0

بانک مقالات بینایی

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 17 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):119-121.
 
يک مورد کونژنکتيويت ساختگي
 
حسيني تهراني سيدمهدي*,مينايي نوشهر نسيم,دليري همپا علي
 
* تهران، خيابان جمالزاده شمالي، نرسيده به بلوار كشاورز، كوچه نيلوفر، كلينيك چشم پزشكي رازي
 
 

هدف: گزارش يک مورد کونژنکتيوت ساختگي.
معرفي بيمار: دختر 16 ساله اي با شکايت از درد و قرمزي پلک هاي چشم چپ به درمانگاه چشم پزشکي مراجعه نمود. پس از رد تشخيص هاي افتراقي و با توجه به مشکلات عاطفي بيمار، تشخيص کونژنکتيويت ساختگي مطرح گرديد.
نتيجه گيري: در موارد کونژنکتيويت پايدار و در حضور زمينه عاطفي که فرد از بيمارانگاري خود سود اوليه مي برد؛ پس از رد پاتولوژي هاي چشمي، بايد بيمار از نظر تشخيص کونژنکتيويت ساختگي مورد بررسي قرار گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 18 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):122-125.
 
تظاهرات چشمي در يک بيمار مبتلا به اپيدرموليز تاولي ديستروفيک نوع غالب
 
مهدوي منيژه,جوادي محمدعلي*
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: معرفي يک بيمار مبتلا به اپيدرموليز تاولي ديستروفيک نوع غالب که به دنبال ضربه خفيف (مالش چشم ها) دچار سيمبلفارون شده بود.
معرفي بيمار: دختر بچه 10 ساله اي که از دوران کودکي دچار ضايعات تاولي و زخم هاي ناحيه تنه و کف دست ها و نيز ناخن هاي ديستروفيک شده بود؛ به دليل تشکيل سميبلفارن در چشم راست که نيمه داخلي پلک فوقاني را به قسمت سوپرونازال قرنيه متصل کرده بود به کلينيک مراجعه کرد. در قسمت مرکزي قرنيه هر دو چشم، يک کدورت زيراپي تليومي خفيف مشاهده مي شد. بيمار سابقه يک ضربه خفيف به چشم راست (در حد مالش چشم ها) را حدود 3 سال قبل ذکر مي کرد که بعد از آن دچار قرمزي چشم و ضايعه تاول مانند ملتحمه شده بود. بيمار با دو بار تحت عمل جراحي جهت برداشتن سيمبلفارون قرار گرفته بود که مدت کوتاهي بعد از انجام عمل جراحي، سيمبلفارون با شدت بيش تري عود کرده بود.
نتيجه گيري: اپيدرموليز تاولي ديستروفيک ممکن است با عوارض چشمي همراه باشد. پيش گيري از ضربه هاي خفيف مانند مالش چشم ها در اين بيماران مي تواند در جلوگيري از ايجاد عوارض چشمي از جمله سيمبلفارون مفيد باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 20 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):130-132.
 
گزارش يک مورد نادر رتينوسايتوما در همراهي با رتينوبلاستوماي دوطرفه
 
ناصري پور مسعود*,اكبرزاده سيامك
 
* دانشگاه علوم پزشكي ايران
 
 

هدف: گزارش يک مورد رتينوسايتوما که با رتينوبلاستوماي دوطرفه همراه بوده است.
معرفي بيمار: دختر بچه سه ساله اي به علت اگزوتروپي چشم چپ توسط چشم پزشک معاينه شد که در معاينه زيربي هوشي، يک عدد رتينوسايتوماي واضح در چشم چپ به همراه پنج عدد تومور رتينوبلاستوماي مجزا در آن چشم و سه عدد تومور مجزاي رتينوبلاستوما در چشم راست مشاهده گرديد.
نتيجه گيري: رتينوسايتوما، با آن که اغلب تومور خوش خيمي است ولي ممکن است که با رتينوبلاستوما همراه گردد. لذا در پي گيري اين بيماران، بايد دقت لازم به عمل آيد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 19 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):126-129.
 
گزارش آسيب شناسي يک مورد درگيري قرنيه در بيماري گزرودرما پيگمنتوزوم
 
رضايي كنوي مژگان*,جوادي عاطفه,ذبيحي يگانه حميدرضا
 
* تهران، خيابان وليعصر، بالاتر از ميرداماد، بلوار ستاري، بانك چشم جمهوري اسلامي ايران
 
 

هدف: توصيف جنبه هاي آسيب شناسي درگيري قرنيه در يک بيمار مبتلا به گزرودرما پيگمنتوزوم (Xeroderma Pegmentosum).
معرفي بيمار: آقاي 19 ساله اي با تشخيص باليني گزرودرما پيگمنتوزوم به کلينيک چشم پزشکي مراجعه نمود. بيمار از کاهش شديد بينايي و لک دو طرفه قرنيه، به ويژه، در چشم راست شکايت داشت. به علت کدورت شديد قرنيه به همراه نورگ زايي و رسوبات ليپيدي، پيوند نفوذي قرنيه در چشم راست وي انجام شد و قرنيه گيرنده، تحت ارزيابي آسيب شناسي قرار گرفت که کراتيت ليپوگرانولوماتوز بينابيني مزمن تشخص داده شد.
نتيجه گيري: حسب اطلاع ما، اين مقاله نخستين گزارش از درگيري قرنيه در يک بيمار مبتلا گزرودرما پيگمنتوزوم در ايران است که به توصيف تظاهرات آسيب شناسي درگيري قرنيه اين بيماري نادر مي پردازد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:53 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 22 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):139-144.
 
گزارش نزديک بيني محوري بالا همراه با ازوتروپي (سندرم چشم ثقيل) و نتايج جراحي آن
 
طالب نژاد محمدرضا*,محمدشريفي مسلم,خليلي محمدرضا
 
* شيراز، خيابان پوستچي، مركز تحقيقات چشم پزشكي پوستچي
 
 

هدف: گزارش دو فرد مبتلا به نزديک بيني محوري بالا همراه با ازوترپي با سندرم چشم ثقيل (Heavy eye syndrome) و نتايج درمان جراحي آن ها.
معرفي بيمار: دو دختر 15 و 17 ساله به علت کاهش ديد و انحراف ظاهري چشم به درمانگاه چشم پزشکي پوستچي مراجعه نمودند. در معاينه، ازوتروپي بيش از 50 پريزم ديوپتر و هايپوتروپي بيش از 10 پريزم ديوپتر در نگاه روبه رو محدوديت ابداکشن (3- تا 4-) و الويشن
elevation)، 1- تا 2-) در هر دو چشم وجود داشت. CT- اسکن حدقه، فشردگي ماهيچه راست خارجي را بين گلوب بزرگ شده و ديوار حدقه نشان داد. حين جراحي، مسير غيرطبيعي ماهيچه راست خارجي (downward displacement) ديده شد. نتايج جراحي در هر دو بيمار رضايت بخش و قابل قبول بود.
نتيجه گيري: در بيماران داراي نزديک بيني محوري بالا همراه با استرابيسم، قبل از عمل جراحي، تصويربرداري، به ويژه
CT- اسکن يا MRI از حدقه توصيه مي شود تا اختلالات جابه جايي ماهيچه ها يا فشردگي آن ها در مقابل ديواره حدقه مشخص گردد و بتوان عمل جراحي را بر اساس عامل پاتوفيزيولوژيک ايجاد کننده اختلال، طراحي نمود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 2 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):428-434.
 
فراواني رتينوپاتي نوزادان نارس و عوامل موثر در ايجاد آن در نوزادان نارس با وزن بسيار کم يا با سن حاملگي پايين ارجاع شده به بيمارستان فارابي تهران طي 84-1383
 
منصوري محمدرضا*,رياضي اصفهاني محمد,نيلي احمدآبادي مهدي,فقيهي هوشنگ,ميرشاهي سيداحمد,فره وش محمدصادق,عبدالهي علي,كديور مليحه,كارخانه رضا,نيري فاطمه سادات,عادل پور محسن
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: تعيين فراواني رتينوپاتي نوزادان نارس (ROP) و عوامل موثر در ايجاد آن در نوزادان بسيار کم وزن (VLBW) يا با سن حاملگي پايين (LGA) ارجاع شده به بيمارستان فارابي تهران طي سال هاي 1383-84.
روش پژوهش: در اين مطالعه مقطعي، نوزادان نارس با سن حاملگي
32 هفته يا کمتر يا با وزن هنگام تولد 1500 گرم يا کمتر که از واحدهاي مراقبت هاي ويژه نوزادان بيمارستان هاي وابسته به دانشگاه علوم پزشکي تهران طي 4-6 هفته بعد از تولد، به بيمارستان فارابي ارجاع شده بودند؛ مورد بررسي قرار گرفتند. از آزمون t براي مقايسه ميانگين ها و از آزمون مربع کاي براي مقايسه فراواني ها و نيز از تحليل رگرشن لوجستيک چند متغيري براي بررسي نقش متغيرها در مجموع در بروز ROP استفاده شد.
يافته ها: طي مدت مطالعه،
147 نوزاد واجد شزايط شامل 73 دختر و 74 پسر بررسي شدند که 44 نفر 29.9) درصد( مبتلا به ROP بودند 8.8) درصد در مرحله پيش آستانه و 21.1 درصد در مرحله آستانه(. ميانگين سن بارداري 30.3±2.33 هفته 24-38) هفته( و ميانگين وزن هنگام تولد 1386±356 گرم 650-2350) گرم( بود. بروز ROP با وزن کم هنگام تولد (P<0.001)، سن پايين حاملگي (P<0.001)، سابقه دريافت اکسيژن کمکي (P=0.033)، سابقه ابتلا به ديسپلازي برونکوپولمونر (P=0.001)، سابقه ابتلا به سندرم زجر تنفسي (P=0.001) و سابقه دريافت خون (p=0.013) رابطه معني داري داشت ولي با جنسيت، تعداد قل ها، دريافت تهويه مکانيکي، سپسيس و نور درماني ارتباط معني داري نداشت. در تحليل رگرشني چند متغيري، فقط ارتباط سن کم هنگام تولد (P=0.002)، ديسپلازي برونکوپولمونر (P=0.006) ونور درماني (P=0.031) و با بروز ROP معني دار باقي ماند.
نتيجه گيري: مهمترين عامل ايجاد کننده
ROP، سن کم حاملگي و پايين بودن وزن هنگام تولد است و با توجه به افزايش بيماران ROP، توصيه مي گردد که غربال گري ROP براي نوزادان با سن حاملگي 32 هفته يا کمتر يا وزن هنگام تولد 1500 گرم يا کمتر، انجام گيرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 3 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):435-439.
 
قطره چشمي ديکلوفناک سديم در کاهش درد ناشي از ليزر درماني شبکيه در رتينوپاتي پروليفراتيو ديابتي
 
نيلي احمدآبادي مهدي*,كارخانه رضا,حكمت آرا آنالي,شيدايي زينب,اربابي شهريار,روحي پور رامك
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: تعيين اثرات استفاده موضعي از قطره ديکلوفناک سديم 0.1 درصد در کاهش درد ناشي از انجام پان رتينال فوتوکوآگوليشن (PRP) در بيماران دچار رتينوپاتيروليفراتيو ديابتي .(PDP)
روش پژوهش: دويست بيمار شامل
102 مرد و 98 زن مبتلا به PDP و در اين کارآزمايي باليني تصادفي شده شاهد دار و دوسوکور مورد بررسي قرار گرفتند. در گروه آزمون 103) چشم از 103 بيمار( قطره ديکلوفناک سديم 0.1 درصد ودر گروه شاهد 97) چشم از 97 بيمار( قطره اشک مصنوعي در فواصل زماني 30، 60 يا 90 دقيقه قبل از انجام PRP در چشم ريخته شد. اندازه گيري سطح درد به دليل کيفي بودن، به روش غير عيني و براساس نمره دهي VAS (Scott’s visual analogue scale) انجام شد.
يافته ها: متوسط سطح درد در گروه آزمون
46 درصد و در گروه شاهد 77 درصد بود )آزمون t، (P<0.0001. همچنين متوسط سطح درد در زنان 42 درصد و در مردان 48 درصد بود )آزمون t، (P=0.014 ولي در رابطه با سن بيماران، تعداد اسپات ها، زمان و سطح انرژي، نوع ليزر استفاده شده و فاصله زماني مصرف قطره تا PRP و همچنين مصرف روزانه آسپيرين در گروه آزمون، تفاوت معني داري ديده نشد.
نتيجه گيري: استفاده از قطره موضعي ديکلوفناک سديم
0.1 درصد قبل از انجام PRP در کاهش درد بيماران دچار PDR موثر است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 

 23 : بينا پاييز 1386; 13(1 (پي در پي 50)):145-147.
 
لنفانژيوماي حدقه
 
باقري عباس,ابريشمي محمد,باقي احمدرضا,سهيليان مسعود
 
 
 

دختر 3 ساله اي به علت بيرون زدگي و اکيموز چشم راست از 5 روز قبل به مرکز پزشکي لبافي نژاد مراجعه نمود. بيرون زدگي چشم و اکيموز، طي 5 روز بدتر شده بود. حدت بينايي در چشم راست و چپ به صورت C+S+M+ بود. وي سابقه بيماري سيستميک يا چشمي خاص و سابقه جراحي و تروما نيز نداشت. والدين بيمار سابقه سرماخوردگي مشکوک وي را قبل از بروز علايم فوق ذکر مي کردند. چشم راست به پايين جا به جا شده بود و حرکتش در تمام جهات محدوده شده بودند. اکيموز در اطراف چشم راست مشهود بود (تصوير 1) ولي گرمي و تندرنس در روي ضايعه وجود نداشت.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:54 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 6 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):452-456.
 
علل آب مرواريدهاي جراحي شده در کودکان زير سه سال در بيمارستان خليلي شيراز
 
اقتداري معصومه*,صلوتي رامين,طالب نژاد محمدرضا,خوش آمدي علي,معتمدي فر محمد,هادي نهال
 
* شيراز، خيابان پوستچي، مركز تحقيقات چشم پزشكي پوستچي
 
 

هدف: تعيين علل آب مرواريد در کودکان زير 3 ساله اي که تحت لنزکتومي قرار گرفتند و ارزيابي رابطه عفونت ويروس سرخجه و بيماري گالاکتوزمي با آب مرواريد مادر زادي.
روش پژوهش:
مطالعه به صورت آينده نگر بر روي 46 بيمار زير 3 ساله اي انجام پذيرفت که به علت آب مرواريد قابل توجه طي سالهاي 1382-84 در بيمارستان خليلي شيراز لنزکتومي مي شدند. از تعدادي از بيماران مبتلا به آب مرواريد مادرزادي، نمونه آسپيره عدسي جهت انجام آزمايش ايمونوفلورسانس غير مستقيم از نظر ويزوس سرخجه، نمونه سرم بيمار جهت اندازه گيري آنتي بادي IgM و IgG ضد سرخجه و نمونه ادرار بيمار جهت اندازه گيري گالاکتوز بررسي گرديد.
يافته ها: از مجموع
46 بيمار، 78.3 درصد آب مرواريد مادر زادي و 21.7 درصد آب مرواريد ضربه اي داشتند. بيماران مبتلا به آب مرواريد مادرزادي، 45 درصد مذکر و 55 مونث با متوسط سن 5.12±5.23 ماهگي در زمان تشخيص آب مرواريد بودند. بيماران گروه اخير در 2.8 درصد موارد سابقه عدم وزن گيري و در 16.7 درصد موارد سابقه وزن پايين تولد داشتند. آب مرواريد در اين گروه، در 80.6 درصد موارد دو طرفه و در 19.4 درصد موارد يک طرفه بود؛ در 77.8 درصد به صورت منفرد، در 16.7 درصد موارد همراه با ساير بيماري هاي چشمي و در 5.6 درصد موارد همراه با بيماري سيستميک بود و در 11.1 درصد موارد، ارثي بود. در 10.5 درصد اين بيماران، گالاکتوز ادرار مثبت بود؛ در يک مورد از 19 مورد بررسي شده 5.3) درصد(، ويروس سرخجه در آسپيره عدسي شناسايي شد ولي IgM ضد سرخجه در هيچ بيماري مثبت نبود.
نتيجه گيري: در منطقه ما، اکثر موارد آب مرواريد در کودکان زير
3 ساله، مادرزادي هستند که نوع ايديوپاتيک، شايع ترين نوع آن مي باشد. گرچه شيوع آب مرواريد ايجاد شده توسط سرخجه در منطقه ما کمتر از کشورهاي پيش رفته مي باشد که به نظر مي رسد با انجام واکسيناسيون گسترده ضد سرخجه، اين ميزان کمتر شود.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 7 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):458-466.
 
پي گيري 8 ساله نتايج کراکتومي فوتورفرکتيو و عوارض آن در نزديک بيني
 
شجاعي باغيني سيداحمد,محمدربيع حسين,اصلاني مهدي*,نوري زاده فرساد,الهي بهزاد,رفعتي محمود,خويي سيدهاشم
 
* تهران، بلوار كشاورز، جمالزاده شمالي، پلاك255، مركز تحقيقات چشم پزشكي بصير
 
 

هدف: ارزيابي ايمني، پايداري و عوارض دراز مدت انجام کراتکتومي فوتورفرکتيو (PRK) جهت تصحيح نزديک بيني.
روش پژوهش: از
203 بيمار نزديک بين که از فروردين 1375 تا اسفند 1376 توسط يک جراح در مرکز چشم پزشکي بصير در تهران تحت عمل PRK به وسيله ليزر اگزايمر Nidek-EC5000 به روش تک مرحله اي و با ناحيه تراش 5-6 ميلي متري قرار گرفتند؛ تنها 179 چشم از 98 بيمار به مدت 8 سال به طور منظم جهت انجام معاينات پي گيري مراجعه کردند. چشم ها براساس رفرکشن قبل از عمل به 3 گروه تقسيم شدند: نزديک بيني -6.00 ديوپتر يا کمتر )خفيف(، نزديک بيني بين -6.1 تا -10 ديوپتر )متوسط( و نزديک بيني بالاتر از -10 ديوپتر )شديد(.
يافته ها: بعد از
8 سال، درصد چشم هايي که در محدوده ±1.00 ديوپتر از امتروپي قرار داشتند؛ در گروه هاي نزديک بيني خفيف، متوسط و شديد به ترتيب برابر بود با 69.1، 30 و 46.1 درصد. در همه گروه ها، بازگشت نزديک بيني طي 2 سال متوقف شد؛ اگرچه تا 8 سال بعد نيز يک بازگشت جزيي وجود داشت. مات شدگي (haze) قرنيه در 5 درصد از چشم ها رخ داد ولي 88.8 درصد آنها طي 2 سال بهبود يافتند.
نتيجه گيري: طبق يافته هاي اين مطالعه، رفرکشن به دست آمده در سال دوم بعد از
PRK جهت تصحيح نزديک بيني، تا 8 سال ثابت باقي مي ماند و اکثر مات شدگي هاي به وجود آمده در قرنيه، تا سال دوم از بين خواهند رفت. بنابراين PRK يک روش ايمن و پايدار جراحي جهت تصحيح نزديک بيني مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 1 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):421-427.
 
فراواني و شدت رتينوپاتي نوزادان نارس در چند قلوها و يک قلوها
 
رياضي اصفهاني محمد,علي زاده يوسف,كارخانه رضا*,منصوري محمدرضا,كديور مليحه,نيلي احمدآبادي مهدي,نيري فاطمه سادات
 
* تهران، ميدان قزوين، بيمارستان فارابي، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: مقايسه فراواني و شدت رتينوپاتي نارسي در نوزادان چند قلوي نارس و نوزادان يک قلوي ارجاعي به بيمارستان فارابي تهران طي سال هاي 1381-1383.
روش پژوهش: پرونده هاي
99 نوزاد چند قلو 68) مورد از دو قلوها، 26مورد از سه قلوها و 5 نفر از چهار قلوها( با وزن تولد 2500 گرم با کمتر و سن داخل رحمي 37 هفته يا کمتر که از بخش هاي نوزادان وابسته به دانشگاه علوم پزشکي تهران، جهت معاينه از نظر رتينوپاتي نارسي، در سن 4-9 هفتگي بعد از تولد، به بيمارستان فارابي تهران ارجاع شده بودند. از نظر فراواني رتينوپاتي نارسي و عوامل خطر ساز موجود بررسي شدند. فراواني رتينوپاتي نارسي در اين نوزادان، با نوزادان يک قلويي که از نظر جنس، وزن هنگام تولد، سن داخل رحمي، دريافت اکسيژن و خون، ديسترس تنفسي، عفونت خوني و نور درماني با گروه چند قلوها تفاوت معني داري نداشتند؛ مقايسه شد.
يافته ها: شيوع رتينو پاتي نارسي در چند قلوها
12.1 درصد بود. همه موارد رتينوپاتي در نوزادان با سن تولد 33 هفتگي يا کمتر و وزن داخل رحمي 2000 گرم يا کمتر بوده است. در مقايسه، شيوع ROP درصد در نوزادان يک قلو با شرايط مشابه، 15.1 درصد بود .(P=0.53) شيوع ROP مرحله آستانه در نوزادان چند قلو، 6.1 درصد و در نوزادان يک قلو 7.1 درصد بود .(P=0.62) دو گروه از نظر مراحل رتينوپاتي نارسي، اختلاف معني داري نداشتند. فراواني و شدت ROP در زير گروه نوزادان چهار قلو 60) درصد ROP در کل و 40 درصد مرحله آستانه( نسبت به نوزادان دو قلو و سه قلو 9.6) درصد ROP در کل و 4.2 درصد مرحله آستانه( بيشتر بود اما پس از تحليل آماري رگرشن لوجستيک، با در نظر گرفتن سن و وزن زمان تولد، اختلاف معني داري از نظر فراواني و شدت ROP در زير گروه نوزادان چهارقلو نسبت به نوزادان دو قلو و سه قلو مشاهده نشد .(P=0.79)
نتيجه گيري: فراواني بيشتر
ROP در چند قلوها، ناشي از وزن و سن داخل رحمي کمتر در زمان تولد مي باشد و نوزادان چند قلو با نوزادان يک قلوي مشابه، از اين نظر تفاوتي ندارند. بنابراين غربال گري ROP در نوزادان چند قلوي نارس را مي توان طبق برنامه استاندارد در نوزادان يک قلوي نارس توصيه کرد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 13 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):497-503.
 
نتايج ميان مدت کارگذاري شانت با رولت در گلوکوم مقاوم در بيماران جوان
 
نيل فروشان نويد*,آقايي حسين,احديان علي
 
* تهران، خيابان ستارخان، خيابان نيايش، بيمارستان رسول اكرم (ص)، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: ارزيابي نتايج ميان مدت کاگذاري لوله با رولت (Baerveldt) از نظر اثر بخشي و عوارض در درمان گلوکوم مقاوم به درمان در بيماران جوان.
روش پژوهش: در اين مطالعه گذشته نگر،
14 چشم در 11 بيمار حداکثر 20 ساله که پس از يک تا 3 جراحي قبلي با گلوکوم مقاوم به درمان طبي، تحت عمل کارگذاري شانت با رولت قرار گرفتند؛ بررسي شدند. بيماران تحت معاينات چشمي شامل تعيين حدت بينايي، اندازه گيري فشار داخل چشمي (IOP)، ارزيابي سگمان قدامي، گونيوسکوپي و معاينه سرعصب قرار گرفتند.
يافته ها: بيماران شامل
7 فرد مذکر و 4 فرد مونث با ميانگين سني 8.6±6.3 سال 2-20) سال( بودند که به طور متوسط تحت 1.7±0.6 بار جراحي قبلي قزاز گرفته بودند. بعد از ميانگين پي گيري 38±0.9 ماه 1-4) سال(، متوسط IOP از 35±11 ميلي متر جيوه با مصرف 2.9±0.47 داروي ضد گلوکوم به طور متوسط قبل از عمل به 16.6±4.7 ميليمتر جيوه با مصرف ميانگين 0.78±0.89 داروي ضد گلوکوم بعد از عمل کاهش يافت. ميزان موفقيت نسبي IOP) پس از عمل بين 6 تا 21 ميليمتر جيوه با يا بدون استفاده از دارو(، 85.7 درصد و ميزان موفقيت کامل IOP) بين 6 تا 21 ميليمتر جيوه بدون مصرف دارو(، 42.9 درصد بود. کوتاه کردن لوله، ايريدکتومي در محل لوله به علت انسداد دهانه تيوب توسط عنبيه و آسپيريشن عدسي و کارگذاري لنز داخل چشمي 2 سال پس از کارگذاري شانت، هرکدام در يک مورد 7) درصد(، تنها مداخلات پس از عمل بودند. هيچ موردي از عوارض شديد مثل (no light perception) NLP يا تايزيک (phthisic) شدن چشم در طول پي گيري رخ نداد.
نتيجه گيري: شانت با رولت، روش جراحي مطمئن، موثر و با عارضه کم در کاهش فشار داخل چشمي در بيماران جوان مبتلا به گلوکوم مقاوم به درمان مي باشد.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 14 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):504-510.
 
تاثير اندازه و مکان شالازيون بر تغييرات عيب انکساري و توپوگرافي قرنيه
 
باقري عباس*,حسني حميدرضا,كريميان فريد
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: ارزيابي تاثير اندازه و مکان شالازيون (chalazion) بر تغييرات عيب انکساري، ديد و توپوگرافي قرنيه براساس ارزيابي قبل و بعد از جراحي شالازيون.
روش پژوهش: در اين کارآزمايي باليني تصادفي شده بدون شاهد، بيماران بالاي
3 سال مبتلا به شالازيون که حداقل يک ماه از شروع علايم آنها گذشته بود؛ طي يک دوره 3 ساله، وارد مطالعه شدند. بيماران تحت عمل جراحي خارج کردن شالازيون به روش برش داخل ملتحمه اي (internal) و يا پوستي (external) قرار گرفتند.
يافته ها: در اين مطالعه
253 پلک از 228 چشم از 195 بيمار مبتلا به شالازيون شامل 110 زن 56.4) درصد( و 85 مرد 43.6) درصد(، تحت عمل جراحي خارج کردن شالازيون قرار گرفتند. ميانگين سني بيماران 31±14 سال7)  تا 71 سال( بود. ميانگين زمان شروع علايم 4±2.8 بود. شالازيون در 172 نفر 88.2) درصد( منفرد و در 23 نفر 11.8) درصد( متعدد بودند. شالازيون هاي منفرد از نظر موقعيت تقريبا به طور يکسان در سه منطقه داخلي، مياني و جانبي پلک قرار داشتند. ميانگين تفاوت ديد اصلاح شده، اسفر، سيلندر و معادل اسفريک قبل و بعد از عمل، به ترتيب 0.0004 لوگمار (p=0.3)، 0.005 ديوپتر (p=0.9)، 0.17 ديوپتر (P<0.0001) و 0.06 ديوپتر (P=0.08) بود. تفاوت نمايه هاي توپوگرافيک قبل و بعد از عمل، شامل (surface asymmetry index) SAI, (surface regularity index) SRI، (difference of keratometry) DK و ديد بالقوه، به ترتيب برابر 0.13، 0.09، 0.34 ديوپتر و 0.05 لوگمار بود .(P<0.0001) تفاوت گروه شالازيون هاي منفرد- سفت- مرکزي با گروه شالازيون هاي متعدد- نرم- طرفيني از نظر تغييرات ميانگين ) DKآستيگماتيسم( قبل و بعد از عمل (0.75±0.14) معني دار بود (P<0.0001) ولي از نظر تغييرات ميانگين معادل کروي قبل و بعد از عمل (0.34±0.06) معني دار نبود .(p=0.2) ميانگين DK بعد از عمل نسبت به قبل از عمل در شالازيون هاي پلک فوقاني 0.1±0.06) ديوپتر( معني دار بود (P=0.03) ولي در پلک تحتاني 0.02±0.03) ديوپتر( معني دار نبود .(P=0.1)
نتيجه گيري: جراحي شالازيون مي تواند سبب کاهش آستيگماتيسم و بي نظمي سطح قرنيه شود که اين امر در شالازيون هاي منفرد- مرکزي- سفت واقع در پلک فوقاني چشم گيرتر است. در جمعيت کودکان که در معرض تنبلي چشم هستند؛ هر گونه اقدامي که سبب بهبود شرايط انکساري چشم شود از اهميت بيشتري برخوردار است.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 15 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):511-517.
 
رابطه اختلالات گوش و حلق و بيني و انسداد مادرزادي مجراي اشکي
 
فردوسي احمدعلي,رجوي ژاله,صادقي محمد,گلستانه بهارك*,ياسري مهدي
 
* تهران، پاسداران، بوستان نهم، بيمارستان لبافي نژاد، مركز تحقيقات چشم
 
 

هدف: تعيين شيوع اختلالات گوش و حلق و بيني در مبتلايان به انسداد مادرزادي مجراي اشکي (CNLDO) در مقايسه با گروه شاهد.
روش پژوهش: مطالعه به صورت مورد شاهدي بر روي
80 کودک مبتلا به CNLDO و 80 کودک غير مبتلا انجام شد. هردو گروه پس از انجام معاينه کامل چشمي، جهت انجام معاينات گوش و حلق و بيني و تمپانومتري به متخصص گوش و حلق و بيني ارجاع شدند. نتايج با آزمون هاي آماري مربع کاي و دقيق فيشر براي فراواني ها و آزمون t براي ميانگين ها، تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: ميانگين سني در گروه
CNLDO برابر 22.7±14.3 ماه 5-72) ماه( و در گروه شاهد برابر 23.4±13.7 ماه 9-72) ماه( بود .(P=0.76) CNLDO در 7 مورد 8.75) درصد( دوطرفه، در 23 مورد 28.75) درصد( در سمت چپ و در 50 مورد 62.5 درصد( در سمت راست بود. در مقايسه گروه مورد و شاهد از نظر معاينات بيني، دهان، حلق و گوش خارجي، تفاوت آماري معني داري وجود نداشت ولي افيوژن گوش مياني در 26.3 درصد افراد گروه مورد و 10 درصد افراد گروه شاهد يافت شد .(P=0.01) نسبت شانس ابتلا به OME در کودکان مبتلا به CNLDO برابر 3.2 )فاصله اطمينان 95 درصد: .(1.32-5.75 تمپانومتري در گروه مورد، 71.3 درصد نوع B، 5 درصد نوع C و 1.3 درصد غير قابل ثبت بود ولي در گروه شاهد 88.8 درصد نوع A و 11.2 درصد نوع B بود .(P=0.01)
نتيجه گيري: ميزان بروز افيوژن بدون علامت گوش مياني در مبتلايان به انسداد مادرزادي مجراي اشکي نسبت به گروه شاهد بيشتر است و ممکن است مبتلايان به
CNLDO براي تشخيص و درمان به موقع OME، نياز به غربال گري از اين نظر داشته باشند.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:55 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:بانک مقالات بینایی

 16 : بينا تابستان 1386; 12(4 (پي در پي 49)):518-522.
 
ترميم مستقيم و غيرمستقيم در بازسازي پارگي هاي کاناليکول اشکي
 
نبيي رضا*,وحيدکويج ليلا
 
* تبريز، خيابان عباسي، بيمارستان نيکوکاري
 
 

هدف: مقايسه نتايج ترميم مستقيم و ترميم به وسيله ماهيچه اوربيکولاريس رويي در بازسازي پارگي کاناليکول اشکي.
روش پژوهش: مطالعه بر روي 50 چشم از 50 بيمار دچار پارگي کاناليکول انجام شد که به طور تصادفي در دو گروه 25 نفري قرار گرفتند. پارگي کاناليکول در يک گروه با استفاده از ويکريل 0-8 به صورت مستقيم و در گروه ديگر با دوختن ماهيچه اوربيکولاريس روي کاناليکول، ترميم گرديد. در همه بيماران، لوله کراوفورد در هر دو کاناليکول تعبيه شد و به مدت 3 ماه در محل باقي ماند. بلافاصله بعد از خارج کردن کراوفورد و نيز 3 ماه بعد، ميل زدن و شستشوي مجرا جهت تاييد باز بودن آناتوميک آن انجام پذيرفت. شکايت از اشک ريزش و عوارض بعد از عمل نيز بررسي شدند.
يافته ها: در ميل زدن و شستشوي نهايي، 25 کاناليکول در گروه ترميم مستقيم و 24 کاناليکول در گروه ترميم غيرمستقيم، باز بودند
(P=1). گروه ترميم مستقيم در 64 درصد موارد و گروه ترميم غيرمستقيم در 72 درصد موارد فاقد اشک ريزش بودند (P=0.5). عوارض بعد از عمل شامل شکاف پونکتوم (9 مورد در گروه مستقيم و 7 مورد در گروه غيرمستقيم، P=0.5) تنگي کاناليکول (4 مورد در گروه مستقيم و 5 مورد در گروه غيرمستقيم، P=0.2) و بافت گرانوليشن (فقط يک مورد در گروه غيرمستقيم، P=1) بودند.
نتيجه گيري: هيچ گونه اختلاف آماري قابل ملاحظه اي از نظر ميزبان موفقيت و عوارض بين دو گروه مشاهده نشد. از آن جا که ترميم ماهيچه اوربيکولاريس رويي، از نظر تکنيکي آسان تر است؛ اين روش را براي جراحان کم تجربه، به ويژه در پارگي هاي قسمت داخلي توصيه مي نماييم.

 
كليد واژه: 
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
دوشنبه 5 تیر 1391  10:56 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها