0

بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 4 : پژوهشهاي زراعي ايران مرداد و شهريور 1389; 8(3):415-423.
 
ارزيابي كشت پاييزه ژنوتيپ‌ هاي نخود (.Cicer arietinum L) متحمل به سرما در شرايط آبياري تكميلي در مشهد
 
نظامي احمد*,صداقت خواهي حسين,پرسا حسن,پارسا مهدي,باقري عبدالرضا
 
* دانشكده كشاورزي، پژوهشكده علوم گياهي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

به ‌منظور ارزيابي خصوصيات فنولوژيک، مورفولوژيک، اجزاي عملكرد و عملكرد ژنوتيپ ‌هاي نخود متحمل به سرما در كشت پاييزه و در شرايط آبياري تكميلي، آزمايشي در سال زراعي 86-1385 در مزرعه تحقيقاتي دانشكده كشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد انجام گرفت. در اين مطالعه، 9 ژنوتيپ نخود متحمل به سرما به‌ همراه رقم كرج 31-60-12 به ‌عنوان شاهد (رقم نخود رايج در كشور)، در ابتداي آبان ‌ماه در قالب طرح آماري بلوک ‌هاي كامل تصادفي با چهار تكرار و با انجام سه نوبت آبياري (بلافاصله پس از كاشت، 20 روز پس از آبياري اول و در زمان گل‌ دهي)، مورد بررسي قرار گرفتند. بر اساس نتايج در حالي‌ كه شاهد آزمايش در همان مرحله گياهچه ‌اي بر اثر سرما كاملا از بين رفت، تفاوت ميان ژنوتيپ ‌هاي متحمل به سرما از نظر خصوصيات اندازه ‌گيري ‌شده شامل طول دوره رويشي، ارتفاع بوته، تعداد و طول شاخه ‌ها در بوته، اجزاي عملكرد (تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن 100 دانه) و همچنين عملكرد دانه و عملكرد بيولوژيک، معني ‌دار بود (p£0.05). همبستگي بين عملكرد دانه با طول دوره سبزشدن تا گل ‌دهي (r=0.71**) و گل ‌دهي تا رسيدگي (r=0.68**مثبت و معني ‌دار بود. ژنوتيپ MCC291 با 231 گرم در مترمربع، بالاترين عملكرد دانه را داشت و نمونه ‌هاي MCC349 و MCC207 به ‌ترتيب با 229 و 217 گرم در مترمربع، در رتبه ‌هاي بعدي قرار گرفتند. با توجه به ميانگين عملكرد نخود در كشور (410 كيلوگرم در هكتار)، به ‌نظر مي ‌رسد بيشتر نمونه ‌هاي ارزيابي شده در اين آزمايش، از عملكردهاي مناسبي در شرايط كاشت پاييزه برخوردار باشند.

 
كليد واژه: اجزاي عملكرد، تحمل به سرما، ژنوتيپ نخود، عملكرد دانه، فنولوژي، مورفولوژي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 5 : پژوهشهاي زراعي ايران مرداد و شهريور 1389; 8(3):424-430.
 
اثرات مديريت تلفيقي آفتابدهي، مالچ کاه و وجين دستي بر بانک بذر علف هاي هرز
 
عسگرپور ريحانه*,قرباني رضا,كوچكي عليرضا,محمدآبادي علي اصغر
 
* گروه زراعت، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

بمنظور بررسي اثرات آفتابدهي، مالچ کاه جو و وجين دستي بر بانک بذر علف هاي هرز، آزمايشي در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد در سال زراعي 87-1386 اجرا شد. اين طرح بصورت کرت هاي دوبار خرد شده و در قالب بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار انجام گرديد. کرت اصلي داراي سه سطح شامل آفتابدهي با نايلون شفاف، نايلون تيره و عدم آفتابدهي (شاهد) بود. در کرت هاي فرعي مقادير مختلف مالچ کاه جو (0، 300 و 600 گرم در مترمربع) قرار گرفتند. در کرت فرعي فرعي تيمار وجين شامل دو سطح وجين دستي و عدم وجين بود. با بررسي بذور جدا شده از بانک بذر علف هاي هرز، 16 گونه علف هرز پهن برگ و 3 گونه علف هرز باريک برگ شناسايي شدند که در مجموع آنها تنها 3 گونه علف هرز چندساله مشاهده شد. نتايج نشان داد که تراکم بذر علف هاي هرز در خاک شاهد 1.8 برابر بيشتر از آفتابدهي با نايلون شفاف بود. مالچ کاه و وجين دستي نيز تراکم بذر علف هاي هرز در خاک را بطور معني داري کاهش دادند. بانک بذر در کرت هاي وجين نشده 3 برابر بيشتر از کرت هاي وجين شده بود. کمترين جمعيت بانک بذر در اثر متقابل آفتابدهي با نايلون شفاف، 300 گرم در مترمربع مالچ کاه و وجين دستي بدست آمد.

 
كليد واژه: بقاياي گياهي، کنترل غير شيميايي، صفحات پلي اتيلن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:01 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 1 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):0-0.
 
بهينه سازي عوامل موثر در انتقال ژن به وسيله آگروباکتريوم تومه فشينس به گوجه فرنگي
 
جدي ليلا*,دوراني عليايي ابراهيم,فارسي محمد
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه بوعلي سينا همدان
 
 

گوجه فرنگي، گياهي است که از جنبه هاي غذايي، اقتصادي و علمي از اهميت بالايي برخوردار است. با توجه به اهميت زراعي آن و حساسيت اين گياه زراعي نسبت به اغلب تنش هاي زيستي و غير زيستي، نياز به استفاده از روش هاي نوين در اصلاح اين گياه بيش از پيش احساس مي شود. در اين تحقيق عوامل موثر در تراريزش گوجه فرنگي زراعي مورد بررسي قرار گرفت. دو رقم پتوارلي CH و ارلي اوربانا Y به ترتيب بيشترين ميانگين باززايي را داشتند و بيشترين ميزان تراريزش در رقم ارلي اوربانا Y مشاهده شد. پيش کشت يک روزه ريزنمونه ها و افزودن 100 تا 150 ميکرومولار استوسيرينگون به محلول تلقيح، در تراريزش گياهان اثر مثبت داشت. بهترين زمان تلقيح ريزنمونه با باکتري 15 دقيقه و بهترين زمان براي هم کشتي ريزنمونه ها با آگروباکتريوم، دو روز پس از تلقيح تشخيص داده شد. گياهان تراريخته احتمالي، در محيط کشت هاي گزينش به خوبي رشد کردند. گياهان تراريخته با استفاده از آغازگرهاي اختصاصي هر دو ژن کولين اکسيداز آرتروباکتر (codA) و ژن نشانگر گزينشگر نئومايسين فسفوترانسفراز II (nptII) مورد تاييد قرار گرفتند. گياهان فوق براي آزمايش هاي تکميلي مولکولي و زيست سنجي به خاک انتقال يافتند.

 
كليد واژه: آگروباکتريوم، باززايي، تراريزش، گوجه فرنگي، هم کشتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 3 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):177-186.
 
اثر تنش رطوبتي و محلول پاشي يديد پتاسيم بر خصوصيات زراعي و عملکرد دانه ژنوتيپ هاي گندم نان
 
عزت احمدي مسعود*,نورمحمدي قربان,قدسي مسعود,كافي محمد
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات تهران
 
 

به منظور بررسي اثر تنش رطوبتي و استفاده از مواد خشک کننده شيميايي (يديد پتاسيم) بر عملکرد دانه و خصوصيات زراعي ژنوتيپ هاي گندم نان، آزمايشي مزرعه اي در قالب طرح کرت هاي دو بار خرد شده بر پايه بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار در سال هاي زراعي 86-1385 و87-1386 در ايستگاه تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي طرق مشهد به اجرا در آمد. تيمار آبياري در کرت هاي اصلي شامل آبياري مطلوب در طول فصل رشد (D1) و تنش رطوبتي از مرحله گرده افشاني تا رسيدگي (D2)، تيمار ژنوتيپ در کرت هاي فرعي شامل هفت ژنوتيپ جديد گندم (لاين هاي شماره 9103، 9116، 9203، 9205، 9207، 9212، C-81-10) و رقم کراس شاهي و تيمار شرايط فتوسنتزي در کرت هاي فرعي فرعي شامل استفاده از فتوسنتز جاري (P1) و جلوگيري از فتوسنتز جاري (P2) بود. نتايج تجزيه واريانس مرکب نشان داد اثر تنش رطوبتي و شرايط فتوسنتزي بر تعداد کل گلچه در سنبله، درصد باروري سنبله، شاخص برداشت سنبله، طول دوره پرشدن دانه و عملکرد دانه معني دار بود. با اعمال تنش رطوبتي انتهايي و جلوگيري از فتوسنتز جاري، عملکرد دانه کليه ژنوتيپ ها به طور معني داري کاهش يافت. بين ژنوتيپ هاي گندم از نظر صفات وزن خشک سنبله در مرحله گرده افشاني، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد کل گلچه در سنبله، درصد باروري سنبله، شاخص برداشت سنبله، ضريب اختصاص مواد فتوسنتزي به سنبله، ارتفاع گياه، طول پدانکل، طول سنبله، طول دوره پرشدن دانه و عملکرد دانه اختلاف معني داري وجود داشت. ژنوتيپ 9103 در شرايط بهينه رطوبتي و استفاده از فتوسنتز جاري بيشترين عملکرد دانه (7870 کيلوگرم در هکتار) و رقم کراس شاهي در شرايط تنش محدوديت رطوبتي و جلوگيري از فتوسنتز جاري کمترين عملکرد دانه (1114 کيلوگرم در هکتار) را توليد کرد. نظر به اينکه ژنوتيپ هاي C-81-10، 9103 و 9116 بيشترين ظرفيت استفاده از ذخاير ساقه براي پرکردن دانه ها در هر دو شرايط (معمولي و تنش رطوبتي) را داشته و پتانسيل عملکرد دانه آنها نيز بالا بود مي توان آنها را به عنوان ژنوتيپ هاي اميدبخش و مناسب در برنامه هاي اصلاحي براي مناطق خشک و نيمه خشک پيشنهاد نمود.

 
كليد واژه: گندم نان، قطع آبياري، خشک کننده شيميايي، سنبله، عملکرد دانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:07 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 4 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):187-193.
 
تنوع ژنتيکي صفات در لاين هاي حاصل از توده هاي بومي بزرک
 
پولادساز نوشين,سعيدي قدرت اله*
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

تنوع ژنتيکي موجود براي صفات در بزرک مي تواند در برنامه هاي به نژادي آن و انتخاب ژنوتيپ هاي با صفات زراعي مطلوب مورد استفاد قرار گيرد. اين مطالعه به منظور ارزيابي و بررسي تنوع ژنتيکي صفات زراعي و کيفيت دانه در لاين هاي حاصل از توده هاي بومي بزرک در سال زراعي 1385 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه صنعتي اصفهان انجام شد. در اين آزمايش 73 لاين حاصل از روش انتخاب تک بوته در 6 توده بومي بزرک به همراه چند رقم شاهد (توده ها و رقم اصلاح شده فلاندرز از کانادا) در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با 2 تکرار کشت و ارزيابي شدند. نتايج نشان داد که بين ژنوتيپ هاي مورد بررسي از لحاظ کليه صفات از جمله اجزاي عملکرد شامل تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول و وزن صد دانه و همچنين عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه تفاوت معني دار وجود داشته است. دامنه تغييرات براي صفات تعداد روز تا رسيدگي، ارتفاع بوته، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه به ترتيب برابر با 113 تا 164 روز، 32.8 تا 68.4 سانتي متر، 0.16 تا 1.39 گرم و 375 تا 2450 کيلوگرم در هکتار برآورد گرديد. ضرايب تنوع فنوتيپي و ژنتيکي نيز براي صفات تعداد گياهچه در مترمربع، ميزان آلودگي به سفيدک پودري، تعداد انشعاب در بوته، تعداد کپسول در بوته، تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه بالا بود. همچنين وراثت پذيري عمومي بالايي (بين 74.9 تا 96.2%) براي کليه صفات به جز تعداد روز تا 50 درصد سبز شدن (با وراثت پذيري برابر 40.8%) مشاهده شد. درصد روغن دانه که براي 10 لاين برتر از نظر عملکرد دانه اندازه گيري شد، داراي تنوع زيادي (36.9% تا 40.4%) بود و وراثت پذيري عمومي بسيار بالا (99%) براي آن برآورد گرديد. تجزيه خوشه اي نيز ژنوتيپ ها را به 4 گروه تقسيم نمود که 2 گروه داراي بيشترين تعداد دانه در کپسول، عملکرد دانه در بوته و عملکرد دانه بودند.

 
كليد واژه: بزرک، توده هاي بومي، تنوع ژنتيکي، وراثت پذيري، صفات زراعي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
اثر اندازه بذر بر شاخص هاي قدرت بذر در ارقام مختلف گندم
 
توكلي كاخكي حميدرضا*,بهشتي عليرضا,كاظمي محمد
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خراسان رضوي
 
 

جوانه زني و استقرار مطلوب بذر در مزرعه متاثر از شاخص هاي مختلف قدرت بذر از جمله اندازه بذر است. به منظور بررسي و مطالعه اثر اندازه بذر بر شاخص هاي قدرت بذر ارقام گندم، آزمايشي بصورت فاکتوريل با دو عامل در قالب طرح کاملا تصادفي با چهار تکرار در آزمايشگاه مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي خراسان رضوي اجرا شد. عامل اول شامل سيزده ژنوتيپ گندم در سه تيپ بهاره، بينابين و زمستانه و عامل دوم شامل چهار اندازه بذر 1.5، 2، 2.5 و 3 ميلي متر، بود. در اين مطالعه صفات درصد و سرعت جوانه زني، طول ريشه چه، طول ساقه چه و سرعت رشد گياهچه مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج تجزيه واريانس يک متغيره نشان داد که اثر رقم و اندازه بذر بر صفات مورد بررسي معني دار (p£0.01) بود در حاليکه اثر متقابل رقم و اندازه بذر فقط براي طول ريشه چه و ساقه چه، سرعت رشد گياهچه و نسبت طول ساقه چه به ريشه چه اثر معني دار (p£0.01) داشت. بررسي شاخص سرعت رشد گياهچه در اين مطالعه نشان داد که بيشترين و کمترين مقادير سرعت رشد گياهچه به ترتيب شامل ( 15.85 و 8.23 ميلي گرم وزن خشک به ازاي هر گياهچه طبيعي) بود، که در دو سطح 3 و 1.5 ميلي متر اندازه بذر مشاهده شد. بيشترين و کمترين درصد و سرعت جوانه زني نيز به همين تيمارها تعلق داشت. ضريب همبستگي اندازه بذر با سرعت رشد گياهچه بسيار معني دار (r=0.85 ،p£0.01) بود. نتايج تجزيه و تحليل رگرسيون گام به گام نشان داد که در بين متغيرهاي مستقل، اندازه بذر (x1) و طول ساقه (x2) توانستند تغييرات سرعت رشد گياهچه را به عنوان متغير تابع (Y) برابر معادله (y=-5.000955+(5.128078x1)+(0.7894x2 به صورت مطلوبي (r2=0.84) تبيين و توصيف نمايد.

 
كليد واژه: سرعت رشد گياهچه، سرعت جوانه زني، همبستگي، رگرسيون
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 6 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):203-212.
 
اثر کودهاي دامي و شيميايي بر عملکرد علوفه و دانه ارزن (Panicum miliaceum) و لوبيا (Phaseolus vulgaris) در کشت مخلوط
 
توسلي ابوالفضل*,قنبري احمد,احمدي ملك مسعود,حيدري مصطفي
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه زابل
 
 

اين آزمايش در سال 1386 در مزرعه تحقيقاتي ايستگاه تحقيقات شهرستان شيروان انجام شد. آزمايش به صورت کرت هاي خرد شده در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار انجام گرفت. تيمارهاي کرت اصلي شامل عدم کوددهي (A1)، 100 درصد کود شيميايي (A2)، 100 درصد کود دامي (A3)، و 50 درصد کود دامي + 50 درصد کود شيميايي (A4) و تيمارهاي کرت فرعي شامل نسبت هاي کاشت: کشت خالص ارزن (B175 درصد ارزن + 25 درصد لوبيا (B250 درصد ارزن + 50 درصد لوبيا (B325 درصد ارزن + 75 درصد لوبيا (B4) و کشت خالص لوبيا (B5) بودند. عملکرد علوفه خشک، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، شاخص برداشت، نسبت برابري زمين (LER)، جذب نور فعال فتوسنتزي (PAR) در دو مرحله (62 و 72 روز بعد از کاشت) و درصد رطوبت وزني و دماي خاک در دو مرحله (92 و 72 روز بعد از کاشت) براي هر دو گونه محاسبه شد. نتايج نشان داد که مقادير مختلف کودهاي دامي و شيميايي اثر معني داري بر عملکرد علوفه خشک و دانه دو گياه ارزن و لوبيا دارند (P<0.05). ولي تاثير آن بر وزن هزار دانه هر دو گونه معني دار نبود. کشت مخلوط اثر معني داري بر عملکرد علوفه خشک، عملکرد دانه، شاخص برداشت و وزن هزار دانه دو گونه داشت. ميزان LER در اغلب تيمارهاي مخلوط بزرگتر از يک بود که نشان دهنده برتري کشت مخلوط در مقايسه با کشت خالص است. همچنين، کشت هاي مخلوط نسبت به تک کشتي داراي بالاترين ميزان جذب تشعشع فعال فتوسنتزي (PAR) بودند. کمترين ميزان دما و کمترين مقدار محتوي رطوبت خاک از الگوهاي مختلف کشت مخلوط حاصل شد. علاوه بر اين بالاترين ميزان محتوي رطوبت خاک و کمترين ميزان دماي اندازه گيري شده نيز از تيمار کودي 100% کود دامي به دست آمد.

 
كليد واژه: کشت مخلوط، ارزن، لوبيا، کود شيميايي، کود دامي، عملکرد، نسبت برابري زمين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 7 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):213-224.
 
ارزيابي روش هاي مختلف خاک ورزي و مقدار بذر بر عملکرد و اجزاي عملکرد کلزا (.Brassica napus L) در شرايط ديم
 
فولادي وندا سارا*,آينه بند امير,ناركي فرج اله
 
* گروه زراعت، دانشگاه شهيد چمران اهواز
 
 

به منظور بررسي روش هاي مختلف خاک ورزي حفاظتي و رايج و مقدار بذر بر عملکرد و اجزاي عملکرد کلزا، آزمايشي در سال 87-1386 در مزرعه مرکز آموزش کشاورزي امامزاده جعفر واقع در 20 کيلومتري شهرستان گچساران انجام گرفت. اين آزمايش در قالب طرح کرت هاي نواري يک بار خرد شده و بر پايه بلوک هاي کامل تصادفي و در سه تکرار به مرحله اجرا درآمد. تيمار اصلي شامل روش هاي مختلف خاک ورزي حفاظتي و مرسوم در پنج سطح شامل 1- بي خاک ورزي، 2- قلمي + ديسک، 3- ديسک + ديسک، 4- کمبينات و 5- برگردان دار (روش رايج) بود. تيمار فرعي نيز شامل مقدار بذر در سه سطح به صورت 5، 7 و 9 کيلوگرم بذر کلزا در هکتار بود. صفات مورد اندازه گيري شامل عملکرد و اجزاي عملکرد دانه بودند. نتايج نشان داد تاثير روش خاک ورزي و کاشت با کمبينات بر عملکرد و اجزاي عملکرد دانه بهتر از چهار تيمار ديگر روشهاي خاک ورزي بود. همچنين مقادير 7 و 9 کيلوگرم بذر در هکتار نسبت به مقدار 5 کيلوگرم بذر در هکتار برتري معني داري به لحاظ تاثير بر عملکرد و اجزاي عملکرد دانه نشان داد. روش کمبينات با مقدار 7 کيلوگرم بذر در هکتار (2957 کيلوگرم در هکتار) و روش بي خاک ورزي با مقدار 5 کيلو گرم بذر در هکتار (1300 کيلوگرم در هکتار) به ترتيب بيشترين و کمترين عملکرد دانه را دارا بودند. بيشترين و کمترين درصد روغن با وجود آنکه تفاوت معني داري با يکديگر نداشتند نيز به ترتيب مربوط به تيمارهاي کمبينات با مقدار 5 کيلوگرم بذر در هکتار (38.60 درصد) و برگردان دار با مقدار 9 کيلوگرم بذر در هکتار (35.58 درصد) مي باشد. از بين اجزاي عملکرد تعداد شاخه فرعي و تعداد غلاف در هر بوته بيشترين و وزن هزار دانه، شاخص برداشت، درصد روغن و درصد پروتئين کمترين تغيير را دارا بودند. اين بررسي نشان داد که روش خاک ورزي و کاشت با دستگاه کمبينات و مقدار 7 کيلوگرم بذر در هکتار بالاترين ميزان عملکرد را دارا بود.

 
كليد واژه: کلزا، مقدار بذر، روش خاک ورزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 12 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):277-283.
 
اثر سطوح مختلف سديم کلريد بر ويژگي هاي جوانه زني 20 رقم گندم نان و ماکاروني
 
بيژن زاده احسان,شكوفا آوات,امام يحيي*
 
* بخش زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شيراز
 
 

شوري به عنوان يک مشکل عمده استقرار گياهچه هاي گندم را تحت تاثير قرار مي دهد. به منظور ارزيابي واکنش 20 رقم گندم به دو سطح شوري 8 و 16dS/m مطالعه اي آزمايشگاهي انجام گرفت. بيشترين طول ريشه چه در سطح شوري 16dS/m در رقم دبيرا (5.73 ميلي متر) بدست آمد. ارقام گندم ماکاروني شامل D81-17، ياواروس، D79-15 ،D82-16 و تارو 3 در مقايسه با ارقام گندم نان در تيمار شاهد داراي طول ريشه چه بيشتري بودند اما با افزايش سطح شوري تا 16dS/m، کمترين طول ريشه چه در رقم D82-16 به ميزان 0.3 ميلي متر مشاهده شد. با افزايش سطح شوري طول ساقه چه همه ارقام گندم کاهش يافت و در ارقام D82-16 و D79-15 کمترين طول ساقه چه بدست آمد. رقم تارو 3 در تيمار شاهد داراي بيشترين وزن خشک نهايي دانهال (108.6 ميلي متر) بود اما در سطوح شوري 8 و 16dS/m به ترتيب وزن خشک دانهال به 92.33 و 78.43 ميلي گرم کاهش يافت. در ارقام D82-16، تارو 3 و کراس بولاني و چمران در سطح شوري 16dS/m کليه بذرها (100 درصد) جوانه زدند اما در رقم مرودشت درصد جوانه زدن در تيمارهاي 8 و 16dS/m به ترتيب به 65 و 50 درصد رسيد. ارقام شيراز (10.8 بذر در روز)، کراس عدل (10 بذر در روز) و کراس بولاني (9.1 بذر در روز) در مواجهه با سطح شوري 16dS/m بيشترين سرعت جوانه زني را داشتند. شاخص تنش جوانه زني (سرعت جوانه زني در تيمار تنش تقسيم بر سرعت جوانه زني در تيمار شاهد) نيز در بين ارقام متفاوت بود و ارقام شيراز، کراس عدل و کراس بولاني بيشترين شاخص جوانه زني را داشتند در حاليکه ياواروس و D82-16 داراي کمترين شاخص تنش جوانه زني بودند. افزون بر اين، با افزايش سطح شوري بين ارقام گندم از نظر ويژگي هاي جوانه زني مانند طول ريشه چه، طول ساقه چه، سرعت جوانه زني و شاخص تنش جوانه زني واکنش هاي متفاوتي بروز کرد که نشان دهنده تنوع ژنتيکي ارقام گندم در مواجهه با تنش شوري در مراحل اوليه رشد مي باشد. به نظر مي رسد ارقام گندم ماکاروني شاخص تنش جوانه زني و سرعت جوانه زني کمتري نسبت به ارقام گندم نان داشته باشند. بعلاوه در بين ارقام گندم نان، رقم هاي کراس بولاني، شيراز و کراس عدل به نظر مي رسد رقم هاي مقاوم به شوري و ارقام مرودشت، ياواروس و کرخه حساس به شوري باشند که اين موضوع مي تواند توسط کشاورزاني که گندم را در خاک هاي شور به عمل مي آورند قابل توجه باشد.

 
كليد واژه: رقم هاي گندم نان و ماکاروني، مقاومت به شوري، شاخص تنش جوانه زني، سرعت جوانه زني
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:08 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 14 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):298-307.
 
پهنه بندي اگرواکولوژيکي گندم در استان خراسان: آناليز ريسک
 
نصيري محلاتي مهدي*,كوچكي عليرضا
 
* گروه زراعت، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در مطالعات پهنه بندي براي برآورد عملکرد پتانسيل معمولا داده هاي مربوط به مديريت زراعي نظير تاريخ يا تراکم کاشت از يافته هاي ايستگاه هاي تحقيقاتي استخراج شده و در مدلهاي شبيه سازي تعريف مي شوند. از آنجا که مناسب ترين روش مديريت الزاما با نتايج آزمايشي منطبق نمي باشند پيش بيني هاي حاصل از مدل هاي شبيه سازي با عدم قطعيت يا ريسک توام خواهد بود. در اين تحقيق ريسک ناشي از داده هاي مديريت در برآورد عملکرد پتانسيل گندم در استانهاي خراسان شمالي، رضوي و جنوبي با استفاده از شبيه سازي مونته کارلو مورد بررسي قرار گرفت. عملکرد گندم در شرايط پتانسيل بوسيله مدل WOFOST که قبلا توسط داده هاي آزمايشي تعيين اعتبار شده بود برآورد شد. پيش از آناليز ريسک، با انجام آناليز حساسيت بر روي ورودي هاي مدل مشخص شد که تغيير تاريخ کاشت به ميزان 50± روز نسبت به تاريخ مبنا تاثير قابل ملاحظه اي بر عملکرد پيش بيني شده دارد در حاليکه عملکرد پتانسيل گندم نسبت به تغيير تراکم کاشت در دامنه 50± درصد نسبت به تراکم مبنا چندان حساس نبود، بنابراين آناليز ريسک بر روي تاريخ کاشت انجام گرفت. براي اجراي شبيه سازي مونته کارلو 100 مقدار تصادفي براي تاريخ کاشت گندم بر اساس توزيع آماري بتا توسط يک نرم افزار مولد داده هاي تصادفي توليد گرديد و مدل براي شبيه سازي عملکرد گندم در فاصله سالهاي 1375 تا 1385 با هر يک از اين مقادير تصادفي اجرا شد تا توزيع احتمالات عملکرد پتانسيل بر حسب تاريخ هاي مختلف کاشت تعيين شود. نتايج براي ميانگين تاريخ کاشت توصيه شده (مطلوب) و 15± يا 30± روز زودتر يا ديرتر از اين تاريخ برآورد شد و توزيع احتمال براي عملکرد گندم آبي در هر سه استان خراسان محاسبه گرديد. نتايج نشان داد که ريسک عملکرد گندم نسبت به تغيير تاريخ کاشت در سه استان تحت بررسي متفاوت است. در استان خراسان شمالي کاشت زودتر به ميزان 15 روز نسبت به ميانگين تاريخ توصيه شده ريسک عملکرد را کاهش داده در حاليکه 30 روز تاخير در کاشت باعث افزايش قابل توجه ريسک خواهد شد. در استان خراسان رضوي تاريخ کاشت فعلي در ميانگين مطلوب بوده و کاشت زودتر نسبت به تاريخ توصيه شده ريسک عملکرد را افزايش مي دهد. در استان خراسان جنوبي تاريخ کاشت توصيه شده باعث افزايش ريسک عملکرد شده و تاخير کاشت تا 30 روز نسبت به ميانگين تاريخ توصيه شده باعث ثبات بيشتر عملکرد و کاهش ريسک خواهد شد. با توجه به يافته هاي اين تحقيق بنظر مي رسد که پايين بودن عملکرد پتانسيل گندم آبي بويژه در استان خراسان جنوبي تا حد زيادي ناشي از روشهاي مديريت بوده و بهبود اين روشها، از جمله تنظيم تاريخ کاشت باعث افزايش عملکرد پتانسيل توام با ريسک کمتر خواهد شد.

 
كليد واژه: آناليز ريسک، شبيه سازي مونته کارلو، گندم، ثبات عملکرد، پهنه بندي اگرواکولوژيکي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 15 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):308-314.
 
اثر تنش خشکي بر انتقال مجدد ماده خشک در پنج رقم گندم نان
 
ميرطاهري سيدمهدي*,سيادت سيدعطااله,نجفي محمدصادق,فتحي قدرت اله,عالمي سعيد خليل
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن
 
 

در يک آزمايش مزرعه اي انتقال مجدد ماده خشک در پنج رقم گندم در دو سطح تنش خشکي ملايم، شديد و آبياري کامل بعد از گرده افشاني در مزرعه دانشگاه کشاورزي و منابع طبيعي رامين (ملاثاني) مورد بررسي قرار گرفت. آزمايش به صورت کرت هاي خرد شده در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با چهار تکرار اجرا شد. در شرايط تنش ملايم و شديد رقم فلات بالاترين عملکرد دانه را در مقايسه با ساير ارقام نشان داد. در حالي که در شرايط آبياري کامل بالاترين عملکرد مربوط به رقم چمران بود. تيمار تنش، تاثير معني داري بر روي ميزان انتفال مجدد مواد فتوسنتزي از اندام هوايي به طرف دانه دارا بوده است، بطوري که تيمارها در سطح 1% با هم تفاوت معني دار نشان دادند. ارقام نيز از لحاظ ميزان انتقال مجدد نسبت به هم اختلاف معني داري در سطح 1% نشان دادند به طوري که ارقام وريناک و فلات بيشترين انتقال مجدد مواد فتوسنتزي را داشته است. رقم شعله با توجه به خصوصيات آن از کمترين مقدار انتقال مجدد برخوردار بود. با توجه به اين نتايج و اين که انتقال مجدد مواد فتوسنتزي، يکي از عمده ترين طرق جبران کاهش حاصل از تنش خشکي در فتوسنتز جاري گياه است، يکي از نقاط قوت ارقام پاکوتاه جديد در مقايسه با ارقام قديمي در ميزان بالاي اين صفت مي باشد.

 
كليد واژه: انتقال مجدد، تنش خشکي، گندم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 16 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):315-323.
 
عکس العمل ارقام گلرنگ بهاره به فواصل مختلف آبياري در شرايط بيرجند
 
بهداني محمدعلي*,جامي الاحمدي مجيد
 
* گروه پژوهشي زعفران، دانشكده كشاورزي، دانشگاه بيرجند
 
 

به منظور بررسي اثر فواصل آبياري بر عملکرد و اجزاي عملکرد سه رقم گلرنگ بهاره در شرايط آب و هوايي بيرجند، آزمايشي در سال 1386، به صورت کرت هاي خرد شده در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي و با چهار تکرار اجرا گرديد. سه تيمار فواصل آبياري 7، 14 و 21 روز در کرت هاي اصلي و سه رقم گلرنگ بهاره شامل کوسه، P1 و IL111 در کرت هاي فرعي قرار گرفتند. بر اساس نتايج آزمايش، بيشترين عملکرد دانه از رقم کوسه به ميزان 2653.2 کيلوگرم در هکتار در دور آبياري 7 روز بدست آمد. در همين تيمار آبياري، عملکرد دانه رقم P1 با 16 درصد کاهش و عملکرد دانه رقم IL111 با 30 درصد کاهش تفاوت معني داري با رقم کوسه داشتند. در هر سه رقم کمترين عملکرد دانه از تيمار آبياري 21 روز بدست آمد. ميانگين عملکرد دانه در تيمار اخير حدود 1069.4 کيلوگرم در هکتار بود که نسبت به فاصله آبياري 7 روز، حدود 53 درصد کاهش داشت. اثرات افزايش فاصله آبياري در اين شرايط روي رقم IL111 به مراتب بيشتر از دو رقم ديگر بود. بر اساس نتايج آزمايش رقم کوسه در شرايط آب و هوايي بيرجند در دور آبياري 7 روز بالاترين عملکرد را دارا بود.

 
كليد واژه: فواصل آبياري، گلرنگ، عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 17 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):324-334.
 
تاثير افزايش درجه حرارت بر رفتار گلدهي زعفران (.Crocus sativus L)
 
كوچكي عليرضا*,عليزاده امين,گنج علي علي
 
* دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

گلدهي زعفران شامل يک دوره تلقيح در درجه حرارت هاي بالا براي القاي گلدهي و يک دوره درجه حرارت پايين براي ظهور گلها مي باشد. با توجه به حساسيت فرآيند گلدهي اين گياه به تغييرات دما به نظر مي رسد که افزايش درجه حرارت ناشي از تغيير اقليم بر گلدهي آن موثر باشد بنابراين با اجراي آزمايش در محيط کنترل شده رفتار گلدهي زعفران در پاسخ به افزايش درجه حرارت در اين مراحل نموي مورد بررسي قرار گرفت. بنه هاي زعفران با وزن مشابه از دو نوع بوته هاي مادري سبز يا کاملا خشک شده از مزرعه جمع آوري شده و پس از کاشت در گلدان هاي پلاستيکي در سه درجه حرارت 25، 27 و 30 درجه سانتيگراد و در هر درجه حرارت به مدت 70، 90 و 120 روز قرار گرفتند تا دوره تلقيح سپري شود. سپس بنه هاي تلقيح شده در درجه حرارت هاي 25، 27 و 30 به ترتيب به دماي 17، 19 و 21 درجه سانتيگراد انتقال يافتند تا مرحله ظهور گل تکميل گردد. به اين ترتيب تعداد روز تا گلدهي، سرعت نمو و خصوصيات رويشي زعفران در سه رژيم حرارتي 25.17، 27.19 و 30.21 درجه سانتيگراد در ترکيب با سه دوره تلقيح و دو زمان انتقال بنه در سه تکرار مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج نشان داد که با افزايش درجه حرارت دوره تلقيح تغييراتي در رفتار گلدهي زعفران بروز نمود بطوريکه در دماي 30 درجه سانتيگراد بدون توجه به طول دوره تلقيح، گلدهي انجام نشد. افزايش طول دوره تلقيح نيز اثرات منفي بر ظهور گلها داشت و در دوره تلقيح 120 روره گلدهي تنها در رژيم دمايي 27.19 درجه سانتيگراد صورت گرفت. با وجوديکه بالاترين سرعت نمو در رژيم حرارتي 27.19 درجه سانتيگراد و در دوره تلقيح 120 روزه مشاهده شد ولي با توجه به ساير صفات بررسي شده، رژيم دمايي 27.19 درجه سانتيگراد با دوره تلقيح 90 روزه براي هر دو زمان انتقال بنه هاي بعنوان مناسب ترين محيط براي گلدهي شناخته شد زيرا زمان ظهور جوانه هاي رويشي و تعداد اين جوانه ها در رژيم دمايي مذکور در حد مطلوبي قرار داشت. واکنش بنه هاي انتقال يافته از بوته هاي سبز يا خشک شده به افزايش درجه حرارت و طول دوره تلقيح تفاوت معني داري نداشت ولي بطور کلي تعداد روزهاي کاشت تا گلدهي در بنه هاي منتقل شده از بوته هاي سبز در حدود 5 روز طولاني تر بنه هاي انتقال يافته از بوته هاي خشک بود. مقايسه يافته هاي اين تحقيق با ميانگين درجه حرارت در مناطق کشت زعفران در استان هاي خراسان نشان داد که در صورت افزايش ميانگين دماي تابستان و پاييز به ميزان 2 درجه سانتيگراد، گلدهي اين گياه به ميزان قابل توجهي به تاخير خواهد افتاد.

 
كليد واژه: زعفران، تغيير اقليم، گلدهي، سرعت نمو، خصوصيات رويشي
 
 
 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 18 : پژوهشهاي زراعي ايران خرداد و تير 1389; 8(2):336-346.
 
اثر خاک ورزي، مديريت پسمان گندم و نيتروژن بر عملکرد و اجزاي عملکرد دانه ذرت
 
عبدالهي فرزين,غديري حسين*,بحراني محمدجعفر
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه شيراز
 
 

روشهاي خاک ورزي حفاظتي که با مديريت مناسب پسمان زراعي همراه باشد يکي از راهکارهاي جلوگيري از حذف يا سوزاندن پسمان در کشاورزي پايدار به شمار مي رود. به منظور بررسي تاثير مديريت پسمان هاي گندم بر ويژگي هاي مورفوفيزيولوژيک، عملکرد و اجزاي عملکرد ذرت آزمايش مزرعه اي دو ساله در قالب طرح کرت هاي خرد شده سه فاکتوره که فاکتور اصلي روشهاي مختلف خاک ورزي (گاوآهن برگردان دار، 1 بار گاوآهن قلمي و 2 بار گاوآهن قلمي) و فاکتورهاي فرعي، شامل مقادير مختلف پسمان گندم (صفر، 25، 50 و 75%) و مقادير مختلف نيتروژن (69، 103.5 و 138 کيلوگرم در هکتار) بود، انجام گرديد. با افزايش مقادير پسمان، کاهش نيتروژن و کاهش خاک ورزي، عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيک و تعداد دانه در بلال به ويژه در سال اول کاهش يافت ولي وزن هزار دانه تحت تاثير تيمارهاي مختلف قرار نگرفت. هر چند خاک ورزي اثري معني دار بر شاخص سطح برگ نداشت، ولي افزايش مقادير پسمان و کاهش نيتروژن موجب کاهش شاخص سطح برگ گرديد. از آنجا که عملکرد دانه ذرت بين دو تيمار خاک ورزي با 2 بار گاوآهن قلمي در 25% پسمان گندم و کاربرد 103.5 کيلوگرم نيتروژن در هکتار، و خاک ورزي با گاوآهن برگردان دار در شرايط بدون پسمان گندم و کاربرد 138 کيلوگرم نيتروژن در هکتار، تفاوت معني داري وجود نداشت، مي توان نتيجه گرفت که مقادير کم پسمان گندم همراه با اجراي خاک ورزي متوسط به کاهش مصرف کود نيتروژن کمک مي کند، که از اهداف اصلي سامانه هاي مديريت پسمان در راستاي کشاورزي پايدار مي باشد.

 
كليد واژه: مديريت پسمان، حفاظت خاک، کشت ذرت، نيتروژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:09 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 7 : پژوهشهاي زراعي ايران فروردين و ارديبهشت 1389; 8(1):34-41.
 
تاثير فواصل کاشت و تراکم بوته بر عملکرد و اجزاي عملکرد دو لاين اميد بخش لوبيا سفيد در شرايط حضور و عدم حضور علف هاي هرز
 
جعفري احمدرضا,اردكاني محمدرضا*,دري حميدرضا,قنبري علي اكبر,ايلكايي محمدنبي
 
* مركز تحقيقات كشاورزي، دانشگاه آزاد اسلامي كرج
 
 

يکي از عوامل موثر در عملکرد گياهان زراعي استفاده از ارقام با قدرت رقابت بالا در برابر علف هاي هرز مي باشد. اين آزمايش در سال 1383 در قالب يک طرح اسپليت پلات - فاکتوريل با چهار تکرار بر پايه طرح بلوکهاي کامل تصادفي در ايستگاه ملي تحقيقات لوبياي شهرستان خمين انجام شد. حضور و عدم حضور علف هاي هرز به عنوان کرت اصلي و فواصل کاشت 40، 50، 60 سانتيمتر (به ترتيب تراکم 50، 40 ، 50 بوته در متر مربع) و دو لاين لوبيا سفيد به عنوان کرت فرعي در نظر گرفته شدند. صفات مورد بررسي عبارت بودند از: ارتفاع بوته، تعداد شاخه هاي فرعي، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه و عملکرد دانه. نتايج حاصل از اين تحقيق نشان دادند که کاهش فواصل کاشت در هر دو شرايط حضور و عدم حضور علف هاي هرز باعث افزايش عملکرد دانه گرديد. حداکثر عملکرد لاين KS41105 در حضور علف هاي هرز در فاصله کاشت 40 سانتيمتر و در شرايط عدم حضور علف هاي هرز در فاصله کاشت 50 سانتيمتر بدست آمد. در لاين KS 41124 بيشترين عملکرد دانه در حضور علف هاي هرز در فاصله کاشت 50 سانتيمتر و در شرايط عدم حضور علف هاي هرز در فاصله کاشت 40 سانتيمتر حاصل شد. حضور علف هاي هرز در هر دو لاين باعث کاهش تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه گرديد، اما بر صفت تعداد دانه در غلاف تاثيري نداشت.

 
كليد واژه: لوبيا سفيد، علفهاي هرز، فاصله کاشت، تراکم بوته، عملکرد و اجزاي عملکرد دانه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 9 تیر 1391  7:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها