0

اخبار ویژه کیهان

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

اخبار ویژه کیهان

 نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار مدیر شرکت اینترنتی گوگل، این شرکت را متعلق به اسرائیل معرفی کرد.

 
خبرگزاری فارس: گوگل رسما به موساد واگذار شد

 

روزنامه کیهان امروز شنبه 91/4/3 در ستون اخبار ویژ خود نوشت: نخست وزیر رژیم صهیونیستی در دیدار مدیر شرکت اینترنتی گوگل، این شرکت را متعلق به اسرائیل معرفی کرد.

نتانیاهو در دیدار اریک اشمیت یک نقاشی از گوگل را تحویل وی داد که در آن پرچم اسرائیل بر فراز آرم شرکت گوگل نصب شده است.

به گزارش منابع صهیونیستی، مدیر گوگل نیز در این ملاقات گفت: من بر این باورم که شهروندان اسرائیلی که در ارتش ثبت نام می کنند، امتیاز بزرگی به عنوان کارکنان فناوری پیشرفته عایدشان می شود. تصمیم ما به سرمایه گذاری در اسرائیل یکی از بهترین تصمیم های گوگل تاکنون بوده است.

گفتنی است اشمیت در مراسم اهدای مدال از سوی شیمون پرز به هنری کیسینجر (وزیر خارجه اسبق آمریکا و از متهمان اصلی قتل عام پس از کودتای شیلی) نیز حضور داشت. این مراسم تحت عنوان «به سوی فردا» برگزار شد و طی آن پرز از کیسینجر به عنوان برادر و یک مؤمن یهودی یاد کرد.

شرکت گوگل طبق گزارش های منابع رسانه ای غرب خدمات ویژه و مستمر اطلاعاتی را به برخی سرویس های جاسوسی نظیر سیا ارائه می دهد که ظاهراً پس از این و رسماً باید نام موساد را نیز به این فهرست اضافه کرد.

گفتنی است اریک اشمیت آذر ماه سال گذشته در مصاحبه با سی ان ان تصریح کرده بود: استعداد بالای ایرانی ها در جنگ سایبری، تهدیدی برای غرب است. ایرانی ها به دلایلی که به درستی برای ما روشن نیست، به طرز غیرمنتظره ای درجنگ سایبری با استعداد هستند بنابراین به وضوح در آینده، تهدیدی برای امنیت سایبری ما به شمار خواهند رفت.»

اشمیت می گوید: همیشه این نگرانی وجود دارد که ایرانی ها به نرم افزارهای کدگذاری شده دست یافته باشند.

با پوزه بند و مغز خر و هیچ یک جمله بسازید!

همکار متواری نشریات زنجیره ای معتقد است فتنه سبز منقرض شده اما یک طیف از گروه های مخالف مشغول پوزه بند زدن به اپوزیسیون و برج سازی و خوشگذرانی هستند و طیف دیگر دون کیشوت وار آب در هاون توهمات خود می کوبد.

امین بزرگیان در وبسایت رادیو زمانه با بیان اینکه «جنبش سبز به خاطره تبدیل شده و به موزه رفته و در واقع منقرض شده» نوشت: «چه باید کرد؟ پاسخ خلاصه این است؛ هیچ! تفاوت مهمی بین هیچ کاری کردن و هیچ کاری نکردن وجود دارد[!] یک مدل هنوز به دنبال کاری کردن است. اینها در انتخابات به دنبال بازی سیاسی اند، فکر می کنند می توانند امتیازی بگیرند، منتظر نرمش حاکمیت هستند، مدل دوم کسانی اند که معتقدند هیچ کاری نباید کرد. مبنای فکری آنها این است که «نگاه کن! مگه مغز خر خوردم که بخواهم کاری کنم.» این مدل صدای چندانی تولید نمی کند اما عملا بسیار فربه تر از گروه اول است و در وضعیت کنونی حامیان بیشتری دارد. یک مدل حاشیه ای هم وجود دارد که متوهم هایند. می توان نامشان را دون کیشوت ها گذاشت. از نظر آنها فردا حکومت در ایران عوض خواهد شد. به این مدل چندان نمی توان کاری داشت.

وی در این تحلیل آمیخته به نبوغ می نویسد: «مدل اول قائلان به این اند که باید کاری کرد. مدل دوم کسانی اند که می گویند هیچ کاری نباید کرد. ذهن ما عملا بین این دو روایت کلان منگنه شده است. شاید بتوان به مدل دیگری اندیشید؛ هیچ کردن». [!]

نامبرده که در پاریس اقامت دارد در تشریح مدعای خود اضافه می کند: مدل اول را می توان «پوزه بند» نام گذاری کرد. تاکتیک حامیان این مدل این است که «تند نروید تا ما بتوانیم مفری باز کنیم. غیر از این راهی نیست.» وقتی هم می گویند تند نروید چون اساسا رفتنی ممکن نیست منظورشان بیشتر ناظر بر این است که رادیکال فکر نکنید. در فکر و بیان افکار تند نروید. پوزه بند بزنید تا به سکوت شما غمزه ای نشان دهند و بازی تان دهند. برای جلوگیری از دعوای حیدری- نعمتی از نام تئوریسین های پوزه بند نامی برده نمی شود. این ایده عملا در وضعیتی که اکنون قرار دارد نه کمکی به گسترش امیدهای ما برای تغییر می کند (چون نمی تواند چیزی را تغییر دهد، چون دلیلی ندارد حکومت دوباره او را که با زحمت از بازی بیرون انداخته دوباره بازی دهد، چون که همبستگی سال های گذشته را از دست داده، چون که اساسا کس قابل اعتنایی را بیرون از زندان و تبعید ندارد که بخواهد بوسیله آنها بازی کند، چون که....» و نه عملا می تواند کاری انجام دهد. در واقع نه انتقادی است نه پراتیک. هیچی نیست.

بزرگیان مدل دوم را مشغول برج سازی و خوشگذرانی توصیف کرد و نوشت: مدل دوم هم می گوید چون هیچ کاری ممکن نیست و همه کارها سرکوب می شود، زندگی خودتان را بکنید. برجتان را بسازید و تا می توانید شمال بروید. ذهن و زبانتان را اخته کنید تا به سرتان کاری نیاید که دودمان تان را بر باد دهد. از سویی دیگر مدل اول یا همان پوزه بندها عملا آب در هاون توهماتش می کوبد؛ چیزی شبیه همان دون کیشوت ها به گونه ای برعکس. «هخا»های پوزیسیون، در وضعیت جدید تنها تکنیک های پوزه بندی را ارتقا می دهند.

در ادامه این تحلیل غامض آمده است: هیچ کاری کردن خطابش به قائلین هیچ کاری نکردن و حمله به آنها و نگه داشتن امید تغییر است. این مدل البته زیر چشمی به دون کیشوت ها هم تلخند می زند. این مدل خطابش از یکسو به شبه کنش هاست. کسانی که فکر می کنند دارند کاری انجام می دهند، چه آنها که مقدمات انقلاب در هفته آینده را دارند تدارک می بینند و چه آنهایی که فرستادن علی مطهری و کواکبیان را به مجلس تضعیف قدرت حاکم ارزیابی می کنند. از سویی دیگر خطاب این مدل به آنهایی است که می گویند هیچ کاری نباید کرد.

وی سرانجام نوشته است: هیچ کردن، حفظ خواب دیدن در بیداری و رویاپردازی است.[!]

 آتلانتیک: سیاست آمریکا در مذاکرات هسته ای با ایران فلج است

یک ماهنامه آمریکایی اعلام کرد موضع متناقض واشنگتن درباره مذاکرات هسته ای با ایران، متأثر از فشارهای اسرائیل و علت اصلی بن بست در مذاکرات است.

نشریه آتلانتیک با بررسی این موضوع که توافق در مذاکرات 1+5 با ایران امکانپذیر است اما چرا آمریکا طفره می رود، نوشت: پیش از آغاز مذاکرات مسکو مقامات عالی رتبه دولت آمریکا به اسرائیل و لابی های طرفدار آن تضمین داده اند که به هیچ وجه تحریم های شدید علیه ایران به خاطر پیشرفت مذاکرات قربانی نخواهند شد. شاید به همین خاطر است که در مذاکرات بغداد، آمریکا و متحدان آن کشور در برابر پیشنهادهای ایران حاضر نشدند هیچ گونه امتیازی بدهند و منطقه را از تشدید تنش برهانند.

رابرت رایت سردبیر آتلانتیک می افزاید: ظاهراً چالش اصلی مذاکرات و بحران هسته ای غنی سازی اورانیوم با غلظت بیست درصد است که هنوز تا تولید اورانیوم تسلیحاتی فاصله زیادی دارد، ولی به هر حال زمان مورد نیاز ایران برای رسیدن به مرز تولید بمب هسته ای را کاهش می دهد. اما در مذاکرات بغداد، آمریکا و متحدانش حاضر نشدند در برابر توقف این غنی سازی در ایران تحریم ها را کاهش دهند.

وی خاطرنشان کرد: برخی از صاحب نظران معتقدند دولت آمریکا محورهای پیشنهادی و شرایط خود در مذاکرات هسته ای با ایران را به شکلی تنظیم کرده و پیش می برد که با خواسته های لابی های طرفدار اسرائیل تناقض پیدا نکند. اما یک چنین محدودیت هایی در شروط مذاکره و چارچوب امتیازهای قابل مذاکره عملاً نقض غرض است و مذاکرات را به بن بست می کشاند.

آتلانتیک با اشاره به تناقضات موجود در مواضع مقامات آمریکایی نتیجه گرفت: اتخاذ چنین موضعی از سوی دولت آمریکا عملاً راه را بر حل بحران می بندد. حقیقت این است که موضع واقعی سران اسرائیل این است که ایران به هیچ وجه، به هیچ شکل و در هیچ حدی نباید اجازه غنی سازی اورانیوم را داشته باشد و این در حالی است که آنطور که هیلاری کلینتون سال گذشته صراحتاً اعلام کرد «موضع جامعه بین الملل و دولت آمریکا این است که ایران در صورت رعایت تعهدات و پذیرش بازرسی های همه جانبه می تواند از حق خود برای ادامه غنی سازی اورانیوم بهره مند باشد.»

سردبیر آتلانتیک با تأکید نوشت: سیاست فعلی دولت آمریکا در مذاکرات هسته ای تحت تأثیر ترس از نارضایتی دولت اسرائیل و حامیان آن، عملاً فلج شده است.

وی تصریح کرده که اوباما نگران نتیجه انتخابات چند ماه آینده ریاست جمهوری آمریکا است.

 گزارش تلخ «استاکس نت» به کنگره سرعت غنی سازی در ایران 3 برابر شده!

کارشناسان آمریکایی در گزارشی به کنگره اذعان کردند خرابکاری و حمله ویروسی 3 سال پیش به تأسیسات اتمی ایران (ویروس استاکس نت) بی فایده بوده و در مقابل ایران بر سرعت غنی سازی اورانیوم افزوده است.

این گزارش در حالی به کنگره آمریکا ارائه شد و بخش مختصری از آن به رسانه ها راه یافت که شبکه رسانه ای غرب طی یک سال گذشته تبلیغ پرحجمی را برای بزرگ نمایی اثر حملات ویروسی انجام داده بودند. در این تبلیغات اذعان شده بود که دستور خرابکاری سایبری از زمان دولت بوش صادر و سپس در دولت اوباما پیگیری شده بود. اما اکنون گزارش رسمی کارشناسان به کنگره حاکی از آن است که جنجال رسانه ای تعمدی در این باره، انباشته از بلوف و فریب بوده است.

به گزارش خبرگزاری فرانسه کارشناسان در گزارش روز چهارشنبه به یکی از کمیته های مجلس نمایندگان اعلام کردند: تلاش ایران برای غنی سازی اورانیوم در 3 سال گذشته سرعت گرفته و خرابکاری اینترنتی از طریق ویروس استاکس نت نتوانسته سرعت این روند را کاهش دهد.

استفن ردمیکر از مرکز سیاستگذاری دوحزبی واشنگتن (Bipartisan Policy Center) گفت: برپایه یافته های آژانس بین المللی انرژی اتمی ایران سه هزار کیلو و 345 کیلو گرم اورانیوم با غنای 3 و نیم درجه تولید کرده است!

وی گفت: «بیش از 9 هزار سانتریفیوژ 158 کیلوگرم اورانیوم با غنای 3 و نیم درصد را در طول یک ماه تولید کرده اند که این سرعت سه برابر سرعت تولید در مقایسه با اواسط سال 2009 است، یعنی درست زمانی که ویروس استاکس نت به برنامه اتمی ایران حمله کرده بود.»

وی نتیجه گرفت سرعت غنی سازی اورانیوم «سه برابر زمان قبل از حمله ویروس استاکس نت است که بسیاری تصور می کردند به برنامه لطمه زده و آن را فلج کرده است.

حمله ویروس استاکس نت به برنامه هسته ای ایران در سال 2010 میلادی فاش شد.

به نوشته نیویورک تایمز، باراک اوباما، رئیس جمهور کنونی و جرج دبلیو بوش، رئیس جمهور پیشین آمریکا با استفاده از ویروس استاکس نت برای تخریب برنامه هسته ای ایران موافقت کرده بودند.

این روزنامه در این باره نوشته بود، استاکس نت، ویروسی که با همکاری اسرائیل ساخته شد، در تأسیسات اتمی نطنز اختلال ایجاد کرد، اما بعدها این ویروس به صورتی ناگهانی به خارج از ایران گسترش پیدا کرد و وارد سیستم های کامپیوتری کشورهای دیگر شد.

آمریکایی ها و محافل صهیونیستی اکنون بنابر نوشته برخی مطبوعات غربی نگرانند که حملات ویروسی مانند بومرنگ به زمین خود آنها برگردد.

 هر چی جمهوری اسلامی زرنگ بود مخملی ها ببو بازی درآوردند

یکی از نوچه های سازمان سیا در صربستان، با انتقاد از رفتار 3 سال پیش اپوزیسیون سبز در ایران گفت آنها همه چیز را اشتباه انجام دادند.

سرج پوپوویچ که در بنیاد کارنگی و در نشستی با مدیریت کریم سجادپور- از عناصر ضدانقلاب همکار با محافل آمریکایی- سخن می گفت، افزوده است: اپوزیسیون ایران نمی دانستند تا کجا می خواستند پیش بروند. برنامه ریزی و انضباط به دور از خشونت در یک روند می تواند کلید موفقیت باشد. سران جنبش سبز در ایران ترسیدند به خیابان بروند.

به گزارش خودنویس، وی اضافه کرد: جمهوری اسلامی در برخورد با اپوزیسیون زرنگ بود و اکنون ابتکار عمل را در دست دارد.

کپی برداری ناشیانه محافل نفاق از نسخه های سازمان سیا -کسانی نظیر جین شارپ- باعث افتضاح بی سابقه در اجرای مدل کودتای مخملین شد به نحوی که ارتکاب قتل و آتش سوزی و خرابکاری پس از مدتی به رادیکالیسم افسارگسیخته در حد جانبداری علنی از آمریکا و رژیم صهیونیستی و سپس حمله به اسلام و جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و حضرت امام خمینی(ره) تصاعد پیدا کرد و عملا هویت جریان وابسته و ضد انقلاب را که می خواست مذهبی و ملی جلوه کند، فاش کرد.

پایگاه اینترنتی خودنویس ضمن انتشار سخنان پوپوویچ کاریکاتوری از اعضای بی خاصیت اپوزیسیون نظیر امیرارجمند و... کشیده که خطاب به وی می گویند:... پس اسب تروا جوک بود؟... این همه راهپیمایی سکوت بی خود بود؟!... مقاله های بنده چی؟ بیخود بودند؟!... اعتصاب غذای من (گنجی) کشک بود؟...

فهرست به روز شده جاروکش های سیا در اپوزیسیون

یک گزارش گروه تحقیق کنگره آمریکا ضمن تحقیر کسانی چون خاتمی و موسوی و کروبی، آنها را در کنار برخی ورشکستگان نشاندار اپوزیسیون به عنوان چهره های اثرگذار اپوزیسیون معرفی کرد!

در این گزارش خاتمی، موسوی و کروبی در کنار لودگانی چون امیرعباس فخرآور، ارژنگ داودی، محسن سازگارا، اکبر گنجی قرار داده شده است. همچنین اسامی مهاجرانی، کدیور، سروش، آرمین، تاج زاده، ربع پهلوی و شیرین عبادی نیز در این فهرست دیده می شود. در گزارش مذکور در عین حال از سازگارا به عنوان کسی که به خاطر سابقه بسیار بد از اعتبار خوبی برخوردار نیست یاد شده است.

به گزارش وبلاگ شخصی فخرآور که این گزارش را منتشر کرده، آمریکایی ها حداقل 35 میلیون دلار برای کمک به اپوزیسیون طی سال جاری میلادی اختصاص داده اند.

بازگشت برادر فخرآور به ایران به همراه انبوهی از اطلاعات و ویدئوها و تصاویر که گوشه ای از آن در سیمای جمهوری اسلامی منتشر شد، باعث گردیده تا برخی محافل ضد انقلاب به اشتباه از فخرآور به عنوان نفوذی سرویس های اطلاعاتی ایران در میان اپوزیسیون یاد کنند. حضور وی در صدای آمریکا با جارو کردن طیف گسترده ای از همکاران بخش فارسی این رسانه - از جمله سازگارا- همراه بود و همین امر نیز بر بدگمانی اپوزیسیون نسبت به فخرآور افزود.

با این اوصاف همطراز کردن سران فتنه سبز با جارو کنندگان صدای آمریکا به غایت عبرت آموز است.

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

شنبه 3 تیر 1391  7:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها