بیماری ترس از مدرسه
هنگامی که فصل مدرسه نزدیک می شود، بسیاری از کودکان خردسال برای بار اول در عمرشان راهی مدرسه می شوند. مدرسه است و محیطی نامانوس، زندگی الزامی با افرادی جدید و محیطی با قوانین و قواعد انضباطی تازه. کودک در می یابد که دوران بازی به صورت آزاد گذشت .
خواستها را باید محدود کرد و دیگر لوسی و ننری او را نمی خرند و در برخی موارد ممکن است در برابر او موضع بگیرند.این مجموعه سبب خواهد شد که ترسی مبهم و پیچیده سراسر وجود او را فرا گیرد و اضطراب براو غالب گردد . این باختن ها خود سبب نوعی بیماری بی ریشه خواهد شد که از آن به عنوان فوبیای مدرسه یا د می کنیم .
● معرفی حالت فوبیای مدرسه :
فوبیای مدرسه ترس شدیدی است که ریشه در جان آدمی دارد و او را ناخودآگاه تحت سلطه و سیطره خود قرار می دهد و مایه اصلی آن هراس از مدرسه است. علت جسمانی و فیزیولوژیکی ندارد و فقط ناشی از بهم خوردگی وضع درون است .اینان به محض جدایی از والدین و ورود به مدرسه ناراحت شده و گریه و زاری سر می دهند. در روز اول مدرسه و گاهی هم اوایل هفته و زمانی هم در ایام امتحان و یا در رو زهای باز خواست و تکلیف دچار بیماری می شوند که در بعضی موارد نیاز دارند تا به پزشک مراجعه کنند.
▪ جلوه ها وعلایم :
شما فرزندتان را می بینید که هنگام صبح ، در موقع رفتن به مدرسه دلش درد می گیرد ، قی و استفراغ می کند ، شب امتحان بیمار می شود ، در جلسه امتحان غش می کند. هنگامی که او را به خانه برمی گردانید پس از اندک مدتی حالش خوب می شود . این نشانه ای از همان فوبیای مدرسه است .این بیماری به صورت های مختلف خود را نشان می دهد از جمله به صورت: اختلال در هضم غذا ، بی اشتهایی، دردهای شکمی، مشکلات خواب ، تب ، سردرد ، گوش درد و گاهی هم بیماری های بدنی و... است. در مواردی هم به صورت فرار از مدرسه ، غیبت از مدرسه ، اختلال در روابط ، تعارض با والدین خود را نشان می دهد .
▪ حالات و رفتار :
ترس از مدرسه سبب می شود که بچه ها در مواردی از تمارض سر در می آورند و تن به اعمال و اقداماتی دهند که برای والدین موجب وحشت است تا به این نتیجه برسند که او را نباید به مدرسه فرستاد ، بگذارند امروز را در خانه بماند . این حالت مخصوص مدرسه است زیرا دیده شده برخی از این کودکان وقتی به خانه بستگان می روند با اینکه از مادر و پدر جدا هستند ترس و وحشتی ندارند .
▪ تیپ افراد :
ممکن است این کودکان از خانواده های کثیر الاولاد باشند و برادر و خواهر بسیاری داشته باشند.
در محیط زندگی آنها تبعیض است و برخی را به برخی دیگر به دلایلی برتر می شمرند.
سطح فرهنگی خانواده پایین است و پدر و مادر نقش سازندگی چندانی درباره فرزندان ندارند .
در خانواده فقر و نابسامانی است و برخی کودکان غایب از بهره خود و محروم می مانند .
وابستگی به مادر در برخی موارد شدید است و دائما همچون دنباله ای به پای مادر آویزان بوده اند.
ممکن است این کودکان افرادی ترسو و خجالتی باشند .
اغلب آنها تصور نادرستی از قدرت و لیاقت خود دارند و خود را فروتر و گاهی زیادتر از آنچه که هستند می دانند.
▪ سنین و عوارض همراه :
ترس از مدرسه در سنین کلاسهای اول تا سوم شدید است ولی در سنین ۱۱ و ۱۲ هم شیوع دارد . با بالا رفتن سن کودک این ترس کاهش می یابد تا جاییکه فرد کاملا عادی می شود .عوارض آن در افراد عصبی زیادتر می شود آنان برای جلب توجه و عاطفه آمادگی بیشتری دارند .نگرانی و اضطراب ، میل به دروغ بافتن و کلک سوار کردن ، مظلوم نمایی ها ، عادت به فریبکاری از مسایلی است که در این افراد تدریجا شکل گرفته و اخلاق او را فاسد خواهد کرد .
● اقدام به درمان در خانه
پذیرش و محبت به کودک و نشان دادن این امر که تو مورد علاقه و احترام خانواده ای، ما تو را دوست داریم و به همین نظر می خواهیم به مدرسه بروی ، آقا شوی ، خانم باشی و...
همدردی با او که آری ، ما هم که چون تو روزی کودک بوده ایم گاهی دچار چنین وضع و حالتی می شدیم ولی خیلی زود خوب می شدیم . اما این همدردی را نباید زیاد ادامه داد .
خواستن از او که مساله و مطلب خود را بدون هیچگونه خجالتی بیان نماید و درد دل کند که چه امری او را در مدرسه رنج می دهد و رفع آن .
دادن جرات که او هم می تواند بر مشکل غلبه کند و ایجاد اطمینان در او.
القا به کودک که مدرسه ترس ندارد ، امتحان هم نیست تو تلاش خود را بکن اگر نمره کم آوردی ما نارحت نمی شویم .
ذکر داستانهایی سازنده از زندگی خود و دیگران در دوران کودکی و نشان دادن این مساله که نگرانی از مدرسه بی معنی است .
القا به کودک به این صورت که : تو حالت از چند روز پیش بهتر شده است و فردا هنوز بهتر خواهد شد .
حل مشکلات مدرسه ای او و کمک و راهنمایی برای انجام تکالیف تا برنامه بر دوش او سنگینی نکند.
● اقدامات درمانی در مدرسه :
در مواردی که لازم می شود که مادر به همراه کودک به مدرسه برود، صبحانه ساده ای به کودک بدهید و لباس او رابپوشانید . در بین راه لازم نیست بپرسید که حالش چگونه است و یا چرا مدرسه را دوست ندارد .
در راه برای او از مدرسه تعریف کنید ، از بازی های مدرسه، از دوستانی که آنجا پیدا خواهد کرد ، از مزایای درس خواندن و با سواد شدن حرف بزنید تا شوقی در کودک نسبت به مدرسه پدید آید .
در مدرسه حاضر شوید ، با معلم فرزندتان عادی و صمیمانه صحبت کنید . در حضور او از بچه تعریف کنید و متذکر شوید که او هم می خواهد درس بخواند و چیزهای خوب یاد بگیرد و به اشاره تفهیم کنید که نیاز به دلسوزی و محبت و حمایت شما ندارد .
رابطه بیند خانه و مدرسه را بیشتر کنید ، حتی در صورت امکان گاهی معلم او را به خانه دعوت کنید که مهمان شما باشد .
● اقدامات درمانی مدرسه و معلم:
مدرسه و معلم باید اقداماتی را در قبال همه کودکان و از جمله این گونه اطفال داشته باشند . معلم کلاس اول نسبت به دیگر معلمان ورزیده تر، خوش اخلاق تر، شاداب تر و با نشاط تر و زود جوش باید باشد . زیرا برخورد روزها و ماههای اول زندگی تحصیلی سرنوشت ساز است .
پذیرش کودک و استقبال از او و احترام به او و تقویت حضور او به گونه ای که طفل حساب کند در مدرسه برای او جایی باز کرده اند .
اعلام محبت به کودک و نشان دادن نرمش و ملایمت خود به او ، انس و سازگاری بیشتر مدرسه ، او را در معرض حمایت قرار دهد و محیط را برای او گرم کند .
سهل و آسان جلوه دادن ضوابط و مقررات مدرسه و سعی به اینکه شرایط آن با شرایط خانه نزدیک و همسان گردد .
راهنمایی برای حل مسایل و تکالیف آنها و تحسین و تمجید او به هنگام انجام وظیفه. وا داشتن او به تماشای بازی دیگران بدون اینکه فعلا خود حق بازی داشته باشد .
گوش دادن به حرفهای او و توضیح خواستن از مسائل و مشکلات او .
سهل گیری به او مخصوصا در سال اول و مته برخشخاش نگذاشتن .
● اقدامات درمانی در صورت ترک مدرسه :
او را در بستر بخوابانید و بگویید که مریض است و باید در بستر بماند و نباید از آن بیرون آید . اگر گفت خوب شدم . از بستر بیرون آمد پیشنهاد مدرسه را به او بدهید اگر چه وقت مدرسه دیر شده باشد .
در آن روز به او غذای ساده بدهید . به این بهانه که او مریض است و نباید هر غذایی را بخورد و غذای خودتان برای او خوب نیست . مخصوصا اگر طفل به بعضی از غذاها بی علاقه است باید به او همان غذا را داد تا دریابد در محیط خانه چیزی نصیب او نمی شود . ضروری است در آن روزی که او به مدرسه نرفته در بستر بماند و تنها باشد . شما به بهانه ای از خانه بیرون بروید و برادران و خواهران را به حساب اینکه او بیمار است از وی جدا کنید تا به بازی با آنان مشغول نگردد.
مدرسه را نیز در جریان بگذارید تا آنها هم بدانند درچه شرایطی است و برای روزهای بعد چه باید کرد . و خود بچه هم بداند که مدرسه در جریان قرار گفته است تا شور و اضطراب او را فرا نگیرد .
در کل با شیوه ای که اتخاذ می کنید باید کودک را به این محاسبه وادارید که ماندن در خانه به نفع او نیست اگر به مدرسه می رفت لااقل بازی می کرد و جنبشی داشت ، با دیگران گفت و شنود می کرد و آزادتر بود .