0

بانک مقالات بینایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 2 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):155-162.
 
تاثير لوودوپا- كاربي دوپا بر بهبود بينايي، در مبتلايان به نوروپاتي ايسكميك غير آرتريتي قدامي تازه حادث شده عصب بينايي
 
فيضي سپهر*,برادران رفيعي عليرضا,آذرمينا محسن,رباني خواه زهرا,انيسيان آرش
 
* تهران، پاسداران، بوستان 9، بیمارستان لبافی نژاد، مرکز تحقیقات چشم - دانشگاه علوم پزشكي بقيه اله
 
 

هدف: ارزيابي تاثير لوودوپا – کاربي دوپا بر بهبود حدت بينايي، ديد رنگ و ميدان بينايي در مبتلايان به نوروپاتي ايسکميک غير آرتريتي قدامي عصب بينايي (NAION) در بيماراني که کم تر از 6 هفته به اين بيماري مبتلا شده اند.

روش پژوهش: در اين مطالعه که به روش کارآزمايي باليني شاهددار تصادفي شده دو سوکور انجام شد؛ 13 بيمار به طور تصادفي تحت درمان لوودوپا-کاربي دوپا به مدت 3 هفته قرار گرفتند و 12 بيمار نيز به طور تصادفي تحت درمان با دارونما قرار گرفتند. پس از 6 ماه تفاوت ميزان حدت بينايي به کمک جدول اسنلن، ديد رنگي به کمک صفحات Ishihara و ميدان بينايي به روشAutomates central 30-2  در هر دو گروه مورد قضاوت آماري قرار گرفت.

يافته ها: متوسط حدت بينايي در گروه درمان در ابتداي مطالعه، 1.007 لاگمار (10/1) و در پايان مطالعه 0.75 لاگمار (10/4) بود. متوسط حدت بينايي در گروه شاهد، در ابتدا 0.85 لاگمار (10/3) و در پايان مطالعه 0.75 لاگمار (10/4) بود. بهبود حدت بينايي در گروه درمان به ميزان 3 خط (p=0.0007) و در گروه شاهد به ميزان 1 خط (p=0.013) بود. متوسط ديد رنگي در گروه درمان در ابتداي مطالعه 14/4 و در پايان مطالعه 14/5.76 و در گروه شاهد در ابتداي مطالعه 14/4.3 و در پايان مطالعه 14/5.3 بود. ميزان بهبود ديد رنگي در گروه شاهد و درمان در ابتداي مطالعه و در پايان مطالعه از نظر آماري اختلاف معني داري نداشت. ميدان بينايي در هيچ يک از دو گروه شاهد و درمان، در پايان مطالعه بهبودي نداشت ((p=0.93.

نتيجه گيري: داروي لوودوپا –کاربي دوپا در ايجاد بهبود حدت بينايي در مبتلايان بهNAION  تازه حادث شده، از نظر باليني موثر است ولي ديد رنگي و ميدان بينايي، بهبود قابل ملاحظه اي نشان نمي دهند. بنابراين، استفاده از روشهاي درماني مناسب تر جهت اين بيماران توصيه مي گردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:11 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):184-191.
 
پنج مورد عوارض سگمان خلقي به دنبال ليزيك
 
احمديه حميد*,سهيليان مسعود,پاكروان محمد,قنبري حشمت اله,ميرشاهي سيداحمد,جوادي محمدعلي,جعفري نسب محمدرضا,نيك خو مهران,نقيب الذاكرين جليل
 
* تهران، پاسداران، بوستان 9، بیمارستان لبافی نژاد، مرکز تحقیقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: گزارش پنج بيمار در محدوده سني 38-26 سال که براي اصلاح نزديک بيني تحت عمل جراحي ليزيک قرار گرفتند و به دنبال عمل دچار عوارض سگمان خلفي شدند.

معرفي بيماران: در بيمار اول، انسداد دو طرفه سرخرگ سيليورتينال به همراه نوروپاتي ايسکميک عصب بينايي ايجاد شد. بيمار دوم با نوروپاتي غير هم زمان و دو طرفه به صورت اختلال ايسکميک عصب بينايي ديررس مراجعه کرد. در بيمار سوم، پيش رفت علايم و نشانگان ماکولوپاتي اشتارگارد مشاهده شد. در بيمار چهارم پيش رفت سريع رتينوپاتي ديابتي در هر دو چشم مشاهده شد. در بيمار پنجم، خون ريزي يک طرفه ماکولا ديده شد.

نتيجه گيري: احتمالا افزايش فشار داخل چشم در هنگام ليزيک، باعث اختلال جريان خون در سرخرگ سيلياري خلفي و کوروييد مي شود. اثرات وخيم ليزيک روي گردش خون چشم مي تواند باعث عوارض شديد چشمي و کاهش ديد در افراد مستعد شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 8 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):200-206.
 
حساسيت و اختصاصي بودن سونوگرافي چشم در پيش بيني يافته هاي حين عمل ويركتومي عميق
 
مهدي زاده مرتضي,فروردين مجيد,كارانجام محمدعلي,طوسي فروغ
 
 
 

هدف: تعيين حساسيت و اختصاصي بودن سونوگرافي هاي انجام شده چشمي در يافتن ضايعات شبکيه و زجاجيه قبل از انجام عمل ويترکتومي عميق چشم در بيماران دچار کدورت مديا در مقايسه با يافته هاي حين عمل.

روش پژوهش: پرونده 42 بيمار که طي 6ماه اول سال 1379در بيماران خليلي شيراز مورد عمل ويترکتومي عميق قرار گرفته بودند، مورد بررسي قرار گرفت. يافته هاي سونوگرافي (براساس گزارش سونوگرافي که توسط يک متخصص سونوگرافي واحد گزارش شده بودند) با يافته هاي گزارش عمل بيمار (که توسط يک جراح واحد انجام شده بودند) مقايسه گرديدند. بيماران براساس مولفه هاي تشخيص و درمان، در 5 گروه طبقه بندي شدند: 1) کدورت زوجاجيه، 2) جدا شدگي شبکيه، 3) جسم بيگانه داخل چشمي، 4) پارگي ديواره خلقي چشم و 5) جدا شدگي مشيميه.

يافته ها: حساسيت سونوگرافي در تشخيص جسم بيگانه داخل چشمي يا وجود کدورت زجاجيه و يا پارگي ديواره خلفي چشم 100درصد، در تشخيص جدا شدگي شبکيه 90درصد و در تشخيص جداشدگي مشيميه 71.4 درصد بود. ميزان اختصاصي بودن سونوگرافي در همه موارد به جز کدورت زجاجيه، بالاي 80 درصد و در مورد اخير 71.4 درصد بود.

نتيجه گيري: حساسيت و اختصاصي بودن سونوگرافي هاي انجام شده در پيش بيني ضايعات پنج گانه زجاجيه و شبکيه مورد مطالعه در مرکز قابل قبول است و تکيه بر گزارش هاي سونوگرافي جهت تصميم گيري در مورد عمل بيمار، در غالب موارد به جا و صحيح خواهد بود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 9 : بينا تابستان 1383; 9(4 (پی در پی 36)):365-372.
 
شيوع نسبي انواع تومورهاي اربيت در مراجعان به بيمارستان لبافي نژاد طي سال هاي 1380-1360
 
سالور سلطان حسين*,آل طه مريم,ابريشمي محمد,شهرياري شاگين
 
* تهران، پاسداران، بوستان 9، بيمارستان لبافي نژاد، مرکز تحقيقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: تعيين شيوع نسبي انواع تومورهاي اربيت در بيماران مراجعه کننده به مرکز چشم پزشکي بيمارستان لبافي نژاد از ابتداي سال 1360تا پايان سال 1380.

روش پژوهش: داده هاي موجود در پرونده بيماراني که طي مدت فوق در بيمارستان لبافي نژاد تحت عمل جراحي به منظور درمان تومور اربيت قرار گرفته بودند، مورد مطالعه قرار گرفت. سن و جنس بيماران و انواع تومورها بر اساس گزارش آسيب شناسي، بررسي و ثبت شدند.

يافته ها: از 267 بيمار مبتلا به تومور اربيت با ميانگين سني 33 سال، نسبت زنان، 6/45 درصد بود. تومورهاي ثانويه اربيت 73 مورد (27 درصد)، ضايعات کيستيک 61 مورد (23 درصد)، ضايعات غده اشکي 33 مورد (12 درصد)، توده هاي التهابي 19 مورد (7 درصد)، تومورهاي لنفوييد و ارتشاح ناشي از لوسمس 21 مورد (8 درصد)، ضايعات عروقي 15مورد (55 درصد) تومورهاي با منشا ماهيچه اي 9 مورد (3 درصد)، ضايعات مزانشيمي و چربي 4 مورد (5/1 درصد)، تومورهاي مننژو عصب بينايي 2 مورد (1 درصد) و ضايعات هيستيوسيتي 1 مورد (5/0 درصد) مشاهده شد.

نتيجه گيري: شايع ترين تومور اربيت در گروه مورد مطالعه، تومورهاي ثانويه بود و موردي از تومورهاي ملانويسيتي، استخواني يا غضروفي  مشاهده نشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 10 : بينا تابستان 1383; 9(4 (پی در پی 36)):372-387.
 
مروري بر كراتيت اكانتاميبايي
 
كريميان فريد*
 
* تهران، پاسداران، بوستان 9، بیمارستان لبافی نژاد، مرکز تحقیقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

کراتيت اکانتاميبايي عفونت قرنيه اي شديدي است که به وسيله يک آميب پاتوژن و آزاد زيست و عمدتا در اثر استفاده نادرست از لنزهاي تماسي ايجاد مي شود. عدم تشخيص و درمان سريع و درست آن، مي تواند سبب تهديد بينايي و در نهايت از بين رفتن چشم بيمار گردد. مقالات موجود در منابع پزشکي در مدلاين با استفاده از کلمات کليدي keratitis و acanthamoeba تا سال 2004 جستجو و بررسي شدند و از ميان مقالات مروري و مقالات باليني حاوي نکات اصيل و برجسته انتخاب شدند. روش درماني مرکز لبافي نژاد نيز ارايه شده است. اطلاعات انگل شناسي، اپيدميولوژي و شناخت عوامل خطر، نحوه بيماري زايي (پاتوژنز) علايم مختلف باليني بيماري، روش هاي مختلف استاندارد و نوين تشخيص و درمان تقسيم بندي و ارايه شدند. بيش از سي سال از گزارش اولين موارد اثبات شده کراتيت آکانتاميبايي مي گذرد اگر چه در فاصله سال هاي 1973 تا 1983، موارد گزارش شده اين کراتيت محدود بودند اما با گذشت زمان و به علت گسترش استفاده از لنزهاي تماسي، اين تعداد افزايش يافت. داروهاي مختلفي براي درمان اين بيماري ساخته شده اند. درمان هاي دارويي اين کراتيت شامل داروهاي خانواده دي آميدين هاي معطر، آنتي سپتيک هاي کاتيوني، آمينوگليکوزيدها و بالاخره مشتقات ضد قارچي ايميدازول مي باشند. پس ازتشخيص، ابتدا داروها به دفعات زياد و فواصل کم آغاز مي شوند و در صورت پاسخ درماني مناسب، به تدريج کاهش مي يابند. در صورت عدم پاسخ به درمان هاي دارويي مشتمل بر دبريدمان اپي تليوم، کرايوتراپي، کراتکتومي لايه اي و در نهايت پيوند نفوذي قرنيه مورد استفاده قرارخواهند گرفت. اگرچه درمان کراتيت اکانتاميبايي دشوار و وقت گير است اما تشخيص سريع، به موقع و صحيح آن، نقش به سزايي در نتيجه نهايي و حفظ بينايي بيمارخواهد داشت. اين مقاله ضمن آشنا کردن مطالعه کننده با علايم ابتدايي اين کراتيت، مرورنسبتا کاملي بر چگونگي اغاز سريع درمان هاي مورد لزوم، موثروگام به گام براي کنترل آن ارايه خواهد نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 11 : بينا تابستان 1383; 9(4 (پی در پی 36)):387-391.
 
معرفي بيمار مبتلا به علايم باليني گانگليوزيدوز GM2 بزرگ سالان همراه با لكه قرمز گيلاسي
 
لاشييي عليرضا*,معنويت مسعودرضا,نيلي احمدآبادي مهدي
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي، مرکز تحقيقات چشم دانشگاه علوم پزشکي تهران
 
 

هدف: معرفي يک مورد نادر بيماري گانگليوزيدوز GM? بزرگ سالان همراه با لکه قرمز گيلاسي (cherry red spot).

معرفي بيمار: بيمار مرد 41 ساله اي است که از حدود يک سال پيش با کاهش بينايي هر دو چشم همراه با علايم عصبي اتاکسي پيش رونده، ديس توني، ديس ارتري و ضعف ماهيچه ها رو به رو بوده است. در هر دو چشم بيمار، لکه قرمز گيلاسي مشاهده گرديد. در معاينات سيستميک، نکته غير طبيعي ديگري مشاهده نشد. بيمار با توجه به علايم و سير باليني، مبتلا به گانگليوز GM? نوع بزرگ سالان تشخيص داده شد ولي براي تاييد تشخيص، بررسي سطح آنزيم هگزوزآمينيداز گويچه هاي سفيد خون ضروري است که امکان انجام آن در مراکز ما وجود نداشت.

نتيجه گيري: گانگليوزيدوز GM? از نادر بيماري هاي ذخيره اي ارثي در بزرگ سالان مي باشد که در نماي باليني با علايم بيماري استحاله اي نورولوژيک و لکه قرمز گيلاسي همراه است ولي براي تاييد نهايي آن بررسي سطح آنزيم هگزوزامينيداز A در لوکوسيت ها الزامي است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 11 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):221-225.
 
تزريق داخل مجرايي ميتو مايسين-c جهت درمان انسداد نسبي مجراي اشكي در بزرگسالان
 
زنجاني حبيب اله*,هاشمي نفيسه,حشمتي پور بهرام
 
* زاهدان، مرکز چشم پزشکی الزهرا (س)، دانشگاه علوم پزشكي زاهدان
 
 

هدف: تعيين اثربخشي و بي زياني تزريق داخل مجرايي ميتوماسين در درمان انسداد نسبي مجراي اشکي در بزرگسالان.

روش پژوهش: تحقيق به روش کار آزمايي باليني از نوع مقايسه قبل و بعد، بر روي بيمار انجام شد. همه بيماران تحت تزريق داخل مجرايي 1.5 ميلي ليتر محلول ميتوماسين با غلظت0.2 mg/ml  قرار گرفتند. در صورت پاسخ ناکافي، تزريق 1.5 ميلي ليتر ديگر از محلول ميتوماسين با غلظت0.3 mg/ml ، به فاصله يک هفته انجام شد. همه بيماران به مدت 2 هفته کلرامنفيكل و بتامتازون موضعي دريافت نمودند و به مدت 9 ماه پي گيري شدند.

يافته ها: در پي گيري 9 ماهه، 80 درصد بيماران کاهش اشک ريزش داشتند و انسداد به طور ميانگين، به ميزان 50 درصد کاهش يافت. بيماران مبتلا به انسداد آناتوميک خفيف، بهبود 100 درصد داشتند. افزايش شدت انسداد با کاهش ميزان بهبود همراه بود. هيچ عارضه چشمي در بيماران ديده نشد و تنها در يک مورد، تغيير رنگ مخاط بيني به دنبال تزريق دوم مشاهده گرديد.

نتيجه گيري: تزريق داخل مجرايي ميتوماسين C مي تواند به عنوان روشي ارزان، موثر و بي خطر در درمان انسداد نسبي مجراي اشکي در بزرگسالان به کار رود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 16 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):247-255.
 
گزارش يك مورد سندرم پروتئوس با تظاهرات منحصر به فرد چشمي
 
ميرشاهي سيداحمد,ميرمحمدصادقي آرش*,اسپندار لادن
 
* تهران، میدان قزوین، بیمارستان فارابی، دانشگاه علوم پزشکي تهران - شهرستان خوانسار تاريخ
 
 

هدف: گزارش يک مورد سندروم پروتئوس با تظاهرات چشمي منحصر به فردي که تاکنون در اين بيماري گزارش نشده است.

معرفي بيمار: بيمار دختر 18ساله اي است که هيچ سابقه بيماري در اقوام درجه 1، 2 و 3 ندارد و از زمان تولد، متوجه ضايعات قرمز رنگ در پوست دست و پا و از يک سالگي متوجه رشد نامتقارن اندام هاي (دست و پا) وي شده اند. در معاينه بيمار داراي بزرگي اندام فوقاني و تحتاني سمت راست، ماکروداکتيلي، ناهنجاري هاي عروقي روي اندام ها، خال اپيدرمي روي تنه و کيفواسکوليوزمي باشد. در معاينه چشمي، آب مرواريد زيرکپسولي خلفي دو طرفه (1+)، اتساع سياهرگي قسمت تحتاني و نازال و باريک بودن سياهرگهاي قسمت فوقاني و تمپورال در شبکيه دو طرف و هيپولازي ماکولاي دو چشم مشهود است. در آزمايشها، کم خوني فقر آهن، سنگ کوچکي در انتهاي حالب و وارونه شدن موج T در نوارقلب وجود دارند. با وجود معيارهاي اختصاصي (دو معيار گروه  Bو يک معيار گروه C)، تشخيص سندرم پروتئوس براي بيمار مسجل است.

نتيجه گيري: از تظاهرات چشمي موجود در اين بيمار، تنها آب مرواريد در سندرم پروتئوس گزارش شده است و ساير تظا هرات (ناهنجاري هاي خاص عروق شبکيه و هايپوپلازي ماکولا) در اين سندرم گزارش نشده اند. کم خوني فقر آهن، سنگ حالب واختلالات نوار قلب مي توانند مستقل از اين سندرم و يا از تظاهرات جديد وگزارش نشده آن باشند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 3 : بينا بهار 1383; 9(3 (پي در پي 35)):229-235.
 
رتينوپكسي با ليزر ديود در مبتلايان به جداشدگي رگماتوژن شبكيه
 
مدرس زاده سيدمهدي*,بهمني كشكولي محسن
 
* تهران، خيابان ستارخان، خيابان نيايش، بيمارستان رسول اكرم (ص)، دانشگاه علوم پزشكي ايران
 
 

هدف: تعيين تاثير رتينوپكسي با ليزر ديود در مبتلايان به جداشدگي رگماتوژن شبكيه در بيماران كانديد عمل باكلينگ اسكلرا.
روش پژوهش: به روش كارآزمايي باليني از نوع مقايسه قبل و بعد، 69 چشم از 66 بيمار واجد شرايط مطالعه، مورد بررسي قرار گرفتند. براي رتينوپكسي، از ليزر ديود با قدرت 300 تا 950 ميلي وات استفاده شد. بيماران حداقل 3 ماه پيگيري شدند. تاثير درمان بر ميزان ديد بيماران، ميزان موفقيت آناتوميك در اتصال شبكيه و بروز عوارض تعيين گرديد و مورد قضاوت آماري قرار گرفت.
يافته ها: در 64 چشم (92.8 درصد)، شبكيه پس از عمل باكلينگ اسكلرا، متصل شد. در 4 چشم باكلينگ اسكلرا دو بار انجام شد(Modification) . در 2 چشم، رتينوپكسي از روي ايمپلانت سيليكوني انجام شد. در 5 چشم پس از عمل،PVR  درجه C ظاهر شد (7.2 درصد) كه دو موردشان قبل از عمل نيز PVR درجه B داشتند. بهترين ديد اصلاح شده، از 1.5±1.22 لاگمار قبل از عمل به 1.75±0.73 لاگمار بعد از عمل رسيد(P<0.02) . در 95 درصد چشمهايي كه شبكيه آنها متصل شد، ديد بهتر شد يا بدون تغيير ماند. در 12 چشم، حين انجام رتينوپكسي، سوراخ ريز شبكيه ايجاد شد كه تاثيري در اتصال شبكيه نداشت. عارضه ديگري از رتينوپكسي با ليزر ديود مشاهده نشد.
نتيجه گيري: ايجاد واكنش كوريورتينال به وسيله رتينوپكسي با ليزر ديود به جاي كرايوپكسي، در عمل باكلينگ اسكلرا، روش موثر و بي خطري است. امتياز اصلي آن نسبت به كرايوپكسي، قابليت كاربرد آن از روي ايمپلانتهاي سيليكوني است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 5 : بينا بهار 1383; 9(3 (پي در پي 35)):242-246.
 
ارتباط حدت ديد سه بعدي با عيوب انكساري در كودكان دبستاني
 
فروردين محسن*,فروردين مجيد,اقتداري معصومه
 
* شيراز، دانشگاه علوم پزشكي شيراز، مركز تحقيقات چشم پزشكي پوستچي
 
 

هدف: تعيين ارتباط بين عيوب انكساري و حدت ديد سه بعدي در كودكان دبستاني شهر شيراز.
روش پژوهش: مطالعه به صورت مورد - شاهدي مقطعي انجام شد. گروه مورد شامل 104 كودك دبستاني مبتلا به عيوب انكساري (90 نفر نزديك بين، 4 نفر دوربين، 4 نفر آستيگمات و 6 نفر آنيزومتروپ) بدون تنبلي چشم و گروه شاهد شامل 202 كودك دبستاني با ديد دور و نزديك 20.20 در هر دو چشم و فاقد انحراف چشم بودند. توزيع سني و جنسي دو گروه مشابه بود. حدت ديد سه بعدي در هر دو گروه، توسط آزمون تيتموس در فاصله 40 سانتيمتري اندازه گيري شد. اندازه گيري حدت ديد سه بعدي در گروه مورد، پس از اصلاح عيب انكساري با عينك، تكرار شد.
يافته ها: ميانگين حدت ديد سه بعدي در كودكان گروه شاهد 43 ثانيه قوسي و در كودكان داراي عيوب انكساري، قبل و بعد از اصلاح با عينك، به ترتيب 69 و 45 ثانيه قوسي بود. ميانگين حدت ديد سه بعدي در گروه مورد، قبل از اصلاح با عينك، به صورت معني داري از گروه شاهد كمتر بود(P<0.0001) . ميانگين حدت ديد سه بعدي در گروه مورد، پس از اصلاح با عينك، تفاوت معني داري با گروه شاهد نداشت. اصلاح تمام انواع عيوب انكساري (به جز آنيزومتروپي) با عينك، باعث بهبود حدت ديد سه بعدي به حدود طبيعي شد. در كودكان گروه مورد، تحليل خطي رابطه بين حدت بينايي چشم ضعيفتر با حدت ديد سه بعدي، نتيجه معني داري نداشت r=-0.12)، (P=0.23.
نتيجه گيري: حدت ديد سه بعدي در كودكان داراي عيوب انكساري، كاهش بارزي دارد. اين اثر در كودكان آنيزومتروپ، شديدتر است. ممكن است بتوان از آزمونهاي اندازه گيري حدت ديد سه بعدي به عنوان روشي براي غربالگري عيوب انكساري در كودكان استفاده كرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا بهار 1383; 9(3 (پي در پي 35)):247-251.
 
مقايسه دو روش لواتور رزكشن و مولر رزكشن در اصلاح افتادگي پلكي خفيف
 
علي مرداني اعظم*,طباطبايي محمدي سيدضياالدين,كسايي ابوالفضل
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي - دانشگاه علوم پزشكي ارتش جمهوري اسلامي ايران، بيمارستان 504
 
 

هدف: مقايسه نتايج دو روش جراحي مولر رزكشن و لواتور رزكشن در درمان افتادگي پلكي خفيف.
روش پژوهش: اين كار آزمايي باليني شاهددار تصادفي شده به روي 20 بيمار مبتلا به افتادگي پلكي يك طرفه خفيف (كمتر يا مساوي 2 ميليمتر و بيشتر يا مساوي 1 ميليمتر) و داراي عملكرد خوب لواتور (10 ميليمتر يا بيشتر) انجام شد. بيماران به صورت تصادفي به دو گروه 10 نفري لواتور رزكشن و مولر رزكشن تقسيم شدند. بيماران در روز اول و سوم، هفتم و چهاردهم و ماه اول، دوم و ششم ويزيت شدند و از نظر ميزان اصلاح افتادگي پلك، نماي پلك، وضعيت قرارگيري چين پلكي، لگوفتالموس، ليدلگ، كراتوپاتي و خشكي چشم مورد ارزيابي قرار گرفتند.
يافته ها: قرينگي پس از عمل در هر دو گروه، به طور مشابه در 8 بيمار از 10 بيمار مشاهده شد. موقعيت چين پلكي در گروه لواتور رزكشن در 9 مورد و در گروه مولر رزكشن در 5 مورد متقارن بود كه اين تفاوت از نظر آماري معني دار نبود. نماي پلك در همه بيماران طبيعي بود. متوسط لگوفتالموس در گروه لواتور رزكشن، 1.75 ميليمتر و در گروه مولر رزكشن، 1.15 ميليمتر بود(P<0.8) . ليدلگ در گروه لواتور رزشكن در 7 مورد (متوسط 1.15 ميليمتر) و در گروه مولر رزكشن در 3 مورد (متوسط 0.5 ميليمتر) وجود داشت(P<0.2) . كراتوپاتي بخيه اي و خشكي چشم، در هيچيك از بيماران دو گروه ديده نشد. كراتوپاتي ناشي از بازماندن پلكها (اكسپوژري) در 2 بيمار از هر گروه مشاهده شد.
نتيجه گيري: روش جراحي مولر رزكشن به اندازه روش جراحي لواتور رزكشن در اصلاح افتادگي پلكي خفيف در شرايط عملكرد خوب لواتور و چين پلكي متقارن، موثر است. با توجه به محدوديت نمونه ها، انجام پژوهش مشابه با حجم نمونه بيشتر توصيه ميگردد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 7 : بينا بهار 1383; 9(3 (پي در پي 35)):252-260.
 
نتايج اولين ميل زدن مجراي اشكي در سنين بالاتر از 15 ماه
 
ابريشمي محمد*,باقري عباس,سالور سلطان حسين,ميردهقان سيدعلي,خفاف مانا
 
* دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: تعيين نتايج اولين ميل زدن مجراي اشكي در سنين بالاتر از 15 ماه و عوامل موثر بر اين نتايج.
روش پژوهش: مطالعه بر روي پرونده 158 بيمار در سنين بالاي 15 ماه كه طي سالهاي 80-1375 به دليل اشك ريزش يا خروج ترشحات مخاطي - چركي، به مركز چشم پزشكي شهيد لبافي نژاد مراجعه نمودند و براي اولين بار تحت ميل زدن مجراي اشكي قرار گرفتند، انجام شد.
يافته ها: متوسط سن بيماران 4.2±3 سال بود؛ 47 درصد آنها مذكور و 53 درصدشان مونث بودند. بيشترين فراواني را كودكان 15 ماه تا 2 سال داشتند 65.8) درصد)، در 78 درصد موارد نياز به ميل زدن يك طرفه و در 22 درصد نياز به ميل زدن دو طرفه بود. به طور كلي، حدود 75 درصد موارد ميل زدن، موفق بود كه اين موفقيت در انواع يك طرفه، 72 درصد و در انواع دو طرفه، 82 درصد بود. شانس موفقيت در سنين بالاتر فرق چنداني با سنين پايينتر نداشت.
نتيجه گيري: اولين ميل زدن مجراي اشكي حتي در سنين بالا، مي تواند روشي موفق براي درمان انسداد مادرزادي مجراي اشكي محسوب شود و اگر بيماري براي اولين بار در سن بالا مراجعه كند، نبايد قبل از ميل زدن، از روشهاي ديگر مانند لوله سيليكون استفاده كرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 8 : بينا بهار 1383; 9(3 (پي در پي 35)):256-260.
 
سبب شناسي فلج عصب اكولوموتور در 28 بيمار مراجعه كننده به درمانگاه نوروافتالمولوژي بيمارستان فارابي
 
دهقاني عليرضا*,طبسي سيدعبدالرضا,مسيبي حميد
 
* دانشگاه علوم پزشكي اصفهان
 
 

هدف: تعيين علايم و علل ايجاد كننده فلج عصب اكولوموتور در 28 بيمار كه طي سالهاي 80-1379 به درمانگاه نوروافتالومولوژي بيمارستان فارابي مراجعه نمودند.
روش پژوهش: مطالعه اين مجموعه موارد، برروي بيماران مبتلا به فلج منفرد عصب اكولوموتوركه طي مدت فوق مراجعه نمودند بودند، انجام پذيرفت. علايم و علل بيماري مورد بررسي قرار گرفتند. سبب شناسي براساس علايم و بررسيهاي پاراكلينيك به 6 گروه ايسكميك، مصدوميت، آنوريسم، نئوپلاسم، علل متفرقه و علل نامشخص تقسيم گرديد.
يافته ها: بيماران شامل 17 مرد (61 درصد) و 11 زن (39 درصد) بودند. شكايت اصلي در 79 درصد، افتادگي پلك بود و 46 درصد بيماران از سردرد شكايت داشتند. در معاينه، در 89 درصد موارد افتادگي پلك وجود داشت. واكنش مردمك در 50 درصد موارد طبيعي، در 14 درصد موارد كند و در 36 درصد موارد منفي بود. اندازه مردمك در 57 درصد بيماران طبيعي و در 43 درصد موارد ميدرياتيك بود. سبب شناسي بيماري در 43 درصد بيماران ايسكمي، 14 درصد آنها مصدوميت، 7 درصد موارد آنوريسم، 7 درصد تومور، 11 درصد علل متفرقه و در 18 درصد موارد نامعين بود.
نتيجه گيري: شايع ترين علت فلج اكولوموتور، ضايعات ايسكمي و شايعترين بيماري زمينه اي ديابت قندي است.

 
كليد واژه: 
 
 
 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

: بينا پاييز 1383; 10(1 (پي در پي 37)):41-48.
 
ارزش PCR در تشخيص سل داخل چشمي
 
قره باغي داوود*,بهاري وند نادر,اكرمي افشار نادر
 
* تبريز، بيمارستان نيكوكاري، دانشگاه علوم پزشكي تبريز.
 
 

هدف: ارزيابي تشخيص سل داخل چشمي با روش PCR و گزارش مراحل تشخيص و درمان در 13 بيمار مبتلا به سل داخل چشمي محتمل در مراجعه كنندگان به بيمارستان نيكوكاري تبريز طي سال هاي 81-1380.
روش پژوهش: مطالعه به روش مورد- شاهدي بر روي 13 بيمار مبتلا به يووييت داراي معيارهاي سل داخل چشمي (گروه مورد) و 13 بيمار مبتلا به يووييت غيرسلي (گروه شاهد) انجام شد. همه بيماران، تحت بررسي هاي سيستميك،  PCRمايع زلاليه و آزمايش توبركولين استاندارد قرار گرفتند. نتايج PCR و آزمايش توبركولين بين دو گروه مقايسه شد و روند تشخيص و درمان د بيماران مبتلا به يووييت سلي بررسي و ثبت گرديد.
يافته ها: از نظر آماري، تفاوت معني داري بين دو گروه از نظر جنسي و سني وجود نداشت. آزمايش توبركولين در گروه مورد در 11 بيمار (معادل 84.6 درصد) و در گروه شاهد در 2 بيمار (معادل 15.4 درصد) مثبت بود(P=0.001) . اندازه سفت شدگي در 11 بيمار گروه مورد (معادل 84.6 درصد) بيش از 19 ميلي متر بود ولي در دو مورد مثبت در گروه شاهد، 15 و 16 ميلي متر بود.PCR  مايه زلاليه، در 3 بيمار گروه مورد (معادل 23 درصد) مثبت بود ولي در هيچ يك از بيماران گروه شاهد مثبت نبود. يافته هاي سگمان خلفي در گروه مبتلا به سل داخل چشمي محتمل شامل كوروييديت چندكانوني (5 مورد معادل 38.8 درصد) ندول منفرد كوروييدي يا توبركولوم (يك مورد)، پري واسكوليت شبكيه (يك مورد)، يووييت بينابيني (يك مورد) و ادم ماكولا (يك مورد) بودند. در 4 مورد ديگر، هيچ يافته اي در سگمان خلفي مشاهد نشد. در يك بيمار، درگيري هم زمان شامل ريوي و در يك بيمار ديگر سابقه خانوادگي مثبت سل وجود داشت. هفت بيمار مبتلا به سل داخل چشمي محتمل، درمان ضدسلي دريافت كردند كه نتايج درماني به صورت كاهش اندازه ندول ها و كاهش التهاب بود.
نتيجه گيري: استفاده از آزمايش توبركولين در موارد سل محتمل داخل چشمي، قابل توصيه است و چنانچه سفت شدگي بالاتر از 19 ميلي متر باشد، احتمال سل داخل چشمي تقويت مي شود ولي منفي بودن آن، براي رد سل داخل چشمي كافي نيست. در موارد مثبت بودن PCR مايع، زلاليه، بايد بي درنگ درمان كامل جهت از بين بردن باسيل انجام گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ


 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 3 : بينا زمستان 1383; 10(2 (پی در پی 38)):163-169.
 
گزارش نتايج و عوارض عمل فيكو و كارگذاري لنز داخل چشمي
 
جوادي محمدعلي*,جعفري نسب محمدرضا,جعفرنژادي عباس علي,احمدي ماندانا,پورسلمان حسين,صدوقي محمدمهدي
 
* تهران، پاسداران، بوستان 9، بیمارستان لبافی نژاد، مرکز تحقیقات چشم، دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي
 
 

هدف: تعيين شيوع بيماريهاي سيستميک و چشمي در بيماراني که تحت عمل فيکو و کارگذاري لنز داخل چشمي قرار گرفتند و ارزيابي نتايج و عوارض اين عمل در 1253 مورد جراحي آب مرواريد.

روش پژوهش: مطالعه براساس داده هاي موجود از روي پرونده بيماراني که به طور متوالي طي سال هاي 81-1378به يک کلينيک خصوصي مراجعه و توسط يک جراح تحت عمل جراحي فيکو و کارگذاري لنز داخل چشمي قرار گرفته بودند، انجام شد.

نتايج: از1253 چشم عمل شده، علت آب مرواريد در 95.9 درصد موارد ناشي از سن (senile) بود. ميانگين سن بيماران 61 سال و مدت پي گيري بعد از عمل 20±12.5 ماه بود. شيوع فشارخون بالا، ديابت، بيماري هاي قلبي، سودواکسفوليشن و گلوکوم به ترتيب 16، 11.5، 7.7، 3.1 و 2.7 درصد بود. بعد از عمل، به ترتيب 71.9 درصد و 90.4 درصد موارد، ديد بدون اصلاح و با اصلاح 20.40 يا بهتر به دست آوردند. مهمترين عوارض حين و بعد از عمل عبارت بودند از يووييت استريل (4.8 درصد)، پرولاپس زجاجيه (0.23 درصد) و آندوفتالميت، ادم سيستوييد ماکولا، ادم پايدار قرنيه (که نياز به پيوند داشت) و جداشدگي شبکيه هر کدام يک مورد (0.80 درصد). کدورت کپسول خلفي (PCO)که نياز به کپسولوتومي با ليزر ياگ داشت نيز در 5.8 درصد موارد روي داد.

نتيجه گيري: عمل جراحي فيکو و کار گذاري لنز داخل چشمي، روشي موثر و کم عارضه در مبتلايان به آب مرواريد با علل مختلف مي باشد. فشار خون بالا و ديابت، از بيماري هاي سيستميک شايع همراه با آب مرواريد مي باشند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
چهارشنبه 7 تیر 1391  11:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها