0

بانک مقالات بینایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 7 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):284-288.
 
بررسي ميزان درد بعد از عمل فتورفركتيوكراتكتومي در محيط سرد
 
فاضل فرهاد*,دهقاني عليرضا,اخلاقي محمدرضا,رضايي ليلا,پيمان عليرضا,شجاعي صديقه
 
* اصفهان، خيابان مدرس،‌ بيمارستان فيض، مركز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان
 
 

هدف: مقايسه ميزن درد بعد از عمل فتورفركتيوكتيوكراتكتومي در محيط سرد (cooling PRK) و روش معمول PRK.
روش پژوهش: اين كارآزمايي باليني بر روي
94 چشم از 47 بيمار انجام شد. يكي از دو چشم بيماراني كه جهت درمان عيب انكساري مراجعه نموده بودند، به صورت تصادفي تحت درمان با روش PRK در محيط سرد (گروه (1 و چشم ديگر با روش معمول PRK (گروه (2 جراحي شد. جهت ارزيابي ميزان درد بيماران از مقياس (visual analogue scale) VAS در ساعات 6 و 12 و روزهاي 2 و 3 بعد از عمل استفاده شد. هم چنين حدت بينايي، كدورت قرنيه و ادم پلك و ملتحمه در دو گروه بررسي و مقايسه شد.
يافته ها: متوسط سن بيماران مورد مطالعه
24.8±4.5 سال (محدوده 18-36 سال) و ميانگين عيب انكساري آنان 3.6±1.6 ديوپتر بود. ميانه شدت درد در گروه (1) در 6 و 12 ساعت اول به ترتيب 15 و 10 و در ساعات 24 و 48 صفر بود. ميانه شدت درد در گروه (2) در 6 ساعت اول 30، در 12 ساعت اول 15 و در ساعات 24 و 48 صفر بود كه در 6 ساعت اول اختلاف دو گروه از نظر آماري معني دار بود. هر دو گروه فاقد عوارض ناخواسته بودند.
نتيجه گيري: روش
PRK در محيط سرد در كاهش شدت و ميزان درد، تسريع بهبود درد و حفظ شفافيت قرنيه بيماران موثر مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 9 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):298-303.
 
تخليه زودهنگام خون ريزي فوق مشيميه اي تاخيري متعاقب جراحي گلوكوم
 
پاكروان محمد*,يزداني شاهين,كوهستاني نسيم,دوزنده آزاده,قسامي محمود,شهشهان سيدمرتضي
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: ارزيابي اثر سيكلوفتوكوآگوليشن از طريق تماس با اسكلرا در بيماران مبتلا به افزايش غيرقابل كنترل فشار داخل چشم به دنبال عمل جراحي ويتركتومي عميق با يا بدون وجود روغن سيليكون در چشم.
روش پژوهش: اين مطالعه گذشته نگر بر روي داده هاي موجود
35 چشم از 35 بيمار با سابقه عمل ويتركتومي عميق، صورت گرفت. در گروه مورد بررسي به منظور كنترل فشار داخل چشم، درمان سيكوفتوكوآگولاسيون از طريق تماس با اسكلرا انجام شده بود. ليزر مورد استفاده از نوع ديود با طول موج 810 ميلي متر بود كه به مدت 2 ثانيه با قدرت 1-3 وات و به تعداد 25-30 نقطه، توسط پروب G از طريق تماس با اسكلرا اعمال گرديده بود. متغيرهاي مورد بررسي شامل حدت بينايي، فشار داخل چشم، تعداد اعمال جراحي قبلي، دفعات سيكلوفتوكوآگوليشن و تعداد داروهاي پايين آورنده فشار داخل چشم بودند.
يافته ها: بيماران به طور متوسط
13.31±4 ماه (از 6 تا 60 ماه) پي گيري شدند. ميانگين فشار داخل چشم با حداكثر درمان قبل از سيكلوفتوكوآگوليشن 12) 33.46±9.8 تا (38 ميلي متر جيوه بود كه در آخرين معاينه پس از ليزر درماني همراه با حداكثر دارو به 16.57±8.21 (2 تا (46 ميلي متر جيوه كاهش يافت (P<0.001). تعداد داروهاي كنترل كننده فشار چشم از 2.6±1.09 دارو قبل از ليزر درماني به 1.31±0.99 دارو در آخرين معاينه رسيد (P<0.001). موفقيت كلي در 29 بيمار 83) درصد) و موفقيت كامل در 9 بيمار 26) درصد) به دست آمد. عوارض ايجاد شده شامل هيپوتوني 3) درصد)، خون ريزي موقت اتاق قدامي 8) درصد) و يك مورد از دست رفتن بينايي 3) درصد) بود.
نتيجه گيري: سيكلوفتوكوآگوليشن با استفاده از ليزر ديود و از طريق اسكلرا، روشي مطمئن و كم عارضه مي باشد كه در مبتلايان به افزايش غيرقابل كنترل فشار داخل چشم به دنبال جراحي ويتركتومي عميق و عدم پاسخ به درمان طبي توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 2 : بينا بهار 1389; 15(3 (پي در پي 60)):167-176.
 
پيوند كراتوليمبال آلوگرافت در بيماران مبتلا به كمبود كامل سلول هاي بنيادي ليمبوس
 
برادران رفيعي عليرضا*,عبداللهي آسيه,جبارپور‌بنيادي محمدحسين,ميردهقان سيدعلي,زارع جوشقاني محمد,عين الهي بهرام,جوادي محمدعلي,كريميان فريد,جعفري نسب محمدرضا
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدارفرد (خيابان اميرابراهيمي)، پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: بررسي نتايج پيوند كراتوليمبال آلوگرافت (KLAL) در بيماران مبتلا به كمبود كامل سلول هاي بنيادي ليمبوس.
روش پژوهش: در اين مجموعه موارد مداخله اي، به صورت آينده نگر بيماران مبتلا به كمبود كامل سلول هاي بنيادي ليمبوس با مقادير طبيعي توليد اشك، وارد مطالعه شدند. تعداد 27 مورد KLAL بر روي 21 چشم از 20 بيمار انجام و پس از آن جهت سركوب ايمني سيكلوسپورين و ميكوفنولات موفتيل تجويز شد. تمام بيماران از لحاظ بهبود ديد، بقاي پيوند و عوارض جراحي بررسي شدند.
يافته ها: متوسط زمان پي گيري 22.4±11.83 ماه 6.39) ماه) و ميانگين ديد قبل از عمل و ديد نهايي به ترتيب 2.53±0.21 و 1.49±0.77 لوگمار (P<0.001) بود. در 6 مورد بافت اپي تليوم قرنيه پس از پيوند ايجاد نگرديد و به عنوان شكست اوليه در نظر گرفته شد. متوسط بقاي پيوند 14.23±1.5 ماه و ميزان بقاي 12 و 20 ماهه به ترتيب 61.9 و 31 درصد بود. عوارض شامل 6 مورد زخم قرنيه،‌2 مورد گلوكوم و 1 مورد نازك شدن اسكلرا بود.
نتيجه گيري: در پي گيري ميان مدت، پيوند كراتوليمبال آلوگرافت در بهبود ديد بيماران مبتلا به كمبود كامل سلول هاي بنيادي ليمبوس موثر است. البته نتيجه گيري قطعي نياز به پي گيري طولاني مدت دارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 3 : بينا بهار 1389; 15(3 (پي در پي 60)):177-185.
 
كاهش سلول هاي بنيادي ليمبوس در كراتوپاتي مزمن و ديررس ناشي از گاز خردل
 
برادران رفيعي عليرضا*,جوادي محمدعلي,رضايي كنوي مژگان,جبارپور‌بنيادي محمدحسين,اصلاني مهدي,جمالي حسين,كريميان فريد
 
* تهران، پاسداران،‌بوستان نهم، خيابان پايدارفرد (خيابان اميرابراهيمي)، پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: ارزيابي سلول هاي بنيادي ليمبوس با استفاده از ايمپرشن سيتولوژي (IC) در بيماران مبتلا به كراتوپاتي مزمن و ديررس ناشي از گاز خردل.
روش پژوهش: در اين مجموعه  موارد توصيفي، 35 چشم از 18 مرد مبتلا به كراتوپاتي مزمن و ديررس ناشي از گاز خردل به روش پي در پي تحت IC قرار گرفتند. وجود سلول هاي جامي در سمت قرنيه اي نمونه ها به عنوان كمبود سلول هاي بنيادي در نظر گرفته شد. شدت درگيري به سه گروه خفيف،‌ متوسط و شديد و بر حسب مناطق مختلف قرنيه تقسيم بندي شد. رابطه بين طبقه بندي باليني و يافته هاي IC تحت بررسي قرار گرفت.
يافته ها: حداقل در يك ربع قرنيه در تمام 35 چشم تحت بررسي، كمبود سلول هاي بنيادي ليمبوس مشاهده گرديد. شدت درگيري قرنيه در ربع نازال و تمپورال (P=0.266) و ربع فوقاني و تحتاني (P=0.263) مشابه بود. شدت درگيري باليني نواحي افقي (ربع نازال و تمپورال) نسبت به نواحي عمودي (ربع فوقاني و تحتاني) شديدتر بود (P<0.001). رابطه آماري بين شدت كمبود سلول بنيادي و شدت درگيري باليني يافت نشد (P=0.893). از نظر نتايج IC (وجود يا عدم وجود سلول هاي جامي) نواحي مختلف قرنيه تفاوت معني داري نداشتند (P=0.378).
نتيجه گيري: درجات متفاوتي از كمبود سلول هاي بنيادي در بيماران مبتلا به كراتوپاتي مزمن و ديررس ناشي از گازخردل وجود دارد. علايم باليني در نواحي نازال و تمپورال شديدتر است. در اين مطالعه شدت كمبود سلول هاي بنيادي و تظاهرات باليني، رابطه معني دار آماري نداشتند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 12 : بينا زمستان 1389; 16(2 (پي در پي 63)):169-172.
 
معرفي يک بيمار با تشخيص تومور سلول گرانولر
 
سالور سلطان حسين*,رضايي كنوي مژگان,کريمي سعيد
 
* دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي
 
 

هدف: معرفي يک بيمار با تشخيص تومور سلول گرانولر حدقه که تومور بسيار نادري است.
معرفي بيمار: خانم 55 ساله اي با شکايت از دوبيني دو چشمي و انحراف چشم راست از 3 سال قبل مراجعه کرد. در معاينه ظاهري، يک توده سفت و بدون درد در ناحيه پلک تحتاني چشم راست وجود داشت که طي سال گذشته به تدريج بزرگتر شده بود. –CT اسکن حدقه، يک توده با حاشيه مشخص در قسمت تحتاني حدقه راست با درگيري ماهيچه راست تحتاني را نشان داد. نمونه برداري ساب توتال از توده و مطالعات هيستوپاتولوژي و ايمونوهيستوشيمي، تومور سلول گرانولر را نشان داد. پس از جراحي، علايم بيمار بهبود يافتند ولي به علت باقي ماندن قسمتي از تومور، بيمار براي پرتودرماني ارجاع داده شد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 3 : بينا پاييز 1389; 16(1 (پي در پي 62)):19-25.
 
بررسي عملکرد بينايي پس از پيوند لايه اي قدامي عميق قرنيه: جداسازي لايه دسمه در مقابل پره دسمه
 
جوادي محمدعلي*,فيضي سپهر,ملايي فريده,کريمي سعيد,فروزنده آزاده
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدارفرد(خيابان امير ابراهيمي)، پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: مقايسه حدت بينايي و نتايج عيب انکساري بيماران پس از پيوند لايه اي عميق قدامي قرنيه (DALK) به روش انور، بر اساس ميزان موفقيت تشکيل حباب بزرگ (big-bubble) حين عمل پيوند.
روش پژوهش: در اين مطالعه هم گروهي موازي گذشته نگر
(parallel historical cohort) ، چشم هايي که به علت قوز قرنيه تحت عمل جراحي DALK به روش حباب بزرگ قرار گرفته بودند به دو گروه تقسيم شدند. در گروه (1) لايه دسمه برهنه به دست آمد و در گروه (2) به علت عدم تشکيل حباب بزرگ به اجبار جداسازي دستي و لايه لايه قرنيه انجام شد. دو گروه بر اساس بهترين ديد اصلاح شده با عينک(BSCVA) ، مقدار آستيگماتيسم حاصل از کراتومتري و عيب انکساري در ماه هاي 1، 3، 6، 12 و حداقل 3 ماه پس از برداشتن تمام بخيه ها با يکديگر مقايسه شدند.
يافته ها: در مجموع 110 چشم با سابقه عمل
DALK به علت قوز قرنيه وارد مطالعه شدند. در 93 چشم ( 84.5 درصد)، لايه دسمه برهنه به دست آمد (گروه 1) و در 17 چشم ( 15.4درصد) مقداري از استروماي خلفي در محل باقي ماند (گروه 2). ميانگين مدت زمان پي گيري بيماران 20 ±8 و 20 ±7 ماه (P=0.68) به ترتيب در گروه (1) و (2) بود. در ماه هاي اول(P=0.001) ، سوم  (P<0.001) ششم (P=0.003) و دوازدهم (P=0.002) بعد از عمل،BSCVA در گروه اول به صورت معني داري از گروه دوم بهتر بود، اما در پايان مطالعه تفاوت معني داري بين دو گروه مشاهده نگرديد (P=0.18) دو گروه از نظر آستيگماتيسم کراتومتري و عيب انکساري معادل کروي در طي مدت پي گيري با يکديگر قابل مقايسه بودند.
نتيجه گيري: باقي ماندن استروماي خلفي قرنيه حين عمل DALK به روش انور، بهبود ديد را به تاخير مي اندازد، البته سرانجام حدت بينايي معادل افرادي خواهد شد که حين پيوند به غشاي دسمه برهنه دست مي يابند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا پاييز 1389; 16(1 (پي در پي 62)):42-50.
 
تظاهرات باليني و نتايج جراحي جداشدگي رگماتوژن شبکيه اطفال
 
مليحي محسن,سهيليان مسعود*,رمضاني عليرضا,رستمي پويا,ياسري مهدي,احمديه حميد,دهقان محمدحسين,آذرمينا محسن,مراديان سيامك
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدارفرد (خيابان امير ابراهيمي)، پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: بررسي تظاهرات باليني و نتايج عملکردي و آناتوميک مداخلات جراحي در جداشدگي رگماتوژن شبکيه (RRD)  اطفال.
روش پژوهش: در اين مجموعه موارد توصيفي، کودکان مبتلا به
RRD که در بيمارستان لبافي نژاد تهران در طول ده سال (1375 - 1384)، تحت عمل جراحي قرار گرفته و حداقل 6 ماه پي گيري شده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. با توجه به علت جداشدگي شبکيه، بيماران به 5 گروه اصلي ناهنجاري هاي مادرزادي – تکاملي (48 چشم)، ضربه (54 چشم)، نزديک بيني (12 چشم)، سابقه قبلي جراحي چشم (10 چشم) و علل ديگر (3 چشم) تقسيم شدند. متغيرهاي مورد بررسي شامل خصوصيات جمعيتي، باليني، نتايج جراحي و خصوصيات چشم مقابل بود.
يافته ها: تعداد 127 چشم از 108 بيمار (80.6 درصد مرد) با ميانگين سن 12.1±4.1 سال، وارد مطالعه شدند. عمل جراحي اوليه در 31 درصد از چشم ها، اسکلرال باکل و در 63 درصد ويترکتومي بود. بيماران به طور متوسط 34±21 (ميانه 33) ماه پي گيري شدند. چسبندگي مجدد شبکيه در 79.4 درصد چشم ها در آخرين پيگيري مشاهده گرديد. حدت بينايي معادل 20.200 يا بيشتر در 14 درصد چشم ها قبل از عمل وجود داشت که در آخرين پيگيري به 47.9 درصد افزايش يافت .(P=0.001) در بررسي چشم مقابل بيماران، در 82.2 درصد موارد، ساير بيماري هاي شبکيه (اغلب استحاله لاتيس) مشاهده گرديد.
نتيجه گيري: در اين مطالعه، علت اصلي جداشدگي رگماتوژن شبکيه در اطفال ضربه و اختلالات مادرزادي – تکاملي شناخته شد. با وجود پيچيدگي جداشدگي رگماتوژن شبکيه و اختلالات تهديد کننده بينايي در کودکان، نتايج ساختاري و عملکردي جراحي قابل قبول مي باشد. با توجه به شيوع بالاي مشکلات چشم مقابل در کودکان مبتلا، معاينات منظم افتالموسکوپي در بيماران در معرض خطر توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 7 : بينا پاييز 1389; 16(1 (پي در پي 62)):51-55.
 
تاثير کج کردن طرفي سر بر محور آستيگماتيسم چشم
 
فشاركي حميد*,عزيززاده احمد,قريشي سيدمحمد,كيان ارثي فرزان,اخلاقي محمدرضا,عطارزاده حسين,نصرالهي كبري,فصيحي محمد,بديعي سجاد
 
* اصفهان، مركز تحقيقات بيماري هاي چشم، بيمارستان فيض
 
 

هدف: مطالعات اخير وجود پديده جبراني معکوس چشم (COCT: compensatory ocular countertorsion) متعاقب تيلت يا کج کردن طرفي سر را مورد ترديد قرار داده اند، بدين منظور اين مطالعه جهت تعيين نحوه عملکرد پديده COCT صورت پذيرفت.
روش پژوهش: تعداد 80 چشم مبتلا به آستيگماتيسم منظم برابر يا بيش از 2 ديوپتر با اتورفرکشن سيکلوپلژيک وارد مطالعه شدند. افراد مورد مطالعه غير از عيب انکساري، اختلال چشمي ديگري نداشتند. اتورفرکشن عيني (
objective) در حالت اوليه با قرار گرفتن سر در حالت عمودي و همچنين در زواياي 5، 10، 15، 20 و 25 درجه در سمت راست و چپ انجام گرفت. هر گونه تغييري در محور آستيگماتيسم به عنوان اختلال COCT در نظر گرفته شد. جهت انجام محاسبات فوق يک وسيله تيلتومتر طراحي شد که بدون ايجاد اختلال در انجام اتورفرکشن در وضعيت هاي مختلف، بر روي سر بيمار قرار مي گرفت.
يافته ها: تعداد 70 چشم مراحل مطالعه را به طور کامل طي کردند. ميانگين سن بيماران- 48) 26.5±4.96  15) سال و ميانگين ميزان چرخش معکوس جبراني چشم برابر با (0– 5) 1.87±1.81 درجه در تيلت 5 درجه سر و(0– 20) 6.91±4.96درجه در تيلت 25 درجه سر بود. ميزان چرخش معکوس چشم در تغيير محل سر به طرف چپ به طور معني داري کمتر از ميزان چرخش معکوس چشم در موقعيت تيلت به سمت راست بود (P<0.026). ميزان Incyclotorsional COCT در يک چشم الزاما با مقدار Excyclotorsional COCT چشم مقابل برابر نبود، اما در مجموع اين عدم هماهنگي چرخش دو چشم از نظر آماري معني دار نبود (P>0.237).
نتيجه گيري:
COCT يک پديده غيرقابل اعتماد است. کوچک ترين مقدار تيلت مي تواند منجر به اشتباه در تعيين محور آستيگمات در زمان تعيين عيوب انکساري گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:21 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 8 : بينا پاييز 1389; 16(1 (پي در پي 62)):56-62.
 
مقايسه نتايج دو روش AHBT و CHBT در رسس دو طرفه عضلات راست خارجي بيماران مبتلا به اگزوتروپي
 
نبيي رضا*,عندليب ديما,صفرپور صمد,صبوري حامد رامبد,رئوفي شلاله,توكل الهام
 
* تبريز، خيابان عباسي، بيمارستان نيكوكاري
 
 

هدف: مقايسه نتايج (AHBT) Anchored hang-back technique و (CHBT) Conventional hang-back technique در رسس دوطرفه عضلات راست خارجي بيماران مبتلا به اگزوتروپي XT)).
روش پژوهش: در يک مطالعه کارآزمايي باليني تصادفي، 60 بيمار مبتلا به
XT، به تعداد مساوي مورد عمل جراحيCHBT  (گروه1) يا AHBT (گروه 2) قرار گرفتند. متغيرهاي مورد بررسي شامل مقدار انحراف قبل و بعد از عمل، سن، جنس، مقدار رسس و عوارض عمل بودند.
يافته ها: ميانگين سن بيماران گروه (1) و (2) به ترتيب
(3-42) 14.2±10.3و3-42) 11.5±9.3 ) سال و ميانگين انحراف دور و نزديک قبل از عمل براي گروه (1)، به ترتيب 35±7.0 و 34.6±6.8 پريزم ديوپتر (PD) و در گروه (2) به ترتيب، 34.6±7.1 و PD33.3±7.7 بود. ميانگين انحراف نهايي دور و نزديک بعد از عمل در گروه اول به ترتيب 8±9.4 و PD 7.2±9.1 و در گروه دوم،8.7±7.8  و PD 8.1±7.5 بود که دو گروه اختلاف معني داري نداشتند (مقايسه انحراف نزديک P=0.48 و مقايسه انحراف دور (P=0.98 در پي گيري نهايي، 63.3 درصد از بيماران گروه اول و 60 درصد از بيماران گروه دوم، در محدوده 10 PD از ارتوتروپي قرار داشتند. عارضه جدي نظير سوراخ شدن گلوب، الگويA ، 7 و انحراف عمودي، در هيچ کدام از اعضاي دو گروه مشاهده نشد. تفاوت آماري معني داري در ميزان موفقيت (P=0.79) و عوارض عمل بين دو گروه يافت نگرديد.
نتيجه گيري: ميزان موفقيت دو روش
CHBT و AHBT در رسس عضلات راست خارجي بيماران مبتلا به اگزوتروپي قابل مقايسه مي باشد و هر دو شيوه از نتايج مطلوبي برخوردار هستند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 12 : بينا پاييز 1389; 16(1 (پي در پي 62)):83-86.
 
لنفانژيوم غده اشکي
 
باقري عباس*,عموهاشمي نسيم,ميردهقان سيدعلي
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدارفرد(خيابان امير ابراهيمي)، پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: معرفي يک مورد بروز لنفانژيوم در غده اشکي.
معرفي بيمار: پسر بچه اي 6 ساله با بيرون زدگي (پروپتوز) ناگهاني و جابجايي کره چشم به سمت راست، پايين و داخل به درمانگاه اکولوپلاستيک بيمارستان لبافي نژاد مراجعه نمود. در تصويربرداري سي تي اسکن، بزرگي غده اشکي چشم راست به صورت ناهمگن مشاهده شد. پاسخ به درمان استروييدي قابل ملاحظه نبود و بيمار کانديد جراحي گرديد. در طي عمل توده کيستي و خروج مايع سياه رنگ از آن مشاهده گرديد. در نمونه بافت شناسي تشخيص لنفانژيوم غده اشکي تاييد شد. علايم باليني بيمار پس از جراحي بهبود يافت و طي پيگيري يک ساله توده عود ننمود
.
نتيجه گيري: لنفانژيوم يکي از علل محتمل تورم حاد غده اشکي به ويژه در کودکان و نوجوانان مي باشد و در مورد احتمال عود کيست شکلاتي مي بايست به والدين تذکر داده شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 2 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):252-256.
 
مشخصات اپيدميولوژيك و نتايج جراحي ترميم پارگي مجراي اشك با استفاده از لوله سيليكون ميني مونوكا
 
خاتمي نيا غلام رضا*,كرامتي اميرقاسم
 
* دانشگاه علوم پزشكي جندي شاپور اهواز
 
 

هدف: گزارش اطلاعات اپيدميولوژيك و نتايج باليني جراحي ترميم پارگي مجراي اشك با استفاده از لوله تك كاناليكولي (monocanalicualr) ميني مونوكا.
روش مطالعه: كليه بيماران كانديد جراحي ترميم پارگي مجراي اشك در طي
4 سال (1384-1387) در بيمارستان امام خميني (ره) اهواز وارد مطالعه شدند. اطلاعات عمومي و جمعيتي، علت آسيب پلك، آسيب هاي چشمي همراه، زمان آسيب تا مراجعه و ترميم جراحي همراه با لوله سيليكون ميني مونوكا مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. هر گونه شكايت و عوارض احتمالي به ويژه اشك ريزش و خروج خودبه خودي و پيش از موعد لوله سيليكون نيز ثبت گرديد. هم چنين پس از بي حسي موضعي چشم بيمار توسط قطره تتراكايين، پروبينگ تشخيصي و آزمون شستشو (irrigation test) با استفاده از محلول نرمال سالين انجام گرديد.
يافته ها: در طي مدت مطالعه،
97 بيمار به علت پارگي پلك همراه با درگيري مجراي اشكي تحت عمل جراحي قرار گرفتند. در 88 بيمار 90) درصد)، با پارگي تك كاناليكولي، عمل جراحي كارگذاري لوله سيليكون ميني مونوكا انجام شده و در 9 بيمار ديگر به علت پارگي هم زمان هر دو مجاري اشكي، كارگذاري لوله سيليكون كراوفورد صورت گرفته بود كه اين تعداد وارد مطالعه نشدند. بيماران شامل 70 مرد 79.5) درصد) و 18 زن 20.5) درصد) با ميانگين سني 25.4±17.4 سال (محدوده 12 ماه تا 75 سال) بودند. شايع ترين علت آسيب، تصادفات وسايل نقليه موتوري بود. درگيري مجراي اشكي تحتاني و فوقاني به ترتيب در 89.7) 79 درصد) و 9 بيمار 10.2) درصد) و آسيب هم زمان چشم در 32 بيمار 36.3) درصد) وجود داشت. پروبينگ تشخيصي و آزمون شستشو در مورد 56 بيمار انجام شد كه در 49 بيمار 87.5) درصد) ميله و مايع شستشو به راحتي عبور نمود و به عنوان موفقيت آناتوميك تلقي گرديد. هيچ كدام از بيماران از اشك ريزش شكايت نداشتند، در نتيجه موفقيت عملكردي معادل 100 درصد در نظر گرفته شد. عارضه اصلي بعد از عمل، خروج پيش از موعد و خودبه خود لوله بود كه در 5 بيمار 9) درصد) مشاهده شد. لوله سيليكون به طور متوسط 8 ماه (محدوده 1 تا (28 در محل كارگذاري شده باقي ماند.
نتيجه گيري: كارگذاري لوله مونوكاناليكولر ميني مونوكا، يك روش جراحي بي خطر، موثر و آسان در ترميم پارگي هاي مجاري اشكي مي باشد. برخلاف اعمال جراحي كه بر روي هر دو مجرا صورت مي پذيرند (دو كاناليكولي)، با اين روش بخش سالم مجرا و سيستم تخليه اشك در معرض خطر اسيب بيش تر قرار نمي گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 4 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):263-273.
 
عيب انكساري باقي مانده پس از جراحي آب مرواريد و عوامل موثر بر آن در بيمارستان فارابي
 
هاشمي حسن*,محمدي سيدفرزاد,مجدي مرسده,خبازخوب مهدي,زارع مهرجردي هادي,معذوري آرش,اشرفي الهام,فتوحي اكبر,جباروندبهروز محمود
 
* تهران، خيابان وليعصر، خيابان اسفندياري، بيمارستان چشم پزشكي نور، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: تعيين ميزان عيب انكساري باقي مانده پس از عمل جراحي آب مرواريد و برخي عوامل موثر بر آن.
روش پژوهش: جمعيت هدف بيماران مبتلا به آب مرواريد بودند كه طي سال هاي 1382 الي 1385 در بيمارستان فارابي تهران كانديد عمل جراحي شدند. روش نمونه گيري تصادفي ساده و معيار خروج شامل سابقه يووييت، جراحي و آسيب چشمي ثبت شده در پرونده بيماران بود. محاسبه قدرت عدسي با استفاده از فرمول SRK-II صورت پذيرفت. اختلاف عيب انكساري پس از عمل و مقدار مورد نظر، به عنوان عيب انكساري غيرمنتظره تعريف شد. اين متغير به صورت ميانگين و درصد بر اساس فواصل 0.5، 1 و 2 ديوپتر از امتروپي گزارش گرديد.
يافته ها: در پرونده
423 نفر اطلاعات بيومتري ثبت شده بود كه اين افراد وارد مطالعه شدند. ميانگين قدر مطلق عيب انكساري غيرقابل پيش بيني از بين 558 بيمار مورد مطالعه، 0.80±0.69 ديوپتر بود. اين نوع عيب انكساري در افراد با طول قدامي خلفي (AL) طبيعي چشم از كم ترين (0.72±0.61) و در افراد با AL بلند، از بيش ترين مقدار برخوردار بود (P<0.001). 41.1) 174 درصد 71.6) 301 درصد)‌و 393 نفر 93.4) درصد) به ترتيب معادل كروي 0.5، 1 و 2 ديوپتر از امتروپي داشتند. پس از عمل در موارد AL كوتاه،‌ عيب انكساري مثبت و در افراد با AL بلند، عيب انكساري منفي بود. از نظر كراتومتري، بيش ترين و كم ترين آستيگماتيسم ايجاد شده به ترتيب در روش خارج كپسولي و فيكو مشاهده شد(P<0.001).
نتيجه گيري: در اين مطالعه بر اساس فرمول SRK2، پس از جراحي آب مرواريد در بيش از 50 درصد بيماران، عيب انكساري بيش از 0.5 ديوپتر از امتروپي فاصله داشت. بر اساس يافته هاي ما، طول قدامي خلفي چشم از عوامل مهم و تاثيرگذار بر عيب انكساري باقي مانده پس از جراحي آب مرواريد مي باشد، به نحوي كه در AL بلند يا كوتاه، عيب انكساري غيرقابل پيش بيني، بيش از موارد طبيعي AL مشاهده مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 5 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):274-277.
 
بررسي اثر تزريق زير ملتحمه اي و داخل زجاجيه اي داروي اوستين بر سلول هاي اندوتليوم قرنيه بر اساس يافته هاي اسپكولارميكروسكوپي
 
كتباب اسداله*,مقصودي عبدالرضا,جمشيديان طهراني منصوره,مصلايي مهناز,عبودي رضا,عباس پور علي
 
* شيراز، خيابان پوستچي، مركز تحقيقات چشم پزشكي پوستچي
 
 

هدف: بررسي اثر تزريق زير ملتحمه اي و داخل زجاجيه اي داروي اوستين بر سلول هاي اندوتليوم قرنيه، بر اساس يافته هاي اسپكولار ميكروسكوپي.
روش پژوهش: اين مطالعه مداخله اي آينده نگر بر روي
42 بيمار مبتلا به ناخنك و 40 بيمار ديابتي مبتلا به نورگ زايي شبيكه يا ادم ماكولا صورت گرفت. اوستين به ميزان 1.25 mg/ 0.1cc، از ناحيه 4 ميلي متري پشت ليمبوس به داخل زجاجيه تزريق شد. در بيماران مبتلا به ناخنك نيز ميزان 2.5mg/ 0.2cc اوستين زير ملتحمه نزديك ليمبوس تزريق گرديد. كليه بيماران قبل و در ماه هاي اول و سوم بعد از تزريق توسط اسپكولار ميكروسكوپ، مورد بررسي قرار گرفتند.
يافته ها: در تزريق داخل زجاجيه اي و زير ملتحمه اي اوستين، تعداد سلول هاي قرنيه پس از يك ماه تغييري نكرد اما پس از سه ماه از تعداد اين سلول ها مختصري كاسته شد كه از نظر آماري معني دار نبود (ميزان
P به ترتيب 0.752 و (0.29.
نتيجه گيري: تزريق اوستين به صورت داخل زجاجيه اي و زير ملتحمه اي تا مدت سه ماه پس از تزريق اثر سويي بر سلول هاي اندوتليوم قرنيه ندارد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:22 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 8 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):289-297.
 
مقايسه اثر سيكلوفتوكوآگوليشن توسط ليزر ديود از طريق اسكلرا بر فشار بالاي چشم مقاوم به درمان به دنبال جراحي ويتركتومي عميق
 
نيل فروشان نويد*,پرورش محمدمهدي,عميدي راد داريوش,مدرس زاده سيدمهدي,هاشمي مسيح,قاسمي فلاورجاني خليل
 
* تهران، خيابان ستارخان، خيابان نيايش، بيمارستان رسول اكرم، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: ارزيابي اثر سيكلوفتوكوآگوليشن از طريق تماس با اسكلرا در بيماران مبتلا به افزايش غيرقابل كنترل فشار داخل چشم به دنبال عمل جراحي ويتركتومي عميق با يا بدون وجود روغن سيليكون در چشم.
روش پژوهش: اين مطالعه گذشته نگر بر روي داده هاي موجود
35 چشم از 35 بيمار با سابقه عمل ويتركتومي عميق، صورت گرفت. در گروه مورد بررسي به منظور كنترل فشار داخل چشم، درمان سيكوفتوكوآگولاسيون از طريق تماس با اسكلرا انجام شده بود. ليزر مورد استفاده از نوع ديود با طول موج 810 ميلي متر بود كه به مدت 2 ثانيه با قدرت 1-3 وات و به تعداد 25-30 نقطه، توسط پروب G از طريق تماس با اسكلرا اعمال گرديده بود. متغيرهاي مورد بررسي شامل حدت بينايي، فشار داخل چشم، تعداد اعمال جراحي قبلي، دفعات سيكلوفتوكوآگوليشن و تعداد داروهاي پايين آورنده فشار داخل چشم بودند.
يافته ها: بيماران به طور متوسط
13.31±4 ماه (از 6 تا 60 ماه) پي گيري شدند. ميانگين فشار داخل چشم با حداكثر درمان قبل از سيكلوفتوكوآگوليشن 12) 33.46±9.8 تا (38 ميلي متر جيوه بود كه در آخرين معاينه پس از ليزر درماني همراه با حداكثر دارو به 16.57±8.21 (2 تا (46 ميلي متر جيوه كاهش يافت (P<0.001). تعداد داروهاي كنترل كننده فشار چشم از 2.6±1.09 دارو قبل از ليزر درماني به 1.31±0.99 دارو در آخرين معاينه رسيد (P<0.001). موفقيت كلي در 29 بيمار 83) درصد) و موفقيت كامل در 9 بيمار 26) درصد) به دست آمد. عوارض ايجاد شده شامل هيپوتوني 3) درصد)، خون ريزي موقت اتاق قدامي 8) درصد) و يك مورد از دست رفتن بينايي 3) درصد) بود.
نتيجه گيري: سيكلوفتوكوآگوليشن با استفاده از ليزر ديود و از طريق اسكلرا، روشي مطمئن و كم عارضه مي باشد كه در مبتلايان به افزايش غيرقابل كنترل فشار داخل چشم به دنبال جراحي ويتركتومي عميق و عدم پاسخ به درمان طبي توصيه مي شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:23 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 10 : بينا تابستان 1389; 15(4 (پي در پي 61)):304-308.
 
گزارش يك مورد فيستول حاد كاروتيد- كاورنوس به دنبال ضربه
 
باقري عباس*,جبارپور‌بنيادي محمدحسين,ابريشمي محمد,سالور سلطان حسين,آل طه مريم,ميردهقان سيدعلي
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، خيابان پايدار فرد (خيابان اميرابراهيمي)،‌ پلاك 23، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: معرفي علايم باليني و روش درماني بيمار مبتلا به فيستول حاد شريان كاروتيد- سينوس كاورنوس به دنبال ضربه.
معرفي بيمار: دختر
13 ساله يك ماه پس از حادثه تصادف خودرو و آسيب صورت با بيرون زدگي (proptosis)، التهاب و خون ريزي شديد ملتحمه (chemosis) و محدوديت حركات چشم راست در تمام جهات مراجعه نمود. وجود سوفل در ناحيه گونه و پيشاني و وريد افتالميك متسع در تصويربرداري كره چشم به نفع فيستول وريدي- شرياني بود. در آنژيوگرافي محل دقيق فيستول كاروتيد- سينوس كاورنوس مشخص گرديد. بيمار تحت مداخله عروقي و استفاده از بالون از مسير شريان قرار گرفت. پس از اين مداخله، فيستول مسدود و علايم و نشانه هاي بيماري تقليل يافت.
نتيجه گيري: با وجود آن كه در اغلب موارد متعاقب ضربه، سلوليت به عنوان تشخيص علايم حاد التهابي چشم مطرح مي گردد، اما فيستول هاي عروقي نيز مي توانند اين علايم را ايجاد نموده و مي بايست مورد بررسي قرار گيرند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها