهي فرزاد
 
 
 

تحقيق حاضر با هدف ارزيابي تلقيح دو ايزوله از ريزوبيوم هاي بومي خراسان روي گره زايي ژنوتيپهاي دسي و كابلي نخود (.Cicer arietinum L) تحت رژيم هاي مختلف رطوبتي خاك، انجام گرفته است. آزمايش به صورت فاكتوريل در قالب طرح كاملا تصادفي با سه تكرار، در گلخانه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد اجرا شد. تيمارهاي آزمايش شامل: رژيم هاي رطوبتي خاك در 4 سطح،FC  (ظرفيت زراعي)، 75% FC، 50%FC و 25%FC  و ژنوتيپ در دوسطح، ژنوتيپ MCC876 از تيپ دسي و ژنوتيپ MCC180 از تيپ كابلي (به ترتيب مقاوم و حساس به خشكي) و تلقيح ريزوبيوم در 3 سطح، ايزوله شماره 16، ايزوله شماره 27 و شاهد (بدون تلقيح) بودند. تفاوت بين رژيم هاي مختلف رطوبتي، ايزوله هاي تلقيح شده و ژنوتيپ هاي آزمايش، براي تمام صفات مورد مطالعه، مثل تعداد گره، وزن خشك گره، وزن ويژه گره، زيست توده بخش هوايي، زيست توده بخش زيرزميني و نسبت وزن خشک بخش هوايي به بخش زيرزميني معني دار (01/0>p) بود. از نظر وضعيت گره زايي، ايزوله 16 در رژيم هاي مختلف رطوبتي خاك، موثرتر از ايزوله 27 نشان داد و تفاوت بين ايزوله 27 و شاهد معني دار نبود (01/0>p). ژنوتيپ مقاوم نيز بيشترين تعداد گره و وزن خشك گره را نسبت به ژنوتيپ حساس داشت و نشان داد كه گره زايي ژنوتيپ هاي مقاوم، كمتر تحت تاثير شرايط خشكي قرار مي گيرد.

 
كليد واژه: نژادهاي ريزوبيوم، تلقيح، تنش خشكي، گره زايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:06 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها