0

دانش آموز، از خلاق و سر به راه تا افسرده و انتقامجو

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

دانش آموز، از خلاق و سر به راه تا افسرده و انتقامجو

دانش آموز، از خلاق و سر به راه تا افسرده و انتقامجو

دست یافتن ما به کمال مطلوب این دغدغه، زمانی خواهد بود که دانش آموزی و دانش دوستی و دانش خواهی فرزندان این آب و خاک را شاهد باشیم.


به عبارت دیگر مشاهده کنیم که دانش آموز از حضور در کلاس و درس خواندن لذت و سود می برد.


یکی از راه های درست و اصولی رساندن فرزندانمان به چنین آرمان شهری سرشار از آگاهی و دانایی و در واقع، شناخت مستقیم و غیرمستقیم روحیه و کشش روحی و روانی شان توسط معلمان است.


به عبارتی دیگر، یک مربی زمانی می تواند در امر تدریس موفق و توانا باشد که ضمن شناخت تمامی جنبه های رفتاری و اخلاقی و روحی شاگردانش، ارتباطی دوستانه و صمیمی با آنها ایجاد کند.


کارشناسان روان شناسی، جملگی بر لزوم چنین شناخت و ارتباطی با دانش آموزان و در حالت کلی با همه نوآموزان در هر گروه سنی و اجتماعی تأکید دارند و معتقدند که یکی از راه های مؤثر برای رسیدن اولیای مدرسه به این گونه شناختها و رابطه های خوب، بهره مندی از «تشویق و تنبیه» است.


در مورد فلسفه نیاز به ابزار تشویق و تنبیه و نیز، چگونگی به کارگیری آن با شکلها و قالبهای مختلف توسط مربیان آموزشی و پرورشی، بحث و آرای فراوانی دیده، شنیده و ارایه شده است.


در این پژوهش کوچک و فشرده، نظر بر این است که در چند مرحله، جایگاه این ابزار مهم تربیتی را در قرآن کریم در «آیینه شعر و عرفان بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین»، به ویژه «مولانا جلال الدین رومی» و نهایت در «وادی اندیشه نظریه پردازان و کارشناسان دنیا»، بررسی کنیم و به این نکته آگاهی یابیم که تصویر تشویق و تنبیه در تابلوی آسمانی قرآن خداوند دانا و توانا و نیز در تابلوی لطیف «مولانا» به چه شکلی طراحی شده است؟


● تشویق و تنبیه


منظور از «تشویق»، پاسخ مثبت در برابر رفتار مطلوب متربی است. این پاسخگویی متنوع بوده و ممکن است به صورت ستایش از متربی، ابراز مهرورزی به او، واگذاری مسؤولیت مناسب به او، وعده پاداش، آفرین و احسنت گفتن و... جلوه گر شود.


مقصود از «تنبیه» نیز پاسخ منفی در برابر رفتار نامطلوب متربی است و برای آن مصادیقی است، از جمله: نگاه سرد، روی برگرداندن، بی اعتنایی، تغییر چهره، حبس کردن، محروم ساختن، جریمه و تنبیه بدنی.


تشویق، موجب رغبت و دلگرمی و نشاط می شود، انسان را به حرکت وا می دارد و اعتماد به نفس او را تقویت می کند. برعکس، اگر شخص مورد نکوهش قرار گیرد، احساس حقارت و خود کم بینی می کند، توان خود را از دست می دهد و نمی تواند بر مشکلات فایق آید.


● تشویق و تنبیه در آیینه قرآن کریم


قرآن کریم پر است از وعده و وعید، بشارت و انذار، ولی در تربیت اسلامی بر تشویق بیش از تنبیه تأکید شده است.


خداوند می فرماید:


«ما حقایق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آوردیم تا اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی.»


و یا:


«ای پیامبر! به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است.» چنانچه می بینیم در منطق قرآنی، تشویق و امر به معروف و نیکی و بشارت به تحقق وعده الهی بر تنبیه و عذاب مقدم است.


● تشویق و تنبیه در مکتب مولانا


تشویق، حس خودپسندی وحب ذات انسان را اقناع می کند. نکوهش و ناسپاسی، شخصیت انسان را تحقیر می نماید. وجود تشویق و تنبیه برای پرورش و تربیت انسانها امری ضروری است.


مکتب انسان ساز اسلام و آموزه های ائمه بر این ویژگی ها تأکید می کند.


همچنین در بین متفکران اسلامی نیز چهره هایی که به تبیین ویژگی های تربیت اسلامی بپردازند کم نبوده اند و از جمله آنها مولاناست.


«مولوی» اساس تعلیم و تربیت را بر شیوه تشویق و محبت گذارده و در موارد بسیاری از نقش تعیین کننده محبت سخن به میان آورده است:


از محبت، دردها صافی شود


از محبت، دردها شافی شود


از محبت، مرده زنده می کنند


از محبت، شاه بنده می کنند


به گفته وی محبت به شاگرد، آتش خشم را فرو می نشاند:


جز عنایت که گشاید چشم را؟


جز محبت که نشاند خشم را؟


تشویق، همچون آب لطیف و گوارا به هر جا که می رسد، به شکفتن و شکوفایی مدد می رساند. غم و اندوه و تنبیه، همچون سیلاب سیاه و مردابی فرو خورنده، هر نهالی را در خود پژمرده می سازد.


آن کس که با آداب تربیت تشویق، پرورش می یابد، جهان هستی را طربناک می بیند و با اندیشه طربناک خود همه جهان هستی را در جنبش و جوشش می بیند. تشویق شاگرد، خلاقیت را به ارمغان می آورد و نوآوری، نواندیشی و نوبینی جهان را به دنبال دارد:


هر زمان، نوصورتی و نوجمال


تا ز نو دیدن فرو میرد ملال


من همی بینم جهان پر نعیم


آب ها از چشمه ها جوشان مقیم


بانگ آبش می رسد در گوش من


مست می گردد ضمیر و هوش من


شاخه ها رقصان شده چون تایبان


برگ ها کف زن مثال مطربان


برق آیینه است لامع از نمد


گرنماید آینه تا چون بود!


«مولوی» تنبیه را نیز یکی از روشهای مؤثر تربیت دانسته و حتی تنبیه بدنی را نیز جایز می شمارد. در مقام جواز تنبیه بدنی این نکته را ذکر کرده است که معلم، امین و نایب حق است و هرگز به منظور انتقام جویی و نفع شخصی، شاگرد را تنبیه نمی کند، بلکه فقط برای اصلاح و تربیت او چنین اقدامی می کند.


● سعدی چه می سراید؟


«سعدی» با الهام از رأفت اسلامی اصل را بر تشویق می نهد، در صورتی که مؤثر واقع نشد، تنبیه را روا می داند:


بسا روزگارا که سختی برد


پسر، چون پدر نازکش پرورد


خردمند و پرهیزکارش برآر


گرش دوست داری بنازش مدار


به خردی درش زجر و تعلیم کن


به نیک و بدش وعده و بیم کن


نوآموز را ذکر و تحسین و زه


زتوبیخ و تهدید استاد به


* دیدگاه بزرگان ایران زمین و دنیا


با عنایت به اینکه این مبحث - تشویق و تنبیه - از مباحث و روشهای مفید و مؤثر تربیت می باشد، جالب این است که ذهنیت متکی بر تنبیه بدنی که امروز در برخی مدارس رد پای آن را می بینیم برآمده از همین اندیشه قدیمی و منسوخ است که در راه تربیت حتی زدن نوآموز رواست. نظر روان شناسان غربی و دانشمندان و شعرا و نویسندگان تعلیم و تربیت اسلامی به اجمال آورده می شود: «عنصرالمعالی» بهره گیری از تشویق و تنبیه را علم آموزی و تربیت، لازم می داند و می نویسد: «هر هنری و فضلی روزی به کار آید، پس در فضل و هنر آموختن تقصیر نباید کردن و در هر علمی که مر او را آموزی، اگر معلمان از بهر تعلیم مر او را بزنند، شفقت مبر، بگذار تا بزنند که کودک علم و ادب و هنر به چوب آموزد نه به طبع خویش.»


«خواجه نصیرالدین طوسی» درباره تنبیه بدنی بر این باور است که: «به هر خلقی نیک که از کودک صادر شود، او را مدح باید کرد و بر خلاف آن در توبیخ اول عمل قبح او را تغافل منسوب کنند تا بر انجامش اقدام ننماید و اگر برخود پوشیده دارد، برو پوشیده دارند و اگر معاودت کند در سر او را توبیخ کنند و چون معلم در اثنای تأدیب ضربی به تقدیم رساند از فریاد و شفاعت خواستن حذر فرمایند، چه آن فعل ممالیک و ضعفا بود و ضرب اول که باید اندک بود و نیک مولم، تا از آن اعتبار گیرد و بر معاودت دلیری نکند. به عبارت دیگر او نیز تنبیه را جایز می داند منتها تا حدی که تنها باعث تنبیه شود و هرگز از سرکین ورزی و شقاوت نباشد.


«هربرت» معلم معروف آلمانی بر این عقیده است؛ «انقیاد با قدرت حاصل می شود و قدرت به اندازه کافی باشد و مکرر ظاهر شود تا موفقیت کامل را به دست آورد.


«ژان ژاک روسو»، «راسل»، «جان لاک»، «ژان شاتر» از روان شناسان و دانشمندان غرب، مخالف تنبیه بدنی بوده اند. «ژان ژاک روسو» در این باره می گوید: «هیچ گاه شاگرد خود را تنبیه نکنید، زیرا او نمی داند خطا کردن چه مفهومی دارد، هیچ گاه او را وادار نکنید بگوید مرا ببخشید، او که در اعمال خود از ملاحظات اخلاقی کاملاً به دور است، نمی تواند کاری را که از نظر اخلاقی نادرست باشد انجام دهد.


بنابراین نه استحقاق مجازات دارد و نه سرزنش، نخست نطفه شخصیت او را آزاد گذارید تا خود را نشان دهد، در هیچ مورد او را محدود نکنید؛ در این صورت بهتر خواهید فهمید که او واقعاً چه طور است.


● کوتاه سخن


می توان دریافت به طور کلی: «در امر مهم تشویق و تنبیه دانش آموز، باید تا حد امکان میزان اعتدال را نگه داشت. تشویق نه آن چنان زیاد از حد باشد که دانش آموز را فردی مغرور و خودستا و کم تلاش بارآورد و نه آن قدر کم باشد که افسردگی او را به دنبال داشته باشد.


به همین صورت، تنبیه باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که دانش آموز را به فردی عقده گشا و انتقام جو مبدل نگرداند.» نیز می توان به این برداشت هم رسید که: «در هر حالت، اگر قصد تشویق و تنبیه دانش آموزی را داریم، از هرگونه تبعیضی به دور باشیم.


بسیار دیده شده که دانش آموزانی به علت تبعیض تعدادی از اولیای محترم آموزش و پرورش در تشویق و تنبیه آن ها، به افرادی بی اثر و بدون هیچ اندیشه ای مبدل گشته و بعدها به بزرگسالانی پرخاشگر و بزهکار تغییر حالت داده اند.

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

یک شنبه 25 مهر 1389  6:32 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها