بدرفتاری با کودکان
مواردی که کودکان نیاز به کمک دارند، گاهی ساده و قابل حل و گاهی پیچیده و نیازمند مدیریتی ماهرانه است. سوء رفتار با کودک، سوء مصرف مواد از سوی کودکان و نوجوانان و قلدری، جزو موارد پیچیدهاند.
سوء رفتار، رفتاری است که برخلاف میل درباره او انجام میشود. درواقع نوعی سوء استفاده از قدرت است که به طور معمول روی کودکان یعنی آنهایی که ضعیف و بیدفاع هستند، انجام میگیرد. سوءرفتار به انواع زیر تقسیم میشود:
▪ سوءرفتار جسمی: مانند کتک زدن که شناخت این نوع به دلیل علایمی که میتواند بر جسم فرد بگذارد، آسان است.
▪ سوءرفتار عاطفی یا روانی: مانند توهین کردن یا بیاعتنایی، این نوع سوءرفتار ممکن است در طولانی مدت بیشتر از نوع جسمانی آسیب زننده باشد ولی اثبات آن مشکل است. البته بیشتر سوءرفتارهای جسمانی با سوء رفتار عاطفی نیز همراه است.
▪ سوءرفتار جنسی: این نوع سوءرفتار میتواند پیامدهای فاجعهآمیزی داشته باشد.
▪ قلدری: قلدری نیز نوعی سوء رفتار است که میتواند به تمامی اشکال یاد شده صورت گیرد. سوء رفتار و قلدری میتواند از سوی هر فرد اعم از کودک، نوجوان یا بزرگسال صورت گیرد و وسعت و شدتهای گوناگون دارد. مهم است بدانیم که همه افراد قابلیت سوء رفتار دارند و هر چه زودتر مانع سوء رفتار شویم، احتمال تکرار آن در آینده نیز کمتر خواهد شد. نکته بسیار مهم این است که سوء رفتار و قلدری بر پایه پنهان کاری استوار میشود و ادامه مییابد بنابراین شکستن سکوت و قطع پنهان کاری، گام اساسی در پیشگیری از ادامه سوء رفتار و قلدری است.
سوءرفتار علایمی شبیه اضطراب در کودکان ایجاد میکند. هر وقت در کودکی چند علامت به طور همزمان دیده شود، بررسی سوءرفتار و قلدری ضرورت پیدا میکند. به یاد داشته باشیم که پنهانکاری در سوءرفتار و قلدری موجب تشدید آن میشود، بنابراین شکستن سکوت و قطع پنهانکاری گام اساسی در پیشگیری از ادامه سوءرفتار و قلدری است. هر چند رازداری از صفاتی است که سبب اعتماد دیگران به فرد میشود اما باید به کودکان آموخت که برخی رازها را نمیتوان پنهان کرد چون بعضی از رازها خوب و بعضی دیگر جزو رازهای بد هستند. رازهای بد ممکن است به آسیب یا خطر برای فرد و یا دیگران منجر شود و یا عواقب ناراحت کننده دیگری به همراه داشته باشد. برای اینکه کودکان و نوجوانان بتوانند این نوع رازها را فاش کنند، باید حس اعتماد و اطمینان به آنها دست دهد و به آنها اطمینان داده شود که از آنها حمایت میشود و حرفهای آنها جدی گرفته میشود. نباید برای کودک پیامد ناخوشایندی در برداشته باشد یا اینکه احساس گناه کند. به همین دلیل هم مدرسه و هم خانواده باید در جریان موضوع قرار گیرند و کار کنند. در مدرسه نیز باید فرد یا گروهی غیر از معلم مستقیم کلاس مسوول پیگیری اینگونه امور باشد که مشاوران مدرسه میتوانند به خوبی از عهده این مشکلات برآیند.