0

انسان در اسلام از نگاه آيت‌الله شهيد بهشتی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

انسان در اسلام از نگاه آيت‌الله شهيد بهشتی

سه شنبه 06 تير 1391 10:07:25             شماره‌ خبر :1037544
بهشتی‌شدن 72 راست‌قامت جاودانه تاريخ/14
انسان در اسلام از نگاه آيت‌الله شهيد بهشتی

گروه سياسی: نگاه شهيد بهشتی به انسان دارای دو نقطه عزيمت است و بر دو پايه اساسی جامعيت اسلام و همه‌جانبگی انسان شكل می‌گيرد و اين دو پايه و اساس انسان‌شناسی اسلامی اين متفكر بزرگ را نظم و سامان می‌بخشد.

در آستانه سالگرد فاجعه هفتم تير و شهادت آيت‌الله شهيد بهشتی و 72 تن از يارانش بی‌مناسبت نيست كه نگاهی به ابعاد مختلف انديشه‌های آيت‌الله شهيد بهشتی به عنوان يك متفكر و انديشمند اسلامی داشته باشيم. اين يادداشت نيز بنا دارد نگاه اين شهيد بزرگوار به انسان مسلمان را مورد واكاوی قرار دهد و به عبارتی انسان‌شناسی اسلامی ايشان را بيان كند.

شهيد بهشتی از آنجا كه نگاهی جامع و نه يكسونگرانه به اسلام دارد در نتيجه معتقد است اسلام به همه ابعاد وجودی بشر نگاه گسترده‌ای داشته و به تمامی نيازهای او توجه كرده است. به عبارتی از نگاه آيت‌الله شهيد بهشتی اسلام دارای مجموعه قوانين و دستور‌العمل‌هايی است كه به دين اسلام نوعی جامعيت بخشيده است تا بتواند پاسخگوی نيازهای انسان به عنوان موجودی با ابعاد مختلف باشد. براساس همين توجه اين شهيد بزرگوار به جامعيت اسلام است كه می‌فرمايد:

« اسلام آئين انسان و انسانيت و صراط مستقيم و راه راست انسان زيستن است و به همين جهت به همه جوانب هستی انسان عنايت دارد و هيچ گاه در قالب نگرش‌ها و برداشت‌های تك بعدی اسلام را نمی‌توان يافت. همان قدر كه انسان موجودی است چند بعدی، اسلام هم آئينی چند بعدی است، لذا تا بيائيم يكی از اين ابعاد را بيش از حد برجسته كنيم و ابعاد ديگر آن را محو كنيم يا اصلا فراموش كنيم از اسلام دور شده‌ايم» (ويژگی‌های انقلاب اسلامی،گفتار نهم، ص 168).

شهيد بهشتی در واقع معتقد است نگرش‌های ناقص و يكسويه به انسان اساسا با همه‌جانبگی انسان به عنوان موجودی دارای دو بعد جسم و روح و با ويژگی‌ها و جنبه‌های وجودی گوناگون و نيازهای متنوع در تناقض است و به همين دليل اين نوع نگرش‌ها نمی‌توانند پاسخگوی نيازها و خواست‌های انسان باشند زيرا در گام اول در شناخت خود انسان به خطا رفته‌اند. ايشان بر همين مبنا می‌گويد: «‌انسان در شناخت دارای بعد حسی است و نيز دارای ابعاد عقلی و عرفان و عشق و شور است» (همان، ص 169).

سپس ايشان با اين تقسيم‌بندی انسان به ابعاد عقلانی، روانی(عاطفی) و حسی به توصيف انسان مسلمان می‌پردازد و می‌گويد:

«انسان مسلمان هم مغزش كار می‌كند، هم قلبش. يعنی وقتی دريافت‌های مغز و خرد منتقل می‌شود به انگيزه‌های زندگی انسان، يعنی به آنچه زندگی انسان را می‌سازد، جهت، شكل، آب و رنگ و حال و هوا می‌دهد، آنجا بازتابش را روی قلب می‌يابد. اين است كه می‌بينيم در فرهنگ شناخت قرآن تكيه خاصی روی قلب است: «لهم قلوب لا يفقهون بها». در اينكه قرآن و اسلام در دستگاه معرفت بشری روی عقل و قلب، هر دو، تكيه می‌كند از نقش حس هم به هيچ عنوان غفلت نمی‌كند؛ «ان السمع و البصر و الفوأد كل اولئك كان عنه مسئولا». بنابراين وقتی در باب معرفت وارد می‌شويم، می‌بينيد اسلام، تك بعدی نيست، نه مكتب حسی است فقط، نه مكتب عقلی است فقط، نه مكتب عرفانی است فقط، بلكه هم حسی است، هم عقلی است و هم عرفانی».(همان، ص 170).

سپس ايشان برای تبيين بهتر ابعاد وجودی انسان و ارتباط نيازهای جسمی و روحی‌اش به يكديگر و پيوستگی اين نيازها در قالب يك كليت و تشريح انطباق ابعاد مختلف تعاليم اسلام با نيازهای گوناگون انسان، انسان را به يك دستگاه (سازمان، نهاد) تشبيه می‌كند كه دارای قسمت‌ها و بخش‌های مختلفی است كه همه آنها با يكديگر در ارتباطند و حركت كلی اين دستگاه را در گرو همكاری همه‌جانبه و ارتباط متقابل اين بخش‌ها می‌داند و با استفاده از اين تشبيه می‌گويد:

«وقتی اسلام می‌خواهد به انسان به عنوان يك دستگاه نگاه كند، دستگاه كوچك از نظر حجم و پيچيده و بزرگ از نظر نقش، می‌بينيد به اين مجموعه انسان به صورت يك سيستم و يك مجموعه به هم بسته و به هم پيوسته نگاه می‌كند و نيازهايش را در همه ابعاد مورد توجه قرار می‌دهد. انسان هم جسم است، هم جان، هم نيازهای بدنی دارد، هم نيازهای روحی، هم نياز اقتصادی دارد و هم نياز معنوی. لذا وقتی می‌خواهد راه را نشان دهد، برای ارضای نيازهای مادی و بدنی انسان، چنان آن را با نيازهای عاطفی، روحی و معنوی می‌آميزد تا نشان دهد كه حتی در ارضای يك نياز مادی نمی‌توان از نقش آن در ارضای نيازهای معنوی غافل بود» ( همان، ص 171).

براين اساس در مجموع می‌توان گفت نگاه شهيد بهشتی به انسان دارای دو نقطه عزيمت است و بر دو پايه اساسی شكل می‌گيرد:

1- جامع دانستن اسلام

2- همه جانبه دانستن انسان

و اين دو پايه و اساس انسان شناسی اسلامی اين متفكر بزرگ را نظم و سامان می‌بخشد.

مهدی مخبری

 
 
سه شنبه 6 تیر 1391  9:46 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها