0

خلاقیت در آموزش و پرورش

 
hojat20
hojat20
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 42154
محل سکونت : بوشهر

خلاقیت در آموزش و پرورش

خلاقیت در آموزش و پرورش

● مقدمه


زندگی پیچیده امروزی ، هرلحظه در حال نوشدن است و خلاقیت و نوآوری ، ضرورت استمرار زندگی فعال . انسان برای خلق نشاط و پویایی در زندگی نیازمند نوآوری و ابتكار است تا انگیزه تنوع طلبی خود را ارضاع كند . جامعه انسانی برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی به تحول و نوآوری نیاز دارد . امروز شعار (( نابودی در انتظار شماست مگر اینكه خلاق و نوآور باشید )) در پیش روی مدیران همه سازمان ها قرار دارد اما مسؤولیت سازمان های آموزشی به خصوص آموزش و پرورش كه وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را برعهده دارد ، صبغه ای دیگر به خود می گیرد . از این رو سازمان های آموزشی از یك سو وظیفه فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و استفاده صحیح و جهت دار از استعدادها و توانایی های افراد را برعهده دارند كه این خود زمینه ساز توسعه فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی و … در جامعه است و از سوی دیگر برای پویایی خود نیازمند پرورش و بهره مندی از خلاقیت و نوآوری در سطوح سازمانی می باشند .


● تعریف خلاقیت


صاحب نظران تعریف های متعددی از خلاقیت و نوآوری ارائه داده اند . (( استیفن رابینز )) خلاقیت را به معنای توانایی تركیب اندیشه ها و نظرات در یك روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می كند . او نوآوری را به معنای فرآیند اخذ اندیشه خلاق و تبدیل آن به محصول ، خدمات و روش های جدید عملیات می داند . (( رضائیان )) خلاقیت را به كارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید می داند . نوآوری به كارگیری اندیشه های جدید ناشی از خلاقیت است كه می تواند به صورت یك محصول جدید ، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام كارها باشد . شاید به جرات بتوان گفت كه جامع ترین تعریف خلاقیت توسط (( گیلفورد )) دانشمند آمریكایی عرضه شده است . او خلاقیت را با تفكر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسائل ) در مقابل تفكر همگرا ( دست یافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است . افرادی كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور می شده روش های خلاق و جدید را به كار می برند . برعكس كسانی كه از این خصوصیت برخوردار نیستند تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می كنند . پس تفكر واگرا یعنی دور شدن از یك نقطه مشترك كه همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفكر همگرا یعنی نزدیك شدن به آن نقطه . امروزه ثابت شده است كه برخلاف باور بسیاری كه ابداع و خلاقیت را خصوصیت ذاتی بعضی افراد می دانند ، این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با كاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفكرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد. (( رابرت اپسین )) می گوید : (( من پس از بیست سال تحقیق ، بررسی و مطالعه روی این مساله به این نتیجه رسیدم كه همه انسان ها از قوه خلاقیت برخوردار هستند و استثنایی وجود ندارد .)) پس می توان موهبت خلاقیت را با به كارنگرفتن پژمرده نمود و یا با انجام فعالیت هایی كه بیشترین امكان را برای پرورش خلاقیت ایجاد می كند آن را توسعه داد . برای رشد استعداد خلاق ، سازمان باید شرایط و جو لازم را فراهم سازد هرچند كه خود فرد نیز در رشد این استعداد نقش اساسی دارد .


● جهت گیری خلاقیت در سازمان های آموزشی


۱)در اغلب آموزش های سنتی ، فراگیران فقط در معرض مطالب و مهارت های ارائه شده از طرف معلم یا مدیر قرار گرفته و مطابق برنامه از پیش تعیین شده حتی در جزئیات به پیش می روند . در آموزش خلاقانه ، فراگیرنده خود نقش فعال ایفا نموده و مربی یا رهبر به جز در كلیات و جهت اصلی آموزش ، نقش تعیین كننده ای ندارد .


۲) برنامه های آموزش و محتوای مطالب حتی الامكان باید موجب رشد و توسعه تفكر واگرا به جای تفكر همگرا در فراگیران شود .


۳) شناخت علائق و انگیزه عاطفی و غیرعاطفی هریك از فراگیران برای پیشبرد امر آموزشی ضروری است .


۴) مباحث و فنون مطرح شده درهرمرحله ازآموزش وپرورش فراگیرندگان باید كاربردی ملموس و عملی در زندگی و كار فرد داشته باشد .


۵) امید به آینده و ایمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصیب فراگیر خواهدشد باید در دوره های آموزش خلاقیت مورد تاكید قرار گرفته تا انگیزه بیشتری برای فراگیرنده به وجود آید .


۶) تجسم وضع آینده مساله و مقایسه آن با وضعیت فعلی ، كمك مفیدی به یافتن راه حل های بدیع خواهد نمود .


اصولا“ استعداد خلاق در محیط های مطلوب ، شكوفا و متبلور می شود بنابراین یكی از الزامات و روش های مهم برای تبلور خلاقیت ، ایجاد فضای محرك ، مستعد و به طور كلی خلاق است . در سازمان های آموزشی علاوه براین كه چنین فضایی باید برای معلمان و مدیران مهیا باشد ، معلمان نیز باید زمینه لازم و فضای مطلوب را برای دانش آموزان فراهم سازند .


یكی دیگر از شیوه های مهم و پرجذبه پرورش خلاقیت و نوآوری ، مشورت است . اساسا“ یكی از نشانه های رشد اجتماعی ، شورا و مشورت است و بدون تردید افرادی كه اهل مشورت هستند از عقل و فكر بیشتری برخوردار می باشند . اسلام نیز انسان را به شورا و مشورت ترغیب نموده و پیامبر اسلام نیز از مشورت به عنوان یك اصل تربیتی استفاده كرده است . در واقع هرقدر مدیران در سازمان های آموزشی از دانش و تجربه كافی برخوردار باشند باز هم مشورت با دیگران ، افق های تازه ای را برای آنها خواهد گشود . حضرت علی (ع) می فرمایند : مهم ترین راه حل ها و صحیح ترین شیوه ها با استفاده از اندیشه های افراد مختلف به دست می آید .


● ویژگی های افراد خلاق


بنابرتحقیقات و بررسی های انجام شده توسط صاحب نظران و پژوهشگران ، عوامل زیر در بروز خلاقیت مؤثر می باشد :


نداشتن تعصب نسبت به تغییر ، علاقه به یادگیری و كنجكاو بودن ، علاقه به آزمایش و تجربه دائمی ، گرایش به كارهای پیچیده ، توسعه دامنه دانش و آگاهی خود ، واقع بینی ، اعتماد به نفس بالا ، توجه به زمان و وقت شناسی ، شجاعت در پذیرش عیوب خود ، توانایی تشخیص آنان و قدرت ترك عادت های ناپسند ، توجه توام به رؤیا و عمل ، رك گویی و صراحت بیان ، داشتن قدرت جمع بندی مسائل و قضایا و نتیجه گیری ، بیان عقیده خود در جلسات ، عدم پافشاری در تحمیل عقاید خود ، شوخ طبعی ، میل به ریسك كردن ، پشتكار و تلاش مستمر و داشتن ظرفیت بالا در تحمل ناملایمات .


● موانع خلاقیت


▪ موانع خلاقیت را می توان به سه دسته تقسیم كرد :


۱) موانع فردی


۲) موانع اجتماعی


۳) موانع سازمانی


▪ موانع فردی خلاقیت : نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شكست ، تمایل به همگونی و عدم تمركز ذهنی از مهم ترین آن می باشد به طور كلی موانع فردی خلاقیت شامل موارد ذیل می باشد :


۱)عدم اعتماد به نفس


۲) دلسرد شدن


۳) تاكید بر عادت های پیشین


۴) حافظه كاری


۵) وابستگی و جمود فكری


۶) عدم تمركز ذهنی


۷) عدم استفاده از طرفین مغز


۸) مقاوم نبودن


۹) كمرویی


۱۰) عدم انعطاف پذیری


● تهیدیدها


۱) ركود علمی نیروی انسانی : منابع انسانی كه در واقع زیرساخت آموزش و پرورش هستند متاثر از وقایع و فراز و نشیب های اجتماعی و بعضی باورهای تحمیلی از سوی عوامل بیرونی ، دچار نوعی بی انگیزگی و به دنبال آن ركود علمی گردیده اند كه پیامدهای زیان بار و مخرب آن علاوه بر خود منبع بر روی محصول نیز اثر گذاشته و محصول آینده را صرفا“ با ارزش های كمی تربیت نموده و كمتر به كیفیت كه در اینجا همان خلاقیت و مهارت های لازم است ، پرداخته می شود .


۲) دیدگاه سنتی مدیران و معلمان


۳) فضای نامناسب


۴) محتوا محوری


۵) ارزش گذاری های قالبی و كمی


۶) انحراف مسیر ارزش یابی مستمر از اهداف تعریف شده


● فرصت ها


۱) نیروی انسانی موجود ( شناسایی نیروهای دارای ویژگی های فرد خلاق و به كارگیری این افراد در گلوگاه های موجود )


۲)مجامع تخصصی گروه های آموزشی : با توجه به نقش مشورت در پرورش خلاقیت ، ورود به این مجامع و ایجاد فضای معنوی رشد خلاقیت در همكاران ، به كارگیری و اجرای سیاست های انگیزشی ، رقابتی ، ترویج روش های جدید ، تجربه برگزاری كلاس درس خارج از محیط فیزیكی كلاس ، ترویج نگرش نو به ارزش یابی مستمر می تواند مؤثر واقع شود .


۳) كمیته پژوهش : انتخاب رابطین پژوهشی در آموزشگاه ها و هدایت رابطین جهت ترویج ویژگی های خلاقیت و شناسایی دانش آموزان فعال و تشكیل گروه كاری دانش آموزی


۴) دانش آموزان : با توجه به بهره هوشی بالای دانش آموزان ایرانی ، وجود استعدادهای درخشان در آنها ، این منبع عظیم منسجم با ایجاد فرصت های لازم ، محیط و فضای مطلوب می تواند تبدیل به نیروی فعال كنجكاو و خلاق گردد .


۵) اولیای دانش آموزان : والدین در محیط خانواده این قابلیت را دارند كه محیط را جهت تقویت روحیه پرسشگری و كنجكاوی آماده نمایند و خود نیز با طرح پرسش و یا پاسخ منطقی به كنجكاوی فرزندان مسیر را هموار نمایند .


● راه حل های پیشنهادی


▪ معلمان :


۱) تدوین و اجرای سیاست های انگیزشی و تشویقی برای همكاران


۲) آموزش نیروی انسانی توسط اساتید مجرب در قالب كارگاه های تابستانی


۳) طرح موضوع به صورت كاربردی در جلسات شورای معلمان


۴) تشویق معلمان به آزمایش كردن و كاربست روش های تازه


۵) ایجاد محیط آزاد و روابط صمیمانه میان معلمان و رهبران رسمی مدارس برای كاربست یافته ها و روش های نوین


۶) تشخیص ارزش كار و تشویق افرادی كه به آزمایش روش های نوین مبادرت می ورزند .


▪ دانش آموزان :


۱) برای پرسش های دانش آموزان باید اهمیت قائل شده و آنان را راهنمایی نمود تا خود جواب پرسش ها را بیابند . ( تقویت روحیه پرسشگری و كنجكاوی )


۲) عقاید غیرعادی باید مورد احترام قرار گیرد و ارزش آن برای كودكان روشن گردد .


۳) باید به كودكان نشان داد كه عقایدشان دارای ارزش است و عقایدی كه امكان اجرای آن در كلاس میسر باشد ، پذیرفتنی است .


۴) گاهی اوقات بدون این كه تهدیدی از جهت نمره ، ارزش یابی و یا انتقاد در كار باشد باید كودكان را آزاد گذاشت تا كارهایی را كه خودشان می خواهند انجام دهند .


۵) هرگز نباید در مورد رفتار دانش آموزان بدون این كه علل و نتایج آن مشخص شود ، قضاوت نمود .


۶) تشویق دانش آموزان به داشتن و ارائه اندیشه های بكر


▪ كتب درسی


۱) تجدید نظر در تدوین بعضی از كتب درسی با رویكرد كاربردی متون به ویژه در علوم پایه و فصل بندی موضوعی آن


۲) تاكید بر فعالیت ها و مهارت های خارج از كلاس و كاربست آموزه های علمی در زندگی عادی

آنروز .. تازه فهمیدم .. 

 در چه بلندایی آشیانه داشتم...  وقتی از چشمهایت افتادم...

یک شنبه 25 مهر 1389  6:28 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها