0

بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 7 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):48-52.
 
تعيين درجه حرارت پايه و بررسي واكنش جوانه زني بذور گياه دارويي اسفرزه (Plantago ovata) نسبت به درجه حرارت هاي مختلف
 
نجفي فرزاد,رضواني مقدم پرويز
 
 
 

به منظور بررسي واکنش جوانه زني بذور گياه دارويي اسفرزه (Plantago ovata)، نسبت به درجه حرارتهاي مختلف و نيز تعيين درجه حرارت پايه جوانه زني در آن، آزمايشي انجام شد. در اين آزمايش تاثير 6 تيمار درجه حرارتي 15.10.7.5.4 و 20 درجه سانتي گراد بر درصد جوانه زني بذور اسفرزه (توده محلي بهبهان)، بر اساس يک طرح آزمايشي کامل تصادفي و در 4 تکرار در شرايط کنترل شده داخل ژرميناتور، مورد بررسي قرار گرفت. همچنين جهت تعيين درجه حرارت پايه جوانه زني از رگرسيون خطي بين سرعت جوانه زني (عکس تعداد روزها تا 90 درصد جوانه زني) و درجه حرارت استفاده شد. نتايج حاصله نشان داد که درجه حرارت پايه جوانه زني در اين گياه 1.5 درجه سانتي گراد مي باشد و مناسبترين درجه حرارت جهت جوانه زني بذور در دامنه حرارتي 10-4 درجه سانتي گراد قرار دارد. افزايش درجه حرارت از 10 درجه سانتي گراد به بعد باعث کاهش درصد جوانه زني در بذور اين گياه گرديد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 8 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):53-55.
 
اثر تنش خشكي و كلروكولين كلرايد بر رشد و فتوسنتز گياهچه دو رقم گندم (.Triticum aestivum L)
 
محسن زاده ساسان,فرهي آشتياني صادق,ملبوبي محمدعلي,قناتي فائزه
 
 
 

اثر تنش خشکي و ماده تنظيم کننده رشد کلروکولين کلرايد بر فتوسنتز خالص، هدايت روزنه اي، تعرق، مقدار آب نسبي برگ و کلروفيل و همچنين ارتفاع گياهچه و نسبت وزن خشک ريشه به بخش هوايي و سرعت رشد نسبي گياهچه هاي گندم رقم زرين و رقم سرداري مورد مطالعه قرار گرفت.
بذرهاي گندم به مدت 20 ساعت در محلول 0.2 درصد کلروکولين کلرايد و يا در آب مقطر، غوطه ور گرديدند. بذرها پس از خشک شدن در معرض هوا، در گلدانهاي پلاستيکي کشت و در شرايط اتاقک رشد قرار داده شدند. گياهچه ها پس از دو هفته اي از طريق قطع آبياري، تحت تنش خشکي قرار گرفتند و گياهچه هاي شاهد تا پايان آزمايش به طور مرتب آبياري گرديدند. تنش خشکي، به طور معني داري فتوسنتز، هدايت روزنه اي، تعرق، مقدار کلروفيل و درصد آب نسبي برگ هر دو رقم را کاهش داد. اما مقدار آب نسبي برگ رقم زرين در تنش شديد خشکي کاهش بيشتري نسبت به رقم سرداري نشان داد. کلروکولين کلرايد ارتفاع گياهچه هاي هر دو رقم را به طور معني دار کاهش، ولي فتوسنتز آنها را به دليل غلظت بيشتر کلروفيل و تعداد زيادتر روزنه در واحد سطح و همچنين نسبت وزن خشک ريشه به بخش هوايي را افزايش داد. سرعت رشد نسبي در تنش خشکي در هر دو رقم و به خصوص رقم زرين کاهش يافت. در شرايط رطوبتي مناسب رقم زرين رشد و فتوسنتز بهتري داشت اما در تنش خشکي رقم سرداري متحمل تر بوده و احتمالا به منظور حفظ آب، روزنه هاي خود را زودتر مي بندد و در برابر عوامل محدود کننده غير روزنه اي فتوسنتز مقاومتر است و پس از رفع تنش، توانايي رشد مجدد را دارا مي باشد. ماده تنظيم کننده رشد کلروکولين کلرايد مي تواند با رشد دادن گياهچه هاي تواناتر، به منظور استقرار در محيط و مقابله با خشکي، کمک کننده باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 1 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):2-9.
 
بررسي اثرات شوري و تغذيه ازته بر روي ميزان اسيد پروسيك سورگوم علوفه اي رقم اسپيد فيد ( Speedfeed)
 
اميريان اميري سعيد,حدادچي غلام رضا,عبدل زاده احمد
 
 
 

به منظور بررسي اثر شوري و تغذيه ازته بر ميزان اسيدپروسيک سورگوم علوفه اي Sorghum bicolar Speedfeed آزمايشي به صورت فاکتوري با طرح پايه کاملا تصادفي در محيط کشت شني در گلخانه به اجرا درآمد. فاکتور شوري در دو سطح (صفر و 100 ميلي مول کلرور سديم) و تغذيه ازته با سه منبع متفاوت (نيترات، آمونيوم و نيترات آمونيوم) در نظر گرفته شد. بعد از برداشت محصول اين گياهان، وزن خشک ريشه، ساقه و برگ، طول بخش هاي هوايي، سديم و پتاسيم بخش هاي هوايي و ريشه، مقدار پروتئين و اسيدپروسيک برگ در آنها اندازه گيري شد. نتايج نشان مي دهد که اثر شوري بر روي صفات مورد نظر معني دار بوده است. در حاليکه اثرتيمارهاي ازت و اثر متقابل شوري × ازت بر طول بخشهاي هوايي، وزن خشک ساقه و برگ اثر معني دار داشتند، اما براي بقيه صفات اختلاف آماري مشاهده نشده است. مقايسه ميانگين صفات نشان ميدهد که تيمار شوري موجب کاهش صفات رشد، غلظت هاي پروتئين، پتاسيم بخش هاي هوايي و ريشه و افزايش غلظت اسيدپروسيک و سديم بخش هاي هوايي و ريشه گرديده است که با شاهد اختلاف معني داري دارند. ميزان اسيدپروسيک در ميان تيمارهاي ازت بدون شوري و در تيمار آمونيوم به صورت معني داري کمتر از دو تيمار نيترات و نيترات به همراه آمونيوم در سطح 1% معني دار بود. با توجه به اينکه نسبت پتاسيم به سديم در گياهان يک نسبت بحراني مي باشد و با افزايش اين نسبت، مقاومت به شوري در گياهان افزايش مي يابد. مي توان نتيجه گرفت که سورگوم تحت تنش شوري، هنگامي که با تيمارهاي نيترات و نيترات به همراه آمونيوم مورد تغذيه قرار گيرد، مقدار سديم کمتري را جذب کرده و اثرات سميت سديم را نيز کاهش مي دهد. بهترين منبع ازت براي سورگوم، بدون تيمار شوري، آمونيوم است. که بالاترين رشد و کمترين ميزان اسيد پروسيک را دارا مي باشد، اما با اعمال شوري، تيمارهاي نيترات و نيترات به همراه آمونيوم به لحاظ اينکه بيشترين مقدار پروتئين و کمترين مقدار اسيد پروسيک و بالاترين نسبت پتاسيم به سديم بخش هوايي را دارا مي باشند، توصيه مي شوند.

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 2 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):10-15.
 
بررسي اثر بر عملكرد و اجزا عملكرد سه رقم گندم در منطقه ني ريز
 
عسگري محقق عبدالحسين*
 
* مرکز تحقیقات کشاورزی هرمزگان
 
 

به منظور بررسي اثر تاريخ کاشت بر عملکرد و اجزا عملکرد دانه سه رقم گندم در شرايط آب و هوايي ني ريز، آزمايشي در سال زراعي 1374 در قالب کرت هاي خرد شده با طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي در چهار تکرار انجام شد. کرت هاي اصلي شامل چهارتاريخ کشت (پانزدهم آبان، اول آذر، شانزده آذر و اول دي) و کرت هاي فرعي شامل سه رقم گندم (روشن، فلات و قدس) بود. نتايج نشان داد که تاثير تاريخ کشت و اختلاف ارقام از نظر عملکرد دانه بسيار معني دار است. تاريخ کاشت اول آذر با ميانگين توليد 7616 کيلوگرم در هکتار بيشترين عملکرد را توليد نمود و همچنين رقم فلات با ميانگين توليد 7000 کيلوگرم در هکتار نسبت به دو رقم ديگر پرمحصول تر بود. ارقام مورد بررسي اثر متقابل معني داري با تاريخ کاشت براي صفت عملکرد دانه نشان دادند به طوري که بيشترين عملکرد دانه با ميانگين 9155 کيلوگرم در هکتار مربوط به رقم قدس در تاريخ کاشت پانزدهم آبان ماه و کمترين عملکرد دانه با ميانگين 2370 کيلوگرم در هکتار مربوط به رقم روشن در تاريخ کاشت اول دي ماه بود. بررسي اجزا عملکرد دانه نشان داد که تعداد سنبله، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد دانه در سنبله و وزن دانه در تاريخ کاشت اول دي ماه حداقل بود. حداکثر صفات، تعداد سنبله، تعداد دانه در سنبله و تعداد سنبلچه در سنبله به رقم پرمحصول فلات تعلق داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 3 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):16-19.
 
اندازه گيري ميزان روغن و بررسي اسيدهاي چرب در دانه چند رقم كدو Cucurbita L
 
صيامي عباس,حيدري رضا,دست پاك آرزو
 
 
 

در اين کار تحقيقاتي ابتدا ميزان چربي، اسيدهاي چرب، انديس يد و انديس صابوني به ترتيب با روشهاي سوکسله، گاز کروماتوگرافي و روشهاي شيميايي در دانه چند رقم از گياهان جنس کدو اندازه گيري و سپس با توجه به نتايج بدست آمده و با استفاده از روشهاي آماري چند متغيره ارقام مورد مطالعه از لحاظ شيميوتاکسونومي بررسي و مقايسه شدند. بررسي بيوشيميايي نشان داد که دانه کدو مسمايي (رقم مشهدي) داراي بيشترين درصد روغن است (56.04 درصد). همچنين چهار نوع اسيد چرب به طور مشترک در دانه چهار گياه مشاهده شد که شامل اسيد پالميتيک، استئاريک، اولئيک و لينولئيک مي باشد. دو اسيد چرب غيراشباع مهم يعني اولئيک و لينولئيک به ترتيب در کدو مسمايي Cucurbita pepo L. (رقم قلمي) 75.98 و 16.54 درصد در کدو تنبل 18.78 Cucurbita maxima L. و 13.24 درصد، در کدو مسمايي (رقم کاغذي) 76.63 و 12.07 درصد و در کدو مسمايي (رقم مشهدي) 81.84 و 12.11 درصد اندازه گيري شد. علاوه بر اسيدهاي چرب ذکر شده، اسيد ميريستيک نيز به ميزان 3.88 درصد در روغن دانه کدو مسمايي (رقم کاغذي) ديده شد که در ساير دانه ها حضور نداشت. همچنين در بررسي بيوشيميايي روغن دانه ها، انديس صابوني با روش تيترمتري و انديس يد با روش هانوس اندازه گيري گرديد. کدو تنبل با عدد صابوني 273.06 و کدو مسمايي (رقم مشهدي) با انديس يد 119.28 به ترتيب بالاترين مقادير اين دو فاکتور را به خود اختصاص دادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 4 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):20-30.
 
ارزيابي مقدماتي عملكرد علوفه و صفات مورفولوژيكي در 20 رقم و اكوتيپ چچم يكساله (Lolium multiflorum) در شرايط كشت فاصله دار
 
جعفري علي اشرف,حسام زاده حجازي سيدمحسن,عبدي نوراله,سعيدي محسن
 
 
 

به منظور بررسي تنوع ژنتيکي بين ارقام و اکوتيپ هاي داخلي و خارجي چچم يک ساله (Lolium multiflorum) موجود در بانک ژن منابع طبيعي، 20 رقم و اکوتيپ در يک طرح بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار در شرايط کشت فاصله دار مورد ارزيابي قرار گرفتند. عملکرد علوفه خشک و صفات مورفولوژيکي، تاريخ خوشه دهي، تاريخ گلدهي، محيط پوشش يقه، تعداد ساقه در بوته، ارتفاع ساقه و ديرزيستي بوته در پنج چين سال 1379 و دو چين سال 1380 اندازه گيري و مورد بررسي قرار گرفتند.
داده هاي مربوط به هر يک از صفات در هر يک از چين هاي سال 1379 و 1380 به صورت جداگانه مورد تجزيه واريانس قرار گرفتند. ضمنا داده هاي دو سال با استفاده از طرح کرتهاي خرد شده در زمان مورد تجزيه آماري واقع شدند. اختلاف معني داري بين ارقام و اکوتيپ ها براي تمام صفات مورد مطالعه در هر يک از چين ها و ميانگين ساليانه نشانگر وجود تنوع ژنتيکي در ژرم پلاسم چچم هاي يکساله موجود در بانک ژن منابع طبيعي مي باشد. از نظر مدت زمان ظهور خوشه، 11 روز اختلاف بين ميانگين ارقام زودرس و ديررس وجود داشت. اکوتيپهاي 1216 (فرانسه) و 390 (ايتاليا) به ترتيب زود و ديرترين تاريخ خوشه دهي را دارا بودند. براي مجموع عملکرد علوفه ساليانه اختلاف بين ارقام و اکوتيپ ها معني دار بود. اکوتيپ هاي 1254 (استراليا) و 1448 (امريکا) با عملکرد 11.5 تن در هکتار و 1216 (فرانسه) و رقم
Lm-VI (روسيه) با مجموع عملكرد 6.5 تن در هکتار به ترتيب بيشترين و کمترين ماده خشک علوفه را در سال توليد نمودند. از نظر پراکنش فصلي توليد علوفه، اختلاف معني دار بين چين ها مشاهده گرديد. ميانگين عملکرد علوفه ارقام از چين 1 به چين 5، روند کاهشي داشت به نحوي که 50% از مجموع عملکرد علوفه سال 1379 و 90% از مجموع علوفه توليدي سال 1380 متعلق به چين 1 بود. اين روند براي صفات ارتفاع بوته و تعداد ساقه در بوته نيز مشاهده گرديد. رقم 1765 (هلند) پراکنش عملکرد خوبي در تمام چين ها داشت.
در تجزيه مرکب داده ها اثر سال براي صفات مورد مطالعه معني دار بود. مجموع عملکرد علوفه سال 1379 بيشتر بود. اثرات متقابل ژنوتيپ سال نيز براي کليه صفات معني دار بود. که نشان دهنده اينست که ارقام و اکوتيپ ها در سال هاي مورد مطالعه عملکردهاي يکسان نداشته اند. اثرات پلي پلوئيدي فقط براي صفت ديرزيستي (طول عمر گياه) معني دار بود به نحوي که ارقام تتراپلوئيد ديرزيستي بيشتري داشتند. به رغم عملکرد علوفه بيشتر ارقام تتراپلوئيد در برخي چين ها، از نظر مجموع عملکرد ساليانه اختلاف معني داري بين دو گروه پلوئيدي مشاهده نگرديد.

 
كليد واژه: چچم يكساله، Lolium multiflorum، عملكرد علوفه، صفات مورفولوژيكي و اثرات پلوئيدي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 12 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):74-80.
 
مطالعه اثر كادميوم كلريد بر پارامترهاي رشد، محتواي كلروفيل، كارتنوئيدها و محتواي قند و پروتئين در گياهك كلزا( Brassica napus )
 
علومي حكيمه,منوچهري كلانتري خسرو
 
 
 

به منظور بررسي اثر کادميوم از پارامترهاي رشد و فيزيولوژيک گياهک کلزا بذرهاي تهيه شده پس از استريل شدن، تحت تيمار غلظت هاي صفر، 10، 50، 100، 500 ميکرومولار کلرور کادميوم در ظروف پتري قرار گرفتند و پس از هفت روز رشد در شرايط کنترل شده ژرميناتور، اثرات سميت اين يون بررسي گرديد. به اين منظور گياهک هاي يکساني از هر نمونه انتخاب و ميزان رشد طولي و وزني همچنين محتواي کلروفيل، کارتنوئيدها، قند و پروتئين اندام هاي هوايي و ريشه نمونه ها مورد اندازه گيري قرار گرفت. نتايج نشان دهنده کاهش قابل توجه رشد طولي اندامهايي شامل ريشه و محور زيرلپه، همچنين کاهش معني دار وزن تر و خشک اندامهاي گياهک در غلظت هاي 100 و 500 ميکرومولار يون کادميوم بود. مقدار کلروفيل و کارتنوئيدها هم در برگ نمونه هاي تحت تنش با کادميوم به طور معني داري کاهش يافت. ميزان پروتئين کل در برگها و ريشه ها با افزايش غلظت کادميوم تا 100 ميکرومولار افزايش نشان داد که اين افزايش نشان داد که اين افزايش مي تواند بيانگر افزايش آنزيم هاي درگير در مکانيسم دفاعي گياه و پلي پيتيدهاي آنتي اکسيدان باشد. از طرفي مقدار قند در برگهاي لپه اي به علت تبديل قندهاي غير محلول به محلول افزايش نشان داد در حاليکه در ريشه ها کاهش مقدار قند مشاهده شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 13 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):81-86.
 
اثرات كاهش تنش خشكي با اعمال آبياري تكميلي آفتابگردان ( Hianthus annuus ) در شرايط ديم
 
مظاهري لقب حجت اله,نوري فرخ,زارع ابيانه حميد
 
 
 

معمولا امکان کاهش تنش خشکي در گياهاني که در مناطق با بارندگي کم در شرايط ديم کاشته مي شوند، وجود دارد. تنش نتيجه روند غير عادي و فرآيندهاي فيزيولوژيک است که از تاثير و ترکيب يک يا چند عامل زيستي و محيطي حاصل مي شود. گياهي چون آفتابگردان که سازگار با مناطق معتدل رطوبتي مي باشد، در مناطق نيمه خشک با آبياري و گاهي بدون آبياري نيز کشت مي شود. به منظور کشت اين گياه در اين گونه مناطق، ضرورت دارد که ضمن استفاده از ارقام مناسب و متحمل به خشکي، از تکنيک هاي زراعي مناسب استفاده و از مقدار محدود آب موجود نيز استفاده بهينه گردد. بديهي است که با اعمال حداقل يک بار آبياري امکان کاهش تنش و به دنبال آن افزايش راندمان در توليد محصول وجود دارد. تا کنون چنين ثابت شده است که اثرات سو ناشي از تنش رطوبتي بر رشد و نمو گياهان بستگي به زمان وقوع تنش، شدت تنش، مرحله رشدي و ژنوتيپ آنها دارد. لذا انتخاب زمان مناسب آبياري نيز مي تواند بر عملکرد محصول تاثير بيشتري داشته باشد. هدف اين تحقيق ارزيابي عملکرد سه رقم آفتابگردان در شرايط ديم در سه سطح بدون آبياري، يک بار آبياري در زمان گلدهي، و يک بار آبياري در زمان دانه بندي، در طرح آزمايشي فاکتوريل 3×3 مي باشد. نتايج حاصل از داده هاي اين آزمايش نشان داد که يکبار آبياري در مرحله گلدهي، عملکرد دانه را از مقدار 768.2 در تيمار شاهد به 1234 کيلوگرم در هکتار افزايش داده است. افزايش درصد روغن نيز در اثر اين عامل محيطي نسبت به شاهد، 25 درصد بوده است. به هر حال، عملکرد گياهان تحت تاثير کاهش تنش بعد از اعمال آبياري تحت تاثير قرار گرفت و افزايش يافت. با اين وجود، در عملکرد دانه حاصل از تيمارهاي آبياري تکميلي در دو مرحله گلدهي و دانه بندي، تفاوت معني داري مشاهده نشده است. در اين آزمايش، درصد روغن از 33 در حالت تنش به 41 درصد بعد از آبياري در مرحله گلدهي، و به 36 درصد بعد از آبياري در مرحله دانه بندي رسيد. بيوماس کل افزايش 17 درصدي و 5 درصدي را به ترتيب در نتيجه آبياري در مرحله گلدهي و در مرحله دانه بندي به خود اختصاص داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 14 : پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):87-93.
 
اثر حرارت مرطوب بر روي فعاليت مهار كننده هاي تريپسين در نخود معمولي، لوبياي سفيد و باقلا
 
زارع صمد,حيدري رضا,عبادي عبدالغفار
 
 
 

در مطالعه حاضر تاثير حرارت مرطوب در 100 درجه سانتيگراد در مدت زمان0، 1، 3، 6، 12و 24 ساعت بر روي آرد نمونه هاي نخود، لوبيا و باقلا مورد بررسي قرار گرفت. ميزان پروتئين کل در نخود، لوبيا و باقلا در تيمار حرارتي صفر به ترتيب، 4.1، 22.18و 30.5 درصد برآورد گرديد. تغييرات ميزان پروتئين کل در هر سه نمونه مورد مطالعه که تحت تيمارهاي حرارتي با زمانهاي متفاوت قرار گرفته بودند، معني دار نبود. فعاليت مهارکننده هاي تريپسين در نمونه هاي حرارت نديده در بذور نخود، لوبيا و باقلا، به ترتيب 27.8، 41.5و 49.9 ميکروگرم در هر گرم آرد نمونه تعيين گرديد که در طي تيمارهاي حرارتي فوق، کاهش معني داري را نشان داد. الکتروفورز در ژل پلي اکريلاميد در حضور سديم دو دسيل سولفات (SDS – PAGE) بر روي پروتئين کل نمونه هاي حرارت ديده و حرارت نديده بعد از اعمال تيمار آنزيمي انجام گرفت. مقايسه الکتروفوروگرام هاي بدست آمده نشان داد که، تغييرات شديدي در کاهش ضخامت و رنگ باندها پروتئيني متناسب با افزايش زمان حرارت دهي ايجاد شده است. اين فرايند از غير فعال شدن مهارکننده هاي تريپسين ناشي از اعمال حرارت و تاثير شديد آنزيم تريپسين در هيدروليز پروتئينهاي نمونه بوده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 9 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):56-64.
 
بررسي پتانسيل اللوپاتيك تره تيزك وحشي، خردل وحشي و كلزا روي جوانه زني و رشد گياهچه هاي شب بو و تاج خروس
 
رضايي نودهي آيت اله,خان قلي شاهپور,نوري مينو
 
 
 

پتانسيل آللوپاتيک گونه هايي از تيره کلم، به نامهاي تره تيزک وحشي(Cardaria draba)، خردل وحشي (Brassica deflexa)و کلزا (Brassica napus) روي گياهان زينتي شب بو (Mathiola incana)و تاج خروس(Amaranthus caudatus) بررسي گرديد. پيکره گياهان تيره کلم به طور جداگانه در دماي 60 درجه سانتيگراد خشک و آسياب گرديد، از پودر هر گياه، عصاره با غلظت 10 درصد تهيه و از دو لايه پارچه تنظيف جهت زدودن ضايعات عبور داده شد، سپس با سرعت پايين (3000 دور در دقيقه) به مدت 45 دقيقه سانتريفوژ گرديد. بخش رويي (supernatant) جهت تصفيه کامل از کاغذ صافي عبور داده شد. از عصاره ها، غلظتهاي 2.5 و 5 درصد تهيه و از آب دو بار تقطير شده به عنوان شاهد استفاده گرديد. آزمايش به صورت فاکتوريل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفي با سه تکرار صورت گرفت، فاکتورها و سطوح آن ها عبارت بودند از: گياه تيره کلم (3 سطح)، گياه زينتي (2 سطح) و غلظت عصاره (4 سطح). نتايج نشان داد که گياهان تيره کلم روي درصد جوانه زني و طول ريشه چه تفاوت معني داري داشتند. با افزايش غلظت عصاره درصد جوانه زني، طول ريشه چه و ساقه چه در هر دو گياه زينتي به صورت معني داري کاهش يافت و ريشه چه در مقايسه با ساقه چه بيشتر مهار گرديد. اثر اللوپاتيک بر روي شاخص هاي رشد شب بو بيش از تاج خروس بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

: پژوهش و سازندگي تابستان 1382; 16(2 (پی آیند 59) در زراعت و باغبانی):94-102.
 
بررسي ميزان آلكالوئيدهاي پيروليزيديني سنسيو در نمونه هاي گندم و آرد استان مازندران
 
آزادبخت محمد,خليليان عليرضا,تلاوكي مانا
 
 
 

آلکالوئيدهاي پيروليزيدين  (PAs)که به عنوان سنسيوآلکالوئيدها نيز معروف هستند گروهي از مواد شيميايي هستند که در گونه هاي گياهي متنوع در سراسر دنيا وجود دارند. آلکالوئيدهاي سمي به طور عمده در گونه هاي Senecio، (Leguminosae) Crotalaria (Compositae) و (Boraginaceae) Heliotropium توزيع شده اند. گياهان حاوي اين آلکالوئيدها عامل مرگ و مير و بيماريزايي معني داري در پستانداران از جمله انسان مي باشند. بدين ترتيب که با خوردن اين ترکيبات فعال سازي متابوليک در کبد صورت گرفته و ترکيبات اوليه به الکتروفيلهاي واکنش پذيرتري تبديل مي شوند که توانايي واکنش با ماکرومولکولهاي سلولي را دارند و مي توانند سميت حاد يا مزمن ايجاد کنند.
يکي از اين گياهان پيرگياه
(Seneciovulgaris) مي باشد که در مزارع گندم استان مازندران فراوان است و همراه با انواع گندم (Triticum spp) درو شده و وارد فراورده هاي حاصل از آن مي شود. در اين مطالعه وجود PAs بصورت کيفي در نمونه هاي گندم و آرد اين استان با استفاده از معرف ارليخ بررسي شد که ايجاد رنگ قرمز با شدت هاي مختلف در کليه نمونه ها وجود PAs را در تمامي آنها ثابت کرد و همچنين مقدار PAs و فرم – N اکسايد آنها بر اساس سنسيونين در نمونه ها با روش اسپکتروفتومتري تعيين شد. اين روش براي آلکالوئيدها و ساير ترکيبات که يک بخش بازي غير اشباع (حلقه 3? - پيرولين) دارند اختصاصي است. مقدار محاسبه شده مجموع PAs و – N اکسايد آنها در 0.512 گرم از نمونه ها در حد 0.05 – 0.02 ميلي گرم و در 0.512 گرم از پير گياه 0.4 ميلي گرم مي باشد و در مقايسه با LD50 سنسيونين (24.2±12.64mg/kg) و دوز سمي کشنده (6-167mg/kg) PAs و دوز سمي غير کشنده PAs (2-27mg/kg) عملا نمونه هاي گندم و آرد استان مازندران توانايي ايجاد عوارض حاد حاصل از PAs را ندارند ولي در معرض قرار گرفتن طولاني مدت حتي سطوح پاييني از PAs ممکن است باعث آسيب فزاينده اي به ارگانهاي بدن به ويژه هپاتوتوکسيسيتي شود و احتمال سميت مزمن با توجه با رژيم غذايي روزانه افراد وجود دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:24 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 10 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):65-71.
 
معرفي فلور، شكل زيستي، گونه هاي گياهي اندميك و طبقات حفاظتي آنها در منطقه حفاظت شده لشكر در ملاير در استان همدان
 
صفي خاني كيوان,رحيمي نژادرنجبر محمدرضا,كلوندي رمضان
 
 
 

در اين تحقيق فلور منطقه حفاظت شده لشکر در ملاير مورد بررسي قرار گرفته است. منطقه مذکور در شرق و جنوب شرقي شهرستان ملاير در استان همدان واقع شده است. روش جمع آوري گياهان منطقه مذکور روش مرسوم مطالعات تاکسونوميک منطقه اي بوده است. نمونه هاي جمع آوري شده براساس روشهاي مرسوم تاکسونومي گياهي و به کارگيري منابع لازم شناسايي شد و خانواده، جنس و گونه هر يک از آنها تعيين گرديد. اسامي تاکسونهاي منطقه به صورت فهرست الفبايي و به ترتيب خانواده، جنس و گونه تنظيم شد. نمونه هاي جمع آوري شده در اين بررسي در هر باريوم مرکز تحقيقات کشاورزي و منابع طبيعي استان همدان و هرباريوم دانشگاه اصفهان نگهداري مي گردد. شکل زيستي هر يک از عناصر گياهي منطقه با استفاده از روش رانکير (Raunkier)مشخص شد. گونه هاي اندميک ايران در منطقه مورد بررسي با استفاده از منابع تعيين شد و با استناد به طبقه بندي IUCN وRed data book of Iran طبقات حفاظتي گونه ها از لحاظ زيست محيطي تعيين گرديد. اين بررسي نشان داد که در منطقه حفاظت شده لشکر در ملاير 43 خانواده، 184 جنس و 266 گونه حضور دارد. اشکال زيستي گياهان منطقه شامل 3% فانروفيت، 9% ژئوفيت، 50% همي کريپتوفيت، 8% کامفيت و 30% تروفيت مي باشد. از 266 گونه گياهي موجود در منطقه 28 گونه گياهي، اندميک ايران مي باشد.

 
كليد واژه: فلور، مطالعات تاكسونوميك، خانواده، جنس، گونه، شكل زيستي، گونه هاي اندميك، طبقه حفاظتي، لشكر در ملاير، استان همدان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 11 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):72-83.
 
اثرات كشت بذر با غلاف و بدون غلاف و برداشت علوفه در مراحل مختلف فنولوژيك بر عملكرد بذر و بيولوژيك يونجه يكساله Medicago scutellata cv. Robinson
 
شعباني قباد,قلاوند امير,عزيزي خسرو,ترك نژاد احمد,گودرزي داريوش
 
 
 

به منظور بررسي تاثير برداشت علوفه در مراحل مختلف فنولوژيک رشد و کشت بذر با غلاف و بدون غلاف بر عملکرد کمي و کيفي يونجه يکساله Medicago scutellata cv. Robinson اين تحقيق در قالب طرح اسپليت پلات بر پايه بلوک هاي کامل تصادفي در چهار تکرار اجرا شد. تيمارهاي آزمايشي شامل کشت بذر با غلاف و بدون غلاف به عنوان عامل اصلي و سه زمان برداشت علوفه شامل برداشت در آغاز گلدهي، 50 درصد گلدهي و گلدهي کامل به عنوان عامل فرعي در نظر گرفته شدند. نتايج نشان داد که برداشت علوفه در مرحله 50 درصد گلدهي و گلدهي کامل موجب کاهش بانک بذر خاک به ترتيب به ميزان 16.3 و 19.2 درصد نسبت به برداشت علوفه در مرحله آغاز گلدهي مي شود. درصد پروتئين ماده خشک در کشت بذر با غلاف بر کشت بذر بدون غلاف و برداشت علوفه در آغاز گلدهي نسبت به زمان هاي ديگر برداشت برتري داشت. کشت يونجه هاي يک ساله با غلاف به دليل حفظ بيشتر سختي بذر باعث دوام بيشتر بذر در خاک و موفقيت بيشتر در سيستم تناوبي غله - يونجه يکساله در سالهاي بعد مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 12 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):84-90.
 
بررسي آثار رقابت چند گونه اي علفهاي هرز بر عملكرد و اجزاي عملكرد گندم در منطقه شيروان
 
نوروزي شهرزاد,مظاهري داريوش,قنبري علي
 
 
 

با هدف بررسي رقابت چند گونه اي علف هاي هرز با گندم پاييزه و چگونگي تاثير آنها بر عملکرد و اجزاي عملکرد گندم، آزمايشات مزرعه اي در سال زراعي 81- 80 در منطقه شيروان به اجرا در آمد. نمونه برداري به صورت تصادفي و با استفاده از کوادراتي به ابعاد 50 سانتيمتري در 50 سانتيمتر انجام گرديد. جهت تعيين علف هاي هرز مؤثر بر عملکرد گندم، مدلهاي رگرسيوني W /1 (عکس وزن تک بوته) و LnW /1 (عکس لگاريتم طبيعي وزن تک بوته) برازش بهتري به داده ها نشان دادند. در اين تحقيق مشخص شد که با وجود حضور علف هاي هرز يولاف وحشي، سلمه تره، شلمبيک، علف شور، علف سير، هفت بند و شير تيغک در مزرعه، تنها علف هاي هرز يولاف وحشي، علف شور و شلمبيک داراي تاثير منفي و معني دار بر عملکرد گندم بودند و موجب کاهش تعداد پنجه بارور و تعداد دانه در واحد سطح گرديدند اما بر وزن هزاردانه و شاخص برداشت بي تاثير بودند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 13 : پژوهش و سازندگي پاييز 1382; 16(3 (پي آيند 60) در زراعت و باغباني):91-96.
 
بررسي تغييرات فيزيولوژيك و مرفولوژيك ايجاد شده در برخي از پارامترهاي رشد در اثر تابش باندهاي UV-A,UV-B وC-UVاشعه ماوراء بنفش در گياهك كلزا Brassica napus
 
نصيبي فاطمه,منوچهري كلانتري خسرو,رشيدي راوري منيژه
 
 
 

اثرات ناشي از کاهش لايه اوزون و افزايش اشعه ماوراء بنفش امروزه توسط بسياري از محققان مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مطالعه اثرات باندهاي UV-A,UV-B وC-UV اشعه ماوراء بنفش بر برخي از پارامترهاي رشد در گياهک کلزا مورد بررسي قرار گرفته است. طول قسمت هوايي، طول ريشه، وزن خشک ريشه، ساقه و برگ، ميزان کلروفيل b,a، کلروفيل کل و محتواي کاروتنوئيدها، ميزان قندهاي احيا کننده ريشه و ساقه و ميزان ترکيبات جذب کننده UV (فلاوونوئيدها و آنتوسيانين ها) از جمله پارامترهايي بودند که در اين تحقيق مورد اندازه گيري قرار گرفتند. با بررسي هاي انجام شده مشخص گرديد که طول قسمت هوايي، طول ريشه، وزن خشک ريشه و ساقه تحت تيمار UV-Bو UV-Cکاهش چشمگيري نسبت به کنترل نشان مي دهد. با وجودي که سطح برگ در تيمارهاي UV-B و UV-C کاهش چشمگيري دارد ولي کاهش زيادي در ميزان وزن خشک برگ مشاهده نگرديد که احتمالا به دليل تجمع ترکيبات جذب کننده UV ميباشد. غلظت کلروفيل a و b وکلروفيل کل نيز تحت تيمار UV بخصوص UV-Bو UV-Cبه طور معني داري نسبت به کنترل کاهش يافت. کاهش ميزان قندهاي احيا کننده بخصوص در ساقه تحت تيمار UV بيانگر کاهش ميزان فتوسنتز است. اما در ريشه کاهش معني داري در ميزان قندهاي احيا کننده ديده نشد. اندازه گيري ميزان ترکيبات جذب کننده (فلاوونوئيدها و آنتوسيانين ها) افزايش آنها را تحت تأثير اين اشعه خصوصا در تيمارهاي UV-B و UV-C نشان مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  5:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها