براساس اعلام بانك جهاني، ميانگين مصرف آب براي هرفرد بهطور متوسط بالغ بر 101 مترمكعب در سال است، اما ميزان مصرف آب در ايران، تقريبا دو برابر اين ميانگين جهاني است؛ يعني با وجود آن كه كشور ما سالهاست با مشكل خشكسالي دست و پنجه نرم ميكند اما باز هم ميانگين مصرف ما بالاتر از بسياري از كشورهايي است كه با مشكل كم آبي مواجه نيستند.
در حالي كه به گفته كارشناسان، در آيندهاي نه چندان دور، ماهيت نبردهاي جهاني متفاوت خواهد شد و ديگر به جاي جنگ بر سر منابع نفتي، شاهد جنگ بر سر «منابع آب» خواهيم بود اما در همين شرايط نزديك به اضطرار نيز اگر نگاهي به فرهنگ مصرف آب در كشور بيندازيم، ميتوانيم براحتي نشانههاي اسراف و هدردادن منابع را به وضوح ببينيم.
افزون بر مصرف بيش از اندازه آب توسط شهروندان ايراني، يكي ديگر از عمده مشكلاتي كه عمدتا در كشورهاي كمتر توسعه يافته وجود دارد، تفكيك نكردن منابع آب آشاميدني از آبهاي غيرآشاميدني است؛ بهگونهاي كه در حال حاضر براحتي آبهاي آشاميدني را صرف استحمام، شستن لباس و... ميكنيم و حتي گاهي خودروهايمان را هم با همين آبهاي آشاميدني ارزشمند ميشوييم!
به هر حال شايد در 10 سال گذشته، جملاتي مثل «در مصرف آب صرفه جويي كنيم» بيشتر به عنوان يك شعار ديده ميشد اما امروزه وقتي مطابق آمارهاي مركز ملي خشكسالي ايران، در همين اسفندسال قبل، 93 درصد مساحت ايران به نوعي تحتتاثير خشكساليهاي شديد و ملايم قرار داشته است، ديگر با وجود اين شرايط حساس، لزوم صرفهجويي در منابع آب، الزامي اجتنابناپذير براي بقا و توسعه به حساب ميآيد.
امين جلالوند