چکیده
امروزه بانکها، به عنوان بزرگترین واسطههای مالی، نقش مهمّی در تأمین سرمایه مورد نیاز بنگاههای اقتصادی دارند. این نهادهای مالی، در ایفای هرچه بهتر نقش خود، با چالشهایی جدّی در عرصه مدیریت نقدینگی مواجه هستند. بانکهای اسلامی، به دلیل ربوی بودن بسیاری از ابزارهای مدیریت نقدینگی، بیش از بانکهای متعارف با این چالشها روبهرو بوده، و در پی راهکارها و روشهای جایگزین هستند.
چندی است اندیشمندان مسلمان متوجّه این مشکل شده، و درصدد طرّاحی ابزارهای سازگار با مبانی فقه اسلامی و کارامد در عرصه مدیریت نقدینگی برآمدهاند. مقاله حاضر، با استفاده از روش توصیفی، به دنبال پاسخگویی به این سؤالهاست که: راههای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی کداماند؟ آیا میتوان بستهای از ابزارها را متناسب با طبقهبندی نیازمندیها، برای مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی ارائه کرد؟ این پژوهش، علاوه بر معرفی چند نوع ابزار جدید جهت مدیریت نقدینگی، بستهای از ابزارها را متناسب با طبقهبندی نیازمندیهای نقدینگی در بانکداری اسلامی ارائه نموده است.
کلید واژهها: مدیریت نقدینگی، مرابحه موازی، قرضالحسنه متقابل، صندوق اسلامی ABC، بازار بینبانکی اسلامی،و اوراق بهادار اسلامی.
مقدّمه
امروزه بانکداری یکی از با اهمیتترین بخشهای اقتصاد به شمار میآید. بانکها، از یکطرف، با سازماندهی دریافتها و پرداختها، امر مبادلات تجاری و بازرگانی را تسهیل میکنند و موجب گسترش بازارها میشوند؛ از طرف دیگر، با تجهیز پساندازهای ریز و درشت و هدایت آنها به سمت بنگاههای تولیدی، زمینههای رشد و شکوفایی اقتصاد را فراهم میآورند.1 بانکها در مسیر نیل به این اهداف، با چالشهای متعدّدی روبهرو هستند که ریسک نقدینگی از جمله بزرگترین آن چالشهاست.2
مدیریت نقدینگی بانک شامل پیشبینی نیازهای نقدینگی و تأمین آنها با حدّاقلّ هزینه ممکن است.3 دلیل اصلی ریسک نقدینگی این است که بیشتر منابع بانکها از محلّ سپردههای کوتاهمدت تأمین میشود، در حالی که تسهیلات بانکها صرف سرمایهگذاری در داراییهایی میگردد که درجه نقدشوندگی نسبتاً پایینی دارند.
بنابراین، یکی از وظیفههای اصلی بانک ایجاد توازن بین تعهّدات مالی کوتاهمدت و سرمایهگذاریهای بلندمدت است. نگهداری مقادیر ناکافی نقدینگی، بانک را با خطر عدم توانایی در ایفای تعهّدات و ورشکستگی مواجه میکند؛ و نگهداری مقادیر فراوان نقدینگی موجب تخصیص ناکارامد منابع، کاهش نرخ سوددهی به سپردهها، و در نتیجه از دست دادن بازار میشود.4
از دیدگاه بانکداری اسلامی، مدیریت نقدینگی به توانایی بانک در تجهیز برنامهریزی شده منابع و تأمین تقاضاهای موجّه اطلاق میشود. بدین ترتیب، عوامل اساسی در مدیریت نقدینگی، شامل شناسایی تقاضای موجّه نقدینگی و پاسخگویی مناسب، با توجه به زمان و هزینه تأمین نقدینگی است. توانایی یک بانک اسلامی در فراهم کردن نقدینگی، نیازمند نگهداری داراییهای مالی با قابلیت نقدشوندگی بالا و قابلیت جابهجایی سریع است؛ بدین ترتیب، نقد بودن و قابلیت نقل و انتقال، مهمترین اجزای چنین تعاملی هستند.
نقد بودن دارایی بدین معناست که دارایی مالی باید در کمترین زمان (یک روز یا کمتر) در دسترس قرار گیرد،5 بدین منظور، بانکهای اسلامی میبایست مقداری دارایی را به صورت نقد یا با سودآوری کم نگهداری کنند. بنابراین، بانکهای اسلامی میخواهند ضمن پاسخگویی به نیازهای نقدینگی، حجم داراییهای کمبازده را به حدّاقلّ برسانند؛ و این در حالی است که رقابت روزافزون بانکها از یکسو، و برداشت سپردهها به علّت تفاوت نرخهای سوددهی در بخشهای مختلف اقتصادی از سوی دیگر، تلاش برای بهینه کردن داراییهای غیرسودآور را تشدید میکند.6
در این مقاله، پس از بیان ادبیات موضوع، نخست به ضرورت، روشها، و ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری سنّتی اشاره میشود؛ سپس، نیاز بانکداری اسلامی به مدیریت نقدینگی مورد بررسی قرار میگیرد. در ادامه، نیازهای نقدینگی در بانکداری اسلامی طبقهبندی و ابزارهای مناسب برای مدیریت آنها معرفی میشود. در نهایت، به دلیل تنوّع نیازها در مدیریت نقدینگی، با توجه به اصول و قواعد اسلامی، بستهای از ابزارها معرفی میگردد که با استفاده از آنها میتوان به اهداف مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی نائل شد.
پیشینه تحقیق
به منظور نیل به اهداف مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی، تا کنون تحقیقات خوبی صورت گرفته است که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود.
دیواندری و همکاران (1383) در مقاله «طراحی مدل پیشبینی در مدیریت نقدینگی نهادهای مالی در چارچوب نظام بانکداری بدون ربا با استفاده از شبکههای عصبی» از رهیافت منابع و مصارف به عنوان مدل عملیاتی تحقیق بهرهمند شدهاند. آنان سپس مدل عملیاتی تحقیق را با مراجعه به قوانین و آییننامههای نظام بانکداری بدون ربا طراحی کردهاند.
خواجه حقوردی و امیدی (1386) در مقاله «نقش بانکها در انتشار اوراق قرضه اسلامی صکوک» به نقش بانکها در انتشار صکوک اشاره کرده و از روش انتشار این اوراق در ایران و مشکلات پیشروی آن سخن گفتهاند.سوری و وصال (1387) در مقاله «روشهای نوین تأمین مالی و مدیریت نقدینگی در بانک» ابزارهای متداول مدیریت نقدینگی در بانکهای سنّتی را معرفی کرده، و به بررسی ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی پرداختهاند.
گروه مطالعات و مدیریت ریسک بانک اقتصاد نوین (1387) در کتاب مدیریت دارایی- بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ضمن اشاره به ضرورت مدیریت نقدینگی در بانکها، روشهای مدیریت نقدینگی و نظریههای مربوط به آن را به تفصیل مورد بررسی قرار دادهاند.احمد (2001) در کتاب ابزارهای مالی اسلامی برای مدیریت مازاد نقدینگی در کوتاهمدت ابتدا از ضرورت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی سخن گفته، سپس ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری متعارف را نقد کرده، و به ویژگیهای ابزارهای مالی اسلامی کوتاهمدت و ضروریات آن پرداخته است.
بختیاری (1385) در مقاله «روشهای مؤثر مدیریت نقدینگی در بانکها» نخست به اصول لازم برای استقرار مدیریت نقدینگی در بانکها اشاره نموده، و سپس به ویژگیهای داراییهای نقدشونده و بدهیها در بانکها پرداخته است. در ادامه، با معرفی برخی از ابزارهای تأمین نقدینگی در بانکها، مدلهای مدیریت نقدینگی را بررسی کرده است.
سلیمانی (1386) در مقاله «زیربناهای سازمانی لازم جهت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی» ابتدا چالشهای مدیریت نقدینگی در بانکهای اسلامی را بررسی کرده، و سپس به زیربناهای نهادی مدیریت نقدینگی از جمله: بازار پول بینبانکی و بازار مالی بینالمللی اسلامی (IIFM) پرداخته است. 7 او همچنین به تجربه بعضی کشورهای اسلامی در این زمینه اشاره کرده است.
رفعت احمد عبدالکریم (2010)، دبیر کلّ مجلس خدمات مالی اسلامی، با اعلان خبر تأسیس نخستین مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی، هدف این مؤسسه را ایجاد ابزارهای مالی مطابق با احکام شریعت اسلامی برای کمک به بانکهای اسلامی در مدیریت نقدینگی کارامد و مؤثر و نیز تشویق به افزایش سرمایهگذاری دانسته است. وی تأکید کرده است: مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی در ژانویه سال 2011 رسماً آغاز به کار خواهد کرد.
این مؤسسه که توسط مجلس خدمات مالی اسلامی تأسیس شده، دارای 195 عضو از جمله 52 هیئت نظارتی است. افزون بر کشورهای قطر، ایران، عربستان سعودی، امارات متّحده عربی، سودان، ترکیه، مالزی، نیجریه، اندونزی، لوگزامبورگ، و جزیره موریس؛ بانک توسعه اسلامی و مؤسسه اسلامی توسعه بخشهای خاصّ عضو مؤسسه بینالمللی اسلامی مدیریت نقدینگی هستند.8
بهرغم تحقیقات گوناگون در زمینه مدیریت نقدینگی، هنوز خلأ علمی مرتبط با ابزارهای مدیریت نقدینگی و ارائه راهکارهای مناسب در بانکداری اسلامی احساس میشود. این پژوهش با ارائه این ابزارها در قالب یک بسته متناسب با انواع نیازهای نقدینگی در بانکداری اسلامی، از پژوهشهای یادشده متمایز است.
اهمیت مدیریت نقدینگی
ترازنامه بانکها دارای دو قسمت است: 1) داراییها؛ 2) بدهیها. بدهیها نشان میدهند که بانک منابع خود را از چه راهی تأمین کرده است. این منابع ممکن است سپردههایی باشد که سرمایهگذاران در بانک به امانت گذاشتهاند؛ نیز ممکن است از طریق دیگر بانکها و غیره به دست آمده باشد که نشاندهنده تعهّدات بانک به صاحبان آنهاست و باید در موعد مقرّر بازگردانده شود. داراییهای بانک نیز تسهیلاتی میباشد که به متقاضیان واگذار شده است و باید در موعد مقرّر دریافت شود. نکته اینجاست که سررسید داراییها و بدهیها یکسان نمیباشد و این امر میتواند بانک را با ریسک نقدینگی مواجه نماید که باید مدیریت شود.
مدیریت نقدینگی شامل پیشبینی نیازهای نقدینگی بانک و مسئله تأمین این نیازها با حدّاقلّ هزینه ممکن است. بانکها، به دو دلیل عمده، به نقدینگی نیاز دارند: 1) پاسخ به نوسانات پیشبینینشده ترازنامه بانک؛ 2) جذب منابع جدید به منظور تخصیص و در نتیجه کسب درآمد.9 بر این اساس، برنامهریزی نقدینگی بانکها در دو سطح انجام میشود.
سطح اوّل به مدیریت ذخایر، شامل الزامات حسابداری، رویّههای محاسبه ذخایر قانونی و... مربوط میشود. مبادلات روزانه مشتریان منجر به تغییر مانده روزانه و در نتیجه تغییر پرتفوی سرمایهگذاری و بدهیها میشود. مهمترین وظیفه در مدیریت نقدینگی بررسی وضعیت نقدینگی است تا ذخایر قانونی تأمین شد و وجوه نقد کافی برای تامین نیازهای مشتریان وجود داشته باشد.
از یک سو، بانکها به علّت کمبود ذخایر جریمه میشوند و از سوی دیگر، مازاد ذخایر نیز هیچ نوع درآمدی برای آنها ندارد؛ از اینرو، در محاسبه ذخایر دقت میکنند. اگر به نوعی افزایش یا کاهشی در ذخایر پیشبینی کنند، میکوشند آن را از طریق اوراق بازار پول مدیریت کنند؛ یعنی اقدام به خرید گواهی در صورت مازاد ذخایر و ستقراض از بانک مرکزی در صورت کمبود ذخایر میکنند.اما سطح دوم مدیریت نقدینگی شامل پیشبینی خالص وجوه مورد نیاز با توجه به عوامل روندی، فصلی، چرخهای و رشد کلان بانک میباشد. این دوره برنامهریزی بلندمدتتر، و شامل تناوبهای ماهانه میشود.10
راهبردهای تاریخی مدیریت نقدینگی
از نظر تاریخی، پنج نوع راهبرد در رابطه با مدیریت نقدینگی اتّخاذ شده است.11
1. نظریه وامهای تجاری
مدیریت نقدینگی ابتدا بر مدیریت داراییها تمرکز داشت و به شدّت با سیاستهای اعتباری در هم آمیخته بود. تا پیش از سال 1930م، بانکها مطابق با نظریه اعتبارات تجاری فقط اقدام به اعطای اعتبارات کوتاهمدت میکردند و بدین ترتیب، خود را در وضعیت مناسب نقدینگی قرار میدادند.
2. نظریه قابلیت تبدیل
این نظریه بیانگر مفهوم مدیریت داراییهای نقد است. طبق این نظریه، هر نوع دارایی نقد برای پاسخگویی به نیازهای نقدینگی مورد استفاده قرار میگرفت. در واقع، بانک میتوانست با نگهداری تعدادی دارایی نقد (مانند اوراق بهادار دولتی)، و فروش آنها در بازار دست دوم، هر زمان آمادگی پاسخگویی به نیازهای نقدینگی و برداشت سپردهها را داشته باشد. کاربرد این نظریه با رشد و گسترش اوراق بهادار دولتی بعد از سال 1930 همراه بود. بانکهای کوچک، به جای تکیه بر وام، به این راهبرد تمسّک کردند؛ امّا این رهیافتِ مدیریت نقدینگی کمهزینه نبود، چون فروش داراییها به معنای از دست دادن درآمدهای آتی است.
3. نظریه درآمد قابل پیشبینی
این نظریه که از سال 1950 مورد استفاده قرار گرفت، پیشنهاد میکند: نیازمندیهای نقدینگی از محلّ درآمدهای پیشبینی شده وامها تأمین شود. مطابق این نظریه، بانکها به سرمایهگذاری داراییهای نقد ترغیب میشوند؛ ولی اینبار به صورت ساختار یافته (به نحوی که سررسید وامها و داراییها همزمان شود.) مبنای این نظریه ویژگیهای جریانات ورودی و خروجی داراییهای نقد و وامها میباشد.
4. نظریه مدیریت بدهیها
بر اساس این نظریه، بانکها برای رفع نیازهای نقدینگی خود به استقراض از بازار پول و سرمایه اقدام میکنند. هنگامی که بانکها با نیازهای آنی مواجه میشوند، به جای فروش داراییها، به استقراض وجوه دست میزنند. به این راهبرد، نقدینگی خریداریشده نیز میگویند. از مزیّتهای این راهبرد آن است که بانک تنها در زمانی که نیاز داشته باشد اقدام به استقراض مینماید و احتیاجی به نگهداری حجم بالایی از داراییهای نقد ندارد. استفاده از این راهبرد با اهرم نرخ بهره پیشنهادی برای استقراض وجوه همراه است؛ بدین معنا که اگر بانک وامگیرنده به حجم نقدینگی بیشتری نیاز داشته باشد، نرخ بهره پیشنهادی بالاتر خواهد بود.
5.نظریه مدیریت متوازن دارایی و بدهی
بانکها امروزه، برای رفع نیازهای نقدینگی، از مدیریت همزمان و متوازن داراییها و بدهیها استفاده میکنند. از یک سو، اعتماد به نقدینگی استقراضی ذاتاً پرخطر است و از سوی دیگر، هزینههای نگهداری داراییهای با قابلیت نقدینگی بالا، زیاد است؛ از اینرو، اغلب بانکها ـ در انتخاب راهبرد مدیریت نقدینگی ـ موازنهای انجام میدهند و از هر دو راهبرد استفاده میکنند.
در مدیریت نقدینگی متوازن، برخی از نیازهای نقدینگی مورد انتظار به صورت داراییهای با قابلیت نقدینگی بالا نگهداری میشود (معمولاً اوراق بهادار و سپردههای نزد سایر بانکها)؛ بقیه نیازهای نقدینگی مورد انتظار نیز با نظمی از پیش تعیینشده در سقف اعتبارات، از طریق بانکهای طرف معامله و دیگر تأمینکنندگان وجوه تأمین میشود.
ابزارهای مدیریت نقدینگی در بانکداری سنّتی
بروز مشکل نقدینگی برای بانک، علاوه بر زیانی که برای مشتریان دارد، به سرعت میتواند به مؤسسه های اعتباری دیگر سرایت کند و باعث سقوط نظام مالی یک کشور شود. نظر به اهمیت این مطلب، ابزارهایی مانند بیمه سپرده، ذخیره قانونی نزد بانک مرکزی، و دسترسی به نقدینگی بانک مرکزی، برای مدیریت نقدینگی ایجاد شدهاند. میزان تنوّع ابزارهای مدیریت نقدینگی به میزان توسعهیافتگی مالی کشور بستگی دارد،12 مهمترین ابزارهای مدیریت نقدینگی بانکهای سنّتی عبارتاند از:
1. گواهی سپرده13
یکی از ابزارهای بدهی، گواهی سپرده است که بانکها به سپردهگذاران میفروشند و نرخ بهره مشخّصی را به آنها میپردازند؛ در سررسید نیز قیمت خرید اوّلیه را به آنها برمیگردانند،14 این سپردهها سی تا نود روزه هستند و برای جذب نقدینگی شرکتها یا افراد، که معمولاً برای مدت کوتاهی راکد است، ایجاد میشوند و قابل معامله در بازار ثانوی میباشند. این سپردهها معمولاً مشمول قوانین بیمهای و حدّاقلّ موجودی نزد بانک مرکزی میشوند.15
2. قرارداد بازخرید16
قرارداد بازخرید یک جابهجایی کوتاهمدت بین دارایی و ارزش نقدی معادل آن است. در این قرارداد، بانک یک دارایی را به یک شرکت تجاری یا مشتری دولتی میفروشد؛ سپس، در زمان مشخّصی، دوباره آن را میخرد. بدین ترتیب، بانک این توانایی را مییابد که دارایی خود را در زمان نیاز، به منابع نقدی تبدیل کند.
از آنجا که قیمت و زمان بازخرید دارایی توسط بانکْ در قرارداد ذکر میشود، این ابزار شبیه وام با بازدهی ثابت و سررسید مشخص است که دارایی مورد مبادله به عنوان وثیقه وام خواهد بود. معمولترین نوع دارایی که در بانکهای آمریکا برای این نوع قراردادها استفاده میشود، اسناد خزانه است.سررسید این قراردادها نیز معمولاً خیلی کوتاهمدت (در حد یک روز) است؛ ولی قراردادهای بلندمدتتر نیز در این بازار وجود دارند.17
3. استقراض از بانک مرکزی
استقراض از بانک مرکزی به عنوان آخرین ابزار در مدیریت نقدینگی مطرح میشود. دلیل این امر نیز مقررات بانک مرکزی برای جلوگیری از ناپایداری در نظام مالی و اعتباری است که هزینه استفاده (نرخ بهره) از این ابزار را افزایش میدهد. زمان سررسید این وامها نیز کوتاه است و بیشتر برای رفع مشکلات موقت بانکها در نظر گرفته میشود.18
4. اسناد خزانه19
این اوراق توسط دولت منتشر، و معمولاً به قیمتی کمتر از قیمت اسمی فروخته میشود؛ از اینرو، در سررسید، سودی عاید دارنده آن خواهد شد. سررسید اسناد خزانه در آمریکا بین سه تا دوازده ماه است. از آنجا که اسناد خزانه را دولت تضمین میکند، این اوراق سرمایهگذاری مطمئنی به حساب میآید. به علاوه، تغییر قیمت اسناد خزانه اندک است، از اینرو، این اوراق یکی از داراییهای نقدشونده بانکها شمرده میشود. در ایران، اوراق مشارکت دولت نقشی مشابه اسناد خزانه دارد؛ با این تفاوت که بانکهای دولتی فروشندگان این اوراق شناخته میشوند.20
5. بازار بینبانکی21
یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت نقدینگی در کشورهای پیشرفته، بازار بینبانکی است. در این بازار، بانکهایی که به نقدینگی نیاز دارند، از دیگر بانکها به صورت کوتاهمدت وام میگیرند. معمولاً زمان سررسید یک شب تا یک سال است. بانکهای بزرگ برای تأمین نیاز نقدینگی خود معمولاً منابع راکد بانکهای کوچکتر را میخرند.22
6. . اوراق تجاری شرکتها23
اوراق تجاری را شرکتها و نهادهای مالی و اعتباری به منظور استقراض از بازار سرمایه منتشر میکنند. این اوراق معمولاً بدون پشتوانه دارایی است و برای تأمین مالی کوتاهمدت (حداکثر 270 روزه) به فروش میرسد. در زمان فروش، قیمت اوراق تجاری کمتر از قیمت اسمی است؛ در زمان سررسید، ناشر موظّف است قیمت اسمی آن را پرداخت کند. از اینرو، نرخ بهرهای برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفتهشده برای اوراق تجاری ایجاد میشود. مبالغ این اوراق معمولاً به قدری است که فقط نهادهای مالی و اعتباری میتوانند به خرید آنها اقدام کنند.24
7. تأییدیه بانک25
تأییدیه بانک تسهیل کننده معاملات تجاری است. یک تأییدیه مشخّص، به معامله مقدار معیّنی کالا مربوط میشود. تأییدیه بانک بیانگر تعهّد پرداخت مبلغ مشخّصی در زمان مشخّصی است. این تأییدیه بنا به درخواست خریدار کالا (که نزد بانک معتبر است) صادر میشود و یکی از تعهّدات بانک به حساب میآید.
بانک موظَف است، در موعد مقرّر، مبلغ مندرج در تأییدیه را به حامل آن تحویل دهد. با صدور تأییدیه بانک، ارزش اعتباری بانک جایگزین ارزش اعتباری فرد میشود. این تأییدیهها در بازار ثانوی قابل معامله هستند؛ ارزش آنها برای مبادلات ثانوی معمولاً کمتر از ارزش اسمی آنهاست. با توجه به ضمانت بانک، تأییدیهها داراییهای ایمنی به شمار میآیند و نرخ تنزیل آنها در حدود نرخ بهره گواهیهای سپرده است.26
8. تبدیل داراییهای بانک به اوراق بهادار
در سالیان اخیر، یکی از رایجترین روشها برای جبران کمبود نقدینگی در بانکهای سنّتی تبدیل وامهای رهنی و غیررهنی به اوراق بهادار رهنی و تعهّدات با پشتوانه بدهی (وام)27 بوده است. این ابزارها داراییهای بانک را نقد، از ترازنامه جدا، و بدین وسیله، منابع را از خارج بانک تأمین میکنند. اگرچه این روش در ابتدا مفید و بهترین راهحل بود، ولی گرایش به مقرّراتزدایی و سفتهبازی بانکهای سنتی (و استفاده بیرویّه) آن را از ماهیت اصلی خارج، و به عامل اصلی ریسک تبدیل کرد که منجر به بحران مالی شد.28
9. استفاده از مشتّقات اعتباری
بانکها و نهادهای سپردهپذیر، برای مدیریت ریسک نقدینگی، به طور عمده دو راهکار پیشرو دارند:
1. مدیریت از طریق خرید نقدینگی؛29
2. مدیریت از طریق نقدینگی انباشته.30
در گذشته، نهادهای سپردهپذیر از روش دوم برای مدیریت ریسک نقدینگی استفاده میکردند؛ امّا امروزه، بیشتر بانکهای تجاری جهان از روش اوّل برای مدیریت این ریسک استفاده میکنند. بدین منظور، آنها ابزارهای مشتّقه را به کار میگیرند. این ابزارها عبارتاند از: تاختهای نکول اعتباری،31 اختیارات معامله روی شاخصهای مشتّقات اعتباری،32 اسناد اعتباری با کوپن ساختاریافته33 و تعهّدات با پشتوانه بدهی (وام) ترکیبی.34
این ابزارها مستلزم محاسبات بسیار پیچیده و دانش ریاضی به منظور ارزیابی و قیمتگذاری هستند و در بانکهای پیشرفته مورد استفاده گسترده قرار میگیرند. البته، خطر افراط در استفاده از این ابزارها نیز وجود دارد؛ اگر مقرّرات بازدارنده نباشد، ممکن است به ماهیت ضدِّ فلسفه وجودی تبدیل شود.35
نیاز بانکهای اسلامی به مدیریت نقدینگی
اکثر شکستهای بانکها به دلیل مشکلاتی است که این نهادها در مدیریت نقدینگی دارند. بانکهای اسلامی، همچون بانکهای سنّتی، به ریسک نقدینگی و مشکلات آن دچارند در نتیجه، مدیریت مطلوب نقدینگی برای بانکهای اسلامی بسیار دشوار است. بانکهای اسلامی لغزشناپذیر نیستند؛ آنها ممکن است مانند بانکهای سنّتی گرفتار خطا شوند. از اینرو، مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی پیچیدهتر از بانکداری سنّتی است؛ زیرا اکثر ابزارهای سنّتی مورد استفاده در مدیریت نقدینگی، مبتنی بر بهره هستند و استفاده از آنها جایز نیست.36
از اینرو، باید برخی ابزارها را تغییر داد یا ابزارهای جدیدی ارائه نمود تا بانکهای اسلامی، توانایی استفاده آن ها را داشته باشند. مطالعات نشان داده است که بانکهای اسلامی پنجاه درصد بیشتر از بانکهای سنّتی، دارایی نقد نگهداری میکنند. در سال 2002، از 6/13 میلیارد دلار دارایی این بانکها، 3/6 میلیارد دلار به صورت نقد نگهداری میشد. این داراییها عمدتاً بازده بسیار پایین و حتی صفر دارند. از اینرو، آمار نشان میدهد که بانکهای اسلامی در این زمینه، نسبت به بانکهای سنّتی، از رقابتپذیری کمتری برخوردار هستند.37
با توجه به اهمیت و ضرورت مدیریت نقدینگی در بانکداری اسلامی و نظر به ممنوعیت ربا در اسلام و الغای کارکرد آن در نظام اقتصاد اسلام، بانکهای اسلامی نمیتوانند از ابزارهای مبتنی بر بهره استفاده نمایند؛ بنابراین، ضروری است این بانکها از ابزارهایی غیر از وام، اوراق قرضه، و مانند آنها استفاده کنند تا هدف جذب و هدایت پساندازهای پراکنده مردم جهت دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی برآورده، و در عین حال، رونق و تنوّع بازار سرمایه محقّق شود.
محدودیتهای کنونی بانکهای اسلامی در مدیریت نقدینگی
امروزه بانکهای اسلامی در امر مدیریت نقدینگی، با دو محدودیت اساسی نسبت به بانکداری سنّتی مواجه هستند:
1. ضرورت به کارگیری وجوه مازاد، برای جلوگیری از کاهش سودآوری در مقایسه با بانکداری سنّتی.
2. ضرورت تطبیق نیازهای نقدینگی کوتاه مدت، برای جلوگیری از خطر مواجهه با کسری نقدینگی.
در حال حاضر، فقط یک بازار ثانوی کوچک برای مدیریت نقدینگی میان بانکهای اسلامی وجود دارد. از سویی معمولاً داراییهای بانکهای اسلامی در بازار ثانوی قابل خرید و فروش نیستند، زیرا فعّالان بازار نمیتوانند توافقات لازم را در میان خود ایجاد نمایند؛ از سوی دیگر، بانکهای اسلامی از سرمایهگذاری در ابزارهای دارای درآمد ثابت مانند اسناد خزانه ناتواناند.
مسئله دیگر، نبود معاملات بینبانکی است، امروزه بازار بین بانکی حتی در مقیاس کوچک نیز برای خیلی از بانکهای اسلامی شکل نگرفته است. این مسأله ناشی از تعداد کم فعالان بازارهای بین بانکی و بازار سرمایه اسلامی است. از سوی دیگر ابزارهای کوتاهمدت مطابق شرع با رتبه اعتباری A نیز هنوز وجود ندارد؛ زیرا تمامی اوراق دولتی با رتبه A، مبتنی بر بهره هستند. رشد ابزارهای مطابق شرع نیز به دلیل پیچیدگی عملیاتی توسعه محصولات، بهکندی پیش میرود.38
ظرفیتهای بانکهای اسلامی برای مدیریت نقدینگی
اگرچه در زمینه ابزارهای مطابق شرع کمبودهایی وجود دارد، ولی برخی بانکهای اسلامی، به منظور به جریان انداختن وجوه نقد مازاد، از روشهایی چون مرابحه کالا استفاده میکنند؛ با اینکه این ابزار برای این هدف مناسب نبوده و کارایی لازم را ندارد. برخی، از گزینههای دیگر مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک اسلامی کمک میگیرند. برخی پیشنهادهای نیز وجود دارد که تاکنون در عمل اجرایی نشده است، مانند:
گواهیهای سپرده ساده؛39
گواهیهای سپرده مرتبط با شاخص؛40
اوراق تجاری اسلامی کوتاهمدت؛41
اوراق گواهیهای مشاع سرمایهگذاری یکپارچه؛42
گواهیهای نرخهای مورد انتظار سود؛43
گواهی اجاره مشاع و گواهی نرخ مورد انتظار اجاره؛44
گواهی مشارکت در تعهّد شرکتی؛45
گواهی زکات؛46
گواهی سرمایه انسانی.47و48
پی نوشت ها:
1. Frank Fabozzi, Modigliani and Ferri, Foundations of Financial Markets and Institutions Upper Saddle River, N.J:Prentice-Hall, P. 40
سیدعباس موسویان، بانکداری اسلامی، ص 3.
2. گروه مطالعات ریسک بانک اقتصاد نوین، مدیریت دارایی بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ص 171.
3. عباس عربمازار و حسنعلی قنبری، «مبانی نظری مدیریت نقدینگی در بانکها»، مجموعه مقالات هشتمین سمینار بانکداری اسلامی، ص 127.
4. گروه مطالعات ریسک بانک اقتصاد نوین، مدیریت دارایی ـ بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ص 215.
5. Yeager & Seitz ,Institution Management, Englewood Cliffs, N.J Prentice-Hall International Inc,Third ed, p. 230. 7. International Islamic Financial Market
8. گروه مطالعات ریسک بانک اقتصاد نوین، مدیریت دارایی- بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ص 139 و ثابتی کهنمویی، «طراحی و اجرای مدل بهینه نقدینگی بانکها»، مجموعه مقالات هجدهمین همایش بانکداری اسلامی، ص492.
9. گروه مطالعات ریسک بانک اقتصاد نوین، مدیریت دارایی ـ بدهی و ریسک نقدینگی در مؤسسات مالی، ص 139؛ معصومه ثابتی کهنمویی، «طراحی و اجرای مدل بهینه نقدینگی بانکها»، ص 492.
10. Timothy & Scott, Macdonald, Bank Management, p. 576.
11. علی دیواندری و همکاران، «نقش بانکها در انتشار اوراق قرضه اسلامی صکوک»، مجموعه مقالات هجدهمین همایش بانکداری اسلامی، ص 38-35.
12. داود سوری و محمد وصال، «روشهای نوین تأمین مالی و مدیریت نقدینگی در بانک»، مجموعه مقالات نوزدهمین سمینار بانکداری اسلامی، ص 232.
13. Certificate of Deposit (CD)
14. Fredric.S Mishkin, Economics of Money, Banking and Financial Markets, p. 44
15. داود سوری و محمد وصال، «روشهای نوین تأمین مالی و مدیریت نقدینگی در بانک»، همان، ص 324.
16 Repurchase Agreements (Repos)
17. همان.
18. همان.
19. Treasury Bills
20. همان.
21. Interbank Market
22. همان، ص 236.
23. Commercial Papers
24. همان، ص 236.
25. Banker΄s Acceptance
26. همان، ص237-236.
27. Collateralized Loan Obligation (CDO) 35. همان.
36. Yeager, Fred C. & Neil E.Seitz, Liquidity Management in Islamic Banking: A Comparative Study with Conventional Banks, Ibdi, P. 57.
37. داود سوری و محمد وصال، «روشهای نوین تأمین مالی و مدیریت نقدینگی در بانک»، همان، ص 240.
38. Yeager, Fred C. & Neil E.Seitz, Liquidity Management in Islamic Banking: A Comparative Study with Conventional Banks, Ibid, P. 58. 40. Index-linked loan certificates 43. Expected rate of dividends certificates 46. Zakah certificate 48. Ibid, P. 59
سیدعباس موسویان، دانشیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
مجتبی کاوند، کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشگاه امام صادق(ع
منبع: دو فصلنامه معرفت اقتصادی شماره3
ادامه دارد...............