0

بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 7 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):271-283.
 
تاثير فعاليت هاي کشاورزي بر تنوع و فراواني قارچ هاي مايکوريزا در مزارع گندم استان خراسان
 
خداشناس عليرضا,كوچكي عليرضا,رضواني مقدم پرويز,لكزيان امير,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

قارچ هاي مايکوريزا بعنوان بخشي از تنوع زيستي خاک، نقش قابل توجهي در کارکردهاي اکوسيستم ايفا مي کنند. براي تعيين وجود، فراواني و تنوع قارچ هاي مايکوريزا و همچنين اثر فعاليت هاي کشاورزي بوم نظام زراعي اصلي استان خراسان بر قارچ هاي مايکوريزا، مطالعه اي در سه منطقه متفاوت از نظر ميانگين درجه حرارت و بارندگي ساليانه در شهرستان هاي شيروان، مشهد و گناباد انجام شد. دو سيستم کشاورزي کم نهاده و پرنهاده گندم و سيستم طبيعي در هر منطقه به عنوان اکوسيستم هاي مورد مطالعه انتخاب گرديدند. مصرف نهاده هاي کشاورزي ملاک تمايز مزارع در سيستم هاي کشاورزي بود، به طوريکه مزارع سيستم کم نهاده و پرنهاده در هر منطقه به ترتيب بر اساس کمترين و بيشترين مقدار مصرف نهاده ها انتخاب گرديدند. در هر منطقه از خاک مزارع گندم کم نهاده و پرنهاده و سيستم طبيعي نمونه گيري انجام شده و درصد مواد آلي خاک و تعداد اسپور قارچ هاي مايکوريزا تعيين شد. درصد مواد آلي خاک در همه مناطق و سيستم هاي مورد مطالعه پايين بود و تحت تاثير فعاليت هاي کشاورزي افزايش معني داري نشان داد. ميانگين تعداد کل اسپور مايکوريزا در مناطق شيروان، مشهد و گناباد به ترتيب 118، 99 و 76 عدد در هر گرم خاک خشک بوده و تحت تاثير منطقه مورد مطالعه تفاوت معني داري داشت. تعداد کل اسپور مايکوريزا تحت تاثير مواد آلي خاك و توليدات گياهي در سيستم هاي مورد مطالعه نيز تفاوت معني داري داشته و سيستم هاي کشاورزي برتري قابل توجهي بر سيستم هاي طبيعي نشان دادند. غناي گونه اي قارچ هاي مايکوريزا در سيستم هاي پرنهاده و طبيعي گناباد 4 و در ساير سيستم هاي مورد مطالعه 5 بود. توزيع فراواني گونه هاي قارچ مايکوريزا در مناطق و سيستم هاي مورد مطالعه نيز تفاوت معني داري داشت. بر اساس نتايج، قارچ هاي مايکوريزا در خاک سيستم هاي مورد مطالعه حضور قابل توجهي دارند و فعاليتهاي کشاورزي باعث بهبود شرايط براي ايجاد همزيستي و بهره وري از کارکردهاي آنها گرديده است، اما سودمندي اين همزيستي مستلزم شناخت گونه هاي موثر و توجه به آنها در مديريت سيستم هاي کشاورزي است.

 
كليد واژه: مايکوريزا، مواد آلي خاک، گندم، سيستم هاي كشاورزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 8 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):285-294.
 
اثر کاربرد کودهاي بيولوژيک بر شاخص هاي رشدي سياهدانه (.Nigella sativa L)
 
خرم دل سرور,كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي,قرباني رضا
 
 
 

کاربرد کودهاي بيولوژيک به ويژه باکتري هاي محرک رشد گياه و قارچ ميكوريزا به جاي مصرف کودهاي شيميايي از مهمترين راهبردهاي تغذيه اي در مديريت پايدار بوم نظام هاي کشاورزي مي باشد. به منظور بررسي تاثير مايه تلقيح باکتري هاي ازتوباکتر (Azotobacter paspali)، آزوسپيريلوم (Azospirillum brasilense) و قارچ همزيست ميکوريزا (Glomus intraradaices) بر رشد گياه دارويي سياهدانه (Nigella sativa L.) آزمايشي در بهار سال 1386 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در قالب طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي و با سه تکرار انجام شد. تيمارهاي آزمايش شامل:(A)  ازتوباکتر، (B) آزوسپيريلوم، (C) ميکوريزا، A+C، B+C، A+B،A+B+C  و شاهد بودند. مقدار 15 ميلي گرم از هر مايه تلقيحي براي 110 گرم بذر به ازاي هر تيمار به جز شاهد و به صورت تلقيح قبل از کاشت به كار برده شد. نتايج آزمايش نشان داد که تلقيح بذر سياهدانه با كودهاي بيولوژيك باعث افزايش معني دار ارتفاع گياه، شاخص سطح برگ، حداكثر تجمع ماده خشك و سرعت رشد محصول در مقايسه با شاهد شد. ارتفاع گياه در تيمار ترکيبي آزوسپيريلوم و قارچ نسبت به ساير تيمارهاي مورد آزمايش بيشتر بوده و بيشترين ارتفاع گياه در 89 روز پس از سبز شدن مشاهده شد. حداکثر و حداقل شاخص سطح برگ در 82 روز پس از سبز شدن به ترتيب براي تيمار آزوسپيريلوم و ميکوريزا و شاهد برابر 37/0 و 22/0 بدست آمد. بيشترين و كمترين ميزان تجمع ماده خشک در 89 روز پس از سبز شدن به ترتيب در تيمار ترکيبي آزوسپيريلوم و ميکوريزا و شاهد برابر 0/66 و 3/38 گرم در متر مربع حاصل شد. حداکثر و حداقل مقادير سرعت رشد محصول در 82 روز پس از سبز شدن به ترتيب در تيمارهاي آزوسپيريلوم و قارچ و شاهد برابر با 5/14 و 8/5 گرم در متر مربع در روز بدست آمد. همچنين، بيشترين و کمترين سرعت آسيميلاسيون خالص در 61 روز پس از سبز شدن به ترتيب در تيمار دوگانه آزوسپيريلوم و قارچ و شاهد معادل با 2/47 و 7/39 گرم در متر مربع برگ در روز حاصل شد.

 
كليد واژه: ازتوباکتر، آزوسپيريلوم، باکتري هاي محرک رشد، سياهدانه، ميکوريزا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 9 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):295-302.
 
تاثير غلظت هاي مختلف نيكل بر خصوصيات مورفوفيزيولو‍ژيكي گياه جعفري (Petroselinum crispum)
 
خطيب ميترا,راشدمحصل محمدحسن,گنج علي علي,لاهوتي مهرداد
 
 
 

نيکل يکي از فلزات سنگين است که خصوصيات سمي و حتي کشندگي آن براي انسان، حيوانات و گياهان تاييد شده است. البته برخي از گياهان به عنوان گياهان انباشته کننده اين عنصر معرفي شده اند و در تعداد اندکي نيز نيکل به عنوان فلزي سودمند در رشد آنها شناخته شده است. بنابراين بررسي تاثير نيکل بر رشد گياه داراي اهميت است. تحقيق حاضر به منظور بررسي تاثير غلظتهاي مختلف نيکل بر رشد و خصوصيات مورفوفيزيولوژيکي گياه جعفري، در شرايط کنترل شده انجام شد. جوانه زني بذرهاي جعفري در ژرميناتور انجام گرفت و نشاهاي گياهي به محلول هاي کشت منتقل گرديدند و در محلول غذايي هوگلند حاوي غلظتهاي: 0، 25/0، 5/0، 75/0، 1، 5/1، 2 و ppm 4 نيکل (نيترات نيکل) و در هفت تکرار رشد داده شدند. دوازده هفته پس از اعمال تيمارها، خصوصيات مورفوفيزيولوژيکي شامل: مقدار کلروفيل، بيوماس گياهي، طول ريشه و بخش هوايي، سطح برگ، تعداد برگها، مقاومت روزنه ها و مقدار نيكل در بخش هوايي و ريشه ها مورد سنجش قرار گرفت. نتايج حاصل از اين آزمايش نشان داد كه سطوح مختلف غلظت نيكل، تاثير معني داري بر خصوصيات مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي ريشه و اندام هوايي شامل: وزن خشك و تر ريشه و اندام هوايي، طول ريشه، طول بخش هوايي، تعداد برگ، سطح برگ و عدد SPAD داشت. در اين آزمايش با افزايش غلظت نيكل، مقدار كمي تمامي صفات فوق الذكر به طور معني داري نسبت به تيمار شاهد كاهش يافتند. همچنين نتايج حاصل نشان داد كه با افزايش غلظت نيكل، مقاومت روزنه ها نسبت به تيمار شاهد بصورت معني داري افزايش يافت كه نتيجه آن كاهش توليد بيوماس ريشه و اندام هوايي است. علايم مورفولوژي سميت نيكل به صورت نكروزه شدن برگ ها، كاهش قطر ريشه و انشعابات آن و همچنين تغيير رنگ ريشه ها قابل ملاحظه بود.

 
كليد واژه: جعفري، کشت هيدروپونيک، نيکل، Petroselinum crispum
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 10 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):303-313.
 
اثر تاريخ کاشت و تيمارهاي مختلف کودي بر عملکرد، اجزا عملکرد و درصد روغن دانه گياه کرچک
 
رضواني مقدم پرويز,برومندرضازاده زينت,محمدآبادي علي اصغر,شريف علي
 
 
 

به منظور بررسي اثر تاريخ کاشت و کودهاي آلي و شيميايي بر عملکرد، اجزا عملکرد دانه و درصد روغن دانه گياه کرچک مطالعه اي در سال زراعي 83- 82 با استفاده از آزمايش فاکتوريل بر پايه طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. تيمارهاي اين آزمايش عبارت بودند از ترکيبي از چهار سطح تاريخ کاشت (شامل 18 فروردين، 2 ارديبهشت، 17 ارديبهشت و 1 خرداد) و چهار سطح کودهاي آلي و شيميايي (شامل کود گاوي، کود کمپوست هر يک به مقدار 30 تن در هکتار و کود شيميايي (100 کيلوگرم در هکتار ازت و 250 کيلوگرم در هکتار فسفر) و تيمار بدون کود (شاهد)) بود. نتايج اين بررسي نشان داد که با تاخير در کاشت عملکرد دانه؛ درصد روغن دانه و عملکرد روغن کاهش يافت ولي از نظر آماري اختلاف معني داري بين تاريخهاي دوم ارديبهشت، هفدهم ارديبهشت و اول خرداد مشاهده نشد. شاخص برداشت و وزن صد دانه تحت تاثير هيچيک از تيمارها اعم از تاريخ کاشت و تيمارهاي کودي قرار نگرفت. بيشترين تعداد شاخه هاي جانبي، تعداد گل آذين هاي بارور، تعداد کپسول بارور در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در بوته، وزن کاه و کلش در تاريخ کاشت 17 ارديبهشت و تيمار کود شيميايي حاصل شد. نتايج اين بررسي نشان داد که بيشترين درصد روغن، عملکرد دانه و عملکرد روغن در تيمارهاي کود کمپوست و کود شيميايي و در تاريخ کاشت 18 فروردين بدست آمد.

 
كليد واژه: کرچک، تاريخ کاشت، کود، عملکرد دانه و درصد روغن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 11 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):315-325.
 
بررسي اثر تاريخ هاي مختلف كاشت و رژيمهاي مختلف آبياري بر خصوصيات مورفولوژيک و عملكرد نخود (.Cicer arietinum L) رقم 3279 ILC در شرايط آب و هوايي نيشابور
 
رضواني مقدم پرويز,صادقي ثمرجان رضا
 
 
 

جهت بررسي اثرات تاريخ هاي كاشت و رژيمهاي آبياري بر خصوصيات زراعي و عملكرد يك رقم نخود (رقم ILC3279)، آزمايشي در سال زراعي 81 - 1380 در مزرعه آموزشي تحقيقاتي آموزشكده كشاورزي شهيد رجايي نيشابور اجرا شد. آزمايش مورد نظر بصورت اسپليت پلات در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در چهار تكرار اجرا شد. كرتهاي اصلي شامل چهار رژيم آبياري (عدم آبياري در طول فصل رشد (رژيم ديم)، يك بار آبياري بهاره (اول گلدهي)، دو بار آبياري بهاره (شروع گلدهي و 50% گلدهي) و فارياب) و كرتهاي فرعي داراي چهار تاريخ كاشت (پاييزه، انتظاري، بهاره و تاخيري) منظور شدند. در اين آزمايش كشت تاخيري با رژيمهاي آبي ديم, يك بار آبياري بهاره و دو بار آبياري بهاره خشك شدند و فقط كشت تاخيري با رژيم آبي فارياب باقي ماند. بر اساس نتايج حاصله افزايش آب آبياري توانست ارتفاع بوته، ارتفاع اولين غلاف از سطح زمين، فاصله بين گره ها، تعداد گره، تعداد ساقه، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلافهاي دو دانه اي، يك دانه اي و پوك، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در بوته، وزن صد دانه و عملكرد را افزايش دهد. با افزايش طول دوره رشد، ارتفاع بوته، ارتفاع اولين غلاف از سطح زمين، تعداد گره، تعداد ساقه، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلافهاي (دو دانه اي و پوك)، تعداد دانه در بوته، وزن دانه در بوته افزايش يافت. در اين ميان كشت پاييزه بالاترين عملكرد را نسبت به تاريخهاي كاشت ديگر داشت و كشت تاخيري نسبت به كشت انتظاري و بهاره داراي عملكرد بيشتري بود. گياهان كشت پاييزه با رژيم آبي فارياب نسبت به ساير تاريخهاي كاشت و رژيمهاي آبي از ارتفاع بوته، تعداد گره، تعداد ساقه، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلافهاي يك دانه اي و پوك، تعداد دانه در بوته و عملكرد بيشتري برخوردار بودند. كشت بهاره با رژيم آبي ديم به علت كوتاه شدن دوره رشد و كاهش آب قابل دسترس داراي ارتفاع بوته، تعداد گره، تعداد غلاف در بوته، تعداد غلافهاي يك دانه اي، تعداد دانه در بوته، وزن دانه، وزن صد دانه و عملكرد كمتري بود.

 
كليد واژه: نخود، تاريخ کاشت، رژيم آبياري، عملکرد، اجزا عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 13 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):335-342.
 
اثر تراکم بوته و تعدادچين بر عملکرد و اجزاي عملکرد علوفه و دانه کوشيا (Kochia scoparia L. Schrad) تحت شرايط آبياري با آب شور
 
ضيايي سيدمسعود,كافي محمد,خزاعي حميدرضا,شباهنگ جواد,سليماني محمدرضا
 
 
 

به منظور بررسي اثرات تراکم بوته بر عملکرد و اجزاي عملکرد علوفه و دانه کوشيا (Kochia scoparia L. Schrad) آزمايشي به صورت اسپليت پلات در زمان در قالب بلوکهاي کامل تصادفي در سه تکرار در بهار سال 1386 در مزرعه تخقيقات شوري قطب علمي گياهان زراعي ويژه دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در کيلومتر 15 جاده مشهد-سرخس به اجرا در آمد. کرت اصلي شامل چهار سطح تراکم (10، 20، 30 و 40 بوته در مترمربع) و کرت هاي فرعي شامل تعداد چين (بدون برداشت، يکبار برداشت و دو بار برداشت) بود. در هر چين عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه ودر انتهاي فصل رشد علاوه بر صفات فوق، عملکرد دانه و وزن هزار دانه نيز تعيين گرديد. نتايج اين مطالعه نشان داد که تراکم 30 بوته در مترمربع داراي بيشترين عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ و وزن خشک ساقه است. همچنين چين اول از نظر عملکرد ماده خشک، وزن خشک برگ، وزن خشک ساقه، ارتفاع بوته، تعداد شاخه نسبت به چين دوم برتري داشت و اثر متقابل چين در تراکم نيزدر وزن خشک برگ معني دار گرديد. در انتهاي فصل رشد و پس از رسيدگي فيزيولوژيکي مشخص گرديد که بين سطوح محتلف تراکم از نظر ارتفاع بوته و تعداد شاخه اختلاف معني داري وجود ندارد، ولي تراکم 30 بوته در متر مربع بهترين تراکم از نظر توليد ماده خشک، وزن خشک برگ و وزن خشک ساقه بود و تراکم 20 بوته در مترمربع بهترين تراکم جهت توليد دانه در اين گياه است.

 
كليد واژه: کوشيا، تراکم، چين، عملکرد، اجزاي عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:00 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 12 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):327-334.
 
ارزيابي تنوع ژنتيکي در ارقام بادام زميني (.Arachis hypogaea L) با استفاده از تجزيه تشخيص کانونيکي
 
صفري پرويز,هنرنژاد رحيم,اصفهاني مسعود
 
 
 

اين مطالعه براي ارزيابي و تشخيص منابع تنوع ژنتيکي و فنوتيپي در ارقام بادام زميني طرح ريزي شد. پانزده صفت مورفولوژيک و زراعي در 39 رقم بادام زميني اندازه گيري شد. اين صفات شامل عملکرد روغن، وزن يکصد دانه، وزن يکصد غلاف، طول و عرض دانه، طول و عرض غلاف، تعداد دانه در غلاف، نسبت وزن دانه به وزن غلاف، نسبت حجم دانه به حجم غلاف، درصد روغن، تعداد غلاف در بوته، طول و عرض برگچه و نسبت طول به عرض برگچه بود. مجموعه اعداد حاصل به وسيله تجزيه تشخيص کانونيکي (CDA) در ترکيب با روش کلاستر بندي تجزيه شدند. در اين مطالعه، دو متغير کانونيکي معني دار بودند و متغير کانونيکي که شامل وزن يکصد دانه، عملکرد روغن، وزن يکصد غلاف، نسبت حجم دانه به حجم غلاف و تعداد غلاف در بوته بود، بيشترين نقش را در تفکيک ارقام داشت. متغير هاي کانونيکي براي گروه بندي ارقام به 3 زير گروه مورد استفاده قرار گرفتند. تجزيه تشخيص کانونيکي در شناسايي تنوع ژنتيکي و صفاتي که بهترين توصيف را از تنوع بين ارقام داشتند، مفيد واقع شد. تجزيه کلاستر نيز ارقام را به گروه هاي مشابه تفکيک نمود.

 
كليد واژه: بادام زميني، تنوع ژنتيکي و تجزيه تشخيص کانونيکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 16 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):363-370.
 
عمل ژن براي مقاومت به ويروس موزائيک معمولي لوبيا (BCMV) در لوبيا (.Phaseolus vulgaris L)
 
كامل منش محمدمجتبي,دري حميدرضا,قاسمي ساسان,بي همتا محمدرضا,درويش فرخ
 
 
 

به منظور بررسي توارث پذيري و نحوه عمل ژن يا ژن هاي دخيل در مقاومت به ويروس موزائيک معمولي لوبيا، چهار تلاقي بين ژنوتيپ هاي مختلف لوبيا قرمز با درجات مختلف مقاومت نسبت به BCMV انجام شد و نتاج نسل اول جهت توليد نسل دوم خودبارور شدند. همچنين براي توليد نتاج، تلاقي برگشتي، بوته هاي نسل اول با هر يک از والدين تلاقي داده شد سپس تمام نسل ها (والدين، نسل اول، نسل دوم و تلاقي هاي برگشتي با هر دو والد) براي هر يک از تلاقي ها در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با 3 تکرار در شرايط گلخانه کشت گرديدند. عمل آلوده سازي در مرحله 2 برگي و نمونه برداري جهت آزمون الايزا 3 هفته پس از آلودگي انجام گرديد. نتايج تجزيه ميانگين نسل ها و تجزيه واريانس نسل ها نشان داد که اجزا افزايشي و اپيستازي نقش مهمي در صفت مقاومت به BCMV دارند. معني دار شدن اثرات اپيستازي و تخمين ژن هاي در حال تفرق در والدين نشان داد که بيش از يک ژن در کنترل اين صفت در اين تلاقي ها دخالت دارد. همچنين متوسط توارث پذيري عمومي و خصوصي تلاقي ها به ترتيب 77 و 64 درصد تخمين زده شد که اين مطلب نيز اهميت اثر افزايشي و موثر بودن عمل گزينش در پروژه هاي اصلاحي در رابطه با اين صفت را تاييد مي کند.

 
كليد واژه: (.Phaseolus vulgaris L) ، ويروس موزائيک معمولي لوبيا، تجزيه ميانگين نسل ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 17 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):371-381.
 
بررسي اثر برگ زدايي بر عملکرد کمي و کيفي چغندرقند در مشهد
 
كمندي علي,نظامي احمد,كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

به منظور ارزيابي شبيه سازي اثر كاهش سطح برگ، بر عملكرد كمي و كيفي چغندرقند آزمايشي درسال زراعي 84-1383 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام گرفت. در اين آزمايش چهار سطح شدت برگ زدايي، صفر، 30، 60 و 100 درصد، و شش زمان برگ زدايي 26 ارديبهشت، 10 خرداد، 28 خرداد، 18 تير، 9 مرداد و 29 مرداد به صورت آزمايش کرت هاي خرد شده با اختصاص زمان برگ زدايي به كرت هاي اصلي و شدت برگ زدايي به كرت هاي فرعي، در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در 3 تكرار مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج آزمايش نشان داد كه عملكرد ريشه، وزن خشك ريشه، وزن خشك اندام هاي هوايي و عملكرد قند ناخالص تحت تاثير زمان برگ زدايي قرار گرفت، در حاليكه زمان برگ زدايي تاثيري بر درصد قند ناخالص، درصد قند خالص، درصد قند ملاس و عملكرد قند خالص نداشت. برگ زدايي در مراحل مياني دوره رشد تاثير بيشتري بر صفات مورد اندازه گيري داشت و اثرات برگ زدايي زودهنگام و يا ديرهنگام بسيار كمتر بود. تيمارهاي 30، 60 و 100 درصد برگ زدايي سبب كاهش معني دار عملكرد ريشه، وزن خشك ريشه، وزن خشك اندام هاي هوايي، درصد قند ناخالص، درصد قند خالص، عملكرد قند ناخالص و عملكرد قند خالص در مقايسه با تيمار شاهد (عدم برگ زدايي) شد ولي درصد قند ملاس در اثر تيمارهاي فوق افزايش يافت. درصد قند ناخالص و درصد قند خالص نيز تحت تاثير اثر متقابل زمان و شدت برگ زدايي قرار گرفت.

 
كليد واژه: زمان برگ زدايي، شدت برگ زدايي، عملكرد چغندرقند، كيفيت چغندرقند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 18 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):383-394.
 
مقايسه الگوهاي مختلف مديريت تلفيقي بر تراكم علف هاي هرز و عملکرد چغندرقند (.Beta vulgaris L)
 
كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي,سياهمرگويي آسيه,قرخلو جاويد,راستگو مهدي,قائمي عليرضا
 
 
 

 

 

به منظور بررسي اثر روش هاي مختلف مديريت علف هاي هرز در چغندرقند، آزمايشي در دو سال زراعي 85-84 و 86-85 در منطقه مشهد، انجام شد. هر آزمايش در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي و با سه تکرار انجام شد. تيمارهاي مورد بررسي شامل: علف کش گلتکس +علف کش بتانال، علف کش  گلتكس+کولتيواسيون، ديسک+علف کش بتانال، ديسک+کولتيواسيون، گياه پوششي+علف کش بتانال، گياه پوششي+کولتيواسيون، علف کش  بتانال+وجين و در نهايت تيمار وجين كامل بود. نمونه برداري از جمعيت علف هاي هرز در سه مرحله، ابتداي فصل رشد، بعد از بعد از اعمال مديريت و در انتهاي فصل رشد انجام شد. در آزمايش سال اول و دوم، در بين تيمارهاي مديريتي در مرحله اول نمونه برداري، تراکم علف هاي هرز در تيمارهاي گياه پوششي و ديسک نسبت به ديگر تيمارها کمتر بود. اما در مرحله دوم نمونه برداري در آزمايش اول تيمار وجين کامل و ديسک+کولتيواسيون به ترتيب با 5/21 و 6/26 بوته در مترمربع و در ازمايش دوم تيمار وجين کامل و تيمار علف کش بتانال+وجين به ترتيب با 14 و 8/17 بوته در مترمربع کمترين تراکم علف هرز را داشتند. در آزمايش دوم حداقل و حداکثر عملکرد چغندرقند در تيمارهاي گياه پوششي+علف کش بتانال و وجين کامل به ترتيب با 43 و 104 تن در هکتار در مقايسه با تيمار شاهد با 3500 کيلوگرم در هکتار بدست آمد. حداکثر عيار قند (19.35 درصد) در تيمار علف کش بتانال+کولتيواسيون و حداقل عيار قند (88/14درصد) در تيمار وجين مشاهده شد. البته حداکثر عملکرد قند در تيمار وجين+علف کش بتانال (85/17در هکتار) و حداقل آن در تيمار گياه پوششي+بتانال (5/7 تن در هکتار) بدست آمد.
 
كليد واژه: مديريت تلفيقي علف هاي هرز، گياه پوششي، علف کش، کولتيواسيون، چغندرقند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 19 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):395-404.
 
بررسي نيازهاي اگرواکولوژيک گياه کلپوره (.Teucrium polium L)
 
كوچكي عليرضا,نصيري محلاتي مهدي,عزيزي گلثومه,خزاعي حميدرضا
 
 
 

 

به منظور بررسي ويژگي هاي اگرواكولوژيك كلپوره، جهت اهلي سازي آن در نظامهاي زراعي، ابتدا مطالعه اي در رويشگاه طبيعي در پارك ملي تندوره واقع در استان خراسان شمالي، جهت بررسي ويژگيهاي بيولوژيكي آن انجام گرفت كه با نمونه برداري هاي لازم، ويژگيهايي از قبيل تراكم، ارتفاع، زيست توده و قطر تاج آن مشخص شد. همچنين، در دو آزمايش جداگانه، خصوصيات زراعي آن در دو سال زراعي 1385-1384 و 1386-1385 در مزرعه تحقيقاتي پژوهشکده گياهي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد مطالعه شد. تيمارهاي مورد بررسي در آزمايش اول شامل تاريخ هاي مختلف کشت مستقيم بذر در سه تراکم (13، 17 و 25 بوته در مترمربع) و در آزمايش دوم شامل دو تاريخ انتقال نشا (25 مهر و 15 ارديبهشت) و سه تراکم (13، 17 و 25 بوته در متر مربع) کاشت بود. اين آزمايشات به صورت طرح فاكتوريل بر پايه طرح بلوكهاي كامل تصادفي با 3 تكرار به اجرا در آمد. در هر دو آزمايش، فاصله بين رديف 20 سانتيمتر بود و تيمار تراكم از طريق تغيير فواصل روي رديف (20،30 و 40 سانتيمتر) اعمال گرديد. همچنين در آزمايش ديگري در سال زراعي 1386-1385، اثر سطوح مختلف كود دامي (10، 20 و 30 تن در هكتار) و فواصل آبياري (14، 21 و 28 روز) بر ويژگي هاي گياهي كلپوره،  به صورت مجزا بررسي شد. نتايج مشاهدات صحرايي نشان داد كه اين گياه بيشتر در ارتفاع 1000 تا 1100 متري در خاكهايي با بافت لومي و فقير رشد مي كند. متوسط تراكم گياه 4 بوته در واحد سطح با ارتفاع 17 سانتيمتر،  قطر تاج 15 سانتيمتر  و وزن خشك اندام هوايي 11 گرم در مترمربع بود. نتايج آزمايش هاي مزرعه اي نشان داد كه تكثير از طريق بذر ناموفق است و نشاهاي پاييزه از جنبه هاي مختلف از جمله وزن خشك اندامهاي هوايي بهتر از نشاهاي بهاره بودند و ويژگيهاي زراعي گياه در سال دوم به مراتب بهتر از سال اول بود. علاوه برآن، رشد گياه در شرايط زراعي از نظر اندازه گياه و وزن خشك اندام هوايي بهتر از رويشگاه طبيعي، ولي درصد اسانس آن در سال زراعي اول به مراتب كمتر از رويشگاه طبيعي بود (50 درصد). سطوح مختلف كود دامي و فواصل آبياري اثر معني داري بر ويژگي هاي زراعي كلپوره نداشت.

 
كليد واژه: كلپوره، اهلي سازي، تراكم، پارك ملي تندوره، رويشگاه طبيعي، انتقال نشا
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 14 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):343-352.
 
ارزيابي تحمل به سرماي ارقام گندم در شرايط مزرعه
 
عزيزي هما,نظامي احمد,خزاعي حميدرضا,نصيري محلاتي مهدي
 
 
 

در اين آزمايش تحمل به سرماي 14 رقم گندم در شرايط مزرعه مورد مطالعه قرار گرفت. ارقام آنزا، بزوستايا، پيشتاز، توس، زاگرس، زرين، شهريار، فلات، قدس، گلنسون، مارون، نويد، نيك نژاد و ام ـ وي ـ17 در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار در پاييز سال زراعي 84-1383 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد كشت شدند. كاشت بر روي رديف هاي 5 متري و با تراكم 400 بوته در متر مربع انجام گرفت. مرحله رشدي گياه و عدد كلروفيل متر قبل از سرماي زمستان، درصد بقا زمستانه و ارتفاع بوته، اجزا عملكرد و عملكرد دانه نيز در پايان فصل رشد اندازه گيري شدند. نتايج نشان داد كه در شرايط مزرعه با وجود سرماي نسبتا شديد (-9.2oC) اغلب ارقام قادر به تحمل شرايط زمستان سال آزمايش بودند و تنها ارقام زاگرس و مارون به ترتيب با 3/93 و 3/73 درصد بقا، متحمل خسارت زمستانه شدند. رقم توس بيشترين عملكرد دانه و زاگرس و مارون كمترين عملكرد را داشتند. عملكرد دانه با تعداد سنبلچه در سنبله (r=0.85***) و وزن هزار دانه (r=0.85***) همبستگي مثبت و معني داري داشت. نتايج نشان داد كه رقم گلنسون بيشترين و مارون كمترين ميزان تحمل به سرما را دارا بودند. 

 
كليد واژه: بقا زمستانه، تحمل به سرما، عملكرد، اجزاي عملکرد، گندم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 15 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):353-361.
 
ارزيابي گلخانه اي براي پي جويي مقاومت علف هرز فالاريس به علف کشهاي آريلوکسي فنوکسي پروپيونات
 
قرخلو جاويد,راشدمحصل محمدحسن,نصيري محلاتي مهدي,زند اسكندر,قنبري علي,دپرادو رافائل
 
 
 

به منظور بررسي و پي جويي مقاومت به علف کشهاي بازدارنده ACCase در توده هاي علف هرز فالاريس مشکوک جمع آوري شده از مزارع گندم دو استان فارس و گلستان، آزمايش دز-پاسخ در گلخانه تحقيقاتي دانشکده دانشگاه فردوسي مشهد انجام شد. نتايج نشان داد که توده هاي AR، SR3، MR4، FR2، FR4 و FR8 از استان فارس و GR2-1 از استان گلستان با درجات مختلفي به علف کش دايکلوفوپ-متيل مقاوم شده اند. وجود سطوح مختلف مقاومتي، احتمالا بدليل وجود مکانيسم هاي متفاوت مقاومت به اين علف کش در توده هاي ياد شده مي باشد. توده هاي AR، SR3 و MR4 به علف کشهاي بکار برده شده داراي مقاومت عرضي بوده و بين 11-5 برابر به علف کش دايکلوفوپ-متيل و 8-7 برابر به کلودينوفوپ-پروپارژيل مقاوم شده اند. در اين بين توده SR3 بالاترين درجه مقاومت را به هر دو علف کش نشان داد.

 
كليد واژه: فالاريس، علف کش، مقاومت و بازدارنده هاي ACCase
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 21 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):419-432.
 
تعيين سطوح آلودگي و توزيع مکاني تاج خروس خوابيده (Amaranthus blitoides)، سلمه تره (Chenopodium album) و تاجريزي سياه (Solanum nigrum) در مزرعه ذرت
 
محمدوند الميرا,راشدمحصل محمدحسن,نصيري محلاتي مهدي,پورطوسي نرگس
 
 
 

افزايش تاثير مديريت و درك بهتر از پويايي جميعت  علف هاي هرز، نيازمند توجه خاصي به توزيع مكاني علفهاي هرز مي باشد. سطوح آلودگي و توزيع مکاني علف هاي هرز تاج خروس خوابيده، سلمه تره و تاجريزي سياه در 4 قطعه زمين تحت کشت ذرت هر يک به ابعاد 10*30 متر مورد بررسي قرار گرفت. نيتروژن به دو صورت کاربرد يکجا در زمان کاشت ذرت (T1وT2) و تقسيط مساوي بين زمانهاي کاشت و شش برگي بکار رفت (T3وT4) يک قطعه از هر دو قطعه زميني که روش کوددهي مشابهي در آن اعمال شد، تحت تيمار علفكش نيز قرار گرفت (T1وT3) چهار مرتبه نمونه برداري از علف هاي هرز در تقاطع اضلاع شبكه هاي مربعي 5/2 متر با فواصل 23 روز انجام شد. اولين نمونه برداري 2 تير ماه قبل از اعمال تيمار كودسرك و علفكش در قطعات مربوطه صورت گرفت. براي مطالعه توزيع مکاني علف هاي هرز پارامترهاي مدل مناسب سمي واريو گرام محاسبه شده و نقشه هاي توزيع مکاني با استفاده از کريجينگ رسم شد. سمي واريوگرام  علف هاي هرز مورد مطالعه در سطح قطعات و در چهار مرحله نمونه برداري، با مدلهاي كروي و نمايي سازگاري داشتند و همبستگي مکاني در طول فصل رشد متوسط تا قوي بود. تاج خروس خوابيده در ابتداي فصل رشد، در تمامي قطعات به صورت علف هرز غالب مشاهده شد و سلمه تره و تاجريزي سياه تراکم کمتري داشتند. متوسط تراکم جمعيت تاج خروس خوابيده و تاجريزي سياه در اولين مرحله نمونه برداري در تيمارهاي تقسيط کود به ترتيب بيشتر و کمتر از تيمارهاي کاربرد يکجاي کود بود. در مورد علف هرز سلمه تره تفاوت بارزي مشاهده نشد. کاربرد علفکش در تيمارهاي مربوطه، متوسط تراکم جمعيت هر سه گونه مذکور را به نحو قابل توجهي کاهش داد؛ اگرچه هيچگاه تراکم بعد از كاربرد علفكش صفر نشد. در اکثر موارد عدم كاربرد علفکش باعث افزايش جمعيت در مرحله دوم نمونه برداري شد. در هر سه گونه تحت مطالعه، ساختار لکه اي مشاهده شد و بررسي نقشه هاي توزيع مکاني وجود لکه هايي با مراکز پر تراکم که به تدريج به سمت حاشيه تراکم آنها کاهش مي يافت را تاييد کرد. به طور کلي ساختار و موقعيت مکاني لکه ها با وجود مقداري جابجايي حفظ شد و احتمالا اين مکانها محل ظهور علف هاي هرز سال بعد مي باشند. لذا ممکن است کاربرد متناسب با مکان علف کش و بهره بري از مزاياي آن امکانپذير باشد؛ اگرچه در اين باره تحقيقات بيشتري مورد نياز است.

 
كليد واژه: پويايي جمعيت، کاربرد متناسب با مکان، نقشه علف هاي هرز، 2,4D+MCPA و نيتروژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 20 : پژوهشهاي زراعي ايران 1387; 6(2):405-418.
 
اثر تنش رطوبتي آخر فصل بر عملكرد و صفات مورفوفيزيولوژيك در خانوده هاي F3 گندم دوروم
 
گل آبادي مريم,ارزاني احمد,ميرمحمدي ميبدي سيدعلي محمد
 
 
 

به منظور مطالعه تاثير تنش خشكي آخر فصل (دوره زايشي) بر عملكرد و اجزاي عملکرد دانه، صفات فنولوژيك ومورفوفيزيولوژيك، 151 خانواده F3 حاصل از تلاقي بين دو رقم گندم دوروم حساس به خشكي Massara-1 و متحمل به خشكي Oste-Gata در آزمايشي طي سال زراعي 83-1382 در مزرعه تحقيقاتي دانشگاه صنعتي اصفهان اجرا گرديد. از دو طرح مجزا بصورت بلوك هاي كامل تصادفي در دو شرايط آبياري كامل و تنش رطوبتي انتهاي فصل (قطع آبياري در مرحله سنبله دهي) استفاده شد. تنش خشكي تاثير قابل توجهي بر صفات مرتبط با مرحله رشد زايشي گياه از جمله عملكرد دانه، اجزاي عملكرد، شاخص برداشت، روز تا رسيدگي فيزيولوژيك و محتواي نسبي آب برگ (RWC) داشت. تجزيه رگرسيون گام به گام نشان داد كه در شرايط آبياري كامل صفت عملكرد بيولوژيك و در شرايط تنش رطوبتي صفت شاخص برداشت بخش عمده اي از تغييرات عملكرد دانه را توجيه کردند. نتايج تجزيه عامل ها در دو محيط نشان داد كه صفات مورد ارزيابي در عوامل پنهاني مرتبط با خصوصيات فنولوژيکي گياه، پتانسيل توليد گياه، اجزاي عملکرد و شاخص برداشت، قامت گياه و خواص فيزيولوژيک قابل گروه بندي هستند. درصد تغييرات توجيه شده توسط اين عامل ها در دو محيط متفاوت بود بطوريکه در شرايط تنش رطوبتي صفات مرتبط با اجزاي عملکرد دانه، قامت گياه و صفات فيزيولوژيک درصد بيشتري از تغييرات صفات را در مقايسه با شرايط عدم تنش رطوبتي توجيه  کردند. تجزيه خوشه اي خانواده هاي مختلف در دو محيط تنش و عدم تنش رطوبتي بر اساس کليه صفات ارزيابي شده توانست خانواده ها را در پنج گروه مجزا قرار دهد. پنج گروه ذکر شده به تفکيک شامل خانواده هاي ديررس، خانواده هاي زودرس، خانواده هاي داراي عملکرد بالا در شرايط تنش رطوبتي، خانواده هاي با افت شديد عملکرد در شرايط تنش رطوبتي و خانواده هاي داراي صفات فيزيولوژيک مطلوب در شرايط تنش رطوبتي بودند. توجه به فاصله ژنتيکي اين گروه ها از يکديگر مي تواند در برنامه هاي به نژادي در جهت اهداف مختلف به كار گرفته شود.

 
كليد واژه: گندم دوروم، تنش خشكي، عملكرد دانه، صفات مورفوفيزيولوژيك
 
 
 
 
جمعه 9 تیر 1391  8:02 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها