0

بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 8 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):59-67.
 
تاثير تراكم بوته بر ويژگي هاي كمي و كيفي هيبريدهاي سورگوم علوفه اي در كشت دوم
 
خليلي محله جواد*,تاج ‌بخش مهدي,فياض مقدم امير,سيادت سيدعطااله
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد خوي
 
 

در راستاي مطالعه اثرات تراكم كاشت بر عملكرد كمي و كيفي هيبريدهاي سورگوم علوفه اي تحقيق سه ساله (1379، 1382، 1383) در ايستگاه تحقيقات كشاورزي خوي انجام گرفت، آزمايش به صورت طرح كرت هاي يكبار خردشده در قالب بلوك هاي كامل تصادفي در چهار تكرار انجام شد. تراكم هاي 250، 200، 300 و 350 هزار بوته در هكتار به عنوان سطوح عامل اصلي و هيبريدهاي سورگوم علوفه اي شامل اسپيدفيد، شوگرگريز و جامبو به عنوان سطوح عامل فرعي انتخاب گرديدند تاريخ كاشت 20 تيرماه و گياه پيش كشت گندم بود. در اين آزمايش صفات ارتفاع و قطر ساقه، تعداد برگ و پنجه در بوته، نسبت برگ به ساقه، عملکرد علوفه تر و خشک در چين اول، درصد پروتئين و خاکستر در چين اول و عملكرد علوفه خشک در چين دوم مورد ارزيابي واقع شد. تاريخ برداشت همزمان با 10 درصد گلدهي در هيبريد زودرس اسپيدفيد انتخاب شد. نتايج تجزيه واريانس مركب داده ها نشان داد افزايش تراكم كاشت باعث افزايش ارتفاع ساقه و شاخص سطح برگ گرديد اما قطر ساقه و تعداد پنجه را كاهش داد. بيشترين عملكرد علوفه تر و خشك و نسبت برگ به ساقه در تراكم 350 هزار بوته در هكتار به دست آمد. تراكم بر درصد پروتئين و درصد خاكستر تاثير معني داري نداشت. در بين هيبريدهاي آزمايشي، هيبريد اسپيدفيد توانست بالاترين عملكرد علوفه تر و خشك به ترتيب با ميانگين 69/69 و 99/14 تن در هكتار را به خود اختصاص دهد. همچنين اين هيبريد از نظر عملكردماده خشك در چين اول و دوم، نسبت برگ به ساقه، ارتفاع و قطر ساقه به عنوان دو فاکتور تاثيرگذار بر عملکرد، تعداد پنجه و درصد پروتئين نسبت به دو هيبريد ديگر برتري نشان داد. هيبريد شوگرگريز داراي بالاترين درصد خاكستر بود. در نهايت هيبريد زودرس اسپيدفيد با توجه به خصوصيات ذكر شده با تراكم 350 هزار بوته در هكتار براي كشت دوم در خوي توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: سورگوم علوفه اي، تراكم كاشت، عملكرد، كيفيت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:44 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 9 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):68-77.
 
مطالعه تاثير مقادير و تقسيط كود نيتروژن بر عملكرد و اجزاي عملكرد ارقام مختلف برنج
 
كاظمي پشت مساري حسين*,پيردشتي همت اله,بهمنيار محمدعلي,نصيري مرتضي
 
* دانشگاه پيام نور مازندران
 
 

به منظور مطالعه اثر مقادير مختلف كود نيتروژن و تقسيط آن بر عملكرد و اجزاي عملكرد ارقام مختلف برنج، آزمايش مزرعه اي در سال زراعي 1384 در موسسه تحقيقات برنج كشور - معاونت مازندران (آمل) - اجرا شد. آزمايش به صورت كرت هاي دوبار خرد شده در قالب بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار با سه عامل، مقادير كود نيتروژن (100، 150 و 200 كيلوگرم در هكتار) به عنوان عامل اصلي، تقسيط كود نيتروژن به نسبت هاي متغير در مراحل كاشت، پنجه زني و خوشه رفتن به ترتيب شامل S1 و (50%، 25% و 25%)، S2 و (25 %، 50 % و 25%) و  S3و (25%، 25% و 50%) عامل فرعي و رقم (طارم، شفق و هيبريد GRH1) به عنوان عامل فرعي فرعي انجام گرفت. نتايج نشان داد كه مقادير مختلف كود نيتروژن بر صفاتي مانند عملكرد دانه، تعداد دانه در خوشه، تعداد دانه پر در خوشه، شاخص برداشت، تعداد پنجه بارور و كل ماده خشك اثر معني داري داشته و بين ارقام در همه صفات مورد مطالعه اختلاف معني داري وجود دارد. همچنين سطوح مختلف تقسيط كود نيتروژن در كليه صفات بجز كل ماده خشك (بيوماس) تفاوت معني داري نداشت. به طور كلي در بين ارقام شفق بيشترين عملكرد دانه را به خود اختصاص داد در حاليكه برنج هيبريد GRH1 در اين آزمايش به علت داشتن تعداد دانه پوك بيشتر در خوشه داراي عملكرد كمتري نسبت به شفق بود و در صفاتي مانند تعداد پنجه بارور و تعداد دانه در خوشه بالاتر از دو رقم ديگر قرار گرفت. رقم طارم داراي كمترين مقدار عملكرد بود. در بين صفات مورد مطالعه شاخص برداشت و تعداد دانه در خوشه بيشترين همبستگي را با عملكرد دانه داشتند. اثرات متقابل رقم در تقسيط براي صفات عملكرد، كل ماده خشك و تعداد دانه پوك در سطح 1% معني دار گرديد بدين صورت كه بيشترين مقدار عملكرد در تيمار تقسيط نوع اول و رقم شفق مشاهده شد.

 
كليد واژه: كود نيتروژن، تقسيط، عملكرد، اجزاي عملكرد، ارقام برنج
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 10 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):79-85.
 
بررسي و تحليل تاريخ آغاز و خاتمه يخبندان هاي تابشي فرارفتي و فرارفتي در استان هاي آذربايجان غربي و شرقي
 
نوحي كيوان*,پدرام مژده,صحراييان فاطمه,كمالي غلام علي
 
* پژوهشکده هواشناسي
 
 

تاريخ هاي آغاز و خاتمه يخبندان بر مبناي دماي حداقل ديدباني شده در پناهگاه هواشناسي (دماي حداقل كمتر يا مساوي صفر درجه سلسيوس) براي 12 ايستگاه سينوپتيک منطقه آذربايجان در يک دوره مشترک 13 ساله تعيين گرديده و يخبندان هاي فرارفتي با کمک نقشه هاي سينوپتيک و بررسي ساعتي پارامترهاي جوي از يخبندان هاي تابشي – فرارفتي تفکيک گرديدند. در اين ارتباط سري هاي زماني اولين يخبندان پاييزه و آخرين يخبندان بهاره از نوع فرارفتي و تابشي - فرارفتي تشکيل شده و مشخص گرديد که اين سريها تصادفي بوده و از تابع توزيع نرمال تبعيت مي کنند. اين بررسي نشان مي دهد که به طور ميانگين يخبندان هاي فرارفتي در منطقه از 6 تا 40 روز ديرتر از يخبندان هاي تابشي – فرارفتي در پاييز آغاز گرديده و 1 تا 25 روز زودتر در بهار خاتمه مي يابد. طول فصل رشد بالقوه که به صورت فاصله بين آخرين يخبندان بهاره فرارفتي و اولين يخبندان پاييزه فرارفتي تعريف مي شود محاسبه گرديد و نشان داده شد که نسبت به فصل رشدي که با محاسبه فاصله زماني از رخداد آخرين دماي صفر يا کمتر در بهار تا اولين رخداد دماي صفر يا کمتر در پاييز تعيين مي گردد، با توجه به شرايط محلي از 5 تا 65 روز طولاني تر است. چنانچه با اعمال مديريت صحيح، با يخبندان هاي تابشي مبارزه گردد مي توان از طولاني تر شدن فصل رشد به نحو مطلوب استفاده کرد. تعداد يخبندان هاي تابشي قبل از اولين يخبندان فرارفتي در پاييز و بعد از آخرين يخبندان فرارفتي در بهار محاسبه گرديد تا از اين طريق قابليت اجراي عمليات محافظت از سرما براي محصولات ويژه در منطقه مورد ارزيابي قرار گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 11 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):86-96.
 
بررسي روند تجزيه و ماندگاري دو علف كش آترازين و D 2,4 در شرايط مزرعه
 
نصرتي اردوان,ايران بخش عليرضا*,صبوري محمدصادق
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علي آباد كتول
 
 

در طي سال هاي 1381 و 1382 با هدف بررسي چگونگي تجزيه و ماندگاري بعضي از سموم مصرفي در مزارع ايران، تحت تاثير شرايط مزرعه آزمايشاتي بر روي آترازين (Atrazin) و D-و2،4 در مناطق نظرآباد (كرج)، كامياران (استان كردستان) و دينور (استان كرمانشاه) با استفاده از مقادير متفاوت اين علف كش ها انجام شد و با نمونه برداري هاي مكرر، موقعيت پراكنش سم و نيز چگونگي روند تجزيه مشخص گرديد. سموم به كار گرفته شده در اين پژوهش در لايه هاي اوليه خاك نفوذ كردند، به طوري كه با استفاده از 2 كيلوگرم در هر هكتار از هريك از سم ها آترازين و D-و2،4 در فرم تجاري آنها، فقط در بعضي موارد باعث نفوذ اين سموم به لايه هاي 10 الي 15 سانتي متري خاك گرديد. در استفاده از مقدار 6 كيلوگرم در هكتار از سموم نامبرده، اين سموم به مقدار قابل توجهي به لايه هاي 15 الي 20 سانتي متري نيز نفوذ كردند و پس از گذشت يك سال، هنوز در خاك قابل تشخيص بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 18 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):149-157.
 
تاثير سطوح مختلف آبياري قطره اي و الگوهاي مختلف كشت بر عملكرد و اجزاي عملكرد سيب زميني رقم آگريا
 
شيري جناقرد منوچهر*,توبه احمد,اصغري زكريا رسول,نوري قنبلاني قدير,دهدار بهرام
 
* دانشگاه محقق اردبيلي
 
 

به منظور بررسي اثرات سطوح مختلف آبياري قطره اي و الگوهاي مختلف کشت بر عملکرد و اجزاي عملکرد سيب زميني آزمايشي به صورت اسپليت پلات در قالب طرح پايه بلوک کامل تصادفي در سه تکرار در سال زراعي 1383 در مزرعه ايستگاه تحقيقاتي کشاورزي اردبيل (آلاروق) انجام گرفت. فاکتورهاي مورد بررسي رژيم هاي مختلف آبياري قطره اي شامل 60، 80 و 100 درصد تبخير و تعرق گياه سيب زميني و الگوهاي کشت مختلف شامل کشت مرسوم با 75 سانتي متر فاصله رديف هاي کشت، کشت دو رديفه روي يک پشته عريض 150 سانتي متري (شيار تا شيار) با فواصل رديف هاي 35 و 45 سانتي متر بودند. نتايج حاصله نشان داد كه با افزايش آب آبياري عملکرد تر غده در بوته، متوسط وزن تر هر غده، عملکرد خشك غده در بوته و تعداد غده در بوته افزايش يافت. صفت تعداد غده در بوته براي سطوح آبياري 100 و 80 درصد نياز آبي يكسان بود. همچنين تعداد، وزن تر و متوسط وزن تر غده هاي قابل فروش تحت تاثير آبياري قرار گرفتند و آبياري 100 درصد بيشترين مقدار را داشت. به عنوان نتيجه كلي سيب زميني به شدت تحت تاثير تنش آبي قرار گرفت و از نظر الگوي كشت در صفات مختلف اثر معني داري پيدا نشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 19 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):158-166.
 
واكنش هيبريد ذرت Ksc647 به غير همزماني در سبز شدن و كاهش نامنظم تراكم بوته
 
باصفا محمود*,طاهريان مجيد
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي خراسان (نيشابور)
 
 

سبز غير همزمان و كاهش منظم يا نامنظم تراكم بوته، عملكرد دانه ذرت را كاهش مي دهد. به اين منظور آزمايشي در سال 1378 بر روي هيبريد ميان رس Ksc 647 (تك بلالي)، در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با سه تكرار و 20 تيمار كه در برگيرنده برخي موارد غير يكنواختي در مزارع ذرت بود، در ايستگاه تحقيقات كشاورزي نيشابور اجرا شد. تفاوت عملكرد دانه در بين تيمارها بسيار معني دار بودند. متوسط عملكرد دانه با تراكم بوته كامل (70 هزار بوته در هكتار) در كشت اوليه و كشت مجد د تمام مزرعه در دو تاريخ با 12-11 روز فاصله از هم، به ترتيب 75/9، 89/10 با 43/8 تن در هكتار بود. سبز شدن 75-50% خطوط كاشت با حدود دو هفته تاخير عملكرد دانه را نسبت به كشت اوليه به طور متوسط 3% و يا سه هفته تاخير حدود 23% كاهش داد. همچنين واكاري 75-50% فضاي خالي بين بوته هاي روي خطوط با حدود دو و سه هفته تاخير، به طور متوسط موجب 3/3% و 3/18% كاهش عملكرد دانه شد. كاهش نامنظم 25%، 50% و 75% تراكم بوته مطلوب (در روي رديف)، عملكرد دانه را به ترتيب 14%، 5/26% و 46% كاهش داد. مقايسه تيمارهاي داراي دو تا سه هفته تاخير در زمان سبز با تيمارهاي داراي كاهش نامنظم تراكم بوته نشان داد در حاليكه تاخير در زمان سبزشدن عملكرد دانه را كاهش مي دهد و بوته هاي دير سبز شده ممكن است حتي محصولي اقتصادي نداشته باشند، ولي حضور و رقابت آنها با بوته هاي اوليه، موجب كاهش عملكرد بوته هاي اوليه نيز نمي گردد. لذا وجود آنها مي تواند در كاهش جمعيت علف هاي هرز موثر باشد. بر اساس اين نتايج، در صورت كاهش تراكم بوته به ميزان 25% يا بيشتر، كشت مجدد تمام مزرعه در طي كمتر از دو هفته پس از كشت اوليه سودمندتر از واكاري خواهد بود، اما در صورت تاخير بيشتر، كشت مجدد مزيتي بر واكاري ندارد مگر اينكه تلفات بوته 50% يا بيشتر باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 20 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):167-174.
 
تاثير مقادير پليمر سوپرجاذب (Tarawat A200) و سطوح تنش خشکي بر عملکرد و اجزاي عملکرد سويا (.Glycine max L)
 
يزداني فيروزه,اله دادي ايرج*,اكبري غلامعباس,بهبهاني سيدمحمودرضا
 
* پرديس ابوريحان، دانشگاه تهران
 
 

تنش خشکي يکي از مهمترين مشکلات توليد گياهان زراعي در مناطق خشک و نيمه خشک جهان نظير ايران مي باشد. با کاربرد برخي مواد افزودني نظير پليمرهاي سوپرجاذب، مي توان از بارندگي هاي پراكنده و ساير منابع محدود آب در امر حفظ و ذخيره آب در خاك استفاده نموده و با بهبود شرايط فيزيکي خاک، چنين موادي مي توانندمانع از تنش هاي رطوبتي در مناطق خشک و نيمه خشک گردند. در اين بررسي تاثير چهار مقدار پليمر سوپرجاذب Tarawat A200 (صفر، 75، 150 و 225 كيلوگرم در هكتار) و سه فاصله آبياري (6، 8 و 10 روز يكبار) روي رشد و عملكرد سويا رقم L11 تحت شرايط مزرعه اي در مزرعه پژوهشي پرديس ابوريحان، دانشگاه تهران در بهار سال 1382، مورد بررسي قرار گرفت. در اين آزمايش براي صفات عملکرد دانه، وزن صد دانه، تعداد غلاف در شاخه فرعي، تعداد غلاف در ساقه اصلي، تعداد شاخه در بوته، ارتفاع بوته و درصد پروتئين دانه اختلاف معني داري بين دورهاي آبياري وجود داشت و روند تاثير دور آبياري روي هريک از صفات مذکور به صورت خطي بود. از سوي ديگر عملکرد دانه، وزن صد دانه، تعداد غلاف در شاخه اصلي، عملکرد روغن دانه، درصد پروتئين و عملکرد پروتئين دانه تحت تاثير مقادير مختلف سوپرجاذب قرار گرفتند. بطوريکه با افزايش مقادير سوپرجاذب هريک از صفات مذکور روند افزايشي داشت. نتايج اين پژوهش نشان داد که کاربرد 225 کيلوگرم پليمر سوپرجاذب در هکتار بين مقاديري كه در اين آزمايش بررسي شدند، بهترين تاثير را بر رشد وعملکرد سويا در تمامي شرايط آبياري (آبياري معمول و يا تحت شرايط تنش خشکي) از خود نشان داد.

 
كليد واژه: تنش خشكي، سويا، پليمر سوپرجاذب، دور آبياري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:45 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 21 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):175-181.
 
جداسازي ترادف نشانه زير واحد كوچك آنزيم روبيسكو از گياه كلزا و ارزيابي عملكرد آن در گياه تراريخت توتون
 
اميري نوديجه عليرضا,سلمانيان علي هاتف*,موسوي امير
 
* پژوهشگاه ملي مهندسي ژنتيك و زيست فناوري، تهران
 
 

روبيسكو، آنزيم كليدي واكنش هاي تاريكي فتوسنتز در استروماي كلروپلاست است. زير واحد كوچك اين آنزيم که توسط ژنوم هسته کنترل مي شود، پس از بيان در سيتوپلاسم توسط پپتيد نشانه اختصاصي به كلروپلاست هدفمند مي گردد. به منظور به کارگيري اين ترادف نشانه در هدفمند کردن محصولات ديگر به داخل کلروپلاست، ابتدا DNA ژنومي از برگ گياه كلزا (.Brassica napus L) استخراج گرديد. تكثير ترادف نشانه مورد نظر با استفاده از واکنش زنجيره اي پليمراز و با استفاده از آغازگرهاي اختصاصي مربوط به ژن کد کننده پپتيد نشانه انجام شد. قطعه تکثير شده به طول 170bp در پلاسميد عمومي 18 pUC و سپس در پلاسميد بياني گياه 121 pBI کلون شد. در مرحله بعد انتقال ژن به گياه توتون با استفاده از Agrobacterium tumefaciens سويه 4404 LBA انجام گرفت. انتخاب اوليه سلول هاي تراريخت گياه توتون بر روي محيط حاوي کانامايسين صورت پذيرفت. واکنش زنجيره اي پلي مراز با استفاده از آغازگر هاي اختصاصي و نيز رنگ آميزي برگ ها با محلول GUS تراريختي احتمالي گياهان را اثبات كرد. در عين حال، رنگ آميزي GUS بر روي كلروپلاست هاي جدا شده از گياهان تراريخت و مقايسه آن با كلروپلاست هاي گياهان شاهد نشان داد كه محصول ژن GUS به خوبي به كلروپلاستها هدفمند شده است. نتايج اين بررسي عملكرد عمومي ترادف نشانه زيرواحد كوچك روبيسكو گياه از كلزا را براي انتقال پروتئين هاي هترولوگ (نظير GUS) و در ميزبان هترولوگ (نظير توتون) نشان مي دهد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 22 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):182-192.
 
تغييرات طول دوره رشد گياهي در نيمه دوم قرن بيستم در كشور
 
صداقت كردار عبداله*,رحيم زاده فاطمه
 
* پژوهشكده هواشناسي
 
 

تغييرات طول دوره رشد گياهان و محصولات زراعي يكي از اثرات پديده گرمايش جهاني است. بهار زودرس و تاخير در آغاز شرايط پاييز اين وضعيت را تشديد نموده است. بر اساس مطالعاتي كه در دهه هاي اخير انجام شده، طول دوره رويش گياهي در مناطق زيادي از عرض هاي جغرافيايي مياني و بالاي نيمكره شمالي، به همراه افزايش دماي كره زمين افزايش يافته است. به دليل گوناگوني و تنوع در طول دوره رويش گياهان مختلف، تعاريف متعددي در اين زمينه وجود دارد، لكن براي برخي از كاربردها از جمله مدل هاي اقليمي و تغييرات آن که به منظور تفسير گرمايش جهاني، توصيف جنگل و مناطق کشاورزي به کار گرفته مي شود، ارايه يک شاخص عمومي مستقل از گونه گياه، مناسب بنظر مي رسد. يكي از اين تعاريف شاخص حدي طول دوره رويش 1 مي باشد كه توسط گروه تغييرپذيري کميسيون اقليم شناسي 2 تعريف شده است. بر اساس اين تعريف، در نيمكره شمالي فاصله زماني بين اولين دوره بعد از اول جولاي (دهم تير)، كه حداقل 6 روز متوالي، دماي ميانگين روزانه بيشتر از 5 درجه سانتي گراد باشد و اولين دوره 6 روزه با دماي ميانگين روزانه كمتر از 5 درجه سانتي گراد طول دوره رويش محسوب مي شود. در نيمکره جنوبي اين فاصله زماني از اول ماه ژانويه در نظر گرفته مي شود. در اين مقاله سعي شده است شاخص حدي طول دوره رويش مذكور به همراه تعداد روزهاي يخبندان 3 و تعداد روزهاي يخي 4، بر اساس داده هاي روزانه 16 ايستگاه سينوپتيك کشور كه داراي داده هاي مناسب و همگن مي باشند در دوره آماري 2003-1951 ميلادي مطابق با 82-1330 شمسي محاسبه و ارايه شود. با توجه به آنکه داده هاي ايستگاههاي سينوپتيک کشور به سال ميلادي ثبت مي گردد و به منظور مقايسه نتايج اين مطالعه با آنچه که در سطح جهاني بدست آمده، انجام اين کار نيز در مبناي سال ميلادي صورت پذيرفته است. به دليل تنوع اقليمي موجود در كشور و گستردگي آن در عرض هاي جغرافيايي بالا و پايين مشاهده مي شود كه اين شاخص در عرض هاي جغرافيايي بالاتر در مقايسه با عرض هاي پايين جغرافيايي معني دار است و يا به عبارت ديگر در ايستگاه هاي جنوبي كشور نظير بوشهر و آبادان با توجه به دامنه تغييرات دمايي شان، کارايي چنداني ندارد. اما در ديگر ايستگاه هاي کشور مانند بندر انزلي، بابلسر، اصفهان، كرمانشاه، مشهد، رشت، شهركرد، شيراز، تبريز، تهران و زابل که در دوره مورد مطالعه از كيفيت مطلوب آماري برخوردار هستند، روندهاي طول دوره رشد افزايشي است که بيشترين آن ها مربوط به ايستگاه هاي کرمانشاه، مشهد و تهران به ترتيب با ميانگين تقريبي 12، 9 و 7 روز بر دهه مي باشد. همراه با اين افزايش تعداد روزهاي يخبندان روند کاهشي داشته اند، به طوري که به طور متوسط در تهران 7، اصفهان و مشهد و شيراز 4 روز بر دهه کاهش مشاهده شده است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 23 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):193-199.
 
بررسي وضعيت بيماري جاروك در مزارع يونجه استان يزد
 
اسماعيل زاده حسيني سيدعليرضا*,دشتكيان كاظم,صالحي ابرقويي محمد,قيومي محمدي محمد
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان يزد
 
 

جاروك يونجه مهمترين و مخرب ترين بيماري يونجه در استان يزدميباشدكه در سال هاي اخير خسارت زيادي به مزارع يونجه استان واردنموده است. طي سال هاي 1380 لغايت 1383 بر اساس علايم مشخص بيماري و آزمايش اليزا با پادتن چندهمسانه اي فيتوپلاسماي عامل جاروك يونجه يزد، مناطق انتشار بيماري تعيين و نقشه رستري درصدو شدت آلودگي بيماري جاروك براي مزارع يونجه استان ترسيم شد. همچنين شدت آلودگي در چين هاي مختلف برداشت يونجه و ميزان خشكيدگي بوته هاي آلوده در زمستان و تابستان تعيين گرديد. بر اساس نتايج اين تحقيق بيشترين ميزان آلودگي بيماري جاروك در استان به ترتيب در چاهگير ابركوه (تا 100 درصد)، رضوانشهر صدوق (تا 100 درصد)، ميلشبار اردكان (تا 54 درصد)، حسن قرايي خاتم (تا 39 درصد)، رضاييه بافق (تا 16 درصد)، عشق آباد طبس (تا 10 درصد)، اميرآباد ميبد (تا 9 درصد) و حومه يزد (تا 3 درصد) بود. علايم اين بيماري در شهرستان هاي تفت و مهريز مشاهده نشد. بيشترين شدت آلودگي در چين هاي مختلف برداشت يونجه در مردادماه مشاهده گرديد. در مزارع يونجه ابركوه در سال چهارم 6 درصدبوته هاي آلوده در زمستان به طور كامل خشك شدند و 22 درصدگياهان آلوده پس از خشك شدن قسمت هاي هوايي آنها، در بهار مجددا به صورت بوته هاي ضعيف رشد كردند. در ماه هاي تير و مرداد تا 9 % خشكيدگي كامل بوته هاي آلوده در مزارع يونجه سه ساله رضوانشهر صدوق مشاهده شد. در مجموع جاروك يونجه در شهرستان هاي ابركوه و صدوق از گسترش، ميزان و شدت آلودگي بيشتري برخوردار بود.

 
كليد واژه: جاروك، يونجه، اليزا، درصد و شدت آلودگي، استان يزد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:46 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 12 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):97-101.
 
بررسي عوامل پوسيدگي غده سيب زميني در انبارها و سردخانه هاي منطقه جيرفت
 
آزادوار مهدي*,نجفي نيا موسي,ارشاد جعفر
 
* مركز تحقيقات كشاورزي جيرفت و كهنوج، جيرفت
 
 

به منظور شناسايي عوامل پوسيدگي غده هاي بذري ارقامي از سيب زميني در منطقه جيرفت (جنوب استان کرمان)، طي سال هاي 80 تا 82 در طول فصل تابستان از سردخانه ها و انبارهاي نگهداري غده هاي بذري سيب زميني بازديد به عمل آمد و به صورت تصادفي از غده هاي داراي علايم پوسيدگي خشک يا نرم نمونه برداري انجام گرفت. نمونه ها مطابق روش هاي متداول و استاندارد بيماري شناسي گياهي، روي محيط كشت هاي عمومي و اختصاصي قارچي و باکتريايي کشت داده شدند. قارچ ها و باکتري هاي رشد يافته پس از خالص سازي، اثبات بيماريزايي روي غده هاي سالم رقم پريمير، و جداسازي و خالص سازي مجدد، مورد شناسايي قرار گرفتند. در مجموع از غده هاي پوسيده جمع آوري شده، 4/56 درصد قارچ Cylindrocarpon didymum و 9/17 درصد قارچ  Fusarium equisetiو، 8/12 درصد قارچ Fusarium culmorum، و 7/7 درصد قارچ Fusarium solani، و 4/15 درصد باكتري Ralstonia solanacearum جداسازي شد. در بين ارقام سيب زميني، رقم ديامونت بالاترين (5/31 درصد) و رقم آژاکس کمترين (1/13 درصد) ميزان پوسيدگي غده را در انبارها و سردخانه ها داشتند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 

 13 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):102-112.
 
بررسي كشت مخلوط بر عملكرد و ميزان پروتئين يونجه يكساله و جو در شرايط ديم
 
عشقي زاده حميدرضا,چايي چي محمدرضا,قلاوند امير,شعباني قباد,عزيزي خسرو,ترك نژاد احمد,رييسي يزدي هادي,پاپي زاده عباس
 
 
 

به منظور تعيين مناسب ترين ترکيب کشت مخلوط يونجه يکساله Medicago scutellata cv Robinson با جووالفجر .Hordeum Vulgare L از نظر عملکرد کمي و کيفي در مقايسه با کشت خالص خالص آنها آزمايشي با طرح بلوك هاي كامل تصادفي در 3 تكرار در 2 محل دانشكده كشاورزي دانشگاه لرستان در خرم آباد و كنگاور كرمانشاه در سال زراعي83-1382 در شرايط ديم اجرا گرديد. تيمارهاي آزمايشي شامل ترکيب هاي مختلف کشت مخلوط افزايشي يونجه يکساله و جو بودند. سيستم هاي مختلف كشت مخلوط افزايشي عبارت بودند از: کشت خالص يونجه يكساله (شاهد)، 100% يونجه يكساله + 50% جو 100%، يونجه يكساله + 75% جو، 100% يونجه يكساله + 100% جو، 75% يونجه يكساله + 50% جو، 75% يونجه يكساله + 75% جو، 75% يونجه يكساله + 100% جو، 50% يونجه يكساله + 50% جو، 50% يونجه يكساله + 75% جو، 50% يونجه يكساله + 100% جو و کشت خالص جو (شاهد). يونجه يكساله بر اساس 20 كيلوگرم در هكتار و جو بر اساس 140 كيلوگرم در هكتار كشت شدند. برداشت علوفه يونجه يكساله و جو در مرحله آغاز گلدهي يونجه يكساله از محل گره سوم ساقه انجام شد. پس از رشد مجد دو تكميل دوره رشد، كل علوفه به صورت كف بر برداشت گرديد. نتايج حاصله نشان داد که در مجموع تركيب هاي 100 درصد يونجه يكساله و 100 جو و 75 درصد يونجه يكساله و 100 جو به صورت يك رديف در ميان به ترتيب با توليد 8/1906 و 8/1870 كيلوگرم علوفه خشک در هكتار و نسبت برابري زمين 84/1 و 85/1 و با عملكرد پروتئين 08/319 و 7/269 كيلوگرم در هكتار نسبت به ساير تركيب هاي كشت برتري داشتند. در مجموع عملکرد و کيفيت علوفه ا توليدي در خرم آباد به علت شرايط مناسبتر اقليمي نسبت به کنگاور برتري داشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 14 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):113-126.
 
بررسي اقتصادي امكان استفاده از روش هاي نوين عرضه و تقاضاي آب در بخش كشاورزي: مطالعه موردي مناطق پسته كاري شهرستان رفسنجان
 
عبدالهي عزت آبادي محمد*,جوان شاه امان اله
 
* موسسه تحقيقات پسته كشور
 
 

عدم تعادل بين عرضه و تقاضاي آب كشاورزي در مناطق پسته كاري ايران، به ويژه شهرستان رفسنجان به وضوح قابل درك است. با وجود كمبود و محدوديت منابع آب، به علت ارزش اقتصادي بالا، مصرف اين نهاده كشاورزي بسيار بالا مي باشد. اين عدم تعادل باعث تخريب منابع آب، افت آب هاي زيرزميني و كاهش كيفيت اين منابع شده است. براي حل اين مشكل بايستي عرضه آب را افزايش داده و تقاضا را كم نمود و در نهايت اين دو را به هم نزديك كرد. در اين مطالعه با استفاده از روش هاي اقتصاد مهندسي و بودجه بندي گزينه هاي جديد در دو سمت عرضه و تقاضاي آب مورد بررسي اقتصادي قرار گرفت. نتايج نشان داد كه استفاده از گزينه هاي جديد چون انتقال آب كارون و آب شيرين كن در سمت عرضه و سيستم هاي آبياري تحت فشار در سمت تقاضا به علت هزينه هاي بالا مورد استقبال كشاورزان قرار نگرفته و نمي گيرد. لذا جهت تغيير اين شرايط و افزايش تقاضا براي سيستم هاي نوين عرضه و تقاضاي آب در منطقه رفسنجان بايستي: 1- با به كارگيري سازمان ها و قوانين مناسب، هزينه تمام شده بهره برداري از روش هاي سنتي را افزايش داد. 2- با تحقيقات و استفاده از تكنولوژي هاي مناسب، هزينه توليد و مصرف آب را در گزينه هاي جديد كاهش داد. 3- با ارايه قوانين، برنامه ها و سازمانهاي مناسب، دوره تصميم گيري و دوره احساس كمبود آب را به هم نزديك نموده و نتيجه آن يعني ارزش واقعي آب را به عنوان معيار مبادله آب در منطقه قرار داد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 15 : پژوهش و سازندگي تابستان 1386; 20(2 (پي آيند 75) در زراعت و باغباني):127-133.
 
تاثير نوع خاك و بقاياي گياهي بر شدت معدني شدن خالص نيتروژن
 
شيخ حسيني احمدرضا,نوربخش فرشيد*
 
* دانشکده کشاورزي، دانشگاه صنعتي اصفهان
 
 

بازگشت بقاياي گياهي به خاک به ويژه در خاک هاي مناطق خشک و نيمه خشک از ارکان مهم و اجتناب ناپذير پايداري اکوسيستم هاي کشاورزي است. ديناميک نيتروژن خاک پس از بازگشت بقاياي گياهي با کيفيت مختلف به طور متفاوت تحت تاثير قرار گرفته و بر قابليت جذب نيتروژن براي محصول بعدي اثر خواهد گذاشت. تاثير نوع خاک نيز بر تحولات نيتروژن در خاک هاي تيمارشده با بقاياي گياهي، لازم است مورد توجه قرار گيرد. هدف از اين مطالعه بررسي تاثير نوع خاک و بقاياي گياهي بر شدت معدني شدن خالص نيتروژن مي باشد. بدين منظور دو خاک شرود ان (رسي) و جوزد ان (لوم رسي شني) با بقاياي گياهي يونجه، گندم و ذرت تيمار گرديد و سرعت فرآيند معدني شدن خالص نيتروژن در پايان يک دوره انکوباسيون آزمايشگاهي 8 هفته اي بررسي گرديد. نتايج نشان داد که در بين بقاياي گياهي مورد مطالعه يونجه بيشترين مقدار خالص نيتروژن معدني شده را توليد مي نمايد. معدني شدن خالص به ميزان کمتري در تيمارهاي حاوي بقاياي گندم و تيمار شاهد نيز اتفاق افتاد، ليکن در تيمار حاوي بقاياي ذرت ايموبيليزه شدن خالص به وقوع پيوست. تاثير نوع خاک بر فرآيند معدني شدن خالص نيتروژن معني دار بود، ليکن اختلاف بين دو خاک در مورد انواع بقاياي گياهي مشابه نبود به طوري که تفاوت مقدار نيتروژن معدني شده در خاک هاي تيمارشده با بقاياي يونجه از همه بيشتر بود. اختلاف دو خاک در تيمار بقاياي گندم نيز معني دار بود ليکن در تيمارهاي شاهد و بقاياي ذرت اختلاف معني داري به لحاظ سرعت معدني شدن خالص در دو خاک مورد مطالعه مشاهده نشد. به طور کلي نتايج اين تحقيق، اين فرضيه را تقويت مي نمايد که اختلاف تاثير خاک ها بر فرآيند معدني شدن نيتروژن، متاثر از نوع سوبستراي اضافه شده به خاک است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:47 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات زراعت و باغبانی

 
بررسي و مقايسه عملكرد كمي و كيفي علوفه لاين هاي شبدر ايراني
 
زمانيان محمد*
 
* موسسه تحقيقات اصلاح و تهيه نهال و بذر
 
 

به منظور بررسي و مقايسه عملكرد مقدماتي لاين هاي انتخابي شبدر ايراني، اين طرح به صورت كشت پاييزه در قالب طرح آلفاتيس با 150 تيمار در دو تكرار به مورد اجرا درآمد. تعداد بلوك ها پنج عدد و تعداد تيمارها در هر بلوك 30 عدد در نظر گرفته شد. نتايج اين پژوهش نشان داد كه بين لاين هاي شبدر از نظر عملكرد علوفه خشك، عملكرد پروتئين و علمكرد پروتئين قابل هضم در سطح احتمال يك درصد تفاوت معني داري وجود دارد. مقايسه ميانگين ها نشان داد كه لاين شماره 37 (با منشا اقليد فارس) از نظر عملكرد علوفه خشك، عملكرد پروتئين و عملكرد پروتئين قابل هضم به ترتيب با 82/14 تن، 04/3 تن و 65/2740 كيلو گرم در هكتار داراي بيشترين عملكرد است. نتايج نشان داد كه لاين هاي برتر متعلق به هفت توده شبدر ايراني به نام هاي اقليد فارس، بالاده كازرون، محلي زابل، لردگان چهارمحال بختياري، دوچين كردستان، فامور كازرون و هفت چين شازند مي باشند. مقايسه ميانگين عملكرد كمي و كيفي علوفه لاين ها نسبت به ميانگين كل نشان داد كه از عملكرد علوفه خشك 66/50 درصد (76 عدد لاين)، عملكرد پروتئين 52 درصد (78 عدد لاين) و عملكرد پروتئين قابل هضم 33/51 درصد (77 عدد لاين) برتري نشان دادند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 8 تیر 1391  3:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها