0

مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 1 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1390; 2(1):1-20.
 
تاثير تاريخ کاشت و تداخل علف هرز بر عملکرد و اجزاي عملکرد ارقام با تيپ رشدي مختلف لوبيا قرمز (.Phaseolus vulgaris L)
 
قنبري مطلق مليحه*,راستگو مهدي,پوريوسف مجيد,صبا جلال,افصحي كامران
 
* کاشان، خيابان نطنز، کوچه بلال
 
 

تاريخ کاشت، مهم ترين عاملي است که بر خصوصيات فيزيولوژيک و مورفولوژيک گياه تاثير مثبت دارد. به منظور بررسي اثر تاريخ کاشت و تداخل علف هرز بر عملکرد و اجزاي عملکرد ارقام با تيپ رشدي مختلف لوبيا قرمز، آزمايشي به صورت فاکتوريل اسپليت پلات در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه زنجان اجرا شد. عامل اصلي شامل رقم لوبيا در سه سطح، رقم ايستاده (درخشان)، نيمه ايستاده (صياد) و رونده (گلي) و تاريخ کاشت در دو سطح (30 ارديبهشت و 13 خرداد ماه) به صورت فاکتوريل و عامل فرعي تداخل علف هرز در دو سطح (کنترل کامل و عدم کنترل علف هرز) بود. نتايج حاصل از تجزيه واريانس صفات اندازه گيري شده نشان داد که ارقام در اکثر صفات مورد بررسي با هم تفاوت معني داري داشتند. اثر تداخل علف هرز نيز به جز وزن 100 دانه و شاخص برداشت در تمامي صفات، معني دار بود. تاريخ کاشت در هيچ يک از صفات مورد بررسي اثر معني داري ايجاد نکرد. بيشترين عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک کل به ترتيب با مقادير 1188 و 3462 کيلوگرم در هکتار به ترتيب در رقم گلي و رقم درخشان مشاهده شد. علف هرز، عملکرد دانه و عملکرد ماده خشک را به نصف کاهش داد. رقم گلي در تاريخ کاشت اول، بيشترين تراکم و وزن خشک علف هرز را داشت که از بين علف هرزهاي موجود در آخر فصل، بيشترين تراکم و وزن خشک علف هرز مربوط به علف هرزهاي پهن برگ بود. بر اساس نتايج حاصل از اين بررسي، رقم گلي به علت داشتن عملکرد بالاتر در هر دو تاريخ کاشت و در شرايط تداخل با علف هرز، بهترين کانديد براي کشت در زنجان مي باشد.

 
كليد واژه: تاريخ کاشت، رقم، علف هرز، لوبيا (.Phaseolus vulgaris L)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:31 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 1 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):1-10.
 
تاثير چند مايه تلقيح حاوي باکتري Rhizobium leguminosarum; bv. phaseoli بر جذب عناصر غذايي در سه رقم لوبيا
 
مهرپويان مهدي*,نورمحمدي قربان,ميرهادي سيدمحمدجواد,حيدري شريف آباد حسين,شيراني راد اميرحسين
 
* زنجان، كوي قائم، خيابان خيبر، پلاك 3202، كدپستي: 4514918373
 
 

به منظور بررسي تاثير سوش هاي مختلف باکتري هاي تثبيت کننده نيتروژن بر عملکرد و ميزان جذب عناصر در ارقام مختلف لوبيا، آزمايشي به صورت فاکتوريل در قالب طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار طي سال هاي 1385 و 1386 در منطقه خرمدره استان زنجان انجام شد. در اين تحقيق، سطوح تلقيح و عدم تلقيح با سويه هاي مختلف در 6 سطح شامل بدون تلقيح و بدون کود (شاهد)، تلقيح با سويه Rb117، تلقيح با سويه Rb123، تلقيح با سويه Rb136، تلقيح با مايه تلقيح صنعتي ويژه لوبيا با نام ريزوبين سوپرپلاس و نيز بدون تلقيح همراه با کود (100 کيلوگرم نيتروژن خالص از منبع کود اوره) بر روي سه رقم لوبيا با تيپ رشدي ايستاده شامل چيتي COS16 و دو رقم قرمز اختر و درخشان، مورد بررسي قرار گرفت. بر اساس نتايج، به طور کلي تلقيح ارقام مختلف لوبيا با سويه هاي باکتري موجب برتري صفات کمي و کيفي آن نسبت به حالت بدون تلقيح و در بعضي موارد نسبت به مصرف 100 کيلوگرم کود خالص نيتروژن گرديد. در بين سويه هاي مورد استفاده، سوش باکتري Rb117 و در بين ارقام مورد استفاده، رقم لوبياچيتي COS16 نسبت به سايرين برتري نشان دادند. کاشت بذور پرايمينگ شده توانست محصول را نسبت به شاهد، حدود 43 درصد افزايش دهد و در بين انواع مايه تلقيح، Rb117 با 58 درصد و Rb123 با 32 درصد تاثير بر عملکرد دانه نسبت به شاهد، به ترتيب بيشترين و کمترين تاثير را بر عملکرد دانه داشتند. بالاترين و پايين ترين فعاليت آنزيم نيترات ريداکتاز به ميزان 1099.18 و 720.3 نانومول برگرم وزن تر گياه در ساعت، به ترتيب به تيمار مصرف کود اوره و نيز تيمار شاهد اختصاص داشت. بالاترين ميانگين پتاسيم و فسفر جذب شده در هر کيلوگرم ماده خشک اندام هاي هوايي، از تيمارهاي تلقيح و کودي به دست آمد و کمترين آن مربوط به تيمار شاهد بود. باکتري هاي ريزوبيومي علاوه بر نقش بسيار با اهميت خود در تثبيت نيتروژن، مي توانند با تاثير بر جذب بهتر ساير عناصر ضروري نيز افزايش رشد و عملکرد گياهان را موجب شوند.

 
كليد واژه: ارقام لوبيا، عملکرد، Rb117 و COS16
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 2 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):11-20.
 
بررسي اثر تراکم بوته و کود آغازگر نيتروژن بر عملکرد و اجزاي عملکرد نخود زراعي رقم کوروش (Cicer arietinum L. cv. Kourosh) در منطقه کرج
 
كشفي سيدمحمدحسن,مجنون حسيني ناصر*,زينالي خانقاه حسن
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسي کشاورزي، پرديس كشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران، كرج
 
 

تراکم جمعيت گياهي و مقدار نيتروژن، تاثير زيادي روي رشد و عملکرد محصول نخود دارد. بنابراين، به منظور بررسي اثرات سطوح مختلف تراکم بوته و کود نيتروژن (آغازگر) بر عملکرد و اجزاي عملکرد نخود رقم کوروش يک آزمايش فاکتوريل 3×4 در قالب طرح پايه بلوک کامل تصادفي در مزرعه پرديس کشاورزي و منابع طبيعي کرج در سال 1385 انجام شد. تراکم بوته شامل چهار سطح 16، 32، 48 و 64 بوته در مترمربع و سطوح کود آغازگر شامل صفر، 25 و 50 کيلوگرم نيتروژن در هکتار بود. صفات مورفولوژيکي و زراعي مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه اوليه و ثانويه، ارتفاع اولين گره زايشي از سطح زمين، عملکرد تک بوته، عملکرد دانه در واحد سطح، عملکرد بيولوژيک، شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف و وزن 1000 دانه مورد بررسي قرار گرفتند. نتايج حاصل نشان داد که تراکم 48 بوته در مترمربع (با فاصله رديف 50 سانتي متر و فاصله روي رديف 4.2 سانتي متر) با متوسط عملکرد 1727 کيلوگرم دانه در هکتار و تيمار 50 کيلوگرم کود آغازگر نيتروژن با متوسط عملکرد 1588 کيلوگرم دانه در هکتار، مناسب ترين تيمارهاي آزمايشي در اين تحقيق بودند. افزايش تراکم بوته نخود در واحد سطح موجب افزايش ارتفاع بوته، فاصله اولين گره زايشي از سطح زمين و عملکرد بيولوژيکي به طور معني داري شد. اما، برخي صفات مانند تعداد شاخه هاي اوليه و ثانويه، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، عملکرد تک بوته و شاخص برداشت کاهش معني داري نشآن دادند. همچنين با افزايش مقدار کود اغازگر نيتروژن برخي صفات نخود مانند عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيکي، شاخص برداشت، تعداد دانه در غلاف و تعداد غلاف در بوته افزايش معني داري نشان دادند. به طور کلي در شرايط آب و هوايي کرج تيمار هاي توام 48 بوته در مترمربع و مقدار 25 تا 50 کيلوگرم کود آغازگر نيتروژن در هکتار مناسب ترين عامل هاي مورد بررسي از نظر دستيابي به حداکثر عملکرد محصول نخود (رقم کوروش) بودند.

 
كليد واژه: نخود، تراکم بوته، ميزان نيتروژن، عملکرد دانه در واحد سطح، اجزاي عملکرد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 3 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):21-36.
 
ارزيابي صفات فنولوژيک، مورفولوژيک و عملکردي بخشي از مجموعه ژرم پلاسم نخود بانک بذر دانشگاه فردوسي مشهد (الف: نخود هاي تيپ دسي)
 
نظامي احمد*,پورامير فرزين,مومني صياد,پرسا حسن,گنج علي علي,باقري عبدالرضا
 
* دانشکده کشاورزي، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

به منظور بررسي خصوصيات فنولوژيک، مورفولوژيک و عملکردي ژنوتيپ هاي نخود تيپ دسي، تحقيقي در سال زراعي 86-1385 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد، به اجرا درآمد. در اين تحقيق، 70 ژنوتيپ نخود تيپ دسي از بانک بذر حبوبات دانشگاه فردوسي مشهد در کرت هايي به طول 2.5 متر و فاصله رديف 50 سانتي متر، در يک تا چهار خط کاشت، بدون تکرار در پنجم ارديبهشت ماه، کشت و مورد ارزيابي قرار گرفتند. صفات مختلف اندازه گيري شده در مورد هر يک از نمونه هاي کشت شده بر اساس ديسکريپتور نخود عبارت بودند از طول دوره سبز شدن تا گلدهي، طول دوره گلدهي تا غلاف دهي، طول دوره گلدهي تا رسيدگي، رنگ گل، رنگ دمگل، طول گل، تعداد گل در خوشه، رنگ غلاف، طول غلاف، شروع پرشدن دانه، تيپ برگ ها، تيپ رشدي گياه، ارتفاع بوته، ارتفاع اولين غلاف از سطح خاک، تعداد شاخه هاي فرعي (اوليه، ثانويه و ثالثيه)، تعداد گره در ساقه، طول برگ، طول و عرض برگچه، تعداد برگچه در برگ، سطح برگ، تعداد غلاف در دمگل، تعداد غلاف در بوته، شکوفايي غلاف، تعداد دانه در غلاف، بافت پوسته بذر، وجود يا عدم وجود خال هاي کوچک روي بذر، شکل دانه و ميزان عملکرد دانه. نتايج نشان داد که در بين ژنوتيپ هاي مورد بررسي از نظر تعداد روز از گلدهي تا رسيدگي، اختلاف معني داري وجود نداشت و دامنه آن از 32 تا 44 روز بود. بيشترين (47%) و کمترين (20%) تعداد ژنوتيپ ها از نظر طول دوره گل دهي تا رسيدگي به ترتيب در دامنه 37 تا 39 روز و کمتر از 37 روز قرار داشتند. در ميان ژنوتيپ هاي مورد بررسي، تنوع قابل توجهي از نظر گستره ارتفاع بوته وجود داشت به طوري که تفاوت حداقل و حداکثر ارتفاع بوته مشاهده شده حدود 53 سانتي متر بود. ژنوتيپ MCC708 با 63 سانتي متر، بيشترين ميزان ارتفاع بوته را دارا بود. ارتفاع اولين غلاف از سطح خاک در 13 درصد از ژنوتيپ ها، بيشتر از 15 سانتي متر بود. عملکرد دانه در 64 درصد از ژنوتيپ ها که بيشترين ميزان عملکرد دانه را دارا بودند، بيش از 400 گرم در مترمربع بود به طوري که نمونه MCC608 با 745 گرم در مترمربع، بيشترين ميزان عملکرد دانه را توليد نمود. نتايج در مجموع نشان داد که تنوع قابل ملاحظه اي در ميان ژنوتيپ هاي مورد بررسي از نظر صفات ارزيابي شده، وجود دارد و از اين رو مي توان از اين تنوع در برنامه هاي اصلاحي جهت بهبود عملکرد اين گياه استفاده کرد.

 
كليد واژه: اجزاي عملکرد، ديسکريپتور نخود، ژرم پلاسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 4 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):37-48.
 
اثر محلول پاشي متانول و دور آبياري بر عملکرد و اجزاي عملکرد دو رقم نخود (.Cicer arietinum L)
 
احيايي حميدرضا*,پارسا مهدي,كافي محمد,نصيري محلاتي مهدي
 
* دانشکده کشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

به منظور بررسي اثر محلول پاشي متانول و دور آبياري بر عملکرد و اجزاي عملکرد دو رقم نخود، آزمايشي به صورت به صورت کرت هاي دوبار خرد شده در قالب طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار در سال 1387 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد اجرا شد. آبياري به عنوان عامل اصلي با مدار 10 و 20 روز و دو رقم نخود ) ILC482تيپ کابلي) و پيروز (تيپ دسي) و متانول در غلظت هاي 10، 20 و 30 درصد حجمي به عنوان فاکتور هاي فرعي در نظر گرفته شدند. متانول در طي فصل رشد سه مرتبه با فواصل 10 روز بعد از شروع غلاف دهي بر روي اندام هاي هوايي بوته هاي نخود محلول پاشي شد. نتايج نشان داد که محلول پاشي متانول اثرات معني داري بر روي عملکرد و اجزاي عملکرد داشت. محلول پاشي با غلظت 30 درصد، بيش از ساير تيمار ها بر عملکرد و اجزاي عملکرد موثر بود به طوري که موجب افزايش تعداد غلاف، وزن دانه، وزن 100 دانه، تعداد دانه در بوته و شاخص برداشت شد. بيشترين و کمترين عملکرد بيولوژيک به ترتيب در تيمار محلول پاشي متانول 30 درصد (2198 کيلوگرم در هکتار) و متانول صفر درصد (1823 کيلوگرم در هکتار) مشاهده شد. همچنين در تيمار محلول پاشي 30 درصد متانول، بيشترين عملکرد دانه با 1243 کيلوگرم در هکتار و در تيمار متانول صفر درصد با 904 کيلوگرم در هکتار، کمترين عملکرد دانه به دست آمد. به طور کلي مي توان کاربرد محلول پاشي 30 درصد را براي افزايش عملکرد در گياه نخود توصيه کرد.

 
كليد واژه: تنش خشکي، دور آبياري، متانول، نخود (.Cicer arietinum L)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 5 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):49-58.
 
ارزيابي امکان کاشت پاييزه ژنوتيپ هاي عدس متحمل به سرما در شرايط آبياري تکميلي
 
نظامي احمد*,باقري عبدالرضا,پرسا حسن,زعفرانيه محسن,خمدي نرگس
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

به منظور بررسي خصوصيات فنولوژيک، مورفولوژيک، اجزاي عملکرد و عملکرد دانه 17 ژنوتيپ متحمل به سرماي عدس به همراه يک توده محلي رايج (رباط) در کاشت پاييزه (21 مهرماه) تحت شرايط آبياري تکميلي، آزمايشي در سال زراعي 86-1385 در مزرعه تحقيقاتي دانشکده کشاورزي دانشگاه فردوسي مشهد، در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با سه تکرار اجرا شد. آبياري در طي فصل رشد در سه نوبت شامل بلافاصله پس از کاشت، 20 روز بعد از آبياري اول و نيز در آغاز گلدهي انجام شد. بر اساس نتايج، تفاوت بين ژنوتيپ ها از نظر کليه صفات اندازه گيري شده معني دار بود (p£0.05). محدوده رشد رويشي (سبزشدن تا گلدهي) در بين بوته ها از حداقل 102 تا 150 روز و تعداد شاخه در بوته از حداقل 5 تا حداکثر 24 شاخه در بوته متغير بود ضمن اين که گستره ي عملکرد دانه از حداقل 76 گرم درمترمربع در ژنوتيپ MLC13 تا حداکثر 379 گرم در مترمربع در ژنوتيپ MLC20 مشاهده شد.
همبستگي بين عملکرد دانه با طول دوره رشد رويشي (**
0.79=r)، دوره رشد زايشي (**0.83=r)، ارتفاع بوته (**0.68=r)، تعداد شاخه در بوته (**0.68=r)، مجموع طول شاخه دربوته (**0.56=r) و تعداد غلاف در بوته (**0.80=r)، مثبت و معني دار بود. با توجه به پايين بودن ميانگين عملکرد دانه عدس در کشت رايج در ايران و نيز با توجه به افزايش حدود چهار برابري ميانگين عملکرد دانه در ژنوتيپ هاي مورد آزمايش، آنتظار مي رود در صورت استفاده از ژنوتيپ هاي مقاوم به سرما در کشت پاييزه در شرايط آبياري تکميلي، عملکرد عدس افزايش چشمگيري داشته باشد.

 
كليد واژه: رشد رويشي، شاخه، عملکرد، فنولوژي، متحمل به سرما
 
 
 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 6 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):59-68.
 
بررسي اثر زمان کشت زمستانه و بهاره بر عملکرد و اجزاي عملکرد ارقام نخود در شرايط ديم
 
مجنون حسيني ناصر*,حمزه يي رضا
 
* گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسي کشاورزي، پرديس کشاورزي و منابع طبيعي، دانشگاه تهران
 
 

به منظور بررسي تاريخ کاشت مناسب نخود ديم در منطقه همدان، آزمايشي در مزرعه ايستگاه تحقيقات کشاوررزي و منابع طبيعي استان، شهرستان بهار در سال زراعي 85-1384 اجرا شد. تحقيق در قالب آزمايش فاکتوريل با طرح پايه بلوک هاي کامل تصادفي در چهار تکرار صورت گرفت. فاکتور اول شامل دو تاريخ کشت زمستانه و بهاره و فاکتور دوم، ارقام نخود شامل شاهد محلي، ارقام اصلاح شده آرمان و هاشم و لاين ILC482 بودند. صفات مورد بررسي عبارت بودند از درصد سبز مزرعه، ارتفاع بوته، ارتفاع اولين غلاف از سطح خاک، متوسط تعداد ساقه اصلي، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه، عملکرد بيولوژيک، عملکرد دانه و شاخص برداشت. نتايج تجزيه واريانس نشان داد که تفاوت بين تاريخ هاي مختلف کشت و ارقام نخود از لحاظ اغلب صفات مورد بررسي، معني دار بود. برهم کنش تاريخ کشت و ارقام در تمامي صفات به جز ارتفاع بوته، ارتفاع اولين غلاف از سطح زمين، تعداد ساقه اصلي، تعداد دانه در غلاف و وزن 100 دانه، معني دار بود. مقايسه ميانگين عملکرد دانه و بيولوژيک ارقام نخود نشان داد که لاين ILC482، با متوسط عملکرد 1045 کيلوگرم دانه و 2385 کيلوگرم ماده خشک در هکتار در هر دو تاريخ کاشت نسبت به ساير ارقام، برتري داشت. همبستگي عملکرد دانه با عملکرد بيولوژيک (**0.57=r) و شاخص برداشت (**0.74=r)، مثبت و معني دار بود. ارتباط بين درصد سبز مزرعه با عملکرد بيولوژيک (**0.67=r) بيانگر آن است که عملکرد پايين نخود ديم زمستانه در اين منطقه به علت تعداد کم بوته هاي استقرار يافته (درصد سبز پايين) بوده است. به طور کلي، کشت زمستانه نخود ديم در شهرستان بهار، هم به لحاظ عملکرد دانه و بيولوژيک و هم به دليل وجود ارقام متحمل به سرما (لاين ILC482) نسبت به کشت بهاره نخود ديم، برتري داشته است.

 
كليد واژه: تاريخ کاشت، درصد سبز مزرعه، عملکرد بيولوژيک، عملکرد دانه، نخود ديم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:32 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 10 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه دوم) 1389; 1(2):111-122.
 
ارزيابي کارآيي علف کش ايمازتاپير براي کنترل علف هاي هرز لوبيا (.Phaseolus vulgaris L)
 
موسوي سيدكريم*,ناظركاخكي سيدحسين,لك محمدرضا,طباطبايي رضا,بهروزي دلاور
 
* خرم آباد، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي لرستان، بخش تحقيقات گياه پزشكي
 
 

آزمايش ارزيابي کارآيي علف کش ايمازتاپير براي کنترل علف هاي هرز کشت لوبيا طي سال 1385 در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با 19 تيمار و 4 تکرار در استان هاي زنجان، مرکزي، اصفهان و چهارمحال و بختياري اجرا شد. در اين آزمايش ها، کارايي کاربرد پيش کاشت آميخته با خاک، پيش رويشي و پس رويشي علف کش ايمازتاپير در مقادير مختلف در مقايسه با علف کش هاي رايج تري فلورالين، اتان فلورالين و بنتازون مورد ارزيابي قرار گرفت. در استان زنجان بيشترين درصد کاهش وزن خشک علف هاي هرز نسبت به شاهد بدون کنترل به ميزان 91 درصد به تيمار کاربرد پيش رويشي به علاوه پس رويشي ايمازتاپير به ميزان 0.5 ليتر در هکتار همراه مويان مربوط بود. در استان مرکزي نيز تراکم علف هرز براي تيمار يادشده کمتر از ساير تيمارها بود. کاربرد پيش کاشت، پيش رويشي و پس رويشي ايمازتاپير در مقادير مورد آزمايش، فاقد اثرات گياه سوزي پايدار روي لوبيا بود. کاربرد ايمازتاپير به صورت پس رويشي کارايي چنداني در کنترل علف هاي هرز نداشت. هرچند تاثير کنترلي ايمازتاپير روي جمعيت علف هاي هرز در سطح عالي نبود اما با توجه به محدوديت شديد گزينه هاي علف کش در دسترس لوبياکاران به نظر مي رسد پس از مطالعات بيشتر در زمينه اثرات کنترلي آن روي گونه هاي علف هرز غالب کشور و همچنين کسب آگاهي درباره اثرات باقي مانده آن در خاک مي توان نسبت به معرفي اين علف کش براي مديريت علف هاي هرز در سطح مزارع لوبيا اقدام نمود.

 
كليد واژه: لوبيا، علف هاي هرز، علف کش ايمازتاپير (پرسويت)
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 1 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):1-8.
 
تاثير تلقيح مزوريزوبيوم و مصرف کود بر عملکرد و اجزاي عملکرد نخود ديم
 
سليماني رضا*,اصغرزاده احمد
 
* ايلام، بلوار جنوبي امام، ساختمان شماره 2، جهاد كشاورزي
 
 

به منظور بررسي کارآيي تلقيح بذر نخود با مزوريزوبيوم و همچنين كاربرد كودهاي نيتروژن و روي بر عملكرد و اجزاي عملکرد نخود ديم، آزمايشي در ايستگاه تحقيقاتي شيروان- چرداول واقع در شمال استان ايلام انجام شد. آزمايش در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با شش تيمار شامل تلقيح بذر نخود با مزوريزوبيوم، مصرف نيتروژن (40 کيلوگرم در هکتار از منبع اوره)، مصرف روي (25 کيلوگرم در هکتار از منبع سولفات روي)، مصرف توام نيتروژن و روي، تلقيح بذر همراه با مصرف روي و نيز شاهد (بدون تلقيح و مصرف کود) در چهار تكرار اجرا شد. بر اساس نتايج، تفاوت هاي معني داري (P£0.01) در بين تيمارها از نظر عملكرد دانه و عملکرد بيولوژيک مشاهده شد. تلقيح باکتري همراه با مصرف 25 كيلوگرم در هكتار سولفات روي، بالاترين عملكرد دانه و عملکرد بيولوژيک را توليد نمود كه ميزان آن نسبت به تيمار شاهد به ترتيب 7/48 و 7/34 درصد افزايش نشان داد. تعداد غلاف در بوته و وزن 100 دانه نيز در اين تيمار نسبت به شاهد به ترتيب 50 و 6 درصد افزايش يافت. افزايش عملکرد دانه، بيشتر ناشي از افزايش تعداد غلاف در بوته و وزن 100 دانه بود. همچنين بيشترين عملکرد نيتروژن، با مصرف نيتروژن همراه با روي به دست آمد که نسبت به شاهد 3/74 درصد افزايش نشان داد. تفاوت ميان تيمارها از نظر درصد پروتئين و غلظت روي در دانه نيز معني دار بود (P£0.01). تيمارهاي مصرف توام نيتروژن روي و شاهد با 1/23 و 4/19 درصد، به ترتيب بيشترين و کمترين پروتئين دانه را توليد کردند. بيشترين غني سازي عنصر روي در دانه نخود با مصرف سولفات روي و همچنين تلقيح توام با مصرف سولفات روي به دست آمد.

 
كليد واژه: باکتري، پروتئين، نيتروژن، روي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 2 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):9-17.
 
تاثير روش هاي كاشت جوي پشته اي و كرتي بر دو رقم لوبيا (.Phaseolus vulgaris L) در طي سه تاريخ كاشت مختلف
 
مهرپويان مهدي*,فرامرزي علي,جعفري اصغر,صيامي كورش
 
* زنجان، كوي قائم، خيابان خيبر، خيبر 6، پلاك 3202، كد پستي 4514918373
 
 

به منظور بررسي اثرات تاريخ کاشت و روش کاشت بر عملكرد و خصوصيات مرتبط با آن در دو رقم لوبيا، آزمايشي طي سال زراعي 87-1386 در مزرعه تحقيقاتي کشت و صنعت دشت خرم دره (استان زنجان) انجام پذيرفت. تحقيق شامل سه تاريخ کاشت (اول خرداد، 15 خرداد و 30 خرداد)، دو روش کاشت شامل فارويي و کرتي براي دو رقم لوبياي قرمز ناز و چيتي تلاش بود. آزمايش به صورت طرح اسپليت-فاکتوريل که در آن تاريخ هاي کاشت به عنوان کرت هاي اصلي و ارقام و روش کاشت به عنوان کرت هاي فرعي در نظر گرفته شده بودند، در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي در سه تکرار به اجرا آمد. در مرحله برداشت نهايي، ويژگي هايي مانند عملکرد کل دانه، عملکرد بيولوژيک، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن 100 دانه، درصد پروتئين، تعداد روز تا رسيدگي كامل و ارتفاع بوته مورد بررسي قرار گرفت. نتايج حاصل از تجزيه واريانس و مقايسات ميانگين نشان داد که تاريخ کاشت و روش کاشت به طور معني داري بر عملكرد دانه و تعدادي از صفات مورد بررسي ارقام موثر بودند. تعداد غلاف در بوته، مهم ترين جزء عملکردي در اين آزمايش بود به طوري که تعداد دانه در غلاف و وزن 100 دانه در تيمارهاي مختلف چندان تفاوتي نشان ندادند. نتايج همچنين نشان داد که عملکرد و اجزاي عملکرد تحت تاثير روش هاي مختلف کشت قرار گرفتند. کشت جوي و پشته اي (فارويي) توانست به دليل مناسب تر بودن بستر و عدم ارتباط مستقيم آب با اندام هاي لوبيا، عملکرد بهتري نسبت به روش کرتي داشته باشد. تاثير تاريخ كاشت و ارقام در سطح احتمال خطاي 5% و روش كاشت در سطح احتمال خطاي 1% بر ميزان عملكرد دانه لوبيا معني دار بود، به طوري كه بالاترين ميزان عملكرد به مقدار 3878 كيلوگرم در هکتار از تاريخ كاشت 15 خرداد، و كمترين ميزان عملكرد به مقدار 3246 كيلوگرم از تاريخ كاشت 30 خرداد حاصل گرديد. بيشترين تعداد غلاف در بوته در تاريخ كاشت دوم با ميانگين 4/14 و روش جوي پشته اي با ميانگين 4/13 و رقم قرمز ناز با ميانگين 16/12 عدد در هر بوته ديده شد. بيشترين ميزان پروتئين دانه از تاريخ كاشت سوم (30 خرداد) رقم چيتي تلاش به دست آمد. روش کاشت، تاثيري بر درصد پروتئين دانه نداشت.

 
كليد واژه: ارقام، تاريخ كاشت، درصد پروتئين، روش كاشت، عملكرد دانه، لوبيا
 
 
 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 3 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):19-31.
 
ارزيابي كارآيي چند علف كش براي كنترل علف هاي هرز نخود (.Cicer arietinum L)
 
موسوي سيدكريم*,ثابتي پيمان,جعفرزاده ناصر,بزازي داريوش
 
* خرم آباد، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي لرستان، بخش تحقيقات گياه پزشكي
 
 

فقدان علف كش براي کنترل علف هاي هرز پهن برگ از جمله مهم ترين چالش هاي زراعت نخود در کشور ايران است. آزمايش ارزيابي كارآيي چند علف كش براي كنترل علف هاي هرز كشت نخود طي سال زراعي 85-1384 در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي با 12 تيمار و چهار تكرار در استان هاي لرستان، کرمانشاه، آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي اجرا شد. تيمارهاي آزمايش شامل كاربرد پيش رويشي سيمازين، پرومترين و مخلوط آنها، كاربرد پيش رويشي و پس رويشي فومسافن، كاربرد پيش كاشت آميخته با خاك، پيش رويشي و پس رويشي ايمازتاپير، كاربرد پيش كاشت آميخته با خاك و پس رويشي پنديمتالين، كاربرد پس رويشي پيريديت و شاهد عاري از علف هرز بود. كاربرد ايمازتاپير به صورت هاي پيش كاشت آميخته با خاك و پيش رويشي به مقدار يك ليتر در هكتار و پس رويشي به مقدار 7/0 ليتر در هكتار با وجود تاثير كنترلي مناسب روي علف هاي هرز (کاهش 80 درصدي تراکم علف هاي هرز) اثرات گياه سوزي شديدي روي نخود بر جاي گذاشت. كاربرد پس رويشي پيريديت، كاربرد پيش رويشي فومسافن، كاربرد پيش رويشي سيمازين و كاربرد پيش رويشي مخلوط سيمازين+پرومترين، برترين تيمارهاي علف كش به لحاظ حداقل اثرات گياه سوزي روي نخود و داشتن تاثير كنترلي مناسب روي گونه هاي علف هرز بود. كاربرد پيش رويشي فومسافن ضمن كنترل نسبتا مناسب علف هاي هرز (کاهش 88 درصدي توليد زيست توده علف هاي هرز) فاقد اثرات گياه سوزي مشهود روي نخود بود. از اين رو با توجه به محدود بودن طيف علف كش هاي قابل استفاده براي كشت نخود مي توان آن را به صورت پيش رويشي براي كنترل علف هاي هرز اين محصول به كار برد.

 
كليد واژه: ايمازتاپير، پرومترين، سيمازين، فومسافن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 4 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):33-42.
 
تاثير علف کش هاي مختلف بر کنترل علف هاي هرز نخود (.Cicer arietinum L)
 
سرپرست رمضان*,شيخ فاطمه
 
* گرگان، خيابان شهيد بهشتي، روبروي سازش، مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان گلستان
 
 

گياه زراعي نخود (Cicer arietinum L.) از جمله حبوبات با سابقه كهن و رايج مي باشد. به دليل وجود علف هاي هرز در مزارع نخود بين عملكرد موجود و پتانسيل واقعي ارقام، فاصله زيادي وجود دارد. به منظور تعيين اثر علف كش هاي تربوترين، سيانازين، لينوران، کلرتال دي متيل، پاراكوآت، پايريدات و مخلوط علف کش پروپيزآميد با تربوترين و سيانازين و لينوران به صورت پيش رويشي بر روي علف هاي هرز نخود، اين طرح اجرا گرديد. در اين پژوهش، 11 تيمار علف كش همراه با تيمار عدم کنترل علف هرز در قالب طرح آماري بلوك هاي کامل تصادفي با چهار تكرار مورد ارزيابي قرار گرفتند. مهم ترين علف هاي هرز خسارت زا در اين مطالعه، تاج خروس وحشي در درجه اول و خردل وحشي و سلمه تره در درجه دوم بودند. اين علف هاي هرز، ارتفاع، وزن خشک، شاخص برداشت و در نهايت، عملکرد دانه نخود را تحت تاثير خود قرار دادند. با بررسي اثر علف کش هاي مختلف بر روي اين علف هاي هرز مشخص گرديد که مقادير مختلف پاپيرات، بيشترين کاهش را در تعداد علف هاي هرز ايجاد نمود به طوري که پاپيرات 1 و پاپيرات 2 به ترتيب 100 درصد و 4/74 درصد نسبت به شاهد در تعداد علف هاي هرز تاج خروس کاهش ايجاد کرد. در نهايت با در نظر گرفتن هزينه بالاي وجين دستي مي توان اظهار داشت که در سطوح کشت محدود و در صورت وجود کارگران ارزان قيمت مي توان از وجين دستي استفاده نمود كه از نظر اقتصادي مقرون به صرفه خواهد بود. در غير اين صورت، استفاده از تيمار پايريدات 2 ليتر در هکتار بعد از سبز شدن براي کنترل علف هاي هرز در شرايط منطقه گلستان، اقتصادي تر به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: علف کش، علف هاي هرز، عملكرد، گلستان، نخود
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 

 5 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):43-50.
 
تاثير تراکم بوته بر عملکرد سه رقم لوبياچيتي (Phaseolus vulgaris) در شرايط آب و هوايي ياسوج
 
فرجي هوشنگ*,قلي زاده ثنا,اوليايي حميدرضا,عظيمي گندماني محمد
 
* ياسوج، دانشگاه ياسوج، دانشكده كشاورزي، گروه زراعت و اصلاح نباتات، كد پستي 353-75914
 
 

به منظور تعيين تراکم بهينه لوبياچيتي در شهرستان ياسوج، اين آزمايش در قالب فاکتوريل بر پايه طرح بلوک هاي کامل تصادفي با دو عامل رقم و تراکم بوته در سه تکرار در سال 1387 اجرا گرديد. عامل رقم در سه سطح شامل ارقام کشاورزي، تلاش و اشتري و عامل تراکم بوته نيز در پنج سطح شامل 10 بوته، 20 بوته، 30 بوته، 40 بوته و 50 بوته در مترمربع بود. نتايج نشان داد که تاثير تراکم بوته، رقم و اثر متقابل تراکم بوته و رقم بر عملکرد دانه معني دار گرديد. بيشترين عملکرد دانه در تراکم 50 بوته در مترمربع به ميزان 1/539 و کمترين عملکرد دانه در تراکم 10 بوته در مترمربع به ميزان 4/203 گرم در مترمربع به دست آمد. تعداد غلاف در واحد سطح و تعداد دانه در غلاف در تراکم 50 بوته در مترمربع بيشتر از چهار تراکم ديگر بود. عملکرد رقم تلاش نيز به طور معني داري بيشتر از دو رقم ديگر بود. تعداد غلاف در واحد سطح در رقم تلاش به طور معني داري نسبت به دو رقم ديگر، بيشتر بود. رقم اشتري در تراکم 10 بوته در مترمربع با ميانگين 7/161 گرم در مترمربع کمترين و رقم تلاش در تراکم 50 بوته در متر مربع با 6/606 گرم در مترمربع، بيشترين عملکرد دانه را توليد نمودند.

 
كليد واژه: ارقام لوبياچيتي، اجزاي عملکرد دانه، عملکرد بيولوژيک، شاخص برداشت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:33 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 10 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1389; 1(1):85-100.
 
نقش پروفيل ريسک محصولات زراعي در طراحي الگوي بيمه اي (مطالعه موردي عدس ديم استان خراسان شمالي)
 
قرباني محمد*,جعفري فاطمه
 
* گروه اقتصاد کشاورزي، دانشكده كشاورزي، دانشگاه فردوسي مشهد
 
 

در اين مقاله با استفاده از داده هاي 120 کشاورز استان خراسان رضوي براي دوره زماني 86-1384، نقش پروفيل ريسک عدس ديم در طراحي الگوي بيمه اي بررسي شد. براي ارزيابي خسارت  هر يک از ريسک ها از دو معيار فراواني وقوع ريسک و ميزان اثر ريسک و در نهايت ماتريس ريسک استفاده شد. نتايج نشان داد که بزرگ ترين نواحي ريسک عدس ديم، نواحي ريسک پايين است. در طول دوره مورد مطالعه، تنوع ريسك ها كاهش نيافت و تنها ريسك افزايش قيمت نهاده ها افزايش يافت. متوسط ميزان خسارت ريسک هاي اطلاع رساني، نيروي کار، توليد، قيمتي و اعتبارات به ترتيب 30، 5، 5/4، 75/3 و 33/3 درصد بود. همبستگي ميان نمره ريسک و عملکرد محصول عدس ديم، مثبت بود (0/38). با توجه به يافته ها، ايجاد پروفيل ريسک، استفاده از پروفيل ريسک در طراحي الگوي بيمه درآمدي و پوشش ريسک ها و پرداخت اعتبارات ارزان قيمت، پيشنهاد مي شود.

 
كليد واژه: بيمه درآمدي، حبوبات، ماتريس ريسک، مخاطره، نمره دهي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي حبوبات ايران

 4 : پژوهش هاي حبوبات ايران (نيمه اول) 1390; 2(1):39-52.
 
مطالعه خصوصيات ريشه و اندام هاي هوايي لاين هاي حساس و متحمل نخود زراعي (Cicer arietinum) در پاسخ به تنش رطوبتي
 
صفوي ماندا,ملك زاده سعيد*,گنج علي علي,باقري عبدالرضا
 
* مشهد، دانشگاه فردوسي مشهد، دانشکده کشاورزي، گروه بيوتکنولوژي و به نژادي گياهي، کد پستي: 48978-91779
 
 

خشکي، از اصلي ترين عوامل محدودکننده در توليد نخود زراعي است که اختلاف قابل توجهي ميان پتانسيل توليد و مقدار واقعي آن ايجاد مي کند. براي ارزيابي اثرات خشکي بر روي ويژگي هاي فيزيولوژيک گياه خصوصا در ريشه و اندام هاي هوايي، چهار ژنوتيپ شامل دو ژنوتيپ متحمل ICC4958) و(MCC696 ، يک ژنوتيپ حساس (MCC759) و يک رقم محلي با نام جم (MCC361)، در سه زمان نمونه گيري (پيش از تنش، پس از اعمال تنش در زمان آغاز گل دهي و دوره بازيابي گياه در اولين آبياري پس از 10 روز اعمال تنش) در قالب سه تکرار، مورد آزمايش و مقايسه قرار گرفتند. نتايج کلي حاکي از آن بود که مقاومت يا حساسيت به خشکي با تخصيص و تسهيم محصولات فتوسنتزي به اندام هاي مختلف در طول دوره رشد و دوره تنش تعيين گرديده و تخصيص نابه جا و بيشتر اين محصولات به اندام هاي هوايي آن چنان که در رقم حساس به طور معني داري مشاهده شد، عامل تعيين کننده اي در حساسيت آن به خشکي در مقايسه با لاين هاي متحمل بود. به نظر مي رسد که افزايش نسبت وزن خشک ريشه به وزن خشک کل گياه، تحت شرايط تنش خشکي به دليل کاهش در هدررفت آب از طريق سطح تعرق کننده کمتر، منجر به افزايش تحمل در لاين هاي ICC4958 و MCC696 گرديد.

 
كليد واژه: تخصيص ماده خشک، تنش رطوبتي، صفات ريشه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
جمعه 2 تیر 1391  11:34 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها