راههای پروش خلاقیت در دانشآموزان
همه کودکانی که به دنیا میآیند دارای تواناییهای بالقوه خدادادیاند. این تواناییها به علل مختلف وراثتی و محیطی در برخی بیشترند و در برخی از آنها کمتراند. یکی از این تواناییها روحیهی خودنمایی است که از سال دوم کودکی آغاز میشود و در پرتو همین روحیه،اختراعات،ابتکارات و پیشرفتهای علمی و فنی به وجود میآید. اگر این توانایی نبود هیچ گاه تمدن صنعتی بشر تا این حد اوج نمیگرفت. معلمان و مربیان باید در امر تعلیم و تربیت از وجود این توانایی بالقوه حداکثر استفاده را بکنند زیرا نیروهای دانشآموزان همانند چشمه جوشانی است که ابتکار و خلاقیت از آن فوران میکند. منتها ابتکار در این است که به آنان فرصت ابراز کردن داده شود. کودکان خلاق از دیرباز مورد توجه بودهاند مثلا «افلاطون» در کتاب «جمهوریت» خود، گزینش پراستعداد راحتی از میان خانوادههای زحمتکشان و صنعتگران تجویز کرده است در قرن حاضر نیز تلاشهای بسیاری صورت گرفته است تا دانشآموزان خلاق شناسایی شوند. شناخت دانشآموزان خلاق میتواند راهگشای کار معلمان مدارس باشد تا بدینوسیله بتوانند استعدادهای چنین دانشآموزانی را شکوفا سازند و آنها را به سوی رشد و تعالی سوق دهند. شناخت و پرورش استعدادهای برجسته و خلاق از وظایف و مسئولیتهای خطیر مربیان است پس تعلیم و تربیت دانشآموزان خلاق باید همراه با شناخت، احساس مسئولیت خطیر الهی و پذیرش رسالتهای اجتماعی باشد.
بیان مساله و تشریح وضعیت موجود
برنامهریزی درسی کشور ما مانند بسیاری از شئون آموزشی و پرورشی از اموری است که به شکل کاملا متمرکز، غیرنظامدار و غیرهموار اداره شده است و کوچکترین نشانهای که حاکی از عهدهدار بودن وظیفهای در این خصوص باشد در تشکیلات آموزشی و پرورشی استانها و مناطق ویژه کشور وجود ندارد.
در آموزش و پرورش کنونی تدریس و کتاب بر معلم تکیه دارد و اغلب روشهای تدریس، سخنرانی میباشد و هیچگونه تناسبی با تفاوتهای فردی و استعدادهای متنوع دانشآموزان ندارد و در واقع معلمان از ارزشها و الگوهای نوین تدریس در یاددهی- یادگیری و ارزشیابی کیفی استفاده نمیکنند.
ارزشیابی برنامهها علیرغم تغییر کتابهای درسی برای چندین سال ثابتاند و تغییری در آنها حاصل نمیشود.
آموختههای دانشآموزان به عنوان شرط لازم عبور از یک پایه به پایه بالاتر و است به جای پرداختن به فرآیند فعالیتهای دانشآموزان به نتایج ارزشیابی پایانی بسنده میشود.
امروزه در آموزش و پرورش ما یک نظام کارآمد نیاز سنجی برای مشخص کردن نیازهای واقعی دانشآموزان و معلمان و والدین وجود ندارد. از یک طرف حجم زیاد کتابهای درسی و از طرف دیگر پایین بودن کیفیت محتوایی آنها و سایر منابع یادگیری خود منابع یادگیری خود مانع بزرگی جهت بروز خلاقیتها میباشد.
● وضعیت مورد انتظار
در شرایط کنونی وزارت آموزش و پرورش با توجه به گستردگی و نقش زیربنایی آن مسئولیت اصلی روال بخشیدن به خلاقیت و نوآوری در جامعه را برعهده دارد. البته انجام این مهم در گروی اعمال تغییر و تحول اساسی در رسالت و ساختار سازمان آموزش و پرورش است.
ابتدا باید بستر مناسب برای تبلور خلاقیت و نوآوری در سازمان مدیریت آموزش و پرورش ایجاد کرد تا بتوان خلاقیت و نوآوری را در جامعه شکوفا و هدایت کرد برای ذیل به این منظور ایجاد فضای مناسب در محیطهای آموزشی الزامی است.
نخستین گام جهت ایجاد فضای مناسب برای ظهور خلاقیت و نوآوری تغییر در محیطهای سازمانی است. از آنجا که تغییر، اصلاح و بهبود مبنای بروز خلاقیت و نوآوری است لذا میل به عدم تمرکز در فعالیتهای سازمان نیروی انسانی و استفاده از انواع روشهای اصلاحی و بهبود ضروری است.
در حال حاضر رویکرد جنسیتی و عدم توجه به تفاوتهای فردی پاسخگو نیست.
مدرسه باید نمونه کوچکی از جامعهای باشد که در آن دانشآموزان با مسائل مختلف زندگی آشنا میشوند و از طریق راهنمایی و اندیشیدن میآموزند که مشکلات فردی خود را حل کنند.
دیگر نمیتوان مدرسه، معلم، دانشآموزان، کلاس و ارزشیابی و غیره را با مفهوم و ادبیات گذشته رهبری کرد بلکه باید به شکل دیگری نگاه کرد.
انتظار میرود مدیران فرآیند مدار که بیشتر در فرآیند سیستم مدرسه تمرکز دارند با توسعه دانش، نگرش و مهارتهای خود به این تغییرات احاطه پیدا کنند.
آموزش و پرورش سنتی آن طور که آن را تدوین کردهاند روی تعلیم مستقیم و بنابراین تقلید و انتقال، متمرکز است. معلم دانش را منتقل می کند و دانشآموز با حفظ کردن آن مبحث مورد ارزشیابی قرار میگیرد.
اشتباه معلم عادی این است که هرگز درباره خودش شک نکند ودر حالی که فکر میکند حقیقت را در اختیار دارد فقط قصدش این است که با موثرترین فنون آن را به دیگران تحمیل کند. خلاقیت چیست و چگونه به وقوع میپیوندد
۱) خلاقیت امری است توسعهپذیر، به عبارت دیگر همهی دانشآموزان از توانایی بالقوهی خلاقیت برخوردارند.
۲) خلاقیت امری است فردی و ارزیابی خلاقیت توام با ارزیابی تواناییهای فردی است.
۳) خلاقیت از طریق حساسیت در درک مسایل قابل توسعه به وقوع میپیوندد.
۴) خلاقیت از طریق آزمایش، تجربه و کند و کاو رشد میکند.
۵) اندیشهی تخیلی و تفکر مبتکرانه موجب برانگیختگی قدرت خلاقیت میشود.
۶) خلاقیت با استقلال فکر و اعتماد به نفس همراه است لذا اعتماد به نفس قوی برای رشد خلاقیت امری کاملا ضروری است.
۷) خلاقیت از طریق بیان احساسات و برداشتهای شخص غنیتر میگردد. صحبت درباره تجربهی خلاق ارزش آن را بیشتر میکند.
۸) خلاقیت عبارت از کنجکاوی و تمایل برای دانستن و تجربه کردن بسیاری از چیزها لذا به کنجکاوی دانشآموزان باید اهمیت داده شود.
۹) خلاقیت، توسعه آگاهی و توانایی جذب و بهرهمندی از همهی نعمتهای زندگی است.
● ویژگیهای افراد خلاق:
۱) افراد خلاق مسائل و وضعیتهایی را میبینند که قبلا مورد توجه قرار نگرفته است. آنها افکار، عقاید و نظریات جدیدی ارائه میدهند که دیگران از آن عاجزند.
۲) اندیشه، فکر و تجربیات حاصل از منابع گوناگون را به هم ربط داده آنها را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میدهند و به خلق آثار جدید میپردازند.
۳) به طور معمول از طرق گوناگون به بررسی هر موضوع میپردازند و به آن چه گذشتگان انجام دادهاند اکتفا نمینمایند و نسبت به پیشفرضهای قبلی گذشتگان تردید میکنند.
۴) فیالبداهه از نیروی ذهنی بیشتری برخوردارند و از آنها کمک میگیرند و استفاده میکنند.
۵) در فکر و عمل از انعطافپذیری بالائی برخوردارند.
شخصیت هم میتواند خلاقیت را آسان سازد و هم مانع آن شود ویژگیهایی از قبیل آمادگی برای خطر کردن، کنجکاوی و جستوجو گری، استقلال، اندیشه، پشتکار و پایداری شهامت، استقلال رای، خود آغازگری، ابتکار پرسشگری دربارهی موقعیتهای معما گونه و درگیر شدن با امور دشوار از جمله ویژگیهای آسانساز شمرده شدهاند.
● ویژگیهای دانشآموزان خلاق:
عبارت است از قدرت استدلال، درک سریع مفاهیم و حافظهی قوی. شاگردان خلاق لزوما در آزمونهای هوشی نمرهی چندان فوقالعادهای کسب نمیکنند. اما در آزمونهای مربوط به سنجش مهارتهای تفکر واگرا نمره بالایی به دست میآورند.
بنابراین اشخاص تیزهوش نیستند که میتوانند خلاق باشند بلکه باهوش متوسط هم میتواند خلاق باشد و کمبود خلاقیت را فقط به افرادی که عقبماندگی ذهنی دارند میتوان نسبت داد. (سیف ۱۳۶۹-ص۵۴۹).
دانشآموزان خلاق راههای خلاقانهای برای حل مسایل ارائه میدهند. در بازخوردها و نگرشهای خود مستقل و بیتعصب ترجیح میدهند در شرایط باز و نامحدود از نظر یادگیری فعالیت کنند. به فعالیتهای فرهنگی بیش از ورزش و فعالیتهای اجتماعی علاقه دارند.
احساس بیشباهت بودن به دیگران دارند. در فعالیتهای گروهی نقش رهبر را به عهده میگیرند و برای مشورت بیشتر به دوستان مراجعه میکنند. دارای تخیلی قوی هستند و حتی در کودکی دوست خیالی داشتهاند. دارای رویاهای با شکوه و وحشتانگیز هستند سوالات آنها عجیب و غریب است.
خلاقیت ودیعهای الهی است و در همه افراد بشر با شدت و ضعف وجود دارد. مدیران باید شرایطی فراهم آورند که کارکنان قدرت خلاقیت خود را به کار گیرند و به کارهای ابتکاری روی آورند البته نوع خلاقیت هر کس با توجه به شرایط موقعیتی که دارد با دیگری متفاوت است.
● یافتهها
از راههای مهم ظهور نوآوری به وجود آوردن فضای محرک خلاقیت است بدین معنی که مدیریت باید همیشه آماده شنیدن ایدههای جدید از هر کس در مدرسه باشد در واقع مدرسه باید در جستجوی این گونه فکرها باشد و تنها منتظر ارائه اندیشههای جدید نماند.
- موضوعهای انحرافی محیط مدرسه، اغلب مدیران و معلمان را از خلاق بودن باز میدارد. برخورد با مسئله فوری و فوتی ممکن است بیشتر وقت روزانه افراد را بگیرد.
- یکی از روشهای ترغیب خلاقیت، برقراری سیستم دریافت پیشنهادها است بدین ترتیب روشی برای ارائه پیشنهادها فراهم میشود.
- گاهی گروه خاصی از کارکنان برای نوآوری و خلاقیت استخدام میشوند و در بعضی از سازمانها این گروه را واحد تحقیق و توسعه مینامند این واحدها وقتشان را صرف یافتن ایدههای جدید برای ارائه خدمات یا ساختن محصول میکنند و گاهی تحقیق محض انجام میدهند.
در مدرسه باید وضعیتی به وجود آوردکه افراد پدیده تغییر را بپذیرند. کارکنان مدرسه باید به این امر اعتقاد پیدا کنند که تغییر به نفع آنها و مدرسه انجام خواهد شد.
- نظرات و عقاید جدید را باید تقویت کرد. مدیران مدارس باید این موضوع را در گفتار و عمل ثابت کنند که مقدم نظرهای جدید را گرامی میدارند.
- معلمان باید روابط متقابل با هم داشته باشند. یک جو باز و خلاق زمانی تقویت میشود که به افراد اجازه داده شود با یکدیگر ارتباط نزدیکتری برقرار کنند و اعضای گروههای مختلف روابط متقابل (تعامل) با هم داشته باشند.
- در برابر شکستها شکیبا باشید. برخی از نظرهای جدید در مرحله عمل ناموفق میمانند مدیران موفق کسانی هستند که در راه تجربهآموزی (نظرهای جدید و کارساز بودن یا نبودن آنها) واقعیتها را بپذیرند.
- مدیران باید اهداف را به صورت مشخص تعیین کنند و برای تامین آنها به کارکنان، آزادی عمل دهند.
- برای معلمان و دانشآموزان خلاق و سختکوش ارزش قایل شوند.
- محیط اطراف شخص خلاق باید به گونهای باشد که همکاران، او را به عنوان یک فرد ارزشمند مطلق بپذیرند.
- نتیجه کار فرد خلاق باید توسط افراد مسئول ارزیابی شود.
- خلاقیت موقعی رشد میکند که اطرافیان پیچیدگی مسایل را که فرد خلاق با آنها روبرو است درک کنند و هم احساس نشان دهند.
فرد خلاق باید از آزادی تفکر و بیان برخوردار باشد بدین معنی که آزادانه فکر و اندیشه را تجربه کند قدرت تخیل او باید اجازه اظهار نظر کامل را به او بدهد.
- خلاقیت، ابتکار عمل را ایجاب می کند و قبل از اینکه خلاقیت خود را ظاهر کند باید اشتیاقی عمیق برای خلاقیت در فرد به وجود آید.
هر سازمان یا گروهی که علاقه به حضور و بقا و حفظ کیفیت تولیدات خویش دارد باید پیش از آن که تولیدات آن به محصولاتی مهجور و عقب مانده تبدیل شوند و بازار مصرف خویش را از دست بدهند دست به خلاقیت و نوآوری بزند.
در نگاهی دیگر هر محصول برای آن که جایگاه خویش را پیدا کند، در همان موقعیت بماند مصرفکننده را به سوی خود جلب کند و از حمایتهای مالی برخوردار شود، باید امکان رقابت با محصولات دیگر را داشته باشد و این فقط به کمک خلاقیت و نوآوری امکانپذیر است.
برای رسیدن به مدارسی پویا، زنده و بهرهور باید به مقوله خلاقیت و نوآوری جدی صورت گیرد به امید آن روز