بامن حرف بزن تا حرف بزنم، مادر!
هر زبانی الفاظ و صداهای خاص خود را دارد. پس از تولد كودك این توانایی را دارد كه صداهای موجود در زبانهای مختلف را تشخیص دهد.
منشا گفتار به ۳۰۰ هزار سال پیش باز میگردد. البته تاریخ پیدایش زبان بشری آنگونه كه امروز ما با آن آشناییم - تنها ۱۰۰ هزار سال قدمت دارد.
دانشمندان در حال حاضر توانستهاند مراكزی را در مغز كه هنگام بیان زبان مادری فعال میشوند، شناسایی كنند.
یكی از این مراكز، (محوطه بروكا) نام دارد كه وظیفه آن ساخت و تلفظ لغات است و برخلاف آنچه مدتها تصور میشد، این بخش از مغز وظیفه نظمدادن به كلمات و ساختن جملات را نیز برعهده دارد.(محوطه ورنیك) بخش دیگری است كه به كلمات معنی میبخشد.
اخیرا دانشمندان كشف كردهاند كه قابلیت گفتار مختص به این دو مركز نیست و بخش جلویی لب گیجگاهی نیز در این میان نقش مهمی ایفا میكند.
از آن گذشته، در صورتی میتوانیم درست حرف بزنیم كه درست بشنویم. صداها بهصورت امواج وارد گوش میشوند و در گوش داخلی تبدیل به تحریكات عصبی شده، به اعصاب شنوایی منتقل و به مغز فرستاده میشوند.تحلیل صداها از این پس برعهده منطقه مربوط به شنوایی در مغز است كه این منطقه نیز در آموختن زبان نقش مهمی ایفا میكند.
● مراحل آموختن زبان
كودكان، معمولا در پنج سال اول زندگی، زبان مادری را به خوبی میآموزند. با این حال در تمام طول عمر آن را كاملتر كرده و دایره لغاتشان را غنی میكنند. كودك تا یكسالگی صدا میسازد و كمكم یاد میگیرد به صداها ریتم دهد و در نهایت تلفظ كلمات ساده را آغاز میكند.
در سال دوم كودك كمكم میتواند دو، سه یا چهار كلمه را كنار هم بگذارد و در سه، چهار سالگی نیز جملات را بلندتر و كاملتر بسازد. البته لازم به ذكر است تئوریهای بسیاری درباره مراحل آموختن زبان در انسان وجود دارد. آناتومی بدن و كامل شدن مغز در این میان بسیار مهم است.
هرچه مغز كاملتر میشود حنجره و حفره حلق نیز گستردهتر میشود و زبان به راحتی میتواند حركاتی را كه برای گفتار لازم است انجام دهد. تمامی این عوامل در كنار هم اجازه میدهد آواها درست در كنار هم قرار گرفته و صدا خلق شود.
از سوی دیگر، دانشمندان كشف كردهاند كه برخی ژنها در آموختن زبان نقش دارند و جهش بعضی از آنها باعث میشود فرد زبان را راحتتر یا سختتر بیاموزد.
● آموختن زبانهای خارجی
هر زبانی الفاظ و صداهای خاص خود را دارد. پس از تولد كودك این توانایی را دارد كه صداهای موجود در زبانهای مختلف را تشخیص دهد. از یك سالگی این توانایی به مرور كاهش مییابد. كاملا طبیعی است، چون الفاظ مربوط به زبان مادری در ذهن او ثبت میشوند.
یادگیری زبان در بزرگسالی معمولا دشوار است. چون وقتی در یك زبان تبحر پیدا میكنید، مغز به سیستم فهم، بیان و املای آن عادت میكند.
تنها راه یادگیری یك زبان بیگانه، كنارگذاشتن سیستم زبان مادری و پذیرش سیستمی جدید است.
گاهی سدهای فرهنگی مانع از آموختن یك زبان میشوند. معمولا افرادی كه با ملتی دشمنی دارند، زبان آنها را هم دیرتر میآموزند. در حقیقت پیش از آنكه زبانی را بیاموزید باید در صورت وجود موانع روانی، آنها را حل كنید.
در حال حاضر تعداد فراوانی موسسه آموزش زبان در سراسر دنیا وجود دارد و هر یك روشهای خاص خود را آموزش میدهند. حتی بسیاری از آنها از هیپنوتیزم هم استفاده میكنند. متاسفانه در حال حاضر در بسیاری از كشورهای اروپایی، بهویژه فرانسه به نقش شنوایی در آموختن زبان توجهی نمیشود.
۵۰ سال پیش، آلفرد توماتیس، روشی برای آموختن زبان ارائه داد كه روی كاركردهای شنوایی استوار بود. هرگز این روش بهصورت علمی مورد آزمایش قرار نگرفت. با این حال، هشت دانشگاه بزرگ جهان هماكنون از آن برای آموزش زبانهای خارجی استفاده میكنند.
● آموختن زبان مادری به كودك در جامعهای بیگانه
در صورتی كه در جامعهای بیگانه زندگی میكنید، لازم است بدانید آموختن زبان مادری به كودك بسیار مهم است. كودك نیاز دارد زبان اعضای خانواده را بیاموزد تا همانند آنها با خودشان رابطه برقرار كند. در غیر این صورت به راحتی هویت خود را فراموش خواهد كرد. همواره در اوقات فراغت با كودكتان صحبت كنید. وقتی كتاب میخوانید، درباه عكسها توضیح دهید و از او نیز بخواهید حرف بزند. اجازه ندهید وقت خود را جلوی تلویزیون بگذراند. از همه مهمتر هرگز جملات و ساختار دو زبان را با هم یكی نكنید. تفكیك كردن زبانها به كودك شما كمك میكند هر دو زبان را كامل و صحیح بیاموزد.