0

مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 1 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):1-11.
 
بررسي و تهيه منحني هاي عمق - سطح - تداوم بارندگي دراستان هاي همدان، قزوين و زنجان
 
نظري پويا هادي*,تلوري عبدالرسول,فرهادي علي اصغر
 
* مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي، همدان
 
 

يکي از گام هاي اوليه واساسي در طراحي سازه هاي هيدروليکي و پروژه هاي کنترل سيلاب، محاسبه و برآورد مقدار دقيق سيلاب طراحي مي باشد. تخمين دقيق ميزان رواناب و سيلاب ، خود مستلزم داشتن اطلاعات جامع و دقيق از وضعيت و ميزان بارندگي و بارش طراحي مي باشد. با توجه به تغييرات مکاني بارندگي، تهيه روابط عمق سطح تداوم بارندگي اين امکان را فراهم مي آورد تا با استفاده از آن بتوان الگوي مناسبي براي برآورد ميزان باران طراحي در هر منطقه جهت اجراي پروژه هاي مختلف آبي ارائه نمود. در اين بررسي تعداد 9 رگبار فراگير و حداکثر نهايي بارندگي، از ميان 50 رگبار در سطح 3 استان همدان، قزوين وزنجان انتخاب گرديد. تعداد ايستگاه ها از 169 ايستگاه هواشناسي مورد بررسي، در رگبارهاي مختلف از 116 تا 125 ايستگاه طي دوره آماري 30 سال (1345 الي 1376) متغير است. بطورکلي بارندگي ايستگاه هاي غيرثبات به کمک آمار بارش ساعتي ايستگاه ثبات استخراج شد. نقشه هاي همباران براي هريک از 9 رگبار در تداوم هاي مختلف ترسيم گرديد. طبق بررسي هاي انجام شده منحني هاي عمق - سطح - تداوم بارندگي براي کل منطقه تهيه و ترسيم گرديد، که بر اساس آن مي توان مقدار بارندگي را باتوجه به تداوم مورد نياز در هريک از نقاط فاقد ايستگاه هواشناسي در مساحت هاي مورد نظر تعيين نمود.

 
كليد واژه: باران طراحي، عمق- سطح- تداوم بارندگي، سيلاب طراحي، همدان، قزوين، زنجان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:17 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 2 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):12-21.
 
بررسي روند تغييرات نيتروژن کل، فسفر و پتاسيم قابل استفاده در ايستگاه هاي پخش سيلاب کشور
 
كمالي كورش*,مهديان محمدحسين,سليماني رضا,انگشتري حسن,احمديان حسن
 
* مركز تحقيقات كم آبي و خشكسالي در كشاورزي و منابع طبيعي
 
 

اهميت پخش سيلاب بر خصوصيات خاک غالبا ناشي از ته نشيني مواد معلق بر روي زمين هاي فرسوده است که آن ها را به اراضي بارور تبديل نموده و موجب رونق کشاورزي مي شود. ورود حجم زيادي از سيلاب که اغلب داراي برخستگاه متفاوتي مي باشند، به مرور زمان سبب بروز تغييراتي در حاصلخيزي خاک از جمله مقادير نيتروژن کل، فسفر و پتاسيم قابل استفاده مي شود. به منظو تعيين روند تغييرات اين عناصر در اثر پخش سيلاب، پژوهشي در اين زمينه در 13 ايستگاه منتخب پخش سيلاب کشور در قالب يک پروژه ملي انجام گرفت. در اين تحقيق مناطق اجراي طرح بر مبناي مشخصات و خصوصيات خاک، ويژگي هاي خاص حوزه آبخيز و شرايط حاکم بر عرصه پخش سيلاب گروه بندي شدند. پس از انتخاب نوارها در هريک از عرصه هاي پخش، با استفاده از شبکه بندي مبادرت به نمونه برداري به روش سيستماتيک – تصادفي گرديد. با توجه به توزيع غير نرمال داده ها (بر اساس تست کولموگروف- سميرنوف)، از آزمون ناپارامتري (Kruskal & Wallis) به منظور تجزيه و تحليل آماري استفاده شد (اهدايي، 1359). بررسي نتايج نشان داد که تغييرات درصد نيتروژن کل در ايستگاه هاي گروه 1 و 3، در سال آخر نسبت به سال اول اجراي طرح روند افزايشي داشت.به طوري که درصد نيتروژن کل در گروه 1، از 0.03، 0.03 و 0.02 درصد در نوارهاي اول تا سوم در سال اول به ترتيب به 0.04، 0.03 و 0.03 درصد در سال آخر رسيد. همچنين تغييرات فسفر قابل استفاده در ايستگاه هاي گروه 1 و 2، در سال آخر نسبت به سال اول اجراي طرح روند افزايشي داشته است. به طوري که فسفر قابل استفاده در گروه 1، از 3.1، 5.03 و 3.99 ميلي گرم در کيلوگرم در نوارهاي اول تا سوم در سال اول به ترتيب به 7.93، 9.09 و 5.89 ميلي گرم در کيلوگرم در سال آخر رسيد. همچنين فسفر قابل استفاده در عمق اول تا سوم گروه 2، از 7.35، 5.17 و 2.01 ميلي گرم در کيلوگرم در سال اول به ترتيب به 9.25، 6.85 و 6.14 ميلي گرم در کيلوگرم در سال آخر و در گروه 3، از 4.23، 3.1 و 4.74 ميلي گرم در کيلوگرم در سال اول به ترتيب به 9.34، 9.95 و 6.72 ميلي گرم در کيلوگرم در سال آخر رسيد. ميزان پتاسيم قابل استفاده در گروه 1، در تمامي نوارها با گذشت زمان روند کاهشي را نشان داد. به طوري که از 127، 133 و 128 ميلي گرم در کيلوگرم در نوارهاي اول تا سوم در سال اول به ترتيب به 111، 118 و 113 ميلي گرم در کيلوگرم در سال آخر رسيد. اگرچه بستر اوليه عرصه هاي پخش سيلاب از نظر مواد آلي و حاصلخيزي خاک فقير مي باشند، اما در مجموع پخش سيلاب باعث بهبود شاخص هاي حاصلخيزي در خاک سطحي عرصه هاي پخش سيلاب شده است، بي شک براي رسيدن به شرايط ايده آل نياز به گذشت زمان بيشتري مي باشد.

 
كليد واژه: پخش سيلاب، حاصلخيزي، نيتروژن، فسفر، پتاسيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 3 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):22-32.
 
بررسي توزيع زماني و مکاني طوفان ها و بادهاي شديد در ايران
 
فرج زاده منوچهر*,رازي مهين
 
* دانشگاه تربيت مدرس
 
 

بر اساس مطالعات سازمان هواشناسي جهاني، بادهاي با سرعت بيش از 15 متر بر ثانيه (30 نات) به عنوان طوفان شناخته مي شوند. لذا بر اساس اين آستانه، فراواني و توزيع زماني و مکاني طوفان هاي ايران در مقاله حاضر تحليل و پهنه بندي شده است. براي انجام اين کار پس از جمع آوري داده هاي سمت و سرعت باد ايستگاه هاي سينوپتيک کشور، يک دوره آماري مشترک 40 ساله 33 ايستگاه استخراج گرديد و فراواني طوفان ها به صورت ساعتي، ماهانه و فصلي مورد بررسي قرار گرفت. همچنين جهات وزش طوفان ها براي ايستگاه هاي مورد مطالعه محاسبه شد. سپس اطلاعات حاصله براي تهيه نقشه پراکندگي مکاني و زماني طوفان ها استفاده شد. نتايج اين تحقيق نشان مي دهد که ماه مارس بيشترين ميانگين روزهاي طوفاني را با 12 روز در سال داشته است. در ايستگاه زابل که شرايط متفاوتي با ساير نقاط کشور نشان مي دهد، ماه جولاي بالاترين ميانگين روزهاي با طوفان را با 26 روز همراه داشته است. ساعت 12 بيشترين فراواني وقوع طوفان ها را در کشور با 609 طوفان دارا بوده است. در ايستگاه زابل ساعت 6 با 841 طوفان بيشترين فراواني را داشته است. همچنين پهنه بندي طوفان ها نشان مي دهد که توزيع طوفان ها در کشور روند ثابتي ندارد، بطور کلي ايستگاه زابل با تفاوت زياد بيشترين فراواني وقوع طوفان ها را داشته است. ايستگاه هاي زاهدان، کرمان، تبريز، اصفهان، همدان و بندرانزلي شامل ايستگاه هاي با فراواني وقوع بالا همچنين ايستگاه هاي خرم آباد، مشهد، اراک، اروميه، گرگان، شاهرود، شيراز، تربت حيدريه و سمنان شامل ايستگاههاي با کمترين فراواني وقوع بوده اند. ديگر ايستگاه ها از نظر وقوع طوفان ها مقدار متوسطي را داشته اند. همچنين بررسي ميانگين سرعت باد در ايستگاه هاي مورد مطالعه نشان مي دهد که در اغلب ايستگاه ها بين ميانگين سرعت باد و فراواني وقوع طوفان ها رابطه معناداري وجود ندارد به اين صورت که ايستگاه هايي که فراواني بالايي را از نظر وقوع طوفان ها دارند لزوما ميانگين سرعت بالايي ندارند.

 
كليد واژه: طوفان، تحليل زماني، تحليل مکاني، پهنه بندي، ايران
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 4 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):33-36.
 
برآورد فسفر بار معلق وقايع سيلابي با استفاده از مولفه هاي بارش و رواناب (مطالعه موردي حوزه آبخيز کجور)
 
نور حمزه,فضلي سميه,ميرنيا سيدخلاق*
 
* گروه آبخيزداري، دانشگاه تربيت مدرس
 
 

فسفر از جمله عناصر ضروري براي رشد گياهان بوده و از سوي ديگر عامل آلودگي منابع آب مي باشد. هدف از تحقيق حاضر برآورد مقادير اوج و متوسط غلظت فسفر و همچنين کل فسفر انتقال يافته ناشي از وقوع رگبار و توليد رواناب در حوزه آبخيز کجور بااستفاده از مولفه هاي بارش و رواناب مي باشد. در اين راستا نمونه برداري از جريان سيلابي رودخانه مربوط به هفت واقعه بارش با فاصله زماني حداکثر يک ساعت انجام شد. سپس تهيه مدل هاي رگرسيوني مناسب دو و چند متغيره تخمين گر غلظت اوج و متوسط و کل مقدار فسفر حمل شده با استفاده از مهمترين مولفه هاي بارش و رواناب صورت پذيرفت.نتايج نشان گر توانائي خوب روابط رگرسيوني به دست آمده با توجه به ضريب تبيين و کارآيي به ترتيب بيش از 0.884 و 0.883 است. نتايج تحقيق حاضر زمينه ساز استفاده از روش مزبور در ارزيابي انتقال فسفر در مناطقي با شرايط حاکم مشابه با شرايط تحقيق و مديريت مناسب آب و خاک آن ها مي باشد.

 
كليد واژه: فرسايش خاک، هدر رفت عناصر غذايي، برآورد بار فسفر، حوزه آبخيز کجور
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 5 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):37-42.
 
مقايسه اندازه پلات در برآورد برخي ويژگي هاي کمي گونه ها در مراتع قرق شده و غيرقرق دشت کالپوش
 
ميرديلمي سيده زهره*,سپهري عادل
 
* دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي گرگان
 
 

در مطالعات پوشش گياهي انتخاب شکل و سطح مناسب پلات در کارايي نمونه گيري بسيار موثر است و باعث مي گردد که واريانس و زمان نمونه گيري به حداقل برسد. بدين منظور جهت کاهش زمان نمونه برداري و افزايش سرعت کار به مقايسه اندازه پلات در برآورد برخي ويژگي هاي کمي گونه ها (شامل درصد تاج پوشش گياهي و تعداد پايه گونه ها) در دو منطقه قرق و منطقه غيرقرق پرداخته شده است. براي انجام اين تحقيق ابتدا با عمليات ميداني پلات هاي يک مترمربعي و پلات دابنماير (60×25 سانتيمتري) بصورت تصادفي در منطقه مورد مطالعه در دو منطقه قرق و غير قرق مستقر گرديدند و درصد تاج پوشش گياهي و تعداد پايه گونه ها در هر يک از پلات ها ثبت شد. داده هاي حاصل از پلات هاي با اندازه متفاوت در داخل و خارج قرق مورد تجزيه و تحليل و مقايسه آماري قرار گرفتند. نتايج بدست آمده نشان مي دهد که نوع پوشش گياهي، پراکنش گياهان و نوع متغير مورد اندازه گيري روي اندازه و شکل پلات تاثير بسزايي دارند بطوريکه اندازه مناسب پلات براي برآورد برخي ويژگي هاي کمي گونه ها در دو منطقه داخل قرق و خارج قرق تفاوت دارند. از اين رو به نظر مي رسد بهتر است براي برآورد تاج پوشش و تعداد پايه ها در منطقه داخل قرق از پلات دابنماير و در منطقه خارج قرق از پلات يک مترمربعي استفاده گردد.

 
كليد واژه: نمونه برداري، اندازه پلات، قرق– دابنماير، برخي ويژگي هاي کمي، مرتع
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 6 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):43-48.
 
اثر ميزان فشار باد يک لاستيک نرم بر برخي عوامل مرتبط با فشردگي خاک
 
شريفي مالواجردي احمد*,يونسي الموتي محمد,گادوين ريچاردجان
 
* موسسه تحقيقات فني و مهندسي كشاورزي، كرج
 
 

واکنش خاک به فشارهاي وارده به وسيله لاستيک و ابزار درگير با خاک يکي عواملي است که در ايجاد فشردگي خاک موثر مي باشد. در اين تحقيق با استفاده از يک حسگر پروفيل فشردگي خاک 1 تاثير فشار باد لاستيک نرمبر برخي از عوامل مرتبط با فشردگي شامل: عرض اثر لاستيک، عمق اثر لاستيک، شاخص مخروط و نيروي افقي خاک در لايه هاي مختلف (اعماق 10-0، 20-10، 30-20 و 40-30 سانتيمتر)، بررسي گرديد. آزمايشات اين تحقيق در قالب طرح بلوک هاي کامل تصادفي با دو تيمار فشار باد (90 کيلو پاسکال و 227 کيلو پاسکال) و در 3 تکرار در شرايط آزمايشگاهي (کانال خاک)، انجام گرفت. تجزيه واريانس داده هاي آزمايش نشان داد که اختلاف بين ميانگين مقادير شاخص مخروط و نيروي افقي خاک در لايه هاي پايين خاک (اعماق 40-10 سانتيمتر) معني دار بود. همچنين با وجود بيشتر بودن ميانگين مقادير شاخص مخروط و نيروي افقي خاک در اعماق پايين تر، اختلاف معني داري در ميانگين مقادير اين صفات در عمق سطحي (0 تا 10 سانتي متر)، مشاهده نشد و هر دو تيمار در يک گروه قرار گرفتند. ميانگين مقادير عرض اثر لاستيک و عمق اثر لاستيک در فشار بادهاي مختلف لاستيک تفاوت معني داري نشان داد به گونه اي که با افزايش مقدار فشار باد، مقدار عرض اثرلاستيک از 75 ميلي متر به 70 ميلي متر کاهش و عمق اثر لاستيک از 41 ميلي متر به 56 ميلي متر و شاخص مخروط به ميزان 4 تا 21 درصد و نيروي افقي به ميزان 9 تا 37 درصد در لايه ها مختلف خاک افزايش يافتند. نتايج آزمايش نشان داد که مي توان از حسگر پروفيل فشردگي خاک هم به عنوان يک ابزار تحقيقاتي و هم در شرايط عملي مزرعه براي تعيين ناحيه اثر فشار باد لاستيک بر فشردگي خاک استفاده نمود.

 
كليد واژه: بار محوري، حسگر، فشردگي خاک، فشار باد، لاستيک
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 7 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):49-54.
 
مقايسه ميزان عناصر N، P، K، C و C/ N در لاشبرگ سه گونه مرتعي و خاک به منظور تعيين ميزان تاثير آنها بر روي شاخص هاي کيفيت خاک (مطالعه موردي: طالقان)
 
صابري مرتضي*,جعفري محمد,طويلي علي,شهرياري عليرضا
 
* دانشگاه زابل
 
 

اين تحقيق به منظور مقايسه ميزان عناصر N، P، K، C و نسبت C/ N در لاشبرگ سه گونه مرتعي Bromus tomentellus، Agropyron tauri و Psatyrostachys fragilis از نظر تاثير گذاري بر شاخص هاي کيفيت خاک صورت گرفت. بعد از شناسايي رويشگاه هاي اين سه گونه در منطقه طالقان، در انتهاي فصل رويش (تابستان 87) نمونه برداري در مناطق معرف هر رويشگاه به روش تصادفي- سيستماتيک از لاشبرگ و خاک پاي بوته و بدون پوشش گياهي انجام شد. پس از نمونه برداري از لاشبرگ، ميزان عناصر N، P، K، C و نسبت C/ N و از خاک مقادير N، P، K، C، C/ N، قابليت هدايت الکتريکي، اسيديته، درصد کربنات کلسيم معادل و بافت تعيين شدند. پس از بررسي داده ها، تجزيه و تحليل آنها با استفاده از آزمون هاي تجزيه واريانس و آزمون t مستقل انجام شد. نتايج حاصل از تجزيه واريانس عناصر مختلف در لاشبرگ سه گونه نشان مي دهد که ميزان نيتروژن، کربن و نسبت C/ N در لاشبرگ اين گونه ها با هم اختلاف معني داري دارد. به طوري که بيشترين ميزان نيتروژن را گونه A. tauri و بيشترين مقدار کربن و نسبت C/ N را گونه B. tomentellus به خود اختصاص مي دهد. مقايسه خاک زير بوته و منطقه شاهد نشان دهنده اختلاف معني داري بين خاک زيربوته و منطقه شاهد است. به طوريکه گونه هاي فوق موجب افزايش حاصلخيزي خاک گرديدند. با توجه به نتايج اين تحقيق در بين سه گونه گياهي نسبت کربن به نيتروژن در لاشبرگ گونه A. tauri از دو گونه ديگر کمتر است. همچنين ميزان نيتروژن، که يکي از عناصر مهم مورد نياز براي ساختن پروتئين است در لاشبرگ اين گونه بالاترين مقدار مي باشد.در نتيجه، گونه A. tauri از لحاظ کيفيت لاشبرگ، سرعت تجزيه پذيري و اثرات آن بر خاک از شرايط بهتري نسبت به دو گونه ديگر برخوردار است.

 
كليد واژه: کيفيت لاشبرگ، خاک، طالقان، Bromus tomentellus، Agropyron tauri و Psatyrostachys fragilis
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:18 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 8 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):55-67.
 
تحليل تابع توزيع احتمال وقوع شدت و مدت به منظور پهنه بندي خشکسالي در ناحيه ايران مرکزي
 
نصري مسعود*,سرحدي علي,مدرس رضا
 
* دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اردستان
 
 

بررسي احتمال وقوع شدت خشکسالي ها و مدت آن به عنوان يک تحليل استوکاستيک از وقوع دوره هاي خشکسالي به شمار مي آيد. در اين مطالعه اين دو ويژگي خشکسالي به صورت توامان بر روي 34 ايستگاه سينوپتيک واقع در ايران مرکزي به منظور پهنه بندي خشکسالي مورد بررسي واقع گرديد. در ابتدا به منظور تحليل فراواني منطقه اي شدت خشکسالي و دوره تداوم آن، از روش گشتاورهاي خطي استفاده گرديد. به طوري که نتايج نشان داد که هر چند منطقه ايران مرکزي به لحاظ توزيع جغرافيائي شدت خشکسالي ناهمگن مي باشد اما دوره تداوم خشکسالي در اين منطقه از همگني مناسبي برخوردار مي باشد. به منظور تحليل فراواني 15 تابع توزيع فراواني مورد استفاده قرار گرفت و بهترين تابع توزيع براي هر ايستگاه بر اساس حداقل مربعات خطا مشخص شد. تابع توزيع پيرسون III نيز بر اساس آماره ZDIST به عنوان بهترين تابع منطقه اي براي هر دو پارامتر انتخاب گرديد. نتايج همچنين بيانگر اين مطلب مي باشد که پراکنش شدت خشکسالي در دوره بازگشت هاي پايئن در ايران مرکزي تقريبا يکنواخت مي باشد، اما در دوره برگشت هاي بالا، شدت خشکسالي در مناطق شرقي و جنوب غربي منطقه از شدت بالاتري برخوردار مي باشد. و مناطق جنوب غربي منطقه بخصوص استان اصفهان به علت بالا بودن تداوم خشکسالي هاي شديد نيازمند مديريت بحران و مديريت منابع آب به منظور کاهش اثرات مخرب خشکسالي مي باشد.

 
كليد واژه: خشکسالي، شدت خشکسالي و دوره تداوم آن، تحليل فراواني، تابع توزيع پيرسون III، ايران مرکزي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 9 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):68-79.
 
ارزيابي وضعيت فعلي بيابان زايي منطقه زهک سيستان با تاکيد بر معيار فرسايش آبي
 
هاشمي زهره*,پهلوان روي احمد,مقدم نيا عليرضا,جوادي محمدرضا,ميري عباس
 
* دانشگاه زابل
 
 

جهت ارزيابي و تهيه نقشه بيابان زايي تاکنون تحقيقات بسيار زيادي در داخل و خارج کشور صورت گرفته که منجر به ارائه مدل هاي منطقه اي فراواني شده است. به منظور ارائه يک مدل منطقه اي و ارزيابي کمي وضعيت فعلي بيابان زايي محدوده اي با وسعت 88350 هکتار در منطقه زهک سيستان در نظر گرفته شد. در اين تحقيق ابتدا بر اساس تلفيق اطلاعات مربوط به نقشه هاي توپوگرافي، زمين شناسي، عکس هوايي و بازديد هاي صحرايي، منطقه مورد مطالعه به 11 رخساره تفکيک گرديد که هر رخساره ژئومورفولوژي به عنوان واحد اصلي ارزيابي وضعيت فعلي بيابان زايي مدنظر قرارگرفت. با توجه به تجزيه، تحليل و تلفيق دو روش FAO - UNEP و MICD که از مطرح ترين مدل هاي بيابان زايي در خارج و داخل کشور محسوب مي گردند، تلاش گرديد تا شاخص هاي موثر مبتني بر فرسايش آبي بر اساس نوع کاربري اراضي شناسايي و مناسب ترين آنها انتخاب شوند و در قالب يک مدل منطقه اي بيابانزايي و با توجه به ارزش عددي هر يک از شاخص ها در هر واحد کاري و سپس در کل منطقه مورد بررسي و ارزيابي قرار گيرند.در نهايت وضعيت فعلي شدت بيابان زايي منطقه با تاکيد بر معيار فرسايش آبي در چهار کلاس ناچيز و کم، متوسط، شديد و بسيار شديد برآورد گرديد. نتايج بدست آمده نشان مي دهد که در مدل پيشنهادي منطقه اي، عرصه مورد مطالعه از نظر شدت بيابان زايي در حدود 4915 هکتار (5.9 درصد) در کلاس کم (I)، حدود 78599 هکتار (94.1 درصد) در کلاس متوسط (II) قرار دارند.همچنين متوسط وزني ارزش کمي در کل منطقه DS=15.19 برآورد گرديد که بيانگر وجود کلاس شدت بيابان زايي متوسط در کل منطقه مي باشد.

 
كليد واژه: شدت بيابان زايي، مدل FAO - UNEP، مدل MICD، فرسايش آبي، زهک سيستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 10 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):80-87.
 
ارزيابي پتانسيل جوانه زني بذرهاي گل گاوزبان (Echium amoenum Fisch. & Mey) در شرايط شور
 
رمضاني الهام*,قاجارسپانلو مهدي,نقدي بادي حسن علي
 
* دانشگاه علوم کشاورزي و منابع طبيعي ساري
 
 

شوري يکي ازمهمترين عوامل محيطي است که بر جوانه زني، استقرار و رشد گياهان تاثير منفي دارد و سبب کاهش توليد گياهان مي شود. به منظور ارزيابي تاثير تنش شوري بر جوانه زني و رشد گياهچه گياه دارويي گل گاوزبان، دو آزمايش جداگانه انجام شد و اثر سطوح مختلف شوري ايجاد شده با آب شور طبيعي و آب شور مصنوعي (محلول NaCl + CaCl2) بر روي جوانه زني اين گياه مورد بررسي قرار گرفت. اين آزمايش بر پايه طرح کاملا تصادفي با چهار تکرار اجرا گرديد. تيمارهاي اين آزمايش ها عبارت از سطوح مختلف شوري شامل 0، 3-، 6-، 9- و 12- بار بود. نتايج نشان داد که سطوح مختلف شوري از دو نوع آب شور بر مولفه هاي جوانه زني تاثير معني داري (p?0.01) داشته است و همگام با افزايش سطح شوري، ميزان وسرعت جوانه زني و رشد گياهچه (طول و وزن خشک ريشه چه و ساقه چه) کاهش يافت. البته، ميزان کاهش اين صفات در تيمارهاي آب شور طبيعي به مراتب بيشتر از آب شور مصنوعي بود. اگرچه بذور گل گاوزبان تا شوري سطح 12- بار از محلول NaCl + CaCl2 به ميزان 20 درصد جوانه زني داشتند ولي در تيمارهاي آب شور طبيعي، جوانه زني در سطح شوري 9- بار ناچيز بود و در شوري سطح 12- بار کاملا متوقف شد. به طور کلي، اين تحقيق نشان داد که (1) بذور گياه گل گاوزبان توانايي جوانه زني در محيط هاي شور را دارا مي باشند، (2) ميزان جوانه زني بستگي به نوع ترکيب نمک موجود در محيط رشد دارد، و (3) اثر بازدارندگي آب شور طبيعي به مراتب بيشتر از محلول NaCl + CaCl2 بود ه است.

 
كليد واژه: Echium amoenum، شوري، جوانه زني، رشد گياهچه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 11 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):88-96.
 
تاثير برخي روش هاي اصلاح خاک شور و سديمي در توزيع عمقي کاتيون هاي محلول با استفاده از ستون خاک
 
يزدان پناه نجمه,پذيرا ابراهيم,نشاط علي,محمودآبادي مجيد*
 
* بخش مهندسي خاک شناسي، دانشکده کشاورزي، دانشگاه شهيد باهنر کرمان
 
 

شور و سديمي شدن خاک از جنبه هاي مهم تخريب اراضي به ويژه در مناطق خشک و نيمه خشک محسوب مي شود. تحقيق حاضر به بررسي نقش مواد اصلاح کننده معدني و آلي مختلف، بر روند اصلاح خاک شور و سديمي با تاکيد بر توزيع کاتيون هاي محلول مي پردازد. تيمارهاي مواد اصلاحي شامل، شاهد، کود گاوي، تفاله پسته، گچ، ترکيب کود گاوي با گچ و ترکيب تفاله پسته با گچ، دو تيمار آب آبياري با و بدون اسيد سولفوريک بود که در سه تکرار مورد استفاده قرار گرفت. پس از اتمام آزمايش هاي آبشويي، غلظت کاتيون هاي محلول در عمق هاي مختلف اندازه گيري شد. نتايج حاکي از آن بود که پس از اتمام آزمايش هاي اصلاح، غلظت کاتيون هاي تک ظرفيتي و نيز ميزان EC و SAR نزديک به سطح خاک کمتر از عمق بود در حالي که کاتيون هاي دوظرفيتي، تغيير چنداني با عمق پيدا نکردند. اين يافته مشخص مي کند که کاتيون هاي تک ظرفيتي انتقال پذيري بيشتري نسبت به کاتيون هاي دو ظرفيتي دارند. نتايج نشان داد که در خاک هاي آهکي، بدون کاربرد مواد آلي و تنها از طريق آبياري همراه با اسيد سولفوريک مي توان SAR را تا حد قابل قبولي کاهش داد. در مقايسه با گچ، اسيد سولفوريک کارايي بيشتري در کاهش اثر سديم داشت. در بين تيمارهاي مورد مطالعه، تفاله پسته و کود گاوي به ترتيب بيشترين و کمترين کارايي را در کاهش EC و SAR داشتند. يافته هاي اين تحقيق اهميت و کارايي مطلوب تفاله پسته را در اصلاح خاک هاي شور و سديمي روشن ساخت.

 
كليد واژه: آبشويي، اسيد سولفوريک، اصلاح خاک، گچ، مواد آلي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:19 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 12 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) تابستان 1390; 24(2 (پياپي 91)):97-107.
 
ارزيابي شدت بيابان زايي دشت سيستان با استفاده از مدل IMDPA
 
ذوالفقاري فرهاد*,شهرياري عليرضا,فخيره اكبر,راشكي عليرضا,نوري سهيلا,خسروي حسن
 
* دانشگاه زابل
 
 

در اين پژوهش با استفاده از روش ايراني IMDPA که جديد ترين روش ارزيابي پتانسيل بيابان زايي در مناطق خشک و نيمه خشک مي باشد، حساسيت اراضي دشت سيستان به بيابان زايي مورد ارزيابي و بررسي قرار گرفته است. براي اين منظور پس از بررسي و ارزيابي هاي اوليه چهار معيار اقليم، پوشش گياهي، خاک و فرسايش بادي به عنوان مهم ترين معيارهاي موثر در بيابان زايي منطقه با شاخص هاي متفاوت در نظر گرفته شد. با استفاده از روش فوق امتيازات هر شاخص در معيار مربوطه مشخص و ارزش هر معيار با محاسبه ميانگين هندسي امتياز شاخص هاي آن مشخص گرديد و پس از آن هريک از معيارها به صورت لايه هاي اطلاعاتي وارد محيط GIS شدند. با روي هم گذاري و تلفيق لايه هاي رستري معيارهاي مذکور و محاسبه ميانگين هندسي معيارها به کمک فرمول DM= (SI×WEI× VI×CLI)1.4 و تجزيه و تحليل آن با استفاده از مدل IMDPA نقشه شدت بيابان زايي منطقه بدست آمد. نتايج حاصل از اين ارزيابي نشان مي دهد 51.09 درصد منطقه از نظر درجه بيابان زايي در کلاس متوسط و 45.09 درصد آن در کلاس شديد قرار دارد و 3.82 درصد منطقه که شامل مناطق مسکوني و مخازن آب چاه نيمه ها بود در هيچ کلاسي قرار نگرفت. معيار فرسايش بادي با ارزش عددي 1.67 بيشترين تاثير و معيار خاک با ارزش عددي 1.34 کمترين تاثير را در بيابان زايي منطقه دارد.همچنين معيارهاي پوشش گياهي و اقليم به ترتيب با ارزش هاي عددي 1.51 و 1.57 شدت بيابان زايي متوسط را نشان مي دهد.

 
كليد واژه: شدت بيابان زايي، معيار، شاخص، مدل IMDPA، سيستان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 

 1 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) بهار 1390; -(1 (پياپي 90)):1-10.
 
تحليل چندمعياره مکاني (SMCE) و فنون تصميم گيري در اولويت بندي حوزه آبخيز براي احداث سدهاي اصلاحي توري سنگي
 
جمالي علي اكبر*,قدوسي جمال,فرح پور مهدي
 
* گروه مرتع و آبخيزداري، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ميبد
 
 

مديريت و برنامه ريزي حوزه هاي آبخيز به دليل تعدد عوامل، نيازمند استفاده از رايانه، سامانه اطلاعات جغرافيايي و تحليل چندمعياره است. حوزه آبخيز حبله رود واقع در شمال گرمسار و غرب فيروزكوه به عنوان منطقه تحقيق انتخاب شد. براي تلفيق از مدل درختي ترکيب عوامل مکاني طبيعي، اقتصادي و محدوديت هاي مکاني استفاده شد. همه عوامل استانداردسازي و سپس وزن عوامل نيز با مقايسه زوجي در روش تحليل سلسله مراتبي (AHP) يا به طور مستقيم و با دخالت دادن نظر ساکنين و کارشناسان مربوطه، در حوزه آبخيز مشخص گرديد. در مرحله بعد تلفيق لايه هاي عوامل با ارزيابي چند معياره مکاني (SMCE) انجام شد. خروجي، نقشه هاي شاخص مرکب، با پيوستار ارزشي صفر تا يک بودند كه طبقه بندي گرديدند و نتيجه، به صورت اولويت بندي مکاني احداث سدهاي توري سنگي در حوزه آبخيز مشخص شد. با تحليل حساسيت وزن، اثر تغيير وزن عوامل بر ارزش هاي نقشه خروجي شاخص مرکب، بررسي و موثرترين عوامل مشخص شدند. نتايج نشان داد عواملي مانند مناطق فرسايشي يا جاده موثرتر بودند زيرا به طور گسترده تري حوضه را پوشش داده اند. حساسيت نسبتا يكساني در دو گروه عوامل طبيعي و اقتصادي وجود داشت كه نشان دهنده انتخاب متعادلي از آن ها بود. اين راهبرد و مدل ارائه شده براي برنامه ريزي مكانيابي سريع و دقيق در حوزه هاي آبخيز پيشنهاد مي گردد.

 
كليد واژه: تحليل چندمعياره مکاني، تصميم گيري، اولويت بندي، حوزه آبخيز، حفاظت خاك، سد اصلاحي توري سنگي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 2 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) بهار 1390; -(1 (پياپي 90)):11-18.
 
بررسي خصوصيات بوم شناختي گونه .Dracocephalum kotschyi Boiss در مراتع شهرستان بجنورد
 
اسعدي علي محمد*,خشنوديزدي اصغر
 
* دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي شيروان، دانشگاه فردوسى مشهد
 
 

گياه Dracocephalum kotschyi يكي از گياهان دارويي و معطر است که در رويشگاه هاي طبيعي در نواحي کوهستاني و مرتفع کشور يافت مي شود. اين گياه به علت اسانس زياد آن مورد توجه مي باشد. در طب سنتي از اين گياه در کاهش تب، درد مفاصل و روماتيسم و بعنوان ضد التهاب و التيام دهنده زخم استفاده مي شود. مطالعه حاضر به منظور شناخت خصوصيات بوم شناختي اين گونه جهت معرفي براي کشت انبوه آن در اراضي زراعي و استفاده در صنايع دارويي و همچنين جلوگيري از تخريب رويشگاه هاي طبيعي گونه در سال 1387 در مراتع شهرستان بجنورد انجام شد. بررسي هاي مربوط به مشخصات اقليمي، زمين شناسي، تيپ رويشگاه، گياهان همراه، اندازه گيري متغيرهاي رويشي و تجزيه فيزيكي و شيميايي خاک براي گياه در رويشگاه آن انجام گرفت. نتايج نشان داد که اين گونه در منطقه مورد مطالعه با بارندگي متوسط سالانه 320 ميليمتر، دماي متوسط سالانه 10.22 درجه سانتيگراد و اقليم نيمه خشک سرد رويش مناسبي دارد. اين گونه در دامنه هاي شمالي و شمال غربي در ارتفاع 1600 تا 1800 متري از سطح دريا در مناطق سنگلاخي پراكنش يافته است. در منطقه مورد مطالعه خاک بسيار کم عمق و داراي بافت لومي، 7.6-pH=7.57،  EC=0.555دسي زيمنس بر متر و 11.9- CEC=11.475سانتي مول بر کيلوگرم مي باشد. تيپ رويشگاه Stachys inflata-Festuca ovina (چاي چوپان-علف بره) است و بيش از 58 گونه گياهي همراه اين گونه ديده مي شود. ميانگين پوشش تاجي و تراکم زرين گياه در منطقه به ترتيب 0.122 درصد و 361 بوته در هکتار بود.

 
كليد واژه: بوم شناختي، گياهان داروئي، زرين گياه، بجنورد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:20 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

پاسخ به:مقالات پژوهش هاي آبخيزداري

 3 : پژوهش هاي آبخيزداري (پژوهش و سازندگي) بهار 1390; -(1 (پياپي 90)):19-28.
 
بررسي ارتباط بين رسوبات نهشته شده در پشت بندهاي کوچک با منابع توليد رسوب بر اساس روش منشايابي در استان سمنان
 
كوهپيما اصغر*,فيض نيا سادات,احمدي حسن,هاشمي سيدعلي اصغر
 
* باشگاه پژوهشگران جوان، دانشگاه آزاد اسلامى، واحد شيراز
 
 

به منظور اجراي برنامه هاي حفاظت خاک و کنترل رسوب در حوزه هاي آبخيز، شناسايي منابع اصلي توليد رسوب و مناطق فرسايش پذير امري ضروري است. در اين تحقيق ارتباط بين رسوبات نهشته شده در پشت سازه هاي احداث شده بر روي آبراهه هاي دو حوزه آبخيز ابراهيم آباد و رويان واقع در استان سمنان، با منابع توليد رسوب بالادست با استفاده از روش منشايابي مرکب و کمي مورد بررسي قرار گرفت. هدف از اين تحقيق تفکيک منابع رسوب و تعيين سهم و اهميت نسبي هر منبع در توليد رسوب مي باشد. با بررسي هاي صحرايي منابع رسوب را ترکيبي از سطح مناطق با سنگ شناسي مختلف و نيز منابع زير سطحي (ديواره خندق ها) در نظر گرفته شد و ميزان تفکيک اين منابع با استفاده از 15 خصوصيات منشاياب و بر اساس روش هاي آماري کروسکال واليس و تابع تشخيص مورد ارزيابي قرار گرفت. در نهايت سهم هر يک از منابع با محاسبه مدل هاي چند متغيره ترکيبي تعيين گرديد. نتايج بدست آمده بيانگر تفكيك مناسب منابع رسوب بوده به طوري كه در حوضه ابراهيم آباد تركيب بهينه کاني رسي ايليت و ميزان منيزيم و کربن آلي 95.8 درصد و در حوضه رويان تركيب کاني رسي کلريت، خصوصيت مغناطيسي XFD و مقادير نيتروژن و کربن آلي 92.9 درصد منابع رسوب را تفكيك کرده است. نتايج حاصل از محاسبه مدل هاي چند متغيره تركيبي نشان داد که در حوزه آبخيز ابراهيم آباد رسوبات كواترنر و سازندهاي شمشك، دليچاي، هزاردره، كرج و لار و در حوزه آبخيز رويان رسوبات كواترنر، فرسايش خندقي و سازندهاي كرج، شمشك، قرمز بالايي (M1) و لار به ترتيب داراي بيشترين اهميت نسبي در توليد رسوب مي باشند.

 
كليد واژه: كنترل رسوب، بندهاي كوچك، تركيب بهينه، ابراهيم آباد، رويان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 
 
پنج شنبه 1 تیر 1391  7:20 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها